عدم وجود اکسیژن در آسمان واشاره قرآن کریم به آن

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عدم وجود اکسیژن در آسمان واشاره قرآن کریم به آن

يكي از مسائل علمي قرآن كه در قالب تشبيه آمده؛ عدم وجود اكسيژن در آسمان است. خداوند مي فرمايد: "فمن يرد الله ان يهديه يشرح صدره للاسلام و من يرد يضله و يجعل صدره ضيقاً حرجاً كانما يصعد في السماء؛1 آن كس را كه خدا بخواهد هدايت كند، سينه اش را براي (پذيرش) اسلا، گشاده مي سازد، و آن كس را كه (به خاطر اعمال خلافش) بخواهد گمراه سازد، سينه اش را آن چنان تنگ مي كند كه گويا مي خواهد به آسمان بالا برود ..."

واژه ي "صدر" در لغت به معني "سينه" و "شرح" به معني "گشاده ساختن" و حرج به معني "تنگي فوق العاده" و محدوديت شديد است.

آيه فوق در بيان هدايت و گمراهي مردم است. منظور از گمراهي و هدايت الهي اين است كه، فراهم ساختن يا از ميان بردن مقدمات هدايت در مورد كساني است كه آمادگي و عدم آمادگي خود ار براي پذيرش حق با اعمال و كردار خويش اثبات كرده اند آناني كه پويندگان راه حقند خداوند چراغ هاي روشني فرا راه آن ها قرار مي دهد و روح و فكر آن ها را وسعت و گستش مي دهد اما آن هايي كه بي اعتنايي خود ار نسبت به اين حقايق ثابت كرده اند از اين اندادهاي الهي محرومند: افراد لجوج و بي ايمان كه وسعت فكرشان كوتاه و روحشان فوق العاده كوچك و ناتوان است بنابراين آيه در بيان اين نيست كه انسان ها در هدايت وصلات مجبورند بكله هدايت و ضلالت در اختيار و انتخاب بشر قرار دارد.2

تشبيه لطيف

در آيه فوق تشبيه لطيفي به كار رفته است و اركان تشبيه چهار چيزاست، مشبهه، مشبه به، وجه شبه، ادات تشبيه، مشبهه در آيه اين است "و يجعل صدره ضيقاً حرجاً؛ سينه اش را به خاطر اعمال خلاف تنگ مي كند" و مشبه به در آيه: "كانما يصعد في السماء؛ كسي كه به طرف آسمان مي رود و وجه تشبيه در آيه تنگي سينه است، و ادات تشبيه در آيه كانما است.

سوالي كه در اين جا مطرح است اين است، چرا خداوند تنگي سينه را به كسي كه به طرف آسمان مي رود تشبيه كرده است؟ مگر آسمان داراي چه ويژگي هايي است كه منجر به تنگي سينه و نفس مي شود. براي پاسخ به آن و فهم بهتر از آن تشبيه، به اكسيژن و عدم آن در آسمان و ارتفاعات مي پردازيم.

اكسيژن و نياز بدن

بافت هاي زنده بدن براي حيات خود نياز به يك منبع انرژي دارند و آن محصول احتراق سوخت قند و نشاسته (چربي يا پروتئين) يعني آميخته شدن سوخت با اكسيژن است.3

سوختن چربي در آتش و در بدن دقيقاً همان مقدار گرما توليد مي كند هر فرد عادي در حال استراحت كامل به حدود 102 كالري در دقيقه نيازمند است و براي توليد اين ميزان گرما بايد 250 سي سي اكسيژن به كار ببرد. انسان در حال استراحت حدود 75/3 ليتر هوا را در دقيقه با عمل دم به درون مي برد اين مقدار هوا حاوي 750 سي سي اكسيژن است كه 3/1 آن براي توليد كالري به كار مي رود در حين تنفس عميق و سريع به حدود 15 برابر بيشتر هوا نياز داريم.

فرآورده هاي نهايي اكسيده شدن مواد در بدن انسان عبارتند از: انرژي، آب، دي اكسيد كربن، گردش خون اكسيژن را به بافت ها مي رساند و در آن جا به دي اكسيد كربن تبديل شده و در گردش خون وارد شش ها مي شود و با بازدم دفع مي گردد.4

هوايي كه در داخل ريه هاي مي شود داراي 78 درصد ازت و 21 درصد اكسيژن و مقدار ناچيزي 03/0 درصد گاز كربنيك است و به وسيله موهاي دهليز بيني و مژك هاي سلول هاي سطحي مخاط مجاري تنفسي تصفيه مي شود.5

فرو بردن نفس به وسيله انقباض عضلات تنفسي است كه قفسه سينه را فراخ مي كند و بيرون دادن نفس نتيجه برگشت اين عضلات به حال استراحت و تنگ شدن قفسه سينه مي باشد حركات تنفسي بر اساس جثه حيوان است مثلاً موش در هر دقيقه 150 مرتبه و نوزاد 40 مرتبه و انسان بالغ 16 مرتبه نفس مي كشد.6

كمبود اكسيژن در ارتفاعات

اكسيژن 21 درصد هواي موجود در سطح زمين را تشكيل مي دهد و در ارتفاع 67 مايلي هوا خالي از اكسيژن خواهد بود. انسان در ارتفاع 4 هزار متري به تنگي نفس، سر درد و تهوع دچار مي شود و در ارتفاع 6 هزار متري و بالاتر به واسطه نرسيدن مقدار لازم اكسيژن به سلول هاي مغز از هوش مي روند7 و سپس مي ميرند.

