جمع بندی زندگینامه شیخ صدوق

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
زندگینامه شیخ صدوق

ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق (ابن بابویه) نزد اساتید زیادی از جمله پدرش شاگردی کرد و ادب و فقه را فرا گرفت .
پدرش، ابو الحسن علی بن حسین بن موسی قمی، نیز از فقهای
شیعه بود که با حسین بن روح، نائب سوم امام زمان، نیز ملاقات داشت. او به دعای امام زمان صاحب سه فرزند شد که محمد (شیخ صدوق) بزرگترین آنها بود.
شیخ صدوق برای ملاقات با ابو عبدالله نعمت رقیب به
بلخ رفت و کتاب «من لا یحضره الفقیه» را به نام او نوشت. شیخ در اواخر عمر در شهر ری زندگی می کرد که تحت سیطره آل بویه بود و «رکن الدوله» و وزیر او، «صاحب ابن عباد»، او را بسیار گرامی می‌داشتند .
ابن بابویه به سال 381 هجری قمری در ری در گذشت و در همان جا مدفون گشت. مزار او تاکنون باقی مانده است.
از کتاب‌های اوست:«من لایحضره الفقیه»، «علل الشرایع»، «ثواب الاعمال»، «کتاب الخصال»، «کتاب الاعتقادات»، «عیون اخبار الرضا» و «کتاب التوحید».

ولادت:

محمد بن علـى بن بابویه قمى معروف به ابـن بابـویه و شیخ صدوق، از مفاخر فقهاى دنیاى شیعه و محـدث عالـى مقام در نیمه دوم سده چهارم هجرى است.
بعد از سـال 305 هـ . ق، که نـایب دوم امام زمـان علیه‌السلام از دنیا رفت، شیخ اجل
حسین بـن روح نوبختى به عنوان نایب سـوم امام علیه‌السلام بیـن شیعیان و حضرت گردید. على بـن بابـویه قمى پدر شیخ صدوق که از علماى قـم بـود، وارد بغداد شد، و چون تا آن زمان صاحب فرزنـدى نشـده بـود، و از ایـن نظر رنج مـى برد لذا فرصت را مغتنم شمرد، و ضمن نامه اى به حسین بـن روح نوبختى، از او تقاضا نمـود که در حیـن شرفیابـى به محضر آقا امام زمان علیه‌السلام نامه او را به آن حضرت تقدیم نماید.
وى در آن نامه اشتیاق خود را به داشتـن پسرى ابراز کرده بـود، و جواب امام زمان علیه‌السلام هـم به او رسید که ما براى تو
دعا کردیـم و عنقریب خـداوند پسرى و یا پسرانـى فقیه و پاک سرشت به تـو خواهد داد.
به ایـن ترتیب عنایت الهى شامل حال وى شده و دعاى حضرت حجت علیه‌السلام به سـال 311 هـ. ق بـا تـولـد شیخ صـدوق تحقق یافت. اسنـاد ایـن روایت معتبـر است، چنـانچه شیخ صـدوق خـود در کتـاب گرانقدرش کمال الدین آورده است. و
شیخ طـوسـى در کتـاب غیبت صفحه 195 ایـن حـدیث را آ ورده است. همچنین ایـن حدیث را دانشمند رجال شناس شیخ نجاشى در کتاب خـود صفحه 184 نقل کرده است.


تحصیلات:

