نمیشه خودسازی کرد مگر بااین چهار تا

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نمیشه خودسازی کرد مگر بااین چهار تا

اصول و یایه های خودسازی که تهذیب نفس و خودسازی بر روی آن بنیان شده هست و تا وقتی اینها به جای خود نباشد سقف خودسازی در حال لرزیدن و نم نم دادن هست.

اولین پایه خودسازی مشارطه هست که انسان وقتی صبح از خواب بیدار می شود با خدای خود عهد کند وظایفی که امروز به عهده خود هست انجام دهد.
دومین پایه که مهمترین پایه در بین این چهار ستون هست و حتی میشه گفت مادر ستون ها و ریشه ریشه های خودسازی هست مراقبه هست که من این را می خواهم کمی توضیح دهم.
مثلا کسی چوپانی میکنه بهش گفتند نذار گوسفندها به مزرعه دیگری بره و همچنین مواظب گرگ هم باش. حالا این چوپان می خوابه، وقتی از خواب پا میشه مبینه نه گرگی به گله زده و نه گوسفند ها به مزرعه.
آیا میشه گفت این چوپان وظایفش که نگهبانی بوده هست انجام داده. نه نمیشه گفت؛ او تنبلی کرده و ازش غفلت سر زده و گرفته خوابیده. پس زمانی مبارزه با نفس و مراقبه معنا میده که ما شبانه روز توجه به اعمال و رفتار و گفتار خود باشیم و توجه داشته باشیم که ببینیم چی کار می کنیم.به این میگند مراقبه و تهذیب نفس.
سومین پایه محاسبه هست که وقت خوابیدن باید اعمال خود رو محاسبه کنیم. که اگر کار خوب انجام دادیم شکر به جا آوریم ؛ واگر کار بدی انجام دادیم استغفار.
چهار م هم سرزنش کردن نفس هست که خودمون را سرزنش کنیم و به خودمون بگیم :
عبدالاحد تا کی دنیا پرستی
تا کی از خدا لطف و از تو معصیت
.....

اصلاح نفس ،مهمترین مسئله در خودسازی انسان می باشد.

لازم است در این مسیربه ضعف ها، نقص ها، كمبود ها، بيماري هاي روحي، اسارت ها و اموري كه مانع رشد آدمي مي شود و او را از خداي متعال دور مي كند، آگاهي كامل داشته باشیم، زيرا يكي از عرصه هاي مهم خودسازي رفع موانع و يا به عبارتي مبارزه با ضعف ها و نقص ها است، خودشناسي در اين مقطع به معناي آگاهي نسبت به اموري است كه در حقيقت موانع اصلي عقب ماندگي انسان در اين مسير هستند.وبعد از شناخت آن موانع قدم در رفع آنها برداریم.

برای مثال، اگر بخواهيم صفتي را در خود اصلاح و رذيلتي را تبديل به فضيلت کنیم، علماي اخلاق گفته‌اند: راه‌كار آن عمل به ضد است ؛و بعد لازم است آن‌قدر آن عمل را تكرار كنيم تا فضيلت جايگزين رذيلت شود و در نفس به صورت ملكه راسخه درآيد.

راهکار دين توحيدي اسلام براي خدايي شدن انسان و خودسازي, غفلت زدايي و انس دادن و آشنا نمودن انسان با خداوند و ايجاد وحدت ميان اين دو است, به گونه اي که خداي متعال تمام فکر و ذکر و انديشه و عمل انسان را اشغال کند و قلب انسان عرش خداوند گردد.
قلب المومن عرش الرحمان. (بحار الانوار ج 55, ص 29) قلب مومن عرش خدا است و به تعبير قرآن کريم رنگ خدايي بگيرد و خدايي شود, صبغه الله و من احسن من الله صبغه. ( بقره, 138) رنگ خدا و چه کسي بهتر از آن است که رنگ خدايي به خود گرفته است.

