آیا جنسیت می تواند آدم سازی کند؟
تب‌های اولیه
با سلام:Gol:
در اصطلاحات عوامانه می گویند:
"زن اگر زن باشد مردش را آدم می کند" و من اضافه می کنم که در مقابلش این عبارت هم صادق است که "مرد اگر مرد باشد زنش را آدم می کند".
اما در حقیقت آیا این عبارات صحیح و مقرون به صواب است.
به اعتقاد بنده وجه صحیح این عبارات زمانی است که با یک تغییر جزئی چنین بگوییم:
"زن اگر آدم باشد مردش را ادم می کند" و "مرد اگر آدم باشد زنش را آدم می کند".
چون آدم کردنِ کسی به مرد و یا زن بودن مربوط نیست و جنسیت نمی تواند ملاک و معیار آدم ساختن باشد، آنچه می تواند در این موضوع منشأ اثر باشد صفت آدم بودن است. آدمیت مجموعه صفات و خصال انسانی است که در جنسیت صرف، اجتماع ندارد بلکه در روح و نفس انسان خودساخته و به مقام آدمیت رسیده ملحوظ است.
تن آدمی شریف است به جان آدمیت/ نه همین لباس و جنس است نشان آدمیت.
نظر شما در اینباره چیست؟...
موفق باشید ...:Gol:
"زن اگر آدم باشد مردش را ادم می کند" و "مرد اگر آدم باشد زنش را آدم می کند".
با سلام و احترام
حرف درستیه، هر دو طرف روی هم اثر میذارن.
ولی به نظر حقیر تاثیر زن در زندگی و همچنین روی مرد بیشتر از تاثیر مرد هست. (حالا یا مرد رو آدم می کنه یا از آدمیت دور می کنه...)
موفق باشید.
جمله که کاملا صحیح و گویا هست!
وقتی میگید زن اگر زن باشد! یعنی دارید میگید فقط زن بودن نیست که ملاک قرار گرفته.
مثل موقعی که میگید معلم اگر معلم باشه دانش آموز رو ادب میکنه!
با سلام و تشکر:Gol:
پس در اینصورت باید بین زن اولی و زن دوم و مرد اولی و مرد دوم در عبارت، از لحاظ مفهومی تفاوت باشد، اما این تفاوت را چگونه می توان تحصیل و به شنونده منتقل کرد.
یعنی چه اینکه، زن اگر زن باشد و مرد اگر مرد باشد می تواند آدم بسازد؟ با پذیرش این عبارت، چه صفاتی از زن بودن و مرد بودن به ذهن تداعی می شود؟ این انعکاس و تداعی چگونه برای ما و ذهن ما حاصل می شود؟ چه فرایندی موجب این انتقال می شود؟ آیا ذهن همگان، به صفات واحدی در این خصوص، منعکس و منتقل می شود؟ یا هر کس بر اساس مکتب و فرهنگ خاص خود صفاتی را اقتباس می کند؟
اگر این صفات و خصوصیات بر اساس فرهنگ ها و مکتب های مختلف، متفاوت است آیا می شود به ذکر یک کلمه (زن یا مرد) که معانی و مصادیق متفاوتی از آن اقتباس می شود بسنده کرد؟
توضیح بیشتر شما می تواند به غنای و توسعه بحث کمک بیشتری کند.
با تشکر ...:Gol:
با سلام و احترام
ولی به نظر حقیر تاثیر زن در زندگی و همچنین روی مرد بیشتر از تاثیر مرد هست. (حالا یا مرد رو آدم می کنه یا از آدمیت دور می کنه...)
موفق باشید.
با سلام و تشکر:Gol:
اگر لطف بفرمایید دلیل تان را بر این نظر مبارک بیشتر توضیح دهید خیلی ممنون می شویم، کمی مفصل تر، اینکه چه نقش ها و رسالت هایی زن در زندگی دارد و چه کارکردهایی می تواند در فرایند عظیم زندگی داشته باشد که به این نتیجه منجر می شود؟
و آیا مرد چنین ویژگی و نقش ها و وظایف و رسالت هایی در زندگی ندارد که در این سطح و اندازه بتواند در سازندگی شخصیت زن و حفظ ملاکات انسانی اش مؤثر باشد؟ آیا نقش مرد در این سازندگی کمرنگ تر از زن است چرا؟
موفق و پیروز باشید ...:Gol:
با سلام و تشکرپس در اینصورت باید بین زن اولی و زن دوم و مرد اولی و مرد دوم در عبارت، از لحاظ مفهومی تفاوت باشد، اما این تفاوت را چگونه می توان تحصیل و به شنونده منتقل کرد.
