شیعه کیست؟

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شیعه کیست؟

سلام

می خوام از همه بپرسم شیعه واقعی کیه؟

فکر میکنم تایپیک هایی قبلا که بتونند این جواب رو بدند بوده ولی من میخوام به زبون ساده این رو بدونم.
اگه تایپیک تکراریه معذرت میخوام.

مهر آوا;103428 نوشت:
سلام

می خوام از همه بپرسم شیعه واقعی کیه؟

فکر میکنم تایپیک هایی قبلا که بتونند این جواب رو بدند بوده ولی من میخوام به زبون ساده این رو بدونم.
اگه تایپیک تکراریه معذرت میخوام.

با سلام

شیعه در لغت: شیعه از ماده شیع است به معناى منتشر شدن، تقویت نمودن، در نتیجه شیعه به كسى كه به وسیله آن انسان تقویت مى شود گفته مى شود، از این رو به انسان شجاع گفته مى شود «مُشَیِّعٌ»[1] و همچنین شیعه به معناى پیرو آمده است.

2ـ شیعه در اصطلاح: براى اولین بار شیعه به پیروان على(علیه السلام) (اولین پیشوا از پیشوایان اهل بیت(علیهم السلام)) گفته شد.
لذا سلمان و ابوذر و مقداد و عمّار با این اسم مشهور شدند، ولى در این زمان به كسانى گفته مى شود كه جانشینى پیغمبر اكرم را حق اختصاصى خانواده رسالت مى دانند و در معارف اسلام، پیرو مكتب اهل بیت مى باشند.[3]
هر چند به زیدیه[4] و اسماعیلیّه شیعه گفته مى شود، ولى شیعه مطلق، همان شیعه اثنى عشرى و دوازده امامى است. چنانكه سلطان الواعظین از قاموس اللغه چنین نقل نموده است: «و قد غلب هذا الامم على مَن یتولى علیّاً و اهلبیته...»
اسم شیعه غالباً به دوستداران على(علیه السلام)و اهلبیت(علیهم السلام) گفته مى شود تا آنجا كه كم كم اسم خاص آنها شده است.[5]

