چطور ثابت می شود که علی ساقی کوثر است ؟

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چطور ثابت می شود که علی ساقی کوثر است ؟

[="black"] بنام کردگار

درود بر راستجویان

شیعه ها می گویند که علی ساقی کوثر است

این ادعا چگونه استوار می شود ؟؟؟[/]

[=verdana]با سلام[=verdana]

«کوثر» فقط یک مصداق ندارد، بلکه کلمه ای مشترک بین مصداق های متعددی است که یکی از بارزترین آن ها با توجه به آیه «انا اعطیناک الکوثر» (1) آن حضرت اند. (2)
[=verdana] معانی دیگر «کوثر» عبارت است از:
[=verdana] 1- خیر فراوان;

[=verdana] 2- مرد سخاوتمند;
[=verdana] 3- نهری در بهشت که نهرهای دیگر از آن سرچشمه می گیرد; (3)
[=verdana] 4- «حوض کوثر» که به پیامبر (ص) تعلق دارد و طبق روایات بسیاری که از پیشوایان معصوم (ع) روایت شده، ساقی حوض کوثر امیرمؤمنان (ع) است که با ظرف های بهشتی اطراف آن، دوستان اهل بیت را سیراب خواهد کرد و دشمنانشان از آن محروم خواهند شد. (4)
[=verdana] پیامبر اکرم (ص) می فرماید:
[=verdana] «امیرمؤمنان، صاحب حوض من است که دوستانش را از آن سیراب و دشمنانش را از آن حوض دور می کند.
کسی که از آن آب بنوشد، هیچ گاه تشنه نخواهد شد و هر کس از آن ننوشد، برای همیشه تشنه باقی خواهد ماند.» (5)

[=verdana]بنابراین مقصود از ساقی کوثر، این است که حضرت علی (ع) ساقی حوض کوثر است و رابطه روشن و ظاهری بین سقایت حضرت علی (ع) و کوثر بودن فاطمه (س) وجود ندارد. :Sham:
[=verdana] احتمال دارد بین آن دو، این گونه ارتباط باشد که کوثر در قیامت، وجه دیگری از کوثر در دنیا باشد.
بنابراین همان گونه که ورود به بهشت، بدون نوشیدن جام کوثر ممکن نیست، در این دنیا نیز بدون پیمودن راه آن حضرت و تحصیل رضایت ایشان، راهی به سوی بهشت وجود نخواهد داشت و مقصود از سقایت، همان نوشیدن آب گوارای هدایت کوثر فاطمی از طریق ولایت علوی است، زیرا:

[=verdana] اولا، بهشت رفتن بدون رضای خدا ممکن نیست;
[=verdana] ثانیا، بر اساس روایات رسیده از پیامبر اکرم (ص) خداوند به رضای فاطمه خشنود و به غضب وی خشمگین می شود;
[=verdana] ثالثا، رضایت فاطمه (س) به پذیرش ولایت علی (ع) و غضب او به پشت کردن از مسیر ولایت است; در نتیجه تبلور کوثر فاطمی، همان ولایت علوی است و هر کس با پذیرش ولایت امیرمؤمنان (ع) به دست ایشان از کوثر فاطمی (همان جهت مرضی خداوند) سیراب شود، بهشتی خواهد بود.
[=verdana]
[=verdana] پی نوشت ها:
[=verdana] 1. هود (11) آیه 8.
[=verdana] 2. کوثر (108) آیه 1.
[=verdana] 3. ر. ک: طباطبایی، المیزان و مکارم شیرازی تفسیر نمونه، سوره کوثر.
[=verdana] 4. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، کلمه «کثر» .
[=verdana] 5. اقتباس از: طهرانی، محمد حسین، امام شناسی، ص 189.
[=verdana] [=verdana]

رواياتى بسيار و مستفيض از ائمه عليهم السلام روايت‏شده است كه ساقى حوض كوثر حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام بوده، با قدح‏ها كه در اطراف آن است‏به هر كس از مواليان مى‏دهند، و با عصائى كه در دست آن حضرت است دشمنان خاندان عصمت را از حوض مى‏راند، ولى ما از طريق عامه بعضى رواياتى را كه در اين باب نقل شده است ذكر مى‏كنيم.


محب الدين احمد بن عبدالله طبرى از ابى سعيد الخدرى روايت مى‏كند كه: قال: قال رسول الله صلى الله عليه و آله يا على معك يوم القيمة عصا من عصى الجنة تزودبها المنافقين عن الحوض اخرجه الطبرانى (1)

حضرت رسول به اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: يا على با تو در روز قيامت عصائى است از عصاهاى بهشتى كه با آن منافقين را از بهشت مى‏رانى.


قندوزى حنفى گويد: اخرج المؤيد اخطب الخطباء موفق بن احمد الخوارزمى المكى، عن سيد الحفاظ عن، ابى منصور شهردار ابن شيرويه الديلمى، بسنده عن زيد بن على بن الحسين، عن ابيه عن جده اميرالمؤمنين على رضى الله عنهم، آنوقت روايتى مفصل را بيان مى‏كند و از جمله فقرات آن اينست: كه مى‏فرمايد: يا على!انك غدا على الحوض خليفتى، و انت اول من يرد على الحوض و انت تزود المنافقين عن حوضى، و انت اول داخل فى الجنة من امتى، و ان محبيك و اتباعك على منابر من نور، رواء مرويين، مبيضة وجوههم حولى، اشفع لهم فيكونون غدا جيرانى، و ان اعدائك غدا ظمآء مظمئين، مسودة وجوههم، يضربون بالمقامع و هى سياط من نار مقمحين (2)

اى على!حقا تو فردا در كنار حوض كوثر خليفه من مى‏باشى،

و تو اولين كسى هستى كه فردا كنار حوض بر من وارد مى‏شود،

و تو منافقين را از كنار حوض من ميرانى،

و تو اولين كسى هستى از امت من كه داخل در بهشت مى‏شوى!

و حقا كه دوستان تو و پيروان تو بر منبرهائى از نور قرار گرفته، همگى سيراب و سيراب شده، با چهره‏هاى درخشان و تابناك در اطراف من هستند، و من شفاعت آنها را مى‏نمايم، و آنان فردا همسايگان من هستند.

و حقا كه دشمنان تو در فردا تشنه كام و جگر سوخته، با صورتهاى سياه و تاريك حاضر شده، و با چماق‏هائى كه از شلاق‏هاى آتشين مى‏باشد بدور رانده مى‏شوند و سرافكنده خواهند بود.

و نيز گويد: اخرج ابونعيم الحافظ، عن ابى هريرة، قال: قال رسول الله صلى الله عليه و آله لعلى رضى الله عنه: انت‏يا على على حوضى، تزود المنافقين، و ان اباريقه عدد نجوم السماء، و انت و الحسن، و الحسين، و حمزة، و جعفر فى الجنة اخوانا على سرر متقابلين، و انت و اتباعك معى ثم قرء (و نزعنا ما فى صدورهم من غل اخوانا على سرر متقابلين) (3)

رسول خدا صلى الله عليه و آله به اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند:


اى على!تو در اطراف حوض من هستى، و منافقين را از آن دور مى‏كنى‏ابريق‏هاى بهشتى كه با آنها از كوثر آب برمى‏دارند تعدادش به اندازه ستارگان آسمان است. و تو، و حسن، و حسين، و حمزه، و جعفر، در بهشت‏برين، برادرانى هستيد كه در روى سريرها و تخت‏ها در مقابل يكديگر به تماشاى هم اشتغال داريد!و تو و پيروان تو همگى با من هستند، سپس رسول خدا اين آيه را قرائت كردند: و بيرون كشيديم، از سينه‏هاى آنان هر كدورت و قذارتى را، و آنان با يكديگر، برادروار و روبروى هم بر تخت‏ها و اريكه‏ها جاى دارند.

و نيز گويد: و فى جمع الفوائد: جابر و ابو هريرة رفعاه على بن ابيطالب: صاحب حوضى يوم القيمة، للاوسط (4)
ابوهريره و جابر مرفوعا از رسول خدا روايت كرده‏اند كه فرمود: صاحب حوض من در روز قيامت على بن ابيطالب است.


و نيز گويد: ابو سعيد رفعه: يا على!معك يوم القيمة عصا من عصى الجنة تزود بها المنافقين عن حوضى، للاوسط (5) ابو سعيد مرفوعا روايت كرده است كه رسول خدا فرمود:اى على!با تو در روز قيامت عصائى است كه با آن منافقان را از اطراف حوض من مى‏رانى،

و نيز گويد: و فى جواهر العقدين، اخرج الطبرانى عن ابى كثير قال: كنت جالسا عند الحسن بن على رضى الله عنهما، جاء رجل فقال له: ان معاوية بن خديج‏يسب اباك عند ابن ابى سفيان، فقال له: ان رايته من بعد، ارنيه!فرءآه يوما (فاراه ذلك الرجل)
فقال الحسن رضى الله عنه لابن خديج: انت تسب اباى عند ابن آكلة الاكباد؟امالئن وردت على الحوض و ما اراك ترده، لتجدن اباى مشمرا حاسرا ذراعيه، يزود المنافقين عن حوض رسول الله صلى الله عليه و آله و هذا قول الصادق المصدق صلى الله عليه و آله (6)
ابن كثير گويد: من در خدمت‏ حضرت امام حسن مجتبى عليه السلام بنشسته بودم كه مردى آمد و به آن حضرت گفت: معاوية بن خديج پدر شما را در نزد معاوية ابن ابى سفيان سب و شتم مى‏كرد.
حضرت فرمود: از اين پس اگر او را ديدى به من نشان بده آن مرد روزى آن شخص را ديد، به حضرت نشان‏داد.
حضرت امام حسن عليه السلام به معاوية بن خديج فرمود: تو پدر مرا در نزد فرزند خورنده جگرها (هند جگر خوار) سب و شتم مى‏نمودى آگاه باش!اگر در كنار حوض وارد شوى-و من هيچ نمى‏بينم كه بتوانى در آنجا وارد شوى-پدر مرا خواهى يافت كه دامن بر كمر زده و آستين‏ها را تا ذراع خود بالا زده و منافقان را از حوض رسول الله صلى الله عليه و آله دور مى‏كند و مى‏راند و اين گفتار شخص صادق و مصدق-راست‏گو و گواهى شده بر راستى-رسول خدا صلى الله عليه و آله است.

و نيز گويد ايضا لا حمد فى المناقب ان رسول الله صلى الله عليه و آله قال: اعطيت فى على خمس، هن احب الى من الدنيا و ما فيها الى ان قال و اما الثالثة فهو واقف على حوضى يسقى من عرفه من امتى (7)

احمد بن موفق خوارزمى در مناقب گويد: كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: درباره على بن ابيطالب، از جانب خداوند عز و جل، بمن پنج چيز داده شده است كه آنها در نزد من از تمام دنيا و آنچه در دنياست محبوبترند.

