صرفا برای شهادت یا برای خدا و اسلام؟

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
صرفا برای شهادت یا برای خدا و اسلام؟

سلام
خیلی ناراحتم به طوری که اصلا حرف زدن برام سخته:Ghamgin:
با چند نفر بحث کردم راجع به راهیان نور، که اونا می گفتن چرا بچه های دانشگاه رو می برن راهیان نور؟
گفتم برای اینکه اگه از صبح تا شب برای شما بگن که رزمنده ها در فلان جا به فلان شیوه جنگیدن و چه فداکاری ها کردن و ... و همه کتابهای این زمینه رو بخونید نمی تونید واقعا ان را لمس کنید باید حتما برید کنار اروند ببینید در حالت عادی این رود چه وضعیتی داره؟دیگه حساب دستتون میاد که شبهای عملیات وقتی که آب رود بالا بیاد و سرعتش زیاد بشه چه طور یه غواص ممکنه ازش رد بشه؟اصلا چرا باید رد بشه؟باید برید فکه رو ببینید تا بفهمید گرما یعنی چه ؟باید برید هویزه بفهمید حسین علم الهدی نبرد تن به تانک کرد یعنی چه؟ و... و آدم بره اونجا تا بهمه چه خونهایی داده شده و قدر اونها رو بدونه و مملکت رو به باد فنا نده و احساس مسئولیت کنه
گفتند اینهایی که رفتن برای چی رفتن؟
گفتم برای خدا و برای اسلام.
گفتن نه خیر!آنها برای شهادت رفتن،رفتند شهید بشن همین،رفتند بر بال ملائک سوار شوند.اصلا آن روزها مردم آنقدر سطح فکر بالایی نداشتند که برای دفاع از اسلام و این حرفا برن.اکثرشون رفتن که شهید بشن و به بهشت برسند.
گفتم دلیل شما چیه؟
گفتن کسایی که جبهه رفتن میگن.حتی یکیشون که سنش به جبهه میرسه می گفت کسایی که هم دوره من بودن رفتن جبهه اینطوری بودن.یا اون یکی می گفت ما یه استاد داریم که جبهه بوده تعریف کرده که مثلا شب عملیات اکثر بچه ها می ترسیدند اما تا حاج صادق آهنگران می اومد و شور به پا می کرد همه آماده شهادت می شدند.یا فیلمهایی که ساخته شده هم این موارد را تایید می کنه مثل اخراجی ها که نشون میده مردم کوچه بازار(عامی) چطور و چرا جبهه رفتن.و از همه مهمتر آقای هاشمی رفسنجانی هم تو خاطراتش می گه که "نباید هدف ما این باشد که به جبهه برویم تا ما را بکشند.جوانان عاشقی داشتیم که دلشان می‌خواست از خانه‌هایشان که به جبهه رفتند، روی بال ملائک به بهشت بروند"!

گفتم:
یعنی چمران،همت،باکری،باقری و... برای این رفتند؟
گفتند نه آنها افراد عادی که بیشتر لشکر را تشکیل می دادند.

خلاصه وقت نبود بحث را تمام کنیم ولی تصمیم گرفتم دفعه دیگه ببینمشون حتما با دلایل قاطع قانعشون کنم-البته بنده های خدا مغرض نیستند و فریب توطئه های آدم های منافق و دشمن رو خوردن- اما به هرحال باید حقیقت را برایشان روشن کرد باید روشن شود چند درصد مردم با شوروشعور به جنگ رفتند نه فقط با شور.حرف اینها 1 کلام است : در جبهه ها شور بوده نه شعور یا لا اقل شعور از شور کمتر بوده.
اون شب رو حدود 2.5 ساعت خوابیدم همش فکرم درگیر بود.

حالا از دوستان خواهش می کنم تمام اطلاعات و دلایل محکم خودشون رو اینجا بذارن تا حقیر استفاده کنم.
خودم موارد زیر را در نظر دارم :

  • وصیت نامه های شهدا به عنوان سند اینکه آنها چه می خواسته اند و برای چه می جنگیدند(که البته قابل انکار نیست در میان انها هستند موارد زیادی که فقط از شهادت نام برده شده بدون هیچ هدفی،صرفا شهادت).
  • کرامات شهدا(که نمی شود برای دلیل استفاده کرد بلکه در صورت اثبات برای تایید از آنها استفاده خواهم کرد)
  • و اینکه این سوال را مطرح کنم که اصلا کار به اسلام نداریم.آیا رفتن به جبهه برای حفظ میهن و حفظ شرف و ناموس کار مقدسی نیست؟

