علمای سایت من یه تعریف درست از صدقه می خواهم

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
علمای سایت من یه تعریف درست از صدقه می خواهم

به نام خدا
دوستان سلام

اگه منو راهنمایی کنید ممنون می شوم

برچسب: 

شادان;101142 نوشت:
علمای سایت من یه تعریف درست از صدقه می خواهم


با سلام

ما دو نوع صدقه داریم یک نوع که همان زکات فطره است و در آن واجب است که به اندازه یک مد(750گرم) طعام به فقیر بدهیم و اگر پولی هم داده می شود باید با علم به این باشد که وی آن را صرف طعام می کند

اما یک نوع دیگر که همان صدقات مستحبی است و آنها انواع مختلفی دارد اعم از کمک مالی یا دادن اجناس یا مکان هایی برای استفاده محتاجین و نیازمندان

و در مواردی که کمک مالی یا کالایی وجود ندارد به آنها اطلاق صدقه نمی شود بلکه احسان و کار خیر است و دارای ثواب و اجر مخصوص به خود می باشد و در جای خود مورد رضایت و خشنودی پروردگار متعال است

انواع صدقه

صدقه بر پنج نوع است:
اوّل، انفاق به حالت قلبیّه، دوم، بذل جوارح و اعضا. سوم، صدقه به زبان. چهارم، مواسات به مال. پنجم، صدقه کردن به ترک آن چه آن را تواند بکند از ضرر و اذیّت، چه جائز باشد آن کار برای او و چه نباشد.
انفاق به قلب

قسم اوّل (انفاق به قلب) به معنی دوست داشتنِ رسیدن خیرات دنیوی و اخروی و نرسیدن شرور آن ها به برادر مؤمنِ محتاج و باقی بودن نعمت موجودش.



و خلاصه دوست داشتن برای او آن چه را که برای خود می خواهد و بد داشتن برای او آن چه را که برای خود مکروه دارد.

و تحصیل این مقام بر فاقدِ آن لازم و حتمی و بی آن سایر صدقات بی روح بلکه گاهی صاحبش رونده در رشته منافقین است.
چه اگر کسی چیزی به دیگری دهد و در دل نخواهد که خیر آن چیز به او رسد، البته از برادران دینی او شمرده نشود.


شیخ مفید در کتاب اختصاص از جناب صادق (ع) روایت کرده که فرمود: اهل نیکی در دنیا، اهل نیکی باشند در آخرت، به ایشان می گویند گناهان شما آمرزیده شد، پس ببخشید حسنات خود را به هرکسی که خواستید.



و نیکی کردن واجب است بر هر کسی به دل و زبان و دست، پس هر کس قادر نباشد بر نیکی کردن به دست پس نیکی کند به دل و زبان و اگر کسی قادر نباشد بر نیکی کردن به زبان پس قصد کند آن را به دل.



حضرت امام سجّاد (ع) می فرماید: حقِّ اهلِ ملّتِ تو بر تو در دل داشتن سلامتی ایشان و پهن نمودن بال مهربانی و رأفت به بدکارانِ ایشان است.


این طلب خیر اگر برای عموم اخوان است هرچند نشناسد و از حال ایشان اطلاعی ندارد، پس مطلوبْ مطلق رسیدن خیرات است به آن ها و برگردیدن شرّ از ایشان و اگر اشخاص معینه باشد، پس باید که دوست دارد و نخواهد آن چه را خیر داند برای او و صلاح بیند در حقّ او هرچند آن شخص به جهت جهل به منافع و مضارّ اشیاء آن را نخواهد.

ادامه دارد.....

انفاق به جوارح

قسم دوم (انفاق به جوارح و اعضا)، به کار داشتنِ آن ها در چیزهایی که برگردد خیر و منفعت آن به محتاجین.


شیخ جلیل حسین بن سعید اهوازی از جناب صادق (ع) روایت کرده که فرمود: قسم به خدا که عبادت کرده نشود خداوند به چیزی افضل از ادای حق مؤمن، اگر به او خیری رسید، پس حمد کن خداوند را و اگر مبتلا شد، پس عطا کن به او. و آن بلا را متحمّل شو و از جانب او اعانت کن او را.


این سه فقره اشاره به اقسام بلا است که اگر به مال رفع شود، بدهد و اگر به تن باید او را دور کرد، در جایی که گریز از آن نیست متحمّل شود و اگر ردّش محتاج به اعانتی است بکند و ایثار به جان گاهی در حیوان بی خرد پیدا می شود، زِهی انسان بی همّت که همّتش به حیوانی نرسد.


به روایتی وحی کرد خداوند به موسی (ع) که از بندگان من کسانی اند که متقرّب می شوند به من به حسنه، پس حکم می کنم او را در بهشت یعنی هر جا که خواهد منزل کند.


موسی (ع) گفت: خداوندا! کدام است آن حسنه؟ فرمود: راه می رود برای برادر مؤمن خود در قضاء حاجت او، چه آن حاجت برآورده شود یا نشود.