و سپس يك يك را ذكر مى‏كند تا ميرسد به آنكه ميگويد:

و اما چيز سوم، آنستكه كه على بن ابيطالب در كنار حوض من قرار دارد و هر فرد از افراد امت من را كه او را بشناسد، سيراب مى‏كند.


و نيز گويد: و فى المناقب عن سعيد بن جبير، عن ابن عباس رضى الله عنهما، قال: قال رسول الله صلى الله عليه و آله: يا على، انت صاحب حوضى، و صاحب لوائى، و حبيب قلبى، و وصيى، و وارث علمى، و انت مستودع مواريث الانبياء من قبلى، و انت امين الله فى ارضه، و حجة الله على بريته، و انت ركن الايمان، و عمود الاسلام، و انت مصباح الدجى، و منار الهدى، و العلم المرفوع لاهل الدنيا، يا على، من اتبعك نجى، و من تخلف عنك غرق، و انت الطريق الواضح و الصراط المستقيم، و انت قائد الغر المحجلين و يعسوب المؤمنين و انت مولى من انا مولاه، و انا مولى كل مؤمن و مؤمنة، لا يحبك الا طاهر الولادة، و لا يبغضك الا خبيث الولادة، و ما اعرجنى ربى عز و جل الى السماء، و كلمنى ربى الا قال: يا محمد اقرء عليا منى السلام و عرفه، انه امام اوليائى و نور اهل طاعتى و هنيئا لك هذا الكرامة (8)

ابن عباس مى‏گويد كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:


اى على!تو صاحب حوض من هستى!و صاحب لواء من هستى!و حبيب دل من هستى!و وارث علم من هستى!و تو محل امانت مواريث پيامبران قبل از من هستى!

و تو امين خدا در روى زمين او هستى!و حجت‏خدا بر تمام آدميان و ركن ايمان، و ستون اسلام، و چراغ درخشنده در تاريكيها و منار هدايت و پرچمى كه براى اهل دنيا برافراخته شده است مى‏باشى!

اى على!كسيكه از تو پيروى كند نجات مى‏يابد!و كسيكه از تو تخلف ورزد دستخوش غرقاب هلاك ميگردد!

و تو طريق روشن و راه مستقيمى!و تو پيشواى سفيد چهرگان و نشانه‏داران در غرفات بهشتى!و تو رئيس و سپهسالار مؤمنانى!

و تو ولى و سرپرست هر كس هستى كه من ولى و سرپرست او هستم!و من مولى و ولى هر مرد مؤمن و هر زن مؤمنه‏اى هستم.

تو را دوست ندارد مگر كسيكه تولدش پاك باشد!و تو را دشمن ندارد مگر كسيكه تولدش ناپاك باشد.

و خداى من عز و جل مرا بآسمان معراج نداد و با من پروردگار من تكلم نكرد مگر آنكه گفت:اى محمد!از جانب من سلام مرا به على برسان و باو بفهمان كه او امام اولياى من است، و نور اهل طاعت من است، و گوارا باد بر تو اين كرامت!


و ابن شهرآشوب گويد: و فى اخبار ابى رافع من خمسه طرق، قال النبى صلى الله عليه و آله يا على ترد على الحوض و شيعتك رواء مرويين، و يرد عليك عدوك ظلمئاء مقمحين (9)


ابن شهرآشوب از خبرهاى ابورافع از پنج طريق روايت كرده است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله، بعلى بن ابيطالب فرمودند: اى على!تو و شيعيانت وارد بر حوض كوثر مى‏شويد همگى شاداب و سيراب و دشمنانت‏بر تو وارد مى‏شوند همگى تشنه‏كام و سرافكنده.

و جاء فى تفسير قوله تعالى: و سقيهم ربهم شرابا طهورا، يعنى سيدهم على بن ابيطالب، و الدليل على ان الرب بمعنى السيد: قوله تعالى: و اذكرنى عند ربك (10)

در تفسير گفتار خداى تعالى: و پروردگارشان آنان را از شراب طهور سيراب ميكند، آمده است كه مراد از رب در اين مباركه سيد است، و ربهم يعنى سيد ايشان على بن ابيطالب، و دليل اينكه رب در اينجا بمعناى سيد است گفتار خدايتعالى است، كه يوسف برفيق زندانى خود گفت: مرا در نزد رب خود بياد بياور كه مراد همان رئيس و حاكم بوده است.

الفايق: ان النبى قال لعلى: انت الذائد عن حوضى يوم القيامة تذود عنه الرجال كما يذاد الاصيد البعير الصادى‏اى الذى به الصيد و الصيد، داء يلوى عنقه (11)

در فائق زمخشرى آمده است: رسول خدا بعلى بن ابيطالب گفتند: تو هستى كه از حوض من در روز قيامت دور ميكنى!دور ميكنى و ميرانى از آن مردمان منافقين را همانطور كه شتر گر را ساربانان از ميان شترها دور مى‏كنند.

