★★★دلايل مشكلات و سختيهاي دوستان خدا★★★

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
★★★دلايل مشكلات و سختيهاي دوستان خدا★★★

محبت دنيا سررشته تمام گناهان است و كليد تمام بديهاست و سبب تباه شدن هر خوبى باشد» چرا كه اگر ناز و نعمت ، غنى و ثروت و صحت و سلامت و امنيت و رفاهيّت، در انسان جمع شد، كم دلى است كه به دنيا محبت و علاقه پيدا نكند و بتواند خود را از فسادها و امراض نفسانيه حفظ كند. خداوند به واسطه محبت و عنايتى كه به اولياء و مؤمنين دارد آنها را مبتلا فرمايد تا محبت و وابستگي آنها را به دنيا كاهش دهد.

چرا خداوند هر كسي را كه دوست بدارد سختي ميدهد؟
گاهي اوقات در اطرافمان انسان هاي بسيار مؤمن را مي بينيم كه اتفاقات سخت و گاه دردناك برايشان مي افتد عزيزان خود را از دست مي دهند، دچار بيماري هاي سخت ميشوند و خلاصه به طرق مختلف در رنج هستند و با اين حال شكرگزار و راضي به نظر مي رسند وقتي به دليل اين امور مي پردازيم فرضيات مختلفي ذهن ما را به خود مشغول ميدارد مثلا اينكه ممكن است تاوان گناهي را مي دهند،دارند امتحان مي شوند و هزار و يك اما و اگر ديگر در مسير مقايسه هاي خود ممكن است به اين نتيجه برسيم كه در طول تاريخ شاهد ابتلائات و سختي هاي زايدالوصف اولياء خدا بوده ايم آيا آنها هم گناهي كرده بودند؟
رسيدن به حكمت آزمايش ها و ابتلائات افراد عادي چون ما كه خوب و بدمان در هم پيچيده چندان سخت نيست اما دليل ابتلائات بندگان خوب خدا چيست ؟
امام صادق عليه السلام در اين باره مي فرمايند: «إنّ عظيم الأجر لمع عظيم البلاء و ما أحبّ اللّه قوما إلا ابتلاهم.»؛ همانا اجر و پاداش بزرگ با امتحان و آزمايش بزرگ همراه است، خداوند قومى را دوست ندارد مگر آنكه او را مورد آزمايش قرار ميدهد. (بحار الأنوار ، ج‏64، ص: 207 )
و يا در روايت ديگري فرموده اند :« إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَاداً فِي الْأَرْضِ مِنْ خَالِصِ عِبَادِهِ مَا يُنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ- تُحْفَةً إِلَى الْأَرْضِ إِلَّا صَرَفَهَا عَنْهُمْ إِلَى غَيْرِهِمْ وَ لَا بَلِيَّةً إِلَّا صَرَفَهَا إِلَيْهِم‏ »( الكافي، ج‏2، ص: 253 )
«بدرستى كه براى خداوند در زمين، بندگان خالصى است كه از آسمان تحفه‏اى نازل نمى‏شود مگر آنكه آن را از ايشان منصرف سازد، و به غير ايشان متوجّه كند. و هيچ بلايى را نازل نمى‏كند مگر آنكه به آنها متوجّه گرداند.(همان مصدر، همان باب، ح 5)

انواع بلاء
«بلاء» به معني اختبار و امتحان است، و در امور خوب و بد به كار برده مي شود. به طور كلي مي توان گفت بلاء آنيست كه حق جلّ جلاله به وسيله آن بندگان خود را امتحان مي نمايد، چه از قبيل امراض و اسقام و فقر و ذلت و ادبار دنيا باشد، و يا در مقابل آنها، كثرت جاه و اقتدار و مال و منال و رياست و عزت و عظمت باشد .(چهل‏حديث ص : 236)

بررسي علت ابتلاء دوستان خدا
در متون ديني در خصوص علت اينكه چرا خداوند دوستان خود را دچار ابتلائات و آزمايش هاي گوناگون مي نمايد دلايل مختلفي مطرح گرديده است كه در اينجا به برخي از آنها اشاره مي نمائيم

