کدام بهتر است؟ گدایی یا دزدی؟

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کدام بهتر است؟ گدایی یا دزدی؟

سلام.

معلومه که هر دوتاش بده. اما ما منظورمان شرایط عادی نیست!

ما می خواهیم یک شرایط منحصر به فرد را در ذهن خود تصور کنیم:

فرض کنید که فردی در شرایط واقعاً اضطراری قرار گرفته است... نهایت اضطرار.

و باز فرض کنید که هیچ راه دیگری غیر از دو راه بالا برایش باقی نمانده است.

حال با این مفروضات، به نظر شما کدام راه مناسبتر است؟ چرا؟

نقل قول:
کدام بهتر است؟ گدایی یا دزدی؟

کدام بدتر است؟گدایی یا دزدی؟

نقل قول:
ما می خواهیم یک شرایط منحصر به فرد را در ذهن خود تصور کنیم

سوالت کنکوری شد:khaneh:

دزدی بدتره،میدونی چرا؟ چون حق الناسه
گدا پولو با رضایت خود مردم میگیره ولی دزدی نه
تجاوز به حقوق دیگرانه و ممکنه شخص مال باخته اون موقع کار مهم و واجبی با پولش داشته

یاقوت احمر;111228 نوشت:
سلام.

فرض کنید که فردی در شرایط واقعاً اضطراری قرار گرفته است... نهایت اضطرار.

[چرا؟[/b]

[="darkslategray"]نمی‌شه چون خدا همه‌جا همیشه در هر شرایطی هست پس راه سومی‌ همیشه هست اونم خداست[/]

یاقوت احمر;111228 نوشت:
حال با این مفروضات، به نظر شما کدام راه مناسبتر است؟ چرا؟

سلام
جوابش واضحه . دزدی حرام و گناه است اما گدایی در این شرایط هیچ منع شرعی ندارد حتی کراهت
موفق باشید

یاقوت احمر;111228 نوشت:
فرض کنید که فردی در شرایط واقعاً اضطراری قرار گرفته است... نهایت اضطرار. و باز فرض کنید که هیچ راه دیگری غیر از دو راه بالا برایش باقی نمانده است. حال با این مفروضات، به نظر شما کدام راه مناسبتر است؟ چرا؟


دوست گرامی فارق از جواب فقهی مسئله که جناب حامد عرضه داشتند ،این مفروض با عقیده یک مؤمن معتقد و با تقوا ناسازگار است . به آیات زیر توجه بفرمایید :

قال الله تعالی :
« و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لایحتسب » .
1

هر کس تقوا و پرهیزگاری پیشه می کند ( مراعات واجب و حرام الهی در حد علم و در حد قدرت ) خداوند برای او گشایش ایجاد می کند و رزق او را از جایی که گمان نمی کند میدهد .

در این خصوص برای یقین بیشتر می توانید به صورت میدانی از مؤمنین و تجارب آنان تحقیق نمایید .

و دیگر این که به قول دوستمان بعید است راه سومی در کار نباشد و مهمترین و نزدیک ترین راه هم خدای متعال است اگر از سویدای دل با حال اضطرار و انقطاع از غیر ، خدا را بخوانیم خداوند گشایش ایجاد می کند . چنان که قرآن می فرماید :
« امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السّوء ..» . 2


کیست که درمانه را زمانی که او را بخواند ، اجابت کند و گرفتاری را بر طرف سازد .

« و اذا سألک عبادی فانّی قریب اجیب دعوة الداع اذا دعان .. »
. 3
و زمانی که بندگانم سراغ مرا از تو می گیرند پس [ بگو که ] من نزدیک هستم و جواب می دهم دعای دعا کننده را آن زمان که بخواند .

پس نه راه دوم و نه سوم ، راه اول دعا و اتصال به رازق کل شیء ، خدای متعال است . اوست که مسبب الاسباب و سبب ساز حقیقی است .

رابطه ی اضطرار و احابت دعا
از آیه ی محل بحث می توان دریافت که برای اجابت دعا، تحقق دو شرط لازم است:
۱- انسان به حد اضطرار و درماندگی برسد« امن یجیب المضطر»
۲- انسان از تمام اسباب مادی ناامید بشود و با تمام وجود، فقط خدا را بخواند« اذا دعاه»
در این حالت، انسان ارتباط قوی و محکمی با خدا پیدا کرده و خداوند نیز دعای او را مستجاب و گرفتاری او را برطرف می کند.« و یکشف السوء»
اگر مریض است، عافیت خود را به دست می آورد. اگر گرفتارست، رهایی می یابد.اگر فقیر است، بی نیاز می شود.اگر از گناهش پشیمان است، توبه اش پذیرفته می شود.اگر هراسناک است، امنیت به دست می آورد.

