روزه و تحلیل هزینه و منفعت(تحلیل روان شناختی)
تبهای اولیه
قسمت اول
یکی از فنون شناختی، فن تحلیل هزینه و منفعت است. در این شیوه فرد روزه دار از ابعاد احساسی، تجسمی، رفتاری، شناختی و ... با فهرستی از فوائد و هزینههای روزهداریش که در کتب دینی، تحقیقات، تجارب دینی و... آمده روبرو میشود. و با بررسی سودها و هزینههای این عمل انگیزه برای عمل یا ترک آن پیدا میکند. حال به تحلیل منافع و هزینههای این عمل عبادی میپردازیم تا ببینیم هزینههای روزه داری میچربد یا فوائد آن.
الف) منافع روزه داری:
1. سلامت جسمانی: در طب قدیم روزه اهمیت خاصی داشته فیثاغورث و بقراط برخی از امراض را با روزه معالجعه میکردند، حارث بن کلده طبیب معروف زمان بعثت رسول اکرم (ص) روزه را تنها راه معالجة امراض میدانست و ابنسینا فصلی از کتاب قانون را به مداوا و معالجه با روزه اختصاص داده است. دکتر هربرت. م . شلتون در کتاب خوب به نام «روزه میتواند زندگیات را نجات دهد» که از طرف انجمن عمومی روش طبیعی تندرستی در آمریکا منتشر شده است عقیده دارد که با روزه درمانی میتوان بسیاری از بیماریها را از جمله چاقی، میگرن، آلرژی، فشار خون، گرسنگی کاذب، کولیت (عفونت رودة بزرگ)، بزرگی غدة پروستات، خشکی مفاصل و بافتها، سرما خوردگی، زخم معده، بیماریهای پوستی، برخی نازاییها، سنگ صفرا، بیماریهای جنسی مثل سوزاک، آرترتیسیت و ... را درمان کرد. در این کتاب روزهدرمانی به عنوان یک عمل جراحی بدون چاقو معرفی شده است. دکتر الکسیس کارل فیزیولوژیست و محقق فرانسوی میگوید: در روزه داری با تلاش، تعفل و تملک نفس میتوان تعادل اعمال بدن را حفظ کرد. همه به طور طبیعی تمایل به اطفاء قرایز نفسانی دارند ولی وقتی این تمایلات کاملا برآورده شد به انحطاط میگراید. بنابراین باید به گرسنگی و کاهش خواب و غرایز جنسی و ... عادت کرد و بر نفس مسلط شد. مسلماً افراط در خواب و خوراک از کمبود آن زیانبخشتر است و با امساک میتوان هماهنگی بین اعمال بدنی و روانی ایجاد نمود.
روزه قبل از اینکه جنبة درمانی داشته باشد، از بعد پیشگیری قابل توجه است. پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند؛ صومو تصحوا؛ روزه بگیرید تا سالم بمانید. ایشان معده را منبع و سرچشمة همة دردها و پرهیز و خودداری را بهترین داروها و روزهداری را باعث تنظیف رودهها و تلطیف گوشت میدانند. حضرت علی روزه گرفتن را یکی از بهترین اسباب سلامتی میدانند. الصیام احد الصحتین؛ روزه باعث ترمیم و پاکسازی خون میشود. و هیچ داروی تلخی این اثر را ندارد. کل ارگانیسم، شروع به پاکسازی عمیق میکند و تحریکات عصبی به مرور قطع میشود و بدن بیشتر استراحت میکند. اصولا با چند روزی روزه گرفتن کافی است که خون و لنف را از وجود سموم پاک کنیم. سلولهای تنبل و باد کرده و بیمار به سرعت دفع و ترمیم میشوند، سلولهای زنده و سالم ساخته میشوند و جایگزین سلولهای فرسوده میگردند و شخص احساس جوانی میکند. روزه زمینة رشد بسیاری از بیماری را محو میکند به همین جهت متخصصان گفتهاند، روزه بهترین و مطمئنترین راه برای برقراری سلامتی است و تأکید دارند که این تمرین جزء سبک زندگی گردند.
2. سلامت روحی روانی؛ فوائد روانشناختی روزه در بعد عاطفی، رفتاری، تجسمی، احساسی، زیستی، بینفردی قابل توجه است. روایات متعددی نقش روزه در سلامت روانی را چنین بیان کردهاند: برطرف شدن وسوسة پریشانی و ناآرامیهای دل تعدیل و کاهش نیروی شهوت جنسی و رفع ناکامیها، تعادرضها و احساس گناهان و افسردگی حاصل از انحرافهای جنسی. برخی از فوائد روانشناختی روزه که در پژوهشها بیان شده عبارتند از: در شرایط روزهداری مغز انسان باز، تصاویر واضحتر میشود، بدن هوشیارتر و حساستر میگردد و شخص به مهارتهای درونی خود پیمیبرد و کاردان و قادر میشود، تنبلی، ماتی، گیجی، سرددرگمی، بیحوصلگی، بیعلاقهگی نسبت به فعالیتهای جسمی و فکری همه از بین میروند و شخص نهایت تلاشش را متوجه انجام مسئولیتهای روزمرة خود به نحو احسن میکند و چنان مملو از انرژی است که هر کاری را دست انجام میدهند و نهایت لذت را میبرد. با ترمیم و تعویض سلولی فرد احساس جوانی و نشاط میکند. ترس از بیماری در او کم میشود و از ذوب شدن چربیهای زائد، دفع سموم بدن و تناسب اندامش احساس رضایت و خوشآیندی دارد. در ایام روزهداری عادات غذایی غلط و شرطی شده شکسته میشود. چراکه خوردن غذا در زمانهای تعیین شده باعث شده که انسان در همان ساعات مقرر به تحریکات عصبی و اغتشاشهای درونی دچار شود به خوردن حتی اگر گرسنه نباشد فکر کند. روزه داری در طی ماه رمضان میتواند به عنوان یک شیوة رواندرمانی و تغییر رفتار، زمینة لازم را برای تقویت مکانیزمهای تطابقی و سازگاری انسانهای روزهدار جهت رویارویی با مشکلات زندگی فراهم آورد. این موضوع در نوجوانان و جوانان که هنوز قدرت تطابق و سازگاری لازم در رویارویی با مشلاکت را پیدا نکردهاند از اهمیت خاصی برخوردار میباشد. به طور کلی روزهداری در طی یک برنامة مستمر یک ماهه با مکانیزم تقویت گرایش مذهبی، ایمان، اتکاء به خداوند و اصلاح شناختهای انسان از یک سو و نیز تقویت اراده در ساختار روانی انسان با تمرین عملی، موجب افزایش کنترل بر رفتارها، افزایش ظرفیت روانی و قدرت تحمل مشکلات و پایداری در برابر استرسهای زندگی میگردد، سحر خیزی یکی از ویژگیهای ماه رمضان است که بر اساس مطالعات علمی نقش فیزیولوژیک بسیار مهمی در بهبود مشکلات روانپزشکی از جمله افسردگی دارد در ادامه به برخی از فوائد روانشناختی روزه اشاره میکنیم.