او در روزگار جـوانى پـس از فرا گرفتـن علـوم مقـدماتـى، علـم حـدیث و فقه را از مفاخـر فقها و محدثیـن قـم همچون پدرش على بن بابویه و محمد بن حسـن بـن ولید، پیشواى فقهاى قم، احمد بن على بن ابراهیم قمى، حسیـن بـن ادریس قمى و دیگران آموخت و چون در روزگار سلاطیـن شیعى آل بویه به سر مـى برده و آنها بر قسمت اعظم دنیاى اسلام تسلط داشتنـد به منظور دیـدار مشایخ دیگـر در سایر نقاط شیعه نشیـن، و سیـر و سیاحت به مسافرت دور و درازى همت گماشت.
شیخ صدوق در سال 347 هـ . ق، در رى از ابو الحسن محمد بـن احمد بن علـى اسدى معروف به ابـن جراده بردعى حدیث فراگرفت و در سال 352 هـ . ق، در نیشـابـور ازمحضر علماى آن سـامـان استماع حـدیث نموده مانند: ابـو علـى حسیـن بـن احمد بیهقـى، عبـد الرحمـن محمد بـن عبدوس و همچنیـن در
مرو از افرادى همچون ابـو الحسن محمد بن على بن فقیه و ابو یوسف رافع بـن عبدالله به اخذ حـدیث تـوفیق یافت که در کـوفه، مکه، بغداد، بلخ و سـرخـس استماع حدیث داشته است.
در سال 347 هـ . ق، به تقاضاى رکـن الدوله دیلمى در رى، اقـامت و به رهبـرى علمـى و مذهبـى شیعیـان عصر پـرداخته است.
شخصیت علمى و معنـوى او چنان بـود که فقها و دانشمندان
شیعه هر جا به نام وى مى رسیـدند از وى با بهتـریـن عبارات یاد مـى کردنـد چنانچه فقیه عظیـم الشأنى همچون بحر العلوم او را (رئیس محدثیـن) خوانده است.

اساتید:

استادان شیخ صدوق را نمى تـوان شمرد، ولى دانشمند محقق مرحوم شیخ عبـدالرحیـم ربانـى شیرازى 252 تـن از آنها را نام برده است که گـروهـى از آنها در زمـره مشـاهیـر بـوده و عبـارتند از:
1 ـ پدرش على بن بابویه قمى
2 ـ محمد بن حسن ولید قمى
3 ـ احمد بن على بن ابراهیم قمى
4 ـ على بن محمد قزوینى
5 ـ جعفر بن محمد بن شاذان
6 ـ جعفر بن محمد بن قولویه قمى
7 ـ على بن احمد بن مهریار
8 ـ ابو الحسن خیوطى
9 ـ ابـو جعفـر محمـد بـن علـى بن اسـود
10 ـ ابـو جعفـر محمـد بـن یعقـوب کلینـى
11 ـ احمـد بـن زیـاد بـن جعفـر همـدانى
12 ـ علـى بن احمد بن عبدالله قرقى
13 ـ محمد بن ابراهیم لیثى
14 ـ ابراهیم بن اسحاق طالقانى
15 ـ محمد بن قاسم جرجانى
16 ـ حسین بن ابراهیم مکتبى

شاگردان:

1 ـ شیخ مفید
2 ـ محمد بن محمد بن نعمان
3 ـ حسین بن عبدالله
4 ـ هارون بن موسى تلعکبرى
5 ـ بـرادرش حسیـن بـن علـى بـن بـابـویه قمـى
6 ـ بـرادر زاده اش حسـن بـن حسیـن بـن بـابـویه قمـى
7 ـ حسـن بـن محمـد قمـى (مـؤلف تـاریخ قـم)
8 ـ علـى بـن احمـد بـن عبـاس نجـاشـى (پـدر نجـاشـى)
9 ـ علم الهدى (سید مرتضى)
10 ـ سیـد ابـو البـرکـات علـى بـن حسیـن جـوزى
11 ـ ابوالقاسم على خزاز
12 ـ محمد بن سلیمان حمرانى

تألیفات:

شیخ طـوسـى نـوشته است که شیخ صـدوق 300 جلـد کتاب تألیف کرده است، و در فهرست خـود 40 کتاب و شیخ نجاشى 189 کتاب از وى نام برده انـد. بـراى نمـونه چنـد اثـر او را نام مـى بـریـم:
1 ـ من لا یحضره الفقیه
2 ـ کمال الدین و اتمام النعمه
3 ـ کتاب امالى
4 ـ کتاب صفات شیعه
5 ـ کتـاب عیـون الاخبـار امـام رضا علیه‌السلام
6 ـ کتاب مصادقه الاخوان
7 ـ کتاب خصال
8 ـ کتاب علل الشرایع
9 ـ کتاب توحید
10 ـ کتاب اثبات ولایت على علیه‌السلام
11 ـ کتاب معرفت
12 ـ کتاب مدینه العلم
13 ـ کتاب مقنع در فقه
14 ـ کتاب معانى الاخبار
15 ـ کتاب مشیخته الفقیه
16 ـ کتاب عیون الاخبار

گفتاربزرگان:

ـ شیخ الطایفه محمد بـن حسـن طوسى متوفى به سال 460 هـ . ق، که با یک واسطه، شاگرد شیخ صـدوق بـود، از ایشان به ایـن گـونه یاد مى کند: ابو جعفر محمد بن على بن حسین بـن بابویه قمى، دانشمندى جلیل القدر، بزرگوار، حافظ احادیث بوده و در حفظ و کثرت علـم و حـدیث در میان علماى قـم همانندى براى او دیده نشـده است و قریب به سیصد جلد کتاب دارد.
ـ نـابغه بزرگ و فقیه سنت شکـن، مشهور به محمـد بـن ادریـس حلـى متـوفـى به سـال 598 هـ . ق، در کتـاب گـرانقـدر «سـرایـر» مـى فرماید: «دانشمند مـوثق بزرگـوار، متخصص اخبار، ناقد آثار، عالم به رجال، حافظ بزرگ حدیث، استاد و پیشواى ما شیخ محمد بـن بابویه است.
ـ ابـن شهر آشـوب او را مبـارز قمـى نـامیـده است.
ـ علامه حلـى از وى مانند نجاشى یاد مـى کند که نجاشـى وى را وجه الطایفه نامیده است.
ـ فخر المحققیـن فرزند برومند علامه حلـى از وى به شیخ امام نام مى برد.
در میـان فقهاى بزرگ به ذکـر گفتـار علامه بحـر العلـوم اکتفا مى کنیم که مى نویسد:
ابو جعفر محمـد بن علـى بن حسیـن بن مـوسـى بـن بابـویه قمـى پیشوایى از پیشـوایان شیعه و ستونـى از استـوانه هاى شریعت است. او رئیـس محدثین و در آنچه از ائمه صادقیـن نقل کرده راستگوست. وى با دعاى امام زمان علیه‌السلام متـولد شـد و از ایـن راه به فضیلت و افتخارى بزرگ نایل گشت».