اول : دست يابي دوستان خدا به درجات و پاداش هاي عظيم الهي :
همانگونه كه مي دانيم « نابرده رنج گنج ميسر نمي شود»؛ دوستان خدا نيز زماني مي توانند به پاداش هاي عظيم الهي دست يابند كه در امتحانات الهي موفق گردند و هرچه اين امتحان ها بيشتر باشد مراتب دوستان خدا بالاتر رفته و پاداش بيشتري دريافت مي نمايند از همين رو در روايات آمده كه براي مومنين درجاتى است كه به آنها نايل نشوند مگر با بليات و امراض و آلام به همين دليل نيز خداوند دوستان خود را به امتحانات بيشتري دچار مي نمايد تا آنها به درجات عاليه نائل گرديده و اجر بيشتري دريافت نمايند از همين رو امام صادق عليه السلام فرموده اند: «إنّ عظيم الأجر لمع عظيم البلاء و ما أحبّ اللّه قوما إلا ابتلاهم؛ همانا اجر و پاداش بزرگ با امتحان و آزمايش بزرگ همراه است، خداوند قومى را دوست ندارد مگر آنكه او را مورد آزمايش قرار ميدهد.( بحار الأنوار ، ج‏64، ص: 207 )
حضرت صادق عليه السلام، مي فرمايد: قال‏إنّه ليكون للعبد منزلة عند اللّه، فما ينالها إلا بإحدى الخصلتين: إمّا بذهاب ماله، أو ببليّة في جسده ؛ «همانا چنين است: هر آينه مى‏باشد از براى بنده درجه‏اى پيش خدا، پس نمى‏رسد به آن مگر به دو خصلت: يا به رفتن مالش، يا به بليه در جسم او.» ( بحار الأنوار ، ج‏64، ص: 216)
و به همين دليل است كه در روايات ما از امام صادق عليه السلام نقل گرديده: «إنّ أشدّ النّاس بلاء الأنبياء، ثمّ الّذين يلونهم، ثمّ الأمثل فالأمثل.»( بحار الأنوار ، ج‏64، ص: 200 ) «شديدترين مردم از جهت امتحان و آزمايش، انبياء هستند، سپس كسانى كه به انبياء نزديك مى‏باشند، و بعد از ايشان هر كه در رتبه بالاتر است.

دوم : كاستن محبت دنيا در دل دوستان خدا :
همانگونه كه پيامبر خدا فرموده اند: «حُبُّ الدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ وَ مِفْتَاحُ كُلِّ سَيِّئَةٍ وَ سَبَبُ إِحْبَاطِ كُلِّ حَسَنَة؛ محبت دنيا سررشته تمام گناهان است و كليد تمام بديهاست و سبب تباه شدن هر خوبى باشد» چرا كه اگر ناز و نعمت ، غنى و ثروت و صحت و سلامت و امنيت و رفاهيّت، در انسان جمع شد، كم دلى است كه به دنيا محبت و علاقه پيدا نكند و بتواند خود را از فسادها و امراض نفسانيه حفظ كند. خداوند - تبارك و تعالى - به واسطه محبت و عنايتى كه به اولياء و مؤمنين دارد آنها را مبتلا فرمايد تا محبت و وابستگي آنها را به دنيا كاهش داده و آنها را از گرفتار شدن به خطاها و مفاسد در امان بدارد. (شرح ‏حديث ‏جنود عقل ‏و جهل، ص 174 )
حضرت باقر عليه السلام فرمايد: «همانا خداى تعالى هر آينه تفقد كند مؤمن را به بلا چنانچه تفقد كند مردى عيال خود را به هديه از سفر. و هر آينه پرهيز دهد او را از دنيا، چنانچه پرهيز دهد طبيب مريض را». (اصول كافى ج 2، ص 259،)

