20 جمادی الثانی روز مادر است نه روز زن!

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
20 جمادی الثانی روز مادر است نه روز زن!

اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان سایت الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگاناسک دین می توانند با ثبت نام یا ورود در سایت، در مورد نقد یا تایید این مطلب یادداشت خود را بنویسند.

***


یکی ازمباحثی که درآخرالزمان توسط ائمه معصومین ورسول گرامی اسلام به عنوان نشانه های مهم برای ظهور حضرت بیان شده مبحث زنان قبل ازظهور است که یعنی زنان درجایگاه خود به کارگرفته نمی شوندوباآنان درزمینه های سیاسی مشورت شده وحتی کارهای اجرایی بسیاری به آنان داده میشودومردان از زنان اطاعت کرده طوری که قدرت زنان درچامعه وسیاست بیشتر می شود این در حالی است که از نظر اسلام وظیفه اصلی زن خانه داری وتر بیت فرزندان می باشد وجهاد زن خوب شوهرداری کردن است نه به تجارت وسیاست واجتماع گرایش داشته باشند وتاسفانه این عوامل دست به دست هم داده وباعث فسادهای متعددی درجامعه میشود .
این مقاله اگرچه نوعی نقدعملکرد زنان می باشد ولی سوی توجه به مردان ومسئولین می باشدکه مراقب باشند تادراین دام بزرگ شیطان نیافتند.شاید برخی گویند این روایات برای زنان غربی وخارجی است درحالی که مامی گوییم دربسیاری از روایات واژه امت من نقل شده وزمانی که در کشور های مسلمان اینگونه باشد به طریق اولی در کشور های غیر مسلمان است

زنان قبله مردان می شود




يأتي على الناس زمان إذا سمعت باسم رجل خير من أن تلقاه ، فإذا رأيته لقيته خيرا من أن تجربه ، ولو جربته أظهر لك أحوالا ، دينهم دراهمهم ، وهمهم بطونهم ، وقبلتهم نساؤهم ، يركعون للرغيف ، ويسجدون للدرهم ، حيارى سكارى ، لا مسلمين ولا نصارى(0)


برای مردم روزگاری فرا می‏رسد که... دین و آئین آن‏ها درهم‏هایشان است و همت آن‏ها شکم‏هایشان و قبله آن‏ها زنانشان می‏باشد. رکوع و سجودشان برای مال دنیاست، در حیرت و مستی خواهند بود و نه مسلمانند و نه نصرانی.


اطاعت مردان اززنان





در حدیثی كه جامع الاخبار از سخنان پیغمبر‌(صلی الله علیه و آله و سلم) در حجه الوداع روایت می‌كند؛ آن حضرت فرمود: ای مردم! آنچه را كه بعد از من روی می‌دهد هم اكنون به شما می‌گویم. از من بشنوید و حاضران شما به غائبان برسانند...

و اطاع الرجل زوجته ...(1)

مرد از زنش فرمانبرداری می‌كند


تشکلیل مجالس زنانه مانندمردان





رأيت النساء يتخذن المجالس كما يتخذها الرجال(2)

زنان بسان مردان جلساتي تشكيل مي دهند


قدرتمندگشتن زنان( تسلط زنان بر مردان و اجتماع)





يأتي علي الناس زمان ، لا يعز فيه إلا الماحل ، ولا يستظرف إلا الفاجر ، ولا يضعف إلا المنصف ، يتخذون الفيء مغنما ، والصدقة مغرما ، والعبادة استطالة علي الناس ، وصلة الرحم منا والعلم متجرا ، فعند ذلك يكون سلطان النساء ومشورة الإماء ، وإمارة الصبيان "(3)

زماني بر مردم خواهد آمد كه جز اشخاص پست ومنافق و حقه باز كسي احترام نشده وجز اشخاص فاجر وفاسق كسي مورد لطف قرار نگيرد افراد باانصاف ضعيف شده واموال عمومي غنيمت و صدقه ( زكات و حقوق واجبه ) خسارت و زيان محسوب شده و براي منت صله رحم انجام شود و علم و دانش براي تجارت بكار رود ، آن زمان است كه زنان قدرتمند گشته و با كنيزكان مشورت ميشود و بچه ها به حكومت خواهند رسيد .

البته این حدیث با کمی تغییر درکافی آمده که امام علی علیه السلام از واژه تسلطن یعنی قدرت می یابند اسیتفاده کرده است:

قال أمير المؤمنين عليه السلام ( ليأتين علي الناس زمان يظرف فيه الفاجر ، ويقرب فيه الماجن ، ويضعف فيه المنصف ، قال : فقيل له : متي ذاك يا أمير المؤمنين ؟ فقال : إذا اتخذت الأمانة مغنما ، والزكاة مغرما ، والعبادة استطالة ، والصلة منا ، قال : فقيل : متي ذلك يا أمير المؤمنين ؟ فقال : إذا تسلطن النساء ، وسلطن الإماء ، وأمر الصبيان ) .(4)


قدرتمندی زنان به مشورت با آنان







فعند ذلك يكون السلطان بمشورة النساء(5)

ودرآن زمان قدرت وسلطنت با مشورت با زنان است یعنی مدیریت وکشورداری با مشورت زنان انجام میشود.


مركب سواري زنان





إذا تشبه الرجال بالنساء ، والنساء بالرجال ، واكتفي الرجال بالرجال ، والنساء بالنساء ، وركبت ذوات الفروج السروج فعليهن من أمتي لعنة الله (6)

زمانيكه مردها شبيه زنها و زنها شبيه مردها شده ومردها با مردها و زنها با زنها مشغول شده و زنها سوار بر زينها(مرکب) گشته.وبرآن زنان امت من لعنت خداباد


امارت زنان بر اجتماع





والذي نفسي بيده يا سلمان ، فعندها تكون إمارة النساء(7)

سوگند به خدايي كه جانم در دست اوست در آن هنگام زنان به فرمانروايي در ميآيند


مشارکت زنان با شوهران در تجارت





عندها تشارك المرأة زوجها في التجارة(8)

در آن زمان زنها در تجارت و بازرگاني با مردان خود مشاركت ميكنند


جريان امور بر طبق خواسته هاي زنان

ورأيت النساء وقد غلبن علي الملك وغلبن علي كل أمر لا يؤتي إلا ما لهن فيه هوي(9)

وزنهارامیبینی که برامور وملک وحکومت غلبه می کنند وهرچه را که براساس خواسته های خود می خواهند به جامه عمل می پوشانند.

پرداخت مؤنه مردان توسط زنان شان(خرج منزل بازنان است)

ورأيت الرجل يكري امرأته وجاريته ويرضي بالدني من الطعام والشراب(10)

وزمانی رادیدی که مردان توسط زنان آب وغذای کمی بدست می آورند وراضی هستندبه کمترین چیزی توسط زنانشان ارتزاق کنند. یعنی ديدي كه زن شوهر خود را بدبخت مي كند وبرخلاف ميل او عمل مي نمايد وخرجي شوهرش را مي پردازد ! وهرگاه ديدي كه مرد زن و كلفت خود را اجاره ميدهد وبه خوردن وخوراكي كه از راه رذالت تحصيل ميكند راضي ميشود

نکته:

شما الان در جامعه می بینیدکه بسیاری از مردان حاضرند زنشان با نامحرمان باشد وسرکاربرود تا اندک قلیلی حقوق زن را بگیرندودرزندگی استفاده کنند واژه الدنی کاملا مشخص می کند که به زنان حقوق کمی می دهند.


رفتار زنان بر خلاف ميل شوهران





ورأيت المرأة تقهر زوجها وتعمل ما لا يشتهي وتنفق علي زوجها(11)

هرگاه دیدی رفتار زنان بر خلاف ميل شوهران شده وکاری را که شوهرانشان دوست ندارند انجام میدهند وزن خرج شوهرش را می دهد

نکته:

البته واژه تقهر دلالت برخشونت زن باشوهرهم میکند

تانیث در حکومت بنی عباس آخرالزمان

رايت التانيث في ولد العباس قد ظهر(12)

قبلا بحث بنی عباس آخرالزمان را گفته بودیم که می توانید دراینجامشاهده کنید

سه معنی می توان برای این حدیث کرد واژه تانیث را بریکی از این سه معنی می توانید تطبیق کنید:

الف:گرایش به زنان در حکومتشان

ب:فرزند دختر درحکومتشان بیشتر می شود

ج:شباهت ظاهری به زنان مانندبلندکردن موپیدا کردن یعنی خود را شبیه زنان کنند

زنان تهرانی وزن ذلیلی مردان تهرانی به همراه فایل صوتی

نکاتی که داین روایت جالبه اینه که زنان طلاق می گیرندسوار مرکب میشوند،حرف شوهرشان را گوش نمی کنندواکثرعلائم بالا در تهران یافت می شود

عن المفضل بن عمر عن الامام الصادق(ع) قال: یا مفضل! أتدری أینما وقعت الزوراء؟ قال: قلت: الله و حجته اعلم.