الف) کنترل تکانه؛ هر فرد در دوران رشد و شخصیت خود نیازمند کسب توانایی کنترل تکانه است؛ یعنی فرد توانایی آن را داشته باشد تا در برابر انگیزههای آنی خود که جهتگیری آگاهانه در آن اندک است و برای ابراز خشم یا اطفاء لذت فوری وجود دارد، مقاومت کند و براساس شرایط آنها را به تأخیر اندازد و یا به طور کلی مهار کند. تمام افراد باید در دورة رشد خود توانایی کنترل تکانه را کسب کنند. بر این اساس در اصول تربیت کودک نیز آمده است بعد از رسیدن کودک به سن یک سال و نیمی، ابتدا باید تمام نیازهای کودک در اختیارش قرارگیرد تا کودک بتواند یک اعتماد بنیادی نسبت به محیط خود کسب کند در نتیجة آن، به نیازهای اساسی خود برسد، پس از این مرحله والدین باید کودک را با محدودیتهایی که در ارضاء نیازهای خود دارد به تدریج آشنا کنند به عنوان مثال کم کم برآوردن خواستة کودک را به تأخیر اندازند و به وی تفهیم کنند که حتی برخی از خواستههایش دست نیافتنی است. رسیدن به توان کنترل تکانه مسئلهای مهم در بالندگی شخصیت فرد و یک شرط مهم اجتماعی است. زیرا فرد برای رسیدن به اهداف خود، گاهی باید از لذتها و انگیزههایی چشمپوشی کند. افرادی که در آنها کنترل تکانه شکل نگرفته است در زمان خودداری از برخی از اعمال یا چشم پوشی دچار مشکل میشوند که اصطلاحا به آنها شخصیت ضداجتماعی یا سایکوپات گفته میشود. اختلال دیگری که در کنترل تکانه مؤثر است وابستگی که (اعتیادها) است. مشکل اساسی افراد معتاد مختل شدن کنترل آنهاست در نتیجه در برابر وسوسة مواد مختل میشود. بنابراین هر برنامهای که در آن تقویت کنترل تکانه وجود داشته باشد در راستای اعتلای بهداشت روان و بالیدگی شخصیت محسوب میشود .روزه نمونة کاملی در این زمینه محسوب میشود زیرا بسیاری از برنامههای معمولی همچون خوردن، آشامیدن و حتی نحوة صحبتکردن و نگاه کردن باید با نوعی امساک و پرهیز توأم باشد که در واقع تمرینی برای طول سال محسوب میشود. این تمرین باید تعمیم یابد چرا که نتیجة آن مهارت کنترل تکانه در تمام زمینههای زندگی فردی و اجتماعی است. شاید بتوان گفت توانایی مقاومت در برابر تکانهها اساسیترین مهارت روانی و ریشة تمام خیوشتنداریهاست. زیرا تمام هیجانها (خشم، شهوت، انواع هوسها)به خاطر سرشت ذاتی خود به تکانهای برای عمل کردن میانجامد.
ب)خویشتنداری؛ براساس نظر قرآن یکی از آثار روانشناختی روزهگرفتن قدرت کف نفس و خویشتنداری و توانایی کنترل رفتار تکانشی از طریق مهار امیال فوری و کوتاه مدت است. انسان برای داشتن چنین قدرتی انگیزه و مشوق درونی دارد چراکه میل باطنی همة انسانها این است که برای رسیدن به موفقیتها لازم است بر هوسها، امیال و خواستهها و انگیزههای فطری و غریزی خود کنترل داشته باشد. اینکه قرآن فرمود با روزه گرفتن، قدرت و ملکة خویشتنداری پیدا میکنید. در حقیقت ما را با سودی که همسوی با میل عقلی و فطریات است، آشنا کرده است. ما طبق «نگرش ایمانی» خود که متکی به عقل و برهان است، به وعدههای الهی اطمینان داریم و او را صادقترین افراد میدانیم از همین جهت این باور قلبی از نظر روانشناختی نیز به ما کمک میکند تا برای رسیدن به خواستههای مطلوب خود میان برترین، کمخطر ترین و پرفایدهترین راهها را طی کنیم و آن راهی نیست مگر راهی که خدا و رهروان به ما نشان دادهاند. قرآن با بیان گزارة روزه سبب خویشتنداری است (کتب علیکم الصیام .... لعلکم تتقون).
هرچند برآورده شدن نیازهای زیستی مثل گرسنگی، تشنگی، خواب و نیازهای جنسی لذت بخش و ناکام ماندن از آنها عامل رنج است. ولی رنج و لذت بر اساس نظام اعتقادی و احساسی (نظام باورهای عقلی و قبلی) هر کسی مفهوم خاص خود را دارد. انسان گاه از عدم ارضای نیازهای بیولوژیک خود لذت میبرد مثلا یک مبارز بخاطر اعتقادات خود گرسنگی و درد را تحمل میکند چرا که برای آن مفهومی قایل است. بنابراین اگر رنج دارای معنی باشد قابل تحمل و لذت بخش است. جهانبینی توحیدی با غنای فلسفی و عاطفی خود به رنج و مصیبت و تکالیف الهی و سختیهای تکوینی مثل مرگ، فراق، زلزله معنا میبخشد. از سوی دیگر اعتقاد به مقدرات الهی، توکل، خدا، ایمان، دعا، راز و نیاز، توسل، صبر، عبادات روزه، نماز، سلة رحم، تفریحات مشروع، ازدواج، حمایتهای اجتماعی (شناختی)، عاطفی، مالی و ... ) و ... از جمله عواملی است که دین برای افزایش ظرفیت روانی و توانایی شخص در مواجهه با انتظارات و دشواریهای زندگی روزمره (افزایش قدرت سازگاری) ما در رویارویی در برابر استرسها به ما معرفی کرده است. از آنجا که روزه نیز از نظر فیزیولوژیکی به ما استرس وارد میکند در این نظام یاد شده استرس و تنیدگی آن به حداقل میرسد.