علت آن اين است كه در ارتفاعات با كاهش جو مواجه مي شويم اولين كسي كه فشار جو را كشف كرد دانشمندي به نام "تورشيمي" بود وي ميزان اين فشار را معادل فشار عمود هواي دور كرده زمين بر يك سانتي متر مربع از آن تخمين زد كه معادل فشار عمودي از جيوه به طول 76 سانتي متر است هر چه از سطح زمين بالاتر برويم از ميزان اين فشار كاسته مي شود و اين امر باعث ايجاد اختلال در رسيدن هوا از طريق ريه ها به خون مي گردد. و از طرفي كاهش فشار خون باعث انبساط گارهاي موجود در معده و امعاء شده و به همين علت ديافراگم به طرف بالا مي رود و اين امر موجب ايجاد نارسايي در كار انبساط ريه ها و تنفس مي گردد.8

عدم آشنايي بشر به اين پديده علمي سبب از بين رفتن هزاران خلبان شده است. اما هم اكنون در هواپيماهاي مدرن، دستگاه هاي كنترل فشار و اكسيژن تعبيه شده است آن چه قرآن بدان اشاره كرده و با وجود اين كه عدم اكسيژن در آسمان ها در قرون اخير كشف شده و قرآن 14 قرن گذشته پرداخته، مي توان آن را يكي از شگفتي هاي قرآن به حساب آورد.



1 انعام، 125.

2 ر.ك: تفسير نمونه، مكارم شيرازي، ج 5، ص 436 - 434 / تفسير الميزان، علامه طباطبايي، ذيل آيه 125 انعام.

3 انسان در هر شبانه روز 11 متر مكعب يا 14 كيلوگرم هوا لازم دارد (در جستجوي خدا، مكارم شيرازي، ص 87.

4 ر.ك: دانش نامه پزشكي، پيتر وينگيت، ترجمه از معزي متين، ص 582.

5 ر.ك: دانستني هاي پزشكي، يزدي، ص 159 - 156.

6 همان، سرعت عطسه و سرخه انسان در مجاري تنفسي 120 متر در ثانيه است.

7 دانستني هاي پزشكي، يزدي، ص 365.

8 ر.ك: طب درقرآن، دكتر دياب و قرقوز، ص 18 - 19.

با سلام به شما دوست گرامی
سوالی که من از شما دارم این است که مسلمانان در طول هزار و اندی سال و تا قبل از کشف قانون فشار جوی این آیه را چگونه می فهیمده اند؟؟
اگر به همان چیزی می فهمیده اند که اکنون شما می گویید که حرف نادرستی است. نادرستی آن را هم می توان با مراجعه به تفاسیر قدیم و جدید و از شیعه و سنی فهمید.
http://www.altafsir.com/Tafasir.asp?tMadhNo=0&tTafsirNo=0&tSoraNo=1&tAyahNo=1&tDisplay=no&LanguageID=1
اگر هم به آن چیزی نمی فهمیده اند که شما می گویید پس این آیه را به گونه ای دیگر می فهمیده اند. حال که چنین است پس این آیه برای آن خیل بسیار از مسلمانان که قرنها قرآن را می خوانده اند فاقد نکته ای بکر و علمی بوده است. اگر قرآن واقعا می خواست آن چه را که شما می گویید بگوید زبانش الکن نبود. واضح و روشن می گفت. قرآن که کتاب چیستان نیست هز از گاهی با یک کشف علمی در دست به سراغش می رویم. چگونه است که این نکات علمی قرآن! را بعد از کشف توسط کفار می فهمیم؟؟ چگونه شد که مسلمانان در طول قرنها این نکته را از قرآن نفهمیدند و حال به یمن رشد و پیشرفت علم و سعی در علمی جلوه دادن قرآن چیزی را بر زبانش می گذاریم که خود نگفته است. نگفته است چون قرنها مفسران و علمای بزرگ این مطلب را از قرآن نفهمیده اند.حتی علامه طباطبایی که از مفسران متاخر و معاصر است نیز چنین مطلبی را از این آیه نفهمیده اند.
دوست من اگر قرار بر چنین تاویل های باشد که از هر اشاره ی ابرو و از هر زلف پریشانی می توان قوانین فیزیک استنباط کرد.
حال دوست دارم قبل از این که غربیان به حقیقتی علمی دست یابند به قرآن مراجعه کنید و حقیقتی علمی را در آن کشف کنید ان کنتم فاعلین.
بسم الله

