بیستم خرداد سالروز شهادت آیت الله سعیدی

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بیستم خرداد سالروز شهادت آیت الله سعیدی

IMAGE(<a href="http://www.farhangnews.ir/Site/DeskTopModules/NewsAgency/ShowThumbnail.aspx?file=Upload" rel="nofollow">http://www.farhangnews.ir/Site/DeskTopModules/NewsAgency/ShowThumbnail.aspx?file=Upload</a>|Modules|NewsAgency|24376.jpg&contenttype=jpg&w=120&h=100)


پرده اول؛ آبادان

مبارزه را از سالهای 37 و 38 شروع کرده بود. اولین بار در آبادان دستگیر شد. محمد رضا سعیدی سی و چند ساله، بعد از چهارده سال شاگردی مرجع عظیم جناب بروجردی، از طرف ایشان برای تبلیغ به آبادان سفر کرده بود. آن روزها با اختناقی که سایه سنگینش تمام کشور را فراگرفته بود روزنامه ها سخنرانی جوانکی را تیتر کردند که در آبادان به همسر دوم اعلی حضرت توهین شده است. آیت الله سعیدی تحت عنوان نام گذاری صحیح مردم را از گذاشتن نام های نامبارک بر روی فرزندانشان منع کرده بود. آیت الله در صحبت هایش به مردم توصیه کرده بود بر فرزندان خود نام ثریا و شهلا نگذارند. آیت الله برای نخستین بار بخاطر توهین به خاندان سلطنتی دستگیر شده بود.

پرده دوم؛ کویت

سال 42 را تقریبا در کویت گذراند. قبل از قیام پانزده خرداد 42 که مصادف محرم الحرام بود و پس از مشورت با امام به کویت رفته بود. آنجا را برای تبلیغ مساعد یافته بود و از طرفی، دست دژخیمان هم به وی نمی رسید. سخنرانی هایش در کویت در اخبار جهان مبارزه پیچیده بود. همانجا بود که خبر دستگیری امام را شنیده بود و انچنان علیه رژیم افشاگری نموده بود که همه می دانستند به مرز ایران نرسیده دستگیر می شود.

همواره خودش را شاگرد امام می دانست. آن روز ها در عرف طلاب کسی که می توانست بر عروه الوثقی حاشیه بنویسد مجتهد مسلم بود. سعیدی حاشیه های گرانقدرش را در شب دستگیریش در تهران از دست داد. ساواک همه آنها را در جلوی چشمانش سوزانده بود.

پرده سوم؛ مسجد امام موسی کاظم (ع)

سال 45 به دعوت مردم محله خیابان غیاثی، در جنوب تهران به آنجا رفت تا بتواند با تربیت جوانان مومن بذر پاک نهضت را به شجره طیبه انقلاب تبدیل کند. پس از تغییر چهره توانسته بود وارد ایران شود و اکنون این مسجد را به عنوان سنگر مبارزه برگزیده بود. با امام خمینی ارتباط مستمر داشت و حتی یک بار به نام سفر به مشهد از مرز کرمانشاه به دیدن امام انقلاب در نجف رفته بود. سخنرانی ها و افشاگری های بی پایانش در مسجد امام موسی منجر شد تا رژیم او را ممنوع المنبر کند. از امام که در نجف بود بر لزوم تداوم مبارزه نامه و امر داشت. 14 آذر 46 به مسجد آمد و پشت تریبون رفت : رژیم مرا ممنوع المنبر کرده است فلذا من بعد ایستاده با شما سخن می گویم. ساواک به تنگ آمده بود. یک ماه بعد یعنی در دی 46 اعلامیه به زبان عربی منتشر کرد. اعلامیه ای تند و بی پروا علیه اسرائیل. در شرایطی که در کشور ما، آمریکا محمدرضای ملعون را سگ نگهبان اسراییل می دانست و می خواست. سعیدی خار چشم ساواک شده بود. آیت اللهی به شجاعت جدش.

پرده آخر

سال 49. آیت الله 41 ساله بود. قرار بود 35 نفر آمریکایی با سفر به ایران با محمدرضا شاه قرارداد های اقتصادی امضا کنند. موضوع کنرسیوم سرمایه گذاری آمریکا، مربوط به توریسم بود و منابع جنگلی و کشت و صنعت و شبکه توزیع و حتی صنعت مهم پتروشیمی. سید محمدرضا سعیدی خودش را شاگردی از کلاس خمینی کبیر نمی دید که قاعده نفی سبیل را فراموش کند. بیاد داشت که چقدر امام بر جلوگیری از تسلط کفار بر شریانهای اقتصادی کشور تاکید کرده بود. بنابر این شاه را به باد انتقاد گرفت و با همه توانش در مقابل تحمیل این قرارداد ایستادگی کرد.

