شکرنعمت وکفران نعمت

تب‌های اولیه

26 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شکرنعمت وکفران نعمت

دراین باره یعنی (شکرگزاری ) به بررسی آیات وارده می پردازیم
اولین آیه از سوره ابراهیم آیه هفتم :
واذتاذن ربکم لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید

ترجمه :همچنین به خاطربیاورید هنگامی را که پروردگارتان اعلام داشت که اگرشکرگزاری کنید (نعمت خودرا)برشما خواهم افزودو اگرکفران کنید مجازاتم شدید است.
سئوال:
چگونه می توانیم شکرگزارنعمت های خدا باشیم ؟
منتظرپاسخ شما هستم

مصداق بارز شکر :
قال الصادق سلام الله علیه :
« شکر النعمه اجتناب المحارم » .
1
شکر نعمت، پرهیز از گناه است .

پایین ترین مرحله ی شکر :

قال الصادق سلام الله علیه :
« ادنی الشکر رویة النعمة من الله من غیر علة یتعلق القلب بها دون الله، و الرضا بما اعطاه، و ان لاتعصیه بنعمة و تخالفه بشیء من امره و نهیه بسبب من نعمته » .
1
کمترین شکر این است که نعمت را از خدا بدانی، بی آنکه قلب تو مشغول به آن نعمت شود، و خدا را فراموش کنی، و همچنین راضی بودن به نعمت او و اینکه نعمت خدا را وسیله عصیان او قرار ندهی، و اوامر و نواهی او را با استفاده از نعمت هایش زیرپا نگذاری .

معرفت به چرایی شکر :
قال الصادق سلام الله علیه :
« فیما اوحی الله عز و جل الی موسی: یا موسی! اشکرنی حق شکری، فقال یا رب! و کیف اشکرک حق شکرک و لیس من شکر اشکرک به الا و انت انعمت به علی؟ قال یا موسی! الان شکرنتی حین علمت ان ذلک منی! » .
3
خداوند متعال به موسی وحی کرد ای موسی! حق شکر مرا بجای آور، عرض کرد: چگونه حق شکر تو را بجا آورم در حالی که هر شکری بجا آورم به خاطر آن نعمت تازه ای به من داده ای؟» فرمود: ای موسی الان شکر مرا بجای آوردی، چون می دانی همین توفیق نیز از من است! .

پی نوشت ها :
1و2 - موسوعة الامام الصادق سلام الله علیه .
3 - اصول کافی ج 2 ص 98 .


شکربه هنگام برخورداری از نعمت ها و یادآوری عظمت و ارزش آنها اعم از مادی و معنوی موجبات تقرب به درگاه الهی و قرار گرفتن در بستر پرستش حق است که نهایت هدف جهان خلقت می باشد.

''کمترین شکر این است که نعمت را از خدا بدانى ، بى آنکه قلب تو مشغول به آن نعمت شود ، و خدا را فراموش کنى ، و همچنین راضى بودن به نعمت او و اینکه نعمت خدا را وسیله عصیان او قرار ندهى ، و اوامر و نواهى او را با استفاده از نعمتهایش زیر پا نگذارى.

ملکۀ شكرگزاري داراي آثارزیادی است.
آثار فردي آن شامل آثار دنيوي و اخروي است، و آثار دنيوي آن عبارتند از فراواني نعمت، كسب فضائل اخلاقي و دوري از زشتيها، دوام و ثبوت نعمت، ايمن بودن از انواع بلاها، و آثار اخروي شامل، كسب پاداش الهي و دوري از عذاب اخروي است

یعنی می توان شکر همه نعمتهای الهی را بجا آورد؟
مگر اینکه خودش یاریمان کند.

با سلام و تشكر از بحث خوب شما

در مورد شكر راغب در مفردات مي گويد: شكر همان تصور نعمت و اظهار آن است و نقطه مقابل آن كفر است كه فراموشي نعمت و پوشاندن آن مي باشد.[مفردات، ماده شكر.]
ايشان شكر را به شكر قلب،‌ يعني انديشه دربارة نعمت و شكر زبان يعني ثنا گفتن بر منعم و شكر ساير اعضا، يعني قدرداني و پاسخ گويي در برابر نعمت تقسيم كرده است.