یعنی چه زن اگر زن باشد و مرد اگر مرد باشد می تواند آدم بسازد؟ با پذیرش این عبارت، چه صفاتی از زن بودن و مرد بودن به ذهن تداعی می شود؟ این انعکاس و تداعی چگونه برای ما و ذهن ما حاصل می شود؟ چه فرایندی موجب این انتقال می شود؟ آیا ذهن همگان، به صفات واحدی در این خصوص، منعکس و منتقل می شود؟ یا هر کس بر اساس مکتب و فرهنگ خاص خود صفاتی را اقتباس می کند؟
اگر این صفات و خصوصیات بر اساس فرهنگ ها و مکتب های مختلف، متفاوت است آیا می شود به ذکر یک کلمه (زن یا مرد) که معانی و مصادیق متفاوتی از آن اقتباس می شود بسنده کرد؟
توضیح بیشتر شما می تواند به غنای و توسعه بحث کمک بیشتری کند.
من نفهمیدم چه شد!
راه کامل کردنش هم این هست که ببینیم اصلا آدم چیه؟سلام
در واقع منظور این بود که عیب این جمله این نیست که برای جنسیت ارزش قائل شده ولی از این جهت که توضیح نمیده چطور زنی یا چطور مردی میتونه آدم ساز باشه جمله ناقص هست.
با سلام و تشکر
خوب بنظر بحث داره جهت خودش و پیدا می کنه، کس دیگری در باره بحث نظری داره یا خیر؟
اول اینکه دوستان بگویند زن اگر زن باشد می تواند مردش را آدم کند و یا بالعکس؟
دوم اینکه این زن یا مرد باید چه خصوصیاتی داشته باشند تا بتوانند آدم بسازند؟ یا خیر همینکه زن، زن باشه و مرد، مرد باشه مشکل حله؟
سوم اینکه خوب این زن و مرد باید خودشان آدم باشند تا بتوانند آدم بسازند، کسی که خودش آدم نشده چگونه می تونه آدم بسازه؟ یا نه آدم بون مهم نیست، یک جنبه دیگه ایه که باید توی آدم باشه مثلاً جنم داشته باشند که ترسناک باشند و دیگری از او حساب ببره؟
و در آخر اینکه بقول جناب منجم باشی و مطابق رصد ایشون، این آدم باید چه خصوصیات و ملاکاتی داشته باشه تا بفهمیم این زن و یا مرد باید چطور ادمی باشند تا چنین قابلیتی داشته باشند؟
منتظر مشارکت تان هستیم ...:Sham::Hedye:
بسم الله ...
"زن اگر آدم باشد مردش را ادم می کند" و "مرد اگر آدم باشد زنش را آدم می کند". چون آدم کردنِ کسی به مرد و یا زن بودن مربوط نیست و جنسیت نمی تواند ملاک و معیار آدم ساختن باشد، آنچه می تواند در این موضوع منشأ اثر باشد صفت آدم بودن است. آدمیت مجموعه صفات و خصال انسانی است که در جنسیت صرف، اجتماع ندارد بلکه در روح و نفس انسان خودساخته و به مقام آدمیت رسیده ملحوظ است. تن آدمی شریف است به جان آدمیت/ نه همین لباس و جنس است نشان آدمیت. نظر شما در اینباره چیست؟...
سلام
عدم توانایی یک زن یا مرد در آدم کردن همسرش ارتباط مستقیم ضروری با آدم بودن خودش ندارد چه اینکه بسیار بوده اند از انبیاء و اولیاء الهی که همسران ناشایستی داشته اند و نتوانسته اند آنها را آدم کنند
موفق باشید
سلام
عدم توانایی یک زن یا مرد در آدم کردن همسرش ارتباط مستقیم ضروری با آدم بودن خودش ندارد چه اینکه بسیار بوده اند از انبیاء و اولیاء الهی که همسران ناشایستی داشته اند و نتوانسته اند آنها را آدم کنند
موفق باشید
با سلام و تشکر و ممنون از دقت نظرتان ...:Gol:
اثبات شیء نفی ما عدا نمی کند، اینکه ما گفتیم مربوط به امکان فاعلی بود، یعنی کسی که می خواهد دیگری را متحول و دگرگون سازد و کمالی را در وی احیاء کند باید الزاماً خودش تحول یافته و مؤدب به آداب و بهره مند از کمالات باشد.