حميرى شاعر اهل بيت‏ سلام اله عليهم ميگويد:

اؤمل فى حبه شربة من الحوض تجمع امنا و ريا

اذا ما وردنا غدا حوضه فادنى السعيد و ذاد الشقيا

متى يدن مولاه منه يقل رد الحوض و اشرب هنيئا مريا

و ان يدن منه عدوله يذده على مكانا قصيا (12)

و نيز راجع به غاصبين مقام ولايت ضمن قصيده طويلى گويد. اشعار نغز و مشهور حميرى راجع به حوض كوثر

و ازمعوا غدرا بمولاهم تبا لما كانوا به ازمعوا

لاهم عليه يردوا حوضه غدا و لا هو فيهم يشفع

حوض له ما بين صنعا الى ايلة ارض الشام او اوسع

ينصب فيه علم للهدى و الحوض من ماء له مترع

يفيض من رحمته كوثر ابيض كالفضة او انصع

حصاه ياقوت و مرجانة يهتز منها مونق مونع

اخضر مادون الجنى ناضر و فاقع اصفر ما يطلع

و العطر و الريحان انواعه تسطع ان هبت‏به زعزع

ريح من الجنة مامورة دائمة ليس لها منزع

اذا مرته فاح من ريحه ازكى من المسك اذا يسطع

فيه اباريق و قد حانه يذب عنها الانزع الاصلع

يذب عند ابن ابيطالب ذبك حربى ابل تشرع

اذا دنوا منه لكى يشربوا قيل لهم تبا لكم فارجعوا

دونكموا فالتمسوا منهلا يرويكم او مطعما يشبع

هذا لمن والى بنى احمد و لم يكن غيرهم يتبع

فالفوز للشارب من حوضه و الويل و الذل لمن يمنع (13)

مفاد اشعار اين است

1- متمردين از بيعت‏با اميرالمؤمنين عليه السلام در غدر و مكر با مولاى خود على بن ابيطالب پافشارى كردند، نابود و هلاك باد آن منظورى كه براى وصول بآن بچنين مكرى دست زدند

2-فرداى قيامت آنها نمى‏توانند در حوض على داخل شوند، و نه آنحضرت‏درباره آنها شفاعت‏خواهد نمود.

3-براى آنحضرت حوضى است، كه وسعتش ما بين صنعا تا ايله از اراضى شام است، بلكه آن حوض وسعتش بيشتر است

4-در آنجا نشانه و علمى براى راهنمائى مواليان آنحضرت ميگذارند، و آن حوض از آبى كه از آنحضرت است‏سرشار خواهد بود.

5-از آنحضرت كوثر جريان پيدا ميكند، كه آبش مانند نقره سفيد بلكه درخشانتر است.

6-ريگهاى ته حوض كوثر از ياقوت و مرجان و لؤلؤئيست، كه تا بحال دست كسى بآنها نرسيده است، زمين كوثر از مشك، و در اطراف آن درختهائى با ميوه‏هاى زيبا و رسيده در اهتزاز است.

7-آنقدر رنگهاى سبز برگهاى درختان خوش رنگ، و رنگهاى زرد طلائى آن دلفريب است، كه هيچ چشمى نديده است، و چون باد و نسيم بهشتى در حركت درآيد، از آن حوض بوى انواع عطر و رياحين معطر برميخيزد.

8-نسيمى هميشگى و دائمى از بهشت‏بامر خدا ميوزد، كه هيچگاه از حركت نمى‏ايستد.

9-و چون بوزش درآيد از عطر كوثر بهتر از بوى مشگ در هنگام انتشار آن بمشام جان ميرسد.

10 و 11-در اطراف كوثر ابريق‏ها و قدح‏ها موجود، براى سيراب شدن مواليان گذارده شده است، و ليكن رجل اصلع: مولا اميرالمؤمنين على بن ابيطالب دشمنان خدا را مانند شترهاى گرى كه در آب افتاده‏اند، از آن حوض دور مى‏كند.

13-چون بخواهند قدرى بحوض نزديك شوند، تا از آب آن بياشامند، ندا ميرسد دور شويد نابود شويد.

14-برگرديد!شما آبشخوارى در نزد خود بجوئيد، كه شما را سيراب كند، و غذائى كه شما را سير بنمايد.

15-اين حوض اختصاص بافرادى دارد كه با ذريه رسول خدا مهربانى نموده، و ولايت آنها را در دل داشته باشند، و تبعيت از غير آنان ننموده باشند.

16-بنابراين اين رستگارى و كاميابى براى كسى است كه از آن حوض بياشامد، و ذلت و تيره‏بختى براى كسى كه از آن منع شود. بارى اين حوض معدن علم اميرالمؤمنين است، كه حيات‏بخش جانها و شفا دهنده دلهاست، هر كورى در آن برود بينا مى‏شود و هر سياهى سفيد، و هر مريضى شفا پيدا مى‏كند، و هر سوخته‏اى جان جديد پيدا ميكند، و لذا اين حوض از اعراف كه جاى آنحضرت، و از تسنيم كه علم آنحضرت است جارى ميشود.

و هيچ مقامى بالاتر از آن نيست، مگر عرش خدا، كه اشاره بمقام حقيقت نبويه دارد.

فرمود پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله در حديثى كه متفق عليه فريقين است: انا مدينة العلم و على بابها (14)

من شهر علم و دانش هستم، و على در آنست.


پى‏نوشت‏ها:

1 - ذخائر العقبى ص 91


2 - ينابيع الموده ص 130

3 - ينابيع المودة ص 132

4 و 5 و 6 - ينابيع المودة ص 132

7 - ينابيع المودة ص 132

8 - ينابيع الموده ص 132

9 - مناقب ابن شهرآشوب ج 1 ص 350

10 و 11 - مناقب ابن شهرآشوب ج 1 ص 350

12 - ديوان حميرى ص 464 تخريجها المناقب ج 2: 162 و 223 و اعيان الشيعة ج 12: 276

13 - ديوان حميرى ص 261 و از بحار الانوار و مجالس المؤمنين و الغدير و اعيان الشيعة و ضحى الاسلام و اغانى و ظرافة الاحلام اينقصيده را تخريج كرده است.

14 - كنز العمال - ج 12 ص 201 حديث 1130 چاپ هند 1384 و وسائل الشيعه طبع حروفى ج 18 ص 52

رضا;118580 نوشت:
بنابراین مقصود از ساقی کوثر، این است که حضرت علی (ع) ساقی حوض کوثر است

رضا واقعا خسته نباشی در گرد آوری این همه مدرک !!!!!

