اینطوری و تو همین دنیا "بهشتی شوید"

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اینطوری و تو همین دنیا "بهشتی شوید"

سلام
بهشت یعنی از دست افشاند . اگر انسان بتواند وجود خیالی و وهمی خود را از دست بیفشاند و به مرتبه وجود عقلی خود برسد بهشتی می شود .
برای رسیدن به این حیات برین که منحصر در زمان و مکان یا دنیا و آخرت نیست به توصیه های قرآن عظیم توجه بفرمایید :
تلک الجنه نورث من عبادنا من کان تقیا (مریم 63)
این همان بهشتی است که به بندگان پرهیزکار خود به ارث می دهیم
پرهیزگاری یعنی چشم پوشی از امر کم بهاتر برای رسیدن به امر پر بهاتر مثل چشم پوشی از لذت دنیا برای رسیدن به آخرت یا چشم پوشی از هردو برای رسیدن به خدا .
آیا در یک پرهیزکاری عالی از همه چیز چشم می پوشیم تا به خدا برسیم ؟
آیا نمی خواهیم خدای متعال را در وسع وجود انسانی که برترین و بالاترین و وسیعترین وجود عالم امکانی است در همین دنیا بچشیم ؟
و با فضل خدا به همه چیز و همه جا می توان رسید .

فعلا در مقام باطن دست از هرچه غیر خداست بیفشانیم دیری نباشد که جان چیزی را بچشد ووو
موفق باشید
ادامه دارد انشاء الله

برچسب: 

حامد;106950 نوشت:
بهشت یعنی از دست افشاند

بهشت را در عربی جنت گویند و جنت از ریشه جنن به معنای پوشیده است . بهشت یک امر پوشیده است مثل عقل انسان که با خیال و وهم پوشیده می شود . امیر حکمت و بیان فرمود :
خداوند متعال پیامبران را فرستاد تا گنجهای عقل انسانها را استخراج کنند
عقل انسان همچون گنجی ارزشمند زیر خروارها خیال و وهم قرار گرفته و پیامبران الهی که خود عقل مجسمند راهنمایان انسان برای استخراج این گنج نهان هستند .
عقل به حسب حقایق دون مرتبه خود یعنی رسیدن به مرتبه ای از آگاهی که همه چیز را معقول بداند و به حسب حقایق عالی مرتبه اش یعنی رسیدن به مرتبه ای که همه چیز را معقول ببیند . همه چیز را . در عالم همه چیز معقول ، زشتی و تاریکی وجود ندارد . و این بهشت است
موفق باشید
ادامه دارد انشاء الله

تلک الدارالاخره نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض و لا فسادا والعاقبه للمتقین ( قصص 83)
این سرای آخرت را برای کسانی قرار می دهیم که اراده برتری جویی در زمین و فساد را ندارند و عاقبت نیک برای پرهیزکاران است
حقیقت هستی بی پستی و بلندی است بی صدر و ذیل است . خوب و خوبتر ندارد بلکه خوب رهاست . همه این مراتب در مقام کثرت قابل تصورند نه در مقام وحدت .
وقتی مقصد رسیدن به این جایگاه بی جایگاهی و مقام بی مقامی است باید از ابتدا تمرین نمود .
چه خوش است که انسان با این تمرین ارزشمند به این جایگاه زیبا برسد . دوش او از هر باری خالی است . او نه بزرگ است و نه کوچک نه بلند است نه پست بلکه هست و هست و هست و همین را انسان بس است .
از علامه طباطبایی عظیم پرسیدند :
نداشتن علو در آیه یعنی چه ؟
فرمودند : یعنی اینکه نخواهی بند کفش تو از بند کفش برادرت بهتر باشد .
البته این امر بی فضل خدا آسان نمی شود چون قیام به انجام وظایف و اقتضائات بعضی از آنها گرد وغبار علو بر چهره انسان می نشاند که باید سریعا زدوده شود
نقل است که :
گاهی اوقات که جناب سید علی آقا (آن کوه توحید ) با بچه ها تند و عصبانی می شد در خلوت با خدایش مناجات میکرد : خدایا من کی هستم که عصبانی شوم و ...
موفق در خودشکنی