ای شور و وعده دادن کلید های بهشت و بخشش گناهان و سوار شدن بر بال ملائک بود که افراد عامی جامعه را به جبهه ها کشاند؟یا دفاع از اسلام؟

سلام
به نظرم اگر قدری از مفهوم شهادت برای دوستانتان سخن بگویید مشکل آنها به کلی حل خواهد شد.
به این مساله دقت کنید که شهید بر چه کسی اطلاق می شود؟ آیا به قول ایشان سوار بر بال ملائک شدن به همین راحتی است؟ شروط قبول شهادت از یک فرد چیست؟ خدا واسلام در این بین چه نقشی دارند؟

[="Blue"]عاشق‌ راه‌ خدا حوريّه‌ چه‌ مي‌فهمد؟ جنَّـاتٌ تَجْرِي‌ مِن‌ تَحْتِهَا الآنْهَـارُ چه‌ ميداند؟ او با نداي‌ إلَهِي‌! مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ عِقَابكَ وَ لَا طَمَعًا فِي‌ جنّتِک بَلْ وَجَدْتُكَ أَهْلاً لِلْعِبَادَةِ فعَبَدْتُكَ[1] پشت‌ پا بر هر نيّت‌ و منظوري‌ جز لقاء ذات‌ خدا ميزند، و يگانه‌ جهت‌ عمل‌ و اطاعت‌ و عبادت‌ را فقط‌ واجديّت‌ ذات‌ حقّ مي‌فهمد؛ و در مضمار اين‌ ميدان‌ گوي‌ سبقت‌ از عالميان‌ ميربايد. كسيكه‌ ديگر دوره تحصيل‌ خود را كامل‌ كرده‌، حال‌ بيايد در صفّ اوّلين‌ اطفال‌ دبستاني‌ أبجدبخواند
إنَّ اللَّهَ اشْتَرَی‌' مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُم‌ بأنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ. [2]

«بدرستيكه‌ خداوند از مؤمنان‌ اموال‌ آنها را و جانهاي‌ آنها را ميخرد در مقابل‌ آنكه‌ براي‌ آنان‌ بهشت‌ باشد.»
ذات‌ اقدس‌ حضرت‌ حقّ بهشت‌ برين‌ او ميباشد.

من‌ كه‌ امروزم‌ بهشت‌ نقد حاصل‌ ميشود وعده‌ فرداي‌ زاهد را چرا باور كنم‌ [3]

من‌ خودم‌ را با خدا معاوضه‌ كردم‌ معنايش‌ اين‌ نيست‌ كه‌ صفات‌ و اسماء او را براي‌ خود گرفتم‌ و اُلوهيّت‌ او را به‌ خود نسبت‌ دادم‌؛ اين‌ غلط‌ است‌؛ يعني‌ تصديق‌ كردم‌ و اقرار و اعتراف‌ نمودم‌ كه‌ در برابر نور تو هيچ‌ نيست
[="Red"]***[/]
[1] ـ «بحار الانوار» ج‌ 9، كمپاني‌، ص‌ 511؛ از كلام‌ أميرالمؤمنين‌ عليه‌ السّلام‌ است‌ كه‌: «بار پروردگار من‌! من‌ تو را عبادت‌ نكردم‌ به‌ جهت‌ ترسي‌ كه‌ از عقاب‌ تو داشتم‌ و نه‌ به‌ جهت‌ دلبستگي‌ كه‌ در بهشت تو در خود يافتم‌! بلكه‌ تو را سزاوار عبادت‌ يافتم‌؛ و بنابراين‌ تو را عبادت‌ كردم‌!»

اين‌ كلام‌ را در «بحار» از ابن‌ ميثم‌ در «شرح‌ نهج‌ البلاغة‌» آورده‌ است‌، آنجا كه‌ أميرالمؤمنين‌ عليه‌ السّمم‌ در باب‌ حِكَم‌ در حكمت‌ 237 فرموده‌ است‌ كه‌: إنَّ قَوْمًا عَبَدواللَهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ التُّجّارِ، وَ إنَّ قَوْمًا عَبَدواللَهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ الْعَبيدِ، وَ إنَّ قَوْمًا عَبَدواللَهَ شُكْرًا فَتِلْكَ عِبادَةُ الاحْرارِ.

