ویژگی های فتنه

تب‌های اولیه

31 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ویژگی های فتنه

در شرايط فتنه، شخصيت افراد است که معيار حقيقت قرار مي‌گيرد! شخصيت افراد و سوابق درخشان آنان، راهزن انديشه و فکر انسان مي‌شود. تمرکز بر گذشتة افراد و بزرگنمايي پيشينة آنان، مانع ديدن وضعيت فعلي و پيشبيني آيندة آنان خواهد شد.

ويژگي‌هاي فتنه‌

آغازي ناشناخته و پوشيده
فضاي گردبادي
آسيب‌زنندة به آگاهان
ويژگي‌هاي فتنه فروخورندة فتنه‌گران
شخصيت‌محوري به جاي حقيقت‌محوري
مشتبه‌سازي حق و باطل
فتنه‌ها هنگامي که روي مي‌آورند شبيه حق مي‌باشند و آنگاه که مي‌روند و به پايان مي‌رسند، حقيقت خود را مي‌نمايانند و هوشيار مي‌سازند. ناشناخته مي‌آيند و شناخته شده مي‌روند. همچون گردباد مي‌گردند و شهري را ويران مي‌کنند و شهري را وامي‌گذارند.[=&quot]آگاه باشيد که نزد من بيمناکترين فتنه‌ها براي شما فتنه بني اميه است زيرا که آن، فتنه‌اي کور و تاريک است. همگان را در برمي‌گيرد و مصيبتش خاص مؤمنان است و گرفتاريش به کساني مي‌رسد که از آن آگاهي دارند و بي‌خبران را آسيبي نمي‌رساند.[/]

فتنه‌ها در آغاز براي بسياري از مردمان ناشناخته‌اند. همچون جنين مي‌ماند که سلامت يا نقصان او و همچنين جنسيت و ساير ويژگي‌هاي جسماني‌اش پوشيده و پنهان است. فتنه‌ها از راه‌هاي پنهان وارد مي‌شود: «تَبدَءُ في مدارج خفية» از راه‌هايي وارد مي‌شود که بسياري از مردم در نگاه اول نسبت به آنها حساسيتي نشان نمي‌دهند. فتنه‌انگيزان به صورت آرام سنگر‌هاي اجتماعي و ديني را يک به يک فتح مي‌کنند و يا سنگرنشينان را با خود همسو مي‌نمايند و يا دست کم آنان را نسبت به هدف پنهاني خود مغفول مي‌کنند. بسياري از مردم عادي متوجه نمي‌شوند که اينان دشمن‌اند و لذا نمي‌توانند رفتاري متناسب با رفتار يک دشمن را با آنان تنظيم نمايند.

افراد به هنگام گرفتار آمدن در فضاي گردبادي هوش و حواس خويش را از دست مي‌دهند و انديشة خود را به درستي نمي‌توانند به کار گيرند. به همين دليل ممکن است در جهتي صد در صد خلاف هدف اصلي خود به راه بيافتند. حتي اگر کسي از بيرون گردباد به آنان بگويد مسير خود را اشتباه مي‌رويد، اصلاً‌ نمي‌شنوند و اگر هم بشنوند، نمي‌توانند تصميم درستي اتخاذ نمايند. اين درست شبيه فضاي فتنه است.
وجه ديگر اين تشبيه اين است که همانگونه که گرفتار شدگان در فضاي گردبادي اختيار خود را از کف مي‌نهند و همچون پر کاهي مي‌مانند که به هر جا خاطرخواه گردباد باشد، خواهند رفت؛ فتنه زدگان نيز چنين حالتي دارند؛ عملاً افسار حرکت آنان در اختيار فضاي غبارآلودي است که فتنه‌انگيزان ايجاد کرده‌اند.
وجه ديگر اين تشبيه اين است که فتنه نيز همچون گردباد است که اختيار آن در دست کسي نيست. حتي در اختيار مبدء گردباد نيست. وقتي گردباد فتنه در فضاي جامعه‌ به حرکت درآيد کنترل آن حتي در اختيار فتنه‌گران نيست.

فتنه‌گران ابتدا مي‌کوشند «شخصيت» و يا حتي «شخص» کساني که پشت پردة افکار و انديشه‌ها و نقشه‌هاي آنان را مي‌دانند ترور کرده و از سر راه خود بردارند. به همين دليل، کساني که از فتنه‌ها آگاهي دارند و نسبت به آنها هشدار مي‌دهند، مورد غضب ارباب فتنه قرار مي‌گيرند. بي‌جهت نيست که در فتنة اخير بيشترين حملات به ساحت مقام معظم رهبري صورت گرفت. او بود که فتنه را به زيبايي شناخت و فرمول فتنه را کشف کرد و از همان ابتدا سرانجام آن را براي همة ملت ايران به صراحت تبيين نمود و نهايتاً با کمک ياران بصير و ملت وفادارش چشم فتنه را از حدقه بيرون کشيد.

فتنه‌‌گران عموماً گمان مي‌کنند آتش فتنه صرفاً خرمن مخالفان‌شان را مي‌سوزاند و به خود آنان آسيبي وارد نمي‌شود! در حالي که فتنه‌گران و فتنه‌انگيزان خود هيزم آتش فتنه خواهند شد: » اين بدان دليل است که فتنه‌ها همچون گردبادند که اختيار آنها از دست گردانندگانشان خارج مي‌شود به همين دليل منافع خود آنان را نيز با خود مي‌برد.