زنده ی بیدار;3980 نوشت:
با سلام به شما دوست گرامی
سوالی که من از شما دارم این است که مسلمانان در طول هزار و اندی سال و تا قبل از کشف قانون فشار جوی این آیه را چگونه می فهیمده اند؟؟
اگر به همان چیزی می فهمیده اند که اکنون شما می گویید که حرف نادرستی است. نادرستی آن را هم می توان با مراجعه به تفاسیر قدیم و جدید و از شیعه و سنی فهمید.
http://www.altafsir.com/tafasir.asp?tmadhno=0&ttafsirno=0&tsorano=1&tayahno=1&tdisplay=no&languageid=1
اگر هم به آن چیزی نمی فهمیده اند که شما می گویید پس این آیه را به گونه ای دیگر می فهمیده اند. حال که چنین است پس این آیه برای آن خیل بسیار از مسلمانان که قرنها قرآن را می خوانده اند فاقد نکته ای بکر و علمی بوده است. اگر قرآن واقعا می خواست آن چه را که شما می گویید بگوید زبانش الکن نبود. واضح و روشن می گفت. قرآن که کتاب چیستان نیست هز از گاهی با یک کشف علمی در دست به سراغش می رویم. چگونه است که این نکات علمی قرآن! را بعد از کشف توسط کفار می فهمیم؟؟ چگونه شد که مسلمانان در طول قرنها این نکته را از قرآن نفهمیدند و حال به یمن رشد و پیشرفت علم و سعی در علمی جلوه دادن قرآن چیزی را بر زبانش می گذاریم که خود نگفته است. نگفته است چون قرنها مفسران و علمای بزرگ این مطلب را از قرآن نفهمیده اند.حتی علامه طباطبایی که از مفسران متاخر و معاصر است نیز چنین مطلبی را از این آیه نفهمیده اند.
دوست من اگر قرار بر چنین تاویل های باشد که از هر اشاره ی ابرو و از هر زلف پریشانی می توان قوانین فیزیک استنباط کرد.
حال دوست دارم قبل از این که غربیان به حقیقتی علمی دست یابند به قرآن مراجعه کنید و حقیقتی علمی را در آن کشف کنید ان کنتم فاعلین.
بسم الله

با سلام


یقینا شما هم با من هم عقیده اید که آیات قرآن کریم بنا به روایات متعدد دارای معانی زیادی هستند. ما نمی گوییم که مسلمانان گذشته این آیه را درک نکرده اند بلکه میگوییم با توجه به اعجاز قرآن کریم معانی تازه تری از این آیه برای ما روشن شده است که منافاتی با معانی سابق ندارد با توجه به اینکه معنی قرآن دارای بطون مختلف است(دقت)

برای روشنتر شدن مطلب مثالی مطرح میکنم: در روایات موجود است که با توجه به سطح آگاهیهای مردم آن زمان (که نقصی هم برای آنان نیست) از میکروب تعبییر به شیطان شده، حالا آیا ائمه اطهار شناختی به میکروب نداشته اند؟واضح است که آگاهی داشته اند اما با توجه به سطح آگاهی مردم اینگونه بیان نموده اند.در قرآن کریم هم مسائلی موجود است که در طول زمان حقایق آنها برای همه مردم (نه فقط مسلمانان )روشن خواهد شد حال ممکن است این حقایق را مسلمانان به دست بیاورند یا اینکه کفارو رشد سطح آگاهی انسانها در طول زمان نقصی برای قرآن نمی باشد .اما اینکه این مطلب (عدم وجود اکسیژن در آسمان) به ذهن مفسری خطور نکرده دلیل بر اشتباه بودن آن نیست.اگر اینگونه باشد هر مطلب جدید علمی را باید رد کنیم.


باسمه تعالی
با سلام
قرآن مجید ظواهر و باطن هایی دارد که هیچکدام دامنه آن محدود نیست و با پیشرفت علمی و معنوی ، دامنه ظواهر هم گسترش پیدا می کند.هر کس به اندازه ظرفیت علمی و معنوی خود می تواند از قرآن مجید استفاده کند.امام حسين علیه السلاممی فرمایند: كتاب خداى عز و جل داراى چهار چيز است: عبارت ظاهر، و اشاره، و لطايف، و حقايق. عبارت ظاهر براى عوام است و اشاره براى خواص و لطايف براى اوليا و حقايق براى انبيا.
بنابراین جای هیچ گونه اشکالی نیست که مردم در صدر اسلام از ظاهر آیه یک چیزی را بفهمند و مردم نسلهای بعدی با توجه به پیشرفت علمی معنای دقیقتری بفهمند.که این همان اعجاز این کتاب آسمانی است و باهیچ کلامی دیگر قابل قیاس نیست و مقایسه کردن آن با کلامهای دیگر مغالطه ای بس بزرگ است.

موضوع قفل شده است