در اينجا مجلسي‌ (ره‌) از ابن‌ ميثم‌ نقل‌ ميكند كه‌ فرموده‌ است‌: أي‌: لاِنَّهُ مُستحِقٌّ لِلعبادَة‌. و سپس‌ ابن‌ ميثم‌ ميفرمايد: كه‌: عليّ عليه‌ السّلام‌ در جاي‌ ديگر فرموده‌ است‌ كه‌: إلَهي‌! ما عَبَدْتُكَ خَوْفًا مِنْ عِقابِكَ ـ إلخ‌.

و اين‌ مطلب‌ در «شرح‌ نهج‌» ابن‌ ميثم‌، ج‌ 5، ص‌ 361 بعينه‌ موجود است‌.

[2] ـ صدر آيه‌ 111، از سوره‌ 9: التّوبة‌

[3] ديوان حافظ شيرازي طبع پژمان ص 157[/]
منبع

مدیر اجرایی;122371 نوشت:
سلام
به نظرم اگر قدری از مفهوم شهادت برای دوستانتان سخن بگویید مشکل آنها به کلی حل خواهد شد.
به این مساله دقت کنید که شهید بر چه کسی اطلاق می شود؟ آیا به قول ایشان سوار بر بال ملائک شدن به همین راحتی است؟ شروط قبول شهادت از یک فرد چیست؟ خدا واسلام در این بین چه نقشی دارند؟

ممنونم
اما مشکل شبهه اینجا است که کسانی که رفتند مفهوم شهادت را نمی دانستند بلکه فقط برای کشته شدن می رفتند.یعنی فکر می کردند شهادت و کشته شدن در راه خدا یعنی همینکه بری جبهه و کشته بشی!
وگر از سخنان آن روحانی نمای معلوم الحال دلیل ارائه نمی کردند که "امام هم می گفتند نباید هدف ما این باشد که به جبهه برویم تا ما را بکشند.جوانان عاشقی داشتیم که دلشان می‌خواست از خانه‌هایشان که به جبهه رفتند، روی بال ملائک به بهشت بروند".
آنها حتی رزمنده هایی را به عنوان شاهد می آورند که به این مطالب شهادت می دهند که همه می ترسیدندو می خواستند برگردند و فقط با یک ساعت نوحه خوانی و شور به پا کردن حاج صادق آهنگران تصمیمشان عوض می شد.بدیهی است کسانی که در عرض یک ساعت از این رو به آن رو می شوند شعور کسب نکرده اند بلکه فقط شور کاذب دارند!من هم که نمی توانم بگویم شاهد های شما دروغ می گویند چون دلیلی ندارم.
حتی انها می گویند بعد از پذیرش قطعنامه خیلی از رزمنده ها ناراحت بودند که چه شده در باغ شهادت بسته شد و ما کشته نشدیم!
اگر انسان برای هدف دفاع (حالا هرچیز اسلام،ناموس،میهن و...) برود برای انجام تکلیفی که احساس می کند درست است می رود که حساب کتاب نیت او با خداست اما بهرحال برای تکلیف می رود نه برای هدف و برگردن بازماندگان حق دارد که در این مورد کشته شدن باشد یعنی چه کشته شود و چه نشود می جنگد اگر شد که شهید است اگر هم نشد اجرش کم از شهید نیست.نه اینکه برود که حتما شهید شود.

کاملا حرف منطقی است مگر اینکه ثابت شود شاهدان و آن روحانی نما که در کنار دست امام بوده دروغگو هستند!
خدا حق شهدا را از این منافقان بگیرد که هرچه فتنه و مصیب می کشیم از دست اینها می کشیم.

صابر_ط;122378 نوشت:
اما مشکل شبهه اینجا است که کسانی که رفتند مفهوم شهادت را نمی دانستند بلکه فقط برای کشته شدن می رفتند.یعنی فکر می کردند شهادت و کشته شدن در راه خدا یعنی همینکه بری جبهه و کشته بشی!