سلام
قرآن می فرماید : و من جاهد فینا لنهدینهم سبلنا
این شروط خودسازی همان "جاهد فینا" ست که اگر خدا بخواهد و صدق و راستی و پاکی باشد انسان به آن سبل الهی یعنی اولیاء الله که راهنمایان حقیقی طریقند و بدون دستگیری آنها نمی توان از گردنه خودپرستی گذشت هدایت می شود . این سبل الهی هم به صراط مستقیم منتهی می شوند که صراط متنعمین به حقیقت ولایت و توحید است .
موفق باشید

سلام
خوب همه این ها که شما بزرگوار فرمودید درست هست ولی چطور میشه به این اینها عمل کرد چطور میشه غفلت را از خودمون دور کنیم. علیکم انفسکم برا چیست . بعضی از داروها مختص یه بیماری هست و در دیگری کاربردی ندارد مثلا سرماخوردگی برا سرماخوردگیه نه برا چیز دیگه. ولی بعضی راهکارها عمومی وجامع هست و باید در تمام امراض رعایت کرد و این مراقبه و محاسبه این طور هست . ما باید شبانه روز مراقب نفس باشیم و بدانیم که نفس و شیطان باهم می خواهند ما را از خدا دور کنند و دشمن اصلی ما این دو هست. و اگر می خواهیم موانع را از بین ببریم با مراقبه از بین ببریم نه اینکه با غفلت.(همان مثال چوپان و گله داری)
اصول و ستون خودسازی مراقبه هست که در شبا نه روز باید رعایت شود که هر چه مراقبه انسان قوی تر باشد پیشرفت انسان هم زیاد تر هست.

almokhlasin;117432 نوشت:
سلام
خوب همه این ها که شما بزرگوار فرمودید درست هست ولی چطور میشه به این اینها عمل کرد چطور میشه غفلت را از خودمون دور کنیم. علیکم انفسکم برا چیست . بعضی از داروها مختص یه بیماری هست و در دیگری کاربردی ندارد مثلا سرماخوردگی برا سرماخوردگیه نه برا چیز دیگه. ولی بعضی راهکارها عمومی وجامع هست و باید در تمام امراض رعایت کرد و این مراقبه و محاسبه این طور هست . ما باید شبانه روز مراقب نفس باشیم و بدانیم که نفس و شیطان باهم می خواهند ما را از خدا دور کنند و دشمن اصلی ما این دو هست. و اگر می خواهیم موانع را از بین ببریم با مراقبه از بین ببریم نه اینکه با غفلت.(همان مثال چوپان و گله داری)
اصول و ستون خودسازی مراقبه هست که در شبا نه روز باید رعایت شود که هر چه مراقبه انسان قوی تر باشد پیشرفت انسان هم زیاد تر هست.

مراقبه عبارت است از توجه قلبی به پروردگار که این همان ذکر قلبی است یعنی علاوه بر اینکه ذکر با زبان مورد توجّه است ذکر قلبی بیشتر باید لحاظ شود.



مراقبه داراى درجات و مراتبى است، سالک در مراحل اوّلیّه یک نوع مراقبه ‏اى دارد و در مراحل دیگر انواع دیگرى. هر چه رو به کمال رود و طىّ منازل و مراحل کند مراقبه او دقیق‏تر و عمیق‏تر خواهد شد، به طورى که آن درجات از مراقبه را اگر بر سالک مبتدى تحمیل کنند از عهده آن برنیامده و یکباره بار سلوک را به زمین می ‏گذارد یا سوخته و هلاک می ‏شود، ولى رفته رفته در اثر مراقبه در درجات اوّلیّه و تقویت در سلوک می تواند مراتب عالیه از مراقبه را در مراحل بعدى به جاى آورد، و در این حالات بسیارى از مباحات در منازل اوّلیّه بر او حرام و ممنوع می گردد.

در روایت وارد شده است که بعضی را ، به مراتب بالاتر بهشت راه نمی دهند وقتی سؤال می کنند جواب می شنوند که شما انسانهای خوبی هستید . ولی مراقبه نداشتید و این مراتب جایگاه کسانی است که دارای مراقبه باشند .
هر قدر که به خدا توجّه کنیم و او را در نظر بگیریم به همان نسبت مراقبه ما کامل است ودر صورت عدم توجه مراقبه از دست می رود . پس باید مؤمن هم و غمش رابگذارد تا از خداوند غافل نشود .