یک اصل حاکم بر روان
یکی از اصول حاکم بر روان انسان تبدیل فکر به احساس و احساس به رفتار است. به مثال زیر دقت کنید؛
در یک شب تاریک دو نفر در دو اتاق استراحت میکنند نیمههای شب صدایی آنها را از خواب بیدار میکند اولی با خود میگوید. این فکر احساس در خطر بودن و هیجان ترس را در او ایجاد میکند و سرانجام او تصمیم میگیرد از ابزارهای مختلفی مثل زنگ به پلیس، روشن کردن لامپها، مجهز به سلاح سرد و ... برای دفاع از خود استفاده کند اما آن فردی که در اتاق دیگر خواب بود بعد از بلند شدن نگاهی به این طرف و آن طرف کرد و با خود گفت امشب چه باد تندی میوزد و بعد از چند لحظه به خواب عمیقی فرو رفت. دو فرد روزهدار نیز ممکن است با تجارب، شناخت ارزشها و باورهای قبلی، نوع الگوها و تربیت دینی و موقعیتزندگی و شخصیتی دو گونه عمل کنند. یکی ماه مبارک را ماهی پر مشقت و رنج و دیگری ماهی پر از برکت و احساس معنوی و لذت بخش. قرآن در واقع یکی از عمدهترین انگیزههای درونیمان را برجسته کرده. چراکه تسلط بر نفس و تقویت اراده که در دستورات دینی تحت عنوان تقوا و تزکیة نفس آمده مورد تأکید همة مکاتب تربیتی مادی و الهی است. هیچ مکتبی نگفته است تقویت اراده یعنی چه؟ انسان باید صد در صد تسلیم میلهای خودش باشد و هرطور که خواهش نفسانی او حکومت کرده همانطور عمل کند. مردمی که مطیع هوا باشند در دنیا زیادند اما یک مکتبی که مدعی تربیت انسان باشد و از این اصل طرفداری کند وجود ندارد.
تقوا و خویشتنداری سودش به خود انسان میرسد علامه طباطبایی میفرماید: فایده داشتن تقوا و ]خویشتنداری[ مطلبی است که احدی در آن شک ندارد. چون هر انسان به فطرت خود این معنا را درک میکند که اگر بخواهد به عالم طهارت و رفعت ]دنیوی و اخروی[ متصل شود به مقام بلند کمال و روحانیت ارتقاء یابد اولین چیزی که لازم است بدان ملتزم شود این است که از افسار گسیتختگی خود جلوگیری کند و بدون هیچ قید و شرطی سرگرم لذتهای جسمی و شهوات بدنی نباشد و خود را بزرگتر از آن بداند که زندگی مادی را هدف پندارد. از هر چیزی که او را از پروردگار تبارک و تعالی مشغول سازد بپرهیزد... این تقوا از راه روزه و خودداری از شهوات به دست میآید. نزدیکترین راه و مؤثرترین رژیم معنوی و عمومیترین آن به طوری که همة مردم در همة اعصار بتوانند از آن بهرهمند شوند و نیز هم اهل آخرت از آن رژیم «سود» برد و هم شکمبارگان اهل دنیا، عبارت است از خودداری از شهوتی که همة مردم در همة اعصار مبتلا بدانند و آن عبارت است از شهوت شکم از خوردن و آشامیدن و شهوت جنسی که اگر مدتی از این سه چیز پرهیز کند و این «ورزش» را «تمرین» نماید به «تدریج» نیروی خویشتنداری از گناهان در آنان قوت میگیرد و نیز به تدریج بر ارادة خود مسلط میشوند. آنوقت در برابر هر گناهی عنان اختیار از کف نمیدهد و نیز در تقرب به خدای سبحان دچار سستی نمیگردد چون پر واضح است کسی که خدا را در دعوتش به اجتناب از خوردن و نوشیدن و عمل جنسی که امری مباح است اجابت میکند قهرا در اجابت دعوت به اجتناب از گناهان و نافرمانیها شنواتر و مطیع خواهد بود.
شهید مطهری خویشتنداری و تقوا را از جهتی لازمة زندگی عاقلانه معرفی کردهاند ایشان میفرمایند: انسان اگر بخواهد در زندگی اصولی داشته باشد و از آن اصول پیروی کند خواه آن اصول از دین و مذهب گرفته شده باشد یا از منبع دیگری، ناچار باید یک خط مشی معینی داشته باشد. هرج و مرج بر کارهایش حکمفرما نباشد. لازمة خط مشی معین داشتن و اهل مسلک و مرام و عقیده بودن این است که به سوی یک هدف معین و یک جهت حرکت کند. و از اموری که با هوا و هوسهای آنی او موافق است اما با هدف و اصولی که اتخاذ کرده منافات دارد خود را نگهداری کند «تقوا به معنای عام کلمه لازمة زندگی هر فردی است که میخواد انسان باشد. و تحت فرمان عقل زندگی کند». از اصول معینی پیروی نماید. تقوای دینی، این است که انسان خود را از آنچه از نظر دین و اصولی که دین در زندگی معین کرده خطا و گناه و پلیدی و زشتی شناخته شده حفظ و صیانت کند و مرتکب آنها نشود. وی اعتقاد دارد که همة دردهای بشر یک طرف و تقوا به عنوان درمان یک طرف است. و ارزش تقوا وقتی فهمیده میشود که بگردیم اما نتوانیم چیزی جایگزین آن کنیم.
آثار خویشتنداری
همانگونه که بیان شد خویشتنداری مورد تأیید فطرت و عقل ما است و از کانال آن آثار زیادی به انسان میرسد. توجه به آثاری که در کتب دینی و روانشناختی و اخلاقی برای خویشتنداری ذکر شده است سبب جذابیت هدف و تقویت انگیزة درونی برای مجهز شدن به این نیروی باطنی است. قرآن شریف برای تقویت این انگیزة درونی و تلاش برای ایجاد این نیرو در خود از تشویق و تنذیر و بیان آثار خویشتنداری و تقوا و ... کمک گرفته است.