در این جهت اثباتی، ما نفی جهات دیگر، خصوصاً امکان قابلی فرد متأثر را نکردیم، بی شک باید قابلیت و پذیرشی باشد تا تحول و تأثر صورت پذیرد و زن یا مرد، متأثر از جهات انسانی فاعل، آدم شود.
موفق باشید ... :Gol:
دوم اینکه این زن یا مرد باید چه خصوصیاتی داشته باشند تا بتوانند آدم بسازند؟ یا خیر همینکه زن، زن باشه و مرد، مرد باشه مشکل حله؟
منظور از زن بودن و مرد بودن باید مشخص بشه. وگرنه همه زنها زن هستند و همه مردها مرد. اگه بگیم خودشون باید چطور آدمی باشند قابل فهم تر است.
یا نه آدم بون مهم نیست، یک جنبه دیگه ایه که باید توی آدم باشه مثلاً جنم داشته باشند که ترسناک باشند و دیگری از او حساب ببره؟
خوب اینکه معلومه نه خودش ادم بوده و نه آدم ساخته.
و در آخر اینکه بقول جناب منجم باشی و مطابق رصد ایشون، این آدم باید چه خصوصیات و ملاکاتی داشته باشه تا بفهمیم این زن و یا مرد باید چطور ادمی باشند تا چنین قابلیتی داشته باشند؟
یکی از خصوصیات اصلی اینه که تحمل و صبرش بالا باشه.
منظور از زن بودن و مرد بودن باید مشخص بشه. وگرنه همه زنها زن هستند و همه مردها مرد. اگه بگیم خودشون باید چطور آدمی باشند قابل فهم تر است.
با سلام:Gol:
ممنون از زیتون گرامی ...:Gol:
احسنت، بله مقصود ما هم همینه، اصل بحث همینه، اگه دقت کرده باشید مرد و زن توی خطاباتشون به همدیگه میگن، "مرد حسابی"؛ "زن حسابی" در اصل منظورشون همون "آدم حسابی"؛ "ادم ناحسابی" است.
خوب حالا بفرمایید مشخصات این "آدم حسابی" و این "آدم ناحسابی" چی می تونه باشه که می تونه در تأثیر گذاری روی همدیگه و بقولی در فرایند آدم سازی مؤثر باشه؟ و یا کار رو پیچیده تر کنه و هم خودش از اصول آدمیت دورتر بشه و هم طرف رو از مسیر انسانیت دور کنه؟
خوب اینکه معلومه نه خودش ادم بوده و نه آدم ساخته.
بله حرف ما هم همینه، کسی که با اهرم زور بخواد کاری کنه نه تنها نتیجه نداره بلکه برعکس هم جواب می ده، چون قرار نیست، ماشین بسازه، می خواد آدم بسازه، تازه همون ماشین ساختن هم، نه، اصلاً اگه بخوای با گِل، یک شکل هنری بسازی، مثلاً کوزه یا یک ظرف سفالی و گلی، زور و فشار فایده ای نداره باید هنر بخرج بدی، باید ظرافت بکار ببندی، حالا که طرفت آدمه حسابش تومنی صد تومان فرق می کنه، آره می خواهی آدم بسازی، آدم ...
یکی از خصوصیات اصلی اینه که تحمل و صبرش بالا باشه.
احسنت، این یک مشخصه خوبه، ادم باید تحمل و صبرش بالا باشه، همین رو کمی بیشتر توضیح بدین ...
چطوری تحمل و صبر رو بالا ببریم؟ کجاها باید تحمل مون بالا باشه تا جواب بده؟ همیشه باید صبر و تحمل کنیم؟ توی همه چیز؟ تا کجا و چقدر باید تحمل کنیم محدوده اش رو مشخص کنید؟ و ...
منتظر نظر دوستان هستیم ... مشارکت کنید ...لطفاً ...:Gol:
موفق باشید ...:Gol: