جمع بندی قران تغییر کرده .
تبهای اولیه
ن.ج. داود مترجم عرب قرآن در مقدمه ترجمه خود از قرآن مینویسد:
با توجه به اینکه قرآن در اصل به خط کوفی نوشته شده بود و دارای حرکت و نقطه نبود، قرائتهای مختلفی از آن توسط مسلمانان بوجود آمده است که به یک اندازه دارای ارزش و رسمیت میباشند.
با توجه به نوشته این دانشمند دینی، نوشتارهای مختلفی از قرآن وجود دارد، اما طبیعت این نوشتارهای مختلف چیست؟ برای پاسخ به این پرسش باید در نظر داشت که قرآن توسط اشخاصی که "قاری" قرآن حساب میشوند نوشته شده است و با نام این افراد به یادگار مانده است. قرائتهای مشهوری از قرآن در قرنهای اولیه اسلام وجود داشت. این قرائتهای مختلف قرآنی در نهایت توسط افرادی که نوشتن میدانستند بصورت نوشته در آمد، به آن افراد راوی گفته میشود که قرائتهایی از قرآن را روایت کرده اند. بنابر این در واقع هر نسخه از قرآن نقل قولی است که توسط یک راوی از یک قاری قرآن انجام گرفته است و قرآن را نمیتوان خواند مگر اینکه به یکی از راوی ها و قاری ها اعتماد کرد. و ما بر آنیم تا بدانیم چه روایت هایی از قرآن امروزه در دنیا وجود دارد.
قاریان بسیاری وجود داشتند و تعداد آنها به دلیل اینکه افرادی که قرآن را حفظ کرده بودند میمردند زیاد شد و کار آنها اهمیت بیشتری یافت و به دلیل اینکه قرآن با خط بسیار ابتدایی عربی نوشته شده بود و فاقد حرکت و نقطه بود باعث شد که خواندن و درک قرآن دشوار شود، بنابر این در قرن 4 ام اسلامی تصمیم بر این گرفته شد که قرائت های مختلف قرآنی را از هفت قاری اصلی جمع آوری کنند و برای هر قاری دو راوی قرار دادند تا قرآن را با دقت و با حرکت و نقطه بنویسند. و نتیجه این کار 7 قرآن اساسی بود که هرکدام دو راوی داشت و همگی با حرکت و نقطه بود که با یکدیگر اختلاف داشتند.
این کار در سال 322 هجری قمری توسط خلیفه المقتدر سازماندهی شد.
قرآن را تا پیش از زمان عثمانی میشد به چندین روش خواند و از راویان مختلف قرآن که قرآن را حفظ کرده بودند می آموختند که باید یک آیه را چگونه بخوانند.
ین قرائتهای رسمی از این قرارند.
http://up.iranblog.com/images/j1z7eln3i6ygikfppbi.png
البته تعدادی از اینا دیگه چاپ نمی شن ولی بسیاری از اونها الان چاپ می شن .
و این تفاوت ها در کتاب :التهسیل القراءات التنزیل ( آسان کردن خواندن آنچه نازل شده است. ) نوشته شده . (تفاوت میان 10 نوع قران ) که 1 صفحه از این کتاب اینجا براتون می ذارم :
http://up.iranblog.com/images/wgu61pekxiqfm13jic0f.jpg
خب ، این 14 تا (یا 10 تا ) قران ها ، توی چند تا چیز با هم تفاوت دارن .
1-تفاوت املائی
2-تفاوت میان نقطه ها (اعراب)
3-تفاوت میان حرکت ها
4-تبدیل شدن کلمه به کلمات مشابه
5-اضافه و یا حذف شدن کلمات
6-تغییر جایگاه یک کلمه
...
تعداد این اختلافات بسیار زیاد هست ولی من از هر کودوم یک یا 2 تا مثال می زنم .
مثال ها : (اولیش قرآنی که بر اساس روایت امام حفص نوشته شده است و دومیش قرآنی که بر اساس روایت امام ورش نوشته شده است )
البته ، توی اون قران ها ، شماره ی ایه ها هم متفاوت هست !! مثلا توی یه قران ، 131 بقره با 132 یه قران دیگه ، یکی هست . یا 214 با 212 . (این تفاوت ها فقط توی بقره نیست !! توی بیشتر سوره ها هست )
1 : هِمُ سوره بقره آیه 132 _ هِیمُ سوره بقره آیه 131
یَرتدّ سوره مائده آیه 54 _ یَرتددّ سوره مائده آیه 56
2: تَقُولونَ سوره بقره آیه 140 _ یَفولونَ سوره بقره آیه 139
3:یَکذوُنَ سوره بقره آیه 10 _ یُکَذِّبونَ سوره بقره آیه 9
5و6و4:
قرائت حفص
{قال أنما أنا رسول ربك إليك لأهب لك غلاماً زكياً}
واضح منها بأن جبريل (رسول ربك) سيهب مريم غلاماً زكياً.
قرائت نافع، أبو عمرو، قالون، ورش
{قال أنما أنا رسول ربك إليك ليهب لك غلاماً زكياً}
الأختلاف هنا يرينا بأن الهبة ليست من جبريل بل من الله.
البحر المحيط، الكشاف
{قال أنما أنا رسول ربك إليك أمرني أن أهب لك غلاماً زكياً}
في هذه القرائت جبريل يوضح بأن الله أمره بأن يهب مريم غلام.
یا سوره مريم 19 آیه 26
قرائت حفص : صوماً
قرائت زيد بن علي : صیاماً
قرائت عبد الله بن مسعود، أنس بن مالك : صمتاً
قرائت أبي بن كعب، أنس بن مالك : صوماً صمتاً
قرائت أنس بن مالك : صوماً وصمتا
خب ، حالا شاید بعضیا بگن که این تفاوت ها زیاد نیستن . پاسخ اونا اینه که ، بالاخره تفاوت هستن ؟ پس این ردیست بر عدم تحریف قران !! و از کجا معلوم ، شاید اونا با هم همکاری کردن و 1 چیز واحد رو عوض نکردن ؟؟ (که البته ، در بعضی جا ها این کلمات خیلی با هم فرق می کنن و توی معنی خیلی تفاوت به وجود می اد !! )
و بسیار حدیث از شیعیان داریم که تصدیق می کنن که قرانی که الان در دست رس داریم با قرانی که به پیامبر وحی شده متفاوت هست . (از منابعی مانند کافی )
مانند :
شیخ کلینی، اصول کافی، پوشینه 4 برگ 456
علی بن الحکم از هشام بن سالم از امام صادق نقل کرده است: همانا قرآنی که توسط جبرئیل بر محمد نازل شد هفده هزار آیه بوده است.
یا می توان به کتاب فصل الخطاب في إثبات تحريف کتاب رب الأرباب (که به صورت بینام منتشر شده ولی تعدادی می گن مربوط به نوری طبرسی هست )مراجعه کنید .
خب ، حالا شاید بعضیا بگن که این تفاوت ها زیاد نیستن . پاسخ اونا اینه که ، بالاخره تفاوت هستن ؟ پس این ردیست بر عدم تحریف قران !! و از کجا معلوم ، شاید اونا با هم همکاری کردن و 1 چیز واحد رو عوض نکردن ؟؟ (که البته ، در بعضی جا ها این کلمات خیلی با هم فرق می کنن و توی معنی خیلی تفاوت به وجود می اد !! ) و بسیار حدیث از شیعیان داریم که تصدیق می کنن که قرانی که الان در دست رس داریم با قرانی که به پیامبر وحی شده متفاوت هست . (از منابعی مانند کافی ) مانند : شیخ کلینی، اصول کافی، پوشینه 4 برگ 456 علی بن الحکم از هشام بن سالم از امام صادق نقل کرده است: همانا قرآنی که توسط جبرئیل بر محمد نازل شد هفده هزار آیه بوده است. یا می توان به کتاب فصل الخطاب في إثبات تحريف کتاب رب الأرباب (که به صورت بینام منتشر شده ولی تعدادی می گن مربوط به نوری طبرسی هست )مراجعه کنید .
سلام بر چشمان روشن
خوب مدعی جواب خود را هم آورده است . ایشان اول جریان کتابت قرآن و اختلاف روایات را بر اساس محذوریتها و محدودیتهای عصر و زمان بیان کرده و بعد گفته در مواردی در قرآن اختلاف است پس جواب روشن است
1- قرآن کریم اصل عدم تحریف قرآن را بیان کرده است . این بیان کلی در دو مصداق روشن تحقق متفاوتی داشته است .
اول تحقق حفظ قرآن از مرتبه لفظش تا مرتبه حقایقش در وجود انسان کامل اسلام یعنی امامان معصوم بعد از پیامبر ص که در نزد ایشان یک حرف قرآن هم اختلاف ندارد و به نص مسلمین اینان بوده و هستند .
مصداق دوم آن حفظ الفاظ قرآن در میان سایر امت اسلام است که می بایست به حسب امکانات و توانایی آنها در حفظ کتاب مورد توجه قرار گیرد . و بحمدالله اهتمام امت بر حفظ کتاب ارزشمند بوده تا جایی که امثال شما هم حرف قابل اعتنایی در این مورد ندارید لذا هرچند هیچکس این اختلافات جزئی را با توجه به قرائت مشهور واحد حفص از عاصم اصلا تحریف نمی داند حفظ قرآن در میان امت اسلامی بخصوص با وجود امام معصوم بطور کامل محقق است
2- اگر اختلاف در الفاظ دو روایت مقبول ، موجب اختلافی در معنا شود که مثلا معنا را کاملا عوض کند شاید بتوان فقط در آن مورد خاص قائل به ابهام شد و ظاهرا و برای شما با کمال تاسف چنین موردی یافت نمی شود
موفق در بینایی
عرض سلام و ادب
اگر اختلاف در الفاظ دو روایت مقبول ، موجب اختلافی در معنا شود که مثلا معنا را کاملا عوض کند شاید بتوان فقط در آن مورد خاص قائل به ابهام شد و ظاهرا و برای شما با کمال تاسف چنین موردی یافت نمی شود
دوست عزيز ، ايشان بالاخره مواردي را هم نقل کرده اند که مستلزم اختلاف معنا نيز هست ، در مورد همين مثالهايي که فرموده اند ، چه نظريه خاصي در ميان اهالي و علماي دين موجود است؟ بالاخره اينها که ظاهراً مستند به اسناد ذکر گرديده وجود دارد؟، ندارد؟
اگر نظر دقيقتري به شکل مصداقي در مثالهاي ارائه شده داريد بفرماييد، موجب امتنان و تشکر است.
سلام و احترام خدمت شما
دوست عزيز ، ايشان بالاخره مواردي را هم نقل کرده اند که مستلزم اختلاف معنا نيز هست ، در مورد همين مثالهايي که فرموده اند ، چه نظريه خاصي در ميان اهالي و علماي دين موجود است؟ بالاخره اينها که ظاهراً مستند به اسناد ذکر گرديده وجود دارد؟، ندارد؟ اگر نظر دقيقتري به شکل مصداقي در مثالهاي ارائه شده داريد بفرماييد، موجب امتنان و تشکر است.
البته ، توی اون قران ها ، شماره ی ایه ها هم متفاوت هست !! مثلا توی یه قران ، 131 بقره با 132 یه قران دیگه ، یکی هست . یا 214 با 212 . (این تفاوت ها فقط توی بقره نیست !! توی بیشتر سوره ها هست )
اختلاف عدد آیات هیچ مشکلی ندارد چه اینکه ممکن است در یک نسخه آیه بسم الله آیه مستقل و در نسخه دیگر جزء آیه بعد محسوب شود و بهمین ترتیب در آیات دیگر چنین انضمام و انفصالی صورت گیرد لذا تغییری در الفاظ و جملات ایجاد نمی کند
. اختلافات لفظی هم که ذکر شده هیچ مشکلی در معنا ایجاد نمی کنند بطور مثال :
قرائت حفص {قال أنما أنا رسول ربك إليك لأهب لك غلاماً زكياً} واضح منها بأن جبريل (رسول ربك) سيهب مريم غلاماً زكياً. قرائت نافع، أبو عمرو، قالون، ورش {قال أنما أنا رسول ربك إليك ليهب لك غلاماً زكياً} الأختلاف هنا يرينا بأن الهبة ليست من جبريل بل من الله. البحر المحيط، الكشاف {قال أنما أنا رسول ربك إليك أمرني أن أهب لك غلاماً زكياً} في هذه القرائت جبريل يوضح بأن الله أمره بأن يهب مريم غلام.
چه لاهب و چه لیهب دلالت بر هبه الهی دارد که در یکی سبب ( جبرییل ) منظور گردیده و در دیگری مسبب ( خدا ) .
با توجه به قلت موارد و عدم اختلاف در معنا ادعای تحریف پایه ای ندارد چه اینکه این مقدارقلیل از اختلاف در لفظ کتب قدیم از خوارق عادات است . ظاهرا در سنت رسول اکرم ص نهی از قرائت قرآن به لهجه متفاوت قبایل عرب نبوده است و این به معنای پذیرش اختلاف روایت است با این حال امت به روایت خاصی گرایش و آنرا تثبیت کرده است و آخر اینکه اساسا تحریف به معنای تغییرعالمانه و عامدانه کلام الهی به منظور تغییر لفظ یا معنا در این خصوص موضوعیت ندارد .
موفق باشید
خب ، این 14 تا (یا 10 تا ) قران ها ، توی چند تا چیز با هم تفاوت دارن .1-تفاوت املائی
2-تفاوت میان نقطه ها (اعراب)
3-تفاوت میان حرکت ها
4-تبدیل شدن کلمه به کلمات مشابه
5-اضافه و یا حذف شدن کلمات
6-تغییر جایگاه یک کلمه
سلام علیکم جمیعا
شورش کردید . اعراب گذاری در عربی با توجه به معنای جمله و سوره و آیات قبل و بعد و بعد از اینها چند صد جلد کتب روائی چه از اهل تسنن و چه تشیع که در آنها این آیات به استناد گرفته شده مانع از خطای آنچنانی میشده لذا این اعراب به قول حامد عزیز در سطحی بود که مثال زدند و من نیاز نیست مثال ایشان را نقل کنم.
یاحق
صحیحترین ومتواتر ترین روایت قرآن کریم ،
از أبي عبد الرحمن السلمي وهو شيعي إلى عاصم بن أبي النجود وهو شيعي إلى حفص بن سليمان وهو شيعي ، ورأس السلسلة أمير المؤمنين عليه السلام سيد الشيعة وإمام الشريعة عن رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم است.
البته که در سایر قرائات اختلافاتی حتی در موارد بسیار جزئی در معنی نیز دیده میشود که باتوجه به تواتر قرائت حفص ، به اصالت وصیانت قرآن خللی وارد نمیشود.
http://javdan.blogfa.com/cat-38.aspx
با سلام
صحیحترین ومتواتر ترین روایت قرآن کریم ، از أبي عبد الرحمن السلمي وهو شيعي إلى عاصم بن أبي النجود وهو شيعي إلى حفص بن سليمان وهو شيعي ، ورأس السلسلة أمير المؤمنين عليه السلام سيد الشيعة وإمام الشريعة عن رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم است. البته که در سایر قرائات اختلافاتی حتی در موارد بسیار جزئی در معنی نیز دیده میشود که باتوجه به تواتر قرائت حفص ، به اصالت وصیانت قرآن خللی وارد نمیشود.
http://javdan.blogfa.com/cat-38.aspx
سلام علیکم جمیعا
خیرالبریه عزیز لینک را اشتباه گذاشتید سبب خیر شد پیشنهادی بدهم.
از قرار معلوم در تفاسیر قرآن و روایات این جماعت یهودی مزاج دارند تحریفات وسیعی را در کتب روائی و تفسیری اهل سنت انجام میدهند تقریبا چند صد برابر بیشتر از دوران ابن کثیر.
این نرم افزارهائی که از جمله آنها را همان مکتبه الشامله ( 1.5 گیگی بود و صدای رم 1 گیگی ما را در آورد ) است آئینه خوبی است از این مطلب.
به غیر این نرم افزارها اینها تحریفات مستند داشته اند که بخواهد یک اطلس از تحریف سلفی در تفاسیر و روایات اهل سنت را تهیه کرد.
اگر هر کدام از اساتید مطلبی را می یابد در جائی ثبت نماید جلد نخست این اطلس را میتوان در طی چند ماه روانه بازار کرد.
انشاالله که درس خوانده های مکتب اسلام وقت و همت کافی داشته باشند تا دینشان را بتوانند ادا کنند حال به هر شکل ممکن ولی این هم یکی از وسایل قرب الی الله است بدون شک.
یاحق
از قرار معلوم در تفاسیر قرآن و روایات این جماعت یهودی مزاج دارند تحریفات وسیعی را در کتب روائی و تفسیری اهل سنت انجام میدهند تقریبا چند صد برابر بیشتر از دوران ابن کثیر. این نرم افزارهائی که از جمله آنها را همان مکتبه الشامله ( 1.5 گیگی بود و صدای رم 1 گیگی ما را در آورد ) است آئینه خوبی است از این مطلب. به غیر این نرم افزارها اینها تحریفات مستند داشته اند که بخواهد یک اطلس از تحریف سلفی در تفاسیر و روایات اهل سنت را تهیه کرد. اگر هر کدام از اساتید مطلبی را می یابد در جائی ثبت نماید جلد نخست این اطلس را میتوان در طی چند ماه روانه بازار کرد.خیرالبریه عزیز لینک را اشتباه گذاشتید سبب خیر شد پیشنهادی بدهم.
انشاالله که درس خوانده های مکتب اسلام وقت و همت کافی داشته باشند تا دینشان را بتوانند ادا کنند حال به هر شکل ممکن ولی این هم یکی از وسایل قرب الی الله است بدون شک.
با سلام خدمت عزیزم
لینک درست گذاشته شده شما مطالب انتهای صفحه اش در مورد موضوع تحریف قرآن را ببینید .
ضمنا نرم افزار شامله ای که ما داریم حدود 30 گیگ است و انواع کتب را دارد البته بعضی نسخش هم تفاوتهایی دارند و سخن شما در مورد تحریف کتب ، درست است و این اقدام توسط خائنین قبلا بوده اما از زمان ابن کثیر به بعد تشدید شده است.
با سلام و عرض ادب خدمت دوستان
در مورد عدم تحريف قرآن قبلا بحث هاي خوب وكاملي صورت گرفته است كه لينك مباحث را خدمتتان قرار مي دهم تا با مطالعه اونها زودتر به نتيجه برسيد:
شبهه قرآنی : وجود احادیثی مبنی بر تحریف قرآن
اما در تكمله بحث نكته اي هم كه لازم است عرض كنم اين مي باشد كه اختلاف قرائات نه از ديدگاه شيعيان و نه از ديدگاه اهل سنت موجب تحريف قرآن نيست و دلايل متعددي بر آن دلالت دارد،از جمله:
1. اخبار و اختلاف قرائات آحاد است و قرآن با تواتر اثبات ميشود نه با خبر واحد.
2. خبرهاي واحد كه قرائتهاي مختلف را گزارش ميكنند، دليل بر تحريف نيستند; زيرا قرآن و قرائتهاي ياد شده در حقيقت متمايزند; به عبارت ديگر، حقيقت قرآن سواي قرائتهاست و قرائتها نميتواند در نص قرآني تأثير گذار باشد.
براي فهم بهتر شما دوستان توضيحاتي هم عرض ميكنم و آن اينكه قرآن كريم سخن خداوند و آخرين كتاب آسماني است و از صدر اسلام تاكنون مورد اهتمام جدي مسلمانان بوده است. پيامبرگرامي اسلامنسبت به قرائت حفظ و جمع آوري آن، سفارشهاي اكيد داشته، مسلمانان آن را محور اساس دين خود تلقي كرده و قرائت آن را از وظايف روزمره ديني خود دانستند. متن قرآن در طول تاريخ اسلام، سينه به سينه و دست به دست، از نسلي به نسل بعد منتقل ميشده و به اين دليل، همواره قاريان و حافظان فراواني از صدر اسلام تاكنون، در بين مسلمانان وجود داشته، از ارج ومنزلت والايي برخوردار بودهاند.
از امور ياد شده و بررسي مصاحف بر جاي مانده از گذشتههاي دور، به اين نتيجه ميرسيم كه قرآن با همان الفاظ و قرائت رسول خدا9 در طول تاريخ رواج داشته است و عواملي از قبيل ابتدايي بودن خط در زمان كتابت قرآن و خالي بودن از نقطه و اعراب و اختلاف لهجههاي قبايل عرب و احياناً اجتهادات شخص و مسايلاش، خللي در قرائت رايج ايجاد نكرده و تنها برخي قرائتهاي شخصي و نادر اشتباهاتي به وجود آورده كه مورد اعتناي جامعه اسلامي نبوده است. عثمان هم براي عدم رواج اين قرائتهاي (شاذ) و حفظ قرائت رايج، پس از مشورت با اميرالمؤمنين عليبه جمع آوري مصاحف و تكثير نسخه واحد مورد پذيرش مسلمانان، اقدام كرد و همين پذيرش عمومي خود دليل بر هماهنگي نسخة تكثير شده با قرائت رايج مردم است.
مطابقت قرآن موجود كه سينه به سينه توسط انبوهي از جمعيت مسلمان نقل شده و فوق تواتر است، با قرائت عاصم نيز از آن جهت است كه قرائت عاصم با قرائت مشهور ثبت شده در قرآنِ موجود، موافق بوده است، نه اين كه قرآن موجود طبق قرائت عاصم نوشته شده باشد.
در نتيجه در موارد اختلاف قرائت، قرائت صحيح تنها همين قرائت كنوني است كه با اعراب و حروف فعلي قرآن كريم موافق است.
براي اطلاعات بيشتر مي توانيد به كتب زير هم رجوع كنيد:
مصونيت قرآن از تحريف، محمدهادي معرفت، ترجمة محمد شهرابي، ص 215 ـ 217، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي
1- التمهيد في علوم القرآن، محمدهادي معرفت، ج 2، ص 79، انتشارات جامعه مدرسين /
2- الاء الرحمن في تفسير القرآن، محمدجواد بلاغي، ج 1، ص 29، بيروت، داراحيأ التراث
3- العربي / اطيب البيان، سيدعبدالحسين طيب، ج 1، ص 31 و 32، كتابفروشي اسلامي، تهران /
4- روششناسي تفسير قرآن، علي اكبر بابايي و...، ص 74 ـ 75، پژوهشكده حوزه ودانشگاه و سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت)، ج اول، قم 1379. )
در پايان هم دوستان عزيز دو نكته را يادآور ميشوم:
اول اينكه بسياري از دانشمندان اهل سنت با استناد به روايات "سبعة احرف" كه توضيح آن در جاي خود آمده است، اختلاف قرائتها را جايز ميشمارند و آن را به وحي مستند ميكنند; بنابراين، ازديدگاه كساني كه قائل به احاديث سبعة احرف هستند، اساساً بحث تحريف در مسأله اختلاف قرائات جايي ندارد.
و دوم اينكه اختلاف قرائات بسيار است (حدود يك چهارم قرآن)، ولي جز موارد اندك (حدود سي مورد) بقيه اختلاف قرائتها در معنا تأثيري ندارد. سي مورد ياد شده نيز در برابر قرائت موجود در قرآن كنوني، از جايگاه رفيعي برخوردار نيستند و چنان كه پيشتر نيز گذشت، قرائتهاي متفاوت با قرائت كنوني و رايج توان برابر با آن را ندارد و به باور برخي از دانشمندان علوم قرآن، همة آنها در مرتبة پايينتري قرار دارند.(ر.ك: التمهيد في علوم القرآن، ج 1 و 2.)
پرسش:
آیا قرآن تغییر کرده است؟چون قرائت های مختلفی از قرآن وجود دارد.
پاسخ:
اختلاف قرائات نه از ديدگاه شيعيان و نه از ديدگاه اهل سنت موجب تحريف قرآن نيست و دلايل متعددي بر آن دلالت دارد،از جمله:
1. اخبار و اختلاف قرائات آحاد است و قرآن با تواتر اثبات ميشود نه با خبر واحد.
2. خبرهاي واحد كه قرائتهاي مختلف را گزارش ميكنند، دليل بر تحريف نيستند; زيرا قرآن و قرائتهاي ياد شده در حقيقت متمايزند; به عبارت ديگر، حقيقت قرآن سواي قرائتهاست و قرائتها نميتواند در نص قرآني تأثير گذار باشد.
بسياري از دانشمندان اهل سنت با استناد به روايات "سبعة احرف"، اختلاف قرائتها را جايز ميشمارند و آن را به وحي مستند ميكنند; بنابراين، ازديدگاه كساني كه قائل به احاديث سبعة احرف هستند، اساساً بحث تحريف در مسأله اختلاف قرائات جايي ندارد.
اختلاف قرائات بسيار است (حدود يك چهارم قرآن)، ولي جز موارد اندك (حدود سي مورد) بقيه اختلاف قرائتها در معنا تأثيري ندارد. سي مورد ياد شده نيز در برابر قرائت موجود در قرآن كنوني، از جايگاه رفيعي برخوردار نيستند و چنان كه پيشتر نيز گذشت، قرائتهاي متفاوت با قرائت كنوني و رايج توان برابر با آن را ندارد و به باور برخي از دانشمندان علوم قرآن، همة آنها در مرتبة پايينتري قرار دارند.