فقال: إعلم یا مفضل أن فی حوالی الری جبلا أسود یبتنی فی ذیله بلدة تسمی بالطهران و هی دار الزوراء التی تكون قصورها كقصور الجنة و نسوانها كحور العین.و اعلم یا مفضل، أنهن یتلبسن بلباس الكفار و یتزین بزی الجبابرة، و یركبن السروج، و لایتمكن لأزواجهن، و لاتفی مكاسب (مساكن- خ ل) أزواجهن لهن فیطلبهن الطلاق منهم، و یكتفی الرجال بالرجال و النساء بالنساء، و تشبه الرجال بالنساء و النساء بالرجال. فإنك إن ترید حفظ دینك فلاتسكن فی هذه البلدة، و لاتتخذها مسكنا، لأنها محل الفتنة، و فر منها إلی قلة الجبال....(13)

" نقل كرده مفضّل بن عمر ازحضرت صادق(ع) كه فرمود: ای مفضل! آيا مي داني كجا واقع مي شود دار زوراء؟ عرض كردم: خدا و حجت خدا بهتر مي داند. فرمود: اي مفضّل! بدان به درستي كه در حوالی ری، کوهي است سیاه، بنا مي شود در ذيل آن كوه شهري به اسم طهران که داراي قصرهايي است مانند قصرهاي بهشت و زن هاي آن شهر مانند حورالعين مي باشند. بدان اي مفضّل! آن زن ها ملبس به لباس كفار و مزين به زينت جبّارين مي شوند و سوار مي شوند به زين و تمكين از شوهر نكنند و وفا نكند كسب شوهرها بر مخارج آن ها، پس طلاق بخواهند از شوهرها و ... شبيه مي شوند مردها به زن ها و زن ها به مردها، پس اگر خواستی دینت را حفظ کنی، در آن شهر سکني مکن، و منزل و خانه در آن جا اختيار منما. براي خاطر آن كه آن جا محل فتنه است و فرار کن از آن شهر به سوي قله هاي كوه و از سوراخ كوهي به سوراخ كوهي مثل روباه و بچه هاي روباه. "

فایل صوتی این حدیث تهران


پی نوشتها

0-محدث نوری، مستدرک الوسایل، مؤسّسه آل البیت، چاپ اول، ج‏11، ص‏379، ح‏22

1- الدر المنثور : ج 2 ص 324- جامع الاخبار از سخنان پیغمبر‌(صلی الله علیه و آله و سلم) در حجه الوداع

2- وسائل الشيعة الي تحصيل مسائل الشريعة ج11 (الجزء الاول من المجلد السادس)- الكافي : ج 8 ص 37 ح 7

3- البحار : ج 41 ص 331 ب 114 ح 51- منتخب الأثر : ص 437 ف 6 ب 2 ح 18

4- الكافي : ج 8 ص 69 ح 25

5- نهج البلاغة ، صالح : ص 485 خطبة 102

6- مستدرك الوسائل : ج 12 ص 335 ب 39 ح 6- إثبات الهداة : ج 3 ص 570 ب 32 ف 44 ح 686

7- تفسير علي بن إبراهيم : ج 2 ص 302 – 307

8-همان

9- البحار : ج 52 ص 254 - 260 ب 25 ح 147- بشارة الاسلام : ص 125 - 130 - ب 7

10-همان

11- إثبات الهداة : ج 3 ص 86 ب 21 ح 31

12-منتخب الاثرج3 ص 26

13- مستدرك سفینة البحار، ج4، ص270 ـ به نقل از "منتخب التواریخ"، فصل علائم الظهور، از علامه مجلسی

يأتي على الناس زمان إذا سمعت باسم رجل خير من أن تلقاه ، فإذا رأيته لقيته خيرا من أن تجربه ، ولو جربته أظهر لك أحوالا ، دينهم دراهمهم ، وهمهم بطونهم ، وقبلتهم نساؤهم ، يركعون للرغيف ، ويسجدون للدرهم ، حيارى سكارى ، لا مسلمين ولا نصارى(0)

برای مردم روزگاری فرا می‏رسد که... دین و آئین آن‏ها درهم‏هایشان است و همت آن‏ها شکم‏هایشان و قبله آن‏ها زنانشان می‏باشد. رکوع و سجودشان برای مال دنیاست، در حیرت و مستی خواهند بود و نه مسلمانند و نه نصرانی.
واي برما

