۩۞۩ تفسیر « بسم الله الرّحمن الرّحیم » ۩۞۩
تبهای اولیه
به نام خداى بخشاينده مهربان
سرآغاز گفتار نام خداست __________ كه رحمتگر و مهربان خلق راست
1 . «بِسْمِ اللَّهِ» نشانگر رنگ و صبغهى الهى و بيانگر جهتگيرى توحيدى ماست. «1»
2 . «بِسْمِ اللَّهِ» رمز توحيد است و ذكر نام ديگران به جاى آن رمز كفر، و قرين كردن نام خدا با نام ديگران، نشانهى شرك. نه در كنار نام خدا، نام ديگرى را ببريم و نه به جاى نام او. «2»
3 . «بِسْمِ اللَّهِ» رمز بقا و دوام است. زيرا هر چه رنگ خدايى نداشته باشد، فانى است. «3»
4 . «بِسْمِ اللَّهِ» رمز عشق به خدا و توكّل به اوست. به كسى كه رحمن و رحيم است عشق مىورزيم و كارمان را با توكّل به او آغاز مىكنيم، كه بردن نام او سبب جلب رحمت است.
5 . «بِسْمِ اللَّهِ» رمز خروج از تكبّر و اظهار عجز به درگاه الهى است.
6 . «بِسْمِ اللَّهِ» گام اوّل در مسير بندگى و عبوديّت است.
7 . «بِسْمِ اللَّهِ» مايهى فرار شيطان است. كسى كه خدا را همراه داشت، شيطان در او مؤثّر نمىافتد.
8 . «بِسْمِ اللَّهِ» عامل قداست يافتن كارها و بيمه كردن آنهاست.
9 . «بِسْمِ اللَّهِ» ذكر خداست، يعنى كه خدايا من تو را فراموش نكردهام.
10 . «بِسْمِ اللَّهِ» بيانگر انگيزه ماست، يعنى خدايا هدفم تو هستى نه مردم، نه طاغوتها و نه جلوهها و نه هوسها.
11 . امام رضا عليه السلام فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ» به اسم اعظم الهى، از سياهى چشم به سفيدى آن نزديكتر است. «4»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1). امام رضا عليه السلام مىفرمايد: بسم اللَّه يعنى نشان بندگى خدا را بر خود مىنهم. تفسير نور الثقلين.
(2). نه فقط ذات او، بلكه نام او نيز از هر شريكى منزّه است «سبّح اسم ربّك الاعلى» حتّى شروع كردن كار به نام خدا و محمد صلى اللَّه عليه و آله ممنوع است. إثبات الهداة، ج 7، ص 482.
(3). «كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ» قصص، 88.
(4). تفسير راهنما.
****************
تفسير نور، ج1، ص: 21
1 . « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ » در آغاز سوره، رمز آن است كه مطالب سوره، از مبدأ حقّ و مظهر رحمت نازل شده است.
2 . « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ » در آغاز كتاب، يعنى هدايت تنها با استعانت از او محقّق مىشود.
3 . « بِسْمِ اللَّهِ » كلامى كه سخن خدا با مردم و سخن مردم با خدا، با آن شروع مىشود.
4 . رحمت الهى همچون ذات او ابدى و هميشگى است. « اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ »
5 . بيان رحمت الهى در قالبهاى گوناگون، نشانهى اصرار بر رحمت است. (هم قالب «رحمن»، هم قالب «رحيم») «الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
6 . شايد آوردن كلمه رحمن و رحيم در آغاز كتاب، نشانه اين باشد كه قرآن جلوهاى از رحمت الهى است، همانگونه كه اصل آفرينش و بعثت جلوه لطف و رحمت اوست. « الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ »
*******************
تفسير نور، ج1، ص: 21 و 22
در ميان اقوام و ملل مختلف، رسم است كه كارهاى مهم و با ارزش را به نام بزرگى از بزرگان خويش كه مورد احترام و علاقهى آنهاست، شروع مىكنند تا آن كار ميمون و مبارك گردد و به انجام رسد. البتّه آنان بر اساس اعتقادات صحيح يا فاسد خويش عمل مىكنند. گاهى به نام بتها و طاغوتها و گاهى با نام خدا و به دست اولياى خدا، كار را شروع مىكنند. چنان كه در جنگ خندق، اوّلين كلنگ را رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله بر زمين زد. «1»
پی نوشت :
«1» بحار، ج 20 ص 218.
منبع : تفسير نور ـ ج1 ـ ص: 18
سر آغاز كتاب الهى است. « بِسْمِ اللَّهِ » نه تنها در ابتداى قرآن، بلكه در آغاز تمام كتابهاى آسمانى بوده است.
در سر لوحهى كار و عمل همهى انبيا « بِسْمِ اللَّهِ » قرار داشت. وقتى كشتى حضرت نوح علیه السلام در ميان امواج طوفان به راه افتاد، نوح عليه السلام به ياران خود گفت: سوار شويد كه « بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها » «1»
يعنى حركت و توقّف اين كشتى با نام خداست.
حضرت سليمان عليه السلام نيز وقتى ملكه سبا را به ايمان فراخواند، دعوتنامه خود را با جملهى « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ » «2» آغاز نمود.
حضرت على عليه السلام فرمود: « بِسْمِ اللَّهِ » ، مايه بركت كارها و ترك آن موجب نافرجامى است.
همچنين آن حضرت به شخصى كه جملهى بِسْمِ اللَّهِ را مىنوشت، فرمود:
« جَوِّدها » آن را نيكو بنويس. «3»
_____________________
(1). هود، 41.
(2). نمل، 30.
(3). كنز العمّال، ح 29558.
منبع : تفسير نور، ج1، ص: 18
ميان همه مردم جهان رسم است كه هر كار مهم و پر ارزشى را به نام بزرگى از بزرگان آغاز مىكنند، و نخستين كلنگ هر مؤسسه ارزندهاى را به نام كسى كه مورد علاقه آنها است بر زمين مىزنند، يعنى آن كار را با آن شخصيت مورد نظر از آغاز ارتباط مىدهند.
ولى آيا بهتر نيست كه براى پاينده بودن يك برنامه و جاويد ماندن يك تشكيلات، آن را به موجود پايدار و جاويدانى ارتباط دهيم كه فنا در ذات او راه ندارد؟ چرا كه همه موجودات اين جهان به سوى كهنگى و زوال مىروند، تنها چيزى باقى مىماند كه با آن ذات لا يزال بستگى دارد.
اگر نامى از پيامبران و انبياء باقى است به علت پيوندشان با خدا و عدالت و حقيقت است كه كهنگى در آن راه ندارد، و اگر فى المثل اسمى از " حاتم" بر سر زبانها است به خاطر همبستگي اش با سخاوت است كه زوالناپذير است.
از ميان تمام موجودات آنكه ازلى و ابدى است تنها ذات پاك خدا است و به همين دليل بايد همه چيز و هر كار را با نام او آغاز كرد و در سايه او قرار داد و از او استمداد نمود لذا در نخستين آيه قرآن مىگوئيم " بنام خداوند بخشنده بخشايشگر " ( بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ).
اين كار نبايد تنها از نظر اسم و صورت باشد، بلكه بايد از نظر واقعيت و معنى با او پيوند داشته باشد، چرا كه اين ارتباط آن را در مسير صحيح قرار مىدهد و از هر گونه انحراف باز مىدارد و به همين دليل چنين كارى حتما به پايان مىرسد و پر بركت است.
******************
تفسير نمونه، ج1، ص: 13
در حديث معروفى از پيامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم مىخوانيم:
كل امر ذى بال لم يذكر فيه اسم اللَّه فهو ابتر:
" هر كار مهمى كه بدون نام خدا شروع شود بىفرجام است " «1».
امير مؤمنان حضرت على علیه السلام پس از نقل اين حديث اضافه مىكند " انسان هر كارى را مىخواهد انجام دهد بايد بسم اللَّه بگويد يعنى با نام خدا اين عمل را شروع مىكنم، و هر عملى كه با نام خدا شروع شود خجسته و مبارك است".
و نيز مىبينيم امام محمّد باقر علیه السلام مىفرمايد: " سزاوار است هنگامى كه كارى را شروع مىكنيم، چه بزرگ باشد چه كوچك، بسم اللَّه بگوئيم تا پر بركت و ميمون باشد".
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) بحار جلد 16 باب 58 (طبق تفسير البيان جلد 1 صفحه 461).
**************************
منبع : تفسير نمونه، ج1، ص: 13 و 14
بر زبان آوردن « بِسْمِ اللَّهِ » در شروع هر كارى سفارش شده است در خوردن و خوابيدن و نوشتن، سوارشدن بر مركب و مسافرت و بسيارى كارهاى ديگر. حتّى اگر حيوانى بدون نام خدا ذبح شود، مصرف گوشت آن حرام است و اين رمز آن است كه خوراك انسانهاى هدفدار و موحّد نيز بايد جهت الهى داشته باشد.
در حديث مىخوانيم: « بِسْمِ اللَّهِ » را فراموش نكن، حتّى در نوشتن يك بيت شعر.
و رواياتى در پاداش كسى كه اوّلين بار « بِسْمِ اللَّهِ » را به كودك ياد بدهد، وارد شده است. «1»
_________________________
(1). تفسير برهان، ج 1، ص 43.
****************
تفسير نور، ج1، ص: 19
به همين مناسبت خداوند بزرگ در نخستين آيات كه به پيامبر وحى شد دستور مىدهد كه در آغاز شروع تبليغ اسلام اين وظيفه خطير را با نام خدا شروع كند: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ «1».
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) سوره علق آيه 1.
**********************
منبع : تفسير نمونه، ج1، ص: 14
پاسخ: « بِسْمِ اللَّهِ » آرم و نشانهى مسلمانى است و بايد همه كارهاى او رنگ الهى داشته باشد. همانگونه كه محصولات و كالاهاى ساخت يك كارخانه، آرم و علامت آن كارخانه را دارد خواه به صورت جزيى باشد يا كلّى. مثلًا يك كارخانه چينى سازى، علامت خود را روى تمام ظروف مىزند، خواه ظرفهاى بزرگ باشد يا ظرفهاى كوچك. يا اينكه پرچم هر كشورى هم بر فراز ادارات و مدارس و پادگانهاى آن كشور است و هم بر فراز كشتىهاى آن كشور در درياها، و هم بر روى ميز ادارى كارمندان.
****************
تفسير نور، ج1، ص: 19
پاسخ: به اعتقاد اهل بيت رسول اللَّه عليهم السلام كه صد سال سابقه بر ساير رهبران فقهى مذاهب دارند و در راه خدا به شهادت رسيده و در قرآن نيز عصمت و پاكى آنها به صراحت بيان شده است، آيه « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ » آيهاى مستقل و جزء قرآن است.
فخر رازى در تفسير خويش شانزده دليل آورده كه «بِسْمِ اللَّهِ» جزء سوره است.
آلوسى نيز همين اعتقاد را دارد.
در مسند احمد نيز «بِسْمِ اللَّهِ» جزء سوره شمرده شده است. «1»
برخى از افراد كه بسم اللَّه را جزء سوره ندانسته و يا در نماز آن را ترك كردهاند، مورد اعتراض واقع شدهاند.
در سنن بيهقى در ضمن حديثى آمده است: چرا بعضى « بِسْمِ اللَّهِ » را جزء سوره قرار ندادهاند! «2»
شهيد مطهّرى قدس سره در تفسير سوره حمد، ابن عباس، عاصم، كسايى، ابن عمر، ابن زبير، عطاء، طاووس، فخر رازى و سيوطى را از جمله كسانى معرّفى مىكند كه بسم اللَّه را جزء سوره مىدانستند.
در تفسير قرطبى از امام صادق عليه السلام نقل شده است: «بِسْمِ اللَّهِ» تاج سورههاست.
تنها در آغاز سوره برائت (سوره توبه) بسم اللَّه نيامده و اين به فرموده حضرت على عليه السلام به خاطر آن است كه «بِسْمِ اللَّهِ» كلمه امان و رحمت است، و اعلام برائت از كفّار و مشركين، با اظهار محبّت و رحمت سازگار نيست. «3»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1). مسند احمد، ج 3، ص 177 و ج 4، ص 85.
(2). سنن بيهقى، ج 2، ص 50.
(3). تفسير مجمع البيان و فخر رازى.
****************
تفسير نور، ج1، ص: 19
تفسیر « بسم الله الرحمن الرحیم ».
با سلام به تمامی دوستان عزیز
اینبار برای شما تفسیر « بسم الله الرحمن الرحیم » را آملده کرده ام امیدوارم که از خواندن آن لذت ببرید.
[=Times New Roman (Arabic)] [=Arial (Arabic)]به نام خدای بخشنده مهربان [=Times New Roman (Arabic)] [=Arial (Arabic)]نزد اهل معرفت :[=Times New Roman (Arabic)] [=Arial (Arabic)]ب بهای اهدیٌت سین سنای صمدیت و میم ملک الوهیت . بهإ او قدیم و سنإ او کریم و ملک او عظیم . بها او با جلال و سنا او با جمال و ملک او بی زوال . بها او دل ربا و سنای او مهرفزا و ملک او بی فنا.[=Arial (Arabic)]
[=Times New Roman (Arabic)] [=Arial (Arabic)]نزد اهل عرفان :[=Arial (Arabic)] ب بهار[=Arial (Arabic)] خدا[=Arial (Arabic)] و سین سنای[=Arial (Arabic)] خدا[=Arial (Arabic)] و میم ملک [=Arial (Arabic)]خدا [=Times New Roman (Arabic)].[=Arial (Arabic)]
[=Times New Roman (Arabic)] [=Arial (Arabic)]نزد اهل ذوق :[=Arial (Arabic)] ب برٌ با اولیا و سین سرٌ با اصفیا و میم منٌت بر اهل ولإ و ب برٌ او با بندگان و سین سرٌ او با دوستان و میم منٌت او بر مشتاقان .اگر نیکی او نبود چه جای تعبیه ی سرٌ او بود ؟ و گر منٌت او نبود بنده را چه جای وصل او بود و بر درگاه جلال او چه محل بود اگر مهر ازل نبود بنده چگونه آشنای لم یزل بود ؟ [=Arial (Arabic)] یا رب[=Arial (Arabic)] غمگنانرا غمگسار[=Arial (Arabic)]
[=Arial (Arabic)] به نشان تو بینندگانیم و به شناخت تو زندگانیم و به نام تو آبادانیم و به یاد تو شادانیم و به یافت تو نازانیم و مست از مهر تو مائیم و صید عشق در دام تو مائیم. [=Arial (Arabic)]
[=Arial (Arabic)] الله[=Arial (Arabic)]) را از سمت گرفته اند و سمت داغ یعنی گوینده بسم[=Arial (Arabic)] الله[=Arial (Arabic)] دارنده ی آن رقم و نشان کرده ی آن داغ است . امام رضا (ع) فرموده اند : وقتی بنده بسم[=Arial (Arabic)] الله[=Arial (Arabic)] می گوید یعنی[=Arial (Arabic)] خداوندا[=Arial (Arabic)] داغ دارم و بدان شادم اما از بود خود بفریادم کریما بود مرا از پیش من برگیر که بود تو راست کند همه کارم .[=Arial (Arabic)] خدایا[=Arial (Arabic)] بود تو چراغ معرفت بیفروخت پس روشنی دل من افزونی است گواهی تو ترجمانی من کرد پس ندا من افزونی است نزدیکی تو چراغ وجد من بیفروخت پس همت من افزونی است . اراده ی تو کار من بساخت پس جهد من افزونی است .[=Arial (Arabic)] خداوندا[=Arial (Arabic)] از بود خود چه دیدم ؟ مگر بلا و عنا و از بود تو چه رسیدم ؟ همه عطا و وفا ![=Arial (Arabic)]
[=Arial (Arabic)] خدا[=Arial (Arabic)] بر نام[=Arial (Arabic)] الله[=Arial (Arabic)] است و[=Arial (Arabic)] رحمن[=Arial (Arabic)] و[=Arial (Arabic)] رحیم[=Arial (Arabic)] از آن جهت است که همه ی معانی در آن سه نام جمع است و آن معانی سه قسم است : قسمت جلال و و هیبت که در نام [=Arial (Arabic)]الله[=Arial (Arabic)] است و قسمی نعمت و تربیت که در نام[=Arial (Arabic)] رحمن[=Arial (Arabic)] است و قسمی رحمت و مغفرت که در نام [=Arial (Arabic)]رحیم[=Arial (Arabic)] است ![=Arial (Arabic)]
[=Arial (Arabic)] خداوند[=Arial (Arabic)] محمد (ص ) پیغمبرش را به خلق فرستاد مردم سه گروه بودند :[=Arial (Arabic)] بت پرستان و جهودان و ترسایان .[=Arial (Arabic)] گروه نخست نام آفریننده را[=Arial (Arabic)] الله [=Arial (Arabic)]می دانستند و این نام در میان آنان مشهور بود گروه دوم نام آفریننده را[=Arial (Arabic)] رحمن[=Arial (Arabic)] می دانستند و در توراتشان مذکور است گروه سوم نام آفریننده را[=Arial (Arabic)] رحیم[=Arial (Arabic)] می دانستند و نزد آنان در کتاب انجیل مذکور است .[=Arial (Arabic)]
[=Arial (Arabic)] الله[=Arial (Arabic)] و بعد[=Arial (Arabic)] رحمن[=Arial (Arabic)] و سپس[=Arial (Arabic)] رحیم[=Arial (Arabic)] است . جهت آن است که سر آغاز همه آفرینش است و بعد قدرت و پرورش و سپس رحمت و آمرزش . یعنی اینکه[=Arial (Arabic)] به قدرت بیافریدم و به نعمت بپروریدم و به رحمت بیامرزیدم ![=Arial (Arabic)]
[=Arial (Arabic)] خداوندا نام تو ما را جواز و مهر تو ما را جهاز و شناخت تو ما را امان و لطف تو ما را عیان . [=Arial (Arabic)]
بسم الله الرحمن الرحیم
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
اولین آیه قرآن به خط نسخ عربی
آیه بسم الله الرحمن الرحیم آیهای از قرآن است که در اول هر سورهای به استثنای سوره برائت آمدهاست. ولی بین شیعه و سنی بر سر اینکه آیا این آیه جزء هر سورهاست یا نه، اختلاف وجود دارد.[۱]
واژه شناسی
- اسم: برخی از اهل لغت گفتهاند اصل آن را سم به معنای علامت است.
- رحمن: ۵۶ بار در اثناء ایات ذکر شدهاست، رحمن صیغه مبالغه رحمت است که دلالت بر کثرت دارد (غیر خدا با آن توصیف نمیشود).
- رحیم: از صفات خداوند است که بر غیرخدا هم اطلاق میشود، رحیم چون بر خدا اطلاق میشود مراد از آن نعمتدهنده و احسانکنندهاست و چون بر غیرخدا گفته شود مقصود مهربانی و رقت قلب است و تاثر و انفعال در خداوند محال است.
نظر شیعه و اهل سنت
برخی از اهل تسنن آن را جزء هیچ سورهای نمیدانند و شروع هر سوره را با بسم الله از قبیل شروع هر کار دیگر با بسم الله میشمارند. در نماز حمد و یا هر سورهای را بدون بسم الله میخوانند. شیعیان به پیروی از اهل بیت با این مسأله مخالفت دارند.[۲] شیعیان در این موضوع اتفاق نظر دارند ولی میان اهل تسنن اختلاف نظر است، بعضی با نظر شیعه موافقاند و بعضی سخت مخالف و بعضی قائل به تفصیل هستند.
ابن عباس، ابن مبارک، عاصم، کسائی، ابن عمر، ابن زبیر، ابن هریره عطاء؛ طاووس و نیز امام فخر رازی در تفسیر کبیر؛ و جلال الدین سیوطی در اتقان که مدعی تواتر روایات هستند؛ از طرفداران نظریه جزئیت میباشند. بعضی مانند مالک و ابو عمرو و یعقوب میگویند که جزء هیچ سورهای نیست و تنها برای اوائل سورهها تیمنا نازل گشته و نیز برای فواصل سورهها میباشد.
ولی بعضی از پیروان مسلک شافعی و حمزه قائل به تفصیلاند که میگویند تنها در سوره حمد جزء سورهاست ولی در سورههای دیگر نیست
نظر عرفا
به عقیده برخی مسلمانان در حدیثی از قول پیامبر اسلام گفته شدهاست که: هر چه در کتابهای آسمانی است در قرآن است و هر چه در قرآن است در الفاتحهاست و هر چه در فاتحهاست در بسم الله الرحمن الرحیم است و هر چه در بسماللهالرحمنالرحیم است در باء است و هر چه در باء است در نقطهای است که در زیر آن است.[۳]
مبحث معانی رمزی اعداد
بسم الله الرحمن الرحیم از نوزده حرف تشکیل شده است و مقدار عددی یا ابجدی آن ۷۸۶ میباشد که این عدد بیشتر، توسط مسلمانان کشور هندوستان و پاکستان، به عنوان جایگزین بسمالله به کار میرود تا به باور آنان از نوشتن نام خداوند و یا آیه قرآن بر کاغذهای معمولی و در نتیجه قرار گرفتن در معرض آلودگی و تماس اجسام ناپاک با آن خودداری شود
ترجمههای فارسی مختلف برای این آیه
- «آیتی»: به نام خداى بخشاینده مهربان
- «طاهری»: به نام خداى رحمان [و] رحیم.
- «فولادوند»: به نام خداوند رحمتگر مهربان
تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم
این تفسیر بسیار مختصر بوده و محوریت آن بر روی اولین حرف بسم الله الرحمن الرحیم یعنی "ب" می باشد.جمله ای که سالیان سال عرفا و علمای اسلامی در مورد آن تفسیرها نوشته اند که تا قبل از این ظهور اعظم تفسیر آن بطور کامل میسر نبود زیرا بسم الله الرحمن الرحیم در واقع بشارتی است به ظهور حضرت بهاالله چه که ظهور مبارکش تحقّق و اکمال و اظهار اسم اعظم الهىاست.
