چرا مقبره ابولولو بسته شد ؟؟
تبهای اولیه
با سلام
مدتی است که از این خبر میگذارد و در سایتهای اهل سنت هنوز به اهل بیت توهین میکنند !
اندکی پیش العربیه گزارش داد بارگاه منسوب به "ابو لولو" توسط دولت ایران بسته شد.
قبر منتسب به قاتل عمربن خطاب(خلیفه دوم) "ابولولو" مطابق بیانیه ای که آیت الله تسخیری دبیر کل مجمع تقریب مذاهب اسلامی برای اتحادیه جهانی عالمان اسلامی ارسال کرده است؛ بسته شد.
بابا شجاع الدین ابولولوکاشی" بنا برعقیده مسلمانان چه اهل سنت و چه شیعیان قاتل عمر بن خطاب خلیفه دوم است، اما در خصوص سرنوشت ابولولو اقوال متناقضی وجود دارد.
تخریب یا بسته شدن مقبره ابولولو (فارغ از اصالت یا عدم اصالت این مقبره) به عنوان موضوعی که به مذاق اهل سنت خوش نمی آید، می بایست دوطرفه بررسی شود، به این معنا که مناسب بود در قبال این حرکت از سوی حاکمیت ایران، لااقل فتاوای ضدشیعی برخی از محافل وهابی-سلفی نیز متوقف می شد.
خبرنگار فرارو در تماس با دفتر آیت الله نوری همدانی، از مراجع تقلید این موضوع را پیگیری کرد، حجت الاسلام ناصر احمدی ، روحانی سالخورده ای که در دفتر آیت الله، پاسخگوی سئوالات مردم بود، اصالت مقبره ابولولو را تایید کرد گفت: من ابولولو را زیارت می کنم و برای روح وی نیز فاتحه می خوانم.
حجت الاسلام احمدی با اشاره به خبر پلمب شدن مقبره ابولولو؛ تصریح کرد: در مطلع شدن مراجع از این حرکت، آنها حتما به دولت تذکر خواهند داد.
به نظر می رسد صرف ترجمه اخبار العربیه و عدم موضع گیری حتی از سوی مجمع و ناگهان در نهایت بسته شدن ناگهانی مقبره، روندی قانع کننده نبود.
ضمن اینکه تخریب یا بسته شدن مقبره ابولولو (فارغ از اصالت یا عدم اصالت این مقبره) به عنوان موضوعی که به مذاق اهل سنت خوش نمی آید، می بایست دوطرفه بررسی شود، به این معنا که مناسب بود در قبال این حرکت از سوی حاکمیت ایران، لااقل فتاوای ضدشیعی برخی از محافل وهابی-سلفی نیز متوقف می شد.
نکته دیگر این است که در چنین موارد حساس و خاصی، حاکمیت به تنهایی وارد چنین میدان چالش برانگیزی نشود، بلکه با رایزنی و مشورت و جلب نظر مراجع و علماء این حرکت را انجام می داد.
.
http://www.shiayan.ir/entry/000138.php
http://www.fararu.com/vdchd.nw223nxttf.html
رضا جان حکایت ابولولو بعید نیست از فتنه های اهل سنت برای حمله به شیعه باشد
منابع تاریخی نظرات متفاوتی دارند و منابع معتبر حرفی از پشتیبانی مولا علیه السلام از ابولولو نمی دهند
اگر هست لطفا قید بفرمایید
با سلام به دوستان گرامي...
ابولولو احتمالا در مدينه اعدام شد و
قطعا در عربستان ...
چگونه جنازه او را به ايران آوردند ؟!!
براي چه به ايران آوردند ؟!
آنزمان اصولا مرزبندي به اين شكل وجود نداشت ...
ضمن اينكه شيعيان در آن عصر در در شرق مملكت اسلامي يعني در مصر
و سوريه و .. بودند و در ايران بيشتر اهل سنت و يهوديان بودند و
در قرون پنجم به بعد بود كه اين جريان بر عكس شد ...
با سلام به دوستان گرامي...
ابولولو احتمالا در مدينه اعدام شد و
قطعا در عربستان ...چگونه جنازه او را به ايران آوردند ؟!!
براي چه به ايران آوردند ؟!
آنزمان اصولا مرزبندي به اين شكل وجود نداشت ...ضمن اينكه شيعيان در آن عصر در در شرق مملكت اسلامي يعني در مصر
و سوريه و .. بودند و در ايران بيشتر اهل سنت و يهوديان بودند و
در قرون پنجم به بعد بود كه اين جريان بر عكس شد ...
با سلام
شهاب گرامی هرچند موضوع مطلب چیز دیگری بود اما در اینکه ابولولو در مدینه اعدا م شده باشد و اینکه گفتید قطعا! در تاریخ نمیتوان به صراحت گفت .
چرا که اگر نگاهی به کتابها در تاریخ بیاندازیم تناقضات زیادی در آنها پیدا میکنیم!
ابتدا سراغ کتابهاي اهل سنت که جريان کشته شدن عمربن خطاب به دست ابولولو رحمه الله را نوشته اند ميرويم
در اين کتب هر چند جريان قتل به صورت مفصل نقل شده ، اما در مورد سرانجام ابولولو رحمه الله تفاوتهايي به چشم ميخورد .
در اين نقلها يا از عاقبت وي اظهار بي اطلاعي شده ، يا از فرار کردن وي خبر داده اند ، يا کشته شدن وي را نقل کرده اند .
در ميان گزارشات کشته شدن نيز تفاوتهايي به چشم ميخورد .
به پاره اي از اين گزارشات توجه فرماييد :
صحيح بخاري جلد 4 صفحه 204
الثقات ابن حيان جلد 2 صفحه 240
تاريخ دمشق جلد 38 صفحه 61
فتح الباري جلد 7 صفحه 51
آيا وي کشته شد يا خير ؟
در صورت کشته شدن با جسدش چه کردند ؟
پرواضح است که مورخين اهل سنت اگر مدرکي در مورد رفتار با جسد ابولولو رحمه الله در دست داشتند براي تشفي قلب خود هم که شده گزارشي ارايه مي کردند که جسد قاتل خليفه را پس از کشته شدن آيا به آتش سوزاندند يا در بيابان و در ميان درندگان انداختند يا . . . . .
مستدرک سفينة البحار جلد 9 صفحه 213
پس نقل خودکشي وي مردود است و ساير نقلها هم در تعارض با يکديگر ساقط مي شوند .
در نتيجه نميتوان در مورد عاقبت ابولولو رحمه الله به کتب اهل سنت اتکا نمود
کامل بهايي نسخه خطي صفحه 283 . اسرار الامامه صفحه 325
با توجه به اينکه آمدن ابولولو رحمه الله به کاشان هيچ گونه منع عقلي ندارد ، رد پاي ابولولو رحمه الله را در ديگر آثار شيعي بررسي مي کنيم .
مجالس المومنين
آن حضرت عليه السلام به علم ولايت ابولولو را به دارالمومنين کاشان رسانيد . . . و مرقد مبارک بابا شجاع الدين باب الحوايج رحمه الله عليه در شهر کاشان است و گنبد بر بالاي قبر او ساخته اند .
الذريعه جلد 9 قسمت 2 صفحه 542
ايشان که متوفاي سال 964 قمري است و در عصر خود از علما و فقها محسوب ميگرديده وصيت ميکند که پايين پاي قبر ابولولو رحمه الله دفن شود .
قبر ايشان امروز در مکان مزبور محل زيارت مردم است .
حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني :
سيره سلف و گذشتگان و شياع بين متشرعه از قديم الايام تا زمان متصل به عصر ايمه معصومين عليهم السلام در بزرگداشت و احترام از اين شخصيت بزرگوار به خصوص در بقعه و مدفن وي در کاشان بوده است .
( اين اقوال در کتاب دو بال براي پرواز نوشته سيد ابومحمد موجود است و در مصاحبه با حضرات آيات جمع آوري شده است .)
از مجموعه مطالب استفاده مي گردد که بنا بر نقل متون شيعي ابولولو رحمه الله پس از واقعه قتل عمر به اعجاز و با عنايت اميرالمومنين عليه السلام به کاشان آمده و در همان شهر بدرود حيات گفته مدفون گرديده است و با توجه به قدمت بناي بقعه و شهرت آن در هيچ يک از کتب اهل سنت نفي اين مساله و رد اصالت آن به چشم نمي خورد .
در ميان اعبراضات امروز اهل سنت نيز اينکه ابولولو در اين مکان نيست شنيده نشده است بلکه اعتراض آنها به شيعيان اين است که چرا از شخصي که قاتل خليفه است با ساختن بارگاه تجليل به عمل مي آورند ؟
حال از منکرين وجود ابولولو رحمه الله در کاشان سوال مي کنيم که بر طبق چه مدرکي انکار خود را پايه ريزي کرده اند؟
با سلام خدمت دوستانم عزیز و جناب رضا:Gol:
جناب رضا سند مطلب زیر معتبر است؟
از مجموعه مطالب استفاده مي گردد که بنا بر نقل متون شيعي ابولولو رحمه الله پس از واقعه قتل عمر به اعجاز و با عنايت اميرالمومنين عليه السلام به کاشان آمده و در همان شهر بدرود حيات گفته مدفون گرديده است
آخه من هم شنیده بودم در سال های بعد از مرگ عمر مردمان کاشان به تبعیت از مردمان قم شیعه شدند اما در آن زمان بیشترشون سنی بودند پس چرا ابولولو رحمه الله به کاشان می آیند؟؟؟
یک سوال دیگه هم داشتم!
چرا شیعیان در این مورد (بسته شدن مقبره ی حضرت ابو لولو) کوتاه آمده اند؟
hedi و رضای بزرگوار
جریان ابولولو توطئه سنی ها بود برای حمله به شیعیان
والا هیچ مدرک معتبری جز یک سری داستانهای محاوره ای راجع به او نیست
جریان ابولولو توطئه سنی ها بود برای حمله به شیعیان
با سلام خدمت جناب عبد الله:Gol:
به نظر من حتی اگر این جریان توطئه ی سنی ها بوده باشه حضرت ابو لولو مایه ی افتخار شیعیان هستند!