خواهان امام مهدي;289611 نوشت:
يأتي على الناس زمان إذا سمعت باسم رجل خير من أن تلقاه ، فإذا رأيته لقيته خيرا من أن تجربه ، ولو جربته أظهر لك أحوالا ، دينهم دراهمهم ، وهمهم بطونهم ، وقبلتهم نساؤهم ، يركعون للرغيف ، ويسجدون للدرهم ، حيارى سكارى ، لا مسلمين ولا نصارى(0)
برای مردم روزگاری فرا می‏رسد که... دین و آئین آن‏ها درهم‏هایشان است و همت آن‏ها شکم‏هایشان و قبله آن‏ها زنانشان می‏باشد. رکوع و سجودشان برای مال دنیاست، در حیرت و مستی خواهند بود و نه مسلمانند و نه نصرانی.
واي برما

سلام بر شما اگر از ابتدا پستها را دنبال کنین همین جمله نوشته شده ولی باز هم ممنون از پستتون واقعا با شما موافقم

سلام
از برخی مسایل درون جامعه شوکه هستیم ولی وقتی این احادیث رو میبینیم خوشحال می شویم زیرا :
اندکی صبر سحر نزدیک است
[="red"]ظهور نزدیک است[/]

majid-torabi;289807 نوشت:
سلام
از برخی مسایل درون جامعه شوکه هستیم ولی وقتی این احادیث رو میبینیم خوشحال می شویم زیرا :
اندکی صبر سحر نزدیک است
[="red"]ظهور نزدیک است[/]

سلام بر شما
ممنون بله سحر نزدیک است و ما نیز منتظر
یا علی مدد

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد رئوف

با سلام خدمت دوستان گرامی

احادیثی این چنین در متون دینی ما وجود دارد و البته تحقق آنها را نیز می توان به روشنی در جامعه دید.
البته باید به این مسئله نیز توجه داشت که در برخی موارد ضرورت جامعه اقتضاء می کند که زنان در برخی از امور حضور داشته باشند به طور مثال اینکه در جامع پزشکان و پرستاران زن وجود داشته باشند که بیماران خانم، بتوانند بدون مراجعه به پزشک نامحرم، درمان شوند، حایز اهمیت است و متناسب به مقاصد شرعی است.امور خاصی مانند موارد فوق می تواند استثناء واقع بشوند.

موفق باشید

جناب رئوف مواردی که از فعالیتهای اجتماعی زنان در زمان پیامبر هست با این احادیث که در پست اول امد در تضاد نیست؟
مثلا:
http://www.quranstudies.ir/content/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%D9%8A-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%8A%D8%B3%D9%87-%D8%A7%D9%8A-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%AF%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%AE%D8%AA%D9%84%D9%81-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%D9%8A%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86-%D9%85%D8%AF%D9%86%D9%8A

[SPOILER]ویا این مطلب که از این لینک( http://wiki.hijabportal.com/?p=326) گرفته شده:
فعالیتهای اجتماعی، علمی و اقتصادی زن در اسلام:

به گواهی متون معتبر تاریخی، بحث و درس در صدر اسلام تنها برای مردان نبوده است؛ در صحیح بخاری از قول سعید خدری آمده است: ” زنان، نزد پیامبر خدا (ص) آمدند و عرضه داشتند:

مردان در بهره گیری از محضر شما بر ما غلبه کرده اند، روزی را نیز به ما اختصاص دهید. رسول خدا(ص) روزی را خاص آنها قرار داد.”

در عصر پیامبر اسماء، دختر یزید انصاری را به خاطر دانش و خرد و قدرت سخنوری اش سخنور زنان لقب داده بوده اند. در کتاب الواقدات من النساء علی معاویة بن ابی سفیان، داستان ملاقات زنان ناموری که در دفاع از امیرالمومنین علی (ع) در مقابل معاویه ایستادند، آمده است. معاویه تعبیر ” قد فقهکم علی ابن ابیطالب … یعنی : علی ابن ابیطالب به گونه ای شما را در فهم مسائل دینی و اجتماعی و سیاسی پرورانده و توانمند کرده که به هیچ وجه تاب تحمل ستم و بی عدالتی نخواهید داشت. ” را دربارۀ زنان به کار برده است. و یا در جای دیگری می گفت: علی ابن ابیطالب به گونه ای جرأت و جسارت نسبت به حاکم و قدرت را به شما چشانده که دیگر امکان باز داشتن شما نقد قدرت حاکم به این زودی میسر نمی گردد.