از اقسام انفاق به جوارح، اصلاح مفاسد آحادِ اخوان و مفاسد مابین ایشان ست که در آن تأکید و ترغیب بسیار شده.



خدای تعالی می فرماید: «جز این نیست که مؤمنین با یکدیگر برادرند، پس اصلاح نمایید احوالی را که میان شماست.



در تفسیر قمّی مروی ست در صفات لُقمان که نمی گذشت میان دو نفر که باهم مخاصمه می کردند یا مقاتله مگر آن که میان ایشان صلح می داد و نمی گذشت از ایشان تا از یکدیگر باز شوند.


ادامه دارد......

صدقه به خیرات

قسم سوم، (صدقه به خیرات) از نعمت خاصّه بنی نوع انسان است و ثمره این قسم از اقسام دیگر بیشتر و بهتر و بادوام تر است.

چه [انسان] بعد از نعمت حیات، اگر بی نعمتِ هدایت باشد، جز نقمت و نکال چیزی نیفزاید.



راه رسیدن به گوهر ایمان و آموختنِ شرایط و ارکانِ اسباب زیادتی و نقصان و آداب نبوی و شریعت مصطفوی و طریقه مرتضوی و راه اصلاح معاش و زندگانی و چگونگی دفع مضرّت و جلبِ شهوات نفسانی غالبا منحصر به یاد دادن و یاد گرفتن و گفتن و شنیدن است.


و بسیار شود که به کلمه ای در مقام شفاعت و دلالت، جان ها خریده شود و عِرض ها مستور بماند و مال ها محفوظ گردد و بسا باشد از کلامی حقّ نفوس ها هدایت یابند و به خیرات دنیوی و اخروی راه پیدا کنند.



و از این جهت است که رسول خدا (ص) فرمود: نیست عملی محبوب تر نزد خداوند و از گفتار و نیز فرمود: انفاق نکرده مؤمن نفقه ای محبوب تر نزد خداوند از گفتار.


در کافی از جناب صادق (ع) مروی ست که فرموده: محبوب ترین برادران من نزد من آن کس است که هدیه بفرستد به سویِ من عیوب مرا.


در تفسیر امام عسگری (ع) مذکور است که خداوند وحی کرد به موسی (ص) که مرا محبوبِ خلقِ من کن و خلق مرا دوستِ من گردان.

عرض کرد: پروردگارا! چگونه چنین کنم؟ فرمود: به خاطرشان آر نعمت های مرا تا دوست دارند.



پس اگر برگردانی گریخته از درگاه مرا یا گم شده از حضرتم را بهتر است برای تو از عبادت یک سال که روز آن را روزه داری و شب آن را به عبادت بایستی.


موسی (ص) گفت: کیست این بنده گریخته از تو؟ فرمود: عاصی سرکش. گفت: پس کیست گمشده از درگاه تو؟ فرمود: نادان به امام زمانِ خود.

ادامه دارد......

انفاق مال

قسم چهارم، انفاق است به امور خارجیّه از مال و غیره و کاملِ این قسم به حسب عمل مشکل ترین اقسام است.
در رساله اهوازیّه از جناب صادق (ع) مذکور است که شنیدم از پدرم که خبر می داد از پدران گرامیش از امیرالمؤمنین که او شنید از رسول خدا (ص) که می فرماید به اصحابش: ایمان نیاورده به خداوند و به روز بازپسین کسی که سیر شب را به سر آرد و همسایه او گرسنه باشد



پس گفتیم: هلاک شدیم ما یا رسول اللّه! فرمود: از باقی مانده غذای خود و از باقی مانده خرمای خود و روزیِ خود بدهید، که خاموش کنید به آن غضب پروردگار را.


و هم چنین از آن حضرت مذکور است که حضرت پیامبر (ص) فرمود: هر که بپوشاند برادر مؤمن خود را از برهنگی، بپوشاند خداوند او را از سندس بهشت و استبرق و حریر و پیوسته فرو می رود در خشنودی خداوند مادامی که یک تار جامه بر تن او باشد

و هرکسی که طعام دهد برادر خود را، بخوراند خداوند او را از طعام بهشتی

و کسی که سیراب کند او را از تشنگی، سیراب کند او را خداوند از رحیق مختوم
و کسی که تزویج کند برادر مؤمن خود را از زنی که انس بگیرد به او، تزویج می کند خداوند او را از حورالعین و انس می دهد او را به هر کسی که دوست دارد او را از صدّیقین از اهل بیت او و برادرانِ او.

ادامه دارد.....

ترک به دل و دست و زبان

قسم پنجم، دست برداشتن و ترک کردن و در گذشتن است به دل و دست و زبان از هر حقّی که او راست بر برادرِ مؤمن خود.