همانطور كه استاد سليم هم فرمودند امام صادق(ع) مي فرمايد: "كم ترين شكر آن است كه نعمت را از خدا بداني بي آن كه قلب تو مشغول به آن نعمت شود و خدا را فراموش كني و هم چنين راضي بوده به نعمت او و اين كه نعمت خدا را وسيلة عصيان او قرار ندهي و اوامر و نواهي او را با استفاده از نعمت هايش زير پا نگذاري".

البته بايد اعتراف كرد كه حق شكر الهي را كسي نمي تواند ادا كند همان گونه كه امام سجاد(ع) در مناجات خود مي گويد: چگونه مي توانم حق شكر تو را به جا آورم در حالي كه همين شكر من نياز به شكري دارد و هر زمان كه مي گويم الحمدلله بر من لازم است كه به خاطر همين توفيق شكر گزاري بگويم لك الحمد.[مفاتيح الجنان،‌ مناجات شاكرين.]

بنده همان به كه زتقصير خويش عذر به درگاه خدا آورد
ورنه سزاوار خداونديش كس نتواند كه بجا آورد
از دست و زبان كه بر آيد كز عهده شكرش بدر آيد

در بعضي از روايات آمده است كه شكر هر نعمتي اگر چه بزرگ باشد اين است كه حمد خداي عزوجل كني.[اصول كافي، ج 3، ص 151.]
امام صادق(ع) از مسجد بيرون آمد ديد مركبش گم شده است. حضرت فرمود: اگر خدا آن را به من برگرداند حق شكرش را مي گزارم چيزي نگذشت كه آن را آوردند. ايشان فرمود: الحمد لله. شخصي عرض كرد: مگر نفرمودي حق شكر خدا را مي گزارم؟ فرمود: مگر نشنيدي گفتم الحمدلله.[همان، ص 153.] (يعني با گفتن همين كلمه حق شكر بجا آورده مي شود.)
البته شكر در مرتبه عالي، به كارگيري نعمت در جهت مشروع است از اين رو امام صادق(ع) مي فرمايد: "شكر نعمت ها پرهيز از گناهان است".[همان، ص 150]

آیه 40 ازسوره نمل
و من شکر فانما یشکر لنفسه و من کفر فان ربی غنی کریم
هرکس شکرکند به سود خویش شکر کرده است و هرکس کفران کند پروردگارمن غنی و کریم است.
با توجه به این آیه ضرورت شکرگزاری برای چیست ؟ نه خدا به آن نیاز دارد و نه کفران ما ضرری به او می رساند؟!

[="green"]وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ [/]

همچنين، بخاطر بياوريد هنگامي را كه پروردگارتان اعلام داشت كه اگر شكر گزاري كنيد (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر كفران كنيد مجازاتم شديد است

سوره مبارکه ابراهيم آيه شریفه هفتم.

mmb5359;107907 نوشت:
آیه 40 ازسوره نمل و من شکر فانما یشکر لنفسه و من کفر فان ربی غنی کریم هرکس شکرکند به سود خویش شکر کرده است و هرکس کفران کند پروردگارمن غنی و کریم است. با توجه به این آیه ضرورت شکرگزاری برای چیست ؟ نه خدا به آن نیاز دارد و نه کفران ما ضرری به او می رساند؟!

[=Microsoft Sans Serif]دوست گرامی مرحبا بر شما ::Gol:

[=Microsoft Sans Serif]اولاَ : حکمت فرامین الهی چه در حوزه ی اعتقاد و چه در حوزه ی احکام و چه در حوزه ی اخلاق خود انسان است یعنی منفعت برنده آن انسان است . و این امور سه گانه منطبق با عقل و فطرت و وجدان است اگر خلاف این بود نیاز به اثبات دارد .
فطرت همه انسان ها با شکر و سپاس آشنا بوده و آن را دوست می دارد .
تمام عقلای عالم شکر را ممدوح و ضروری می شمارند .
وجدان آدمی ناشکر و ناسپاس را محاکمه می کند .

