شهیدی که با دو بال پرواز می کند چه کسی است؟
تبهای اولیه
[="blue"]جعفر بن ابیطالب، فرزندِ حضرت ابوطالب و برادرِ امیرالمؤمنین، یکى از بزرگترین و بهترین صحابه رسول خدا بود. جوانمردى که روایاتِ زیادى از رشادتها و از جان گذشتگیهاى او نقل شده است. در اینجا به برخى از آنها اشاره خواهیم کرد.
رسول خدا در موردِ جعفر فرمودهاند: انسانها از درختهاى مختلفى خلق شدهاند، ولى من و جعفر از یک درخت خلق شدهایم. همچنین بارها به جعفر مىفرمود: تو در خلقت و اخلاق، شبیه من هستى.
جعفر بن ابیطالب آنقدر در نزدِ رسول خدا عزیز بودند که از اولین کسانى بودند که او را به اسلام دعوت کردند. در سال ۵ بعثت که فشارها و شکنجههاى مشرکین نسبت به مسلمانان زیاد شده بود، رسول خدا دستورِ هجرتِ بعضى از مسلمانان را به حبشه دادند. به همین دلیل، جعفر بن ابیطالب به همراه تعداى از مسلمین، به سمتِ حبشه به راه افتادند.
اما قریش و بزرگانِ مکه، متوجه این ماجرا شدند و عمرو بن عاص را به سمتِ نجاشى، پادشاهِ حبشه فرستادند تا جعفر و همراهانش را برگرداند. در نزدِ نجاشى، مناظرهاى میانِ جعفر و عمرو بن عاص درگرفت که در نهایت منجر به این شد که جعفر و همراهانش در حبشه بمانند و عمرو بن عاص دست خالى به مکه باز گردد. نجاشى پادشاه حبشه، پنهانى اسلام آورد و این را وقتى همه فهمیدند که خبرِ درگذشتِ او به پیامبر رسید، و رسول خدا برایش از راهِ دور نماز خواند.
براى سالها، جعفر بن ابیطالب به همراهِ یارانش در حبشه ماندند و اسلام را ترویج و تبلیغ مىکردند.
اما چند سالى گذشت. رسول خدا به همراهِ مسلمانان در مدینه زندگى مىکردند و زمانِ جنگِ خیبر رسیده بود که خبرِ بازگشت جعفر به رسول خدا رسید. رسول خدا، ۱۲ قدم به استقبالِ جعفر رفتند و فرمودند: نمىدانم از فتحِ خیبر خوشحال باشم یا بازگشت جعفر. در این زمان بود که رسول خدا، نمازى را به جعفر تعلیم دادند که به نامِ[="red"] جعفر طیار [/]مشهور شد.
در سال ۶ هجرى، رسول خدا، جعفر را فرمانده لشکرى قرار داد که باید به سمتِ موته، از نواحى شام که تحتِ حکومتِ حاکمانِ قیصر بود، مىرفتند. در این جنگ، دستهاى جعفر قطع شد و به درجه شهادت رسید. رسول خدا پس از شنیدنِ خبرِ شهادت جعفر فرمودند: [="red"]خداوند به جعفر دو بال داده است که در بهشت پرواز کند. و از آن به بعد بود که جعفر بن ابیطالب، به جعفر طیار، مشهور شد.[/]
عبدالله بن جعفر، فرزندِ جعفر طیار، نقل مىکند که رسول خدا بعد از شهادت پدرم به خانه ما مىآمد و دست به سر و روى ما مىکِشید. آنگاه مىگریست و مىفرمود: جعفر به بهترین ثواب رسید. تا سه روز رسول خدا به خانه جعفر مىرفت و به همسرِ او، اسماء بن بنت عمیس مىفرمود: غم مخور که من ولى ایشان هستم در دنیا و آخرت.
آرى، و اینها فقط گوشهاى از عظمت و معرفتِ آن بزرگ مرد است.[/]
[="purple"]منبع:روات حدیث[/]