الف) آثار خویشتنداری در قرآن
برخی ثمرات خویشتنداری در قرآن چنین بیان شده است. 1. گشایش درهای برکت آسمان در زمین 2. زمینة پذیرش هدایت 3. زمینة دریافت علوم 4. وسیلة کسب رحمت الهی 5. ابزار قبولی عمل 6. منبع دریافت رزقهای آسمانی غیر منتظره 7.گشایش امور و رهایی از گرفتاری 8. حمایت و امدادهای غیبی 9. سرانجام نیک و خوش
ب) آثار روانشناختی
برخی آثار روانشناختی خویشتنداری عبارتاند از:
1. احساس خودکارآمدی و احساس ارزشمندی: فردی که دمدمی مزاج است، نسبت به خواستهها، انگیزهها و غرائز خود تسلط ندارد و زود تسلیم آنها میشود اغلب از خود تصویر ذهنی مثبتی ندارد و احساس ارزشمندی (self – esteem) و ارزیابی مثبتی از خود ندارد. از جمله چیزهایی که بهداشت روان افراد را به هم میزند تسلیم لذتهای آنی شدن، عدم تمرکز در یک کار، پراکنده کاری و کارهای متعدد نیمه تمام است این امر بر احساس کفایت و ارزشمندی فرد اثر مستقیم دارد که منجر به ضعف اراده هم میشود. افراد خویشتندار با کنترل موارد فوق به سلامت روان خود کمک میکنند و از ارادة قوی برخوردارند. آنها به جهت کسب قدرت مهارگری تسلط نفس، قدرت اراده و اعتماد به نفس کنترل تکانه (جنسی، خوردن، خشم و تصمیم گیری و ...) بالایی دارد و این امر به سلامت روان و صلابت شخصیت آنان را ارتقاء میدهد. براساس یافتههای علمی و دینی بین خویشتنداری و سلامت روان رابطة معنا داری وجود دارد. با توجه به تعریف انجمن بهداشت روانی کانادا و مؤلفههای آن متوجه خواهیم شد که چقدر خویشتنداری در سلامت روان و ابعاد آن نقش مؤثری دارد بهداشت روان طبق این تعریف شامل ابعاد مؤلفههای زیر است.
1. نگرشهای مربوط به خود؛ تسلط بر هیجانهای خود ـ آگاهی از ضعفهای خود ـ رضایت از خوشیهای ساده (رگههای نیاز به خویشتنداری اینجا روشن است)
2. نگرشهای مربوط به دیگران؛ علاقه به دوستیهای طولانی و صمیمی (کظم غیظ، کنترل خشم و ...) به احساس تعلق به یک گروه (حضور در صفوف نماز جماعت و نماز روز عید فطر و شبهای احیاء) احساس مسئولیت در مقابل محیط انسانی و عادی (وجوب فطریه، کمک و همدردی با نیازمندان)
3. نگرشهای مربوط به زندگی؛ ذوق توسعة امکانات و علائق خود، توانایی اخذ تصمیمهای شخصی، ذوق خوب کارکردن، بیتردید خویشتنداری و ارادة خوب و حوصله و صبر از عمده عوامل موفقیت در این بعد است. در مطالعهای که گریفیث در سال 1984 در مورد نیایش و روزه در افراد سوگوار در سیاهپوست آمریکایی انجام داد، تسکین خلق منفی، جلوگیری از رنجش و تعارض بیشتر، بهبود تصمیمگیری و افزایش توانایی برای ارتباط با خداوند گزارش کرده است در بررسیها بر روی دانشجویان کشورمان میزان تأثیر روزة رمضان بر عزت نفس (احساس ارزشمندی) مطالعه شد. نمونهای به تعداد 67 نفر به طور تصادفی انتخاب شد که حداقل به مدت 21 روز موفق به روزهداری در ماه رمضان شده بودند میزان عزت نفس آزمون قبل و بعد از ماه رمضان با معیار کوپلر اسمیت اندازهگیری شد و تفاوت معنیداری یعنی میزان عزت نفس روزهداری دیده شد برخی بررسی بیانگر این هستند که روزه داری به طور معنی داری باعث کاهش علائم اضطراب بهبود عملکرد اجتماعی و کاهش افسردگی میشود.
2. خودشناسی:فرد خویشتندار با تحلیل روانشناختی شناختها، عواطف، رفتارها و هیجانها و روابط بین فردی خودش به شناخت بهتری از ابعاد مختلف شخصیت خود پیدا میکند. خودشناسی از ابعاد مزبور باعث تعمیم در روابط انسانی میشود یعنی فرد از رفتارها، عواطف و انگیزه .... فردی مقابل نیز درک روشنی پیدا میکند چراکه انگیزهها،عواطف، رفتارها وشناختها و نگرشهای دیگران نیز از قواعد و قوانین خاصی مثل قواعد حاکم بر خود او تبعیت میکنند.
3. روابط بین فردی لذت بخش؛ بسیاری از نیازهای روانی فردی مثل احساس ارزشمندی و اجتماعی مثل تأیید اجتماعی افراد خویشتندار ارضاء میشود چراکه آنها از بسیاری از تکانهها و رفتارها آنی و لذتهای فوری پرهیز میکنند و بر خشم و برونریزی آن که لذتی فوری ولی پشیمانی طولانی دارد کنترل دارند. حسود و سلطهگر، خودخواه و غیره نیستند و به جهت اینکه اهدافی معین در زندگی دارند و با ترک لذتهای آن به سوی آن اهداف در حرکتند از جذابیتهای بین فردی برخوردارند چرا که این انسجام سبب میشود که رفتار، شناختها، عواطف ایشان قابل تفسیر باشد و مردم در روابط انسانی نسبت به افرادی که رفتار و عواطف و انگیزههایشان قابل تفسیر و پیشبینی نیست احساس راحتی ندارند و کمتر به آنها اعتماد میکنند. بنابراین هدفمندی باعث محبوبیت خویشتنداران بین مردم میشود که خود بازخورد مناسبی به نیازهای روانی آنها مثل احساس ارزشمندی و مقبولیت و تأیید اجتماعی اینان است و این بازخورد سبب لذتبخش شدن روابط بین فردی آنها میشود.
4. عدم خود ملامتگری و احساس گناه بیمار گونه؛ کسانی که در مقابل لذتهای آنی زودگذر قدرت ایستادگی ندارند طبق نظر حضرت امیر از نظر روحی اندوههای طولانی در پی خواهند داشت. تحلیل روانشناختی این گفته این است که ارضاء آنی موجب لذت و رضایت زودگذر میشود و در پی آن احساس گناه و ملامت خود میآید. تکرار و دور حلزونی این فرآیند آنقدر ادامه مییابد که به تدریج احساس گناه و خود ملامتگری جزء هویت فرد میگردد که سبب افسردگی و پژمردگی است.