[=Microsoft Sans Serif]دوماَ : از آن جا که سرشت آدمی منفعت طلب است سئوال را این گونه مطرح کنیم بهتر است که آیا شکر نعمت یا کفر نعمت نفعی یا ضرری برای خود او دارد یا ندارد ؟
حقیقت این است که خدای متعال نظام عالم را نظام احسن خلق فرموده است به گونه ای که هر کس بر خلاف این نظام حرکت کند متضرر خواهد شد چه بداند و چه نداند و چه خود را به ندانستن بزند . چه به آخرت ایمان و اعتقاد داشته باشد و چه نداشته باشد و دنیوی محض باشد .

[=Microsoft Sans Serif]سوماَ : این که خدای متعال صانع و خالق انسان هاست شاکرین را وعده ی پاداش و ناسپاسان را وعید کیفر داده است .
[=Microsoft Sans Serif]قال الله تعالی :
«.. و سیجزی الله الشّاکرین » .
1
و خداوند به زودی پاداش سپاسگذاران را می دهد .

[=Microsoft Sans Serif]قال الله تعالی :
« قتل الانسان ما اکفره » .
2
کشته باد انسان که چه قدر کفران کننده است .

کسی که شوق پاداش دارد یا خوف از کیفر دارد بر اساس قانون جلب منفعت و دفع ضرر محتمل هم که شده سعی می کند اهل شکر باشد . و این عقلانی است .

[=Microsoft Sans Serif]پی نوشت :
1 - سوره ی آل عمران آیه ی 144 .
2 - سوره ی عبس آیه ی 17 .

سلیم;107611 نوشت:
کمترین شکر این است که نعمت را از خدا بدانی، بی آنکه قلب تو مشغول به آن نعمت شود

سلام بر صاحب الامر علیه السلام و سلام بر مومنانی که از تکبر به دورند

جناب استاد سلیم می شه درباره مورد بالا بیشتر توضیح مرقوم بفرمایید ؟

یا علی

با تشکر از همه دوستان

استاد سلیم ، در صورت امکان این نکات قرآنی را بیشتر برایمان تبیین کنید.

از جناب mmb5359 هم به خاطر شروع این مطلب متشکرم.

جناب سلیم خان سلام
صورت سئوال را عوض نکنید چرا که برای سئوال شما بحث دیگری باید که بشود
سئوال را تکرار می کنم با توجه به معنای آیه چهلم سوره نمل آیا شکر ما نفعی به خدا میدهد یا کفران نعمت ما ضرری متوجه خداوند باری تعالی می کند؟

آیه دیگری درباب شکر:
ولئن اذقنا الانسان منا رحمة ثم نزعنا منه انه لیؤس کفور و لئن اذقنا نعماه بعد ضرآء مسته لیقولن ذهب السیئات عنی انه لفرح فخور
واگربه انسان نعمتی بچشانیم سپس از او بگیریم بسیارنا امید و ناسپاس خواهد بود و اگرنعمتهایی پس ازشدت و ناراحتی به او برسانیم می گوید مشکلات ازمن برطرف شد و دیگربازنخواهد گشت و غرق شادی و غفلت و فخر فروشی می شود(سوره هود آیات 9-10)
این آیه به ما می گوید نه به ازدست دادن نعمت ناامید باش و نه ازبه دست آوردنش آن چنان شاد که واقعیتهای زندگی را فراموش کنی. نتیجه چنین دستوری چیست و چه تاثیری درزندگی فردی واجتماعی دارد؟:Gol:

mmb5359;108091 نوشت:
جناب سلیم خان سلام
صورت سئوال را عوض نکنید چرا که برای سئوال شما بحث دیگری باید که بشود
سئوال را تکرار می کنم با توجه به معنای آیه چهلم سوره نمل آیا شکر ما نفعی به خدا میدهد یا کفران نعمت ما ضرری متوجه خداوند باری تعالی می کند؟