اولین ومهمترین امر در مراقبه عمل به واجبات وترک معاصی ومحرمات است .

سالک باید در انجام دادن واجبات وترک معاصی ومحرمات هیچ گونه سستی و مسامحه نداشته باشد .

از سوی دیگر ،در اخلاص نیت در حضور قلب ودراقبال الی الله در عبادات، به اندازه ای که می تواند سعی کند، و توجه داشته باشد که اصل مسئله در عبادات، همان حضور قلبی در محضر حضرت حق وهمان اقبال درونی به سوی جناب اوست و هر عبادتی به اندازه ی حضور به درجه ی قبول می رسد و به سوی خدای متعال صعود می کند و انسان را به آن سو عروج می دهد،کما اینکه،در هر عبادتی نیت خالص قلبی اساس امر است و اگر نیت خالص نباشد، به جایی نخواهد رسید.

کسانی هستند که از حقایق طریق و از دقایق صراط الی الله اطلاع کافی ندارند و اجمالی از آنها را یاد گرفته و به آن اکتفا نموده اند و در مقام عمل بدون اینکه واجب و حرام را دقیقا مراعات کنند ، به بعضی از مجاهدات و ریاضیات و به برخی از اوراد واذکار و یا مستحبات و ختوم می پردازند و با ادامه ی این روش از بعضی حالات و از بعضی خصوصیات نیز برخوردار می گردند و احیانا برخی مشاهدات و مکاشفات ابتدایی و ناقص و امیخته به اشتباهات ،به غرور افتاده و فریب خورده اند و چنین می پندارند که طریق صحیحی در پیش گرفته اند و موفق هستند و مسامحات آنان در باب واجب و حرام ضرری به آنان و به سلوک عبودی آنان نداشته است و بالا خره پیش خود گمان می کنند که در طریق الی الله هستند و به سوی حضرت حق در حرکتند و در نهایت هم از نجات یافتگان و یا از واصلان به مقام قرب و جوار حضرت معبود و از فائزین به لقاءو شهود خواهند بود و از حیات سعیده ی اخروی برخوردار خواهند گشت.این نوع تفکر وخیال آنان
خیالی است بسی خام و گمانی است بسیار سست و بی اساس و اغتراری است بس خطرناک.

سالک وقتی جانب حضرت حق رادر واجبات ومحرمات کاملا"مراقبت کرد تحت ولایت پروردگار قرار می گیرد.

ممکن هست کسی ترک گناه هم می کند و تمام واجبات را انجام می دهد ولی بدون مراقبه یعنی بدون توجه.
این ارزشش خیلی کمتر از کسی هست که تمام اعمالش را با توجه و با مراقبه انجام می دهد حالا با اون مراقبه مرحله اول و پایین تر.
تنها راه نجات مراقبه هست و بس

almokhlasin;117574 نوشت:
ممکن هست کسی ترک گناه هم می کند و تمام واجبات را انجام می دهد ولی بدون مراقبه یعنی بدون توجه.
این ارزشش خیلی کمتر از کسی هست که تمام اعمالش را با توجه و با مراقبه انجام می دهد حالا با اون مراقبه مرحله اول و پایین تر.
تنها راه نجات مراقبه هست و بس

یکی از مهمترین نکات در مسئله خودسازی این است که این اعمال برای انسان عادت نشده باشد ممکن است خیلی ها واجبات را انجام می دهند واز محرمات دوری می کنند اما از روی عادت وبدون توجه به نفس عمل، ولی کسی که قدم در سیر وسلوک ومسیر خودسازی می گذارداعمال را از روی عادت انجام نمی دهد یعنی در اصل این مراقبه شخص باعث می شود که عملش تکراری نباشد ودائما به دنبال بررسی عملش باشد.دقیقا مانند این حالت که عده ای خدا را از ترس جهنم وعده ای به شوق بهشت عبادت می کنند اما گروهی فقط به دنبال لقاءالله هستند ومسلما بین این دسته سوم با دو دسته دیگر تفاوت از زمین تا آسمان است.

موضوع قفل شده است