و قلنا یا آدم اسکن انت و زوجک الجنه و کلا منها حیث شئتم رغدا و لا تقربا هذه الشجره فتکونا من الظالمین ( بقره 35)
و گفتیم : ای آدم تو با همسرت در بهشت سکونت کن و از نعمتهای آن از هرجا که می خواهید گوارا بخورید اما نزدیک این درخت نشوید که از ستمگران خواهید شد .
فلسفه زهد راحتی دل است و زاهد آسوده دل است چون این تکثر و تکاثر است که فکر و ذهن انسان را به خود مشغول می دارد لذا به زهد فرا خواندند .
اما کسی که با علم و معرفت زاهد شد و نه صرفا با عمل صحنه متکثر جهان ماده برایش جلوه واحد می شود و آن جلوه یار دلنواز است :
زان یار دلنوازم شکری است با شکایت
گر نکته دان عشقی بشنود تو این حکایت
این همه کثرتها برای موحد عاشق همچون گیسوی پیچ در پیچی است که جز زیبایی یار ازلی را تصویرگری نمی کند
ناظر روی تو صاحب نظران اند آری
سر گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست
این شجره ای که پدر و مادر من و تو از آن منع شدند شجره کثرت گرایی است و راه فراری از آن جز :
فمن تبع هدای فلا خوف علهیم و لا هم یحزنون (بقره 38)
نیست .
این هدایت الهی است که از چهره تکاثر ، برای شما جام کوثر بهشتی می سازد .
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشه ای برون آی ای کوکب هدایت
ادامه دارد انشاء الله
موفق باشید :Gol:

و سارعوا الی مغفره من ربکم و جنه عرضها السماوات والارض اعدت للمتقین (آل عمران 133)
و سرعت بگیرید بسوی مغفرت پروردگار و بهشتی که عرض آن آسمانها و زمین است که برای پرهیزکاران آماده شده است .
بهشت چیست ؟
در این بیان شریف بهشت را نزدیک می فرماید .
می فرماید عرضش آسمانها و زمین است .
عرض یعنی چه ؟ آیا منظور از عرض همان تعبیری است که در مقابل طول بکار می رود . ظاهرا چنین است اما ما یک معنای دیگری از عرض بیان می کنیم .
عرض در اینجا به معنای معرض است چه اینکه چندان وجهی ندارد خدای متعال عرض بهشت را آسمان و زمان بداند بخصوص که آسمان و زمان در امتداد هم نیستند تا بخواهند اندازه عرض بهشت رابا آن بیان کنند مگر اینکه قائل به بیان تمثیلی شویم .
اما با توجه به یک معنای دیگر از عرض می توان به بهشتی نزدیک پی برد .
عرض به نظر ما به معنای معرض و نمایش است و از آن جهت به عرض عرض گفته می شود که در معرض و نمایش است چه اینکه عرض ، بُعد کوتاهتر شی است و بخاطر همین کوتاهتر بودن در معرض دید و نمایش است .
پس عرض در اینجا به معنای نمایش است . با توجه به این معنا آیه را باز ترجمه می کنیم .
پس بسوی مغفرت پروردگارتان و بهشتی که نمایش آن آسمان و زمین است سرعت گیرید که برای متقین آماده شده است .
بر اساس این معنا آسمان و زمین محل نمایش بهشت است .
آسمان و زمین جلوه و تجلی بهشت است . پس بهشت عالم معناست چه اینکه عالم ماده تجلی معناست . اما این عالم ماده خود نمایشی از آن حقیقت برین است .
اگر بخواهیم ماده و معنا را در توصیفی نزدیک بیان کنیم جلو آینه بروید . آنچه در آینه مشاهده می کنید جلوه صورت باطنی شماست . حال به زمین و آسمان نگاه کنید . این صورت عالم معناست . صورت مادی عالم معنا .
پس شما در متن تجلی بهشت در چهره و صورت بهشت زندگی می کنید . شما در متن بهشت هستید برای چشیدنش از باطن و معنای خود کمک بگیرید .
البته در جمله : مغفره من ربکم پوششی از سوی پروردگارتان نکته دقیقی است که شاید بدان اشاره کردیم .
موفق باشید

ادامه دارد انشاء الله

سلام :Gol:
یکی از ویژگیهای اهل بهشت سلام است
الذین تتوفاهم الملائکه طیبین یقولون سلام علیکم ادخلوا الجنه بما کنتم تعملون ( نحل 32 )
تحیتهم یوم یلقونه سلام و اعد لهم اجرا کریما (احزاب 44)
و سیق الذین اتقوا ربهم الی الجنه زمرا حتی اذا جاووها و فتحت ابوابها و قال لهم خزنتها سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین (زمر 73)
لا یسمعون فیها لغوا و لاتاثیما الا قیلا سلاما سلاما ( واقعه 25و 26)
اهل بهشت اهل سلم و سلام و صلح و دوستی اند .
شاید در دنیای پر از کفر و فسق و فجور سلم بودن با همگان غیر ممکن باشد اما باید توجه کنیم که انسان دارای ابعاد درونی و بیرونی متراتب و متدارجی است و خصومت با اهل کفر و فسق در همه مراتب واقع نمی شود .
انسان می تواند در اطواری از وجود خود این سلم بودن با همه چیز را تمرین کند .
مثلا در مقام قلب خود با همه صلح باشد با همه دوست باشد هرچند در مقام گفتار و عمل لازم است اقداماتی انجام دهد که لایه ظاهری آنها جنگ و مبارزه و دشمنی است .
این عمل به اقتضائات مقامات وجودی یکی از مهمترین اصولی است که یک مومن حکیم و خردمند آنها را رعایت می کند و این ممکن نیست مگر در سایه معرفتی که نگاهی صحیح از جهان و هستی را به او عنایت کند .
این نگاه را دین و قرآن به ما می دهد در همان اولین آیه قرآن یعنی در بسم الله الرحمن الرحیم .
الرحمان اسم خاص است به صفت عام و رحیم اسم عام است به صفت خاص .
رحمان یعنی نسبت به همه و رحیم یعنی نسبت به بعضیها . این یعنی رعایت اقتضای مقامات .
پس می توان و باید سلم بودن و صلح کردن با جهان را تمرین کنیم . البته در مقام خاص خود یعنی در مقام قلب . این را در نماز تمرین کنیم چون نماز محضر خداست و خداوند فرمود :
قال لا تختصموا لدی ( قاف 50 )
در محضر خدای متعال تمام خصومتها را در اقیانوس مقام قلب غرق کنیم و طوفان درگیریها را فرونشانیم و به تمام هستی یک نگاه رحمانی کنیم و در این محراب بی حرب یک نماز صلح جویانه بخوانیم . آیا تا به حال یک چنین نمازی خوانده اید ؟
موفق باشید :Gol:

سلام
در روایت است که بهشت از بند کفش شما هم به شما نزدیکتر است
آیا این بهشت را نمی توان یافت ؟
کمی اندیشه در این بهشت نزدیک
موفق باشید

حامد;111845 نوشت:
بهشت از بند کفش شما هم به شما نزدیکتر است

سلام
بهشت به انسان نزدیک است اما انسانها از بهشت دورند . این خاصیت امور معنوی است که یکی می تواند نزدیک و دیگری دور باشد . مثل خدای متعال که از رگ گردن به ما نزدیکتر است اما ما از او دوریم . این بخاطر آنستکه عالی در مرتبه دانی با اوست اما دانی در مرتبه عالی با نیست چه اینکه دانی تجلی و ظهور عالی است .
بهشت با ماست به ما نزدیک است برای وصول به آن کمی باید ترقی و تعالی یابیم . این ترقی و تعالی در درون ما اتفاق می افتد . این راه از درون آغاز می شود و به درون منتهی می گردد . آنچه نصیب بیرون است شعاعی از حقایق درون ماست .
در روایت استنیت مومن از فعلش بهتر و نیت کافر از فعلش بدتر است . چون فعل شعاع عزم و اراده و باور درونی ماست شاید باور نکنیم که همه چیز بستگی به تحول درونی ما دارد اما حقیقت همین است .
با در روایت است که : نزدیک شدن به خدا با قلبها آسانتر از نزدیک شدن به اعمال است .
از درون آغاز کنیم . بیاییم جهان و هستی را از نگاهی دیگر ببینیم . با قرآن آغاز کنیم .
بسم الله الرحمن الرحیم
آغاز به نام خدای بخشاینده مهربان
همه هستی نام و یاد اوست همه چیز نشانه اوست
این را تمرین کنیم .
موفق باشید

سلام :Gol:
بهشت سرای پاکان است .
در روایت است که همه از حوض کوثر خواهند نوشید و آنگاه به بهشت وارد می شوند .
کوثر چیست ؟
کوثر یعنی تجلی توحید در متن کثرات . یعنی الهی و مقدس دیدن جهان و هستی . یعنی تجلی حق دیدن تمام موجودات . کوثر جام معرفت است . تا به آب کوثر خود را تطهیر نکنیم شایسته ورود به بهشت نیستیم .
اما جام کوثر را آورده اند و نوشانده اند و بهشتی کرده اند و ما بی خبر مانده ایم .
عزمی و اراده ای باید برای نوشیدن از این جام . این جام را جز در جان و کلام اولیاء الهی که از هرگونه دنیا طلبی پاکند و بر صراط مستقیم شریعت طهور محمدی اند نمی توان یافت .
موفق در یافتن این اولیاء الهی

موضوع قفل شده است