شخصیت علمى‏ و اساتید شیخ صدوق

ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه قمی که بعدها به شیخ صدوق معروف گردید دارای استعدادی عجیب و نبوغی سرشار بوده که از همان اوایل کودکی در شهر مقدس قم به تحصیل علم و فراگیری احادیث معصومین علیهم السلام مشغول گردید ایشان بیش از بیست سال از دوران پر برکت حیات پدر را درک نموده و در این مدت از محضر پدر و سایر علماى قم مانند محمد بن حسن بن احمد بن ولید، حمزة بن محمد بن احمد بن جعفر بن محمد بن زید بن على علیه‏السلام، ابو الحسن محمد بن قاسم، ابو محمد قاسم بن محمد ‌استرآبادى‏، ابو محمد عبدوس بن على بن عباس گرگانى‏ و محمد بن على استرآبادى‏ کسب علم و حکمت کرد. تا جائیکه از بزرگترین شخصیت‏هاى جهان اسلام و از برجسته‏ترین چهره‏هاى درخشان علم و فضیلت گردید. شیخ صدوق در نوجوانی مدارج علمی را طی کرده و از همان نوجوانی تألیفات خود را آغاز نمود در عهد جوانی آنچنان وزین و عالم شده بود که اهالی قم پیشوایی او را پذیرفتند، تا جائیکه ایشان در سن 22 یا 23 سالگى پس از در گذشت پدر بزرگوارش وظیفه سنگین نشر احادیث آل محمد صلى الله علیهم اجمعین و هدایت امت را عهده دار گردید که این آغازگر دوران جدیدى از زندگى وی گردید. ایشان که نزدیک به عصر ائمه علیهم‏السلام مى‏زیسته، با جمع‏آورى روایات اهلبیت علیهم‏السلام و تالیف کتاب‏هاى نفیس و با ارزش، خدمات ارزنده و کم‏نظیرى به عالم اسلام و تشیع کرد. شیخ طوسى در معرفى شخصیت علمى‏ شیخ صدوق مى‏گوید:
«او دانشمندى جلیل القدر و حافظ احادیث بود. از احوال رجال، کاملا آگاه و در سلسله احادیث، نقادى عالى مقام به شمار مى‏آمد. بین بزرگان قم، از نظر حفظ احادیث و کثرت معلومات مثل و مانندی نداشت و در حدود سیصد اثر تالیفى از خود به یادگار گذاشته است.»
رجالى کبیر،
نجاشى نیز چنین مى‏نویسد:
«ابو جعفر (شیخ صدوق) ساکن رى، فقیه و چهره برجسته شیعه در خراسان است، او به بغداد نیز وارد شد و با این که در سن جوانى بود همه بزرگان شیعه از او استماع حدیث مى‏کردند.» و علامه بحرانى چنین تصریح مى‌کند:
«جمعى از اصحاب ما، از جمله علامه در «مختلف»، شهید در «شرح ارشاد» و سید محقق داماد،
روایات مرسله صدوق را صحیح مى‏دانند و به آنها عمل مى کنند؛ زیرا همان گونه که روایات مرسله ابن ابى عمیر پذیرفته شده، روایات مرسله صدوق هم مورد قبول واقع شده است.»

ایشان از حشر و نشرهایی که با آل بویه داشته نهایت استفاده‌ها را برد، بویژه در آن زمان که در جهان اسلام مذاهب چهار گانه اهل سنت میدان دار بودند، شیخ صدوق با استفاده از موقعیت ایجاده شده توسط صاحب بن عباد نه تنها خدمات فراوانی به جهان اسلام کرد بلکه پایه مکتب تشیع و تبلیغ را بیش از پیش محکم و استوار نمود.

وفات:

شیخ ابو جعفر محمد بـن بابـویه قمـى معروف به شیخ صـدوق پـس از هفتاد و چند سال زندگانى پرافتخار و انجام مسافرتهاى طـولانـى و تصنیف 300 جلـد کتـاب بـا ارزش، سـرانجام در سال 381 هـ . ق، در شهر رى چشـم از جهان فـرو بست و آرامگاهـش امروز در شهر رى به نام ابـن بابویه مشهور و زیارتگاه مردم مسلمان است.