چند فراز از وصیت نامه شهدا اگر اینها مفهوم شهادت را نمیدانند پس چه کسانی میدانند:
وصيت نامه شهيد ناصر بختياري
...من خودم را لايق نميدانم كه در جواب نداي هل من ناصر ينصرني به امام كبيرمان لبيك بگويم... ولي از امام (ره) مي خواهم كه مرا دعا كند تا بلكه نزد خداوند مورد قبول واقع شوم و به درجه اي كه در نهايت شهادت است برسم.
وصيت نامه شهيد محمود دايه علي
بسم الله الرحمن الرحيم
و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احيا عند ربهم يرزقون گمان مبريد كسانيكه در راه خدا كشته مي شوند، مرده اند بلكه زنده اند و نزد خدا روزي مي خورند. من محمود دايه علي وصيت نامه ي خود را به نام خدا و در راه تداوم انقلاب اسلامي به رهبري زعيم عاليقدر امام امت خميني روح خدا شروع مي كنم....
وصيت نامه شهيد سيد جمال دربان فلك
اي امت حزب اللهي! اسلام مكتب انسان سازي است و انقلاب اسلامي با رهنمودها و رهبري صحيح امام امت (خميني بت شكن) مي رود تا جهاني شود و تمامي ابرقدرت ها را نابود كند و انقلاب را به صاحب اصلي اش امام زمان (عج) تحويل دهد پس بر همه شما وظيفه شرعي است كه در هركجا كه باشيد از اسلام و جمهوري اسلامي دفاع كنيد..... از ولايت فقيه و روحانيت مبارز اطاعت و پشتيباني كنيد كه هردو ضامن پيروزي و پشتوانه اسلام هستند".
وصيت نامه شهيد صفر علي داوودي
"مادرم سلام اين فرزندت را از كردستان غريب و مظلوم بپذير، اينجا كسي را جز خداي بزرگ و ملائك نداريم مادرم براي ما دعا كن".
وصيت نامه شهيد سيد كريم حسيني
بارالها به جبهه آمدم تا تكليف خود را ادا كنم و از من راضي باشي، اما افسوس كه نتوانستم مأموريت خود را به نحو احسن انجام دهم كه به تو نزديكتر شوم و از من راضي باشي.
منبع


مدیر اجرایی;122385 نوشت:
چند فراز از وصیت نامه شهدا اگر اینها مفهوم شهادت را نمیدانند پس چه کسانی میدانند:
وصيت نامه شهيد ناصر بختياري
...من خودم را لايق نميدانم كه در جواب نداي هل من ناصر ينصرني به امام كبيرمان لبيك بگويم... ولي از امام (ره) مي خواهم كه مرا دعا كند تا بلكه نزد خداوند مورد قبول واقع شوم و به درجه اي كه در نهايت شهادت است برسم.
وصيت نامه شهيد محمود دايه علي
بسم الله الرحمن الرحيم
و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احيا عند ربهم يرزقون گمان مبريد كسانيكه در راه خدا كشته مي شوند، مرده اند بلكه زنده اند و نزد خدا روزي مي خورند. من محمود دايه علي وصيت نامه ي خود را به نام خدا و در راه تداوم انقلاب اسلامي به رهبري زعيم عاليقدر امام امت خميني روح خدا شروع مي كنم....
وصيت نامه شهيد سيد جمال دربان فلك
اي امت حزب اللهي! اسلام مكتب انسان سازي است و انقلاب اسلامي با رهنمودها و رهبري صحيح امام امت (خميني بت شكن) مي رود تا جهاني شود و تمامي ابرقدرت ها را نابود كند و انقلاب را به صاحب اصلي اش امام زمان (عج) تحويل دهد پس بر همه شما وظيفه شرعي است كه در هركجا كه باشيد از اسلام و جمهوري اسلامي دفاع كنيد..... از ولايت فقيه و روحانيت مبارز اطاعت و پشتيباني كنيد كه هردو ضامن پيروزي و پشتوانه اسلام هستند".
وصيت نامه شهيد صفر علي داوودي
"مادرم سلام اين فرزندت را از كردستان غريب و مظلوم بپذير، اينجا كسي را جز خداي بزرگ و ملائك نداريم مادرم براي ما دعا كن".
وصيت نامه شهيد سيد كريم حسيني
بارالها به جبهه آمدم تا تكليف خود را ادا كنم و از من راضي باشي، اما افسوس كه نتوانستم مأموريت خود را به نحو احسن انجام دهم كه به تو نزديكتر شوم و از من راضي باشي.
منبع


اجرتون با شهدا
اجرتون با امام شهدا
اجرتون با امام زمان
اگه ممکنه بیشتر بذارید.
بیشتر هم مال شهدایی که از افراد به اصطلاح عامی بودن نه شهدای شاخص
اگه سندی چیزی هم برای رد کردن گفته های آن شاهدان و آن روحانی نما دارید خواهش می کنم دریغ نکنید

صابر_ط;122390 نوشت:
اجرتون با شهدا اجرتون با امام شهدا اجرتون با امام زمان اگه ممکنه بیشتر بذارید. بیشتر هم مال شهدایی که از افراد به اصطلاح عامی بودن نه شهدای شاخص

به منبعی که پایین مطلب هست مراجعه کنید بنده که به شخصه غیر از یکی دوتا اسم بقیه رو نشنیدم.

