آيا در دوره پيامبر مانند دوران ما با بدحجابي برخورد مي شد؟

تب‌های اولیه

54 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آيا در دوره پيامبر مانند دوران ما با بدحجابي برخورد مي شد؟

آيا در دوره پيامبر مانند دوران ما با بدحجابي برخورد مي شد؟در دوران حضرت علي چه ؟اصلا بي حجاب آندوره بود يا نبود؟

بی حجاب در آن زمان نیز بوده چرا که طبق نقل تاریخ قسمتی از اعمال طواف آنها به دور کعبه عریان بودن زن درهنگام طواف بوده(البته جزییاتش رونمیدونم) وهمچنین از داستانهایی که از زمان جاهلیت نقل شده این مطلب واضح میشود.

گلبرگ;103554 نوشت:
آيا در دوره پيامبر مانند دوران ما با بدحجابي برخورد مي شد؟در دوران حضرت علي چه ؟اصلا بي حجاب آندوره بود يا نبود؟

با سلام

آنچه مسلم است چه در عصر نبى اكرم(ص) و چه در عصر حضرت على(ع)، مسأله امر به معروف ونهى از منكر اجرا مى‏گشته و در حد امكان جلوى بى‏حجابى و بدحجابى گرفته مى‏شد.
اينكه تا چه حد ممكن بوده، بستگى به ميزان قدرت اجرايى آن بزرگواران داشته است.
چه بسا امروزه، قدرت اجرائى‏ حكومت اسلامي بيشتر باشد و ابزار، امكانات،وسايل و نيروى انسانى بيشترى در اختيار داشته باشيم.
در رابطه با ضرورت و لزوم حجاب توجه به امور زير لازم است:
الف. از تاريخ استفاده مي‏شود که در صدر اسلام حتي يهودي و نصاري هم نوعي حجاب داشتند.
منتها حجاب‏هاي آنان با حجاب‏هاي مسلمين فرق داشته.
شايد اين‏كه در روايات اسلامي داريم كنيزها واجب نيست سرشان را بپوشانند، به خاطر اين بوده كه اينان مسلمان نبودند، تحت حكومت اسلامي آمدند و حجاب را در تمام بدن رعايت مي‏كنند، منتها در موهاي سر رعايت نمي‏كردند.
اين در حالي است كه ما مي‏بينيم بعضي از اهل كتاب هم پوشش سر را رعايت مي‏كردند.
در مورد حكومت اسلامي كه نسبت به اين‏ها چگونه رفتار كردند، به يقين حكومت اسلامي، فشار زيادي روي اهل كتاب و اهل ذمه نداشته و شايد در ميان آن‏ها زناني بودند كه موهاي خود را نمي‏پوشاندند و در اجتماع ظاهر مي‏شدند؛ ولي گاهي مي‏شود اگر تبعيضي ميان زنان مسلمان و غير مسلمان در يك جامعه واقع شود، به عنوان ثانوي، منشأ مشكلات مي‏شود؛ مثل زنان عصر ما، حكومت اسلامي مي‏تواند از آن‏ها هم بخواهد براي رعايت احترام جامعه اسلامي و همرنگ شدن با مسلمين و براي اين‏كه در محيط تبعيضي نباشد، احتراماً ارزش‏هاي كشوري را كه در آن زندگي مي‏كنند، رعايت كنند كه يكي از آن ارزش‏ها حجاب است.
(برگرفته از: فرهنگ حجاب؛ بيم‏ها و اميدها، قم: دفتر مطالعات ديني زنان، 138)

ب. پوشش اسلامي از احکام ضروري اسلام است و هيچ مسلماني نمي تواند در آن ترديد کند، زيرا هم قرآن کريم بدان تصريح نموده و هم روايات فراوان بر وجوب آن دلالت دارد.
از همين رو فقهاي شيعه و سني به اتفاق به وجوب آن فتوا داده اند، همان گونه که نماز و روزه و ساير معارف اسلامي، به دوراني خاص اختصاص ندارد دستور پوشش نيز چنين است و ادعاي عصري بودن آن بي دليل و غير کارشناسانه مي نمايد، هر چند در زمان پيامبر(ص) و امام علي(ع) زنان بدحجاب وجود داشته است اما قرآن با اين پديده برخورد کرده، به دنبال آن ديگر آنها نمي توانستند هر طور دلشان خواست در اجتماع ظاهر شوند، اين مطلب از آيات حجاب که بر لزوم پوشش و پرهيز از تبرج، خودنمايي، تحرک و بي حجابي زمان جاهليت تأکيد مي نمايد، به خوبي قابل استفاده است:
1. «وَ قَرْنَ في بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ اْلأُولى‏؛ اي زنان پيامبر! در خانه هاي خود بمانيد و هم چون جاهليت نخستين در ميان مردم ظاهر نشويد.
اندام و وسايل زينت خود را در معرض تماشاي ديگران قرار ندهيد.»(1)

مراد از جاهليت اولي همان جاهليتي است که مقارن عصر پيامبر(ص) بوده و به طوري که در تاريخ آمده آن موقع زنان حجاب درستي نداشتند و دنباله روسري خود را به پشت سر مي انداختند به گونه اي که گلو و قسمتي از سينه و گردن بند و گوشواره آنان نمايان بود و به اين ترتيب قرآن همسران پيامبر را از اين گونه اعمال باز مي دارد.
البته بدون شک اين حکم عام و تکيه آيات بر زنان پيامبر به عنوان تأکيد بيشتر است.(2)
2. «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ ِلأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ... ؛ اي پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمن بگو روسري هاي بلند خود را بر خويش فرو افکنند تا شناخته نشوند و مورد آزار قرار نگيرند.»(3)

3. «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ ... ؛ به زنان با ايمان بگو چشم هاي خود را فرو گيرند و از نگاه به مردان نامحرم خودداري کنند و دامان خود را حفظ نمايند و نبايد زينت خود را آشکار سازند جز آن مقدار که طبيعتا ظاهر است و اطراف روسري هاي خود را بر سينه خود افکند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود)»(4)

روايات که دلالت بر وجوب حجاب دارد
در اين زمينه روايات متواتري وجود دارد که در کتب حديثي شيعه از جمله وسائل الشيعه ذکر شده است که برخي از اين روايات در ارتباط با تفسير آيات ذکر شده مي باشد و برخي هم حکم زنان سالخورده را در مورد حجاب بيان داشته و برخي در مورد اِماء و کنيز وارد شده است و بعضي نيز زمان وجوب حجاب را بيان مي دارد. در کل اصل وجوب حجاب را مسأله مسلم و ضروري دانسته، به شرايط، خصوصيات، زمان و استثنائات آن پرداخته است، به طور نمونه به موارد از آنها
اشاره مي نماييم:
1. در حديثي از امام صادق(ع) مي خوانيم: «کل آيته في القرآن فيها ذکر الفروج فهي من الزنا إلا هذه الآيته فإنها من النظر؛ هر آيه که در قرآن مجيد سخن از حفظ فروج به ميان مي آورد منظور حفظ کردن از زنا است جز اين آيه که مراد از آن، حفظ کردن از نگاه ديگران مي باشد.»(5)

2. فضيل بن يسار مي گويد: «سألت ابا عبدالله(ع) عن الذراعين من المرائته، هما من الذينته التي قال الله: «و لا يبدين زينتهن إلا لبعولتهن»؟ قال: نعم و ما دون الخمار من الزينته و ما دون السوارين؛
از امام صادق(ع) سؤال کردم آيا دو تا ذراع زن از مارد زينت است که خداوند مي فرمايد: براي غير شوهر نشان داده نشود؟»
فرمود: بلي ونيز سر و موهاي سر و گردن و مقداري از سينه که با روسري پوشانده مي شود هم از زينت است و نيز آن چه زير دستبند و بالاتر است هم از زينت (مراد محل زينت است) است و براي غير محارم نمي تواند نشان بدهد.»(6)


3. روايات که اصل حجاب را مسلم گرفته و زمان آن را مطرح مي سازد:
الف. محمد بن مسلم از امام محمد باقر(ع) روايت مي کند: «لا يصلح للجاريته إذا حاضت إلا أن تختمر؛ دختر زماني که به حد بلوغ شرعي رسيد، بايد روسري داشته باشد.»(7)
ب. از امام هشتم(ع) روايت شده است: «لا تغطي المرأئته رأسها من الغلام حتي يبلغ الغلام؛ پسر وقتي به حد بلوغ رسيد زن بايد حجاب را رعايت کرده و سر خود را از وي بپوشاند.»(8)
بنابراين بر لزوم حجاب علاوه بر ضرورت و کارکردهاي فردي و اجتماعي آن، آيات و روايات فراواني دلالت دارد.
و اصولا پوشش امر غريزي و فطري براي بشر است و کاوش هاي باستان شناسي نشان مي دهد که از دير زمان بشر در حد امکان نسبت به مسأله پوشش اهتمام ورزيده است و همه صاحبان اديان نيز آن را سرلوحه عمل قرار داده اند. با اين حال، موارد برخورد پيامبر با بدحجابي به دست نيامد و به طور کلي جزئيات دقيق زندگي عصر پيامبر روشن نيست.
حضرت زهرا(ع)در امر حجاب بسیار مواظبت می نمودند، تا آنجا که در مقابل افراد نابینا هم بی مبالاتی نداشتند، مرد نابینایی وارد منزل ایشان شد.
حضرت برخاستند و به اتاق دیگر رفتند.
پیامبر (ص) فرمودند: دخترم! این مرد نابیناست.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمودند: پدر اگر چه او مرا نمی بیند، ولی من که او را می بینم و او بوی من را استشمام می کند....
همچنین تا آنجایی که ضرورت نداشت، حضرت از خانه خارج نمی شدند.
حتی زمانی هم که حضرت برای ایراد خطبه وارد مسجد شدند و برای احقاق حق و ابطال باطل سخن رانی کردند در عین حفظ حریم و عفت بودند.
حضرت امام حسن علیه السلام در کیفیت این حضور حضرت در جمع می فرمایند:
مادرم روسری بر سر نمود و چارقد بلند خود را پوشید ... در حال راه رفتن بگونه ای بود که لباسش به پا گیر می کرد (کنایه از این که پوشش کامل رعایت شده بود.) ... او در میان زنان انصار از خانه خارج شد... همچون حضرت رسول (ص) با وقار و متانت حرکت می نمود حضرت فاطمه‏ى زهرا)س( بهترين الگوى تربيتى زن مسلمان، در بيرون منزل و در مواجهه با نامحرم، از پوشش‏هاى خاصى، مثل جِلباب )چادر( و برقع )روپوش صورت( استفاده مى‏كردند،

--------------------------
پي نوشت ها:
1. احزاب، آيه 33.
2. مکارم شيرازي، ناصر و همکاران، تفسير نمونه، ج 14.
3. احزاب، آيه 59.
4. نور، آيه 31.
5. بحارالانوار، ج 97، ص 33.
6. وسائل الشيعه، حر عاملي، بيروت، دار احياء التراث، ج 14، ب 109، ح 1، ص 145.
7. وسائل الشيعه، ج 14، باب 126، ح 1، ص 168.
8. همان، ح 4.

hadiesmati;103652 نوشت:
بی حجاب در آن زمان نیز بوده چرا که طبق نقل تاریخ قسمتی از اعمال طواف آنها به دور کعبه عریان بودن زن درهنگام طواف بوده(البته جزییاتش رونمیدونم) وهمچنین از داستانهایی که از زمان جاهلیت نقل شده این مطلب واضح میشود.

سلام بزرگوار
آنچه فرموده اید بی حجابی به شمار نمی رفت بلکه جزئی از مراسم حج بود که باید زنانی که به مکه می آمدند باید لباس خود را در مکه از تن درآورده و لباس دیگری از مکه تهیه می کردند اگر لباسی نمی توانستند در مکه تهیه کنند به صورت عریان به طواف می پرداختند که برخی از اشعار جاهلی به این موضوع پرداخته اند. به نظر می آید زنهای عرب حجاب را رعایت می کردند اما روسری خود را به گونه ای می بستند که سینه ها و زیر گردنشان را نمی پوشانید و قرآن دستور داد که این کار نیز رعایت شود. به هر حال برای درک اوضاع زنان جاهلی و برخوردهای پیامبر یا حضرت علی در دوران حکومتشان با بی حجابی باید به مجال دیگری که فراخ تر باشد امید بست و البته نیاز به مطالعه بیشتر بسیار ضروری است. نکته پایانی اینکه حتی اگر بپذیریم که در عصر جاهلیت حجاب به خوبی رعایت نمی شده اما از مساله را نمی توان به بیشتر زنان نسبت داد به نظر می آید بسیار محدود بوده و زنان کمتر به این مساله می پرداخته اند علاوه بر آنکه امروز پدیده بی حجابی رویکرد سیاسی نیز به خود گرفته و این می تواند دلیلی برای برخورد با این قضیه که حاکمیت اسلامی را تهدید می کند باشد.

سلام
به جای این بحث ها از خودتان بپرسید چرا دارم با قوانین الهی بازی می کنم یا چرا به قوانین الهی تن نمی دهدم
آیا خودم خیرم رابهتر می دانم یا کسی که من را خلق کرده
آیا با قوانین الهی آشنایی ندارم
آیا تحت تاثیر دیگران هستم
....
متشکر

  • نقل قول:
    به جای این بحث ها از خودتان بپرسید چرا دارم با قوانین الهی بازی می کنم یا چرا به قوانین الهی تن نمی دهدم آیا خودم خیرم رابهتر می دانم یا کسی که من را خلق کرده
    آیا با قوانین الهی آشنایی ندارم

  • سلام ببخشید من این جمله رو خوندم خیلی وقته دنبال یکی می گردم جوابم رو بده ،من اصلا کاری به این بحث ندارم .میشه یکم در مورد این جمله اتون توضیح بدید.همه میدونن که خدا خیر و صلاح ما رو میخواد ولی نمی تونن توکل کنن .مثل من .میشه این موضوع رو بازش کنید

سلام
کسی نیاز به وکیل دارد که بداند توانایی کامل برای انجام کارش و رسیدن به مقصدش را ندارد و یا ناقص دارد
انسان باید به جایی برسد که بداند ناقص است. چه عقلی چه بدنی و ... و این مساله را باور داشته باشد نه در حد حرف
انسان وقتی می فهمد ناقص است که از کمال با خبر شود
انسان وقتی از کمال با خبر می شود که با اهل کمال باشد و یا از آثار آنها بهره مند شود
کامل ترین انسانها 14 معصومند
کسی می تواند به خدا توکل کند که آثار معصومین را برای اصلاح شدن و عمل کردن یاد بگیرد
حالا توکل یر خدا

مرسی ولی خوب چه جوری؟؟یه راه عملی میخوام.اون اعتقاد قلبی چه جوری به وجود میاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نقل قول:
کسی می تواند به خدا توکل کند که آثار معصومین را برای اصلاح شدن و عمل کردن یاد بگیرد
یعنی چی؟
میشه واضحتر و توضیح بدید.والبته عملی تر
نقل قول:
انسان باید به جایی برسد که بداند ناقص است. چه عقلی چه بدنی و ... و این مساله را باور داشته باشد نه در حد حرف
اینو همه میدونن ولی چطور میشه باور کرد؟چطور میشه توکلمون رو زیاد کنیم؟؟؟؟

اگر واقعا کننده ای بسم الله
http://www.ghadeer.org/hekayat/hekayat.html
در این سایت کتابهای بسیار خوبی وجود دارد
سعی کن کتابهایی را که مربوط به معصومین است انتخاب کنی
هر کدام را که بیشتر دوست داشتی اول بخوان
بخوان که آگاه بشی و با عقل بسنجی و عمل کنی
فراموش نکن که اولین کلمه از اولین سوره نازل شده قرآن "اقرا" "بخوان" است
پس بخوان تا آگاه بشی

با سلام
از دوستان تقاضا میشود از مطالبی که با موضوع تاپیک ارتباطی ندارد خوداری بفرمایند !
با تشکر

واژه ی "حجاب" در لغت به معنای پرده، حاجب و چیزی است که میان دو چیز حایل و فاصله می شود.[1] البته همان گونه که مفسران و محققان گفته اند، واژه ی حجاب به معنای پوشش زنان، اصطلاحی است که بیشتر در عصر ما پیدا شده و اصطلاحی جدید است. آنچه در گذشته ها در این مورد به کار می رفته، به ویژه در اصطلاح فقها، واژه ی "ستر" است که به معنای پوشش است.[2]لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بی گانه یکی از مسائل مهم اسلامی است. در قرآن کریم برای رشد و تعالی زن و نیز سالم سازی محیط خانه و اجتماع، حجاب برای زنان، واجب شده است.آنچه را که از تاریخ استفاده می شود، این است که حجاب به معنای پوشش زنان، قبل از اسلام در جهان و در ادیان مختلف با شکل های متفاوت وجود داشته و این حکم تأسیسی نیست؛ یعنی اسلام آن را اختراع نکرده، بلکه دین اسلام آن را پذیرفته و چنان که از تاریخ زمان پیامبر (ص) استفاده می شود، اسلام قدری محدوده ی آن را وسیع تر کرده و به آن شدت بخشیده است.در ایران قبل از اسلام، در میان قوم یهود، در هند، حجاب های سخت و شدیدی وجود داشت. در ایران باستان حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می شدند.[3]بنابراین، آنچه را که از تاریخ استفاده می شود این است که زنان در زمان پیامبر دارای حجاب بودند، البته نه حجاب کامل، زنان عرب معمولاً پیراهن هایی می پوشیدند که گریبان هایشان باز بود، دور گردن، سینه، در معرض دید بود. روسری هایی که به سر می انداختند، قسمت های پایین آن را به پشت سر می انداختند به طور طبیعی گوش ها و گوش واره ها و جلوی سینه و گردن نمایان بود.[4] نتیجه این که حجاب زنان در زمان پیامبر (ص) این گونه بوده است که تمام بدن آنان در پوشش بوده، همچنین روسری به سر می انداختند، منتها مقداری از سینه و گردن آنان و جاهایی که محل زینت و موجب تحریک شهوت مردان است، باز بود. از امام باقر (ع) روایت شده: "روزی در هوای گرم مدینه زن جوان زیبایی در حالی که طبق معمول روسری خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوشش پیدا بود، از کوچه عبور می کرد، مردی از اصحاب رسول خدا از طرف مقابل می آمد، آن منظره ی زیبا، سخت نظر او را جلب کرد و چنان غرق تماشای آن زن زیبا شد که از خودش و اطرافش غافل گشت و جلوی خودش را نگاه نمی کرد، آن زن وارد کوچه ای شد و جوان با چشم خود او را دنبال می کرد، همان طور که می رفت ناگهان استخوان یا شیشه ای که از دیوار بیرون آمده بود به صورتش اصابت کرد و صورتش را مجروح ساخت، وقتی به خود آمد که خون از سر و صورتش جاری شده بود. با همین حال به حضور پیامبر رفت و ماجرا را به عرض رساند.[5] این جا بود که آیه ی حجاب نازل شد".[6] "و به زنان با ایمان بگو چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را – جز آن مقدار که نمایان است – آشکار ننمایند و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) و زینت خود را آشکار نسازند، مگر...".بدیهی است که این آیه در مقام بیان توسعه ی محدوده ی پوشش و حجاب است؛ زیرا قسمت های دیگر بدن با لباس های مرسوم آن زمان که همان پیراهن های بلند بوده پوشیده می شد و فقط قسمت های سینه و گردن بود که باز بود.[7]آنچه در این آیه محل دقت و مورد نظر است جمله ی "ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن" است. راغب در مفردات می گوید: اصل خمر به معنای پوشانیدن شیء است و به آنچه با آن چیزی را می پوشانند، خمار گویند، ولی در عرف، خمار مخصوص شده به آنچه زن سر خود را با آن می پوشاند.[8] گفته اند وقت نزول آیه زنان، اطراف چارقد و روسری را جمع کرده، به پشت سر می انداختند و سینه هایشان آشکار می شد.[9]بنابراین، معنای آیه این می شود که زنان می باید روسری خود را بر روی سینه و گریبان خویش قرار دهند، تا گردن و سینه با آن پوشانده شود.ابن عباس در تفسیر این بخش از آیه می گوید: یعنی زن، مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند.[10]از عائشه نقل شده: همین که آیه ی 31 سوره ی نور نازل شد، هیچ زنانی را همانند زنان انصار، مشاهده نکردم و دیده نشد که آنان همچون سابق بیرون بیایند.[11]--------------------------------------------------------------------------------[1] ابن منظور، لسان العرب، ماده ی حجب.[2] تفسیر نمونه، ج 17، ص 402؛ مطهری، مرتضی، مسئله ی حجاب، ص 78.[3] ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 12، ص 30؛ ج 1، ص 552.[4] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 19، ص 484- 485. [5] فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج 5، ص 230؛ مجموعه آثار، مرتضی مطهری، ج 19، ص 485.[6] "وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ ...". نور، 31.[7] برای آگاهی بیشتر، نک نمایه ی: محدوده ی حجاب زن، سؤال 495 (سایت: 536).[8] راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، واژه ی خمر. [9]قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 2، واژه ی حجب. [10]«تغطی شعرها، و صدرها، و ترائبها و سوالفها». طبرسی، مجمع البیان، ج 4، ص 138. [11]«ما رأیت نساءاً خیراً من نساء الانصار، لما نزلت هذه الآیه...». تفسیر کشاف، ج 3، ذیل آیه ی 31 سوره ی نور.

ببخشيد آيا در دوره پيامبر زنان بي حجاب را حد مي زدند؟
با توجه به اينكه قوانين ج . ا . ا از منابع قرآن و سنت استخراج شده فقها با چه سندي اقدام به انجام اين كار كردند؟

آي ايها الناس جواب ندارين به ما بدين؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


نقل قول:
ببخشيد آيا در دوره پيامبر زنان بي حجاب را حد مي زدند؟
با توجه به اينكه قوانين ج . ا . ا از منابع قرآن و سنت استخراج شده فقها با چه سندي اقدام به انجام اين كار كردند؟


با سلام

بد حجابی از موارد تعزیر است وبدست حاکم شرع ، او میتواند جریمه نقدی ، حبس و....برمتخلفین اجرا کند .

نکته دیگر اینست که اهتمام اسلام بر تقوای درونی و خود پیشگیری افراد از گناه است تا تنبیه ومجازات ، ولی در باب امر به معروف ونهی از منکر دامنه وسیعی از این قبیل امور قرار میگیرد .

اما رحمت واسعه اسلام :



1- صدوق روايت مي كند كه پيامبر فرمود: "اثبات حدود را در صورت ايراد شبهه متوقف كنيد، و هيچ شفاعت و كفالت و سوگندي در اجراي حدود پذيرفته نيست .


2- ترمذي به سند خويش نقل مي كند كه پيامبر فرمود: "تا آنجا كه مي توانيد حدود را بر مسلمانان اقامه نكنيد، و اگر محملي براي رهايي آنان يافتيد ايشان را رها كنيد; زيرا اگر امام در عفو دچار خطا شود بسي بهتر است از آنكه در مجازات اشتباه كند.



3- در سنن ابن ماجه از ابوهريره نقل شده كه پيامبر(ص) فرمود: "هرگاه راه - فراري - براي اجراي حدود يافتيد از اقامه آن بر افراد خودداري كنيد.

بازهم کارشناسان محترم احکام تکمیل کنند.

نقل قول:
بد حجابی از موارد تعزیر است وبدست حاکم شرع ، او میتواند جریمه نقدی ، حبس و....برمتخلفین اجرا کند .

با سلام و تشکر
ممنون میشم اگه روایتی که اثبات میکنه بدحجابی از موارد تعزیره،بیارین

با سلام و تشکر
ممنون میشم اگه روایتی که اثبات میکنه بدحجابی از موارد تعزیره،بیارین

نقل قول:
با سلام و تشکر
ممنون میشم اگه روایتی که اثبات میکنه بدحجابی از موارد تعزیره،بیارین


با سلام

گفتیم که از موارد عام است :

جرم، در زبان قرآن كريم عبارت است از انجام دادن فعل يا گفتن قولي كه شارع، آن را نهي كرده است و انجام ندادن فعلي يا نگفتن قولي كه خداوند به آن امر كرده است. به عبارت ديگر، جرم به معناي مخالفت فعلي يا قولي با اوامر و نواهي شارع مقدس، به كار رفته است.