اکثر دوستان مسلمان همه روزه از این جمله استفاده می کنند ولی شاید تا بحال به معنی و مفهوم آن دقت نکرده باشند که چرا تمامی آیات قرآن به جز سوره توبه با این جمله آغاز می شود و جرا خداوند سر آغاز هر کاری را بسم الله الرحمن الرحیم قرار داده است.
اولین جمله ای که هر فرد در هنگام خواندن قرآن یا شروع کاری به زبان می آورد "بسم الله الرحمن الرحیم" است و اولین کلمه آن حرف "ب" است با این حساب مبدا و آغاز هر کاری حرف "ب" می باشد که در بسم الله الرحمن الرحیم قرار گرفته است.
نکته ای که در اینجا حائز بیشترین اهمیت می باشد سوره توبه است با اینکه این سوره بسم الله الرحمن الرحیم ندارد ولی باز هم با حرف "ب" آغاز میشود و اولین کلمه این سوره "برائه" هست .یعنی خداوند کل سوره های قرآن را با حرف "ب" آغاز میکند پس حرف "ب" در نزد خداوند دارای اهمیت بسیار زیادی می باشد که تمامی آیات الهی با آن آغاز می شود.
نکته بعدی که لازم است به آن توجه کنیم تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم است که مقدار آن 19 حرف است و بخاطر تقدس این عدد حضرت باب تمامی آثار خویش را بر اساس این عدد که در واقع رمزی است از اسم اعظم خداوند تنظیم میکنند همچنین حضرت باب جمله بسم الله الرحمن الرحیم را با واژه نوین بسمالله الامنع الاقدس جایگزین میکنند که اشاره به تنزیه و تقدیس حق میکند ولی باز هم مانند بسم الله الرحمن الرحیم دارای 19 حرف است.
و بر این اساس حضرت باب در آثار خود سال ظهور "من یظهرالله" را 19 سال پس از اظهار امر خود عنوان میکنند.
در احادیث و آیات و آثار اسلامی بارها و بارها از اسم اعظم خداوند سخن به میان آمده و گفته شده این اسم، اعظم از تمامی اسما می باشد و جامع و حائز دیگر اسما خداوندی است همچنین در اکثر احادیث اسلامی اشاره شده این اسم در بسم الله الرحمن الرحیم است و میتوان ظهور اسم اعظم را به معناى ظهور حقائق و بواطن وحى الهى در عالم وجود و یا ظهور کلّى الهى دانست.
امام رضا علیهالسلام :
إنَّ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ أقرَبُ إلَى اسْمِ اللّهِ الأْعظَمِ مِن سَوادِ الْعَینِ إلى بَیاضِها(عیون أخبار الرضا، ج 1، ص 8 )
بسم اللّه الرحمن الرحیم، به اسم اعظم نزدیكتر است از سیاهى چشم به سفیدىاش.
امام كاظم علیهالسلام :
سُئِلَ الكاظِمُ علیهالسلام : و أىُّ آیَةٍ أَعظَمُ فى كِتابِ اللّهِ؟ فَقالَ: بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم(حارالأنوار، ج 89 ، ص 238)
از امام كاظم علیهالسلام پرسیدند: كدامیك از آیات كتاب خدا برتر و بزرگتر است؟ فرمودند: بسم اللّه الرحمن الرحیم.
بر اساس این احادیث کاملا مشخص می شود که اسم اعظم خداوند که سالیان سال مسطور بوده در بسم الله الرحمن الرحیم می باشد که حتی عظمت این جمله بیشتر از کل قرآن می باشد.
حدیثی از حضرت علی با این مضمون وجود دارد:
کل قرآن در سوره حمد است و کل سوره حمد در بسم الله الرحمن الرحیم و کل بسم الله الرحمن الرحیم در باء بسم الله است و کل با در نقطه زیر ب است . که آن حضرت در ادامه می فرمایند "من نقطه زیر با هستم"
بر اساس این حدیث اولا مشخص می شود بسم الله الرحمن الرحیم آنقدر عظیم است که برابری با کل قرآن میکند و ثانیا با توجه به اینکه حضرت علی اشاره به حرف "ب" میکنند و خود را نقطه زیر "ب" میدانند میتوان به عظمت حرف "ب" در نزد حضرت علی پی برد. و اگر توجه کنیم همه موجودات و کائنات ابتدا از نقطه شروع می شوند و سپس رشد و کمال پیدا می کنند حضرت علی با این حدیث به صراحت بیان میکنند اسم اعظم خداوند آغازگر و مبدا هستی است و هر چیزی از او مترشح می شود و به کمال می رسد.
حرف "ب" دارای چنان اهمیتی است که اسم هر 2 مظهر ظهور کلی الهی با آن آغاز می شود یعنی باب و بهاالله.
بر اساس آیات و احادیث اینطور به نظر میرسد که باء تدوینى همین "ب" بسم الله است که سرآغاز کتب مقدّسه است و باء تکوینى عبارت از کلمهٴ الهى و مشیّت اوّلیه و مظهر امر الهى است و در هر دوحالت باء علّت خلق موجودات و ممکنات و عامل فیض و حقیقت جامع است چرا که تدوین مطابق تکوین است.
و حتی در قرآن اشاره شده که خداوند از مخلوقات خود سئوال میکند که آیا من خدای شما نیستم و آنها در جواب میگویند "بلی" که با حرف "ب" اغاز می شود. و همین امر اشاره به نکته دیگری میکند و آن هم قرار گرفتن حرف "ب" قبل از کلمه "رب" است. (الست بربکم) و کاملا معلوم است که رب بواسطه ب متجلی و مشهود می شود.
امام صادق در حدیثی با صراحت تمام از اسم اعظم خداوند یاد میکنند:
اَلباءُ بَهاءُ اللّهِ وَ السِّینُ سَناءُ اللّهِ وَ الْمِیمُ مَجدُ اللّهِ و اللّهُ إلهُ كُلِّ شَىءٍ الرَّحمنُ بِجَمیعِ خَلقِهِ وَ الرَّحیمُ بِالْمُؤمنینَ خاصَّةً (كافى، ج 1، ص 114)
باء (بسم اللّه الرحمن الرحیم) بهاءالله (روشنى) خدا و سین آن سناء (بزرگى) خدا و میم آن مجد (عظمت) خدا، و اللّه معبود همه چیز، رحمن مهربان به همه خلق، رحیم مهربان فقط به مؤمنان است.
امام صادق علیهالسلام :
اَلْبَسمَلَةُ تیجانُ السُّوَرِ؛ (تفسیر القرطبى، ج 1، ص 92)
بسم اللّه الرحمن الرحیم، تاج سورههاست.
امام صادق علیهالسلام :
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ اسْمُ اللّهِ الأْكبَرِ أو قالَ الأْعظَمِ (بحارالأنوار، ج 90، ص 223 )
بسم اللّه الرحمن الرحیم، بزرگترین ـ یا با عظمتترین نام خداوند است.
امام صادق علیهالسلام :
لا تَدَعْ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ و إن كانَ بَعدَهُ شِعرٌ (كافى، ج 2، ص 672)
بسم اللّه الرحمن الرحیم را رها مكن حتى اگر بعدش شعر باشد.
امام باقر علیهالسلام :
أوَّلُ كُلِّ كِتابٍ نَزَلَ مِنَ السَّماءِ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ»، فَإِذا قَرَأتَ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» فَلا تُبالى أن لا تَستَعیذَ، و إذا قَرَأتَ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» سَتَرَتكَ فیما بَینَ السَّماءِ وَالأَرضِ (كافى، ج 3 ، ص 313)
ابتداى هر كتابى كه از آسمان نازل شده، بسم اللّه الرحمن الرحیم است. هر گاه بسم اللّه الرحمن الرحیم را قرائت كردى اشكالى ندارد كه استعاذه نكنى (نگویى كه پناه مىبرم به خدا) و هر گاه بسم اللّه الرحمن الرحیم را تلاوت كردى، تو را از آنچه میان آسمان و زمین است محفوظ مىدارد.
و همچنین حضرت محمد در مورد قداست عدد 19 بر اساس سوره مدثر چنین می فرمایند:
مَن أرادَ أَنْ یُنجِیَهُ اللّهُ مِنَ الزَّبانیَةِ التِّسعَةِ عَشَرَ فَلْیَقرَأْ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ فَإنَّها تِسعَةَ عَشَرَ حَرفا لِیَجعَلَ اللّهُ كُلَّ حَرفٍ مِنها جُنَّةً مِن واحدٍ مِنهُم(بحارالأنوار، ج 89 ، ص 258)
هر كس مىخواهد خداوند او را از زبانه (فرشتگان عذاب) نوزدهگانه برهاند، بسم اللّه الرحمن الرحیم را قرائت كند زیرا آن نوزده حرف است. تا خداوند هر حرف آن را سپرى در مقابل یكى از آن فرشتگان قرار دهد.
