تحریف در اسناد فاطمیه

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
تحریف در اسناد فاطمیه

نمونه 1) تحریف در کتاب مروج الذهب

ابن ابی الحدید معتزلی (متوفای 656) در کتاب معروف خویش به نام «شرح نهج البلاغه» به نقل از کتاب «مروج الذهب) تألیف مسعودی (متوفای 346) چنین می نویسد:[1]
قال المسعودیُّ: و کان عُروۀُ بنُ الزبیر یُعذّرُ أخاهُ عبدالله فی حصر بنی هاشم فی الشعب و جمعه الحطب لیحرقهم و یقول: إنما أراد بذلک ألا تنتشر الکلمۀُ و لا یختلف المسلومن و أن یدخلوا فی الطاعۀ فتکون الکلمۀ واحدۀ، کما فعل عمربن الخطاب ببنی هاشم لما تاخّروا عن بیعۀ أبی بکر، فأنه أحضر الحطب لیحرق علیهم الدار.[2]
مسعودی می گوید: عروۀ بن زبیر برادرش عبدالله [بن زبیر بن غوام] را در محاصره بنی هاشم در درهّ ای [در مکّه] و جمع آوری کردن او هیزم را برای آتش زدن آنان [در وقایع مربوط به سال های دهه ششم و هفتم هجری که آل زبیر به دنبال کسب حکومت بودند] معذور می دانست و می گفت:
او این کار را برای آن کرد که تفرقه و پراکندگی ایجاد نشود و مسلمانان با هم اختلاف نکنند و آنان( بنی هاشم) نیز به اطاعت او درآیند و در نتیجه با هم متّحد شوند: همان طوری که عمربن خطّاب این کار را با بنی هاشم کرد، وقتی آنان ( امیرالمؤمنان علیه السلام و صدیقه طاهره سلام الله علیها) از بیعت با ابوبکر درنگ کردند. پس همانا او هیزم فراهم کرد تا خانه را بر آن ها بسوزاند.
همان گونه که مشاهده شد، ابن ابی الحدید معتزلی اذعان میکند که درقرن ششم، در کتاب مسعودی نام خلیفه دوم به عنوان عامل اصلی ماجرای هجوم به بیت فاطمه سلام الله علیها و تهدید به آتش زدن آن، آمده است، اما در برخی چاپ های امروزین کتاب «مروج الذهب» این نام حذف گردیده و ماجرا با صیغه فعل مجهول آمده است:[3]
کان عروۀ بن الزبیر یعذر أخاه إذا جری ذکرُ بنی هاشم و حصره إیاهم فی الشعب و جمعه لهم الحطب لتحریقهم و یقول: إنما اراد بذلک ارهابهم لیدخلو فی طاعته ، کما اُرهب بنو هاشم و جُمع لهم الحطب لاحراقهم اذ هم ابوا البیعه فیما سلف.[4]
عروۀبن زبیر برادرش را وقتی صحبت از ماجرای بنی هاشم و محاصره کردن او آنان را در دره و جمع آوری کردن او هیزم را برای آتش زدن آن ها به میان می آمد، مغذور می دانست و می گفت: او این کار را کرد تا آنان را با ترساندن ، به اطاعت از خود وادار کند؛ همان گونه که در قبل نیز بنی هاشم ترسانیده شدند و برای آتش زدنشان هیزم فراهم وجمع آوری شد؛ آن هنگام که آنان از بیعت با پیشینیان امتناع کردند.
در این قول، نه تنها نامی از خلیفه دوم نیامده است، بلکه نام خلیفه اول نیز که این وقایع به جهت بیعت با او اتفاق افتاده، حذف گردیده است، این حذف و تغییر، پایان ماجرا نیست، چرا که در سایر چاپ های کتاب«مروج الذهب» قسمت آخر روایت تاریخی فوق، «به طورکامل» سانسور شده است!؟
آری کوردلانی که روشنگری تاریخ با عقایدشان سازگار نبوده است، رنج های دخت پیامبر سلام الله علیها در راه دفاع از امام راستین، علی علیه السلام را نادیده گرفته و حکایت فوق را چنین نقل کرده اند:[5]
کان عروۀ بن الزبیر یعذر اخاه اذا جری ذکره بنی هاشم و حصره ایاهم فی الشعب و جمعه لهم الحطب لتحریقهم و یقول: انما اراد بذلک اراهابهم لیدخلوا فی طاعته؛ اذ هم ابوا البیعه فیما سلف.
عروۀ بن زبیر برادرش را وقتی صحبت از ماجرای بنی هاشم و محاصره کردن او آنان را در دره و جمع آوری کردن او هیزم را برای آتش زدن آن ها به میان می آمد، مغذور می دانست و می گفت: او این کار را کرد تا آنان را با ترساندن ، به اطاعت از خود وادار کند؛ همان گونه که در قبل نیز بنی هاشم ترسانیده شدند و برای آتش زدنشان هیزم فراهم وجمع آوری شد؛ آن هنگام که آنان از بیعت با پیشینیان امتناع کردند.
تذکر:
با توجه به شیوه ابن ابی الحدید معتزلی که مبتنی بر تبرئه خلفا می باشد؛[6]بسیار دور از ذهن است که او را در هنگام نقل از کتاب «مروج الذهب» به شرح نوشته مسعودی دست یازیده وتوضیحاتی را بر متن مندرچ در «مروج الذهب» افزوده باشد، بلکه [با توجه به « سبک مسعودی در ثبت حوادث تاریخی»][7]باید گفت: چاپ های فعلی کتاب «مروج الذهب» تحریف شده اند و متن اصلی نوشتار مسعودی، عیناً همان متنی است که ابن ابی الحدید آن را در کتاب خود نقل کرده است.

[1] . ر. ک: پیوست یکم.

[2] .شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید(متوفای656)، ج20،ص 147(چاپ اسماعیلیان، به تحقیق: محمّد ابولفضل ابراهیم).

[3] . ر. ک : پیوست دوم.

[4] . مروج الذهب، مسعودی (متوفای 346) ، ج 2، ص 79، ( چاپ بولاق 1283ه) و ج2، ص72 (چاپ الازهریه، 1303ه) و ج3 ص 24(چاپ دارالرجاء، مصر ، قاهره، 1357) و ج 3 ، ص 77( چاپ دارالهجره، قم) و ج3، ص 86( چاپ میمنیه).

[5]. ر. ک: پیوست سوم

[6]

[7]