اثم، سيئه، خطيئه و ذنب در معناي ديني جرم نيز به كار رفته است.


حضرت امام خميني(ره)، در باره تعزير مي نويسد: «كل من ترك واجباً او ارتكب حراماً فللامام عليه السلام و نائبه تعزيره بشرط أن يكون من الكبائر؛ هر كسي واجبي را ترك كند يا حرامي را مرتكب شود، امام و نايب ايشان مي تواند او را تعزير كند به شرط اين كه از گناهان كبيره باشد.»

ديگر فقيهان اماميه نيز معتقدند كه ارتكاب معصيتي كه مشمول حد شرعي نباشد، قابل تعزير است و فقيهان از نظر نص و فتوا در اين حكم، اختلاف ندارند.



(وليضربن بخمرهن علي جيوبهن)؛ روسري هاي خود را بر روي سينه و گريبان خويش قرار دهند.

از امام صادق(ع) پرسيدند: «آيا ساعد دست زن (فاصله سر انگشت تا آرنج)، جزو زينت است كه خداوند در قرآن (آيه 31 سوره نور) فرمود: نبايد زنان زينت هاي خود را (براي نامحرم) آشكار سازند؛ مگر براي شوهر (و ديگر محارم).» آن حضرت فرمود: «بله و به جز زير روسري و دست بند (آن چه زير روسري باشد و از محل دست بند به بالا».


http://www.effat.ir/fa/index.php?option=com_content&view=article&id=169:1389-09-28-20-00-25&catid=62:1389-05-07-09-25-10&Itemid=75

یک سند در برخورد با کم حجابی یا بدحجابی بدست آوردم

مالك از علقمه بن ابى علقمه از گفته مادرش ما را خبر داد كه مى‏ گفته است حفصه دختر عبد الرحمان در حالى كه روسرى نازكى بر سر داشت- با مقنعه نازكى- پيش عايشه رفت، عايشه آن مقنعه را بر تن حفصه پاره كرد و مقنعه ‏يى ضخيم بر او پوشاند.
أخبرنا خالد بن مخلد، حدّثنا سليمان بن بلال عن علقمة بن أبي علقمة عن أمّه قالت: رأيت حفصة بنت عبد الرحمن بن أبي بكر دخلت على عائشة و عليها خمار رقيق يشفّ عن جيبها فشقّته عائشة عليها وقالت: أ ما تعلمين ما أنزل الله في سورة النور؟ ثمّ دعت بخمار فسكتها.
الطبقات الكبرى، محمد بن سعد بن منيع الهاشمي البصري (م 230)، تحقيق محمد عبد القادر عطا، بيروت، دار الكتب العلمية، چاپ اول، 1410/1990، ج‏ 8، ص57

حجاب یک واجب شرعی برای فرد مسلمان است و تمام ادله ای که در اینجا ارائه شده است و یا خواهد شد اثبات همین مطلب است، اما برای قانون حجاب اجباری که سی سال است در ج.ا. ایران اجرا میشود نه میشود اثبات عقلی آورد نه نقلی.

رضا;103658 نوشت:

آنچه مسلم است چه در عصر نبى اكرم(ص) و چه در عصر حضرت على(ع)، مسأله امر به معروف ونهى از منكر اجرا مى‏گشته و در حد امكان جلوى بى‏حجابى و بدحجابى گرفته مى‏شد. اينكه تا چه حد ممكن بوده، بستگى به ميزان قدرت اجرايى آن بزرگواران داشته است. چه بسا امروزه، قدرت اجرائى‏ حكومت اسلامي بيشتر باشد و ابزار، امكانات،وسايل و نيروى انسانى بيشترى در اختيار داشته باشيم.

ادعای فوق به فرض صحت آیا به این معناست که پیامبر (ص) امام علی (ع) اگر وارد جامعه ای میشدند که مثلاً حجاب سر وجود نداشت قانونی را تصویب میکردند و حجاب را اجباری میکردند....؟
ما میدانیم که اعراب وقتی به ایران حمله کردند استفاده از زبان فارسی را منع کردند ولی حجاب را اجباری نکردند...!

خیر البریه;126192 نوشت:

جرم، در زبان قرآن كريم عبارت است از انجام دادن فعل يا گفتن قولي كه شارع، آن را نهي كرده است و انجام ندادن فعلي يا نگفتن قولي كه خداوند به آن امر كرده است. به عبارت ديگر، جرم به معناي مخالفت فعلي يا قولي با اوامر و نواهي شارع مقدس، به كار رفته است.

اثم، سيئه، خطيئه و ذنب در معناي ديني جرم نيز به كار رفته است.

جناب خیرالبریه با ظرافت خاصی سعی کردند مفهوم گناه را با جرم یکی کنند، درصورتی آنچه در بالا آمده است تعریف گناه است و آنچه که در قانون جزا از «جرم» منظور میشود، تعدی به حقوق دیگران است.
در کل منظور بحث بنده در اینجا این است که در مورد مسائل فرهنگی مثل پوشش باید به شعور اجتماعی مردم احترام گذاشت، و از صدور چنین احکامی (قانون حجاب اجباری) که بیشتر رنگ و بوی سیاست دارند تا دین خودداری شود.

ذهن زمستانی;193650 نوشت:
حجاب یک واجب شرعی برای فرد مسلمان است و تمام ادله ای که در اینجا ارائه شده است و یا خواهد شد اثبات همین مطلب است، اما برای قانون حجاب اجباری که سی سال است در ج.ا. ایران اجرا میشود نه میشود اثبات عقلی آورد نه نقلی.

ادعای فوق به فرض صحت آیا به این معناست که پیامبر (ص) امام علی (ع) اگر وارد جامعه ای میشدند که مثلاً حجاب سر وجود نداشت قانونی را تصویب میکردند و حجاب را اجباری میکردند....؟

با سلام
دوست گرامی به موضوع تاپیک توجه داشته باشید!!
این تاپیک در مورد حجاب اجباری نیست !

ذهن زمستانی;193650 نوشت:

ما میدانیم که اعراب وقتی به ایران حمله کردند استفاده از زبان فارسی را منع کردند ولی حجاب را اجباری نکردند...!



و در این مورد منبع را بیاورید لطفا

شما در كجای قرآن يا روايات و قوانين اسلام چنين چيزی را می‏توانيد پيدا كنيد ؟ اصولا در مذهب اسلام كه آئين همگانی است مسئله زبان مطرح نيست

هر چه روزگار ميگذشت بر علاقه و ارادت ايرانيان نسبت به اسلام و بر هجوم روز افزون آنان به اسلام و ترك كيشها و آيينهای قبلی و آداب و رسوم‏ پيشين افزوده می شد بهترين مثال ، ادبيات فارسی است .
هر چه زمان گذشته است تأثير اسلام‏ و قرآن و حديث در ادبيات فارسی بيشتر شده است نفوذ اسلام در آثار ادبا و شعرا و حتی حكمای قرون ششم و هفتم به بعد بيشتر و مشهودتر است تا شعرا و ادبا و حكمای قرون سوم و چهارم .

اين حقيقت از مقايسه آثار رودكی و فردوسی با آثار مولوی و سعدی و نظامی و حافظ و جامی كاملا هويدا است
در مقدمه كتاب " احاديث مثنوی " ( 1 ) پس از آنكه می‏گويد : " از قديمترين عهد ، تأثير مضامين احاديث در شعر پارسی محسوس است " ، و به اشعاری‏ از رودكی استشهاد می‏كند ، می‏گويد
از اواخر قرن چهارم كه فرهنگ اسلامی انتشار تمام يافت و مدارس در نقاط مختلف تأسيس شد و ديانت اسلام بر ساير اديان غالب آمد و مقاومت‏ زرتشتيان در همه بلاد ايران با شكست قطعی و نهايی مواجه گرديد و فرهنگ‏ ايران به صبغه اسلامی جلوه گری آغاز نهاد و پايه تعليمات بر اساس‏ ادبيات عربی و مبانی دين اسلام قرار گرفت ، بالطبع توجه شعرا و نويسندگان به نقل الفاظ و مضامين عربی فزونی گرفت و كلمات و امثال و حكم پيشينيان ( قبل از اسلام ) در نظم و نثر كمتر می آمد .
چنانكه به حسب‏ مقايسه در سخن دقيقی و فردوسی و ديگر شعرای عهد سامانی و اوائل عهد غزنوی‏ نام زرتشت و اوستا و بوذرجمهر و حكم وی بيشتر ديده می‏شود ، تا در اشعار عنصری و فرخی و منوچهری كه در اواخر قرن چهارم و اوائل قرن پنجم می زيسته‏ اند ، نيز تاريخ نشان می‏دهد كه هر چه استقلال سياسی ايرانيان بيشتر شده اقبال‏ آنها به معنويات و واقعيات اسلام فزونی يافته است

پاورقی ( 1 ) تاليف مرحوم بديع الزمان فروزانفر

سلام

رضا;193682 نوشت:

دوست گرامی به موضوع تاپیک توجه داشته باشید!!
این تاپیک در مورد حجاب اجباری نیست !

اولاً مطلب بنده کاملاً مرتبط با موضوع تاپیک است، اگر حجاب اجبار قانونی نداشته باشد برای چی باید بی حجاب رو مجازات کرد..؟!

در ثانی گویا شما بیشتر تمایل دارید بحث رو خارج از موضوع دنبال کنید، آنچه من گفتم یک واقعیت تاریخی بود و قصد من مقایسه آن با شرایط حاضر بود. بحث این است که رفتارهای حاکمان اسلامی در دوره های مختلف تاریخی تا به امروز چگونه بوده است.

ذهن زمستانی;193650 نوشت:
حجاب یک واجب شرعی برای فرد مسلمان است و تمام ادله ای که در اینجا ارائه شده است و یا خواهد شد اثبات همین مطلب است، اما برای قانون حجاب اجباری که سی سال است در ج.ا. ایران اجرا میشود نه میشود اثبات عقلی آورد نه نقلی.

ادعای فوق به فرض صحت آیا به این معناست که پیامبر (ص) امام علی (ع) اگر وارد جامعه ای میشدند که مثلاً حجاب سر وجود نداشت قانونی را تصویب میکردند و حجاب را اجباری میکردند....؟
ما میدانیم که اعراب وقتی به ایران حمله کردند استفاده از زبان فارسی را منع کردند ولی حجاب را اجباری نکردند...!

جناب خیرالبریه با ظرافت خاصی سعی کردند مفهوم گناه را با جرم یکی کنند، درصورتی آنچه در بالا آمده است تعریف گناه است و آنچه که در قانون جزا از «جرم» منظور میشود، تعدی به حقوق دیگران است.
در کل منظور بحث بنده در اینجا این است که در مورد مسائل فرهنگی مثل پوشش باید به شعور اجتماعی مردم احترام گذاشت، و از صدور چنین احکامی (قانون حجاب اجباری) که بیشتر رنگ و بوی سیاست دارند تا دین خودداری شود.

ذهن زمستانی;193707 نوشت:
سلام

اولاً مطلب بنده کاملاً مرتبط با موضوع تاپیک است، اگر حجاب اجبار قانونی نداشته باشد برای چی باید بی حجاب رو مجازات کرد..؟!

در ثانی گویا شما بیشتر تمایل دارید بحث رو خارج از موضوع دنبال کنید، آنچه من گفتم یک واقعیت تاریخی بود و قصد من مقایسه آن با شرایط حاضر بود. بحث این است که رفتارهای حاکمان اسلامی در دوره های مختلف تاریخی تا به امروز چگونه بوده است.

سلام
من از حرفهای شما چیزی سر در نیاوردم حداقل درست توضیح دهید تا ما هم بفهمیم
آنچه من از تاپیک فهمیدم موضوع برخورد با بی حجابی در زمان پیامبر( ص) بوده ،ان وقت این چه دخلی به حرفهای آمده شما دارد؟

گل بال;103554 نوشت:
آيا در دوره پيامبر مانند دوران ما با بدحجابي برخورد مي شد؟در دوران حضرت علي چه ؟اصلا بي حجاب آندوره بود يا نبود؟

با سلام
همانگونه که احتمالا موافق باشید با گذر زمان و طی قرون بحث میزان پوشش مردان و زنان دچار تغییرات شده است. اصولا در گذشته انسانها لباس های بیشتری میپوشیدند و اتفاقا این کار نوشنه شخصیت اونها بوده و مثلا هیچوقت یک برده دارای لباسی کامل نبوده است لذا بر این اساس قبل از اسلام هم زنان دارای پوشش زیادی بودن ( حتی با وجود گرمای عربستان ) ولی چندین سال بعد از بعثت پیامبر اسلام موضوع حجاب بعنوان حکمی دینی ابلاغ شد. در اینکه چه شد که حجاب مقرر شد و اصولا حجاب مورد نظر قرآن چه هست مسائل زیادی قابل طرح است که نیازی به طرح در اینجا نمیبینم ولی اجمالا به خدمتتان عرض کنم اصولا بحث پوشش برای زنان در آن زمان بعنوان یک معضل برای آنها مطرح نبوده است. یعنی اصولا کسی تمایلی به کاهش پوشش از میزان مقرر آن در اسلام نداشته است. و ما هیچ گزارش تاریخی ای مبنی بر نارضایتی و یا تمرد زنان از بحث حجاب نداریم
اما اگر نظر بنده را بخواهید، اگر بفرض زنی در دوره پیامبر یا امامان با پوششی که "عرفا" نا مناسب می نمود در معابر ظاهر میشد قبل از اینکه او را بواسطه فعل حرامش مجازات کنند، او را به خلوتی می کشاندند و ...
بهر حال حقیقتیست که در باب عرب بی شک بوده

نکته آخر هم اینکه برخورد با بدحجابی در ایران امروز صرفا ریشه در "احکام اولیه" اسلامی ندارد و جنبه های "احکام ثانویه" و نیز "سیاست" در آن پر رنگ تر است

ذهن زمستانی;193650 نوشت:
حجاب یک واجب شرعی برای فرد مسلمان است و تمام ادله ای که در اینجا ارائه شده است و یا خواهد شد اثبات همین مطلب است، اما برای قانون حجاب اجباری که سی سال است در ج.ا. ایران اجرا میشود نه میشود اثبات عقلی آورد نه نقلی.

ما میدانیم که اعراب وقتی به ایران حمله کردند استفاده از زبان فارسی را منع کردند ولی حجاب را اجباری نکردند...!
.


ذهن زمستانی بزرگوار
ضمن عرض خوشآمد به حضرتعالی و سپاس از شرکت در مباحث، در رابطه با مطالبی که فرمودید، نکاتی عرض می شود
.
نخست اینکه، همانطور که فرمودید حجاب یک واجب شرعی برای فرد مسلمان است، و قانون حجاب هم برگرفته از همین شرع که در واقع حقیقت نیاز انسانها در یک نیاز سنجی جامعه گزینی است، بدست می آید. یعنی اینکه در زندگی اجتماعی بر اساس همان شرع، قانونی تصویب می شود، تا اینکه جامعه نشینان در آسایش بیشتری باشند. در حقیقت حجاب هم از جنبه شرعی و هم از دیدگاه عرف، وسیله ای برای کنتزل جامعه است. همانطور که مثلا در کشور ما خرید و فروش مشروبات و یا اسلحه مجاز نیست. که اگر به بهانه نبود آزادی چنین چیزی در اختیار مردم قرار بگیرد بگیرد، فجایع بزرگی به پا می شود. همانگونه که سالانه چندین هزار نفر در آمریکا به همین دلیل کشته می شوند.
اینجا جا دارد بنده خاطره ای در رابطه با مصونیت و نگهدارنده بودن حجاب نسبت به بانوان عرض کنم. حدود بیست سال پیش بنده یک روز در صف دریافت کوپن (کالابرگ) ایستاده بودم. جوانی هرزه که اصلا قیافه اش به این چیزها نمی خورد اما از صحبت هاش معلوم شد که فاسد است، خودش برای دور و وری هاش فسادهای اخلاقی اش را که تعریف می کرد، یک دفعه وسط صحبتهاش که چون فاصله اش کم بود، من هم می شنیدم، یه چیزی به این مضمون گفت:« یه توصیه بهتون بکنم: همیشه یادتون باشه، که سراغ زنهای محجبه و چادری نرین. نکنه متلکی چیزی بهشون بگین. دنبال غیر چادری ها باشین». این برای من عجیب بود که یک آدم فاسد و هرزه، حجاب را مصونیت و نگهدارنده زنها می دانست و به آن اعتراف می کرد.
اما در پاسخ یه اینکه اعراب حجاب را در ایران اجباری نکردند، جالب است که بدانیم، در ایران باستان، حجاب بخشی از فرهنگ ایرانیان بوده است همانگونه که امروزه برخی از چیزها از عرف ماست مانند دیدو بازدید عید نوروز که فرهنگ ماست و در اسلام نیز در قالب صله رحم بدان پرداخته شده است.
التماس دعا
پیروز باشید

ذهن زمستانی;193650 نوشت:
جناب خیرالبریه با ظرافت خاصی سعی کردند مفهوم گناه را با جرم یکی کنند، درصورتی آنچه در بالا آمده است تعریف گناه است و آنچه که در قانون جزا از «جرم» منظور میشود، تعدی به حقوق دیگران است.


با سلام

بنظر شما بدحجابی تعدی به حقوق دیگران نیست ؟!

تعریف جرم وگناه از دید شما چیه ؟

لیلا 1;193789 نوشت:
سلام
من از حرفهای شما چیزی سر در نیاوردم حداقل درست توضیح دهید تا ما هم بفهمیم
آنچه من از تاپیک فهمیدم موضوع برخورد با بی حجابی در زمان پیامبر( ص) بوده ،ان وقت این چه دخلی به حرفهای آمده شما دارد؟

امیدوارم با ادامه بحث منظور بنده را متوجه شده باشید. خواهر گرامی ما برای چه باید بدانیم زمان پیامبر با بی حجابی برخورد میشده یا نه. اصلاً فایده دانستن تاریخ چیست؟ باید از اون به عنوان دارویی برای دردهای امروز جامعه استفاده بشه، غیر از اینه...!؟

خیر البریه;194429 نوشت:

با سلام

بنظر شما بدحجابی تعدی به حقوق دیگران نیست ؟!

تعریف جرم وگناه از دید شما چیه ؟

خیر نیست، اگر شما میگویید هست یک آیه یا حدیث بیاورید که فلسفه حجاب را حفظ حقوق دیگران (احتمالاً مردان) دانسته باشد.

تعریف گناه همانی بود که شما گفتید و جرم آنکه منگفتم.

کاوه;194374 نوشت:
ذهن زمستانی بزرگوار
ضمن عرض خوشآمد به حضرتعالی و سپاس از شرکت در مباحث، در رابطه با مطالبی که فرمودید، نکاتی عرض می شود
.
نخست اینکه، همانطور که فرمودید حجاب یک واجب شرعی برای فرد مسلمان است، و قانون حجاب هم برگرفته از همین شرع که در واقع حقیقت نیاز انسانها در یک نیاز سنجی جامعه گزینی است، بدست می آید.

با سلام و تشکر از شما:Gol:
تا اینجای بحثتون عرضی نیست، امّا...

نقل قول:
یعنی اینکه در زندگی اجتماعی بر اساس همان شرع، قانونی تصویب می شود، تا اینکه جامعه نشینان در آسایش بیشتری باشند. در حقیقت حجاب هم از جنبه شرعی و هم از دیدگاه عرف، وسیله ای برای کنتزل جامعه است. همانطور که مثلا در کشور ما خرید و فروش مشروبات و یا اسلحه مجاز نیست. که اگر به بهانه نبود آزادی چنین چیزی در اختیار مردم قرار بگیرد بگیرد، فجایع بزرگی به پا می شود. همانگونه که سالانه چندین هزار نفر در آمریکا به همین دلیل کشته می شوند.
...اما سی سال پیش با این برداشت از جامعه و اینکه اجباری کردن حجاب باعث آسایش بیشتر و کنترل جامعه و ... می شود فقاهتی در سیاست صورت گرفت، اما پس از این مدت بیاییم کلاه خود را قاضی کنیم، آیا این قانون باعث آسایش بیشتر شده یا اینکه حجاب را تبدیل به مسئله ای کرد که هم متدينان را به سوز و گداز واداشته و هم مخالفان را. و اين جاي شگفتي است که در اين کشور عده اي از تساهل و مدارا مينالند و عده اي از سخت گيري هاي فزاينده شکوه دارند و همه ناراضي اند.

آیا این قانون باعث کنترل جرائم جنسی و امنیت دختران و زنان و اسلامی کردن جامعه شده است؟ آیا اصلاً با یک قانون ساده میشود این همه اهداف کلان را محقق کرد یا اینکه به ما القا شده که میشود. این قانون ساده انگارانه و ابتکاری هیچ ناهنجاری و خلافی را نمیتوانسته کنترل کند و نکرده است و بدتر اینکه خود به یک ناهنجاری تبدیل شده است. گواه آن هم صحنه های زننده برخورد با بدحجابان (کم حجابان) در خیابان های شهر است. شما بهتر از من با مسئله وهن اسلام و مسلمین آشنایید؛ اگر این صحنه ها وهن آمیزتر از قمه زنی نباشد کمتر از آن نیست.

شاید وقت آن رسیده باشد که از اجتهاد، این قابلیت عقلایی که سالیان سال شیعه به آن بالیده است استفاده شود، البته اگر شجاعتی باقی مانده باشد. هرچند به نظر نمیرسد معضلاتی که این قانون تاکنون در جامعه ایجاد کرده است با برداشتن آن رفع شود...

[quote=ذهن زمستانی;194481]ا
...اما سی سال پیش با این برداشت از جامعه و اینکه اجباری کردن حجاب باعث آسایش بیشتر و کنترل جامعه و ... می شود فقاهتی در سیاست صورت گرفت، اما پس از این مدت بیاییم کلاه خود را قاضی کنیم، آیا این قانون باعث آسایش بیشتر شده یا اینکه حجاب را تبدیل به مسئله ای کرد که هم متدينان را به سوز و گداز واداشته و هم مخالفان را. و اين جاي شگفتي است که در اين کشور عده اي از تساهل و مدارا مينالند و عده اي از سخت گيري هاي فزاينده شکوه دارند و همه ناراضي اند.

ذهن زمستانی بزرگوار دوباره سلام

اینکه برای یک داده ی فقهی زمان و تاریخ تعیین می فرمایید برازنده شما نیست. ادعای
حجاب سی ساله، نه تنها درست نیست که بنیان بحث حجاب بانوان،به پشتوانه فقه پویایی است که از عصر اهل بیت با زحمات جانفرسای علمای دین به دوران ما رسیده است. اگر منظور شما از این جمله« هم متدينان را به سوز و گداز واداشته» این است که ایشان در فکر چاره ای برای رهیدن از آن اند که به گمان این اشتباه آشکاری در برداشت است. آنچه متدینان را به سوز و گداز واداشته، عدم توجه برخی از بانوان به دقت در سودممندی بحث حجاب است. براستی چه چیزی بهتر از این می تواند بانوان را از تیررس خطاکاران حفظ کند. برای تنقیح مطلب عرض کنم که بنده سالیان متوالی بازرس زندان بودم و در بیشتر زندانهای بزرگ کشور به بازرسی پرداخته ام. بارها و بارها با زندانیان از نزدیک سخن کرده و حرف دلشان را شنیده ام. چیزی که حتی در اعترافات قضایی آنها نبود. اما نکته جالب آن بودکه اینان علت تحریک میل جنسی خودشان را مساله بی حجابی یا به فرموده شما کم حجابی برخی از بانوان می دانستند و دلیل جنایاتی که در این باره مرتکب شده بودند در موارد فراوانی بزک کردن زنان و بی پروایی در آرایش زنانه و آمدن با همان حال در میان جامعه و جوانان بیان می شد. من نمونه های فراوانی را در خاطر دارم که برایم تعریف کرده اند که اگر بیان کنم، خاطرتان آزرده می شود. اما حقیقتی است بسیار تلخ.
جالب تر از همه آنکه حتی آنان نیز حاضر به ازدواج با این دسته از خانمها نبودند. گذشته از آن حتی پسران جوان نیز با آنکه خودشان نیز خیلی اهل دین به نظر نمی رسند اما علاقه دارند که زنانشان چادری باشد. وقتی دلیل کارشان را می پرسیم، می گویند اینها زن زندگی اند و آنها وسیله لذت بردن کوتاه.
باور بفرمایید آنچه نوشته آمد حقیقت محض بود.

