حجت خدا

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حجت خدا

در حدیث است که خئاوند زمین را از حجت خود خالی نمی گذارد و از این حدیث برای اثبات حیات امام زمان از ابتدای تولد تا حال حاضر استفاده می کنند. در فاصله زمانی بین حضرت عیسی (ع) تا نبی مکرم اسلام آیا این حجت یا حجت ها بوده اند و اگر بله چه کسانی بوده اند؟

برچسب: 

نمونه اش می تواند حضرت خضر باشد که همیشه زنده است.

اگر بخواهیم از حضرت خضر نام ببریم آنگاه دیگر نمی توان از این حدیث برای اثبات حیات امام زمان استفاده کرد چون زمین خالی از حجت نیست که الزام در حیات امام زمان باشد!

به عنوان نمونه گفتم. خود حضرت عیسی هم نمرده است. نام برخی از این حجتها جزء اسرار است و کسی که بفهمد دیگر وجود نخواهد داشت. اثبات حیات امام زمان تا کنون نیازی به این حدیث ندارد. امام در عالمهای خاصی حضور دارند که زمان به شکل ما بر ایشان نمی گذرد و می توان گفت که زمان متوقف است.

mo_sh;120384 نوشت:
بین حضرت عیسی (ع) تا نبی مکرم اسلام آیا این حجت یا حجت ها بوده اند و اگر بله چه کسانی بوده اند؟

سلام
آنها اوصیاء حضرت عیسی ع بوده اند
دیگر اینکه هر ولیی حجت نیست بلکه حجت مقام خاصی است که مستلزم نصب است
موفق باشید

MO_Sh;120384 نوشت:
در حدیث است که خئاوند زمین را از حجت خود خالی نمی گذارد و از این حدیث برای اثبات حیات امام زمان از ابتدای تولد تا حال حاضر استفاده می کنند. در فاصله زمانی بین حضرت عیسی (ع) تا نبی مکرم اسلام آیا این حجت یا حجت ها بوده اند و اگر بله چه کسانی بوده اند؟

با سلام و تشکر:Gol:

چه بسا در فاصله بین حضرت عیسی (ع) تا رسالت نبی مکرم اسلام (ص)، حجت هایی توسط خود حضرت عیسی (ع) بعنوان اوصیاء برحق و حجج الهی معرفی شده باشند، چنانکه در زمان غیبت 30 روزه حضرت موسی (ع) برای عزیمت به کوه طور، برادرش هارون بعنوان جانشین و حجت در بین قوم معرفی شد.

در این میان، شناخت نام و نشان حجتهای حدفاصل زمان حضرت عیسی (ع) و حضرت رسول اکرم (ص) مهم و قابل اعتنا نیست بلکه مهم نوع اطاعت و تبعیت ما از حجت های منصوب و معرفی شده بعد از رسالت نبی اکرم (ص) است.

که در روایات متعدد، خصوصاً روایت جابر، از شیعه و سنی، اسامی امامان و حجج 12 گانه الهی معرفی شده اند.

در بسیاری از آیات نورانی قرآن به احوال قوم بنی اسرائیل، قوم حضرت موسی (ع) و ناسپاسی و عنود و سرپیچی انها اشاره شده و اینها همه برای ما عبرت است.

یکی از مصادیق عبرت، که در آیات مذکور آمده، سفر و غیبت 30 روزه موسی (ع) به کوه طور است که بنا به مصلحت الهی 40 روز به طول انجامید، و مردم با وجودیکه از طرف پیامبر خدا جانشین بلافصل و حجتی در میان خود داشتند گرفتار فتنه سامری شده و مجدد به دامن شرک و بت پرستی و نماد پرستش گاو افتادند.

مسلمانان هر گاه این آیات نورانی را می خوانند و در تفاسیر ماوقع سرپیچی و بازگشت به شرک و بت پرستی را مطالعه می کنند با خود می گویند:

واقعاً مردم قوم موسی و بنی اسرائیل چه قوم نادان و ناسپاس و لجوج و عنودی بوده اند که نتوانستند 10 روز غیبت اضافه پیامبرشان را تاب و تحمل کنند. اما اینها همه به زبان است اما عبرتی در کار نیست؟ چنانکه تاریخ گواهی می دهد؟ تاریخ پر رنج و درد و مصیبت و محرومیت و کنار گذاشتن اهل بیت (ع) از اقامه ولایت الهی در سطح جامعه اسلامی.؟؟؟

بعد از رحلت نبی اکرم (ص) نیز زمان امتحان قوم اسلام آغاز شد و بسیاری نتوانستند غیبت نبی اکرم را تاب بیاورند و در همان روزهای آغازین، با ساختن گوساله ای جدید با نام و نشان خلافت، مسیر ولایت الهی و جانشینی بر حق رسول اکرم (ص) را در سقیفه بنی ساعده به نفع خود رقم زدند. و این حکایت غمبار در جامعه اسلامی با ظلم به مکتب اهل بیت (ع) که در حقیقت ظلم به مسلمانان بود ادامه یافت. و خواص نفاق از جهل مسلمانان به نفع اهداف پلیدشان بهره ها جستند.

و اینک در زمانه غیبت کبری امام عصر (عج) تنها مذهبی که به حقانیت وجود حجت الهی بر اساس اسناد و مدارک بسیاری از شیعه و سنی معتقد است، مذهب حقه شیعه اثنی عشری است. و قریب 1400 سال است که از غیبت امام عصر (عج) می گذرد و علیرغم تلاش سامری های رنگارنگ به انحاء مختلف، ثابت قدم و راسخ در انتظار ظهور آخرین ذخیره الهی، به سر می برند و اینها همان قومی اند که پیامبر (ص) ایشان را بهتر از اصحاب بدر و احد معرفی کرده است.

زیرا آنها پیامبر را دیده بودند و اطاعت می کردند لکن بسیاری شان بعد از رحلت پیامبر در امتحان اطاعت از حجت های الهی منصوب من قبل پیامبر (ص) مردود شدند.

اما شیعیان و پیروان مکتب اهل بیت در آخرالزمان نه پیامبر را دیده بودند و نه حجت های منصوب او را و تنها باستناد کلام و سخن بحق نبی اکرم (ص) که "لا ینطق عن الهوی*ان هو الا وحی یوحی" است، به اطاعت و پیروی از مکتب اولیاء و و امامان معصوم و حجت های الهی روی آوردند.

موفق باشید ...:Gol:

موضوع قفل شده است