پی نوشت :
1 - سوره ی نمل آیه ی 62 .
2 - سوره ی طلاق آیه ی 2 و 3 .
3 - سوره ی بقره آیه ی 186 .

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

برای طرح این سؤال یک مصداق دارم .

اگر شما به دکتر مراجعه کنید و دکتر به شما بگوید یک غده در جمجمه ی شما وجود دارد وباید آن را عمل کنیم وخارج نماییم.
ومن دو راه را پیشنهاد می کنم یا شما را بیهوش کنم وغده را خارج کنم که خطرناک است واحتمال فوت می رود .
یا شما را همینطوری روی تخت بخوابانم وبا اره برقی جمجمه ی شما را بشکافم وغده را خارج کنم. اولین واکنش شما چیست؟

معمولا" باید با انگیزه ای قوی از دکتر راه سومی را مطالبه کنید .
که هم خطر وهم درد آن کمتر باشد

اگر هم بگویند فعلا" چنین راهی امکان ندارد .شما فورا" به ذهنتان خطور میکند که پس این همه استعداد چرا فعالیت نمی کند .

خوب همین مطلب را در غالب این سؤال قرار دهید ونتیجه بگیرید .

........................................................................... حق یارتان :roz:......................................................................................

یاقوت احمر;111228 نوشت:
سلام. معلومه که هر دوتاش بده. اما ما منظورمان شرایط عادی نیست! ما می خواهیم یک شرایط منحصر به فرد را در ذهن خود تصور کنیم: فرض کنید که فردی در شرایط واقعاً اضطراری قرار گرفته است... نهایت اضطرار. و باز فرض کنید که هیچ راه دیگری غیر از دو راه بالا برایش باقی نمانده است. حال با این مفروضات، به نظر شما کدام راه مناسبتر است؟ چرا؟

با سلام خدمت جناب یاقوت احمر گرانقدر

در فرض سئوال باید عرض کنم که اگر شخصی واقعا در نهایت اضطرار باشد مثلا از تشنگی در حال مرگ است و جز دزدی راه دیگری برای بدست آوردن آب ندارد ، سرقت آب از دیگری به حد رفع ضرورت ، شرعا مجاز است اما اگر راه دیگری مانند گدایی دارد طبیعی است که گدایی مقدم بر دزدی است که عملی حرام و گناه است .

موفق و مؤید باشید

اگه واقعا مضطر شده، بره پیش یکی از مومن ها مشکلش رو باز کنه.
دزدی که کاملا حرام هست.
گدایی هم چون آبروی مومن رو می بره اگه حرام نباشه هم به هیچ وجه مومن نباید فکرش رو بکنه.

راه سوم که به نظر من معقول تر هست، بره تو یکی از مسجدها شرایطش رو به بزرگ مسجد بگه، اونا هم بین دو نماز پول جمع کنند بدن. سه چهار تا مسجد اینجوری بره مشکلش رو می تونه حل کنه. البته ما با شرط اضطرار گفتیم.

خدا نزدیک تر از اون چیزی هست که فکر می کنیم. فقط دقت کنیم که خدا مشکلات رو با اسباب حل می کنه.

از اون جايي كه دين اسلام به شرف وعزت وآبروي مسلمانها خيلي توجه داره گدايي كار درستي نيس چون عزت مومن زير سوال ميره تا جايي كه ما ميدونيم روش اهل بيت در مورد سائلي كه به آنها مراجعه ميكردن چي بوده اين نشان دهنده شان بالاي مومن است قضيه دزدي هم كه معلومه حرام....
ولي درشرايط اضطرار درخواست از يك فرد مورد اطمينان. اسمش رو هم گدايي نميذارن...

سلام به همگی.

فعلاً دوستان دیگه هم نظراتشون رو بدهند. از راهنمایی کارشناسان محترم هم کاملاً استفاده می کنیم.

بنده کمی فرضهای مسأله را روشنتر کنم:

akiani22;111364 نوشت:
بره پیش یکی از مومن ها مشکلش رو باز کنه.