این مطلب تنها به جهت اثبات اسم اعظم خداوند یعنی "بهاالله" نوشته شده و به صورت کاملا مختصر اولین حرف بسم الرحمن الرحیم را مورد بررسی قرار داده است دوستانی که مایل هستند میتوانند مقاله جناب نادر سعیدی که در مورد تفسیر بسم الرحمن الرحیم است را از سایت "پژوهشنامه" گرفته و مطالعه نمایند.
باب معانى اسماء و اشتقاق آنها
بَابُ مَعَانِي الْأَسْمَاءِ وَ اشْتِقَاقِهَا
[="DarkGreen"]عِدّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَى عَنْ جَدّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ عَبْدِ اللّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ ع عَنْ تَفْسِيرِ بِسْمِ اللّهِ الرّحْمنِ الرّحِيمِ قَالَ الْبَاءُ بَهَاءُ اللّهِ وَ السّينُ سَنَاءُ اللّهِ وَ الْمِيمُ مَجْدُ اللّهِ وَ رَوَى بَعْضُهُمْ الْمِيمُ مُلْكُ اللّهِ وَ اللّهُ إِلَهُ كُلّ شَيْءٍ الرّحْمَنُ بِجَمِيعِ خَلْقِهِ وَ الرّحِيمُ بِالْمُؤْمِنِينَ خَاصّةً
[/]
[="DarkGreen"]ترجمه :[/]
[="Red"] ابن سنان گويد: از امام صادق عليه السلام تفسير (((بسم الله الرحمن الرحيم))) را پرسيدم، فرمود: باء بهاء (روشنى) خدا و سين سناء (رفعت) خداست و ميم مجد (بزرگوارى) خداست و بعضى روايت كردهاند كه ميم ملك (سلطنت) خداست و الله معبود هر چيزيست، رحمن مهربان است بتمام خلقش، رحيم مهربانست بخصوص مؤمنين.[/]
اصول كافى جلد 1 صفحه: 154 رواية 1
[="Purple"][="Purple"]شرح : [/]
ملاصدرا گويد: تفسيريكه امام عليه السلام براى حروف باء و سين و ميم نمود از باب توقيف است (يعنى بايد عين آنچه را فرموده بدون چون و چرا پذيرفت) و عقل راهى بفهم آن ندارد، و اما درباره رحمان و رحيم خلاصه سخن مجلسى ره اينستكه: چون زيادى لفظ دلالت بر زيادى معنى دارد و رحمان يك حرف بيشتر از رحيم دارد مبالغهاش در رحمت بيشتر است، پس مهربانى خدا بتمام مخلوق از مؤمن و كافر باعتبار رحمانيت او است و توفيق و هدايتى كه نصيب مؤمنان كرده باعتبار صفت رحيميت اوست.[/]
منبع
با عرض معذرت از مسئولين انجمن كه باعث تكرار شدن مطلب شد اين مطلب رو به اين لينك انتقال دادم
در کتاب کلید سعادت و خوشبختی درباره خواص و فواید «بسم الله» و «سوره حمد» و «آیه الکرسی» احادیث شریفه ای به نگارش درآمده است. که یکی از آن احادیث، حدیث شریف زیر می باشد که ترجمه آن را در اینجا ذکر می کنیم:
حضرت رسول «صلی الله علیه و آله و سلّم» فرمود:
چنانچه «بسم الله الرحمان الرحیم» را [مرتب و با توجّه] بخوانی، در قیامت فرشتگان الهی تو را تا ورود به بهشت همراهی نموده و از شدائد و آفات محافظت می کنند.
«بسم الله الرحمان الرحیم» شفای هر دردی است
خداوند به حضرت عیسی پیام فرستاد «بسم الله» را بسیار بر زبانت جاری کن، کارهای خود را با بسم الله شروع کن. هر کس نزد من آید، در حالی که نامه اعمالش در بردارنده یک قبضه «بسم الله» باشد از آتش آزادش می کنم.
حضرت عیسی علیه السلام پرسید: منظور از یک قبضه «بسم الله» چیست؟ خداوند متعال فرمود: صد مرتبه گفتن «بسم الله الرحمان الرحیم» است.
به نقل از کتاب مستدرک الوسائل: 4/ 388، ضمن حدیث 4995
به نقل از لب اللباب المخطوط للراوندی