زنان در صدر اسلام در مسجد و مراسم دینی و حج حاضر بوده اند. پیامبر اکرم (ص) زنان خود را با قید قرعه به سفر یا جنگ می برد. برخی از اصحاب نیز چنین می کردند.

در صدر اسلام زنان جواز بیعت کردن با پیامبر را داشته اند و پیغمبر اکرم در بیعت حدیبیه و فتح مکه مانند مردان حضور داشتند و شمار زنان بیعت کننده با پیامبر خدا (ص) به ۴۶۲ تن می رسد. در بیعت روز غدیر خم، نیز زنان شرکت داشته اند و پیامبر ازآنها بیعت گرفت، به این شکل که دستور داد ظرف آبی آوردند، دست خود را در آن فرو برد و دستور داد زنان دست خویش را در آب فرو برند و این را بیعت شمرد.اگر چه جهاد بر زنان واجب نیست، در عین حال رسول خدا به زنان دستور می دادند در جنگ ها برای کمک به سربازان و مجروحان شرکت کنند. از جملۀ این زنان صفیه، دختر عبدالمطلب و ام سنان الاسلمیه اشاره کرد.

پیامبر (ص) توصیه می کردند: زنان در تشییع جنازه شرکت نکنند، اما آنها را از انجام این کار منع نمی نمود. آنچنانکه وقتی زینب دختر بزرگ رسول خدا وفات کرد، زهرای مرضیه(ع) و زنان مسلمانان آمدند و بر وی نماز خواندند. (

از دیگر نمونه های بارز حضور زنان در اجتماع، همکاری در مسجد پیامبر می باشد. بنابراین در اسلام زنان با حفظ حجاب اسلامی و حفظ حریم و جدا کردن محیط از مردان در فعالیتهای اجتماعی شرکت داشتند.

همچنین زنان در صدر اسلام در فعالیتهای اقتصادی شرکت داشتند و در این مورد نیز بین زن و مرد تفاوتی دیده نمی شود. نمونۀ بارز این زنان حضرت خدیجه (س) بوده، که قبل از ازدواج با پیامبر و پس از آن در تجارت نقش چشمگیری داشت. پیامبر اسلام در مورد فضائل حضرت خدیجه فرموده اند: او اولین زنی بود که در مکه با رسول خدا نماز به جماعت خواند، اولین زنی بود که دشمن را از رسول خدا دفع می کرد، اولین زنی بود که تمامی اموال خودرا به رسول خدا بخشید و نیز در اسلام اول زنی بود که ایمانش به حد کمال رسید. (۱۸)

زنان دیگری که در فعالیتهای اقتصادی صدر اسلام نقش داشته اند: زینب دختر جحش اسدی در صنایع دستی شهرت داشت. قیلۀ انماری تاجر بوده و در داد و ستد از پیامبر راهنمایی می گرفته است. حولاء زنی بوده که در مدینه عطاری داشته ، اسماء و آمنه دختر عنان خواهر عثمان، آرایشگر زنان بودند و پیامبر در این شغل به آنها اجازه داده بود. شفاء دختر عبدا… ابن عبدالشمس عدوی، کتابت می دانسته و به تعلیم آن می پرداخته است.

یا:http://www.hawzah.net/fa/magazine/magart/3674/6066/63992
و http://mamali90.blogfa.com/
و http://www.shafaqna.com/persian/general/item/24039-%D9%85%D8%B4%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D9%88%D8%A7%D8%AF%D8%AB-%D8%B5%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85.html
و http://farzaneasgari.blogfa.com/post/14/%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%8A%D8%AA-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D8%B5%D9%87-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D9%85%D8%AE%D8%AA%D9%84%D9%81-%D8%B3%D9%8A%D8%A7%D8%B3%D9%8A%D8%8C-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%D9%8A-%D9%88-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%D9%8A-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%8A-
و....