شش پست پشت سرهم مفصل آورده ای اما دریغ از یک آیه ی قرآن که ثابت کند علی ساقی کوثر است !!!!!!

خوب حتما انتظار داری من هم این کوهسار نوشته های بدون پشتوانه ی قرآنی را بپذیرم ؟؟؟؟؟؟؟

نه خیر ، غیر از خسته نباشی !!!! چیزی نمی توانم بهت بگم

دلیل قرآنی اگر داری بیار

اگر هم نداری خوب بازم خسته نباشی ای شیعه ی مخلص و وظیفه شناس علی !!!!!!

غلامعلی نوری;118589 نوشت:

رضا واقعا خسته نباشی در گرد آوری این همه مدرک !!!!!

شش پست پشت سرهم مفصل آورده ای اما دریغ از یک آیه ی قرآن که ثابت کند علی ساقی کوثر است !!!!!!

خوب حتما انتظار داری من هم این کوهسار نوشته های بدون پشتوانه ی قرآنی را بپذیرم ؟؟؟؟؟؟؟

نه خیر ، غیر از خسته نباشی !!!! چیزی نمی توانم بهت بگم

دلیل قرآنی اگر داری بیار

اگر هم نداری خوب بازم خسته نباشی ای شیعه ی مخلص و وظیفه شناس علی !!!!!!

با سلام
جناب غلام علی اگر میخواهید این مطلب تکراری را مطرح کنید که در این تاپیک جواب شما را داده اند و جای سخنی نیست!!
و نیاز به تاپیک جدید نیست!!

نظریه ای شگفت انگیز :علی کوثر است!!! نه حضرت فاطمه - گفتگوی دینی

http://www.askdin.com/showthread.php?t=4955

غلامعلی نوری;118589 نوشت:
نقل نوشته اصلی توسط : رضا بنابراین مقصود از ساقی کوثر، این است که حضرت علی (ع) ساقی حوض کوثر است رضا واقعا خسته نباشی در گرد آوری این همه مدرک !!!!! شش پست پشت سرهم مفصل آورده ای اما دریغ از یک آیه ی قرآن که ثابت کند علی ساقی کوثر است !!!!!! خوب حتما انتظار داری من هم این کوهسار نوشته های بدون پشتوانه ی قرآنی را بپذیرم ؟؟؟؟؟؟؟ نه خیر ، غیر از خسته نباشی !!!! چیزی نمی توانم بهت بگم دلیل قرآنی اگر داری بیار اگر هم نداری خوب بازم خسته نباشی ای شیعه ی مخلص و وظیفه شناس علی !!!!!!

سلام به همه دوستان
اولا اگر بناست فقط قران ملاک باشد يعني کفانا کتاب الله ر اقائليد،اصل اينکه کوثر ساقي دارد يانه را از کجاي قران در اورده ايد تاسر چه کسي ساقي هست بحث کنيم
ثانيا :همه چيز که در قران نيست ،نماز صبح دورکعت و.... قران کتابي است که معلمي به نام معصوم در کنار آن است وهر چه معصوم گفت توضيح قران است ،اني تارکم فيکم الثقلين کتاب الله وعترتي واهل بيني ، تاروز قيامت هم از هم جدا نمي شوند
لذا اگر برادر عزيزمان رضا از امام صادق عليه السلام فرمايشي آورده اند يعني توضيح قران طبق حديث ثقلين وطبق ايه قران اطيعوالله و....
اگر بنا باشد همه چيز در قران باشد که بايد 1000جلدهم کم است


ل این است

رضا;118590 نوشت:
جناب غلام علی اگر میخواهید این مطلب تکراری را مطرح کنید که در این تاپیک جواب شما را داده اند و جای سخنی نیست!!
و نیاز به تاپیک جدید نیست!!
نظریه ای شگفت انگیز :علی کوثر است!!! نه حضرت فاطمه - گفتگوی دینی

http://www.askdin.com/showthread.php?t=4955

بله این آدرس ونوشته ی مرا که آورده ای نوشته های دوران جاهلیت من بوده است و خود آنها را نوشته ام

[="Red"].... فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ[/](الشعراء/20)

....[="Blue"]. من آن کار را انجام دادم در حالي که از گمراهان بودم[/]! !!!!!!!!!!!!!!:Gig:

اما الان که راه هدایت واقعی را پیدا نموده ام دیگر اکنون اصلا اعتقادی به کوثر ندارم که کی باشه و یا چی باشه
برام مهم نیس

اما هدف از این تاپیک این بوده که ثابت کنم حتی عقاید شما پستوانه ای از قرآن خود تون نداره

شما و این همه خیل نجومی مفسران باستان و الان قرآن حتی نمی دانید واقعا ساقی کوثر کیست ؟؟؟

چرا چون شماها و مفسران ریز و درشت تاریخ توان تفکر و تدبر در قرآن را ندارید

تنها کسی که قدرت تفکر در قرآن را دارد من کافر کیش هستم که به وحی بودن آن هم اعتقاد ندارم

عماد;118602 نوشت:
اولا اگر بناست فقط قران ملاک باشد يعني کفانا کتاب الله ر اقائليد،اصل اينکه کوثر ساقي دارد يانه را از کجاي قران در اورده ايد تاسر چه کسي ساقي هست بحث کنيم

هدفم را در گفته های پیشین به آقا رضا گفتم اقراء

عماد;118602 نوشت:

ثانيا :همه چيز که در قران نيست ،نماز صبح دورکعت و.... قران کتابي است که معلمي به نام معصوم در کنار آن است وهر چه معصوم گفت توضيح قران است ،اني تارکم فيکم الثقلين کتاب الله وعترتي واهل بيني ، تاروز قيامت هم از هم جدا نمي شوند
و....