5. جنبة درمانی قوی؛ در بسیاری از مشکلات و اختلالات روانی خود کنترلی بینش و قدرت اراده ضعیف میشود. افرادی که با تمرینهای رفتاری، شناختی، عاطفی به خویشتنداری و کنترل تکانه مجهز میشوند اولا نسبت به بسیاری از مشکلات روانی بیمه میشود و ثانیا اگر مبتلا هستند این نیرو با خاصیت درمانی خود مشکلات را رفع میکند و یا آنها را تضعیف میکند.
ج) هوش هیجانی
از جمله آثار روزه تقویت هوش هیجانی است. بسیاری از موفقیتها و عدم موفقیتهای ما در زندگی بیش از آنکه مرهون هوش منطقی و ذهنی ما باشد، متأثر از سطح هوش هیجانی ما هستند. هوش هیجانی مؤلفههایی چون توانایی درک، ابراز و کنترل هیجانها و انگیزههای خود و دیگران دارد. هوش هیجانی به معنای تواناییهایی از این قبیل است که فرد بتواند انگیزة خود را حفظ نماید و در مقابل ناملایمات پایداری کند، تکانشهای خود را کنترل نماید و کامیابی آنی خود را برای کامیابی پایدار به تعویق اندازد، حالات روحی خود را کنترل کند و نگذارد پریشانی خاطر قدرت تفکر او را خدشهدار نماید و... شواهد فزایندهای وجود دارد که نشان میدهد مواضع اخلاقی اساسی در زندگی انسان از قابلیتهای هیجانی پایه نشأت میگیرد. برای مثال تکانه عامل تمام هیجانهاست. هستة تمام تکانهها، احساسی است که برای آنکه خود را به صورت عملی متجلی سازد، به قلیان در میآید. کسانی که به راحتی دستخوش تکانهها (انگیزههای آنی با آگاهی اندک) میشوند یعنی افرادی که فاقد حس خویشتنداری هستند. از نظر اخلاقی دچار مشکلاند «زیرا توانایی کنترل تکانه، مبنای اراده و شخصیت انسان است» به همین ترتیب مبنای نوع دوستی و رعایت و احترام واقعی در مورد دیگران توانایی همدلی است. یعنی درک حالات روحی و هیجانات دیگران که نیاز مبرم انسان عصر حاضر است فرد روزهدار که موظف است امیال و هیجانها و خواهشهای نفسانی خود را تحت کنترل بگیرد نسبت به هیجانهای خود هوشیار میگردد. او نیز موظف است در قبال دیگران همدلی، همدردی، مهرورزی داشته باشد. حال فقیران و یتیمان را درک کند و از مریضان تفقد نماید و رعایت حال به کوچکتر ها و مسنترها را بکند. بنابراین تمرینهای خودداری متعدد درمان مبارک و ترغیبهای مختلف برای درک افراد دیگر در خود مؤلفههای هوش هیجانی را جمع کرده است.
د) سخترویی
آثار اخلاقی و تربیتی؛ در کتب اخلاقی و روایی ما، دربارة فوائد ظاهری و باطنی فردی و اجتماعی روزهداری و گرسنگی کمخوری و پرهیز مطالب زیادی ذکر شده است. برخی از آنها عبارتند از: دل را نورانی و روشن و ذهن را تند میکند و آدمی به سبب آن به لذت مناجات با قاضیالحاجات میرسد و ذکر و عبادت متوجه میشود. بر فقرا رحم میکند، گرسنگی روز قیامت را یاد میآورد و شکسته نفسی، خضوع و فروتنی در آن ظاهر میشود. طاعت و عبادت بر او سهل میشود و آدمی را سبکبار میگرداند و بدن را سالم و امراض را دفع میکند. شهوت کلام و جنسی را فروکش میکند، خواب زیاد برطرف میشود و زمینة انجام کارهای نیک و سحرخیزی بیشتر میشود و از آثار و فضایل آن بهرهمند میشود. انجام عبادات مالی مثل یتیم نوازی، صلة رحم، حج، زیارت اماکن مقدس زیادتر میشود و اخلاص تثبیت میشود، روزه زمینهساز حکمت، معرفت و یقین میشود، مقاومت فرد در بلاها بالا میرود، دعایش مستجاب میشود، روزهدار خوابش عبادت، سکوتش تسبیح است و عملش اجر مظاعف دارد. قسمتی از کتب اخلاقی نیز به بیان ضررهای ظاهری و باطنی و غیرة پرخوری اختصاص دارد.
آثار دیگر روزه؛ روزه آثار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی (کاهش جرم و جنایت، افزایش مهرورزی و عاطفه) زیادی دارد. که ما از بیان آن صرفنظر میکنیم.
ادامه دارد.....
منبع:روزة اسلامی راهی به سوی خود کنترلی،(تحلیل روان شناختی روزه)،سایت اندیشه قم و سایت askquran.ir
ب) هزینههای روزهداری
بررسی هزینههای روزهداری و مقایسة آن با منافع روزهداری میتواند ما را برای انجام عمل پرفایدهتر با انگیزهتر کند. اکنون ببینیم چه هزینههای سنگین و سبکی غیر از استرسهای جزئی گرسنگی و تشنگی و ... درقبال روزهداری پرداخت میکنیم.
