ايا طب ائمه حقيقت دارد يا نه ؟
تبهای اولیه
ميخواستم نظر كارشناسان ودوستان در رابطه با اين مسئله واين سخن بدانم
سخن استاد محمد باقر بهبودى را در رابطه با اين موضوع
کیهان فرهنگى:به نظر شما از چه تاریخى جعل حدیث رواج یافته است؟
استاد بهبودى:حدیث جعلى رشتههاى مختلفى دارد باانگیزههاى مختلف.هر رشتهاى در زمان خاصى
شروع شده و کمکم رواج کامل یافته است، لذا هر رشته را باید جداگانه پىجویى کرد.در یک رشته درسهایى که براى دانشجویان تربیت مدرس القا کردهام-و جزوه آن به 70 صفحه رحلى بالغ مىشود-شرح کاملى از شناخت اسناد را عرضه کردم.اگر خدا بخواهد و چاپ شود، براى همه مفید خواهد بود.اگر مایل باشید مختصرى در این زمینه بحث مىکنیم.
حدیث جعلى گاهى به وسیله شخص و یا اشخاصى تهیه مىشود که منظور سیاسى دارند.گاهى به منظور سودجویى و کسب وجاهت، از سخنان فلاسفه و کتابهاى متروک سلف و یا دانشمندان طب و داروشناسى یا دانشمندان کیهانشناسى قدیم استخراج شده است، بعد از پیراستن آن به صورت حدیث، سندى بر آن سوار نموده به طالبان حدیث جازدهاند.در رابطه با تشویق مردم به تلاوت قرآن که صداى آواى قرآن مانند آواى زنبور عسل از خانهها بلند باشد، احادیثى جعل شده است.این گونه احادیث در عهد اول پایهگزارى شده است، به دست آنان که با پرچم«حسبنا کتاب الله»به میدان آمدند که تازه مسلمانها را از مراجعه به سنت مراجعه به اهل بیت عصمت بازدارند، تلاوت الفاظ قرآن را خواه معناى آن را بفهمند یا نفهمند، خواه عامل به قرآن باشند یا نه، جزء عبادات شرعى قلمداد کردند و براى خواندن یک آیه و یا یک سوره ثوابهاى گزاف و گاهى مسخره و نامعقول نوشتند.حتى در آن تاریخ به فرمانداران اعزامى سفارش مىکردند که مردم را با حدیث رسول خدا سرگرم مکنید، بگذارید مردم قرآن بخوانند.در حالى که قرآن فریاد مىزند باید آیات قرآن با دقت و درایت مورد مطالعه و تدبر قرار بگیرد نه آنکه مانند ورد درویشان به لقلقه زبانى اکتفا گردد.
اگر ملاحظه مىکنیم که قرآن مجید مىگوید: «فاقرؤا ما تیسر منه»یعنى به مقدار یک سوره قرآن اکتفا نمایید به حکم سنت و احادیث اهل بیت عصمت:این آیه مربوط به نماز است که اگر وقت نمازگزاران وسیع باشد سورههاى طولانى بخوانند و اگر وقت نمازگزاران تنگ باشد، سورههاى کوتاه بخوانند ولى در هر حال خواندن سوره را ترک نکنند.اما قرائت در خارج نماز، باید به منظور درک مفاهیم قرآنى باشد و بس.
نمونه این جعلیات، روایت مشهورى است از ابى بن کعب که براى سوره قرآن ثواب مىنویسد و مفسرین سنى-و در تعقیب آنان مفسرین شیعه-به درج آن احادیث همت گماشتند، در حالى که ناقدین حدیث اعلام کردهاند که این احادیث همه و همه جعلى است. این مسائل در کتب فنى مانند کشف الخفاء عجلونى و الاخبار الموضوعه ملا على قارى و المیزان ذهبى مورد اعتراف و تأیید همگان است.
در رابطه با همین تز«حسبنا کتاب الله»موقعى که جمعى به درک و فهم قرآن پرداختند به وسیله سران خلافت مضروب و مطرود شدند، زیرا سران خلافت نمىخواستند مردم قرآن را بفهمند بلکه مىخواستند مردم فقط قرآن را بخوانند، لذا ایادى آنان دست به جعل احادیثى زدند که رسول خدا مردم را از فهم و تدبر در قرآن و بحث و تحقیق به صورت تفسیر موضوعى منع کرده و فرموده است:«از چه رو مىبینم آیات خدا را با هم مقایسه مىکنید؟امتهاى پیشین با همین کارها هلاک و نابود شدند، شما فقط بنگرید که هر جا قرآن شما را امر و نهى مىکند اطاعت کنید و از اسرار آن بحث ننمایید».حتى احادیث فراوانى جعل شد که هر کس آیات قرآن را تفسیر کند جایگاه خود را در دوزخ به دست خود مهیا مىسازد.این گونه احادیث در کتاب شیعیان نیز دیده مىشود.
یک رشته احادیث جعلى داریم که در عهد عباسیان و کمى قبل از آن رایج شده است.این احادیث جعلى در رشته طب و داروسازى و امثال آن جعل شده است.موقعى که علوم یونان و فلسفه ایران و روم و یونان به قلمرو اسلامى نفوذ کرد، اطراف محدثین از جوانان دانش طلب خالى شد و همه راهى دانشگاههاى فلسفه و طب و کیهانشناسى و داروشناسى شدند.
