**بخوانيد و بخنديد .....!!!**

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
**بخوانيد و بخنديد .....!!!**

با سلام

يک افتراي خنده آور

مى گويد: ابو عثمان بحر الجاحظ گفته است: مردى از روساى تجار به من خبر داده گفت: پير مردى بد اخلاق اخمو و خاموش، دركشتى با ما بود كه سرش را از زمين بر نمى داشت و هر وقت اسم شيعه را مى شنيد در خشم فرو مى رفت و چهره اش دگر گون شده، ابروهايش را سخت درهم مى كشيد.
روزى به او گفتم: خدا تورا رحمت كند مگر از چه چيز شيعه اين قدر بدت مى آيد، كه مى بينم هر وقت اسم شيعه در برابرت برده مى شود، سخت بر آشفته و نگران مى شوى؟

گفت: من از هيچ چيز شيعه به اندازه اين شين اول اسمش بدم نمى آيد، زيرا من شين را نديده ام مگر در اول هر كلمه زشتى، از قبيل: شر، شوم، شيطان، شغب " شر بيار "، شقاء، شفار " نقص " شرر، شين، شوك " خار " شكوى، شره " افتضاح " شتم " فحش " شح " حرص و بخل ".
ابو عثمان گفت: بدين ترتيب ديگر اساس تشيع واژگونه شد. :Khandidan!:



شگفتى از سفاهت پير مرد بد اخلاق، و كوته بينى اوست كه چون نتوانسته عيبى براى شيعه دست و پا كند، دشمنى شديد، او را وادار كرده تا با سفسطه چينى، عيبى برايش بتراشد، از اين رو شروع كرده فقط براى اينكه حرف اول اين اسم با حرف اول اسماء زننده اى با هم متحدند، شيعه را بدان مواخذه كند.
اگر اين بهانه گيريها باشد نسبت به بسيارى از اسماء مقدس، بايد سرايت كند و حتى به كتاب خداى عزيز كه در آن لفظ شيعه را مى خوانيم؟
و ان من شيعته لابراهيم...
و آيات ديگر.
بدتر از پير مرد بد اخلاق، ابو عثمان است كه گمان كرده بعد از اين كلمه بى مايه، اساس تشيع واژگونه گرديده است، گويا اين صاعقه اى بود كه بر شيعيان باريده و يا زمين در زير پاى آنها فرو رفته و يا كوهها برسرشان فرو باريده و آنان را هلاك ساخته است يا دلائل آنان وسيله برهانى قاطع مردود واقع شده رسوا شدند او نمى دانست كه پير مرد بد اخلاق، با سخنى كه به زبان آورده، سوء نيت خود را، و دليل بد اخلاق اش را آشكار ساخته است و ابو عثمان هم به عقل ناقصش از او پيروى كرده است.

از اين نابخردى، ابن عبد ربه " صاحب عقد الفريد " نيز دور نمانده است كه آن را در كتاب خود با اظهار رضايت نسبت به آن آورده است، چرا پير مرد بد اخلاق از شين كلمه شيعه به مناسبت اتحاد حرف اولش با كلماتى از قبيل: شريعت، شمس، شروق " تابش " شعاع، شهد، شفاعت، شرف، شباب " جوانى "، شكر، شهامت، شان، شجاعت، شفق، خوشش نيامد كه بسيار از آنها مانند لفظ شيعه در قرآن هم آمده است؟
چرا شيخ در اين قصه دروغين ميكوشد تا شين را فقط در آن الفاظ بيابد نه در اين الفاظ.
شايد هم اعور يا احول بوده و مقابل چشمان معيوبش را، نمى ديده است.

آيا شيعه نمى تواند مانند پير مرد بد اخلاق بگويد: من از سنى بخاطر سين اول اسمش بدم مى آيد كه آن را در كلمات سام، سئم، سعر " آتش " سقر " دوزخ " سبى " اسارت " سقم " بيمارى " سم، سموم، سوئه " بدى " سهم " تير "، سهود، سرطان، سرقت، سفه، سفل، سخب " سر و صدا " سخط، سخف، سقط، سل سليطه، سماجت، مى يابم.
ولى شيعيان عقلا و حكمايند و بدين ياوه ها توجه نمى كنند، با عواطف مردم به خاطر اين ياوه هاى بى سروته، در نمى افتند و هيچ نوع بنيادى را با اين خرافات، بد نام نمى كنند.
اين بود پاره اى از دروغ و جعليات ابن عبد ربه. و چه بسيار نظائرى مى توان براى آن يافت كه هر گاه بخواهيم همه را متعرض شويم، كتاب بزرگى را تشكيل مى دهد.
از اينها گذشته، اشتباهات تاريخى در اين كتاب نيز ديده مى شود، مثل اينكه گويد: زيد شهيد در خراسان خروج كرد و آنجا كشته شد و بدار آويخته گرديد كه هرگاه بخواهيم به نقد و برسى آن پردازيم، از موضوع بحث خارج مى شويم و عارف را يك اشارت بس است.

ابن تيميه كه در كتاب " منهاج السنه ر خود نسبت ها و مجعولات ابن عبد ربه رانقل كرده چون خوشش آمده نشان دهد به مردم كه من از گذشتگانم بيشتر مى توانم دروغ ببافم و بيش از آنان، از راستى و امانت فاصله دارم، لذا اضافه كرده است:
يهوديان با اخلاص به مومنان سلام نمى كنند بلكه مى گويند السلام عليك " مرگ بر شما "، رافضيان نيز چنين اند.
يهوديان، مسح برموزه " پاى پوش " را جايز نمى دانند، همچنين رافضيان. يهوديان، اموال مردم را حلال مى دانند، همچنين رافضيان.
يهوديان، در نماز سجده بر فرق سر مى كنند، همچنين رافضيان.
يهوديان، عقيده به فريب مردم دارند، همچنين رافضيان.
و امثال اين سخنان خرافى و ياوه.
ما تكذيب دروغهاى نسبت داده شده را به نيروى درك و فهم آزاد شما، واگذار مى كنيم و مطلب را به احاطه شما به فقه شيعه و كتب عقائد و احكامشان، آنچه از قديم و جديد از شيعه شناخته شده، موكول مى سازيم.
" و هر گاه پس از علمى كه تو را فراهم آمده، پيروى از تمايلات و هواهاى آنان كنى، نه دوست خواهى داشت و نه ياورى "



الغدير

علامه شیخ عبدالحسین احمد امينى نجفی (ره)
ترجمه جمال الدين موسوى

موضوع قفل شده است