عماد جان

چرا شما هر وقت به بن بست می رسید همین بهانه ها و عبارات تکراری را تکرار می کنید ؟؟؟؟

اما اگر چه من به این هم اعتقاد ندارم اما طبق قران ساقی خود الله رب العالمین است نه علی ابن ابی طالبی که در سقایت او بدون مدرک قرآنی خارق العاده قلم فرسایی کرده اید !!!!

پس بگذارید من نشانی دقیق ساقی را به شما بدهم که در آن دنیا بدنبال ساقی ذهنی خود سر گردان وتشنه کام نمانیدپس بروید که رب شما منتظر است تا از شما با شراب تمیز پذیرایی کند

[="Red"]و سقاهم ربهم شرابا طهورا [/]!!!!!!!!!!!

[="Blue"] و ساقی آنها پروردگارشان است که با شراب تمیز از آنها پذیرایی می کند [/]!!!

آدرسی بهتر از این ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[="Blue"] در ضمن اگر شما ساقی را علی ابن ابی طالب بدانید علی را طبق آیه رب گرفته اید و خود خبر ندارید که مشرک هستید !!!!!!!!!!!!
[/]

به کردگار آسمان و زمین سوگند که موحد واقعی منم و شما جاهلید ولی نمی دانید

دیگر عرضی ندارم بروید خوش بگذره

الله نگهدارتان باد !

غلامعلی نوری;118681 نوشت:

اما اگر چه من به این هم اعتقاد ندارم اما طبق قران ساقی خود الله رب العالمین است نه علی ابن ابی طالبی که در سقایت او بدون مدرک قرآنی خارق العاده قلم فرسایی کرده اید !!!!

پس بگذارید من نشانی دقیق ساقی را به شما بدهم که در آن دنیا بدنبال ساقی ذهنی خود سر گردان وتشنه کام نمانیدپس بروید که رب شما منتظر است تا از شما با شراب تمیز پذیرایی کند

و سقاهم ربهم شرابا طهورا !!!!!!!!!!!

و ساقی آنها پروردگارشان است که با شراب تمیز از آنها پذیرایی می کند !!!

آدرسی بهتر از این ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

با سلام
غلام علی اگر سرعت را اینقدر دوست دارید چرا رالی شرکت نمیکنید!!

اخه اینها چه برداشتی که شما دارید؟

«و پروردگارشان شراب طهور به آنها مى نوشاند« (و سقاهم ربهم شرابا طهورا).


درست است كه در لابلاى اين نعمتها نيز سخن از نوشيدنيهاى گوارا از جامهائى كه از چشمه سلسبيل پر مى شود، و بهشتيان از آن سيراب مى گردند، در ميان بود، ولى ميان آنها و آنچه در اين آيه آمده است فرق بسيار است . زيرا از يكسو در آنجا ساقى «ولدان مخلدون « بودند، اما در اينجا ساقى «خدا« است ، و چه تعبير عجيبى ؟
مخصوصا
با تكيه بر كلمه «رب « خداوندى كه هميشه اين انسان را پرورش داده و مالك و مربى او است وى را در مراحل تكامل همواره به پيش برده تا به آخرين مرحله رسيده ، و اكنون نوبت آن است كه ربوبيتش را به حد اعلا برساند، و با دست قدرتش از جام شراب طهور بندگان ابرار و نيكان را سيراب و سرخوش كند.
و از سوى ديگر «طهور« به معنى چيزى است كه هم پاك است و هم پاك كننده به اين ترتيب اين شراب ، جسم و روح انسان را از هر گونه آلودگى و ناپاكى پاك مى كند، و آنچنان روحانيت و نورانيت و نشاط به او مى بخشد، كه وصفش در هيچ عبارتى نمى گنجد، حتى در حديثى از امام صادق (عليه السلام ) نقل شده است : يطهر هم عن كل شى ء سوى الله : «قلب و جان آنها را از همه چيز جز خداوند پاك مى كند«.
پرده هاى غفلت را مى درد، حجابها را از بين مى برد، و انسان را شايسته حضور دائم در جوار قرب خدا مى كند، نشئه اين شراب طهور از هر نعمتى برتر، و از هر موهبتى بالاتر است .
اگر شراب آلوده دنيا عقل را زايل مى كند، و انسان را از خدا دور مى سازد، اما شراب طهورى كه با دست ساقى «الست « داده مى شود، او را از ما سوى الله بيگانه كرده ، غرق در جمال و جلال او مى كند.
كوتاه سخن اينكه لطفى كه در اين آيه و در اين نعمت نهفته است از همه برتر و بالاتر است .