اگر «امکان عملی» رفتن نزد چنین شخص مومنی وجود داشته باشد، که دیگر منطقاً اضطرار به نهایت حد خود نمی رسد و راهها منحصر در دو مسیر « دزدی / گدایی » نمی شود. ما حالتی را فرض کرده ایم که اضطرار به نهایت حد خود رسیده و غیر از دو راه مذکور، هیچ راه سومی به نظر نمی رسد.

در فرض سئوال ما، منظور از دزدی یا گدایی، دزدی یا گدایی در حد تأمین نیاز است. چون شخص فرضی ما، در « اضطرار » قرار گرفته و مقدار هر کدام از دو عمل (دزدی - گدایی) برای او به قدر ی که از حالت اضطرار خارج شود، کفایت میکند. تازه به دلیل مسایل دینی، در فرض دزدی، بعداً هر گاه بتواند، مال آن شخص را (بدون اعلام به او) تأمین و جبران می نماید. (بدیهی است که در فرض گدایی، جبران مال اخذ شده، موضوعیت ندارد).

سلیم;111247 نوشت:

دوست گرامی فارق از جواب فقهی مسئله که جناب حامد عرضه داشتند ،این مفروض با عقیده یک مؤمن معتقد و با تقوا ناسازگار است . به آیات زیر توجه بفرمایید :

قال الله تعالی :
« و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لایحتسب » . 1

هر کس تقوا و پرهیزگاری پیشه می کند ( مراعات واجب و حرام الهی در حد علم و در حد قدرت ) خداوند برای او گشایش ایجاد می کند و رزق او را از جایی که گمان نمی کند میدهد .
در این خصوص برای یقین بیشتر می توانید به صورت میدانی از مؤمنین و تجارب آنان تحقیق نمایید .

و دیگر این که به قول دوستمان بعید است راه سومی در کار نباشد و مهمترین و نزدیک ترین راه هم خدای متعال است اگر از سویدای دل با حال اضطرار و انقطاع از غیر ، خدا را بخوانیم خداوند گشایش ایجاد می کند . چنان که قرآن می فرماید :
« امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السّوء ..» . 2
کیست که درمانه را زمانی که او را بخواند ، اجابت کند و گرفتاری را بر طرف سازد .

« و اذا سألک عبادی فانّی قریب اجیب دعوة الداع اذا دعان .. » . 3
و زمانی که بندگانم سراغ مرا از تو می گیرند پس [ بگو که ] من نزدیک هستم و جواب می دهم دعای دعا کننده را آن زمان که بخواند .

پس نه راه دوم و نه سوم ، راه اول دعا و اتصال به رازق کل شیء ، خدای متعال است . اوست که مسبب الاسباب و سبب ساز حقیقی است .

رابطه ی اضطرار و احابت دعا
از آیه ی محل بحث می توان دریافت که برای اجابت دعا، تحقق دو شرط لازم است:
۱- انسان به حد اضطرار و درماندگی برسد« امن یجیب المضطر»
۲- انسان از تمام اسباب مادی ناامید بشود و با تمام وجود، فقط خدا را بخواند« اذا دعاه»
در این حالت، انسان ارتباط قوی و محکمی با خدا پیدا کرده و خداوند نیز دعای او را مستجاب و گرفتاری او را برطرف می کند.« و یکشف السوء»
اگر مریض است، عافیت خود را به دست می آورد. اگر گرفتارست، رهایی می یابد.اگر فقیر است، بی نیاز می شود.اگر از گناهش پشیمان است، توبه اش پذیرفته می شود.اگر هراسناک است، امنیت به دست می آورد.

پی نوشت :
1 - سوره ی نمل آیه ی 62 .
2 - سوره ی طلاق آیه ی 2 و 3 .
3 - سوره ی بقره آیه ی 186 .


تصور بفرمائید که ما فرض محال کرده ایم. فرض محال، محال نیست. قرآن هم فرض محال کرده است: لو کان فیهما آلهة الا الله لفسدتا...

دوستانی که هر دوی این عمل ها را حرام می دانند:
بله. در حالت عادی، هر دو عمل فوق حرام است. اما در حالت نهایت اضطرار،.... این دو عمل بر خیلی از اعمال دیگر که * خلاف اخلاق * هستند یا شغلهای حرامی هستند، الویت بی قید و شرط دارد. پس این دو عمل بد ، در صدر عملهای بد قرار نمی گیرند و بر خیلی از « عملهای بد » شرافت دارند.