[/SPOILER]

hoorshid;377924 نوشت:
جناب رئوف مواردی که از فعالیتهای اجتماعی زنان در زمان پیامبر هست با این احادیث که در پست اول امد در تضاد نیست؟
مثلا:
http://www.quranstudies.ir/content/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%D9%8A-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%8A%D8%B3%D9%87-%D8%A7%D9%8A-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%AF%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%AE%D8%AA%D9%84%D9%81-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%D9%8A%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86-%D9%85%D8%AF%D9%86%D9%8A

...
[/SPOILER]


با سلام خدمت شما دوست گرامی

توجه به چند مطلب لازم است:

- متنی که ارسال کردید، برخی از آدرس هایش کامل نیست و ای کاش نویسنده اصلی آنها را به صورت کامل ذکر می کرد. (البته این مطلب حاشیه ای است)

- به طور کلی در مواجهه با آیات و روایات، نباید تنها به اخذ ظاهر اکتفا کرد بلکه باید 1 مجموع آیات و روایات را با هم در نظر گرفت، زیرا در بسیاری از موارد روایات و آیات نسبت عام و خاص با یکدیگر دارند و برخی، برخی دیگر را تخصیص می زنند. 2 باید به این مسئله توجه شود که هرکدام از آیات و روایات در چه فضا و زمینه ای شکل گرفته است. از همین رو در تفسیر آیات شان نزول آیه بسیار مهم است. روایات نیز چنین است، اینکه امام در چه شرایط سیاسی، اجتماعی و به چه مخاطب (در چه سطح علمی) مطلبی را بیان فرموده اند، بسیار مهم است. و عالم دین با توجه به تمام این مطالب باید، نظر اسلام را استنباط کند.

- با توجه به توضیح بالا، مواردی در صدر اسلام بوده است که زنان در جامعه حضور داشته اند، برخی از این موارد اضطراری بوده ماننده خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) و برخی دیگر نیز همیشه باید وجود داشته باشد مانند پزشک زنان. بنابراین نمی توان حکم کلی به عدم حضور اجتماعی زنان صادر کرد.

- با توجه به مطالب فوق، نمی توان به راحتی حکم به تعارض روایات فوق با مطالبی که شما ارائه کردید، نمود بلکه این مسائل نیازمند بررسی تک تک روایات و شرایط صدور آنهاست.

- اگر مایل هستید که اطلاعات خوبی در مورد نگاه اسلام به زن به دست بیاورید، بنده کتاب "زن در آینه جلال و جمال" اثر آیت الله جوادی آملی را پیشنهاد میکنم.

موفق باشید

از لطف شما ممنون
کتابی رو که فرمودید بنده تا حدودی خواندم(گزینشی،بخشهایی که برام سوال بود)
مشکل اصلی بنده افراط و تفریط است در این مورد شاید هم بنده اشتباه میکنم که فکر میکنم فلان مسئله مصداق افراط و تفریط است
بعضی زن فعال در اجتماع رو بی تقوا و نفس پرست میدانند میخواهم بدانم واقعا این طور است؟زنی که فکر میکند میتواند بدون لطمه زدن به واظیفش در خانه برای جامعه مفید باشه و مثل مردان که علاقه مند به تاثیر گذاری در جامعه اند دوست دارد او هم کار مفیدی انجام بده این بهانه ی نفسانیش است و یا واقعا عملی خیر است؟
اید ال اسلام در مورد یک زن چیه؟اینکه اگر استعداد یا علاقه ای در کارهای علمی داشت باز هم شغل و تحصیل رو در ان مورد کنار بذاره و در خانه بماند و یا در جامعه حضور داشته باشه؟و به سهم خودش به پیشرفت کشورش کمک کنه؟
البته جناب رئوف بنده اونچه نهی شده یا اجازه داده شده رو نمیخوام میخواهم بدانم ایدال اسلام چیست و کدام به تقوی نزدیک تر است؟(با توجه به احادیث ذکر شده در پست اول و لینکهایی که گذاشتم.)

hoorshid;378029 نوشت:
از لطف شما ممنون
کتابی رو که فرمودید بنده تا حدودی خواندم(گزینشی،بخشهایی که برام سوال بود)
مشکل اصلی بنده افراط و تفریط است در این مورد شاید هم بنده اشتباه میکنم که فکر میکنم فلان مسئله مصداق افراط و تفریط است
بعضی زن فعال در اجتماع رو بی تقوا و نفس پرست میدانند میخواهم بدانم واقعا این طور است؟زنی که فکر میکند میتواند بدون لطمه زدن به واظیفش در خانه برای جامعه مفید باشه و مثل مردان که علاقه مند به تاثیر گذاری در جامعه اند دوست دارد او هم کار مفیدی انجام بده این بهانه ی نفسانیش است و یا واقعا عملی خیر است؟
اید ال اسلام در مورد یک زن چیه؟اینکه اگر استعداد یا علاقه ای در کارهای علمی داشت باز هم شغل و تحصیل رو در ان مورد کنار بذاره و در خانه بماند و یا در جامعه حضور داشته باشه؟و به سهم خودش به پیشرفت کشورش کمک کنه؟
البته جناب رئوف بنده اونچه نهی شده یا اجازه داده شده رو نمیخوام میخواهم بدانم ایدال اسلام چیست و کدام به تقوی نزدیک تر است؟(با توجه به احادیث ذکر شده در پست اول و لینکهایی که گذاشتم.)