در این که شکر ما نفعی برای خدا ندارد ویا ناشکری ما ضرری به او نمی رساند شکی نیست.اما آیا متعلق این سود وزیان خود ما نیستیم؟بهتر بگم آیا سود وزیان شکر گذاری ویا کفران متوجه خود ما نمیشه؟خدا به این شکر گذاری نیاز نداره اما ما بندگان چی؟پس اگه بفهمیم که شکر نعمت چه آثاری تو زندگی فردی واجتماعی ما داره میتونیم دلیل شکر گذاری خودمون را بفهمیم.
خداوند نيازی به شكر بندگان ندارد. خداوند نيازمند شكر نيست كه درصدد باشد نعمات را به انسان ببخشد، بلكه می‌خواهد روش بندگی را برای انسان ايجاد كند چرا كه اگر انسان بندگی نكند، توان استفاده صحيح از نعمت را نخواهد داشت.
بدون شك خداوند در برابر نعمت هایی كه به ما می‌بخشد نیازی به شكر ما ندارد و اگر دستور به شكرگزاری می‌دهد آن هم موجب نعمت دیگری بر ما و یك مكتب عالی تربیتی است .
ممکن است انسان ها در برابر نعمت هایى که به دیگرى مى بخشند انتظار شکرگزارى داشته باشند، اما بى شک خداوندى که از همگان بى نیاز است و اگر تمام جهانیان به او کفر ورزند، گردى بر دامان کبریائیش نمى نشیند، نیازى به شکرگزارى بندگان ندارد، اما علیرغم بی نیازی ،خداوند شکرگزاری را از روى حکمت و مصلحت بر بندگان ضرورى دانسته است چرا که شكر موجب دوام نعمت مي شود، به خاطر اينكه شكر به منزله قيد و بندي براي نعمت است و نعمت با شكر دوام مي­يابد و باقي مي­ماند و با ترك شكر از بين مي­رود.علاوه بر این شکر در برابر خالق ما را به شکر از مخلوق هم رهنمون میکندواین خود یک درس اخلاقیست برای بهتر زندگی کردن وتعامل با دیگران.

نتیجه:

1-شکر به ما کمک می کند روش بندگی را بهتر بیاموزیم.
2-با یاد گیری روش بندگی از نعمتها بهتر ودر جهت صحیح بهره میبریم.
3-شکر روشی برای تمرین تشکر از بندگان است .
4-شکر نعمت باعث دوام نعمت می شود.

نقل قول:
=*طاها*;107974] نقل نوشته اصلی توسط : سلیم کمترین شکر این است که نعمت را از خدا بدانی، بی آنکه قلب تو مشغول به آن نعمت شود سلام بر صاحب الامر علیه السلام و سلام بر مومنانی که از تکبر به دورند جناب استاد سلیم می شه درباره مورد بالا بیشتر توضیح مرقوم بفرمایید ؟

همانطور که عرض شد قلب انسان حرم الهی است و می بایست غیر از خدا و محبت خدا جای چیزی نباشد ، به عبارت دیگر قلب انسان صندوقچه ی گرانبهایی است که جای نگه داری جنس گرانبهاتری است که آن محبت پروردگار نامیده می شود . و به واسطه این جنس است که انسان ها قیمت گذاری می شوند و الّا صندوقچه ی خالی یا پر شده از خس و خاشاک چه ارزشی دار د؟ صدف بی درّ چه بهایی دارد ؟ مباد که قلب ما مشغول به نعمت شده منعم را فراموش کند . مباد که قلب ما به جای محبت نعمت بخشنده جای محبت نعمت شود . این به فرمایش امام معصوم صلوات الله علیه کمترین حد شکر است .