یاقوت احمر;111430 نوشت:
مال آن شخص را (بدون اعلام به او) تأمین و جبران می نماید. (بدیهی است که در فرض گدایی، جبران مال اخذ شده، موضوعیت ندارد).

سلام

خوب این شخص فکر کنم

در راه مانده یا نیازمند باشد که می تواند به مسلمانان رجوع کرده و کمک بخواهد

یا هزار کار حلال دیگر انجام دهد

نه گدایی کند و نه دزدی:Gig::Gol:

mkk1369;111435 نوشت:
می تواند به مسلمانان رجوع کرده و کمک بخواهد یا هزار کار حلال دیگر انجام دهد

دوستان لطفاً به مفروضات مسأله توجه کنند:
یاقوت احمر;111228 نوشت:
و باز فرض کنید که هیچ راه دیگری غیر از دو راه بالا برایش باقی نمانده است.

در پست قبلی ام، جواب چنین راه حلهایی را داده بودم.

یاقوت احمر;111445 نوشت:
در پست قبلی ام، جواب چنین راه حلهایی را داده بودم.

سلام

ببخشید

اما اگر نیاز مند باشد

در حد نیازش می تواند از مردم کمک بخواهد

چه طور گدایی کند اما کمک نخواهد؟

تازه اگر این ایراد به این فرض وارد نباشد

گدایی خیلی بهتر از دزدی است

برود گدایی کند

حالا کجا گدایی کند مهم است

یکی به درگاه خدا نیاز اش را می برد

بی شک خدا کمک اش می کند

اگر جلوی مردم گدایی کند

عزت نفس خود را پایین آورده است

کاشکی می گفتید فرض در کجا اتفاق می افتد

توی خیابان؟

در خانه ؟

کجا؟:Gol:

mkk1369;111454 نوشت:
چه طور گدایی کند اما کمک نخواهد؟

گرچه هدف من بررسی جواب مسأله در فرضهای داده شده بود، نه بحث دیگری؛ اما جواب این سئوالتان را می دهم:
کمک خواستن، از افراد متدین یا محترم صورت می گیرد که نیاز آدم را برطرف می کنند. اما گدایی ، کمکی خواستنی است که از هر فردی قابل دریافت است و میزان آن هم در هر بار انجام ، آنقدر کم است که نه تنها نیاز را رفع نمی کند، بلکه اصلاً به حساب هم نیاید و فقط در صورت تکرار، به حدی می رسد که نیاز را رفع کند.
mkk1369;111454 نوشت:
کاشکی می گفتید فرض در کجا اتفاق می افتد
در ذهن ما.
ما قبل از اینکه بتوانیم در جامعه ، زندگی عملی کنیم، باید اول بتوانیم در ذهن خودمان، تکلیف مسایل را در حالتهای مختلف مشخص کنیم تا « علم » لازم جهت « زندگی عملی درست » را داشته باشیم.

یاقوت احمر;111458 نوشت:
اما گدایی ، کمکی خواستنی است که از هر فردی قابل دریافت است و میزان آن هم در هر بار انجام ، آنقدر کم است که نه تنها نیاز را رفع نمی کند، بلکه اصلاً به حساب هم نیاید و فقط در صورت تکرار، به حدی می رسد که نیاز را رفع کند.

سلام

گدایی از هر کس؟

آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟

یاقوت احمر;111458 نوشت:
در ذهن ما. ما قبل از اینکه بتوانیم در جامعه ، زندگی عملی کنیم، باید اول بتوانیم در ذهن خودمان، تکلیف مسایل در حالتهای مختلف مشخص کنیم.


هر فرضی که در ذهن شکل می گیرد جایی نیز لازم است باشد

چرا ؟

چون شرط زمان و مکان در احکام فرق دارد
(فکر کنم این موضوع را بدانید)

:Gol:

دوست عزیز، چرا اینقدر استشکال می کنید؟

سئوال ساده ای پرسیدم... هدف خاصی هم دارم.

تصور چند « فرض » که کار سختی نیست. این فرضها هم فرضهای غیر قابل تصوری نیستند.

لطفاً هر چقدر هم این فرضها به نظرتان غیر واقعی و غیر دینی و .... بیایند ، آنها را در ذهن تصور کنید و آنگاه پاسخ سئوال این تاپیک را بدهید. کار سختی است؟

جایی در وبلاگم ضمن بیان مطلبی درباره اهمیت نقش زن در خانواده، با بیان یک استدلال، نوشته بودم: « محور خانواده ، زن است ». شخصی پیام داده بود: « چرا می گویید زن ، محور است؟ "امام زمان (عج)" محور است ».
جواب دادم: دوست عزیز. اگر در کلاس آموزش میکانیک خودرو، استادی بگوید: محور حرکت پیستون ، فلان قسمت است؛ شما باز هم می گویید: نه خیر. محور حرکتش امام زمان (عج) است؟!
طبیعی است که آن استاد، بحث میکانیکی می کند نه بحث دینی یا فلسفی.

بله. خدا هست و لا موثر فی الوجود الا الله. و همه عالم جنود خداست و لا یعلم جنود ربک الا هو. و ألیس الله بکاف عبده؟ و لا حول و لا قوة الا بالله. و من یتق الله یجعل له مخرجاً و یرزقه من حیث لا یحتسب.

کدام مسلمان زاده است که اینها را قبول نداشته باشد؟

اما ما در اینجا درباره اینها بحث نمی کنیم. سئوالی پرسیده ام و هدفی دارم. دوستان در اصل سئوال استشکال نکنند. اشکال گرفتن از اصل سئوال و فرضهای آن ، ما را به هیچ جا نمیرساند.

فکر کنید فرد مفروض سئوال ، آدم عامی بی سوادی است که هیچ قرآن نخوانده و مطالبی را که درباره خدا و ... فرمودید نمی داند. اما به هر حال مسلمان است.

سلام علیکم جمیعا

هر فعلی که انسان را ذلیل کند و شانش را پائین بیاورد به شکلی که بواسطه آن ذلت نفس شخص از کارهای زشت و زننده ابائی نداشته باشد نیز حرام است.
این عمل عزت نفس ( نه خودبزر بینی و غرور ) را از بین میبرد.

لذا گدائی هم چنان تفاوت زیادی با دزدی ندارد.

یاحق

برخی از دوستان در نظرات خود به « کرامت انسان » اشاره فرمودند
بله. کلید سئوال ، همین است.
اسلام در شرایط اضطرار فوق العاده ، که هیچ راه دیگری غیر از دزدی وجود نداشته باشد، اجازه دزدی به قدر نیاز، را می دهد اما به هیچ وجه اجازه گدایی کردن را نمی دهد. زیرا فرد با گدایی کردن، کرامت خود را از دست می دهد و فردی که کرامتش از بین رفت، دیگر هیچ ابایی از ارتکاب هیچ کار سویی ندارد. در حالیکه خیلی از احکام اسلام برای حفظ کرامت انسانی است و اسلام به هیچ وجه و در هیچ شرایطی نمی پذیرد که کرامت انسان مورد خدشه قرار بگیرد.
اگر دقت کنیم می بینیم که این دزدی در این شرایط کاملاً خاص، غیر از آن دزدی است که در شرایط غیر اضطرار فوق العاده یا در شرایطی که غیر از دزدی، راه دیگری هم موجود باشد صورت بگیرد یا فرد به جهت سودجویی و خودداری از کار کردن انجام دهد. آن دزدی ایی که در دین ما به شدت از آن نهی شده ، دزدی اخیر است.
هدفم از ایجاد این تاپیک ، بیان تأکید اسلام بر « کرامت انسان » بود. تأکید تا حدی که در شرایط کاملاً خاص ، اجازه دزدی را می دهد اما اجازه گدایی را خیر.
چه شد که این مطلب را برای بیان تأکید اسلام بر کرامت انسان انتخاب کردم؟
عمویم برایم تعریف می کرد که: زمانی پدربزرگم دچار فقر شدید شد. یکی از همسایگان که نزد او آمده بود برای پدربزرگم تعریف کرد که: من هم زمانی دچار فقر شدید شده بودم و هیچ راهی نداشتم. با روحانی مسجد از فقر شدید خودم صحبت کردم. روحانی گفت: «اسلام در چنین شرایطی اجازه دزدی به قدر نیاز را می دهد». من هم چند بار انجام دادم...(خوشبختانه کار پدربزرگ من تا آنجا نکشید).

یاقوت احمر;112228 نوشت:
بله. کلید سئوال ، همین است. اسلام در شرایط اضطرار فوق العاده ، که هیچ راه دیگری غیر از دزدی وجود نداشته باشد، اجازه دزدی به قدر نیاز، را می دهد اما به هیچ وجه اجازه گدایی کردن را نمی دهد. زیرا فرد با گدایی کردن، کرامت خود را از دست می دهد و فردی که کرامتش از بین رفت، دیگر هیچ ابایی از ارتکاب هیچ کار سویی ندارد. در حالیکه خیلی از احکام اسلام برای حفظ کرامت انسانی است و اسلام به هیچ وجه و در هیچ شرایطی نمی پذیرد که کرامت انسان مورد خدشه قرار بگیرد.

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

یکی از عمده ترین تفاوت انسان با سایر مخلوقات کرامت ذاتی اوست

هر انسانی در هر مرحله ای از مراتب انسانیت کرامت را به عنوان خمیر مایه ی هستی اش تلقی میکند.

اما همانطور که دوست بزرگوار اشاره کرده اند هرگاه این کرامت به دلیلی زخم بخورد خیلی زود عفونی شده و انسان در تب وتاب تاثیر این عفونت به بیماری عادت بر ذلت دچار میشود . اصولا" عوامل آلوده کننده ی انسان توسط شیطان در نظرش عادی وحتی گاها" شیرین نیز جلوه میکند .

به نظر بنده اگر دزدی گناه است گدایی میتواند از آن گناهش بیشتر باشد . زیرا دزد به دیگران خیانت میکند .اما گدا به خود ودیگران توأما" خیانت میکند . زیرا به خود ودیگران دروغ میگوید

ودیگر اینکه انسانها معمولا" در این زمان که اگاهی (کاذبشان) بیشتر شده اضطرار را برای خود میتراشند . اما برای رسیدن به مقصود از کوتاهترین وسهل ترین راه حتی اگر غیر شرعی باشد !!!! در حال حاضر کدام عالم اضطرار را معنا میکند که به گونه ای مورد انتقاد و وقوع افراد قرار نگیرد ؟ معنای اضطرار در این عصر یعنی چه؟معلولان و ناتوانان جامعه در زیر چتر حمایتیهای مختلف قرار دارند . افرادی هم که توان حرکت دارند و میتوانند افعالشان را کنترل کنند از شستن راه پله تا کارگر شهرداری شدن وتا نظافت چی و نگهبان و.... کار هست که مجبور به دزدی و گدایی نشوند . به هر حال این مسئله در حال حاضر توجیحی ندارد .

........................................................................ حق یارتان :roz:......................................................................................

یاقوت احمر;112228 نوشت:
اسلام در شرایط اضطرار فوق العاده


سلام

اضطرار

اضطرار یعنی چی ؟

یعنی تلاش نکردن برای رسیدن به راهی حلال؟

یاقوت احمر;112228 نوشت:
کرامت خود را از دست می دهد و فردی که کرامتش از بین رفت، دیگر هیچ ابایی از ارتکاب هیچ

کار سویی ندارد

فرقی که بین گدایی و ابراز نیاز هست
باید مشخص شود

فکر کنم گدایی به کاری می گویند که ادم توانایی به دست آوردن مالی را داشته باشد تلاشی برایش نکند

اما نیاز در شرایط اضطرار و دست تنگی برای مدتی محدود تاآنکه حقوقی بدست اورد(درامد کسب کند)

که وارد بحث قرض و احکامش می شود

و اما در مورد دزدی

دزدی نیز احکامی و حدی دارد که نیاز است کارشناسان بخش احکام به شرح آن بپردازند تا حد اش مشخص شود

منظور از حد تا چه مقدار تصرف حکم دزدی جاری نمی شود(البته در صورت وجود)

دزدی مالی را بدون اذن صاحبش بر می داریم و مال حرام است!!!

و مال حرام اثرات بدی در انسان می گذارد

و گدایی کراهت دارد

(یا شاید حکم دیگری نیز باشد از کارشناسان احکام دعوت نمایید)

با توجه به تعریفی که اینجانب از ابراز نیاز و گدایی کردم

در شرایط اضطرار ابراز نیاز کردن خیلی بهتر از دزدی است!!

هر چند کرامت ات زیر سوال برود

زیرا دزدی حق الناس است

البته در هنگامی که شرایط اضطرار پایان یافت ابراز نیاز نیز پایان باید بیابد!!:ok::Gol:

سلام.
دوستان ، ما یک بحث مجرد و کاملاً ذهنی کردیم. بنده که عرض کردم « شرایط کاملاً خاصی را تصور می کنیم ».
قبول دارم که شرایطی که در این بحث تصویر شده ، در عرصه واقعیت شاید هرگز اتفاق نیفتد. زمان ما با زمان گذشته تفاوت بسیار دارد. شاید در زمانهای قبل چنین اضطراری قابل وقوع بوده ، اما اکنون احتمال وقوع آن ( نه اینکه کاملا صفر باشد اما ) در حد صفر است.
بله. اگر کسی فکر کرد دچار اضطرار شدید شده ، و خواست دزدی به قدر نیاز انجام دهد، عقلاً و شرعاً باید دو کار انجام دهد:
1- همه راههای ممکنه حلال را دقیقاً بررسی کند. شاید در گوشه ای راهی پیدا کرد.
2- با علمای دینی مشورت کند.
ما بدون مشورت با علمای دینی و اجازه آنها هیچ کاری نباید بکنیم.

در خاطره ای هم که بیان کردم، فرد مورد نظر از یک روحانی اجازه این کار را داشت.

اگر دوستان بخواهند معنای اضطرار و ملاکهای آن را بررسی کنند، این بحث دیگری است که باید مستقلاً به آن پرداخته شود و ملاکهای آن هر چه باشد، سخن قبلی بنده را نقض نمی کند. چون بنده اصل قضیه را بیان کردم بدون بحث در ملاکهایش. و اینکه ملاکها چه باید باشند، فرع بر اصل قضیه است.

یاقوت احمر;112267 نوشت:
در خاطره ای هم که بیان کردم، فرد مورد نظر از یک روحانی اجازه این کار را داشت.

سلام علیکم جمیعا

جناب یاقوت احمر روحانی خدا نیست و حساب انسان با خدای عز و جل است.

شما در طرح مباحث دینی نباید معما طرح کنید. تا به این شکل برای یک فعل حرام و حق الناس مجوز شرعی صادر شود.

اسلام نه مجوز ازدواج با اطفال را میدهد نه مجوز دزدی یا گدائی . تنها 1 مجوز - توکل .

برای در راه مانده و فقیر خداوند توکل را مجاز دانسته و برای دیگران اینها را.

نيکي، (تنها) اين نيست که (به هنگام نماز،) روي خود را به سوي مشرق و (يا) مغرب کنيد؛ (و تمام گفتگوي شما، در باره قبله و تغيير آن باشد؛ و همه وقت خود را مصروف آن سازيد؛) بلکه نيکي (و نيکوکار) کسي است که به خدا، و روز رستاخيز ، و فرشتگان، و کتاب (آسماني)، و پيامبران، ايمان آورده؛ و مال (خود) را، با همه علاقه‌اي که به آن دارد، به خويشاوندان و يتيمان و مسکينان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان، انفاق مي‌کند؛ نماز را برپا مي‌دارد و زکات را مي‌پردازد؛ و (همچنين) کساني که به عهد خود -به هنگامي که عهد بستند-وفا مي‌کنند؛ و در برابر محروميتها و بيماريها و در ميدان جنگ، استقامت به خرج مي‌دهند؛ اينها کساني هستند که راست مي‌گويند؛ و (گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است؛) و اينها هستند پرهيزکاران!(البقرة/177)

در این مثال شما یک روحانی مجاب شده که یک معمای شرعی را پاسخ دهد !! این که دین داری نیست .

فساد در یک جامعه رشد نمیکند مگر دوری از احکام الهی و صدور احکام اینچنینی .

یاحق

bina88;112299 نوشت:
جناب یاقوت احمر روحانی خدا نیست و حساب انسان با خدای عز و جل است.
روحانی خدا نیست. اما لطفاٌ آدرس خدا یا شماره همراهش را بدهید تا من حساب و کتابهایم را با خود خدا هماهنگ کنم....

یا للعجب!
دوست عزیز، اگر من « حکم » خدا را از « روحانیون » نگیرم، از کی بگیرم؟؟؟!!!
(البته نه هر روحانی).

bina88;112299 نوشت:
به این شکل برای یک فعل حرام و حق الناس مجوز شرعی صادر شود.

در شرایط بسیار خاص و استثنایی و نادر مد نظر بود، نه مطلق فعل.
:Moteajeb!:ما لهولاء القوم لا یکادون یفقهون حدیثاً. :Moteajeb!:

موضوع قفل شده است