[="Blue"]llıllı پیام و وصیت نامه شهدا ▒ دفاع مقدس ▒
http://www.askdin.com/showthread.php?t=9078[/]

با سلام

اعمال و کردار جوانان در جبهه نشان از علم و آگاهی ایشان به مبانی و معارف اسلام عزیز است

این که فردی شبانه به دور از چشم دیگران قید خواب و استراحت را می زند و به راز و نیاز می پردازد

این که فردی چکمه های دیگران را واکس می زند

و این که جوانی لباس دیگران را شبانه می شوید

و ان که فردی خود کارهای سخت را انجام می دهد و کارهای اسان را به دیگران واگذار می کند

و این که فرماندهی بدون معرفی خود در جمع حاضر می شود و مثل انها کار میکند

و.......................

همه اینها حکایت از رواج معارف دین بین جوانان ان دوره زمانه است

اخلاص و ریا نشدن اعمال و ایثار و تواضع و تقوا در عبادت و شجاعت و ........همه و همه از معارف دین هستند که بین جوانان ان زمان رواج تبیین شده بود

ادامه دارد.....


باز سلام

جوان می دانست این که لباس رزمندگان را می شوید نزد الله ماجور است و هیچ فرقی با شهادت ندارد

جوان می دانست این که کار سخت را خود می کند و کار اسان را به دیگران وامی گذارد حدیث و روایتی دارد که فرموده با ارزش ترین کارها سخت ترین انهاست

جوان ان زمان می دانست:
تواضع چیست
غرور چیست
دروغ چیست
غیبت چیست
تهمت چیست
بیت المال چیست
محافظت از بیت المال چیست
حق الناس چیست
رعایت حقوق دیگران چیست
امر به معروف چیست
و نهی از منکر چیست
جهاد چیست
خمس چیست
ولایت چیست
نماز شب چیست
ثواب نماز جماعت چقدر است
و...............

خب بزرگوار
مگر اسلام غیر از این معارف و مبانی است
کاش جوانان امروز هم اندکی از این معارف را می دانستند
جوانان ان زمان معارف دینی در سطح عالی داشتند
اهل بیت(ع) را می شناختند
اعتقاد به کرامت ائمه داشتند
معجزه الهی را در جبهه می دیدند
به وضوح می دیدند که هر کس با تقواست و نماز با حال دارد و اعمال درست دارد و تقرب الهی بیشتری دارد گلچین می شود

در اخر :
شما چرا بین شهدای شاخص مثل باکری و همت و ......با دیگران فرق می گذارید
اینها مگر عالم و اندیشمند ومتفکر .....بودند
اینها هم مثل دیگر جوانان معارف اسلام را می داستند
و در جهاد شرکت داشتند
هیچ فرق نمی کند که از وصیت نامه ها و مطالب ایشان هم در مناظرات خود بیاورید

ادامه دارد.....

اون نیروی عظیمی که جرئت رفتن به میدانو میده،عشق به خدا و دوستان خداست
عشق به حق و فدا شدن در راه حق و اینکه میدونن کارشون خیلی بزرگه و به زودی هم به جهان حقیقت میرن و میرن پیش خدا،چه چیزی از این لذت بخش تر؟
اینکه میدونن زندگیشون تباه نشده،ارذزشمندترین و عزیزترین داشتشونو میذارن کف دستشون و میرن میدان جنگ،عشق به ایثار وجودشونو پر میکنه

شهید شدن یه مقامه اونایی که عشق شهادت دارن بخاطر اون درجه زیبایی که وجودشونو احاطه میکنه است،بخاطر پاداش نیست

اونی که فکر غذاهای رنگین بهشته،وجودش اونقدر زیبا و قوی نیست که جرئت شهادت داشته باشه
نفسش درست تربیت نشده و برا همین تو میدان جنگ یا میدان مین،بخاطر ضعف ایمان پاهاش میلزره یا دیگرانو بکشتن میده تا خودش نمیره یا فرار میکنه