با سلام خدمت شما دوست گرامی

توجه به چند مطلب مهم است:

- در مورد تحصیل علم، باید عرض شود که در اسلام طلب علم وظیفه ای برای هر زن و مرد و فراتر از آن برای هر عبد و کنیزی دانسته شده است: عن رسول الله(ص): ما مِنْ مؤمِنٍ و لا مؤمِنَةٍ و لاحُرٍّ و لا مملوكٍ الّا و للهِ عَلیهِ حقٌّ واجبٌ أن یتعَلَّمَ من العلمِ و یتفَقَّهَ فیهِ.(1) هیچ مرد و زن مؤمن و هیچ انسانِ آزاد و یا بنده ای نیست مگر آنكه حقّی واجب از جانب خداوند بر گردن اوست و آن آموختن دانش و تفقّه در آن است. این مسئله وقتی بهتر فهمیده می شود که بدانیم رشد و شکوفایی جامعه در گرو رشد دانش است. دین اسلام نیز در فضای علمی، بهتر فهمیده می شود و رشد چشمگیری خواهد داشت.
همچنین نمی توان از مادری که خود تحصیل علم نکرده است، توقع داشت که فرزندان را به خوبی تربیت کند به نحوی که در جامعه امروزی از خطرات در امان باشند.

- در مورد اشتغال نیز همان طور که قبلا عرض شد، نمی توان به طور کلی منکر حضور زنان در جامعه شد. حضور زنان در برخی عرصه ها نه تنها اشکالی ندارد بلکه ضروری است. البته در این حضور باید مسائلی نیز رعایت شود. حضور زنان نباید به نحوی باشد که احکام شرعی رعایت نشوند. نباید زمینه ساز ارتباطاتی شود که در اسلام منع شده است. با حفظ شوون اسلامی و نیز حفظ عفت و کرامت زنان، زنان می توانند در اموری که در آنها تخصص دارند و نیز در جامعه به آنها نیاز وجود دارد، شرکت کنند.

- در مورد دغدغه شما در باب تقوی و هوای نفس نیز باید عرض شود که " الانسان علی نفسه بصیر" افراد خود می دانند که به چه جهت و به چه هدفی در پی کاری هستند. آیا به جهت هوای نفس و رسیدن به امیال خود هستند و یا در پی رفع کردن مشکل و حل معضلات؟ البته گاهی باید به این مسئله نیز توجه کرد که ممکن است فردی نیت واقعا خوبی داشته باشد ولی حضور در مکانی خاص، ممکن است لوازم بدی داشته باشد، لوازمی که اصلا مورد قصد نبوده است ولی اقتضای آن محیط چنین است. در این موارد نیز باید مصلحت کلی را در نظر گرفت.
به طور کلی، به نظر بنده ایده آل اسلام این است که زنان در پی کسب دانش باشند و افراد اندیشمند و آگاهی باشند. از سوی دیگر در برخی از عرصه های اجتماعی (مانند برخی از مثال هایی که در لینک شما وجود داشت) حضور داشته باشند. البته نباید از وظیفه خطیر و بسیار مهم تربیت فرزندان و نیز حفظ کانون خانواده غفلت کرد. بسیاری از مشکلاتی که امروزه در جهان جدید شاهد هستیم از فقر تربیت خانوادگی و نیز سستی بنیان خانواده، شکل می گیرد. ما باید به این مسئله توجه داشته باشیم و در شکل دهی به جامعه اسلامی خود به این خطرات ملتفت باشیم.