[=Microsoft Sans Serif]قلب ما میهمانخانه ی خداست آن را انباری نکنیم

[=Microsoft Sans Serif]و من الله التوفیق:Gol:

mmb5359;108091 نوشت:
جناب سلیم خان سلام
صورت سئوال را عوض نکنید چرا که برای سئوال شما بحث دیگری باید که بشود
سئوال را تکرار می کنم با توجه به معنای آیه چهلم سوره نمل آیا شکر ما نفعی به خدا میدهد یا کفران نعمت ما ضرری متوجه خداوند باری تعالی می کند؟

سلام
انسان موجودی دوبعدی هست.
یک پای اون در سرزمین ماده (جسم) و پای دیگر اون در سرزمین الهی (روح) هست.

اگه خدا به انسان جسم رو نمیداد و انسان فقط روح بود، (روح بی نیاز هست و هر چی می خواست می شد) انسان هیچ وقت متوجه نمی شد که مخلوق هست.

حالا اگه بخاطر اینکه متوجه بشیم خالقی داریم به عالم نیاز آورده شدیم، شکر بهترین وسیله اعلام نیازمندی به خداست.
انسان با شکرگذاری خدا رو تو زندگی خودش می بینه.

با تشكر فراوان از دوستان ؛ در برخي آيات صفتي بنام "شكور " ديده ام.
"شكور" با "شاكر" چه فرقي دارد؟

رازي;109836 نوشت:
با تشكر فراوان از دوستان ؛ در برخي آيات صفتي بنام "شكور " ديده ام.
"شكور" با "شاكر" چه فرقي دارد؟

شكر عبارت است از: شناختن نعمت از منعم و شاد شدن به آن و صرف كردن آن در راهي كه منعم به آن راضي باشد. بنابراين«شاكر حقيقي» بايد نعمت هاي الهيه را صرف رضا و مقصود منعم نمايد و همواره بايد آگاه باشد كه از نعمت هاي خدا در چه مسيري استفاده كند تا مرتكب كفران نعمت هاي الهي نگردد. پس شاکر بودن همان اسم فاعل است که به انسانی که صفت شکر گذاری را در خود پرورش داده است نسبت می دهند.
شکور صیغه مبالغه است و فزونى شکرگزارى را مى رساند که همان تکرارشکر و تداوم آن با قلب و لسان و اعضاء است. البته گاهى این صفت براى خداوند نیز آورده شده است مانند آنچه در آیه 17 سوره تغابن آمده (والله شکور حلیم) و منظور از شکرگزارى خداوند آنست که به مقدارى که بندگان در مسیر طاعت او گام برمى دارند آنها را مشمول مواهب و الطاف خویش مى سازد، و از آنها تشکر و سپاسگزارى مى کند، و از فضل خود بیش از آنچه استحقاق دارند بر آنها مى افزاید.

حلس;109225 نوشت:
سلام
انسان موجودی دوبعدی هست.
یک پای اون در سرزمین ماده (جسم) و پای دیگر اون در سرزمین الهی (روح) هست.

اگه خدا به انسان جسم رو نمیداد و انسان فقط روح بود، (روح بی نیاز هست و هر چی می خواست می شد) انسان هیچ وقت متوجه نمی شد که مخلوق هست.

حالا اگه بخاطر اینکه متوجه بشیم خالقی داریم به عالم نیاز آورده شدیم، شکر بهترین وسیله اعلام نیازمندی به خداست.
انسان با شکرگذاری خدا رو تو زندگی خودش می بینه.



این حرف جای تحقیق و بحث و تامل داره

برو به مطلب شکر نعمت و کفران نعمت

ولئن أذقنا الانسان منا رحمة ثم نزعناها منه انه لیؤس کفور - ولئن اذقناه نعماه بعد ضرآء مسته لیقولن ذهب السیئات عنی انه لفرح فخور.
واگر به انسان نعمتی بچشانیم سپس ازاوبگیریم بسیارناامید و ناسپاس خواهد بود - و اگرنعمتهایی پس ازشدت و ناراحتی به اوبرسانیم می گوید مشکلات ازمن برطرف شد و دیگربازنخواهد گشت و غرق شادی و غفلت و فخرفروشی می شود.
سئوال اینجاست که :
با توجه به این آیه نقش شکر گزاری درایجاد تعادل درزندگی انسان چقدراست؟ این مسئله با رضایت اززندگی و یا بهداشت روانی چه ارتباطی دارد؟