يکي ديگر از ويژگي‌هاي فتنه، شخصيت‌محوري به جاي حقيقت ‌محوري است. در شرايط فتنه، شخصيت افراد است که معيار حقيقت قرار مي‌گيرد! شخصيت افراد و سوابق درخشان آنان، راهزن انديشه و فکر انسان مي‌شود. تمرکز بر گذشتة افراد و بزرگنمايي پيشينة آنان، مانع ديدن وضعيت فعلي و پيشبيني آيندة آنان خواهد شد. خزيمة بن ثابت، هر چند در رکاب امام علي به صحنة نبرد آمد، اما شمشير خود را از نيام بيرون نياورد و هرگز به خود اجازة مبارزه با اصحاب جمل را نداد! امام علي در پاسخ يک شخص متحير: به راستي که امر بر تو مشتبه شده است؛ حق و باطل با ميزان شخصيت افراد شناخته نمي‌شوند. حق را بشناس تا اهل حق را نيز بشناسي؛ و باطل را بشناس تا اهل باطل را نيز بشناسي.

[=&quot]يکي از ويژگي‌هاي فتنه اين است که حق و باطل را با هم مشتبه مي‌سازد. سران فتنه ‌با ترفندهاي مختلف و با استفاده از ابزارهاي تبليغي و رسانه‌اي و با بهره برداري از نفوذي که در افکار عمومي دارند و بعضاً با استخدام چهره‌هاي موجّه و مقبول اجتماعي و سياسي و ديني تلاش مي‌کنند امور باطل را حق جلوه دهند. به همين دليل امام علي، يکي از ويژگي‌هاي فتنه را چنين معرفي مي‌کند که با شبهه وارد مي‌شود. فتنه ‌بر بستر شبهه و ابهام مي‌رويد. فتنه‌انگيزان از فضاهاي شبهه‌آلود و مبهم بيشترين بهره را مي‌برند. آن حضرت در جا‌هاي ديگر نيز همگان را توصيه مي‌کند که از شبهات دوري کنند، زيرا شبهات زمينه‌ساز فتنه و وسيله‌اي براي گمراهي مردم‌اند: از شبهه دوري کنيد؛ زيرا شبهه به قصد فتنه و گمراه کردن ساخته شده است. آن حضرت ضمن نامه‌اي خطاب به معاويه مي‌نويسد: از شبهه و آميختگي آن به حق و باطل بپرهيز. زيرا دير زماني است که فتنه پرده بر خود افکنده و تيرگي‌هاي آن ديده‌ها را پوشانده است.[/]

در شرايط فتنه، شخصيت افراد است که معيار حقيقت قرار مي‌گيرد! شخصيت افراد و سوابق درخشان آنان، راهزن انديشه و فکر انسان مي‌شود. تمرکز بر گذشتة افراد و بزرگنمايي پيشينة آنان، مانع ديدن وضعيت فعلي و پيشبيني آيندة آنان خواهد شد.

بستر‌هاي اجتماعي ايجاد فتنه

ثروت‌گرايي و مال‌پرست
دين‌داري غير عالمانه
شبهه‌افکني‌هاي بي‌مبنا
روابط ناسالم اداري و حکومتي: رشوه
روابط ناسالم اقتصادي
ناداني بي‌تفاوتي مردم

[=&quot] [/]اي علي، ديري نپايد که امت اسلامي با اموالشان دچار فتنه مي‌شوند. آنان با دينداري خود بر خدا منت مي‌گذارند و رحمتش را آرزو مي‌کنند و خود را از قهر الهي مصون مي‌پندارند و با شبهات دروغين و هوس‌هاي غافلانه حرام او را حلال مي‌سازند، شراب را به نام آب انگور و رشوه را به اسم هديه و ربا را به عنوان معامله مباح مي‌شمارند.

.ثروت‌گرايي و مال‌پرستي

پيامبر اکرم در سخن ديگري فرموده‌اند هر امتي به گونه‌اي دچار فتنه مي‌شود؛ فتنة امت اسلامي هم فتنة مالي است . بررسي تاريخي نيز اين حقيقت را تأييد مي‌کند. مطالعة تاريخ زندگي کساني همچون زيد بن ثابت از حزب قاعدين ، ابوموسي اشعري از گروه مقدس‌مآبان تهي‌مغز ، طلحة بن عبيدالله و زبير بن عوام از سران حزب ناکثين ، و حتي برخي از سران حزب مارقين و نهروانيانِ ظاهراً دين‌گرا نشان مي‌دهد که انگيزة مالي يکي از مهم‌ترين علل مخالفت آنان با حکومت علوي بود.

دين‌داري غيرعالمانه

به هر اندازه که تعداد ناآگاهان از حقايق ديني در جامعه زياد شود، به همان اندازه بايد منتظر وقوع فتنه بود. اين نوع دين‌شناسي منشأ پيدايش تفکر مرجئه شد. اينان کساني بودند که گمان مي‌کردند ايمان صرفاً امري قلبي و زباني است. اگر کسي به زبان، اظهار ايمان کند و قلباً‌ نيز مؤمن باشد، هر چند به مقتضاي دستورات خدا عمل نکند، مؤمن است و مستحق بهشت! به همين دليل اينان گمان مي‌کردند که هيچ گناهي مانع از نجات و سعادت انسان‌هاي مؤمن نخواهد شد. روشن است که چنين تفکري و چنين برداشتي نسبت به دين و دين‌داري آثار بسيار مخربي بر اخلاق و رفتار اجتماعي مردم خواهد گذاشت!

. شبهه‌افکني‌هاي بي‌مبنا

نتيجة شيوع شبهه در جامعه، بي‌توجهي به ارزش‌ها و احکام ديني خواهد بود. به تعبير پيامبر، شبهات بي‌مبنا و خواسته‌هاي غفلت‌آفرين موجب مي‌شود که حرام خدا، ‌حلال و حلال خدا، حرام دانسته شود .

. روابط ناسالم اداري و حکومتي: رشوه

همواره عده‌اي در جامعه مي‌خواهند با سوء استفاده از ضعف عقيدتي و اخلاقي برخي از مديران اهداف خود را جلو ببرند. اينان براي حل مشکلات خود ممکن است رشوه‌هاي هنگفتي را به اسم هديه‌اي ناقابل از سوي فردي خيرخواه براي صرف در امور خيريه و کمک به مظلومان و فقرا به حاکمان دهند!
پيامبر اکرم: شيوع چنين مسأله‌اي را زمينه‌ساز وقوع فتنه در جامعه مي‌داند. پيامبر يکي از مسلمانان قبيلة بني‌اسد را به عنوان عامل جمع زکات به جايي فرستاد و بعد از بازگشت مشاهده کرد که مأمور زکات علاوه بر زکاتِ جمع‌آوري شده، مقداري از اموال را با خود به خانه برد و در پاسخ اين پرسش که چرا اينها را به بيت المال تحويل نمي‌دهي، گفت اينها هدايايي بود که توسط مردم به خود من داده شد. پيامبر اکرم به شدت برآشفت و در يک سخنراني عمومي فرمود: چه شده است عاملي را که به کاري مي‌گمارم مي‌گويد: اين مال شماست و اين را به من هديه داده‌اند؟ آيا در خانة پدر و مادرش نشسته است تا ببيند باز هم براي او هديه مي‌آورند يا نه؟ سوگند به آنکه جان محمد در دست اوست اگر کسي از شما چيزي را از اينگونه اموال بردارد، روز قيامت آن را بر گردنش حمل خواهد کرد.

. روابط ناسالم اقتصادي

جامعة رباخوار، جامعه‌اي حرام‌خوار و ناسالم و مستعد وقوع فتنه است. پيامبر اکرم پيشبيني کرد که امت اسلامي با تغيير نام ربا، آن را حلال مي‌شمارند. گمان مي‌کنند خداوند الفاظ را حرام کرده است و اگر لفظ را عوض کنند، حکم نيز عوض مي‌شود. احکام و ارزش‌هاي الهي را ناظر به الفاظ و واژه‌ها مي‌پندارند و نه محتوا و حقيقت! به همين دليل با ترفندي ناآگاهانه و حيله‌اي سطحي‌نگرانه به جاي کلمة ربا از الفاظي همچون بهرة پول و کارکرد حساب و امثال آن استفاده مي‌کنند و بدين ترتيب گمان مي‌کنند به وظيفة ديني خود عمل کرده‌اند! اگر چنين وضعي در جامعة اسلامي حاکم شود، زمينة لازم براي وقوع فتنه فراهم مي‌شود: فيستحلون ... الربا بالبيع . امام صادق وقتي ديد رباخواري در توجيه عمل خود با تغيير عنوان مي‌گويد کار من ، ربا نيست بلکه ،لِباء است، فرمود اگر دستم به او مي‌رسيد و توانايي لازم را داشتم، گردنش را مي‌زدم. لباء در لغت: نخستين شيري که مادر به نوزادش مي‌دهد.

. ناداني و بي‌تفاوتي مردم

بدون ترديد، يکي از مهم‌ترين عوامل ضربه‌هايي که در طول تاريخ بر پيکر جامعة اسلامي وارد شده است جهل و ناداني و بي‌تفاوتي مردم نسبت به مسائل کلان اجتماعي و اهداف و آرماني‌هاي اسلامي بوده است. اگر مردم نسبت به مسائل کلان جامعه، آرمان‌هاي والاي خود و همچنين نسبت به مسائل و مشکلاتي که سر راه رسيدن به آرمان‌هاي خود دارند، غافل باشند، به سهولت آلت دست فتنه‌انگيزان خواهند شد. اربابان فتنه در خواسته‌هاي اساسي و اصلي مردم تغيير ايجاد مي‌کنند و ذائقة اجتماعي را آنگونه که مي‌خواهند دگرگون مي‌سازند. فتنه‌گران مي‌کوشند توجه مردم را از مسائل کلان به مسائل خرد جلب کنند. با بزرگنمايي نقاط ضعف حکومت اسلامي و تکرار آنها، مي‌کوشند همة موفقيت‌هاي آن را از ديد مردم دور کنند. زماني در کار خود موفق مي‌شوند که مردم نسبت به حقايق و واقعيت‌هاي اجتماعي ناآگاه باشند و از اهداف و آرمان‌هاي خود غافل شوند.

عوامل پيدايش فتنه

همانا پيدايش فتنه‌ها هواهايي است كه پيروي مي‌شوند و بدعت‌هايي است كه گذارده مي‌شوند. در چنين شرايطي با كتاب خدا مخالفت مي‌شود و مرداني مردان ديگر را پيروي مي‌كنند

عوامل شکل‌دهندة رفتارهاي انسان

هر کار اختياري که از انسان سر مي‌زند و در نتيجه سبک زندگي افراد، معلول دو دسته از عوامل است:
عوامل شناختي، نگرشي و بينشي؛
عوامل روحي و گرايشي و انگيزشي.
در جريان اغتشاشات بعد از انتخابات رياست جمهوري دهم در جمهوري اسلامي ايران و بازجويي‌هاي صورت گرفته از برخي بانيان اغتشاش، نشان مي‌دهد که انحراف فکري چگونه توانسته است زمينة ايجاد انحرافات عملي آنان و در نتيجه بستر فتنه در کشور را پديد آورد.
1. خودخواهي و هواپرستي

خودخواهي موجب مي‌شود در مواردي که خواسته‌هاي انسان با موازين ديني و الهي سازگاري ندارد، به توجيه رفتارش و يا به تأويل‌هاي ناشايسته‌اي از معارف ديني دست بزند. از ديدگاه چنين افرادي معيار ارزش کارها، موافقت و سازگاري‌شان با هوس‌ها و خواهش‌هاي نفساني آنان است. هر کاري که مطابق اميال و خواسته‌هاي آنان باشد، خوب و هر کاري که مخالف اميال و اهداف شخصي و گروهي‌شان باشد، بد است.
تحليل روان‌شناختي مسأله به اين صورت است که برخي افراد تأثيرگذار در جامعه از حکومت وقت توقعاتي شخصي دارند، ‌توقعاتي از قبيل دستيابي به پست و مقام، يا بهره‌برداري بيشتر از ثروت‌ها و امکانات ملي و امثال آن. اما مي‌بينند توقعات و خواسته‌هاي آنان به دليل غير قانوني و ناعادلانه بودن مورد توجه حکومت عدل قرار نمي‌گيرد. اينان براي تحقق خواسته‌هاي خود و دستيابي به اميال و هوس‌هايشان اقدام به راه‌اندازي تشکلات، گروه‌ها، حزب‌ها، جبهه‌هايي مي‌کنند. ويترين فعاليت‌ خود را مبارزه با بي‌عدالتي و بي‌قانوني قرار مي‌دهند. اما پشت پردة اقدامات آنان چيزي جز رياست‌طلبي و خودخواهي و حب جاه نيست.
يکي از نشانه‌هاي تشکيلات و احزاب فتنه‌انگيز و فتنه‌خيز اين است که معمولاً بعد از يک ناکامي و شکست در دست‌يابي به قدرت تأسيس مي‌شوند.

[=&quot] رياست‌‌طلبي[/]

طلحه و زبير نخستين کساني بودند که با امام علي بيعت کردند؛ اما پس از پايان مراسم بيعت، خصوصي به نزد آن حضرت رفتند و خواستار مشارکت در امر حکومت شدند! و ادعا کردند که اساساً‌ انگيزة اصلي آنان از بيعت همين بوده است! و به امام علي تأکيد کردند که بايد در امور حکومتي و تصميمات کلان کشوري با آنان رايزني شود و از اينکه آن حضرت در تصميمات خود و تقسيم قدرت و نحوة توزيع ثروت با آنان مشورت نمي‌کند سخت برآشفته و معترضانه از آن حضرت توضيح خواستند! آنان وقتي ديدند که نمي‌توانند در تصميمات حکومت مرکزي به سود خود نقش‌آفريني کنند؛ از امام علي خواستند دست کم مسؤوليت برخي مناطق جهان اسلام از قبيل بصره و کوفه را به آنان واگذارد و مدعي بودند با اين کار شايد اندکي از حق از دست رفتة آنان در دوران خلفاي گذشته جبران شود! و وقتي که از اين راه هم نتوانستند به مقصود خود برسند، فتنة جمل را راه‌اندازي کردند.
عامل اصلي ايجاد فتنة صفين نيز همين رياست‌طلبي و خودخواهي و هواپرستي حاکمان شام بود. معاويه سال‌ها بعد از شهادت امام علي به صراحت بيان کرد که جنگ او با آن امام و يارانش براي دفاع از اسلام و ارزش‌هاي اسلامي نبوده است. هدف او احياي روزه و نماز و حج و زکات نبوده است. او به دنبال حکومت و رياست و خلافت بوده است.

[=&quot]1. دنياطلبي[/]

امام صادق مي‌فرمايد در يکي از مناجات‌هاي حضرت موسي با خداوند، خطاب رسيد که اي موسي بدان که دنيادوستي آغاز همة فتنه‌ها است. ... امام علي، در اين باره مي‌فرمايد: آگاه باشيد که دوستي دنيا اساس همة گناهان، دروازة همة بلاها و مجمع هر فتنه‌اي است.
آن امام عزيز در تحليلي کلي، انگيزة مشترک همة مخالفان خود، اعم از ناکثين، قاسطين و مارقين، را دنياطلبي مي‌داند و مي‌فرمايد: چون به کار برخاستم گروهي پيمانِ بسته شکستند و گروهي از جمع دينداران بيرون جسته و گروهي ديگر با ستمکاري دلم را خستند. گويا هرگز کلام پروردگار را نشنيدند يا شنيدند و کار نبستند که مي‌فرمايد: سراي آن جهان از آن کساني است که برتري نمي‌جويند و راه تبه‌کاري نمي‌پويند و پايان کار، ويژة پرهيزگاران است. آري به خدا دانستند، ليکن دنيا در ديدة آنان زيبا بود و زيور آن در چشم‌هايشان خوش نما.
علت خودداري زيد بن ثابت دنيازدگي بود. کسي که سرماية او به اندازه‌اي باشد که شمش‌هاي طلا و نقره‌اش را با تبر جدا کنند، چگونه مي‌تواند با حکومت علي کنار آيد؟
نگاهي به کارنامة اقتصادي سران فتنة جمل نيز همين حقيقت را نشان مي‌دهد که عامل اصلي پيدايش اين فتنه دنياطلبي و ثروت اندوزي آنان بود.
دنيا طلبي سران فتنة قاسطين نيز بر همگان روشن است. عمرو بن عاص در ابتداي خلافت امام علي در نامه‌اي خطاب به معاويه نوشت: هر کار که مي‌تواني انجام بده؛ زيرا فرزند ابوطالب، چنانکه چوب را پوست مي‌کنند، تو را از هر مال و سرمايه‌اي که داري، جدا خواهد کرد.
شايد گمان شود که عامل دنياطلبي و زراندوزي را نتوان دربارة‌ فتنه‌گران نهروان بيان کرد. زيرا دنياطلبي با شب‌زنده‌داري و نماز و روزة‌ طولاني چندان قابل جمع نيست! اما نبايد فراموش کرد بسيارند کساني که دين را پلي براي دستيابي به دنيا قرار مي‌دهند. مالک اشتر، صحابي بصير امام علي، چه زيبا اين حقيقت را دربارة خوارج فهميده بود آنگاه که خطاب به آنان مي‌گفت: اي گروه پيشاني سياه! گمان مي‌کرديم نماز شما از سر بي‌رغبتي به دنيا و شوق به لقاء الله است؛ در حالي که اکنون مي‌بينيم از مرگ گريزان و به سوي دنيا شتابانيد.

. بدعت‌گذاري در دين

بدعت در حقيقت مکمل عامل اول، يعني هوا و هوس، است. ابزاري است در دست هوس‌راناني که اطلاعاتي از دين دارند و سعي مي‌کنند با تمسک به آيات و احاديث و ارائة تفاسير خاصي از آنها راهي براي توجيه هوا و هوس خود بيابند. بدعت در دين معمولاً از سوي عالمان صورت مي‌گيرد و نه مردم عادي. لغزش اين گروه است که موجب لغزش جمع کثيري از مردمان مي‌شود. مگر غير از اين است که بدعت‌هاي صورت گرفته در صدر اسلام موجب شد عدة بسياري از مردم مسلمان و صحابة پيامبر قربة الي الله دست به جنايت‌هايي هولناک عليه خاندان پيامبر و شهداي کربلا زدند. کل يتقربون الي الله بدمه ؟ مگر عمر بن سعد براي تحريک و تهييج سپاهيان خود به جنگ با امام حسين و ياران مظلومش، با شعار ، يا خيل الله ارکبي و بالجنة ابشري ،دستور حمله به خيام امام حسين را صادر نکرد؟

استفاده از شيوه‌هاي مبارزه نرم
شگردهاي فتنه‌گران

استفاده از شعارهاي خوب و جذاب
سخن گفتن از اصول متعالي انساني
تحريک احساسات
شبهه‌افنکي
تفرقه افکني
جلب حمايت‌هاي خارجي
ايجاد سازمان‌هاي اجتماعي غير دولتي
ايجاد فاصله ميان مردم و حکومت
درآميختن حق و باطل
استخدام چهره‌هاي موجه و مقدس

در گذشته، فتنه‌ها عموماً بعد از فراهم شدن ناخواستة بسترها و زمينه‌ها توسط عده‌اي از افراد بانفوذ رهبري مي‌شدند. اما امروزه مطالعات فراوان مردم‌شناختي، جامعه‌شناختي، روان‌شناختي، سياسي، منطقه‌اي و تاريخي دربارة يک ملت صورت مي‌گيرد تا نقاط قوت و ضعف آن به دست آيد و بهترين، سريع‌ترين و کم‌هزينه‌ترين شيوه براي براندازي نظام حاکم بر آن جامعه به کار گرفته شود.
فتنه‌هاي اين دوران، همراه با برنامه‌ريزي‌هاي راهبردي دقيقي صورت مي‌گيرند. با شناخت‌ شگردهاي فتنه‌گران بهتر مي‌توان به مقابله با فتنه پرداخت. هدف اصلي بسياري از فتنه‌ها عليه جمهوري اسلامي جايگزيني حکومتي ليبرال به جاي حکومت اسلامي است. براي تحقق اين هدف لازم است از قبل زمينه‌هاي فرهنگي، اخلاقي، اجتماعي و ذهني آن فراهم شود. به همين دليل، بدون داشتن يک برنامه استراتژيک بزرگ و جامع، دستيابي به چنين هدفي غير ممکن است. فتنه‌اي مي‌تواند مؤثر باشد، که براي همة‌ قدم‌هاي بعدي خود برنامه‌ داشته باشد. طبيعتاً اگر فتنه‌گران تجزيه و تحليلي استراتژيک از وضعيت يک جامعه نداشته باشند، نمي‌توانند فهم درستي از قدم‌هاي بعدي و حوادث آينده داشته باشند، فقط جلوي چشم خود را مي‌بينند و به همين دليل احتمال پيروزي آنان بسيار ضعيف است. افزون بر داشتن برنامة استراتژيک، براي اجرايي کردن استراتژي‌ها نيازمند تاکتيک‌ها و روش‌هاي کنش متناسب با هر موقعيت خاص هستند.
تفاوت ديگر: در فتنه‌هاي مدرن، حمايت‌هاي خارجي از فتنه‌گران قدرتِ مانور آنان را افزايش مي‌دهد. در گذشته به اين شکل نبود. فتنه‌ها بيشتر بُعد داخلي داشتند. جين شارپ، يکي از تئوريسين‌هاي کودتاهاي مخملي و انقلاب‌هاي رنگين، به فتنه‌گران توصيه مي‌کند که در برنامه‌ريزي استراتژيک خود از جمله اموري که بايد متناسب با وضعيت اجتماعي مردم و با توجه به حساسيت‌هاي آنان در نظر بگيرند اين است که مشخص کنند چه زماني و چه نوع کمکي از چه گروه خارجي براي پيشبرد اهداف آنان مفيدتر است: آيا کمک‌ها از طريق سازمان‌هاي غيردولتي همچون جنبش‌هاي اجتماعي، گروه‌هاي ديني و سياسي و اتحاديه‌هاي کارگري صورت گيرد، مفيدتر است يا از طريق نهادهاي بين‌المللي و رسمي.

.استفاده از شيوه‌هاي مبارزة نرم

بر اساس فرمول فتنه، نه مبارزات چريکي و نه مبارزات سخت هيچ کدام در ابتدا به کار گرفته نمي‌شوند. فتنه‌گران تلاش مي‌کنند ابتدا بسترهاي اجتماعي لازم را فراهم نمايند و حتي الامکان از طريق نرم به هدف نايل شوند. در عين حال، وقتي زمينة لازم فراهم شود و طرفداران زيادي را گرد خود جمع کرده باشند و از طرفي مبارزة نرم به جايي نمي‌رسد ممکن است از طريق جنگ و مبارزات خياباني تلاش کنند با تسخير مراکز حساس، قدرت حاکم را سرنگون کنند.

. استخدام چهره‌هاي موجه و مقدس

داستان روضه‌خواني که قربة الي الله هميشه يک روضة غير مستند را بدون آنکه خودش بداند مي‌خواند! که معلوم شد با چند واسطه به يکي از مخالفان اسلام مي‌رسد. آن روضة ساختگي، به قصد تخريب و انحراف در حقيقت عاشورا، اگر بخواهد مقبول مردم شود، بايد از زبان خود عاشورائيان گفته شود! بايد از زبان چهره‌هاي مقدس و تأثيرگذار و به واسطة افراد مورد اطمينان و خوش‌سابقه صورت گيرد! همين ماجرا را در بسياري از فتنه‌ها مي‌بينيم. فتنه‌گران اصلي براي آنکه بتوانند به اهداف خود برسند، با ترفندهاي مختلف مي‌کوشند سخن خود را از زبان چهر‌ه‌هاي موجه و مقدس بيان‌ کنند.

. استفاده از شعارهاي خوب و جذاب

بسياري از فتنه‌گران چنين وانمود مي‌کنند که خواهان امنيت و آرامش مردم و اصلاح امور جامعه‌‌اند: وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ .
منافقان زمان پيامبر، به منظور کارشکني در کار آن حضرت و برنامه‌ريزي براي حرکت‌هاي براندازانه، کوشيدند از راه تأسيس مسجد ،مسجد ضرار، به هدف خود نايل شوند. نيت اصلي آنان ضربه زدن به اسلام و ارتباط با مخالفان خارجي و کارشکني در فعاليت‌هاي دولت اسلامي بود؛ اما با استفاده از قالبي زيبا و از راه تأسيس مسجد به انگيزه حمايت از مردم و ضعيفان و پيراني که رفتن به مسجد ،قبا، براي‌شان دشوار بود، مي‌خواستند به هدف خود دست يابند: ،وَ الّذِينَ اتخَذُوا مَسجِداً ضِرَاراً وَ كفْراً وَ تَفْرِيقَا بَينَ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِرْصاداً لِّمَنْ حَارَب اللّهَ وَ رَسولَهُ مِن قَبْلُ وَ لَيَحْلِفُنّ إِنْ أَرَدْنَا إِلا الْحُسنى وَ اللّهُ يَشهَدُ إِنهُمْ لَكَذِبُونَ.توبه، 107
در فتنة سقيفه يکي از بهانه‌هايي که براي کنار زدن امير مؤمنان داشتند اين بود که اگر علي جانشين پيامبر شود، موجب جنگ و آشوب در جامعه شده و به مصلحت جامعة نوپاي اسلامي نيست! اين سخن خليفة دوم قابل تأمل است که گفت: «علي ... سزاوارترين مردم براي حکومت است؛ ولي قريش تاب عدالت او را ندارد؛ زيرا اگر حکومت را بر عهده گيرد، راهي براي گريز از حق باقي نمي‌گذارد، و در آن صورت، مردم بيعت خود را مي‌شکنند و در برابر او مي‌ايستند!» خليفة دوم، به شهادت منابع اهل سنت، مي‌گفت: پيامبر در واپسين ساعات عمر خويش مي‌خواست دربارة خلافت علي وصيت کند؛ اما من براي جلوگيري از فتنه، او را از اين کار بازداشتم! عمر مي‌گفت چون علي در جنگ‌هاي زمان پيامبر بسياري از قريشيان و کفار را کشته است، حال اگر خليفه شود، موجب اختلاف و دودستگي در جامعة اسلامي خواهد شد!
استفادة ابزاري معاويه از قرآن در جنگ صفين؛
استفاده از نماد رنگ سياه از سوي بني عباس براي مقابله بني اميه و دستيابي به قدرت آنان با استفاده از رنگ سياه و به منظور جلب توجه شيعيان و برخورداري از حمايت آنان و با شعار ،يا لثارات الحسين،، توانستند حکومت امويان را از بين ببرند. اما همين که به حکومت رسيدند نه تنها علويان و شيعيان را در حکومت راه ندادند که بيشتر و شديدتر از امويان با امامان شيعه و رهبران شيعه برخورد کردند.

. تحريک احساسات

استفادة عايشه از اين شگرد براي مقابله با امام علي. همة مورخان اذعان کرده‌اند يکي از سرسخت‌ترين دشمنان عثمان، عايشه همسر پيامبر بود. او مدت‌ها بود در شهر مکه عَلَم مخالفت با عثمان را برافراشته بود و آروزي مرگ او را در سر داشت. و به گونه‌هاي مختلف مردم را تحريک مي‌کرد که عليه او قيام نمايند. اما به محض شنيدن خبر قتل عثمان و بيعت مردم مدينه با امام علي با اينکه به سوي مدينه در حال حرکت بود، سفر خود را نيمه تمام گذاشت و به مکه باز گشت و موضع خود را دربارة عثمان به طور کامل تغيير داد و در کنار حجر اسماعيل به صورت علني و آشکار به مخالفت با امام علي پرداخت و با سخنراني‌هاي احساسي و عاطفي خود کوشيد مردم را به بهانة خون‌خواهي عثمان عليه امام علي بسيج نمايد. وي که به دليل همسري پيامبر محبوبيت فراواني در بين مردم داشت و به تعبير امام علي «اطوع الناس في الناس» بود، توانست با تحريک احساسات مردم و استفاده از موقعيت اجتماعي خود بسياري از آنان را عليه امام علي تحريک کند و طولي نکشيد که مکه را به عنوان پايگاهي براي مخالفان حکومت مرکزي قرار داد و بعد از مدتي طلحه و زبير نيز به او ملحق شدند.
معاويه نيز براي برپايي فتنة صفين از پيراهن خون آلود عثمان و انگشتان قطع شدة نائله، همسر عثمان، بهرة بسيار برد. وي به مدت يک سال، پيراهن خون آلود خليفه را بر منبر آويخت و گاه نيز در انظار عمومي آن را بر تن مي‌کرد. معاويه آن قدر با احساسات ديني مردم بازي کرد که گروهي از مردم شام با خود عهد کردند تا وقتي قاتلان خليفه را به سزاي اعمال‌شان نرسانند، از همسران خود کناره بگيرند و آسايش و راحتي را بر خود حرام کنند! شواهد نشان مي‌دهد معاويه از همان زمان که مخالفت‌هاي عمومي عليه عثمان اوج گرفته بود، به اين مسأله مي‌انديشيد. اين نکته نيز از ديد عثمان مخفي نبود، از اين رو، وقتي امتناع معاويه را در ياري رساندن به خود ديد، او را مورد خطاب قرار داده، گفت: تو مي‌خواهي من کشته شوم و سپس به خون‌خواهي من برخيزي . بسيار روشن بود که معاويه هرگز دنبال خون‌خواهي عثمان نيست و فقط مي‌خواهد با اين مسأله احساسات مردم را برانگيزاند تا به مطامع دنيوي خود برسد. به همين دليل وقتي به طور کامل قدرت را به دست گرفت، هيچ سخني در اين باره به ميان نياورد و حتي در پاسخ به دختر عثمان که مجازات قاتلان پدرش را مي‌خواست، گفت: اين کار نشدني است و تو به همين راضي باش که دختر عموي خليفة مسلميني!

. شبهه‌افکني

برخي از افراد، به منظور فتنه‌افکني متشابهات قرآن را گرفته و بدون ارجاع آنها به محکمات، تفاسير بي‌مبنا را پاية کار خود قرار مي‌دهند. اينان به منظور ايجاد ابهام و ترديد در دل مؤمنان و در نتيجه انحراف افکار عمومي، به متشابهات تمسک مي‌کنند: فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ ...؛

[=Mitra]تفرقه‌افکني

[=Mitra]مقام معظم رهبري در اين زمينه مي‌فرمايد: 1/1/ 1386: يک بخش از جنگ رواني دشمن دامن زدن به اختلافات است. در داخل کشور ما اختلافات قومي، مذهبي شيعه و سني،‌ اختلافات جناحي، اختلافات صنفي را ترويج مي‌کنند. [=Mitra]
[=Mitra]يک جامعة يک‌پارچه و متحد، به طور طبيعي سدّ محکمي است در برابر هر گونه فتنه‌انگيزي. فتنه‌گران زماني مي‌توانند ماهي مراد خويش را صيد نمايند که در صفوف متحد مردم شکاف ايجاد نمايند. دامن زدن به اختلافات مذهبي و قومي و زباني مي‌تواند زمينة مناسب براي ايجاد فتنه را فراهم سازد. ايجاد و تقويت گرو‌ه‌هاي مخالف نظام يکي از شگردهايي است که مخالفان نظام براي براندازي آن به کار مي‌برند. به نظر مي‌رسد رشد قارچ گونة گروه‌هاي معنويت‌گرا در کشورهاي اسلامي از جمله در کشور جمهوري اسلامي ايران، بايد با حساسيت و دقت بيشتري مورد مطالعه قرار گيرد.
[=Mitra]يکي از استراتژيست‌هاي نومحافظه کار آمريکايي به نام مايکل روبين تأکيد مي‌کند که مهم‌ترين محور و مورد مصرف بودجة جنگ نرم عليه جمهوري اسلامي بايد کمک به گسترش فدراليسم قومي در ايران باشد.
[=Mitra]ادوارد ان. لوتواک ،Edward N. Luttwak[=Mitra]، از عناصر ارتشي و مشاوران نظامي آمريکا معتقد است يکي از راه‌هاي تضعيف دولت ايران، ترويج قوميت‌گرايي در ايران است. بايد با تحريک قوميت‌هايي نظير بلوچ‌ها، کردها، اعراب خوزستان و آذري‌ها ايران را به سوي تجزيه سوق داد.
[=Mitra]دانيل برت ،Daniel Bertt[=Mitra]،[=Mitra] از اعضاي حزب کارگر انگلستان، فعاليت‌هاي گسترده‌اي در خصوص عشاير و قوميت‌هاي عرب خوزستان دارد. در شهر لندن انجمني با عنوان انجمن دوستي اهوازي‌ها- انگليسي‌ها تأسيس شده است که يکي از اعضاي مؤثر آن همين آقاي برت است. وي در مقاله‌اي با عنوان ، فدراليسم: تنها راه حل اقليت‌هاي ايران، به تحريک عرب‌هاي اهوازي بپردازد. وي مي‌کوشد تا هويتي مستقل از ايراني بودن به عرب‌هاي اهوازي بدهد. جالب است که تحت حمايت انگليس و آمريکا رسانه‌هايي همچون شبکة الاهواز و شبکة المستقلبات و به منظور ترويج و تبليغ قوميت‌گرايي راه‌اندازي شده است.

. جلب حمايت‌هاي خارجي

سران فتنه مي‌کوشند بعد از انجام تحرکاتي در داخل و کسب موفقيت‌هايي، از طريق حمايت‌هاي مادي و معنوي خارجي و قدرت‌هاي بيگانه، دستيابي به اهداف خود را آسان کنند. تلاش مي‌کنند با استفاده از رسانه‌هاي بيگانه‌، از طريق حمايت قدرتمندان و استفاده از منابع مالي آنان، از طريق دريافت کمک‌هاي فکري و نظري و از طريق تحت فشار دادن قدرت موجود زودتر به اهداف مورد نظر خود دست پيدا کنند. البته تئوريسين‌هاي انقلاب‌هاي مخملي و کودتاهاي رنگي نيز به فتنه‌گران توصيه مي‌کنند که اگر مي‌خواهند از کمک‌هاي خارجي، آمريکايي و اروپايي، بهره‌مند شوند لازم است ابتدا جربزه و توانمندي خود در ايجاد شورش‌هاي خياباني و حرکت‌هاي به اصطلاح مردمي را نشان بدهند. جين شارپ در کتاب از ديکتاتوري تا دموکراسي مي‌گويد: در صورت وجود حرکت‌هاي مخالف داخلي، حمايت‌هاي جهاني از آنها مي‌تواند بسيار مفيد واقع شود. براي مثال، تحريم‌هاي اقتصادي بين‌المللي، ممنوعيت‌ها، قطع روابط ديپلماتيک، اخراج از سازمان‌هاي بين‌المللي، محکوميت توسط بخش‌هاي مختلف سازمان ملل متحد و موارد مشابه مي‌تواند کمک عظيمي براي اين حرکت‌ها باشد. به هر حال، در غياب يک نهضت مقاومت قدرتمند داخلي، احتمال وقوع موارد بالا کم بوده، در صورت اجرا نيز تأثير چنداني نخواهند داشت. .

. ايجاد سازمان‌هاي اجتماعي مردم‌نهاد

يکي از راه‌هاي براندازي نرم، ايجاد و تقويت گروه‌هاي اجتماعي مستقل و سازمان‌هاي به اصطلاح مردمي است. از طريق اين سازمان‌هاي اجتماعي مردم‌نهاد بهتر و سريع‌تر مي‌توان در لايه‌هاي مختلف اجتماعي نفوذ کرد. اين سازمان‌ها طيف وسيعي را در بر مي‌گيرند از سازمان‌هاي معنوي و اخلاقي گرفته، تا سازمان‌هاي اقتصادي و فرهنگي، ورزشي، تجاري، دانش‌آموزي، گروه‌هاي موسيقي، انجمن‌هاي ادبي و امثال آن. طراحي هدفمند اين سازمان‌ها و به کار گماشتن نيروهاي مورد نظر در آنها، مي‌تواند در مواقع لازم اهداف فتنه‌گران را در سطوح مختلف جامعه پيش ببرد. اين سازمان‌ها زمينه‌هاي شکل‌گيري مقاومت‌هاي سازماني در برابر نظام حاکم را فراهم مي‌کنند. در حالي که انسان‌هاي منفرد، غير سازماني، هر چه هم قوي و پرتلاش باشند، نمي‌توانند فشار قابل توجهي بر نظام حاکم وارد سازند. برخي از تئوريسين‌هاي انقلاب‌هاي مخملي نيز تأکيد کرده‌اند که ايجاد چنين سازمان‌هايي پيش‌نياز موفقيت در مبارزات بعدي است. فايدة ديگر چنين سازمان‌هايي اين است که فتنه‌گران در موقع لزوم مي‌توانند با هزينه‌اي بسيار اندک و در زماني کوتاه همة‌ آنها را در قالب شوراهايي براي ادارة امور حکومت، پس از براندازي نظام حاکم، به کار بگيرند.

. ايجاد فاصله ميان مردم و حکومت

تا مقبوليت مردمي حکومت ديني پا بر جا باشد، فرمول فتنه، نه تنها کاربردي نخواهد داشت که نتيجة عکس مي‌دهد. به همين دليل تئوريسين‌هاي فتنه تلاش مي‌کنند اين ارتباط وثيق اعتقادي را از طريق ايجاد شبهه در مشروعيت ديني نظام اسلامي و عرفي و عادي جلوه دادن حکومت ديني، سست کرده و از ميان بردارند. آنان سعي مي‌کنند زمينة اعتقادي و ديني حکومت را از بين ببرند و در نتيجه ارتباط ايماني و عميق ميان مردم و رهبري را به ارتباطي طبيعي و عادي تبديل کنند.

درآميختن حق و باطل

اگر باطل با حق آميخته نمي‌شد حق‌جويان آن را مي‌شناختند و اگر حق به باطل پوشيده نگردد، دشمنان مجال طعنه زدن به آن را نمي‌داشتند. ليكن اندكي از حق و اندكي از باطل را مي‌گيرند و با هم مي‌آميزند و در اين هنگام شيطان فرصت مي‌يابد تا بر دوستانش مسلط گردد و كساني كه لطف خداوند از پيش شامل حالشان شده است، نجات مي‌يابند.
طبيعي است کسي که مي‌خواهد در جامعة اسلامي و در ميان مسلمانان فتنه‌گري کند، نمي‌تواند علناً با معارف اسلامي و ارزش‌هاي ديني مخالفت کند، و الا در همان ابتدا با شکست مواجهه خواهد شد. و يا نمي‌تواند به صورت آشکار انگيزه‌هاي باطني خود را براي مردم بازگو نمايد. اگر مردم بدانند که ارباب فتنه ‌دنبال منافع دنيوي خود و به دنبال کسب قدرت براي خود هستند، هرگز حاضر نيستند هيزم آتش آنان شوند. به همين دليل، فتنه‌گران مي‌کوشند آميزه‌اي از سخنان حق و باطل را به شکلي جذاب و تأثيرگذار به مردم ارائه دهند. لباسي از حق را بر اندام انگيزه‌هاي باطل خود بپوشانند. اگر بگويند ما قانون خدا و مقررات ديني را قبول نداريم، کسي از آنها نمي‌پذيرد اما با شعار حقوق بشر و دموکراسي جلو مي‌آيند. هر چند اينها الفاظي زيبا هستند اما در پشت اين الفاظ زيبا، غالباً انگيزه‌هاي شيطاني نهفته است.

.پيامدهاي منفي فتنه

[=&quot] پيدايش تشکيلات فتنه[/][=&quot] [/]

امام علي، برپايي و گسترش پرچم‌هاي گمراهي است. فتنه موجب مي‌شود فتنه‌گران هويت جمعي و تشکيلات اجتماعي منظم‌تر و منسجم‌تري پيدا کنند. پيامد فتنه اين است که کساني که تا قبل از وقوع فتنه هيچ شناخت و آشنايي‌اي نسبت به يکديگر نداشتند، همديگر را پيدا مي‌کنند. امکانات‌ و نيروهاي پراکندة خود را هماهنگ‌تر و منسجم‌تر مي‌سازند. نتيجة پيدايش تشکيلات فتنه اين مي‌شود که فتنه‌گران مي‌کوشند مرام‌نامه و اساس‌نامه‌اي براي خود تدوين کنند. مباني فکري خود را ساماندهي نمايند. براي آيندة تشکيلات خود برنامه‌ريزي دقيق‌تري داشته باشند تا بتوانند تأثيرگذاري بيشتري در جامعه داشته و نيروهاي بيشتري را جذب نمايند.

موضوع قفل شده است