موفق باشید

1. مجمع البیان، ج 2، ص782

سوال: نگاه اسلام به زن

پاسخ:
باید به این مسئله توجه داشت که در برخی موارد ضرورت جامعه اقتضاء می کند که زنان در برخی از امور حضور داشته باشند به طور مثال اینکه در جامع پزشکان و پرستاران زن وجود داشته باشند که بیماران خانم، بتوانند بدون مراجعه به پزشک نامحرم، درمان شوند، حایز اهمیت است و متناسب به مقاصد شرعی است.امور خاصی مانند موارد فوق می تواند استثناء واقع بشوند.
- به طور کلی در مواجهه با آیات و روایات، نباید تنها به اخذ ظاهر اکتفا کرد بلکه باید 1 مجموع آیات و روایات را با هم در نظر گرفت، زیرا در بسیاری از موارد روایات و آیات نسبت عام و خاص با یکدیگر دارند و برخی، برخی دیگر را تخصیص می زنند. 2 باید به این مسئله توجه شود که هرکدام از آیات و روایات در چه فضا و زمینه ای شکل گرفته است. از همین رو در تفسیر آیات شان نزول آیه بسیار مهم است. روایات نیز چنین است، اینکه امام در چه شرایط سیاسی، اجتماعی و به چه مخاطب (در چه سطح علمی) مطلبی را بیان فرموده اند، بسیار مهم است. و عالم دین با توجه به تمام این مطالب باید، نظر اسلام را استنباط کند.

- با توجه به توضیح بالا، مواردی در صدر اسلام بوده است که زنان در جامعه حضور داشته اند، برخی از این موارد اضطراری بوده ماننده خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) و برخی دیگر نیز همیشه باید وجود داشته باشد مانند پزشک زنان. بنابراین نمی توان حکم کلی به عدم حضور اجتماعی زنان صادر کرد.

- با توجه به مطالب فوق، نمی توان به راحتی حکم به تعارض روایات فوق با مطالبی که شما ارائه کردید، نمود بلکه این مسائل نیازمند بررسی تک تک روایات و شرایط صدور آنهاست.

- اگر مایل هستید که اطلاعات خوبی در مورد نگاه اسلام به زن به دست بیاورید، بنده کتاب "زن در آینه جلال و جمال" اثر آیت الله جوادی آملی را پیشنهاد میکنم.

- در مورد تحصیل علم، در اسلام طلب علم وظیفه ای برای هر زن و مرد و فراتر از آن برای هر عبد و کنیزی دانسته شده است: عن رسول الله(ص): ما مِنْ مؤمِنٍ و لا مؤمِنَةٍ و لاحُرٍّ و لا مملوكٍ الّا و للهِ عَلیهِ حقٌّ واجبٌ أن یتعَلَّمَ من العلمِ و یتفَقَّهَ فیهِ.(1) هیچ مرد و زن مؤمن و هیچ انسانِ آزاد و یا بنده ای نیست مگر آنكه حقّی واجب از جانب خداوند بر گردن اوست و آن آموختن دانش و تفقّه در آن است. این مسئله وقتی بهتر فهمیده می شود که بدانیم رشد و شکوفایی جامعه در گرو رشد دانش است. دین اسلام نیز در فضای علمی، بهتر فهمیده می شود و رشد چشمگیری خواهد داشت.
همچنین نمی توان از مادری که خود تحصیل علم نکرده است، توقع داشت که فرزندان را به خوبی تربیت کند به نحوی که در جامعه امروزی از خطرات در امان باشند.

- در مورد اشتغال نیز همان طور که قبلا عرض شد، نمی توان به طور کلی منکر حضور زنان در جامعه شد. حضور زنان در برخی عرصه ها نه تنها اشکالی ندارد بلکه ضروری است. البته در این حضور باید مسائلی نیز رعایت شود. حضور زنان نباید به نحوی باشد که احکام شرعی رعایت نشوند. نباید زمینه ساز ارتباطاتی شود که در اسلام منع شده است. با حفظ شوون اسلامی و نیز حفظ عفت و کرامت زنان، زنان می توانند در اموری که در آنها تخصص دارند و نیز در جامعه به آنها نیاز وجود دارد، شرکت کنند.

به طور کلی، ایده آل اسلام این است که زنان در پی کسب دانش باشند و افراد اندیشمند و آگاهی باشند. از سوی دیگر در برخی از عرصه های اجتماعی حضور داشته باشند. البته نباید از وظیفه خطیر و بسیار مهم تربیت فرزندان و نیز حفظ کانون خانواده غفلت کرد. بسیاری از مشکلاتی که امروزه در جهان جدید شاهد هستیم از فقر تربیت خانوادگی و نیز سستی بنیان خانواده، شکل می گیرد. ما باید به این مسئله توجه داشته باشیم و در شکل دهی به جامعه اسلامی خود به این خطرات ملتفت باشیم.


موضوع قفل شده است