محدثین براى اینکه جوانان را به مسجد باز گردانند و مقام و منزلت خود را تجدید کنند، دست به دامن همان علوم و همان میراث بیگانه شدند و با اقتباس و استراق از کتب فلاسفه، احادیثى در رشته طب و اخلاق و عرفان و کیهانشناسى و....ساختند و پرداختند و با سوار کردن یک سند به رواج و ترویج آن پرداختند. در این جا نمىخواهم براى همه این مسائل نمونه بیاورم، تنها به چند نمونه از احادیث طب و داروسازى اشاره مىکنم: شیعه و سنى روایت کردهاند که سیاهدانه شفاى همه دردهاست و فقط از مرگ مقدر نمىتواند مانع شود.این حدیث در همه کتابها درج شده است، حتى صحیح بخارى و صحیح مسلم.مرحوم مجلسى در بحار الانوار باب جداگانهاى براى آن باز کرده است.با مراجعه به طب یونان قدیم نظیر تحفه حکیم و قرابادین کبیر، مىتوانید اثر سیاهدانه را بطور مشروح ملاحظه کنید و با احادیث مزبور برابر کنید. در این زمینه ما چند کتاب مجزا داریم مانند طب النبى تألیف مستغفرى از علماى اهل سنت که تمام روایات آن مرسل است.کتاب طب الرضا تألیف محمد بن جمهور عمى که هم شیعه محسوب مىشود و هم سنى و نه این و نه آن، چون ادیب و روشن فکر است و به چیزى اعتقاد ندارد.یکى از بزرگان رجال مىنویسد:من از این مرد اشعارى دیدهام که در آن محرمات الهى را به باد تمسخر
مىگیرد.کتاب دیگرى داریم به نام طب الائمه که راوى آن بدنام و متهم به جعل حدیث است.
محققین شیعه و سنى درباره این کتابها و احادیث آن که با عقل و منطق و حتى طب قدیم احیانا سازگارى ندارد انتقاداتى دارند و معالجه را بر اساس این احادیث تجویز نمىکنند.
در زمینه احادیث طبى، شیخ مفید هم رد و ایراداتى دارد که شنیدنى است و باید به شرح اعتقادات مراجعه شود.ولى نظر من این است که این احادیث کاملا از کتب طبى و اساطیرى قدیم استخراج و اقتباس شده است و گاهى براى رد گم کردن تغییرى در مفردات و مرکبات دارو دادهاند و از اینرو است که گاهى نتیجه بخش است و گاهى خطرناک.ولى باید توجه داشت که این مشکلات بر سر کسى مىکوبد که همه احادیث را مىپذیرد، گرچه سند آن مخدوش باشد.اما اگر حدیث را جز با سند منقح نپذیریم و از دغلکارى دشمنان دین پرهیز کنیم، همه این احادیث را که سندى مجهول و بدنام دارند، باید دور بریزیم و خود را از شر آن خلاص کنیم.به نظر من اگر کسى این گونه احادیث را در حال روزه روایت کند، روزهاش باطل مىشود، زیرا نسبت دروغ به امامان روزه را مىشکند.
اين بود نظر استاد بهبودى
لطفا راهنماى كنييد
موقعى که علوم یونان و فلسفه ایران و روم و یونان به قلمرو اسلامى نفوذ کرد، اطراف محدثین از جوانان دانش طلب خالى شد و همه راهى دانشگاههاى فلسفه و طب و کیهانشناسى و داروشناسى شدند.
امام صادق و امام باقر با طبیبای هندی، فیلسوفای یونانی و رومی با زبان خودشون بحث میکردن
همون موقع بود که تمدن اسلامی گسترش پیدا کرده بود و تعامل با فرهنگای دیگه باعث شد تا ائمه نهضت پاسخگویی شبهات راه بندازن
امام صادق دانشگاه داشتن و تو رشته های مختلف دانشجو تربیت میکردن
ممکنه با حدیثای ائمه و حرفای دیگران باهم قاطی پاتی شده و به ما رسیده باشه
اما مطمئنیم که امام صادق حدیثای طبی داشتن
ولى نظر من این است که این احادیث کاملا از کتب طبى و اساطیرى قدیم استخراج و اقتباس شده است و گاهى براى رد گم کردن تغییرى در مفردات و مرکبات دارو دادهاند
چه کتابایی؟
عربا تمام کتابا رو سوزوندن،کتابی نمونده بود
حتی گاتا و اوستای اصلو بعدا از حافظه و آداب رسومشون نوشتن
اون موقع کتابی نبود
با سلام
نتیجه :
ولى باید توجه داشت که این مشکلات بر سر کسى مىکوبد که همه احادیث را مىپذیرد، گرچه سند آن مخدوش باشد.اما اگر حدیث را جز با سند منقح نپذیریم و از دغلکارى دشمنان دین پرهیز کنیم، همه این احادیث را که سندى مجهول و بدنام دارند، باید دور بریزیم و خود را از شر آن خلاص کنیم.
بد نيست اين جريان را براى دوستان تعريف كنم
بنده اينجا همكارى دارم كه فوق ليسانس حقوق وشريعه (فقه وحقوف)از دانشكاه الازهر دارد وخودشون اهل مصر هستند ايشون تعريف ميكردن در مصر دوستى دارند كه دنبال اين بود كه از الازهر دكترا در زمينه احاديث طب نبوى بكيره و نتونست ورفت باکستان وانجا موفق شدند بكيرند ونقطه جالب توجه اينجاست كه ايشون وقتى بركشتند مصر يك در مانكاه زدند وهمراه خانمشون كه ديبلوم دارند مشغول فعاليتند(شما خودتون حكم كنييد)
اكر دوستان لطف كنند بعضى از اين نوع احاديث ذكر كنند تا هم برسى سندى بشه هم از جهت متن
بازهم منتظر نظرات كارشناسى دوستان وكارشناسان هستم