... ملت ایران حاضر نشوید راکفلری که دیروز ملت های آمریکای لاتین با تظاهرات شدید از آمریکای لاتین بیرونش کردند، امروز با استقبال گرمی وارد ایران شود... ملت ایران شما بودید که در مقابل انحصار تنباکو برپاخاستید و کاخ استبداد شاه وقت و امپریالیسم بریتانیا را به لرزه در آوردید. به پا خیزید و جلوی این جنایت که انحصار کلیه منابع طبیعی و اقتصادی را در بردارد، بگیرید...

12 خرداد 49 آیت الله را دستگیر می کنند. اینکه در مدت دستگیری هایش بر وی چه می گذرد قابل بیان نیست. همینقدر می توان نوشت که نماند از سبوعیت و وحشی گری که ساواک و اذناب او در حق این سید جلیل القدر نکرده باشند. ده روز بعد از آن شهید سعید، به دیدار مادرش ظهرای اطهر نائل می گردد.

بعد از آن ساواک هر چه می کوشد مرگ وی را خودکشی نشان دهد، موفق نمی شود. دوسیه رژیم برای مردم رو شده و تشت رسوایی افتاده است.

« به خدا سوگند اگر مرا بکشید و خونم را بر زمین بریزید، در هر قطرة خونم نام مقدس خمینی را خواهید یافت»

بسم الله الرحمن الرحیم
امروزبیستم خردادماه سالگردشهادت حضرت آیت الله سعیدی میباشد.این روحانی بزرگواردرسال 1308دوم اردیبهشت دیده به جهان گشود.ایشان دردوران نوجوانی تحت نظروالدمکرمشان مشغول به تحصیل شدند.ادبیات عرب رادرمشهدآموخت ودروس فقه واصول ومعارف رادرمحضربزرگانی چون حاج شیخ کاظم دامغانی،حاج شیخ هاشم قزوینی،تلمذکرد.
پس ازازدواجشان واردحوزه علمیه قم شدند وازمحضرحضرات بزرگی چون آیت الله العظمی بروجردی ورهبرکبیر انقلاب حضرت امام خمینی(رحمة الله علیهم)استفاده کردندونهایتابه درجه اجتهادنایل امدند.
بافرارسیدن سال 1341وشکل گیری نهضت روحانیون،ایشان به همراه جمع کثیری ازدیگرروحانیون به گردشمع وجودامام پیوستند.
درجریان دستگیری حضرت امام توسط رژیم شاه خاین،شاگردان امام حوزه های درس راتعطیل ودرمنزل مراجع عظام تقلیدتحصن کردند.این تحصن باسخنرانی آیت الله سعیدی همراه بودکه این سخنرانی ومشورتهامنجربه تصمیم گیری درباب هجرت علما، به تهران گردیدتااعتراضی همه جانبه علیه شاه خاین صورت گیرد.که البته به کارهم افتادوشاه مخلوع به هراس افتادوامام راآزادکرد.
ازفعالیتهای چشمگیرآیت بزرگوارمیتوان به ترجمه رساله امربه معروف ونهی ارمنکرازکتاب عظیم تحریرالوسیله امام راحل وچاپ ونشرآن دربین جوانان بود.
درست است که ساواک ایشان راممنوع المنبرساحته بودنداماآیت بزرگوارهرگزدست ازفعالیت نکشیدندوبه دورازچشم ساواک درمحلهای دوردست وروستاهای اطراف تهران به فعالیت ادامه میدادند.
شهیدبزرگواردرسال 1345درموردجنایات اسراییل سخنرانی مهمی داشتند وهمین سخنرانی هم موجب دستگیری وزندانی شدن ایشان گردید.
تااینکه دراردیبهشت 1349رژیم خاین شاهنشاهی ازسرمایه گذاران آمریکایی دعوت کردتادرایران سرمایه گذاری کنندکه بازهم آیت الله سعیدی این مردبزرگ وبابصیرت خاموش ننشستندودست به فعالیت شدیدی زدندوباانتشاراعلامیه ای به زبان عربی خطاب به علمای کشورهای اسلامی ،آنان رادعوت به اعتراض ومخالفت کرد.رژیم مجدداایشان رادستگیرکردودرزندان قزل قلعه محبوس کردوتحت شدیدترین شکنجه ها درروزچهارشنبه 20خرداد1349آن عالم مجاهدرابه شادت رسانید.پیکرپاک آن شهیدبزرگواربه طورمخفیانه دروادی السلام قم به خاک سپرده شد.روحش شاد...:Sham:


  • بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا امام زمان(ع)
    السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

    سالروز شهادت ایت الله سید محمد رضا سعیدی مبارز برجسته با رژیم شاهنشاهی و طلبه مجاهد گرامی باد...
    ایت الله سعیدی در سال 1308 به دنیا امد
    تحصیلات حوزوی را در مشهد و قم ادامه داد و استادانش, ایت الله بروجردی و امام خمینی(ره) بودند.
    و به درجه اجتهاد رسید.
    همزمان با شروع نهضت روحانیت به قم بازگشت در سال 1341 و از فعالان مبارزات سیاسی علیه رژیم شاه بود

    در سال 1345 به دنبال ایراد یک سخنرانی درباره اسرائیل دستگیر شد و به زندان افتاد.
    پس از ان به در سال 1349 در قضیه ورود سرمایه گذاران امریکایی به ایران,اقدام به انتشار اعلامیه ای به زبان عربی
    خطاب به علمای کشورهای اسلامی زد و از انها دعوت به اعتراض و مخالفت نمود و به دنبال این اقدام دوباره دستگیر و در قلعه قزل زندانی شد و در پی شکنجه های فراوان سرانجام در روز 20 خرداد 1349 به شهادت رسید

    البته روایت رسمی در زمان حکومت پهلوی میگوید که در سلول ها باز بوده و برق رفته است.زندانی های دیگر خفه اش کردند اما روایت رسمی در نظام جمهوری اسلامی ایران این است که ایشان را به شهادت رساندند

    • [INDENT]یادش گرامی روحش شاد... اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم



    [/INDENT]

پيام شهيد دربارة حضرت امام خميني (ره)
آيت الله سعيدي علاقه و ارادت خاصي نسبت به حضرت امام خميني (ره) داشت. دربارة امام (ره) گفته بود:« به خدا سوگند اگر مرا بکشيد و خونم را بر زمين بريزيد، در هر قطرة خونم نام مقدس خميني را خواهيد يافت.»
« حضرت امام شبيه­ترين عالمان نسبت به ولي­الله، امام زمان عليه السلام و آباء طاهرينش مي باشد.»
« مرا بگيريد و به بند و حبس کشيد تا آن­وقت از من سلب مسئووليت شود، چه اگر آزاد باشم فرياد مي زنم، حقايق را مي گويم و افشاگري مي کنم. من اين لباس را پوشيده­ام و از بيت المال امرار معاش مي کنم که پاسدار اسلام و وفادار به رهبرم، امام خميني باشم ..... بنابراين بايد فرياد بزنم و جز اين چاره­اي ندارم»
منبع : روزها و رويدادها / جلد اول/ ص 473


اعلاميه امام درباره آيت الله سعيدي

... اين تنها سعيدي نيست كه با اين وضع اسف انگيز درگوشه زندان از پاي در مي‌آيد بلكه چه بسا افراد مظلوم و بي‌گناه به جرم حقگويي در سياهچال‌هاي زندان مورد ضرب و شتم و شكنجه‌هاي وحشيانه و رفتار غير انساني قرار مي‌گيرند. اينجانب كراراً خطر دولت اسراييل و عمال آن را به ملت گوشزد كردم كه بايد مقاومت منفي كنند و از معامله با آنها احتراز جويند. اكنون راه را براي مصيبت بزرگتري باز كرده‌اند و ملت را به اسارت سرمايه‌داران مي‌خواهند، درآوردند. من قتل فجيع اين سيد بزرگوار و عالم فداكار را كه براي حفظ مصالح مسلمين و خدمت به اسلام جان خود را هديه نمودند، به ملت ايران تعزيت مي‌گويم و از خداوند متعال رفع شر دستگاه جبار و عمال كثيف استعمار را مسألت مي‌نمايم.