و اگر اوّل میسّر نشد به آن دو؛ جز آن کسی که انتقام نکشیدن از او باعث تجرّی و سبب طغیان و زیادتی تعدّی او شود.
ولی اگر آن شخص در مقام معذرت و اظهار پشیمانی و طلب عفو و گذشت برآمد، بر رجحان صدقه افزوده خواهد شد، بلکه در آن وقت او را حقّی پیدا شود بر صاحب حقّ اوّلی.


و از این قسم صدقه است، اگر او را ابدا حقّی بر دیگری نباشد و ضرر و اذیّت رساندن به او جائز نباشد جز آن که به جهت اغراض دنیوی میل به اذیّت کند و بر آن توانا باشد، پس محض رضای خداوند خود را از آن نگاه دارد.
در غُرر الحکم است که امیرالمؤمنین فرمود: عفو، زکاتِ ظَفَر یافتن است، عفو بهترینِ احسان هاست.


حضرت امام صادق (ع) می فرماید: عفو هنگام قدرت از طریقه مرسلین و پرهیزگاران است و معنی عفو آن ست که در ظاهر ملزم نکنی رفیق خود را در جرمی که کرده، در باطن فراموش کنی از اصل آن چه به تو رسیده و بیفزایی نیکی های خود را.


و نمی یابد راه این درجه را جز کسی که خداوند او را عفو فرموده و آمرزیده آن چه پیش کرده از گناهان و آن چه پس از آن خواهد کرد و زینت داده او را به اکرام خود و پوشانده او را از نورِ بهاء خود، زیرا که عفو و غفران دو صفتند از صفات خداوند عزّ و جلّ که آن را به ودیعت گذاشته در نهانی دل های برگزیده های خود تا متخلّق شوند به اخلاق خالق خودشان.


چنان چه حضرت حقّ می فرماید: «هر آینه عفو کنند و درگذرند، آیا دوست نمی دارید که بیامرزد خداوند مر شما را و خداوند آمرزنده و مهربان ست.» کسی که عفو نکند از بشری مانند خود، چگونه امید دارد عفوِ پادشاه جبّار را.

منبع:
سایت حوزه

ممنونم از جناب طه برای پاسخ کاملی که دادند

خداوند در قران لفظ صدقه را به صورت جمع به کار برده یعنی از کلمه صدقات استفاده کرده مثلا یاخذ الصدقات یا یربی الصدقات

دلیل اینکه در قران صدقه به صورت جمع امده چی بوده؟

امیدوارم سوالم را در جای درستی مطرح کرده باشم

سلام
ما که عالم نیستیم
ولی شنیدیم هر کار خیری صدقه محسوب می شود.و مسلما شما حداقل نماز و روزه بگیرید میشه صدقات

با سلام و احترام
صدقه به هر کار خیری اطلاق می گردد که از روی صدق و صفا انجام گیرد اما به صورت خاص به مالی که با صداقت و اخلاص در راه خدا داده شود اطلاق می شود.اصل صدقه دادن داراي ارزش وثواب بسياري است ومي‏تواند بلاها را از انسان دور كند. یکی از بالاترین صدقات این است که انسان از طرف امام زمان عجل الله فرجه الشریف وبه وكالت از آن حضرت صدقه دهد که هم براي انسان مؤثر است وهم براي حضرت.
براي انسان تأثير دارد؛ زيرا هديه به مؤمن، آن هم بالاترين مؤمن روي زمين است.
براي حضرت نيز تأثير دارد؛ زيرا موجب مي‏ شود كه خداوند به او بركات بيشتري دهد و بر عناياتش بيفزايد، زيرا عنايات خداوند حدّ وحصري ندارد. ونيز موجب دفع بلا از وجود حضرت مي ‏گردد، زيرا خداوند متعال حضرت را از راه‏هايي كه از آن جمله صدقه دادن است حفظ مي‏نمايد. دعا براي سلامتي آن ذخیره الهی نيز از همین مصداق است.اللهم و عجّل فی فرجه.

صادقانه;127125 نوشت:
ممنونم از جناب طه برای پاسخ کاملی که دادند

خداوند در قران لفظ صدقه را به صورت جمع به کار برده یعنی از کلمه صدقات استفاده کرده مثلا یاخذ الصدقات یا یربی الصدقات

دلیل اینکه در قران صدقه به صورت جمع امده چی بوده؟

امیدوارم سوالم را در جای درستی مطرح کرده باشم


با سلام وتشکر
با توجه به این که سؤال شما مربوط به انجمن تفسیر است لطفآدر انجمن مربوطه مطرح نمایید .

صادقانه;127125 نوشت:
خداوند در قران لفظ صدقه را به صورت جمع به کار برده یعنی از کلمه صدقات استفاده کرده مثلا یاخذ الصدقات یا یربی الصدقات دلیل اینکه در قران صدقه به صورت جمع امده چی بوده؟

سلام
با توجه به اینکه صدقه موارد واجب و مستحب دارد لذا از آن به لفظ جمع تعبیر فرمود تا شامل همه موارد و مصادیق آن بشود . والله العالم
والحمد لله
موضوع قفل شده است