1. کاهش توانایی کار؛
برخی گفتهاند روزه از نیروی کار که مورد توصیة اسلام است میکاهد. هرچه از این نیرو بکاهد بد است و هرچه نیروی کار را تقویت کند اگرچه مشروب باشد خوب است. شهید مطهری به این شبهه چنین پاسخ دادهاند: انسان ماشین و حیوان بارکش نیست که غیر از بارکشی کاری نداشته باشد. آدمهایی که «روزة واقعی» میگیرند در همان حال نیروی کارشان 10 برابر روزهخوارهاست از نیروی روحی بشر غافلند. برنامة غذایی سه وعدة فعلی که برای خودمان طراحی کردهایم به طوری که اگر آن به هم بخورد قدرت راه رفتن نداریم قانون قطعی و غیرقابل تخلف بشر نیست. ما خود اسیر این عادت شدهایم حضرت علی در نامهای به عثمان بن حنیف نوشته است پیشوای شما از دنیای خودش به دو جامه و دو قرص نان اکتفا کرد. بعد میگوید من میدانم مردم باور نمیکنند گویا دارم میشنوم از زبان دیگران که اگر علی غذایش این است او باید از ضعف نتواند از جایش بلند شود و نتواند در میدانهای جنگ با شجاعان درجة اول نبرد کند و آنها را به خاک هلاکت بیاندازد. علیبه این اعتراض فرضی جواب عجیبی میدهد، میفرماید؛ اشتباه میکنند که قانون طبیعی این است. چیزی که دیگران دارند خلاف قانون طبیعی است. موجود زنده اعم از گیاه و حیوان و انسان هرچه بیشتر به او برسند نازک نارنجیتر و ضعیفتر و ناتوانتر میشود. هرچه کمتر به او برسند و بیشتر با مشکلات مواجه بشود نیرومندتر میگردد. مقایسه کنید میان درختهای کوهی و جنگلی و درختهایی که در خانههاست، میان بوتههای جنگلی و صحرایی و بوتههایی دست نوازشگر باغبان دائما مراقب آنهاست. انسان هم اینجور است. اساسا یک فلسفة روزه این است که انسان را از ناز پروردگی خارج میکند. شما روزهای اولی که روزه میگیرید چون روزهای اولی است که میخواهید از قانون نازپروردگی خارج شوید خیلی بیحال میشوید، ضعف شما را میگیرد ولی روزهای آخر ماه میبینید که با روزهایی که روزه نگرفتهاید هیچ فرقی نکرده است و ]بدن در روزهای اول سم زدایی میشود[
نیروی ما در ابتدای ماه روزه صرف عادت شکنی و شرطی زدایی میشود. چراکه ما به عادات غذایی در زمانهای خاص و با شرایط خاص (سفره و میز و ...) شرطی شدهایم. خوردن غذا در زمانهای تعیین شده باعث میشود که انسان در همان ساعات مقرر به تحریکات عصبی و اقتشاشهای درونی دچار شود و حتی اگر گرسنه نباشد به خوردن فکر کند. این حالت دقیقاً شامل تمام مواد مخدر نیز هم میشود ما میخوریم برای اینکه در کنار دیگران باشیم، زیرا ما موجوداتی اجتماعی هستیم. و یا اینکه کار دیگر نداریم که انجام دهیم و یا اینکه عصبی هستیم و میخواهیم از بحرانهای درونی خود را رها سازیم: روان دنبال عادت بیمار کنندة گذشته است بنابراین احساس روزههای اول گرسنگی واقعی نیست. تحریکات عصبی سالیان زیاد است که با غذا ارضاء کردیم و پس از سه روز دیگر به غذا فکر نمیکنیم. گاهی تلقین دیگران و خودمان باعث میشود که احساس گرسنگی کنیم. برخی از روزهدرمان گران به افراد توصیه میکردند دائما به خود بگویند: «حال من بهتر از روزهای گذشته در زندگیام است». طبق نظر متخصصان تغذیه و روزهدرمان گران پزشک، ضعف جسمی بیشتر افراد در اوایل روزه به علت وجود سموم بسیاری است که در بدن انبار شده نه بخاطر نخوردن غذا. تجربه نشان داده پس از چند روز مقاومت و دفع این سموم فرد احساس نشاط بیشتری میکند. براساس مدارک و شواهد روزافزون کم خوردن غذا در تندرستی و طول عمر نقش بسیار مهمی دارد. یک رژیم غذایی که ضمن تأمین مواد غذایی مورد نیاز دارای یک سوم کالری مورد نیاز معمولی باشد. بر طبق گزارش روزنامة نیویورک تایمز مطالعات انجام شده بر روی حیوانات و تعمیم آن به وضعیت بدن انسان معید این امر است که نه تنها کمخوری تا حدود 40 سال به عمر انسان میافزاید بلکه به جهت تقویت بنیة دفاعی بدن، امراض متداول در دوران پیری را به مقدار قابل توجهی کاهش میدهد.
2. لرزش دستها
اگر ضعف در روزه بر انسان غالب شود، ادامة روزه از نظر فقهی الزامی نیست و در صورت ضرر حتماً باید افطار کرد. اما ضعف و لرزش جزئی دستان به شکل موقتی است و از نظر فیزیولوژیکی برای ما خطری در پی ندارد. هنگام لرزش دست اگر روزهداری به فرمان گرسنگی پاسخ ندهد مغز به آنزیمهای موجود فرمان میدهد که چربیهای ذخیره شده در بدن را به قند تبدیل کند. و از آنجا که قند خون در انسان مثل بنزین برای ماشین است با بالا آمدن قند خون دیگر احساس گرسنگی نمیکنیم و لرزش دست متوقف میشود. پس مقداری مقاومت در امر کافی است که از استرس آن نجات پیدا کنیم. و برای بدن ضرر خاصی ندارد و به نفع بدن نیز هست چون چربیهای زائد از بین میرود. البته اسلام دستور داده که افراد ضعیف به تغذیة خود برسند و با خوردن سحری و افطاری مناسب بیش از حد به خود فشار نیاورند.
3. تحریکپذیری و پرخاشگری
عدهای گفتهاند روزه مانع ارضاء نیازهای طبیعی افراد (مثل خواب، خوردن، نوشیدن و روابط زناشویی) میشود. منع فرد هنگام نیاز احساس ناکامی ایجاد میکند و این امر منجر به پرخاشگری و تحریک پذیری میشود. در جواب میگوییم اولاً هر ناکامی منجر به پرخاشگری نمیشود و هر پرخاشگری از احساس ناکامی ناشی نمیشود. ناکامی هرگاه شدید، استبدادی و ناحق باشد منجر به تحریکپذیری و پرخاشگری میشود. ثانیاًّ روزهداران حتی بت پرستان با ارضاء بسیاری از نیازهای روانی و معنویشان احساس کامیابی میکنند. پرانرژی بودن این احساس، احساس ناکامی یاد شده را تحت شعاع قرار میدهد. ثالثاً نیت فرد روزه دار (قرب به خدا) پشتوانة اصلی برای مدارا با تمامی انواع احساس ناکامی و محرومیتها است. در واقع احساس تحمیل، اجبار و عدم توجه کافی به هدف روزهداری و مفهوم نیت (عدم شوق و رغبت) زمینة تحریک پذیری و پرخاشگری را فراهم میآورد. این امر مخصوصا در نوجوانانی که سالهای آغازین روزهداریاند بیشتر است. بخصوص چون مکانیزمهای روانی پخته نیز در این دوران هنوز به بخوبی شکل نگرفتهاند. انجام دستورات اسلام میتواند این حالات را برطرف کنند. دستوراتی مثل 1. تقویت بینش و نگرش ایمانی و شناختی 2. کمک از تصاویر ذهنی دعاها و آیات. 3. کمک دعاها و تکرار آنها و نقش تلقینی آنها 4. تمرین دادن بچهها قبل از بلوغ 5. توجه به ظرفیت روانی و جسمی خود برای روزه داری 6. توجه به نیت و قصد قربت رفع نیازهای روانی و معنوی و رسیدن به کامیابی بیشتر 7. توجه به تغذیه از نظر کمی و کیفی و تنوع غذایی (تأکید بر سحر خوری) 8. توجه کافی به تأمین حداقل خواب مورد نیاز شبانه روز 9. زودتر به بستر خواب رفتن (سحر خیزی اثر ضد افسردگی دارد) 10. حمایتهای عاطفی؛ مثل توجه خاص به کوچکتر و افراد مسن، تشویق به افطاری دادن اگرچه با جرعهای آب و .. 11. ...