از حديثى كه از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) نقل شده استفاده مى شود كه چشمه شراب طهور بر در بهشت قرار دارد: فيسقون منها شربة فيطهر الله بها قلوبهم من الحسد! ... و ذلك قول الله عزوجل و سقاهم ربهم شرابا طهورا: «جرعه اى از اين شراب طهور به آنها داده مى شود و خدا به وسيله آن قلوب آنها را از حسد (و هر گونه صفات رذيله ) پاك مى سازد«.
جالب اينكه تعبير به «طهور« در قرآن مجيد فقط در دو مورد آمده يكى در مورد باران (فرقان 48) كه همه چيز را پاك و زنده مى كند و ديگر در آيه مورد بحث درباره شراب مخصوص بهشتى كه آن نيز پاك كننده و حيات بخش است

جناب غلام..................نوری
سلام علیکم
لاطائلات شما را دراین چند پست خواندم و علاقه شما را در مباحثه به شیوه (ازاون حرفا دیدم) با توجه به این موضع اگر هنوزعلاقه دارید بحث با شما را به همان شیوه خودتان با شما شروع کنیم .بسم الله فقط خوش حال میشوم این بحث فقط بین حقیر با شما باشد..............
فرمودید دلیل فقط بایداز قرآن باشد تا حقیقت را پیدا کنید با این برهان شما برای ما ثابت کن که بچه بابات هستی زود باشید سند ومدرک از قرآن بیاورید که ثابت کند شما بچه بابات هستی وگرنه حقیر به شما شک می کنم.........

درباب رب بودن اهل البیت سلام الله اجمعین
دوستان عزیزیک معنی رب یعنی پرورش دهنده همان طوری که ما کودک بودیم مادرمهربان ما، مارا درآغوش گرمش نگاه می داشت به ما غذا می داد مارا نگاه داری می کرد چندین سال شب وروز مارا مواظبت کرد (پرورش داد) تا آدم شویم لذا این مادر عزیز ما رب ما شده پرورش دهنده ما بوده این یک معنی ظاهری است. اهل بیت سلام الله اجمعین هم رب ما هستند پرورش دهنده واقعی ما اهل البیت ورائس الرئس آن حیدر کرار امیرالمونین علی بن ابی طالب علیه افضل اصلوات الله الواهب هستند به خاطر اینها بود خدا مارا خلق کردند اصلا فرشته ها اگر به آدم سجده کردن به خاطر نور اهل بیت بود که درصلب آدم دیدن وبه آن نور سجده کردن تمام عوالم امکانیه درهمه مراتب درید قدرت اینهاست برای اینها به خاطر اینهاست در حدیث شریف وصحیح السند کساء خوانده ایم ولا فلک یدور الی فی محبة ......... عوالم امکانیه وجود در جریان است تازه فقط با محبت اینها ....
حرف دراین باب بسیار است فعلا منتظریم تازمانی که کاربر شبهه افکن نوری بگردند بنجاق وسند خودشان را از قرآن برای ما بیاورند

سلام جناب غلامعلی

دوباره خوش آمدی

درباره مساله نوشیدن شراب طهور و اینکه خدواند به انسان می نوشاند و نه دیگران باید به این آیات دقت بفرمایید که در قیامت خداوند خودش به انسان چیزی نمی نوشاند بلکه افرادی را برای این کار مامور کرده است. اگر در قرآن دقت بفرمایید می فرماید: «يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ» (واقعه آیه 17) یعنی جوانانی در بهتش هستند که به دور بهشتیان می گردند و «بِأَكْوابٍ وَ أَباريقَ وَ كَأْسٍ مِنْ مَعينٍ» (18)با جامها و آبريزها و پياله‏[ها]يى از باده ناب روان. در آیه دیگر می فرمایدک «وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُورا»ً (انسان آیه 19)این آیات برای ما روشن می کند که کسانی که شراب بهشتی را می نوشانند، «پسران جاویدان» هستند.پس خود خداوند به خودی خود به کسی شراب نمی نوشاند. حال بهشتیان در بهشت به این گونه توصیف شده است که : مُتَّكِئينَ فيها يَدْعُونَ فيها بِفاكِهَةٍ كَثيرَةٍ وَ شَرابٍ (ص51) این که می فرماید، در آنجا تكيه مى‏زنند [و] ميوه‏هاى فراوان و نوشيدنى در آنجا طلب مى‏كنند. یعنی که از خدا طلب می کنند؟ یا اینکه کسی برای شان می آورد؟ به نظر می رسد آن کسی که برایشان می آورد همان پسران جاویدان هستند. پس شان خداون اجل از آن است که برای بشری چنین کاری نماید. خدایی که می فرماید:آدمیان نمی توانند با من سخن بگویند، مگر اینکه برایشان فرشته بفرستم یا وحی بفرستم و یا از زبان درخت و چیز دیگری با آنها سخن بگویم.وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ (شوری51)

حال که این را پذیرفتیم که نوشانندگان شراب طهور، چه کسانی هستند، اکنون باید ببینیم در بهشت غیر از این شراب، شراب دیگری هم هست یا نه؟

برای آغاز بحث فراموش نکنیم که در بهشت، بعضی دارای دو مقام هستند و جنتان دارند یعنی دو جایگاه دارند. وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ (الرحمن 46) و «وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ» (الرحمن 62) پس کسی که دو جایگاه دارد، می تواند از امکانات بیشتری نسبت به بقیه استفاده کند. یعنی آنچه او دارد و بهره می برد، بسیاری ندارند. دقت کنید که ما در بهشت یک فيها عَيْنٌ جارِيَةٌ (12)داریم که یعنی این چشمه جاری را می توان از آن نوشید. و چشمه بهشتی برای نوشیدن است، نا آبیاری و کشاورزی. اکنون می رویم تا ببینیم طعم هر چشمه ای چیست. 1)برخی از چشمه طعمشان شیر و عسل است.مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتي‏ وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبينَ وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى (محمد 15)مَثَلِ بهشتى كه به پرهيزگاران وعده داده شده [چون باغى است كه‏] در آن نهرهايى است از آبى كه [رنگ و بو و طعمش‏] برنگشته؛ و جويهايى از شيرى كه مزه‏اش دگرگون نشود؛ و رودهايى از باده‏اى كه براى نوشندگان لذّتى است؛ و جويبارهايى از عسل ناب.