سلام
جناب mmb5357 لطف مي كنيد منبع عبارت بالا راذكر فرماييد؟

آدرس آیه فوق
سوره هود آیه 9و10

آیه بعدی درباب شکر:
ألم تر الی الذین بدلو نعمة الله کفرا و احلوا قومهم دار البوار - جهنم یصلونها و بئس القرار (سوره ابراهیم آیه 28و29)
آیا ندیدی کسانی را که نمعت خدا را به کفر تبدیل کردند و جمعیت خود را به دارالبوار(نیستی و نابودی کشاندند - دارالبوارهمان جهنم است که آنها درآتش آن وارد می شوند و بد قرارگاهی است.
سئوال:
چگونه ما نعمت های خدا را به کفران تبدیل می کنیم تا لایق جهنم شویم ؟
درست استفاده کردن ازنعمتهای الهی خود نوعی شکرگزاری هست یا نه و عدم استفاده صحیح ازنعمتهای خدادادی کفران آن نیست؟
آیا شکر فقط زبانی است یا عملا باید شکرگزارخداوند بود؟ کدام بهتراست ؟

سلام
سوال بر مبنای روایت : "من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق" است
چرا تا از مخلوق تشکر نکنیم از خالق تشکر نکرده ایم ؟
دوستان جواب بدهند
موفق باشید

سلام
عالم عالم اسباب است . انسان از طریق اسباب یا همان مخلوقات ، فیوضات الهی را دریافت می کند . هر نعمتی که به انسان برسد از طریق مخلوقات است پس یعنی اینکه خداوند اراده فرموده همه نعمتهایش از راه خلق به خلق برسد فلذا ما موظفیم اول از مخلوق تشکر کنیم و سپس از خالق بلکه اگر نگاه توحیدی داشته باشیم تشکر از مخلوق عین تشکر از خالق هم می باشد
نظرتان چیست ؟
موفق باشید

ترك شكرگزارى مخلوق، یا ناسپاسى در برابر بخشندگان نعمت، دلیل بر روح ناسپاسى در وجود شخص است كه به خاطر آن، ارزشى براى نعمت هاى مردم قایل نیست، بلكه گاه خود را طلبكار هم مى داند، چنین كسى به یقین در برابر خالق متعال نیز شكرگزارى نخواهد كرد، به خصوص این كه نعمت هایى كه مردم به یكدیگر مى دهند چون محدود است و گهگاه واقع مى شود، به چشم مى آید، برخلاف نعمت هاى الهى كه تمام وجود ما را در تمام عمر احاطه كرده و به همین دلیل گاه از شدّت ظهور مخفى و پنهان مى شود.

تشكّر از مخلوق در واقع تشكّر از خدا است، چرا كه مخلوق واسطه اى براى انتقال نعمت خدا به بندگان بیش نیست، بنابراین كسى كه شكر مخلوق را بجا نیاورد در واقع شكر خدا را بجا نیاورده است.

خداوند در قرآن می فرماید:

«و من تطوع خیرا فان الله شاکر علیم؛

کسی که فرمان خدا را در انجام کارهای نیک اطاعت کند، خداوند (در برابر عمل او) شکرگزار و داناست»(بقره/158).

در آیه دیگر می‌فرماید:

«ان الله غفور شکور؛
همانا خداوند آمرزنده و بسیار سپاسگزار است»(شوری/23).

یعنی خداوند از انسان‌هایی که کارهای نیک و شایسته انجام می‌دهند، تشکر می‌کند و با نیکی و دادن پاداش به آنان، قدردانی خود را عملاً آشکار می‌سازد. بنابراین، انسان نیز باید خود را مزین به این خصلت الهی نموده، در قبال خدماتی که دیگران برای او انجام می‌دهند، از آن‌ها تشکر نماید.


موضوع قفل شده است