بیتردید به کار گیری دستورات دینی مزبور نقش تسهیلگری زیادی در کاهش استرسها و افزایش ظرفیت روانی (قدرت سازگاری با شرایط دشوار) افراد دارد.
در آخر با مقایسة هزینهها و منافع روزهدرای به این نتیجه میرسیم که فوائد روزهداری آنقدر زیاد است که نسبت به هزینههای جزئی روزه مثل گرسنگی، تشنگی، نیاز جنسی و خواب قابل مقایسه نیست. البته همین هزینههای جزئی نیز در پرتو نگرش ایمانی قوی، برخورداری از حمایتهای عاطفی، اطلاعات فیزیولوژیکی، تصویرسازیهای ذهنی مثبت در غالب دعا، زیارت، تلاوت و ... بسیار کاش مییابد و البته هیچ گنجی بیمار و هیچ گلی بیخار و هیچ شادی بیغم نمیتوان یافت؛ (گنج و مار و گل وخار غم و شادی به هماند). رسول خدا بعد از افطار میفرمودند: به یاری و خواست خدا تشنگی (هزینة جزئی روزهداری) رفت، عروق مرطوب شد و اجر ماند (منفعت پایدار).
سؤال؛ ممکن است این سؤال به ذهن برسد که در برخی موارد یاد شده بخصوص تحلیل هزینه و منفعت با بررسی فوائد متعدد یاد شده حداکثر ما انگیزه پیدا میکنیم که برای دریافت آن فوائد روزه بگیریم این امر چه ربطی به خویشتنداری و اینکه روزه سبب خویشتنداری میکند، دارد؟
در پاسخ باید بگوییم که روزه یک عبادت صرفا رفتاری خشک نیست. روزه ابعاد مختلفی مثل شناختی (ادعیه، تلاوت قرآن و تفکر در آن و ...) عاطفی (حمایتهای اجتماعی عاطفی، بعد عاطفی دعا و نیایش و روزهداری و ...) تجسمی (تقرب انسان به خدا، بوی عطر دهان روزگار نزد ملائک و ...) و ... دارد. فردی که با استدلال و تربیت دینی وارد دایرة دین میشود حتماً با نگرش ایمانی خود به عبادتها مینگرد و این نگرش ایمانی باعث میشود که انسان با کنترل درونی خود نسبت به تمام هوسها و تکانههای گناه آلود فردی و اجتماعی خود جواب رد بدهد. با اذان صبح فرد روزهدار گویا به باشگاه بزرگی برای پرورش استعدادهای روحی ـ روانی ـ اجتماعی وارد میشود. ورزشهای روحی و معنوی در این باشگاه بسیار متنوعاند که در غالب الزامها (باید و نباید) و ارشادها و مستحبات و مکروهات و ... قرار گرفتهاند. علاوه بر عوامل شناختی، عاطفی، رفتاری و تجسمی و نگرشهای ایمانی عوامل دیگری که باعث میشود انسان در این ورزشگاه خوب پرورش یابد و به صفت خویشتنداری برسد عبارتند از:
الف) محدودیتها و ممنوعیتهای خرد و کلان الزامی و استحبابی ماه مبارک رمضان که بسیار زیادند برخی از آنها عبارتند از: 1. وجوب نیت قبل از روزه گرفتن ماه 2. استحباب نیت در هر شب برای روزة روز بعد 3. الزام روزه با سن تکلیف 4. وجوب خویشتنداری نسبت به مبتلات روزه (خوردن و آشامیدن، دروغ بستن به خدا، پیغمبر و ائمه ، رساندن غبار غلیظ به حلق، فرو بردن تمام سر در آب، قی کردن، آمیزش، استمناء، باقیماندن بر جنابت، حیض و نفاس تا اذان صبح و اماله با چیز روان) از اذان صبح تا اذان مغرب؛ که در دل این امر رعایت ممنوعیت، محدودیتها و تمرینهای خود نگهداری بسیار زیادی است به عنوان مثال خود نگهداری از خوردن و نوشیدن که قبل از ماه روزه هر لحظه اراده میکردیم چیزی تناول میکردیم و نسبت به آنها در زمانهای خاص مثل احساس تنهایی و ساعات وعدههای غذایی که نسبت به آنها شرطی شدهایم بسیار تمرین دقیق است. ما در شرایط متعدد برانگیخته میشویم تا طبق عادت خود عمل کنیم. روزه لحظه لحظه ما را نسبت به این خواهشهای نفسانی و سائقهای فیزیولوژیک و روانی منع میکند. غریزة جنسی نیز همینطور، غریزة جنسی جزء شدیدترین غرائز است. انسان روزهدار نسبت به تحریکها و تکانههای جنسی خویشتندار است و جریمة کفاره در صورت شکستن عمدی و اختیاری ممنوعیتها و حرمتها نیز ضامن اجرایی این خویشتنداریهاست. 5. حرام بودن روزة کسی روزه برایش ضرر دارد؛ فرد مسلمان مریض و سالمند ناتوان اینجا باید با عادتهای مثبت گذشتة خود هم مبارزه کند و با نوعی خویشتنداری، عادت شکنی کند و به شیوههای جدید و با کنترل هوس و حواس خود به عبادت خدا مشغول شود و این خود یک خویشتنداری قوی در قبال تمایل درونی شدید برای روزه گرفتن است. افراد پیر و مریض زیادی را دیدهایم که به سختی قبول میکنند که وظیفة آنها روزه گرفتن نیست. 6. روزة مستحبی فرزند در جایی که باعث آزار و اذیت پدر و مادر گردد حرام است. 7. روزة مستحبی زن در جایی که با حق شوهر منافات داشته باشد جایز نیست. 8. فردی که روزة غیر معین مثل روزة قضا و نذر مطلق بگیرد از اول شب تا ظهر روز بعد میتواند نیت روزه کند. همین فرد که اختیارا این روز را که برایش روزه واجب نبوده روزه گرفته بعد از ظهر روزه برایش واجب میشود و اگر عمدا افطار کند باید به 10 فقیر هرکدام 1 مد طعام بدهد اگر نمیتواند بنابر احتیاط واجب 30 روز پی در پی روزه بگیرد. 9. روزهدار اگر با مبطلات روزة خود را افطار کند علاوه بر قضای آن بنابر احتیاط واجب کفارة جمع (60 روز روزه با شرایط خاص، یک برده آزاد کردن و شصت فقیر اطعام دادن بر او لازم میشود). 10. وجوب ذکات فطره دادن 11. حرمت روزه گرفتن در روز عید فطر. 12 . ....