[=tahoma][=&quot]2) شراب زنجبیلی هم داریم : وَ يُسْقَوْنَ فيها كَأْساً كانَ مِزاجُها زَنْجَبيلاً (انسان17) 3)علاوه بر آن چشمه از طعم سلسبیل داریم: عَيْناً فيها تُسَمَّى سَلْسَبيلاً (18)
4) همچنین شراب مهر شده که مخصوص برخی است.[/][=&quot]يُسْقَوْنَ مِنْ رَحيقٍ مَخْتُومٍ (مطففین25)[/][=&quot]از باده‏اى مُهرشده نوشانيده شوند.
5)وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنيمٍ (27) طعم این چشمه از تسنیم است
اما در بهشت، کار بهشتیان این است که «يَتَنازَعُونَ فيها كَأْساً لا لَغْوٌ فيها وَ لا تَأْثيمٌ (طور23)[/][=&quot]در آنجا جام از دست هم مى ‏رُبايند [و بر سرش همچشمى مى‏كنند] كه در آن نه ياوه ‏گويى است و نه گناه.[/][=&quot] در چگونگی نوشیدن آمده است که پیاله های بهشتیان لبالب است: وَ كَأْساً دِهاقاً (نباء34) [/]
[/]

[=tahoma][=&quot]اکنون به دسته بندی های قرآنی در مورد افرادی استفاده کننده از شرابهای بهشتی می رسیم: نخست: ابرار. اما ابرار از چشمه ای می نوشند که از کافور است: إِنَّ الْأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراً (انسان5) [/][/]

[=tahoma][=&quot]دوم، چشمه ای هست که مخصوص همه نیست بلکه ویژه افراد ممتاز است: عَيْناً يَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَها تَفْجيراً (انسان6)[/][=&quot]چشمه‏اى كه بندگان خدا از آن مى‏ نوشند و [به دلخواه خويش‏] جاريش مى ‏كنند. [/][=&quot]
همانطور که می دانید این سوره یعنی سوره انسان، در شان حضرت علی و اهل بیت است. اینکه می فرماید می نوشند و جاریش می کنند یعنی چه؟ مگر بهشت جای کشاورزی است که جاری اش می کنند؟ به نظر می آید منظور همان نوشاندن به دیگران است. و احتمالا این همان حوض کوثر است. در جای دیگر در تایید چشمه مقربان می فرماید: عَيْناً يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ (مطففین28) یعنی این چشمه خیلی خیلی خصوصی است. چرا که همه می دانیم که مقربون افراد مخصوصی اند. قرآن می فرماید: السابقون السابقون اولئک المقربون، ( واقعه آیه 10 و 11) حتما اذعان می فرمایید که من و شما که السابقون نیستیم، بلکه اللاحقون هستیم اگر باشیم!! پس این سابقون همانگونه که تفاسیر می گویند،حضرت علی (ع) و اهل بیت هستند که در تفاسیر شیعه و سنی در مورد این سوره سخن رفته است. آیات سوره مطففین به ما نشان می دهند که مقربون با بقیه خیلی فرق دارند: وَ ما أَدْراكَ ما عِلِّيُّونَ (19)كِتابٌ مَرْقُومٌ (20)يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ (21)[/]
[/]

[=tahoma][=&quot] و تو چه دانى كه «علّيّون» چيست؟كتابى است نوشته‏ شده. مقرّبان آن را مشاهده خواهند كرد.
[/]
[=&quot]در پایان معلوم شد که چشمه های مختلفی در بهشت داریم که هر کدام نامهای مختلفی دارند[/][=&quot]و برخی از آنها در اختیار مقربون است که[/][=&quot] مقربون همان اهل بیت هستند و سابقتر از هم در ایمان حضرت علی است و از چشمه ای که در اختیار دارد به دیگران می نوشاند. اما در روایات توضیح کاملتری آمده که همان کوثر است.[/]
[/]

[=tahoma][=&quot]پس اولا دانستیم که در بهشت چشمه های فراوانی هست، و دوم اینکه امکانات بهشتی افراد با هم متفاوت است، و سوم اینکه ساقیان بهشتی ولدان مخلدون هستند و چهارم اینکه اهل بیت از چمشه مخصوص به خود به دیگران می نوشانند.[/][/]

غلامعلی نوری;118681 نوشت:

بله این آدرس ونوشته ی مرا که آورده ای نوشته های دوران جاهلیت من بوده است و خود آنها را نوشته ام

.... فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ(الشعراء/20)

..... من آن کار را انجام دادم در حالي که از گمراهان بودم! !!!!!!!!!!!!!!:Gig:

اما الان که راه هدایت واقعی را پیدا نموده ام دیگر اکنون اصلا اعتقادی به کوثر ندارم که کی باشه و یا چی باشه

:Kaf:سلام بر غلامعلی خود پسند:khandeh!:
تاپیک نظریۀ شگفتتان مربوط به 21/2/89 می باشد نمی دو نم سن شما چقدره ولی یادمه ظاهرا گفتید پیر مرد هستید یعنی تا الان شما در جاهلیت به سر بردید و ما رو سر کار می گذاشتید با اون نظریات عجیب و غریب؟!!:Ghamgin: .ظاهرا شما یه کمبودی در زندگی داشتید که خیلی شما رو رنجونده و به خاطر جبران اون همش دوست دارید به یه نحوی مطرح باشید.
اما یه سؤال؟از کجا میدونید الان هدایت یافته اید:Nishkhand::ok: ؟؟احتمال نمی دید در هر دو حالت در جاهلیت بوده اید؟:Gig:

موضوع قفل شده است