ذهن زمستانی;194481 نوشت:

آیا این قانون باعث کنترل جرائم جنسی و امنیت دختران و زنان و اسلامی کردن جامعه شده است؟ آیا اصلاً با یک قانون ساده میشود این همه اهداف کلان را محقق کرد یا اینکه به ما القا شده که میشود. این قانون ساده انگارانه و ابتکاری هیچ ناهنجاری و خلافی را نمیتوانسته کنترل کند و نکرده است و بدتر اینکه خود به یک ناهنجاری تبدیل شده است. گواه آن هم صحنه های زننده برخورد با بدحجابان (کم حجابان) در خیابان های شهر است. شما بهتر از من با مسئله وهن اسلام و مسلمین آشنایید؛ اگر این صحنه ها وهن آمیزتر از قمه زنی نباشد کمتر از آن نیست.
شاید وقت آن رسیده باشد که از اجتهاد، این قابلیت عقلایی که سالیان سال شیعه به آن بالیده است استفاده شود.

ذهن زمستانی گرامی
آیا شما راهکار بهتری در مبارزه با بی حجابی و تامین هنجار پذیری شهروندان هنجار شکن، در ذهن مبارکتان هست؟ آیا کسانی که به حکم صریح قرآن عمل نمی کنند، و مخالف قرآن و دین عمل می کنند، مومن اند؟ آیا می توان در برابر نص صریح اجتهاد کرد؟

ذهن زمستانی;194481 نوشت:
خیر نیست، اگر شما میگویید هست یک آیه یا حدیث بیاورید که فلسفه حجاب را حفظ حقوق دیگران (احتمالاً مردان) دانسته باشد. تعریف گناه همانی بود که شما گفتید و جرم آنکه منگفتم.


با سلام

در محكمترين سخن آمده که :

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا {الأحزاب/53}
اى كسانى كه ايمان آورديد! به خانه هاى پيغمبر در نياييد، مگر آنكه شما را به طعامى دعوت كنند، به شرطى كه به انتظار طعام زودتر نرويد، بلكه وقتى شما را خواندند، داخل شويد، و چون طعام خورديد، متفرق گرديد، و آن جا را محل انس و گفتگو مكنيد، كه اين ، پيغمبر را ناراحت مى كند، او از شما خجالت مى كشد، ولى خدا از بيان حق خجالت نمى كشد، و چون از همسران او چيزى مى پرسيد، از پشت پرده بپرسيد، اين براى طهارت دل شما و دل آنان بهتر است ، و شما حق نداريد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) را اذيت كنيد، و بعد از مرگش با همسران او ازدواج نماييد، اين كار تا ابد ممنوع است ، چون نزد خدا كارى عظيم است.

و لا يبدين زينتهنّالا لبعولتهن
بر هر زنى حجاب واجب است الا زنان مسن ، كه مى توانند بى حجاب باشند، البته در صورتى كه كرشمه و تبرج نداشته باشند.


وآیات دیگری مانند :

و در خانه هاي خود قرار گيريد و ....آیا حضور زنان بدحجاب در جامعه باعث تضعیف روابط زناشویی متاهلین وبلوغ زودرس مجردین نمیشود ؟

آیا انسان آزاد است که به حقوق دیگران تجاوز کند ؟

بیاد آن پسری افتادم که میگفت چرا از این گوشتها ! چشم بپوشم ؟ اینها خودشان دلشان میخواد که حال بدهند چرا ....

حتی این شخص بعد از ازدواج نیز نتوانست زندگی خوبی داشته باشد و بعلت فساد جامعه و نداشتن اراد ه ای قوی همه چیزش را ازدست داد ....

آیا زنان بدحجاب در انحراف این قبیل افراد تقصیری ندارند ؟! آیا این حقوق یکطرفه است ؟!

اما در تعریف جرم :

راغب اصفهاني در تعريف جرم مي نويسد: «اصل الجرم قطع الثمرة عن الشجر... و استعير ذلك لكل اكتساب مكروه؛ جرم در اصل ـ معناي واژگان ـ به معناي جدا كردن ميوه از درخت است و اين واژه براي اكتساب هر كار ناپسند، استعاره گرفته شده است.» در ديگر كتاب ها، در معناي واژگاني جرم، گناه، بزه، خطا، ذنب، تعدي، عصيان، اثم، ناثم، معصيت، جريمه، ناشايست و جناح به كار رفته است.

کاوه;194683 نوشت:
[quote=ذهن زمستانی;194481]ا
...اما سی سال پیش با این برداشت از جامعه و اینکه اجباری کردن حجاب باعث آسایش بیشتر و کنترل جامعه و ... می شود فقاهتی در سیاست صورت گرفت، اما پس از این مدت بیاییم کلاه خود را قاضی کنیم، آیا این قانون باعث آسایش بیشتر شده یا اینکه حجاب را تبدیل به مسئله ای کرد که هم متدينان را به سوز و گداز واداشته و هم مخالفان را. و اين جاي شگفتي است که در اين کشور عده اي از تساهل و مدارا مينالند و عده اي از سخت گيري هاي فزاينده شکوه دارند و همه ناراضي اند.

ذهن زمستانی بزرگوار دوباره سلام

اینکه برای یک داده ی فقهی زمان و تاریخ تعیین می فرمایید برازنده شما نیست.
ادعای
حجاب سی ساله، نه تنها درست نیست که بنیان بحث حجاب بانوان،به پشتوانه فقه پویایی است که از عصر اهل بیت با زحمات جانفرسای علمای دین به دوران ما رسیده است. اگر منظور شما از این جمله« هم متدينان را به سوز و گداز واداشته» این است که ایشان در فکر چاره ای برای رهیدن از آن اند که به گمان این اشتباه آشکاری در برداشت است. آنچه متدینان را به سوز و گداز واداشته، عدم توجه برخی از بانوان به دقت در سودممندی بحث حجاب است. براستی چه چیزی بهتر از این می تواند بانوان را از تیررس خطاکاران حفظ کند. برای تنقیح مطلب عرض کنم که بنده سالیان متوالی بازرس زندان بودم و در بیشتر زندانهای بزرگ کشور به بازرسی پرداخته ام. بارها و بارها با زندانیان از نزدیک سخن کرده و حرف دلشان را شنیده ام. چیزی که حتی در اعترافات قضایی آنها نبود. اما نکته جالب آن بودکه اینان علت تحریک میل جنسی خودشان را مساله بی حجابی یا به فرموده شما کم حجابی برخی از بانوان می دانستند و دلیل جنایاتی که در این باره مرتکب شده بودند در موارد فراوانی بزک کردن زنان و بی پروایی در آرایش زنانه و آمدن با همان حال در میان جامعه و جوانان بیان می شد. من نمونه های فراوانی را در خاطر دارم که برایم تعریف کرده اند که اگر بیان کنم، خاطرتان آزرده می شود. اما حقیقتی است بسیار تلخ.
جالب تر از همه آنکه حتی آنان نیز حاضر به ازدواج با این دسته از خانمها نبودند. گذشته از آن حتی پسران جوان نیز با آنکه خودشان نیز خیلی اهل دین به نظر نمی رسند اما علاقه دارند که زنانشان چادری باشد. وقتی دلیل کارشان را می پرسیم، می گویند اینها زن زندگی اند و آنها وسیله لذت بردن کوتاه.
باور بفرمایید آنچه نوشته آمد حقیقت محض بود.

با سلام مجدد خدمت شما
تمام تلاش من در این پست ها این بود که ایرادات قانون حجاب را که پس از سی سال آشکار شده است را بیان کنم و از شما توقع دارم در برابر شواهد عینی و استدلالات بنده دلایل عقلی و نقلی برای اسلامی و عقلانی بودن این قانون بیاورید. دوست گرامی ما که در مورد حکم آب کر یا نجاسات صحبت نمیکنیم در مورد برداشتی از اسلام، سیاست و جامعه صحبت میکنیم که زندگی دنیوی و اخروی جمعیت کثیری را تحت تأثیر قرار داده است. آنچه من از «سوز و گداز متدینان» مد نظرم بود آن بود که از کلام جناب خیرالبریه برداشت میشد؛ یعنی قائل شدن حقی به ناحق از سوی جماعت متدین نسبت افراد به ظاهر بی دین که همان کم حجابان باشند در زمینه پوشش.

داشتن چنین حقی شما را بر آن میدارد که زمانی که احساس کنید این حق از شما ضایع شده است به اقداماتی دست بزنید و درخواست اجرای قانون داشته باشید. هرچند منظور این نیست که نباید امر به معروف و نهی از منکر کرد و دغدغه دین نداشت اما متأسفانه این قانون زمینه امر به معروف و نهی از منکر را هم زائل کرده است. در ادامه هم شما به فواید حجاب برای فرد مسلمان اشاره کردید که بنده هم موافقم، اما در ابتدا هم عرض کردم این پاسخ من نیست و همچنین تصورات یک فرد خلافکار در مورد عوامل مؤثر بر بزهش.

کاوه;194686 نوشت:
ذهن زمستانی گرامی
آیا شما راهکار بهتری در مبارزه با بی حجابی و تامین هنجار پذیری شهروندان هنجار شکن، در ذهن مبارکتان هست؟آیا کسانی که به حکم صریح قرآن عمل نمی کنند، و مخالف قرآن و دین عمل می کنند، مومن اند؟ آیا می توان در برابر نص صریح اجتهاد کرد؟

- «سعدی به روزگاری مهری به دل نشیند---بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران» هنجارها به اشتباه تعریف شده اند، و این هنجارهای اشتباه در این سی سال ذهن دینداران را شکل داده اند.
دوست گرامی من منتقدم کار من ارائه راهکار نیست چون از سوی من پذیرفته هم نیست. هرچند همانطور که گفتم به نظر کار از کار گذشته است و تغییر این قانون مشکلی را اگر اضاف نکند حل نمیکند.
-نه مؤمن نیستند ولی انسان اند و عضوی از جامعه و حق دارند با صلح و آرامش در کنار بقیه زندگی کنند.
-نص صریح، اجبار حجاب در جامعه نیست.
ببخشید کوتاه پاسخ دادم چون فکر میکنم توی پست های قبلیم هرچند خلاصه به این موضوعات پرداخته ام.

خیر البریه;194779 نوشت:

با سلام

در محكمترين سخن آمده که :

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا {الأحزاب/53}
اى كسانى كه ايمان آورديد! به خانه هاى پيغمبر در نياييد، مگر آنكه شما را به طعامى دعوت كنند، به شرطى كه به انتظار طعام زودتر نرويد، بلكه وقتى شما را خواندند، داخل شويد، و چون طعام خورديد، متفرق گرديد، و آن جا را محل انس و گفتگو مكنيد، كه اين ، پيغمبر را ناراحت مى كند، او از شما خجالت مى كشد، ولى خدا از بيان حق خجالت نمى كشد، و چون از همسران او چيزى مى پرسيد، از پشت پرده بپرسيد، اين براى طهارت دل شما و دل آنان بهتر است ، و شما حق نداريد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) را اذيت كنيد، و بعد از مرگش با همسران او ازدواج نماييد، اين كار تا ابد ممنوع است ، چون نزد خدا كارى عظيم است.

:Gig:
نقل قول:
و لا يبدين زينتهنّالا لبعولتهن
بر هر زنى حجاب واجب است الا زنان مسن ، كه مى توانند بى حجاب باشند، البته در صورتى كه كرشمه و تبرج نداشته باشند.
این هم که جزء احکام حجاب است...

نقل قول:

آیا حضور زنان بدحجاب در جامعه باعث تضعیف روابط زناشویی متاهلین وبلوغ زودرس مجردین نمیشود ؟
به فرض محال که شما درست بگویید و جواب مثبت باشد ولی چاره آن قانون حجاب اجباری نیست. پس ادامه بحث شما که بر مبنای این سؤال است نیز نیاز به پاسخ ندارد.
نقل قول:
راغب اصفهاني در تعريف جرم مي نويسد:...

و جرم اصطلاح رایجی در علم حقوق و جزا است و تعریف آن هم از کتب مربوطه استخراج میشود.

با عرض سلام

بحث ما ناتمام ماند...
این سکوت کارشناسان محترم یا از سر توافق است یا محافظه کاری. البته بنده قصد مجادله نداشتم و مقصود بیشتر بیان درد دلی بود. دلیل اینکه اینجا را انتخاب کردم این بود که از همنوایان کوته فکر متعصب که در فضای مجازی کم نیستد دل خوشی ندارم و گوش دینداران را بیشتر آماده شنیدن حرف حق میدانم. این بحث جوانب دیگری هم دارد که اگر مشارکتی باشد روشن خواهد شد.

همواره چگونگی برخورد با حوادث و فرهنگ های اجتماعی از سوی حاکمان بر اساس زمینه ها و بسترهای موجود در جامعه، میزان قدرت و تاثیر کذاری حکومت، شخصیت حاکم و میزان پذیرش او خصوصا در حکومت های شخص محور قابل تحلیل و بررسی است.
از این رو در عصر نبوی که فرهنگ عموم مردم با فرهنگ عصر جاهلی رشد کرده بود، نیاز به راهکارهای ویژه برای تاثیرگذاری و پذیرش دین جدید از سوی مردم وجود داشته است. این راهکارها در دوبعد قابل بررسی است:
اول آنچه به صورت وحی و در قالب قرآن در جامعه تاثیر گذاشته است و قرآن به عنوان یک کتاب آموزشی در این عرصه قابل توجه و تحلیل است. و دوم آنچه از سوی شخص پیامبر انجام می شده و از جهت تاریخی قابل توجه می باشد.
د این زمینه می توان به پیمان هایی که پیامبر در پیمان عقبه و پیمانی که پس از فتح مکه با مسلمانان و زنان منعقد کردند توجه کرد. که به طور کلی به پاکدامنی و دوری از گناهان و معاصی توصیه شده است.

با سلام خدمت جناب صدر
به نظرم اگر جزئی تر و مستندتر بحث خود را ادامه دهید، ارتباط موثق آن با سؤالات بنده مشخص خواهد شد. مگر اینکه یادداشت شما اظهار نظری کلی در مورد موضوع تاپیک باشد.


با سلام
چون شما از برخورد سوال کرده بودید به ان دلیل لازم بود تا به بیان زمینه ها و رویکرهای متناسب با آن اشاره شود. همچنین خیلی در جزئیات صحبت نکردم چون نمی خواستم جواب شخصی شود (هرکسی از جزئیات به گونه ای استفاده خواهد کرد و تفکرات همه محترم است).
در حقیقت بدون توجه به چهار صورت فوق تحلیل داده های عصر نبوی در بعد احکام و چگونگی اجراء آنها به سختی ممکن است. آنچه در ادامه می آورم نظراتی است که بیشتر بر اساس رویکرد قرآن به مسئله حجاب بیان شده است:

[=&quot]آنچه را که از تاریخ استفاده می شود، این است که حجاب به معنای پوشش زنان، قبل از اسلام در جهان و در ادیان مختلف با شکل های متفاوت وجود داشته و این حکم تأسیسی نیست؛ یعنی اسلام آن را اختراع نکرده، بلکه دین اسلام آن را پذیرفته و چنان که از تاریخ زمان پیامبر (ص) استفاده می شود، اسلام قدری محدوده ی آن را وسیع تر کرده و به آن شدت بخشیده است.[=&quot]
[=&quot]در ایران قبل از اسلام، در میان قوم یهود، در هند، حجاب های سخت و شدیدی وجود داشت. در ایران باستان حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می شدند.[=&quot]
[=&quot]بنابراین، آنچه را که از تاریخ استفاده می شود این است که زنان در زمان پیامبر دارای حجاب بودند، البته نه حجاب کامل، زنان عرب معمولاً پیراهن هایی می پوشیدند که گریبان هایشان باز بود، دور گردن، سینه، در معرض دید بود. روسری هایی که به سر می انداختند، قسمت های پایین آن را به پشت سر می انداختند به طور طبیعی گوش ها و گوش واره ها و جلوی سینه و گردن نمایان بود. نتیجه این که حجاب زنان در زمان پیامبر (ص) این گونه بوده است که تمام بدن آنان در پوشش بوده، همچنین روسری به سر می انداختند، منتها مقداری از سینه و گردن آنان و جاهایی که محل زینت و موجب تحریک شهوت مردان است، باز بود. از امام باقر (ع) روایت شده: "روزی در هوای گرم مدینه زن جوان زیبایی در حالی که طبق معمول روسری خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوشش پیدا بود، از کوچه عبور می کرد، مردی از اصحاب رسول خدا از طرف مقابل می آمد، آن منظره ی زیبا، سخت نظر او را جلب کرد و چنان غرق تماشای آن زن زیبا شد که از خودش و اطرافش غافل گشت و جلوی خودش را نگاه نمی کرد، آن زن وارد کوچه ای شد و جوان با چشم خود او را دنبال می کرد، همان طور که می رفت ناگهان استخوان یا شیشه ای که از دیوار بیرون آمده بود به صورتش اصابت کرد و صورتش را مجروح ساخت، وقتی به خود آمد که خون از سر و صورتش جاری شده بود. با همین حال به حضور پیامبر رفت و ماجرا را به عرض رساند. این جا بود که آیه ی حجاب نازل شد و به زنان با ایمان بگو چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را – جز آن مقدار که نمایان است – آشکار ننمایند و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) و زینت خود را آشکار نسازند، مگر...".[=&quot]
[=&quot]بدیهی است که این آیه در مقام بیان توسعه ی محدوده ی پوشش و حجاب است؛ زیرا قسمت های دیگر بدن با لباس های مرسوم آن زمان که همان پیراهن های بلند بوده پوشیده می شد و فقط قسمت های سینه و گردن بود که باز بود.[=&quot]
[=&quot]آنچه در این آیه محل دقت و مورد نظر است جمله ی "ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن" است. راغب در مفردات می گوید: اصل خمر به معنای پوشانیدن شیء است و به آنچه با آن چیزی را می پوشانند، خمار گویند، ولی در عرف، خمار مخصوص شده به آنچه زن سر خود را با آن می پوشاند. گفته اند وقت نزول آیه زنان، اطراف چارقد و روسری را جمع کرده، به پشت سر می انداختند و سینه هایشان آشکار می شد.[=&quot]
[=&quot]بنابراین، معنای آیه این می شود که زنان می باید روسری خود را بر روی سینه و گریبان خویش قرار دهند، تا گردن و سینه با آن پوشانده شود.[=&quot]
[=&quot]ابن عباس در تفسیر این بخش از آیه می گوید: یعنی زن، مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند.[=&quot]
[=&quot]از عائشه نقل شده: همین که آیه 31 سوره نور نازل شد، هیچ زنانی را همانند زنان انصار، مشاهده نکردم و دیده نشد که آنان همچون سابق بیرون بیایند.
[=&quot]
[=&quot]منبع:
http://www.hawzah.net/fa/questionview.html?QuestionID=62726&ListQuestionSubject=True&ListKeywordAlpha=True&SearchText=%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8+%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1#_edn7[=&quot]
همچنین می توانید برای بررسی بیشتر به این تایپیک هم سر بزنید:

نقاب زدن زنان در دوره رسول الله: http://www.askdin.com/thread17187.html

این کتاب هم جالب است:
ﺣﺠﺎب ﺷﺮﻋﻲ در ﻋﺼﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ

سایت دانلود: saeedsalehi.com/Books/.../Hejab-e-ShareiDarAsrePayambar.pdf

با عرض سلام
با تشکر از پست مفید کارشناس گرامی، اما بنده پستهای قبلی را کامل خوانده ام و نیازی به تکرار نیست...
اما من بحث خود را باتوجه به مطلب شما ادامه میدهم.

حجاب از واجبات مسلم دین اسلام است مثل نماز و خمس و زکات. این حکم اهداف متعددی را دنبال میکند، که بیشترین آن مربوط به امنیت خود زنان است نه به خطا نیفتادن مردان که این هم از خود آیات قرآن استخراج میشود:
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِأَزواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤمِنينَ يُدنينَ عَلَيهِنَّ مِن جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدنى‏ أَن يُعرَفنَ فَلا يُؤذَينَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً» (الاحزاب - 59)

ترجمه: اى پيامبر! به همسرانت، و دخترانت و زنان مؤمنين، بگو تا جلباب (حجاب، مقنعه، چادر) خود را پيش بكشند، این به شناخته شدن (به مسلمانی و عفت) و ممانعت از آزار و اذیت نزدیک‌تر است و خداوند همواره آمرزنده و رحیم است.

این بدان معناست که حکم حجاب اصولاً یک حکم فردی است که به تبع آن آثار اجتماعی و فرهنگی نیز حاصل میشود. این برداشت هیچ گاه نمیتواند به اجبار قانونی بیانجامد. اما اگر این گونه تصور شود که هدف حجاب این بوده که مردان به گناه نیفتند و از این طریق جامعه سالم بماند، این یک دیدگاه مردمحورانه است که میتواند باعث حجاب اجباری شود.

اما بجز هدف فوق حکم حجاب اهداف دیگری هم داشته است مثل اینکه در جامعه بتوان زن مسلمان را از غیر مسلمان تشخیص داد. برخی دستورات اسلامی اهداف هویتی داشته اند. از آنجایی که مسمانان در آن زمان از منزلت بالاتری برخوردار بودند چنین احکامی نوعی تبلیغ برای اسلام بوده است، مثل نجس شمردن کافر، حکم تغییر قبله و ... و حکم حجاب نیز حتماً چنین مقصودی را در بر داشته است. با این دید حجاب کارکردی در جامعه پیدا میکند که با اجبار کردن آن این کارکرد به کلی تعطیل میشود. در یک جامعه نرمال پوشش برای فرد نقش هویتی دارد و در همین راستا اسلام نیز پوششی خاص برای زنان و حتی مردان توصیه کرده است، اما پوشش اجباری جامعه را از حالت نرمال خارج میکند و به آن تصویری مصنوعی میبخشد. تنها هدفی که این قانون میتواند محقق کند این است که نشان دهد این جامعه تحت حکومت فقهای اسلامی است.

با مراجعه به تاریخ می بینیم رضا شاه نیز چنین اقدامی کرد یعنی پوشش خاصی را اجباری کرد که مضرات و عیوب آن نمایان شد. تعجب اینجاست که محمدرضا شاه از پدر عبرت گرفت، ولی قانونگذاران اسلامی نه. اشتباه در دخالت حکومت در مسائل فرهنگی بود یکی به بهانه سکولاریسم دیگری به بهانه اسلامی کردن. این ناشی از این است که حاکمان معاصر ایران از شناخت صحیح سیاست و فرهنگ و تعامل این دو عاجز بوده اند. البته این تصور پیش نیاید که نیت و ارزش کار رضاشاه و حکومت اسلامی یکی بوده است؛ اینها همانگونه که گفته شد از دو گفتمان متضاد برمیخاستند. یکی از تحولات فکری جوامع مدرن و دیگری از سنتهای دیرین یک ملت، اما هر دو، شیوه ای اشتباه را در پیش گرفتند. این تضاد حتی در برخورد مردم با این قانون نمایان بود. پوشش اجباری در زمان رضاشاه در آغاز با نارضایتی مردم همراه بود که به مرور زمان تغییر کرد ولی در زمان حاضر در ابتدا با توافق مردم روبرو شد.

این اشتباهات پی در پی باعث شده که امروز حجاب در کشور ما ديگر فقط يک حکم ديني نباشد، بلکه شيوه اي بيان مدني اعتراض (نافرماني مدني)، محل اختلاف حقوق دانها، محل هدر رفتن هزينه هاي مادي و معنوي کشور و بسياري ديگر است.

در نهایت به این چند سؤال کمی فکر کنید (با عرض پوزش به خاطر قیاساتی که صورت داده ام)

مگر اسلام احکام اجتماعی دیگری مثل خمس و زکات ندارد، چرا آنها اجباری نمیشود؟
در عربستان به طور سنتی مردم در موقع نماز کسب و کار خود را تعطیل میکنند و به نماز جماعت میپردازند، آیا صحیح است که نماز جماعت را در این کشور اجباری کرد و هر کس در زمان نماز جماعت در خیابان بود مورد ضرب و شتم قرار داد؟

با سلام
البته من کارشناس احکام نیستم و بیشتر سعی کردم به تاریخ توجه کنم. ولی باید توجه کرد که بحث در اینکه آیا جامعه اصیل است و یا اصالت با فرد است مسئله ای بسیار طولانی است و در جامعه شناسی مورد بحث است. اما در مورد حجاب گرچه حکمی شخصی است اما در آن رویکرد اجتماعی هم درنظر گرفته شده یعنی این حکم در اجتماع معنی پیدا میکند والا در خانه ای که همه جزء محارم هستند نیازی به حجاب نیست.
البته در مورد برخورد با مسئله حجاب من سعی کردم به علل گوناگون از نگرش مقایسه ای دوری کنم اما قطعا همواره افراط و تفریط چه در جامعه دینی و چه در غیر آن، تاثیرات منفی بسیاری دارد.

سلام
برای بحث جامعه شناختی به این تاپیک می توانید رجوع کنید

http://www.askdin.com/thread3880-27.html

با عرض سلام و تشکر

به هر حال ذهن پرسشگر ما منتظر پاسخی درخور است، اگر باشد.

با سلام باید اجباری باشد ولی برای خود خانوم ها یعنی خانوم ها این امر حجاب رو برای خودشون واجب بدونن.
شما فرض کنید جامعه ی ما بد حجابه مثل سایر جاها و هر گناهی که باشه رخ میده مثل بی بند و باری یعنی تمام چیزها با اینکار که یک خانوم بد حجاب شود آزاد می شود آقایون رو آن موقع خواهید دیدکه هر کس برای خودش خانمی برداشته و حال می کند و دوباره ولش می کنه و سراغ دیگری می رود و عادی عادی است و جامعه دچار یک بی بند باری عادی می شود.
پس حجاب یکی از اجزای دین ما محسوب می شود که در دین ما مربوط به خانوم ها می شود و رعایت کنند.و ما مردان هم بر اساس دینمان باز هم حجاب داریم که همان پوشش قسمت هایی از بدن می باشد که پوشیده شده.
پس دین ما برنامه هایی را تعیین کرده و مایی که ادعا داریم مسلمانیم و آنهم شیعه باید بر اساس دینمان عمل کنیم.


با سلام


ذهن زمستانی;195092 نوشت:
و جرم اصطلاح رایجی در علم حقوق و جزا است و تعریف آن هم از کتب مربوطه استخراج میشود.


در اسلام علاوه بر احکام اولیه احکام ثانویه هم بوسیله حاکم شرع وضع میشود که میتواند در همه حوزه ها اعمال شود و حاکم شرع میتواند در مورد حجاب هم دخالت مستقیم داشته باشد .اگر شما حجاب را مساله ای شخصی میدانید اشتباه است ورابطه محکمی با اجتماع دارد .

ذهن زمستانی;195092 نوشت:
به فرض محال که شما درست بگویید و جواب مثبت باشد ولی چاره آن قانون حجاب اجباری نیست. پس ادامه بحث شما که بر مبنای این سؤال است نیز نیاز به پاسخ ندارد.


اولا که فرض محال نیست واگر شما به دادگاهها مراجعه کنید موارد بسیاری خواهید دید که علتش همین عدم رعایت حجاب و خروج وحضور بیهوده زنان در اجتماع است.


ذهن زمستانی;195092 نوشت:
این هم که جزء احکام حجاب است...




که چی ؟ یعنی چون حجاب جزو احکام است نباید در آن دخالتی شود ؟! امر به معروف ونهی از منکر چی ؟ آیا جزو احکام نیستند ؟

مسئله بعدي و بسيار مهم ، قياس ناپذير بودن احكام است ؛ كه بسيار مورد تاكيد و تحذير معصومين (ع) قرار گرفته كه احكام را با هم مقايسه نكنيد .

هر حكمي حكمتي دارد و هيچ ربطي به حكم ديگر ندارد كه مثلا بخواهيم حدود و احكام ان را با ديگري (خمس ونماز جماعت و...) مقايسه كنيم .

خیر البریه;198055 نوشت:

با سلام
در اسلام علاوه بر احکام اولیه احکام ثانویه هم بوسیله حاکم شرع وضع میشود که میتواند در همه حوزه ها اعمال شود و حاکم شرع میتواند در مورد حجاب هم دخالت مستقیم داشته باشد .

سلام
بله، اما این به معنای قطعی بودن یک حکم ثانویه نیست، خصوصاً در جایی که بنده تاکنون ایرادات متعدد و مسائل عدیده ای که حجاب اجباری در جامعه ایجاد کرده است وحتی تعارض آن با برخی اهداف حجاب که در صریح آیات آمده است را بیان نموده ام.

نقل قول:
اگر شما حجاب را مساله ای شخصی میدانید اشتباه است ورابطه محکمی با اجتماع دارد .
خیر، حجاب مسئله شخصی نیست، حکمی فردی است که اجرای آن با اعتقاد قلبی فوایدی هم برای جامعه مسلمین بهمراه دارد. حجاب دارای خاستگاه فردی است نه اجتماعی یعنی حکم حجاب خطاب به فرد مسلمان صادر شده است.

نقل قول:
اولا که فرض محال نیست واگر شما به دادگاهها مراجعه کنید موارد بسیاری خواهید دید که علتش همین عدم رعایت حجاب و خروج وحضور بیهوده زنان در اجتماع است.
آنجا که من از عدم علم کافی نسبت به مسائل اجتماعی و فرهنگی و نقش سیاست در حل این مسائل گفتم اینجا آشکار میشود. شما چگونه بحرانهای عمیق اجتماعی و خانوادگی که عوامل و ریشه های متعددی دارد را اینگونه ساده سازی میکنید و علت آن را پوشش افراد میدانید و راه حل را هم قانون حجاب؟!!!! (در مورد حضور زنان در جامعه هم فعلاً بحثی ندارم)

نقل قول:
که چی ؟ یعنی چون حجاب جزو احکام است نباید در آن دخالتی شود ؟! امر به معروف ونهی از منکر چی ؟ آیا جزو احکام نیستند ؟
که اینکه پاسخ شما ربطی به سؤال من نداشت. در مورد امر به معروف و نهی از منکر هم گفتم که اتفاقاً حجاب حکمی است که فقط با امر به معروف و نهی از منکر ارتباط دارد یعنی کار فرهنگی، اما وقتی شیپور را از سر گشاد بزنیم و بخواهیم کار را از بالا و با قانونگذاری درست کنیم همه چیز به هم میریزد و امر به معروف و نهی از منکر هم دشوار میشود چون زمینه فرهنگی آن از بین رفته است و مسئله به یک امر سیاسی تبدیل شده است.

نقل قول:
مسئله بعدي و بسيار مهم ، قياس ناپذير بودن احكام است ؛ كه بسيار مورد تاكيد و تحذير معصومين (ع) قرار گرفته كه احكام را با هم مقايسه نكنيد .
هر حكمي حكمتي دارد و هيچ ربطي به حكم ديگر ندارد كه مثلا بخواهيم حدود و احكام ان را با ديگري (خمس ونماز جماعت و...) مقايسه كنيم .
بله، بحث من هم معطوف به ایرادات در استنباط حکمت احکام است و ناچار به قیاس شدم و عذرخواهی من هم به همین خاطر بود. قیاس هرچند برای صدور حکم دینی کاربرد ندارد، ولی جهت تنویر اذهان مخاطب عام لازم است.

omid_rch;198000 نوشت:
با سلام باید اجباری باشد ولی برای خود خانوم ها یعنی خانوم ها این امر حجاب رو برای خودشون واجب بدونن.
شما فرض کنید جامعه ی ما بد حجابه مثل سایر جاها و هر گناهی که باشه رخ میده مثل بی بند و باری یعنی تمام چیزها با اینکار که یک خانوم بد حجاب شود آزاد می شود آقایون رو آن موقع خواهید دیدکه هر کس برای خودش خانمی برداشته و حال می کند و دوباره ولش می کنه و سراغ دیگری می رود و عادی عادی است و جامعه دچار یک بی بند باری عادی می شود.
پس حجاب یکی از اجزای دین ما محسوب می شود که در دین ما مربوط به خانوم ها می شود و رعایت کنند.و ما مردان هم بر اساس دینمان باز هم حجاب داریم که همان پوشش قسمت هایی از بدن می باشد که پوشیده شده.
پس دین ما برنامه هایی را تعیین کرده و مایی که ادعا داریم مسلمانیم و آنهم شیعه باید بر اساس دینمان عمل کنیم.

با سلام
دوست گرامی این مشکلات الان هم در جامعه ما وجود دارد و روز به روز بدتر هم میشود. اگر این قانون قرار جلو این مسائل را بگیرد در این مدت گرفته بود. این کار را که نکرده هیچ باعث شده ما به اشتباه بیفتیم و هزینه های بسیاری را بیهوده در این راه صرف کنیم.

ذهن زمستانی;198062 نوشت:
سلام بله، اما این به معنای قطعی بودن یک حکم ثانویه نیست، خصوصاً در جایی که بنده تاکنون ایرادات متعدد و مسائل عدیده ای که حجاب اجباری در جامعه ایجاد کرده است وحتی تعارض آن با برخی اهداف حجاب که در صریح آیات آمده است را بیان نموده ام.

با سلام

اصولا عنوان موضوع غلط است زيرا نويسنده با ذکر اينكه در دوره پیامبر با بدحجابی برخورد نمیشده قصد داشته که این امر را غلط جلوه دهد .

اما همانطور که میدانیم دوران پیامبر (ص) فراز ونشیب هایی داشته و دوران ضعف وقدرت ، و مسائلی مخصوص بخود مانند کنیز وبردگان که رعایت حجاب برایشان لزومی نداشته اما سایر زنان (احرار) خودشان رعایت میکردند وحتی بعد از نزول آیه حجاب مثل کلاغ سیاه از خانه بیرون می آمدند .

ویا در دوران ائمه نیز امام علی (ع) نیز حدود وتعزیراتی را اجرا میکردند ......

اما در زمان کنونی که مسائل و موضوعات زیاد شده ، تشخیص این امر بعهده ولی فقیه است که قوانین اسلام را استنباط واجرا کند.

نقل قول:

آنجا که من از عدم علم کافی نسبت به مسائل اجتماعی و فرهنگی و نقش سیاست در حل این مسائل گفتم اینجا آشکار میشود. شما چگونه بحرانهای عمیق اجتماعی و خانوادگی که عوامل و ریشه های متعددی دارد را اینگونه ساده سازی میکنید و علت آن را پوشش افراد میدانید و راه حل را هم قانون حجاب؟!!!! (در مورد حضور زنان در جامعه هم فعلاً بحثی ندارم)

خدای متعال بصراحت از حجاب و ماندن زن در خانه سخن گفته که اگر اجرا میشد مشکلات کمتر بود .

چون خلقت زن بنابر وظایف زنانگیش است در موارد زیادی شاهد بودیم که زنان شوهر دار ناگهان از یک مرد خوششان آمده وعلت آنرا هم نمیدانند ! مثل زنان حامله که ناگهان هوس خوردن ترشی و...میکنند.

بنابراین حجاب وعفاف زن مساله جمعی و ضرروی ایست.

نقل قول:
که اینکه پاسخ شما ربطی به سؤال من نداشت. در مورد امر به معروف و نهی از منکر هم گفتم که اتفاقاً حجاب حکمی است که فقط با امر به معروف و نهی از منکر ارتباط دارد یعنی کار فرهنگی، اما وقتی شیپور را از سر گشاد بزنیم و بخواهیم کار را از بالا و با قانونگذاری درست کنیم همه چیز به هم میریزد و امر به معروف و نهی از منکر هم دشوار میشود چون زمینه فرهنگی آن از بین رفته است و مسئله به یک امر سیاسی تبدیل شده است.

در ضرورت کار فرهنگی واصلاح از اساس شکی نیست اما به این بهانه نمیتوان بسیاری از احکام را معطل کرد .

نقل قول:

بله، بحث من هم معطوف به ایرادات در استنباط حکمت احکام است و ناچار به قیاس شدم و عذرخواهی من هم به همین خاطر بود. قیاس هرچند برای صدور حکم دینی کاربرد ندارد، ولی جهت تنویر اذهان مخاطب عام لازم است.


منم یک قیاس بکنم ! امام علی (ع) اشخاصی را تعزیر کرد آیا نباید بد حجاب را تعزیر کرد ؟!

خیر البریه;198389 نوشت:

با سلام
اصولا عنوان موضوع غلط است زيرا نويسنده با ذکر اينكه در دوره پیامبر با بدحجابی برخورد نمیشده قصد داشته که این امر را غلط جلوه دهد .

احتمالاً شما و نویسنده تاپیک خود را مسلمان تر از پیامبر میدانید.

نقل قول:
......
اما در زمان کنونی که مسائل و موضوعات زیاد شده ، تشخیص این امر بعهده ولی فقیه است که قوانین اسلام را استنباط واجرا کند.

درست است، سؤال ما هم از دلایل این استنباط است. اما این اشتباه است که فکر کنیم تنها نظر فقها است که در این مسئله اهمیت دارد. این به خاطر تفاوت های بنیادینی است که فقاهت در مسائل فرهنگی و سیاستی با دیگر حوزه ها دارد. آنچه که به عنوان دین توسط سیاستمداران دینی به مردم ارائه میشود چنان در اعماق وجود آنها ریشه میدواند که برکندن آن در صورت اشتباه عمری را خواهد طلبید. این عرصه جای آزمون و خطا نیست، جای نظرات شخصی و لحظه ای نیست و اینجاست که مسائل بسی بغرنجتر و حساس تر میشود. همانطور که پیشتر گفتم کار با برداشتن این قانون درست نمیشود، چون به قول مولوی «خون به خون شستن محال است و محال». در شرایط حاضر انتخاب ما بین بد و بدتر است که به نظر من حذف این قانون انتخاب بدتر است، چون در طرف مقابل شُک شدیدی به دینداران وارد میشود که به هیچ وجه بصلاح نیست. وظیه حکومت فرهنگ سازی در سطوح مختلف جامعه است، نه تنها برای کسانی که به حجاب اعتقادی ندارند و آن را به استهزا گرفته اند، بلکه در بین دینداران که بپذیرند حجاب را نمیتوان به افراد تحمیل کرد. شاید در سالهای آینده به جایی برسیم که لغو این قانون چندان آسیبی به باورهای دینی عوام نرساند.

نقل قول:
خدای متعال بصراحت از حجاب و ماندن زن در خانه سخن گفته که اگر اجرا میشد مشکلات کمتر بود .

احتمالاً اگر به شما بود ماندن زنان در خانه را اجباری میکردید یا حداکثر خیابان ها و پیاده رو ها را زنانه و مردانه مینمودید!!

نقل قول:
چون خلقت زن بنابر وظایف زنانگیش است در موارد زیادی شاهد بودیم که زنان شوهر دار ناگهان از یک مرد خوششان آمده وعلت آنرا هم نمیدانند ! مثل زنان حامله که ناگهان هوس خوردن ترشی و...میکنند.
بنابراین حجاب وعفاف زن مساله جمعی و ضرروی ایست.

مطمئنم برای حجاب اجباری میشود دلایل بهتر از این آورد.

پذیرفتن وضع نابسامان پوشش زنان در جامعه که نشانگر وضعیت نابسامان فرهنگ در جامعه ماست چندان دشوار نیست، تلاش بنده در اینجا روشن نمودن بخشی از دلایل این مسئله بود که از برداشت های ناصواب و خطاهای مدیریتی حکومت دینی ناشی شده است

.

نقل قول:
احتمالاً شما و نویسنده تاپیک خود را مسلمان تر از پیامبر میدانید

با سلام

مقصود ؟

نقل قول:

درست است، سؤال ما هم از دلایل این استنباط است. اما این اشتباه است که فکر کنیم تنها نظر فقها است که در این مسئله اهمیت دارد. این به خاطر تفاوت های بنیادینی است که فقاهت در مسائل فرهنگی و سیاستی با دیگر حوزه ها دارد. آنچه که به عنوان دین توسط سیاستمداران دینی به مردم ارائه میشود چنان در اعماق وجود آنها ریشه میدواند که برکندن آن در صورت اشتباه عمری را خواهد طلبید. این عرصه جای آزمون و خطا نیست، جای نظرات شخصی و لحظه ای نیست و اینجاست که مسائل بسی بغرنجتر و حساس تر میشود. همانطور که پیشتر گفتم کار با برداشتن این قانون درست نمیشود، چون به قول مولوی «خون به خون شستن محال است و محال». در شرایط حاضر انتخاب ما بین بد و بدتر است که به نظر من حذف این قانون انتخاب بدتر است، چون در طرف مقابل شُک شدیدی به دینداران وارد میشود که به هیچ وجه بصلاح نیست. وظیه حکومت فرهنگ سازی در سطوح مختلف جامعه است، نه تنها برای کسانی که به حجاب اعتقادی ندارند و آن را به استهزا گرفته اند، بلکه در بین دینداران که بپذیرند حجاب را نمیتوان به افراد تحمیل کرد. شاید در سالهای آینده به جایی برسیم که لغو این قانون چندان آسیبی به باورهای دینی عوام نرساند.

اشکال شما وامثال شما اینست که توجهی به اصالت وثبات احکام شرع ندارید بزبان ساده تر هنگامیکه شارع مقدس حکمی صادر میکند این حکم بنابر مصالح ومفاسد حقیقی صادر شده ومثل احکام بشری نیست که نسبی باشند وهمواره ناقص.

مثلا در همین حکم حجاب چون خلقت زن و وظایفش مقتضای مواردی خاص را دارد خالق حکیم فرمود که در خانه هایتان بمانید وبرهنگی نکنید و بشر با عقل ناقصسش بحساب خود قسمتی از آنرا اصلاح میکند غافل از اینکه بقیه آن چه ؟

نقل قول:
احتمالاً اگر به شما بود ماندن زنان در خانه را اجباری میکردید یا حداکثر خیابان ها و پیاده رو ها را زنانه و مردانه مینمودید!!

و من احسن من الله حکما .... من حکم نکردم خدای متعال حکم عفاف و حجاب را صادر کرد.

نقل قول:

مطمئنم برای حجاب اجباری میشود دلایل بهتر از این آورد.

پذیرفتن وضع نابسامان پوشش زنان در جامعه که نشانگر وضعیت نابسامان فرهنگ در جامعه ماست چندان دشوار نیست، تلاش بنده در اینجا روشن نمودن بخشی از دلایل این مسئله بود که از برداشت های ناصواب و خطاهای مدیریتی حکومت دینی ناشی شده است.


حکومت هم تا حدی میتواند بقیه آن بدست مردم است حتی در زمان ائمه هم مشهود بود که اکثریت مردم تا نخواهند چیزی عوض نمیشود واین سنت لا یتغیر الهی است که منجر به جزا است اما از انجام وظیفه هم نباید غفلت کرد .

سلام اقاي خير البريه ديگه نعوذ باالله حرف شما از حرف خدا بالاتر نيست وقتي در قران داريم لا اكراه في دين شما چي كاره اي؟؟؟؟؟؟؟؟و اين قوانين حد هم براي كساني است كه به حقوق ديگران تجاوز كرده اند مثلا سرقت قتل و ....كه حقي از ديگران ضايع ميشه ولي بد حجاب خودش ضايع ميكنه نه كس ديگه و اقايون ميتونند سرشون بندازند پايين.كه اين تذكر براي شما هم هست. اينهمه خانمها را نصيحت ميكنيد خودتون چي؟:Gol::Gol:

خیر البریه;198750 نوشت:

با سلام
مقصود ؟

با عرض سلام، مقصود نقد افراطی گری است.

نقل قول:
اشکال شما وامثال شما اینست که توجهی به اصالت وثبات احکام شرع ندارید بزبان ساده تر هنگامیکه شارع مقدس حکمی صادر میکند این حکم بنابر مصالح ومفاسد حقیقی صادر شده ومثل احکام بشری نیست که نسبی باشند وهمواره ناقص.

بنده سعی کرده ام هم از منظرگاه وحی الهی و هم عقل بشری، آن هم عقل بیرون دینی، ایرادات این استنباط بشری از حکم شارع مقدس را بیان کنم، اما بیانات شما پاسخ سؤالات بنده نیست. شاید اگر کمی عینی تر بحث کنید مقصود شما روشن شود.

با عرض پوزش ایراد شما و امثال شما هم این است که در کنج حجره ها سر در کتابهای فقه و حدیث کرده اید و واقعیت های جامعه را نمی بینید. لازمه رفتار صحیح دینی در این مورد آگاهی از شرایط اجتماعی است.

نقل قول:
مثلا در همین حکم حجاب چون خلقت زن و وظایفش مقتضای مواردی خاص را دارد خالق حکیم فرمود که در خانه هایتان بمانید وبرهنگی نکنید و بشر با عقل ناقصسش بحساب خود قسمتی از آنرا اصلاح میکند غافل از اینکه بقیه آن چه؟
با این گونه ذات انگاری مخالفم، اما عرض کردم محور بحث در اینجا چیز دیگریست. ما به طور پیش فرض حضور اجتماعی زنان را پذیرفته ایم که از حجاب صحبت میکنیم. من تمایل ندارم در اینجا برگردیم و حول مبنا بحث کنیم.

نقل قول:

حکومت هم تا حدی میتواند بقیه آن بدست مردم است حتی در زمان ائمه هم مشهود بود که اکثریت مردم تا نخواهند چیزی عوض نمیشود واین سنت لا یتغیر الهی است که منجر به جزا است اما از انجام وظیفه هم نباید غفلت کرد.
صحیج است.
اما آیا وظیفه دینی ما درگیر کردن پلیس با زنان در خیابان ها است؟

ذهن زمستانی;198950 نوشت:
بنده سعی کرده ام هم از منظرگاه وحی الهی و هم عقل بشری، آن هم عقل بیرون دینی، ایرادات این استنباط بشری از حکم شارع مقدس را بیان کنم، اما بیانات شما پاسخ سؤالات بنده نیست. شاید اگر کمی عینی تر بحث کنید مقصود شما روشن شود. با عرض پوزش ایراد شما و امثال شما هم این است که در کنج حجره ها سر در کتابهای فقه و حدیث کرده اید و واقعیت های جامعه را نمی بینید. لازمه رفتار صحیح دینی در این مورد آگاهی از شرایط اجتماعی است.

با سلام

اتفاقا اینجانب طلبه نیستم وتحصیلات دانشگاهی در رشته های تجربی دارم !

ذهن زمستانی;198950 نوشت:
با این گونه ذات انگاری مخالفم، اما عرض کردم محور بحث در اینجا چیز دیگریست. ما به طور پیش فرض حضور اجتماعی زنان را پذیرفته ایم که از حجاب صحبت میکنیم. من تمایل ندارم در اینجا برگردیم و حول مبنا بحث کنیم.

اتفاقا تا مبنا درست نشود این بحثها به جای نمیرسد همچنانکه نرسید . حضور اجتماعی زن از نگاه شرع حداقل است و با شرایط خودش و تابع هوا وهوس افراد نیست.

ذهن زمستانی;198950 نوشت:
صحیج است. اما آیا وظیفه دینی ما درگیر کردن پلیس با زنان در خیابان ها است؟

تشخیصش با ولی امر است و شرایطش .

fargol;198842 نوشت:
سلام اقاي خير البريه ديگه نعوذ باالله حرف شما از حرف خدا بالاتر نيست وقتي در قران داريم لا اكراه في دين شما چي كاره اي؟؟؟؟؟؟؟؟و

لطفا تفسیر آیه را ببینید بعد به آن استناد کنید ، اگر هم نقدی دارید بدون عصبانیت ، مستدل بحث کنید تا پاسخ دهیم .

نقل قول:

ولي بد حجاب خودش ضايع ميكنه نه كس ديگه و اقايون ميتونند سرشون بندازند پايين.

عجب ! دوست گرامی اینجا مکان دینی است اگر دلیل دینی دارید در خدمتیم وگرنه سلیقه ای حرف زدن کار ساده ایست .

خدای متعال نفرمود که مردان شما سرتان را پائین بیندازید بلکه فرمود شما زنان در خانه بمانید و برهنگی وخودنمایی نکنید ....البته در لزوم حضور هم مرد وهم زن باید نگاه خود را کنترل کنند ، مگر میشود مردان جامعه سرشان را پائین بیندازند تا خانمها هر طور دلشان خواست خودنمایی کنند ؟! هم زنان هم مردان باید دستورات دینی را رعایت کنند تا به آرامش واقعی برسیم.

موضوع قفل شده است