حیف لذتهای دنیا نیست؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حیف لذتهای دنیا نیست؟

سلام علیکم
بسیار پیش آمده که با کسانی برای تبلیغ دین هم کلام شده ام که معتقدند دین و عقیده به آخرت باعث میشه که نتونن از لذات دنیوی و علاقه و عشقهای اون استفاده کنن
کلا علاقه به اهل بیت و عمل به دستورات دین رو مانعی در برابر لذات دنیوی میدانند
برای این افراد از چه روشها و کلامی باید استفاده کرد

maryam;101858 نوشت:
بسیار پیش آمده که با کسانی برای تبلیغ دین هم کلام شده ام که معتقدند دین و عقیده به آخرت باعث میشه که نتونن از لذات دنیوی و علاقه و عشقهای اون استفاده کنن کلا علاقه به اهل بیت و عمل به دستورات دین رو مانعی در برابر لذات دنیوی میدانند برای این افراد از چه روشها و کلامی باید استفاده کرد

سلام
آنها رابه خط اعتدال اسلامی دعوت کنید و ورود به امور دنیوی به قصد اصلاح و خدمت را عین معنویت معرفی نمایید
اما زیاد اصرار نکنید چه اینکه بعضیها دور بمانند سالمترند . هرکسی را بهر کاری ساختند .
موفق باشید

حامد;101911 نوشت:
سلام آنها رابه خط اعتدال اسلامی دعوت کنید و ورود به امور دنیوی به قصد اصلاح و خدمت را عین معنویت معرفی نمایید اما زیاد اصرار نکنید چه اینکه بعضیها دور بمانند سالمترند . هرکسی را بهر کاری ساختند . موفق باشید

با سلام

ممکن است توضیح بفرمایید؟

maryam;101858 نوشت:
سلام علیکم
بسیار پیش آمده که با کسانی برای تبلیغ دین هم کلام شده ام که معتقدند دین و عقیده به آخرت باعث میشه که نتونن از لذات دنیوی و علاقه و عشقهای اون استفاده کنن
کلا علاقه به اهل بیت و عمل به دستورات دین رو مانعی در برابر لذات دنیوی میدانند
برای این افراد از چه روشها و کلامی باید استفاده کرد


با سلام و تشکر:Gol:

راه حل مواجهه با ایشان، رجوع دادن به جهان بینی است، بپرسید که شما به کدام جهان بینی اعم از جهان بینی الهی و جهان بینی مادی اعتقاد دارید؟

ممکن است بپرسند این که گفتی یعنی چه؟ در توضیح بگویید.

جهان بینی الهی، برای این عالم، مبدأ و خالق و هستی بخشی مطلق و برای خلقت انسان و جهان غایت و هدفی و برای آن منتهی و نهایتی که همان معاد است قائل است، این اعتقاد مستلزم اقتضاءاتی است که در ایدئولوژی مطرح می شود (بایدها و نبایدها).

جهان بینی مادی، برای جهان خالقی قائل نیست و زندگی دنیا را سراسر مادی و از چشم لذت جوئی می بیند و نهایت آن را پوچ و بی هدفی می داند.

در این مرحله اگر جهان بینی الهی را برگزیده و خود را بدان معتقد دانستند، باید از اقتضاءات آن، یعنی بایدها و نباید ها و رعایت احکام الهی که خداوند برای راهیابی انسان به سعادت و کمال تشریع کرده سخن برانید.

زیرا انسان برای رسیدن به سر منزل مقصود در کنار عقل (حجت درونی) به برنامه ها و مشخص شدن راه توسط هادیان الهی نیاز دارد(حجت بیرونی) و خداوند همچون مربی دلسوز و آگاهی که به همه نیاز بنده اش واقف است، و خیرخواه مطلق اوست از هیچ لطفی در این مسیر دریغ نمی کند.

چگونه یک ورزشکار برای رسیدن به قهرمانی در مسیری که برگزیده به تمامی دستورات سخت و دشوار مربی اش تن می دهد و بدون هیچ عذر و بهانه و انتقادی به انها عمل می کندف انسان نیز باید در برابر دستورات الهی که عین خیرخواهی و لطف حضرت ربوبی است، تن دهد اگر خواهان فیض است.

و در پایان نیز بفرمایید که شما در اصل و فلسفه خلقت و گرایش به نوع جهان بینی به جهان بینی الهی معتقدید اما می خواهید در مرحله عمل، تابع جهان بینی مادی گرایان باشید و این به مثل، یک بام و دو هوا و از جمله مصادیق کلاغی است که می خواست راه رفتن کبک بیاموزد، راه رفتن خود را نیز فراموش کرد و بی شک این نوع دوگانگی فاصله گرفتن از حقیقت انسانیت تان است و راهی است که به ترکستان هم ختم نمی شود.

موفق باشید ...:Gol:

یوسف;102058 نوشت:
با سلام ممکن است توضیح بفرمایید؟

سلام :hamdel:
اسلام عزیز خدایی را به ما معرفی می کند که تمام هستی جلوه و آیات اوست . او در آسمان خدا و در زمین هم خداست . در آخرت خداست در دنیا هم خداست . این نوع شناخت شایسته است که خدا می فرماید :
رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله
مردان مردی که تجارت و بیع آنها را از یاد خدا غافل نمی کند
یعنی در متن امور جامعه اند بلکه به دنیایی ترین آنها یعنی تجارت و بیع مشغولند اما چون به آن خدا رسیدند که همه عالم جلوه اوست خود تجارت و بیع آنها هم ذکر الله است .
مگر علی ع نفرمود من به هر چه نگریستم خدارا قبل و بعد و با او دیدم . خوب خدا کجا نیست که چیزی بخواهد ما را از او دور کند . فقط یک چیز ما را از دیدن چهره دلارای او محروم می کند و و آن کدورت و سیاهی گناه است .
خوب اگر کسی مرد این راه است که خدا را نه تنها در خلوت بلکه در جلوت نه تنها در باطن بلکه در ظاهر هم بیابد راهنماییش کنید که بیاید و دستش را به دست عالمان ربانی بدهد تا تربیتش کنند .
اما اگر می دانید او این کاره نیست و اگر بیاد داخل امور دنیوی، همان معنویتش هم از دست می رود بهتر که نیاید . فقط به واجبش عمل بکند و وظیفه اش را ترک ننماید کافی است
موفق باشید

قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند
بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم
فتنه می بارد از این سقف مقرنس برخیز
تا به میخانه پناه از همه آفات بریم
در بیابان فنا گم شدن آخر تا چند
ره بپرسیم مگر پی به مهمات بریم
حافظ آب رخ خود بر در هر سفله مریز
حاجت آن به که بر قاضی حاجات بریم

[=&quot]کوچک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم[/][=&quot]
[/]
[=&quot]اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم[/][=&quot]
[/]
[=&quot]کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود[/][=&quot]
[/]
[=&quot]کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش[/][=&quot]
[/]
[=&quot]را از نگاهش می توان خواند[/][=&quot]
[/]
[=&quot]کاش برای حرف زدن[/][=&quot]
[/]
[=&quot]نیازی به صحبت کردن نداشتیم[/][=&quot]
[/]
[=&quot]کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود[/][=&quot]
[/]
[=&quot]کاش قلبها در چهره بود[/][=&quot]
[/]
[=&quot]اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد[/][=&quot]

[/][=&quot]و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم[/][=&quot]
[/]
[=&quot]سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست[/][=&quot]
[/]
[=&quot]سکوتی را که یک نفر بفهمد[/][=&quot]
[/]
[=&quot]بهتر از هزار فریادی است که هیچ کس نفهمد[/][=&quot]
[/]
[=&quot]سکوتی که سرشار از ناگفته هاست[/][=&quot]
[/]
[=&quot]ناگفته هایی که گفتنش یک درد و نگفتنش هزاران درد دارد[/][=&quot]
[/]
[=&quot]دنیا را ببین[/][=&quot] ...
[/]
[=&quot]بچه بودیم از آسمان باران می آمد[/][=&quot]
[/]
[=&quot]بزرگ شده ایم از چشمهایمان اشک می آید[/][=&quot]!
[/]
[=&quot]بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن[/][=&quot]
[/]
[=&quot]بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه[/][=&quot]
[/]
[=&quot]بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم[/][=&quot]
[/]
[=&quot]بزرگ شدیم تو خلوت اشک می ریزیم[/][=&quot][/]


[=&quot]بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست[/][=&quot]
[/]
[=&quot]بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه[/][=&quot]
[/]
[=&quot]بچه بودیم همه رو ۱۰ تا دوست داشتیم[/][=&quot]
[/]
[=&quot]بزرگ که شدیم بعضی ها رو هیچی[/][=&quot]
[/]
[=&quot]بعضی هارو کم و بعضی ها رو بی نهایت دوست داریم[/][=&quot]

[/]

[=&quot]بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودن[/][=&quot]
[/]
[=&quot]بزرگ که شدیم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که[/][=&quot]
[/]
[=&quot]اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه[/][=&quot]
[/]
[=&quot]کاش هنوزم همه رو[/][=&quot]
[/]
[=&quot]به اندازه همون بچگی ۱۰ تا دوست داشتیم[/][=&quot]

[/]

[=&quot]بچه که بودیم اگه با کسی[/][=&quot]
[/]
[=&quot]دعوا میکردیم ۱ ساعت بعد از یادمون میرفت[/][=&quot]
[/]
[=&quot]بزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سالها تو یادمون مونده و آشتی نمی کنیم[/][=&quot]

[/]

[=&quot]بچه که بودیم گاهی با یه تیکه نخ سرگرم می شدیم[/][=&quot]
[/]
[=&quot]بزرگ که شدیم حتی ۱۰۰ تا کلاف نخم سرگرممون نمیکنه[/][=&quot]

[/]

[=&quot]بچه که بودیم بزرگترین آرزومون داشتن کوچکترین چیز بود[/][=&quot]
[/]
[=&quot]بزرگ که شدیم کوچکترین آرزومون داشتن بزرگترین چیزه[/][=&quot]

[/]

[=&quot]بچه که بودیم آرزومون بزرگ شدن بود[/][=&quot]
[/]
[=&quot]بزرگ که شدیم حسرت برگشتن به بچگی رو داریم[/][=&quot]

[/]

[=&quot]بچه که بودیم تو بازیهامون همش ادای بزرگ ترها رو در می آوردیم[/][=&quot]
[/]
[=&quot]بزرگ که شدیم همش تو خیالمون برمیگردیم به بچگی[/][=&quot]

[/]

[=&quot]بچه بودیم درد دل ها را به هزار ناله می گفتیم همه می فهمیدند[/][=&quot]
[/]
[=&quot]بزرگ شده ایم درد دل را به صد زبان به کسی می گوییم... هیچ کس نمی فهمد[/][=&quot]

[/]

[=&quot]بچه بودیم دوستیامون تا نداشت[/][=&quot]
[/]
[=&quot]بزرگ که شدیم همه دوستیامون تا داره[/][=&quot]

[/]

[=&quot]بچه که بودیم بچه بودیم[/][=&quot]
[/]
[=&quot]بزرگ که شدیم بزرگ که نشدیم هیچ، دیگه همون بچه هم نیستیم[/][=&quot]

[/]

[=&quot]شاید به روی خودمون نیاریم[/][=&quot]
[/]
[=&quot]ولی همیشه ذهنمون پر از این آرزوست که[/][=&quot] :
[/]
[=&quot]ای کاش هیچ وقت بزرگ نمی شدیم[/][=&quot]
[/]
[=&quot]و هنوزم تو عالم بچگی بودیم[/][=&quot]
[/]
[=&quot]همون دوران بچگی هایی که پر از عشق بود و شور و نشاط و سرزندگی[/][=&quot] [/]

سلام دوست عزیز
آمده ایم به این دنیا که هرروزبیشتربفهمیم وتکامل پیداکنیم واگرقرارباشه همش کوچکی یامونو دوست داشته باشیم چون تکلیف کمتری داشتیم وبرای کارهایی که میکردیم مواخذه نمیشدیم وبهرجهت درست ونادرست عاشق میشدیم ، دوست میداشتیم ،پیش هرکسی دلمونو بازمیکردیم،وغیروذلک اینابهتره اگربدانیم که خدابهشت رامیخواهدبشمابدهد تاپیش بهترینهابهترین باشیدواحسنت بهترینهاروبدنبال داشته باشدو اگرحوصله داشتی بفرماشاید ادامه دادم واگرنقدی داشتی بفرما تامن ازبچگی بیام بیرون .......خداحافظ

موضوع قفل شده است