امام جواد عليه السلام و خطاى فقيهان شهر

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
امام جواد عليه السلام و خطاى فقيهان شهر

با سلام

قافله ى زائران بيت الله الحرام آهنگ شهر مكه و مدينه داشت ، مسافران با قلبى سرشار از شادى و عشق ، راه ها را طى كرده ، لحظه شمارى مى كردند تا هر چه زودتر به كعبه ى مقصود برسند، آهنگ پر سوز و گداز زنگ هاى شتران ، دشتها و ريگ زارها را پشت سر مى گذاشت و كاروانيان در انديشه سير و گذر از رنج ها و سختى هاى راه بودند، ناگهان صداى ناآشنايى آرامش ‍ كاروانيان را بر هم زده و در يك لحظه خود را در محاصره ى گروهى نقاب دار و مسلح مشاهده كردند، آنان گروهى سارق ، دزد و راه زن بودند.
دزدان افراد كاروان را با تهديد و ارعاب ، به پذيرش خواسته هاى خويش ‍ وادار نموده ، و در يك چشم بر هم زدن ، همه ى اموالشان را به غارت بردند.
كاروانيان با دل هاى مملو از غم و اندوه و بدون توشه و اسباب سفر، به نزديك ترين مكان امن در راه پناه بردند؛ خبر دزدان راه زن به سرعت در ميان مردم منتشر شد و به دربار معتصم - خليفه عباسى - نيز رسيد، وى پس از شنيدن اين خبر، دستور داد تا نامه اى به فرماندار آن شهر كه نماينده ى وى بود، بنويسند متن نامه از اين قرار بود:
هر چه سريع تر جنايتكاران را دستگير و به سزاى اعمالشان برسان ، در غير اين صورت دستور خواهم داد تا هشتاد ضربه تازيانه بر بدن تو بزنند، و در همان مكانى كه مسافران مورد هجوم قرار گرفتند، به دار آويخته شوى .
فرماندار پس از دريافت نامه ى خليفه ، به شدت مضطرب شد و براى نجات جان خود دستور داد تا ماءموران همه جا را كنترل ، و تمام قوا و نيروهاى موجود را براى دستگيرى مجرمان به كار گيرند.
فرماندار در اين ماءموريت پيروز شد، و همه ى سارقان را دستگير كرده ، روانه زندان ساخت و سپس نامه اى به خليفه نوشت و از وى كسب تكليف نمود.

معتصم دستور داد تا همه فقيهان و دانشمندان شهر را احضار كنند، مجلس ‍ جهت بررسى مساله از نظر حكم شرعى آماده شد، امام جواد عليه السلام نيز از جمله ى مدعوان بود.
گفتند: قرآن كريم در آيه 33 سوره ى مباركه ى مائده وظيفه را مشخص و معين نموده است ، چنانكه فرمود: اءنَّما جزوءا الّذين يحاربون الله و رسوله و يسعون فى الاءرض فسادًا اءن يقتلوا اءو يصلّبوا اءو تقطّع ايديهم و اءرجلهم مّن خلف اءو ينفوا من الارض ذلك لهم خزىٌ فى الدنيا و لهم فى الاخرة عذاب عظيم1
ترجمه : (سزاى كسانى كه با(دوستداران ) خدا و پيامبر او مى جنگند و در زمين به فساد مى كوشند، جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت يكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند. اين رسوايى آنان در دنياست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت )).
خداوند متعال قطاع الطريق و دزدان و افرادى كه راه را بر كاروان هاى زيارتى و غير آن مى بندند و معترض جان و مال يا ناموس آنان مى شوند را در حكم كسانى قرارشان مى دهد كه به جنگ خدا و رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم اقدام مى نمايند و از مصاديق مفسد فى الارض محسوبشان مى كند، و جزاى مفسدان فى الارض ، بر اساس نوع جرم مختلف و متفاوت است . كشته شدن ، به دار آويختن ، بريدن دست چپ و پاى راست ، بريدن دست راست و پاى چپ و يا تبعيد و نفى بلد.
و حالا جناب خليفه هر حكمى را كه خواست مى تواند آن را انتخاب و اجرا نمايد.
معتصم عباسى متوجه امام جواد عليه السلام شد و گفت : شما در اين موضوع چه راى و نظرى را موافق با سنت و احكام الهى مى دانيد؟
امام فرمود: فقيهان حاضر، نظرات خويش را بيان كردند و شخص خليفه خود مى داند كه چه رايى را بپذيرد.
معتصم گفت : دوست دارم نظر و راى شما را بشنوم و بدانم .
فرمود: قابل توجه است كه فقيهان شهر در حكم مسئله ى مورد نظر، دچار اشتباه شده و بى راهه رفتند، آنچه كه در صدور حكم شرعى آنان بايد مورد توجه قرار گيرد، كيفيت جرم آنان است ، زيرا صورت هاى متعددى در چگونگى ارتكاب جرم قابل تصور است .

(بيان موضوع و صورت هاى مسئله )
1- چنان چه فقط راه را بسته باشند و مرتكب قتل و سرقت اموال نشده باشند، حكم آنان زندانى شدن است و بس .
2- چنان چه مرتكب قتل نفس شده و انسانى را كشته باشند، بايد قصاص و كشته شوند.
3- چنانچه چه انسانى را كشته و اموال او را نيز به غارت برده باشد، حكم آنان بريده شدن دست راست و پاى چپ و يادست چپ يا پاى راست مى باشد.
معتصم فرمايشات امام را در نامه اى نوشت ، و براى فرماندار و نماينده ى خويش فرستاد، و دستور داد تا حكم صادره ى امام جواد عليه السلام را اجرا كند2 .

1- المائده : 5/33.
2- تفسير عياشى : 1/314، ح 91. تفسير برهان : 1/467، ح 16. بحار الانوار: 76/197، ح 13. وسايل الشيعه : 28/311، ح 34838. حلية الابرار: 4/579، ح 1. تفسير صافى : 2/32، 5/237.

موضوع قفل شده است