سوم : دنيا دار ثواب و عقاب حق تعالى نيست : ‏
يكي ديگر از علت هايي كه در روايات به آن اشاره گرديده آن است كه :« و ذلك أنّ اللّه لم يجعل الدّنيا ثوابا لمؤمن و لا عقوبة لكافر.» از همين رو جهت اينكه مؤمن در اين عالم مبتلا به بليّات شود آن است كه خداى تعالى قرار نداده اين دنيا را ثواب براى مؤمنى و نه سزا براى كافرى. (بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏64، ص: 222 )
عالم دنيا به جهت نقص و ظرفيت هاي پاييني كه دارد نه محلي است كه ثواب حق تعالي به طور كامل شامل افراد شود و نه محل عذاب و عقاب الهي است لذا خداوند متعال اين دنيا را بهشت كافران قرار داده است در روايتي آمده: «كافر نزد خدا خوار و پست است بدان حد كه اگر دنيا را با هر چه در آن است از خداوند بخواهد به او مى‏دهد».( اصول كافى، ج 2،
«كتاب ايمان و كفر»، «باب شدة ابتلا المؤمن»، حديث28)
بلاها، گرفتاري‌ها، نعمت‌ها و نقمت‌ها براي عقل و شعور انسان‌ها اين حقيقت را معلوم مي‌كند كه اختيار همه چيز به دست ديگري است و مالك و صاحب اختيار واقعي، اوست، كه همه چيز را به اراده خود تغيير داده و مردم را در شرايط گوناگون و دگرگون قرار مي‌دهد. كسي كه ثابت و تغيير ناپذير است اما همه تحولات به اراده اوست. پس خداوند، خلق را به نيكي‌ها و نعمت‌ها و ناخوشي‌ها و نقمت‌ها مبتلا مي‌كند تا به سوي او بازگردند و گوهر عبوديت را در خود كشف كنند و مورد بهره‌برداري قرار دهند: « و بَلوناهُم باِلحَسَنات وَ السَيئِاتِ لَعَلَّهُم يرجِعون» ؛ آنان را با نيكي‌ها و تلخي‌ها مبتلا مي‌كنيم تا به سوي ما باز گردند.( سوره اعراف آيه861 )
البته دگرگوني اوضاع و احوال و خوشي‌ها و ناخوشي‌ها نيمي از دايره ابتلا و آزمون الهي است و نيم ديگر، تكاليفي است كه در شريعت مشخص شده و فرد موظف است در اين تحولات به آن تكاليف عمل كند و تنها در اين صورت، از آزمون الهي، دست در دست توفيق، بيرون خواهد آمد.

شرايط ابتلاء :
خداوند حكيم براي ابتلاء و آزمودن مردم معيارهايي دارد و با ملاحظه شرايط هر كس او را مبتلا مي‌سازد و مي‌آزمايد اكنون با توجه به آموزه‌هاي كلام الله برخي از اين شرايط را برمي‌شماريم
1- درجه ايمان : خداوند مؤمنان را به حسب ايمانشان مي‌آزمايد و به ابتلائات دچار مي‌سازد . امام صادق (عليه‌السلام) فرمودند:«اِنَّماالمُومِنُ بِمَنزِلَةِ كَفَّةِ الميزانِ كُلَّما زِيدَ فِي ايمانِه زِيدَ في بَلائهِ» ؛ مؤمن مانند كفه ترازوست كه هر چه ايمانش افزايش يابد [براي حفظ تعادل] بلا و گرفتاريش بيشتر مي شود.( محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج 67)

2- محبت بندگان به خدا: يكي ديگر از شاخص‌هاي ايمان محبت الهي است: « وَالَّذينَ آمَنوا اَشد حُباً للهِ.» (كساني كه ايمان آوردند محبت بسياري به خدا دارند.) (سوره بقره آيه 561 ) پس خداوند آنان را به آزمون‌هاي دشواري مي‌آزمايد و عرصه‌هايي را كه ديگران تاب ايستادگي و ياراي مقاومت ندارند، به آنها مي سپارد: «يا ايها الَذينَ آمَنوا مَن يرتَدَّ مِنكُم عَن دينِه فَسَوفَ يأتي اللهَ بِقَومٍ يحِبُّهم وَ يحِبَُّونَه ... يجاهِدونَ فِي سَبيل اللهِ وَ لا يخافونَ لومةُ لائمٍ»؛ اي كساني كه ايمان آورديد، اگر كسي از شما از دينش روي گرداند پس خداوند گروهي را مي آورد كه دوستشان دارد و آنان هم دوستدار او هستند ... در راه خدا جهاد مي كنند و از سرزنش ملامت كنندگان نمي هراسند.(سوره مائده آيه 15)
3- محبت الهي به بندگان: از آيه 54 سوره مائده دو معيار براي ابتلائات و گرفتاري‌هاي مؤمنان بر مي‌آيد؛ يكي حب الهي مؤمنان «يحِبّونَه» و ديگر محبت خداوند نسبت به آنها «يحِبُّهُم». يعني هر چه خداوند بنده‌اي را بيشتر دوست داشته باشد، او را بيشتر به رنج‌هاي دنيا مبتلا مي‌سازد تا گنج و گوهر عبوديتش ناب‌تر و گرانبها‌تر شود. زيرا امام صادق (عليه‌السلام) فرمودند: «اِنَّ عَظيمَ الاَجرِ لَمَع عظيمِ البَلاء و ما اَحَبََّ اللهُ قَوماً اِلاّ إبتلاهُم.» (همانا پاداش بزرگ و ارجمند با رنج و زحمت بيشتر است و خداوند گروهي را دوست ندارد، مگر اينكه آنان را به بلا گرفتار سازد.) آن امام عزيز به سدير فرمود: به راستي هنگامي كه خداوند بنده‌اي را دوست بدارد او را غرق بلا مي كند و همانا ما و شما شيعيان، اي سدير، با بلا شب را به صبح و روز را به شب مي رسانيم.)( كافي، ج 2، ص 253، حديث)
با نگاهي به ايات بالا معلوم مي‌شود كه احسان، توبه، طهارت، تقوا، قسط، توكل، جهاد و صبر كه همگي شاخص‌هاي عملي ايمان‌اند ، معيار محبت خداوند به بندگان شمرده شده است. بنابراين مي‌توان گفت كه چهارمين معيار يا شرط در شدت ابتلا مؤمن به همان معيار دوم كه اعمال نيكو بود، باز مي‌گردد.