سلام

پیشاپیش کاملا عذر خوای میکنم از حرفی که میخواهم بگم.
چون این مسئله و حرفهایی که زده اند باعث شده در اذهان افکار منحرف کننده ایجاد کنند،من همیشه برایم این سوال هست که باید به شنونده ها چه پاسخی داد.البته سخن شهید باکری که گروهی از رزمنده ها مخالف خط و مشی قدیم خود میشوند را در ذهن دارم اما چاره چیست،چطور باید از خون پاک شهیدان دفاع کرد؟خود این اشخاص شاید دیگه صحبت روشون تاثیر نداره اما باید کاری برای شنوده کرد
.

یکی از بزرگواران و ببخشید از حضور رزمندگان وروح پاک شهیدانمون از فرماندهان جنگ تحمیلی هستند و دیگری از رزمندگان و خانواده شهدا هستند که همه جا و مکررا این مباحث را بیان میکنند (و البته از چهره های به نامی هستند که اصلا مجالی برای بحث و صحبت با اونها نیست)و به عنوان یادگاران جنگ میگن که مردم را گوشت دم تیر کردن و...و اینکه مثل سوال دوست بزرگوارمون میگن با شنیدن نوای آقای آهنگران به همه شور و حال میدادند و با صحبتهایی که تو جبهه ها میکردن افراد را جو گیر میکردن.

این فرمانده بزرگوار هم همیشه میگه که خیلی ها بر اثر اشتباهات محاسباتی شهید شدند و خیلی اوقات بعد اینکه کلی از افراد کشته میشدند میفهمیدیم این راه اشتباه بوده و هیچگونه علمی جز در موارد خاصی که همیشه مطرح میشه در سایر موارد نبوده و با سعی و خطا و دادن شهید به صحت اعمالشون پی میبردند و چون عمما فرماندهین بزرگوار کم سن بودن احتمال این خطا ها حداکثر بوده و این تعداد شهید و جانباز بیشتر بر اثر بیکفایتی اتفاق می افتاده و از این دست مباحث زیاد مطرح میکنند.

ممنون:Gol:

با سلام

در ادمه مباحث بنده در تایپک های قبلی عارض ام به خدمت دوستان که:

هر چند شعور اصلی ترین و مهمترین جایگاه را در تعیین خط و مشی زندگی باید بر عهده داشته باشد و تفکر و تدبر است که عقیده صحیح را رقم می زند

ولی این را هم بدانیم که شور هم در ادامه مسیر جایگاه خاص خود را دارد و نمی شود نقش ان را نادیده گرفت

کسانی که نمی دانند، بدانند در جنگ های صدر اسلام پیامبر اسلام قبل از اغاز جنگ چگونه با شور و حرارت خطبه می خواندند و مردان خدا را به مبارزه در راه خدا می خواندند

مولا علی(ع) در جنگ های خطبه ای می خواندند که لرزه بر دل دشمن اندخته و قوت قلبی برای مردان خدا بود

سرداران اسلام، همیشه تاریخ در جنگ های حق علیه باطل از این نعمت خدا دادی که شور و اشتیاق به شهادت در راه خدا بود به بهترین نحو استفاده می بردند

کجای این مساله بد است که مومنین را به یکی از بهترین مساله اسلام که همان شهادت در راه خداست بخوانند

چطور برای نماز جماعت با اذان روح بخش شور ایجاد می شود

چطور در ایام حج با گفتن لبیک اللهم لبیک --که رعشه بر اندام مومنینی که از تلویزیون می ببنند می اندازد چه برسد به مومنین حاضر در بیت الله -- شور ایجاد می کند
و..........

حال چه شده است کسانی را که در راه خدا با شعور و عقیده و ایمان جان خود را به معامله گذاشته اند این همه حرف در می اورند

سلام و درود:Gol:

ببخشید

من خودم شرمنده ی شهدا هستم

اما گفتن این نکته از من حقیر شاید بد نباشه

یک نگاهی به این تاپیک کنید

http://www.askdin.com/showthread.php?t=11723

کدوم جنگی بوده که کشته شدش بعد از 16 سال جسدش سالم مونده باشه؟

کدوم جنگی بوده که که مزار کشته شدش خیس از گلاب باشه؟

....

به نظرتون اگر هدفشون غیر از خدا بود خداوند چنین کراماتی را به اون ها میداد؟؟؟

علی یارتان:Gol: