ان روز اخرین حمله خلیفه به زنان نبود!!!

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ان روز اخرین حمله خلیفه به زنان نبود!!!

[=tahoma]

حمله به خانه فاطمه سلام الله علیها و جسارتش به ایشان اخرین حمله او به زنان نیست
به نظر می اید خلیفه کینه زیادی به زنان داشت

شاید به خاطر مشکلات روحی و روانی!!؟؟؟

کشف خانه و کتک زدن زنان

[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]أَنَّ عُمَرَ بن الخطاب رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ سَمِعَ نَوَّاحَةً بِالمَدِینَةِ لَیْلاً، فَأَتَی عَلَیْهَا فَدَخَلَ، فَفَرَّقَ النسَاءُ، فَأَدْرَکَ النَّائِحَةَ فَجَعَلَ یَضْرِبُهَا بِالدرَّةِ، فَوَقَعَ خِمَارُهَا، فَقَالُوا: شَعْرُهَا یَا أَمِیرَ المُؤْمِنِینَ فَقَالَ: أَجَلْ، فَلاَ حُرْمَةَ لَهَا.(١)

شبى در مدینه صداى نوحه و گریه و زارى به گوش عمر بن خطاب رسید، در پى صدا رفت و داخل خانه‌اى شد که صدا از آنجا بیرون مى‌آمد، زنان را پراکنده کرد تا رسید به زن نوحه خوان، آغاز کرد به تازیانه زدن او در این هنگام روپوش (چادر) زن نوحه خوان از سرش افتاد، به عمر گفتند: روپوش او از سرش افتاد، گفت: آرى ولیکن این زن احترامى ندارد.

آیا حاکم اسلامی، حق دارد که بدون اجازه وارد خانه مردم بشود؟ با این که خداوند مى‌فرماید:

یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لا تَدْخُلُواْ بُیُوتًا غَیرَْ بُیُوتِکُمْ حَتىَ‏ تَسْتَأْنِسُواْ وَ تُسَلِّمُواْ عَلىَ أَهْلِهَا ذَالِکُمْ خَیرٌْ لَّکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُون‏.

فَإِن لَّمْ تجَِدُواْ فِیهَا أَحَدًا فَلا تَدْخُلُوهَا حَتىَ‏ یُؤْذَنَ لَکمُ‏ْ وَ إِن قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُواْ فَارْجِعُواْ هُوَ أَزْکىَ‏ لَکُمْ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیم‏. النور / 27 و 28.

اى افرادى که ایمان آورده‏اید! در خانه‏هایى غیر از خانه خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید این براى شما بهتر است شاید متذکّر شوید!. و اگر کسى را در آن نیافتید، وارد نشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شد: «بازگردید!» بازگردید، این براى شما پاکیزه‏تر است و خداوند به آنچه انجام مى‏دهید آگاه است!.
______________________

پی نوشت:

(١)الصنعانی، أبو بکر عبد الرزاق بن همام (متوفای211هـ)، المصنف، ج 3، ص 557، ح6682، تحقیق حبیب الرحمن الأعظمی، ناشر: المکتب الإسلامی - بیروت، الطبعة: الثانیة، 1403هـ.[/]
[/]

[=tahoma]

این هم یکی دیگر از اذیت های جناب خلیفه

اذیت ام المومنین سوده

[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]محمد بن اسماعیل بخارى در سه جاى از کتابش داستان بیرون رفتن سوده را در تاریکى شب از عائشه نقل مى‌کند و مى‌نویسد:

عَنْ هِشَامٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَائِشَةَ، رضى الله عنها، قَالَتْ خَرَجَتْ سَوْدَةُ بَعْدَ مَا ضُرِبَ الْحِجَابُ لِحَاجَتِهَا، وَکَانَتِ امْرَأَةً جَسِیمَةً لاَ تَخْفَى عَلَى مَنْ یَعْرِفُهَا، فَرَآهَا عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ فَقَالَ یَا سَوْدَةُ أَمَا وَاللَّهِ مَا تَخْفَیْنَ عَلَیْنَا، فَانْظُرِى کَیْفَ تَخْرُجِینَ، قَالَتْ فَانْکَفَأَتْ رَاجِعَةً، وَرَسُولُ اللَّهِ، صلى الله علیه وسلم، فِى بَیْتِى، وَإِنَّهُ لَیَتَعَشَّى. وَفِى یَدِهِ عَرْقٌ فَدَخَلَتْ فَقَالَتْ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّى خَرَجْتُ لِبَعْضِ حَاجَتِى فَقَالَ لِى عُمَرُ کَذَا وَکَذَا. قَالَتْ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ ثُمَّ رُفِعَ عَنْهُ وَإِنَّ الْعَرْقَ فِى یَدِهِ مَا وَضَعَهُ فَقَالَ « إِنَّهُ قَدْ أُذِنَ لَکُنَّ أَنْ تَخْرُجْنَ لِحَاجَتِکُنَّ ».(١)

پس از واجب شدن حجاب، سوده همسر رسول خدا (ص) براى انجام کارى از منزل خارج شد و چون زن تنومندى بود، شناخته مى‌شد،‌ عمر بن خطاب او را دید و گفت: اى سوده از نظر و نگاه ما مخفى نمى‌مانی، مواظب باش که چگونه بیرون مى‌روی، سوده برگشت، در آن لحظه رسول خدا (ص) در اتاق من مشغول غذا خوردن بود، سوده وارد شد و گفت: اى پیامبر خدا! از منزل براى کارى بیرون رفتم و عمر به من چنین و چنان گفت. پیک وحى نازل شد، رسول خدا فرمود: به شما اجازه داده شده که براى برآوردن امور و انجام حاجات از منزل خارج شوید.

امهات مومنین نیز همانند دیگر انسان‌ها مجبور بودند براى انجام بعضى از امور زندگى بیرون بروند و طبق نص روایت، این کار با اجازه نبى مکرم اسلام صورت گرفته بود.لذا رفتار عمر ، هیچ جایگاه مشروعی ندارد .مگر عمر چه کاره بوده است؟ که با زنان پیامبر هم کار داشته است؟[/]
[/]

موضوع قفل شده است