پرسش:
شخصیت و زندگی شیخ صدوق را به طور اجمال توضیح دهید؟

پاسخ:
در مورد تولد شیخ صدوق نقل شده که پدر شیخ صدوق نامه‌اى به امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف)نوشت و با واسطه به حسين بن روح رساندتا اين نامه را به حضرت برساند. پس از سه روز خبر رسید که حضرت(علیه السلام) براى ابن بابويه دعا کرد و فرمود در آينده نزديک خداوند به او فرزندى خواهد داد که منشاء برکات زيادى خواهد شد.(1)
شیخ طوسی در کتاب غيبت، درباره تولد صدوق چنين نگاشته است:
بسيار از بزرگان قم نقل کرده‌اند که على بن حسين بن بابويه با دخترعموى خود ازدواج کرد ولى از وى صاحب فرزند نشد. نامه‌اى به حسین بن روح نوشت که از حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) بخواهد تا براى او دعا کند که خداوند به او فرزند عطا فرمايد از حضرت جواب آمد که از اين همسر صاحب فرزند نمى‌شوى ولى بزودى با کنیزی ديلمى ازدواج خواهى کرد که خداوند از او دو فرزند قفیه به تو خواهد داد.(2)
به ایـن ترتیب عنایت الهى شامل حال وى شده و دعاى حضرت حجت (علیه‌السلام) به سـال 306ه.ق متولد شد.
ایشان به زودی توانست یکی از علمای بزرگ زمان خود شود. آوازه‌ی علمی ایشان باعث شد تا در سال 347 هـ.ق، به تقاضاى رکـن الدوله دیلمى (یکی از امرای آل بویه) در رى، اقـامت و به رهبـرى علمـى و مذهبـى شیعیـان عصربپـردازد.(3)
در منابع متعددی از مناظرات این عالم بزرگ شیعی در مجلس رکن الدوله با ملحدین و مخالفین مذهب شیعه یاد شده است.
ثمره علمی شیخ صدوق، 300 کتاب بود، هنگام‌ حضور ایشان در شهری به نام ایلاق‌، حدود سال‌ 368ق‌ به‌ گفته خودش‌ بالغ‌ بر 245 تألیف‌ داشته‌ است‌.(4)که همه آنها به دست ما نرسیده است. نجاشی در فهرست خویش حدود 200 اثر وی را می‌آورد که در شاخه‌های مختلف علوم دینی و همه آنها ارزشمندند و از زمان تألیف تاکنون مورد استفاده علماء بوده است،(4) البته بسیاری از آثار او به دست ما نرسیده استکمال الدین، علل الشرایع، عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، المقنع از جمله آنهاست. معروفترین و مهترین کتاب ایشان«من لایحضره الفقیه» است که یکی از کتب اربعه شیعه به شمار می آید.
ایشان در سال381ق با بیش از هفتاد سال سن درگذشت و در این مکان دفن شد. پس از مدتی این مکان به محلی زراعی تبدیل شد اما در زمان فتحعلی شاه قاجار در سال1238 هجری سیل عظیمی تمامی اراضی مزروعی را فراگرفت که بر اثر آن سردابی ظاهر شد و در آن جسدی را مشاهده کردند که تمام اعضای بدن آن سالم و تازه بوده و با صورتی نیکو آرمیده بود! ایشان ناخنهای یک دست را گرفته و ناخن دست دیگر را نگرفته بود. بدن چنان سالم و تازه بود که چنین به نظر می‌آمد که تازه از حمام بیرون آمده است و فقط رشته‌های نخ پوسیده کفن که از هم گسسته شده بود در اطراف جسد بر روی خاک ریخته بود!
با تفحص و بررسی‌های انجام شده در سرداب، متوجه لوح و سنگ قبری می‌شوند که بر روی آن چنین نوشته شده است:

هذا المرقد العالم الکامل المحدث، ثقة المحدثین، صدوق الطایفه، ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی.
سرانجام فتحعلی شاه دستور می دهد تا بقعه ای زیبا بر سر مزار ایشان ساخته شود.(5)

منابع:
1. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، نجف، 1350ق، ج3، ص154
2. شیخ طوسی‌، محمد، الغیبة، با مقدمه آقابزرگ‌ تهرانی‌، نجف‌، 1323ق‌، ص188
3.شوشتری‌، قاضی‌ نورالله‌، مجالس‌ المؤمنین‌، تهران‌، 1375ق‌، ج2، ص325
4.شیخ صدوق، محمد، من‌ لایحضره‌ الفقیه‌، به‌ کوشش‌ حسن‌ موسوی‌ خرسان‌، بیروت‌، 1401ق‌، ج1، ص2-3
5.خوانساری، روضات الجنات، ، اسماعیلیان قم، بی تا، ج 6 ص 140؛ تنکابنی، قصص العلماء،، اسلامیه، تهران، 1364ش، ص 396

موضوع قفل شده است