3- فضائل شیعه: در روایات به فضائل عدیده اى براى شیعیان بر مى خوریم كه فقط به عناوین آنها اشاره مى شود: بهشت جایگاه شیعیان، شیعیان رستگاران روز قیامت، شیعه از طینت ائمه آفریده شده، و داراى عقل بالایى مى باشند، شیعیان اصحاب یمین و طعن بر آنها طعن بر خداوند است.[6]
بعد از این مقدمه ابتدائاً باید تذكر داده شود كه قید ایمان اضافه است، چون شیعه یعنى پیرو و با ایمان مثل این است كه بگوییم شكر شیرین و یا روغن چرب... و همچنین عقل به جزئیات اوصاف شیعه و یا مسلمان و... راه ندارد، آنچه عقل مى فهمد كلیات است كه انسان مؤمن و شیعه در رفتار و اخلاق كامل باشد و اهل ظلم و فساد و... نباشد. لذا اوصاف شیعه را از دو طریق به نظاره مى نشینیم. ابتدا از طریق قرآن و در مرحله بعد از منظر روایات.
الف) از طریق قرآن: با توجه به اینكه تفكر خالص شیعى كه از طریق اهلبیت(علیهم السلام) نشر یافته بیانگر اسلام ناب و صراط مستقیم مى باشد. به دو صورت بیان مى شود:
1- بصورت كلى; تمام اوصاف نیكویى كه در قرآن براى مؤمنین ذكر شده است مى تواند اوصاف شیعه با ایمان هم باشد و بر شیعیان واقعى منطبق شود، مانند خاشع بودن در نماز، رویگردانى از لغویّات، اهل زكات بودن، امانت دارى[7]، به یاد خدا بودن، ایمان به خدا و رسالت و قیامت داشتن[8]. و همچنین اوصافى كه براى متقین در قرآن و آمده مى تواند بر شیعیان واقعى منطبق باشد.[9] 2- به صورت خاص، آیات عدیده اى درباره شیعیان و اوصاف آن در قرآن آمده است كه بعنوان نمونه به یك آیه كه مورد اتفاق سنى و شیعه مى باشد اشاره مى شود. قرآن مى فرماید: (انّ الذین آمَنُوا و عملوُا الصالحات اولئك هُمْ خیر البریّه...)[10]
«كسانى كه ایمان آوردند، و اعمال صالح انجام دادند بهترین مخلوقات (خدا) هستند، پاداش آنها نزد پروردگارشان باغهاى بهشت جاویدان است كه نهرها از زیر درختانش جارى است، همیشه در آن مى مانند.
هم خدا از آنها خشنود است و هم آنها از خدا خشنودند، و این (مقام والا) براى كسى است كه از پروردگارش بترسد.» از آیه مباركه فوق چهار صفت برجسته براى شیعه استفاده مى شود: 1- ایمان (به خدا) داشتن،
2- انجام عمل صالح،
3- مورد رضایت و خشنودى خدا بودن، وهمچنین از خدا خشنود بودن،
4- خشیت و خوف خدا را در دل داشتن. اما اینكه آیه مربوط به شیعیان مى باشد، دلیلش این است كه در روایات فراوانى كه از طرق اهل سنت و منابع معروف شیعه نقل شده است آیه فوق به على(علیه السلام) و شیعیانش تفسیر شده است.
حاكم حسكانى از دانشمندان معروف اهل سنت در قرن پنجم هجرى، این روایات را در كتاب معروفش شواهد التنزیل با اسناد مختلف نقل مى كند و تعداد آن بیش از بیست روایت است.[11] كه به عنوان نمونه به یكى از آنها اشاره مى شود: ابن عباس مى گوید: هنگامى كه آیه «ان الذین امنوا و عملوا الصالحات...» نازل شد پیغمبر اكرم(صلى الله علیه وآله وسلم) به على(علیه السلام) فرمودند: (هو انت وشیعتك تأتى انت وشیعتك یوم القیامه راضیین مرضیین) منظور از این آیه تو و شیعیان تو هستید، كه در روز قیامت وارد عرصه محشر مى شوید.
در حالى كه هم شما از خدا راضى و هم خدا از شما راضى است و دشمنت خشمگین وارد محشور مى شود و به زور به جهنم مى رود.[12] در نتیجه تمام آیاتى كه در قرآن به صورت «الذین آمنوا و عملوا الصالحات و...» آمده مى توانند بیانگر اوصاف شیعیان واقعى باشند.

ب) از طریق روایات: در روایات هم اوصاف شیعه به دو صورت بیان شده است:
1- به صورت كلى تحت عنوان مؤمن و مؤمنون: كه به این اوصاف بر مى خوریم، صبر و پایدارى، راستى، راز دارى، یقین و مردم دارى، قناعت و سپاسگذارى، مردم از دست آنها در آسایش، و در موقع عصبانیت سخن باطل نمى گویند، داراى توكل و تسلیم و رضا بر قضاى الهى مى باشند.[13] 2- به صورت خاص: اوصافى به عنوان شیعه یا شیعیان نسبت داده شده است كه به بعضى از آنها اشاره مى شود: الف) از نظر اعتقادى: داراى محبت اهلبیت(علیهم السلام) و بغض و دشمنى با دشمنان آنها[14].
ب) از نظر رفتارى: مطیع امر خداوند، محزون در مصائب اهلبیت(علیهم السلام) و شاد در شادى آنها، ترس و امیدشان فقط به خداوند مى باشد.[15]
و همچنین تسلیم دستورات اهل بیت، عمل كننده به سخنان آنها، مخالفت با دشمنان آنها و داراى تقوا مى باشند.[16]
ج) از نظر عبادى: برپا دارنده نماز، پرداخت كننده زكاه، انجام دهنده حج خانه خدا و روزه داران ماه خدا مى باشند.[17]
و حافظ اوقات نماز مى باشند.[18] د) از نظر اخلاقى: داراى عفت حافظ اسرار، انفاق مال به برادران دینى، اهل خیر مى باشند، و همچنین بذل كننده در راه احیاى مكتب اهلبیت، آنها كه در عصبانیت باطل نگویند، و در مصرف، اهل اسراف نمى باشند، و براى همسایگان بركت و دیگران از دست آنها در امان مى باشند.[19]
حسن ختام این قسمت را حدیثى از امام صادق(علیه السلام) قرار مى دهیم كه فرمود: (لیس من شیعتنا من قال بِلسانه و خالَفنا فى اَعْمالِنا وآثارِنا ولكن شیعتنا من وافقا بلسانه و قلبه...) از شیعیان ما نیست كسانى كه به زبان بگویند شیعه هستیم ولى با اعمال و رفتار ما مخالف باشند، شیعه آن است كه با زبان دل با ما همراهى كند، و در عمل بدنبال رفتار و كردار ما باشند، اینها (حقیقتاً) شیعه اند.[20]
و فرمود شیعیان سه قسمند: عده اى از نام آن استفاده مى كنند، و عده اى با خوبیهاى ما خود را زیبا جلوه مى دهند، و عده اى دیگر از ما و با ما هستند با امنیت ما درمان و با خوف ما هراسان مى باشند و آنچه گفته شده، از بین نمى برند و ضایع نمى كنند.[21]
نتیجه این شد كه شیعه واقعى كسى است كه از تمام جهات داراى جامعیت باشد، از نظر رفتار و اخلاق، اعتقاد و عبادت

و... .

[1]. محمد راغب اصفهانى، المفردات فى غریب القرآن (دفتر نشر الكتاب، دوم، 1404) ص 370.
[2]. همان، ص 25 ـ 26.
[3]. علامه سید محمد طباطبائى، شیعه در اسلام (قم: دار التبلیغ اسلامى، 1348) ص 4 ـ 5، متن پاورقى.
[4]. همان، ص 4، پاورقى.
[5]. سلطان الواعظین شیرازى: شبهاى پیشاور (طهران: دارالكتب الاسلامیه، سى و هفتم، 1376) ص 153 .
[6]. علیرضا صابرى، الحكم الزاهره (قم، مؤسسه النشر الاسلامى، اول، 1405 هـ ق) ج 1، ص 237، صد و هفت روایت.
[7]. مؤمنون: 1 ـ 10 .
[8]. انفال: 2 ـ 4 .
[9]. نهج البلاغه، خطبه 87، 193، 83، 114، 76.
[10]. بیّنه: 7 ـ 8 .
[11]. ر،ك: آیه الله مكارم شیرازى، تفسیر نمونه (تهران، دارالكتب الاسلامیه، نهم، 1370) ج 27، ص 210 به بعد.
[12]. ر،ك: حاكم حسكانى نیشابورى (بیروت، مؤسسه الاعلمى، 1392 هـ ) ج 2، ص 357، روایت 1126. در المنثور: ج 6، ص 379، ذیل آیه 7 بیّنه. و در منابع شیعه: ر،ك: محسن فیض كاشانى، تفسیر الصافى (بیروت، مؤسسه الاعلمى، دوم، 1402 هـ ، 1982 م) ج 5، ص 355. ر،ك: ابوعلى طبرسى: مجمع البیان فى تفسیر القرآن (بیروت، دار المعرفه، دوم، 1408) ج 9 ـ 10، ص 795 .
[13]. علیرضا جبارى، الحكم الزاهره (قم، مؤسسه النشر الاسلامى، اول، 1363 ش) ج 1، ص 234ـ235. و ج 2، ص 382 .
[14]. همان، ج 2، ص 383. و ج 1، ص 237.
[15]. همان، ج 1، ص 238 .
[16]. همان، ج 2، ص 383 .
[17]. همان، ج 1، ص 237، روایت 1270 .
[18]. همان، روایت 1285.
[19]. همان، ج 1، ص 238 ـ 239. «الذین اذا عضُوا لم یظلموا و ان رضوا لم یسرفوا بركهً على من جاوروا اسلم كمن خالطوا»
[20]. همان، ج 1، ص 239، روایت 1281 .
[21]. همان، ج 1، ص 238، روایت 1279 .
http://www.andisheqom.com/Files/whoisshia.php?idVeiw=2032&level=4&subid=2032#_ftn5

قال المعصومین:شیعه یعنی: کسانی که فاطمه را دوست دارند، به واجبات عمل می کنند و محرمات را ترک می کنند شیعه واقعی هستند که جایشان در بهترین نقطه از بهشت است( مطمئن نیستم این حدیث از کیست ولی غریب به یقین از رسول ا... است و منظور از فاطمه اهل بیت پیغمبر همان امامان هستند) انجام واجبات و ترک محرمات از فرمایشات آیت ا... بهجت بود که فقط این را سفارش می کرد و به بقیه چیزها کاری نداشت،
و در ادامه حدیث این چنین گفته شده: افرادی هستند که در انجام واجبات و ترک محرمات سستی میکنند در آن زمان فاطمه به کمک آنها می آید و به بهشت می برد و کسانی که به جهنم می روند به خاطر سستی اعمال حضرت فاطمه نمی گذارد که به طبقات پایین جهنم برود و بعد از مدت کمی آنها به دستور حضرت فاطمه به بهشت منتقل می شوند
حیفم آمد که این داستان رو از آیت ا... بهجت نگم: یکی از طلبه ها به خدمت آیت ا... بهجت رسید و به ایت ا... فرمود که به من یک دعایی یاد بدهید که به خدا نزدیک شوم، ایت ا... فرمود:انجام الواجبات و ترک محرمات، ولی فرد خیلی بسیار اسرار کرد بیش از 3 مرتبه و آیت ا... همان حرف خودشان را زدند، باز فرد قانع نشد و به آیت ا... فرمود که دعا را بنویسید حضرت کاغذی درآوردند و چیزی نوشتند به فرد دادند، بعدا فرد باز کرد و دید که نوشته است:انجام واجبات و ترک محرمات، حیف که من نمی توانم فقط انجام واجبات کنم، خواهش می کنم دعا بفرمایید اول برای فرج مولا بعد برای فرج خودمان


شیعه یعنی صد بیابان بی کسی

غربت صد ساله بی دلواپسی

شیعه ار نگاه یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام
عبدالله علاوه بر نشر معارف اهل بيت عليهم السلام و بيان احكام شريعت, در رفع مشكلات مردم تلاش مى كرد و در حل گرفتارىهاى آنان از هيچ كوششى فرو گذارى نمى كرد. روزى براى اداى شهادت ـ در مورد احقاق حق مومنىـ در محكمه قاضى ابويوسف حاضر شد. بعد از انجام شهادت, قاضى ابويوسف با لحنى سرزنشآميز گفت: (اى فرزند ابى يعفور! دلم نمى خواست در مورد تو سخنى را به زبان بياورم, زيرا تو همسايه من هستى. من تو را شخصى بسيار راستگو و اهل عبادت و شب زنده دارى مى دانستم, اما تو و اين خصلت؟!) عبدالله گفت: (اى قاضى! چه خصلتى؟) ابويوسف گفت:
(شنيده ام در اعتقادات خود تمايل به شيعيان دارى؟!)
در اين هنگام عبدالله شديدا گريست و در حالى كه قطرات اشك به گونه هايش مى لغزيد, با صدايى گرفته و بغض آلودگفت: (اى ابايوسف! مرا به گروهى نسبت مى دهى كه مى ترسم از آنهانباشم.) بدين سان قاضى شهادت او را پذيرفت.
مقام شيعه بودن آن قدر مهم است كه شخص با عظمتى مثل عبدالله با آن همه تإييدات أمه مى ترسد كه از شيعيان واقعى نباشد.
كافى, ج 7, باب شهادات; رجال مامقانى, ج 2, ص 166.

مهر آوا;103428 نوشت:
می خوام از همه بپرسم شیعه واقعی کیه؟


با سلام

بزرگوار در مورد شیعه اطلاعات کاملی در این ادرس است که مراجعه نمایید

http://www.andisheqom.com/Files/whoisshia.php

و اما در مورد این که شیعه واقعی کیست این که :

هر کسی که به دستورات دین مبین اسلام به نحو احسن پایبند باشد

وقوانین و مقررات خداوند که همانا نهفته در ثقلین و یادگار پیامبر اکرم(ص) که اهل بیت(ع) و قران است را درست و به جا انجام دهد


* امام علی علیه السلام:
«شیعَتُنا اَلْمُتَباذِلُونَ فی وِلایَتِنا»
(کافی، ج2، ص 236)
شیعیان ما در راه ولایت ما اهل بذل و بخشش هستند.
* امام زین العابدین علیه السلام:
«اِنَّ اَبْغَضَ النّاسِ اِلَی اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ یَقْتَدی بِسُنَّةِ اِمامٍ وَلا یَقْتَدی بِاَعمالِهِ»
(بحارالانوار، ج 71، ص 178)
مبغوض ترین مردم نزد خداوند عزّ و جلّ کسی است که ادّعای پیروی از امامی را دارد ولی در عمل به او اقتدا نمی کند.
* امام باقر علیه السلام:
«ما شیعَتُنا اِلّا مَنِ اتَّقَی اللّهَ وَ اَطاعَهُ»
(کافی، ج 2، ص 74)
شعیه ما نیست، جز آن کس که از خدا پروا کند و مطیع او باشد.
* امام باقر علیه السلام:
«اَلشّیعَةُ ثَلاثَةُ اَصنافٍ: صِنفٌ یَتَزیَّنُونَ بِنا وَ صِنْفٌ یَسْتَأکِلُونَ بِنا وَ صِنْفٌ مِنّا وَ اِلَینا یَأمَنُونَ بِاَمنِنا وَ یَخافُون بِخَوفِنا»
(مشکاة الانوار، ص 63)
شعیه بر سه قسم است: قسم اوّل کسانی هستند که برای کسب آبرو خود را به ما منتسب می نمایند، قسم دوم کسانی هستند که با نام ما نان می خورند و قسم سوم آنها هستند که از ما هستند و جهت گیری آنها به سوی اهداف ماست و آنها در آرامش و خطر با ما همراهند.
* امام صادق علیه السلام:
«اِنَّما شیعَةُ عَلِیٍّ مَنْ عَفَّ بَطْنَهُ وَ فَرْجَهُ»
(کافی، ج 2، ص 233)
همانا شیعه علی کسی است که شکم و شهوت خود را حفظ کند.
* امام صادق علیه السلام:
« لَیْسَ مِنْ شیعَتِنا مَنْ قالَ بِلِسانِه وَ خالَفَنا فی اَعْمالِنا و آثارِنا وَلکِنْ شیعَتُنا مَنْ وافَقْنا بِلِسانِه وَ قَلبِه وَاَتَّبَع آثارَنا و عَمِلَ بِاَعمالِنا»
(بحارالانوار، ج 6، ص 164)
کسی که با زبان مدّعی پیروی از ماست و در عمل و نحوه زندگی با ما مخالفت می کند، شیعه ما نیست. شیعه ما کسی است که با زبان و دل با ما همراه است و دنبال ما حرکت می کند و در عمل از ما پیروی می نماید. آنان پیروان راستین ما هستند.
* امام صادق علیه السلام:
« قَوْمٌ یَزَعَمُونَ اَنّی اِمامُهُمْ وَ اللّهِ ما اَنَالَهُمْ بِاِمامٍ لَعَنَهُمُ اللّهُ، کُلَّما سَتَرتُ سَتْراً هَتَکُوهُ، اَقُولُ کَذاوَ کَذا فَیَقُولُونَ: اِنَّما یَعنی کَذا وَ کَذا، اِنَّما اَنَا اِمامُ مَن اَطاعَنی»
(خصال صدوق، ج 2، ص 27).
عدّه ای می پندارند من امام آن ها هستم، به خدا سوگند من امام آنان نیستم! خدا آنها را لعنت کند! پرده بر هر رازی افکندم آن را دریدند، می گویم: چنین و چنان (باید کرد، آنها سخنانم را تحریف می کنند) و می گویند مقصود این است که ما می گوییم همانا من امام کسی هستم که از من اطاعت کند.

ساقی امشب باده از بالا بری
ز باده از خمخانه مولا بریز

باده ای بی رنگ و آتش گون بده
زان که دوشم داده ای افزون بده

ای انیس خلوت شبهای من
می چکد نام تو از لبهای من

محو کن در باده ات جام مرا
کربلایی کن سرانجام مرا

یا علی بار دگر اعجاز کن
مشت های کوفیان را باز کن

باز کن چشمان ناز آلوده را
بنگر این چشم نیاز آلوده را

تشنگی درساغرم لبریز شد
زخم تنهایی فساد انگیز شد

آتشی افکند در جان وتنم
که این چنین بر آب وآتش میزنم

مرهم ما جز تولای تو نیست
یوسفی اما زلیخای توکیست

ای که هردم دم از مولا زنی
بر یتیمان علی سر میزنی

بر یتیمان علی پرداختن
بهتر از هفتاد مسجد ساختن

شاهد اقبال در آغوش کیست
کیسه نان و رطب بردوش کیست

کیست امشب کز علی یادی کند
بر یتیمان من امدادی کند

دست گیرد کودکان درد را
گرم سازد خانه های سرد را

ای جوانمردان جوانمردی چه شد
شیوه رندی و شب گردی چه شد

شیعه گی تنها نماز و روزه نیست
آب تنها در میان کوزه نیست

کوزه را پر کن زآب معرفت
تا در آن جوشد شراب معرفت

هر چه هستی جان مولا مرد باش
گر قلندر نیستی شبگرد باش

حیدرا یک جلوه محتاج توام
دار بر پا کن که حلاج توام

شیعه یعنی یک بیابان بی کسی
غربت صد ساله بی دلواپسی

شیعه یعنی صد بیابان جستجو
شیعه یعنی هجرت از من تا به او

شیعه یعنی دست بیعت با غدیر
بارش ابر کرامت بر کویر

شیعه یعنی عدل و احسان ووقار
شیعه یعنی انحنای ذوالفقار

پیرو ما ان کسی است که هر انچه را ما انجام میدهیم او هم انجام بدهد و هر انچه را که ما از ان پرهیز میکنیم او هم دوری کند حضرت زهرا سلام الله علیه ...........................اما شیعه چه معنا دارد در لغت به معنای پیرو و در اصطلاح یعنی کسانی که جانشینی و خلافت بعد از پیامبر رو لایق دوازده امام میدانند سند:کتاب شیعه در اسلام نوشته ی علامه طباطبایی

اللهم صل علي محمد وآل محمد
بيش از اين چه ميخواهيد؟شيعه كي قراره باشه
اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله وعترتي اهل بيتي ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا ابدا حتي يردا علي الحوض
خدا نگهدار ما رفتيم
برام دعا كنيد

سلام

امام صادق (ع) در روایتی به این مضمون نقل کردند که:
شیعه ما کسی هست که در مصیبت ما بلند گریه می کند!

واقعیتش من در تموم عمرم فقط دو تا شیعه دیدم! (اینطوری یعنی)

یکی پسر عمه ام بود که در مراسم عزاداری امام حسین بر سر و صورت خودش میزد و بلند گریه میکرد طوری که مردم همه از عکس العملش حیران شده بودن!
(همون سالم شهید شد_سال 65 ... من 5 سالم بود!)

یکی دیگه هم از دوستانم بود ( مداح بود ) که در تشیع پیکر همین پسر عمه ام که شهید شده بود بلند ناله میکرد! (در حالی که ما اصلا عین خیالمون نبود! ) همون سال هم شهید شد!

دیگه کسی رو تا حالا که دلش اینطور صاف باشه ندیدم !

izraeel;236702 نوشت:
سلام

امام صادق (ع) در روایتی

به این مضمون نقل کردند که:
شیعه ما کسی هست که در مصیبت ما بلند گریه می کند!

واقعیتش من در تموم عمرم فقط دو تا شیعه دیدم! (اینطوری یعنی)

یکی پسر عمه ام بود که در مراسم عزاداری امام حسین بر سر و صورت خودش میزد و بلند گریه میکرد طوری که مردم همه از عکس العملش حیران شده بودن!
(همون سالم شهید شد_سال 65 ... من 5 سالم بود!)

یکی دیگه هم از دوستانم بود ( مداح بود ) که در تشیع پیکر همین پسر عمه ام که شهید شده بود بلند ناله میکرد! (در حالی که ما اصلا عین خیالمون نبود! ) همون سال هم شهید شد!

دیگه کسی رو

تا حالا که دلش اینطور صاف باشه ندیدم !

درست است که شیعه واقعی کم بلکه نادر است ولی ما به اینکه بما شیعه میگویند افتخار میکنیم و همین هم کفایت میکند .

[="times new roman"]سلام علیکم
سه محک و نشانه برای شیعه ی حقیقی بودن
شیعه بودن به کلام و ادعا نیست . شیعه صفاتی داره و نشانه هایی. نشانه ها محک های شیعه بودن هستند امام صادق علیه السلام فرموده اند شیعه های ما را در سه وقت امتحان کنید:

امام صادق (ع ) :

امتحنوا شیعتنا عند ثلاث : عند مواقیت الصلاة کیف محافظتهم علیها، و عند اسرارهم کیف حفظهم لها عند عدونا والی اموالهم کیف مواساتهم لاخوانهم فیها

امام صادق علیه السلام فرموده اند:

شیعیان ما و پیروان ما را به سه مساله امتحان کنید:

1- اهمیت به اوقات نماز،که آیا اول وقت نماز را برپا می دارند یا خیر؟

2 - حفظ اسرار، یعنی درحفظ اسرار و مسائل محرمانه از دشمنان ما کوشا هستند یا خیر؟

3 - و از حیث توانمندیهای مالی ، یعنی آیا در مال خودبرای برادران دینی سهمی قائلند و دست آنها را می گیرند یا خیر؟

___________________
( خصال صدوق ، ج 1، ص 103 )
[/]

[="darkorchid"]شیعه یعنی.....
شیعه یعنی تاب وتب نجوای شب
شیعه یعنی معنی اوج ادب
شیعه یعنی انتخابی پایدار
شیعه یعنی خط و مشی ماندگار
شیعه یعنی راه سبز بندگی
شیعه یعنی مکتب سازندگی
شیعه یعنی ناطقی صادق شوی
شیعه یعنی زیرکی لایق شوی
شیعه یعنی همتی شور آفرین
شیعه یعنی عاملی بر شرع ودین
شیعه یعنی مکتب آزادگی
شیعه یعنی یک جهان افتادگی
شیعه یعنی داتش آموزی کنی
شیعه یعنی علم آموزی کنی
شیعه یعنی وصف مردان خدا
شیعه یعنی با صفای با صفا
شیعه یعنی شور وحال انتظار
شیعه یعنی فهم حال روزگار
شیعه یعنی صحبت بی واهمه
شیعه یعنی حرف حق در همهمه
شیعه یعنی خار چشمان عدو
شیعه یعنی غیر حق هرگز مگو
شیعه یعنی مهد شیران بلا
شیعه یعنی مرد و زن به خدا
شیعه یعنی غرق در حب ولی
شیعه یعنی ذوب در عشق علی
شیعه یعنی بندگان را یاوری
شیعه بودن افتخار ناصری
شیعه یعنی.................
(شعر:محمد ناصری)[/]

[="times new roman"]روایت مفصلی از امام باقر (ع) درباره تحلیل اوضاع سیاسی شیعه و فشار خلفا از آغاز تا زمان آن حضرت نقل شده كه به منظور روشن شدن دیدگاههای امام در این زمینه به نقل آن می‌پردازیم:
ما اهل بیت، از ستم قریش و صف‌بندی آنان در مقابلمان چه‌ها كشیدیم و شیعیان و دوستان ما از مردم چه‌ها كشیدند. زمانی كه رسول خدا (ص) رحلت كرد، اعلان فرمود كه ما به مردم از خودشان اولی تریم. اما قریش با كمك یكدیگر این امر را از محور آن خارج كردند. آنان برای رسیدن به حكومت با حق و اولویت ما به حكومت استدلال كردند، ولی حق ما را تصاحب نمودند. آنگاه حكومت در میان قریش دست به دست گردید تا این كه دوباره به ما اهل بیت بازگردید. ولی مردم بیعت ما را شكستند و علیه ما جنگ بپا كردند، بطوری كه امیرالمؤمنین (ع) تا هنگامی كه به درجه رفیع شهادت نائل آمد، در فراز و نشیب (تند باد حوادث) قرار گرفته بود و سپس با فرزندش امام حسن (ع) بیعت كرده و وعده وفاداری به او دادند، اما به او نیز خیانت ورزیدند و پس از آن، ما بطور مداوم مورد تحقیر و قهر و ستم قرار گرفتیم و از شهر و خانه‌مان رانده و از حقوقمان محروم شدیم و مورد قتل و تهدید قرار گرفتیم، به طوری كه امنیت جانی از خود و پیروان ما بطور كل سلب شد و دروغگویان و منكران حق به خاطر دروغ و انكارشان زمینه را مساعد و در سراسر كشور اسلامی به وسیله دروغ و انكارشان به سردمداران جور و ستم و قضاوت و كاردانان آنها تقرب جسته و شروع به روسات احادیث دروغ و انتشار آن نمودند. آنها از زبان ما چیزهایی روایت كردند كه نه از زبان ما جاری شده بود و نه به محتوای آنها عمل نموده بودیم، با این كار می‌خواستند ما را میان مردم منفور كرده و تخم عداوت و كینه ما را در دل آنان بكارند. این سیاستی بود كه پس از وفات امام حسن (ع) در زمان معاویه با شدت هر چه بیشتر دنبال می‌شد. به دنبال این تبلیغات مسموم بود كه همه جا به كشتار شیعیان پرداخته و با كوچكترین سوء ظنی، دستها و پاهای آنها را می‌بریدند. كسانی كه به دوستی و پیروی از ما معروف بودند راهی زندانها شدند، اموالشان به غارت رفت و خانه‌هاشان ویران شد. این رویه تا روزگار عبیدالله بن زیاد روز به روز به شدت خود می‌افزود تا آن كه حجاج بن یوسف در كوفه روی كار آمد. او با انواع شكنجه‌ها به كشتار شیعیان پرداخت و آنان را با هر سوء ظن و هر اتهامی دستگیر می‌كرد. عرصه بر پیروان ما چنان تنگ شد و كار به جایی رسید كه اگر كسی را با صفت «زندیق» یا «كافر» وصف می‌كردند برایش بهتر از آن بود كه او را «شیعه» امیرالمؤمنین (ع) بخوانند، تا جایی كه كسانی كه به خیر و صلاح معروف بودند و شاید هم واقعا اشخاص پرهیزگار و راستگویی بودند، احادیث شگفت انگیزی در زمینه برتری برخی از حكام گذشته روایت كردند، چیزهایی كه نه خدا چیزی از آنها آفریده بود و نه چیزی از آنها به وقوع پیوسته بود. راویان بعدی حقانیت این مطالب را باور داشتند، زیرا این نوع مطالب به كسانی نسبت داده شده بود كه به كذب و كم تقوایی معروف نبودند.[1]
این روایت، تحلیل امام باقر (ع) از وضع سیاسی آن دوران را بیان كرده و سختگیریهای خلفای اموی نسبت به شیعیان را كه بیشتر آنها در عراق زندگی می‌كردند تشریح كرده است.
_________________
[1] . شرح نهج‌البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 11، ص 44؛ الامام الصادق (ع)، ابوزهره: صص 112ـ 111.
[/]

[="purple"]علامه مجلسی (قدس سرّه) در کتاب «بحارالانوار» از کتاب «فضائل الشیعه» نقل کرده است که امام صادق علیه السلام به شیعیانش فرمود:

دیارکم لکم جنّه، و قبورکم لکم جنّه، للجنّه خلقتم، و إلی الجنّه تصیرون.

خانه ای که در آن زندگی می کنید برای شما بهشت است، قبری که در آن شما را دفن می کنند بهشت است، برای بهشت آفریده شده اید و به سوی بهشت رهسپار می شوید.
[/]

موضوع قفل شده است