ب) دعوت به انجام فعالیتهای استحبابی (احیاء شبهای معین، تلاوت به مقدار معین، دعاهای مخصوص و مشترک ایام و لیالی ماه مبارک، افطاری دادن، احسان مالی، همدردی و مهر ورزی به نیازمندان، اکرام بزرگسالان و ... )
ج) تمرینهای خودداری قبل از بلوغ (روزههای سرگنجشکی و ...) و سختتر شدن تمرین با افزایش سن به شیوههای تدریجی و تسهیلی و عادت دهی
د) تمرین ورزیدگی روانی برای خویشتنداری در قالب روزههای مستحبی در طول سال؛ همة روزهای سال به غیر از روزهایی که روزه در آن مکروه و حرام است روزه گرفتن مستحب است و در بقیة روزها، روزه گرفتن مستحب مؤکد است. به توجه به فوائد جسمی، اخلاقی، اقتصادی، روانی و اخروی روزه در این روزها سبب تقویت انگیزه برای روزهگرفتن در این روزهای مهم میشود.
ه) قرار گرفتن در برنامه؛ بسیاری دوست دارند فعالیت مفیدی مثل مطالعه یا ورزش را شروع کنند اما چون برنامهای حسابشده معین و زمانمند و جمعی ندارند شکست میخورند در ماه مبارک افراد در برنامهای جامع قرار میگیرند که انگیزه را قویتر میکند و افراد یاد میگیرند که در غیر ماه مبارک نیز با برنامهای منظم کار کنند به عنوان مثال ما میبینیم که افرادی که قصد دارند ورزش یا مطالعه کنند وقتی در برنامهای مثل ثبتنام در باشگاه ورزشی خاص قرار میگیرند بدون سستی با انگیزة قویتر و منظمتر آن برنامه را ادامه میدهند، همنوایی با گروه، نفوذ اجتماعی برای استمرار کار، تأیید اجتماعی و ... تقویت کنندههای ادامة کار و تقویت ارادهاند.
و) تهیة مواد غذایی و افطاری توسط مردان و پختن غذا بویژه برای مادران که در حال گرسنگی آن را میبینند و میگویند، تحریکاتی به همراه دارد. پیچیدن بوی طبخ برای همه تحریک به همراه دارد.
ز) تحمل تنیدگی زیاد و مقاوم شدن؛ هرچه فرد در طول روزه گرسنهتر و تشنهتر میشود نسبت به غذاها مواد غذایی، بوی آن تحریکهات عصبی زیادتری میشود و استقامت در برابر آن تمرین خویشتنداری است.
ح) وجوب و استحباب انجام روزهها قضا، کفاره به شکل خاص و در زمان خاص که تخطی از برخی باعث جریمه میشود.
ط) به هم زدن چرخههای خوابی که نسبت به آن عادت کردهایم و بیدار شدن در سحرگاه برای تناول سحری که بیتردید نیاز به تلاش و ارادة قوی دارد.
ی) تغییر وعدههای غذایی شرطی شده و تلاش برای مهار کردن غذا برای زمانهای خاص که غذا دادن به بچهها مریضان و سالمندان؛ دیدن غذا، احساس بوی آن، مشاهدة خوردن غذا توسط آنان تحریکات عصبی و برانگیختگی عصبی دارد که روزهدار تحمل میکند.
ل) رشد خودکارآمدی؛ (Self-efficacy) فرد روزهدار وقتی در فرآیند روزهداریش با کمک از نگرش ایمانی، حمایتهای اجتماعی، تصاویر ذهنی و تواناییها و استعدادهای خود نیازهای اولیة فیزیولوژیک و مباحات (خواب، آب، غذا، مسائل زناشویی و...) را کنار میگذارد نوعی احساس و باور در او شکل میگیرد که میتواند با وضعیتهای مختلف کنار بیاید به این توانایی و باور خودکارآمدی میگویند. کسانی که خود کارآمدند انتظار موفق شدن دارند و غالباً موفق میشوند و کسانی که چندان خود کارآمد نیستند در مورد توانایی خود در انجام تکالیف شک دارند و به همین جهت نیز کمتر موفق میشوند. از همین رو نیز عزت نفس (احساس ارزشمندی) آنها کم میشود. رمز بندی تجسمی و کلامی کسانی که خیلی خودکارآمدند معرف موفقیت آنهاست. به عبارت دیگر، دانشجویی که بسیار خود کارآمد است، خودش را تجسم میکند که امتحان خوبی میدهد و با آرامش و اعتماد به نفس به نتیجة امتحان فکر میکند.
به نظر بندورا چهار عامل در خود کارآمدی مؤثر است؛
1. عملکردهای موفقیتآمیز (مثل موفقیت در سی روز استقامت و مبارزه با نفس در ماه مبارک رمضان)
2. تجارب نیابتی (مشاهدة دیگران و تکرار این جمله که من هم میتوانم مثل او عمل کنم).
3. اغناء کلامی (دریافت تحسین و تشویق).
4. کاهش اضطراب.
به نظر بندورا عامل اول از همه مهمتر است روزهداران با خودکارآمدی که در این ماه کسب میکنند و با اعتقاد به توانایی آزموده شدة خود توانایی خود را به غیر ماه مبارک هم تعمیم میدهند و به این امر معتقدند که میتوانند همیشه خوب عمل کنند و موفق شوند و با شرایط دشوار و استرسها کنار بیایند
منبع:روزة اسلامی راهی به سوی خود کنترلی،(تحلیل روان شناختی روزه)،محمد حسین قدیری ،وسایت اندیشه قم و سایت askquran.ir