4- اخلاص: آخرين معياري كه مي‌توان در اينجا برشمرد اخلاص است. به ويژه در ابتلاي مؤمنان به جهل و دشمني كافران، قرآن كريم مي‌فرمايد : « فَادعوه مُخلِصينَ لَه الدّينَ الحَمدُ للهِ رَبِّ العالمينَ قُل اِنّي نُهيتُ اَن اَعبُدَ الذّينَ تَدعونَ مِن دونِ اللهِ ... » ؛ پس او را خالصانه بخوانيد. همه ستايش‌ها براي او است. بگو با تاكيد كه من از بندگي هر كس غير خداوند يكتا كه مي‌خوانيد، باز داشته شده‌ام. (سوره غافر آيه 56 و 66)
فرآوري: محمدي
بخش قرآن تبيان
منابع : پايگاه حوزه ،وبلاگ آموزه

هر که در این بزم مقرب تر است،
جام بلا بیشترش می دهند.

یک مثال جالب براتون بزنم:
اگر قطره‏ اى چاى روى شيشه عينك شما بريزد، فوراً آن را پاك مى ‏كنيد.

امّا اگر قطره‏ اى چاى روى لباس شما بچكد، صبر مى‏ كنيد تا به منزل برويد و لباس خود را عوض كنيد.

و اگر قطره ‏اى روى فرش زير پاى شما بچكد، آن را رها مى ‏كنيد تا مثلاً شب عيد به قالى شويى ببريد.

خداوند نيز با هركس به گونه‏ اى رفتار مى ‏نمايد و بر اساس شفّافيّت يا تيرگى روحش، كيفر او را به تاخير مى ‏اندازد.
پس با دقت مراقب اعمال خود باشیم.

یا زهرا


با سلام و ادب:Gol:

با تشکر از دوستان خوب و خصوصاً جناب سید محمد

اصولاً عمده مشکلات ما، به باورها و تصورات غلط ما برمی گردد، ما تصور می کنیم دنیا محل تفریح و خوشگذرانی و رفاه است. لذا می گوییم: چرا سختی؟ چرا مشکلات؟ و چرا رفاه نیست؟

مانند اینکه کسی در سالن غذاخوری نشسته و اعتراض می کند چرا اینجا دوش ندارد؟؟ غافل از اینکه آنجا حمام نیست. ما نیز باید باور کنیم که دنیا برای انسان، خوابگاه، عشرتکده و آخور نیست بلکه میدان رشد و تعالی و به فعلیت رساندن استعدادهاست. انسان باید در این میدان با سختی ها و مشکلات مبارزه کند تا به رشد و کمال و سعادت ابدی برسد.

قرآن می فرماید: "اخذناهم بالبأساء و الضراء لعلهم یضرعون" (انعام/48) سختی و فشارها بر ای توجه دادن به انسان است.

در قالب مثال: تا چوب عود را نسوزانید، بوی عطرش بلند نمی شود و تا شمع بوسیله اتش نسوزد روشنائی نمی بخشد. سختی ها وسیلۀ غرور زدائی و درک فقر و نیازمندی انسان به منبع غنی و لم یزلی خداوند است.

همانگونه که لاستیک های ماشین به تنظیم باد، موتور ماشین به سرویس بموقع و تعویض روغن نیاز دارد تا از خطرات بزرگ تصادفات و سقوط در حین رانندگی جلوگیری کنند حوادث تلخ و مشکلات زندگی نیز انسان را متعادل و تنظیم می کند، غفلت و غرور و تکبر را از بین می برد تا در اثر انها دچار سقوط و هلاکت ابدی نشود.

بعلاوه تلخی ها انسان را به فکر و تلاش واداشته، عزم و اهتمام انسان را راسخ تر نموده و سرچشمۀ انواع ابتکارات و اختراعات و پیشرفت ها می شود.

موفق باشید ...:Gol:

منبع: تمثیلات، محسن قرائتی، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، با تغییر و تصرف.

موضوع قفل شده است