والا هیچ مدرک معتبری جز یک سری داستانهای محاوره ای راجع به او نیست
فکر کنم مدرک معتبر درباره ی کشته شدن عمر به دست ایشون باشه و داستان های محاوره ای مربوط به طرز کشته شدن جناب ابولولو باشه...
سلام
عرض نکردم باعث افتخار نیست
عرض من هم راجع به امدن یکلحظه ای او به کاشان است
اختناق زمان عمر و نوع رفتار مولا را ببینیند و بعد قضاوت کنید
با سلام خدمت دوستانم عزیز و جناب رضا:gol:جناب رضا سند مطلب زیر معتبر است؟
آخه من هم شنیده بودم در سال های بعد از مرگ عمر مردمان کاشان به تبعیت از مردمان قم شیعه شدند اما در آن زمان بیشترشون سنی بودند پس چرا
ابولولو رحمه الله به کاشان می آیند؟؟؟یک سوال دیگه هم داشتم!
چرا شیعیان در این مورد (بسته شدن مقبره ی حضرت ابو لولو) کوتاه آمده اند؟
با سلام
آنچه بنده در کتابها در این مورد با سند پیدا کردم این موارد بود که تقدیم کردم !
حالا اگر دوستان مطالبی ارائه دهند البته با منبع تا برسی شود تشکر میکنم
در بعضی دیگر از نقلهای تاریخ آمده است (ففزع عمر من کلمته) عمر از این سخن ابولولو به شدت ترسید.
و نیز جمعی دیگر از صحابی از جمله امیرالمومنین علیه السلام و ابن عباس نیز متوجه این تهدید از سوی ابولولو رحمه الله گردیدند. (1)
فلذا از همین جا بود که امیرالمومنین علیه السلام روزی عمر را با این جمله خود هشدار داد که تو را می بینم که به زودی غلامی که تو با ظلم و ستم بر او حکم می رانی از پا به در می آورد و برخلاف میل تو وارد بهشت می شود. (2)
و نکته جالب این است که عمر بعد از آنکه به دست ابولولو رحمه الله مضروب گردید و در بستر افتاد با توجه به هشدار فوق که قبلا از امیرالمومنین علیه السلام صادر شده بود چندین بار خطاب به امیرالمومنین علیه السلام گفت: یا علی آیا سزاوار بود که این کار با اطلاع و آگاهی تو صورت پذیرد؟ (3)
حضرت بعد از آن به قدرت و اعجاز خود ضمن نامه ای برای قاضی کاشان مبنی بر پناه دادن و تکریم وی آن جناب را بر مرکب مخصوص خود (بنام دُلدُل) نشاندند و او را به سرزمین شیعه نشین کاشان فرستادند.
و سپس امیرالمومنین علیه السلام که از تعقیب ماموران حکومت با خبر بودند. از آن مکان قبلی که نشسته بودند بر خاسته و جای دیگر نشستند و چون ماموران که در تعقیب جناب ابولولو رحمه الله بودند با حضرت مواجه شدند و از حضرت جویای ابولولو رحمه الله شدند که آیا او را ندیده اید؟ و حضرت با فرمودن جمله ای به حقیقت آنان را گمراه نمودند و فرمودند: مادامی که در این مکان بوده ام او را ندیده ام.4 1-طبقات الکبری ج۳ص۳۴۷ - اسدالغابه ج۴ص۷۶ - تاریخ دمشق ص۴۰۹ - کنزالعمال ج۱۲ص۶۸۴
2-به مصادری که قبلا ذکر شده مراجعه شود.
3-الامامه و السیاسة ج۱ص۴۰ - تاریخ المدینة ج۳ص۹۳۳ - مصنف صنعانی ج۶ص
4-کامل بهائی ج2ص111- مجمع النورین ص222- فصل الخطاب فی تاریخ قتل عمر بن خطاب ص211
ضمنا یک مورد دیگه
این کار او باعث افتخار ما نیست بلکه این افتخار اوست که دشمن حبیبه خدا را به درک واصل کرد کاش ما عامل این کار بودیم
یا علی
این کار او باعث افتخار ما نیست بلکه این افتخار اوست که دشمن حبیبه خدا را به درک واصل کرد کاش ما عامل این کار بودیم
خوشا به سعادت ابو لولو ...
و دقیقا کار ایشون (کشتن عمر, دشمن حبیبه ی خدا) افتخار ماست...
ما به افتخار او افتخار میکنیم!
اخبار امیرالمومنین علیه السلام بر استحقاق بهشت برای جناب ابولولو رحمه الله:
روایتی که حسین بن حمدان خصیبی (متوفای ۳۳۴ه) درکتاب هدایة الکبری از پدرش احمد بن خصیب از ابومطلب جعفر بن محمد بن مفصل از محمدبن سنان ز اهری از عبدالله بن عبدالرحمن اصم از مدیح بن هارون بن سعد روایت میکند که گفت: شنیدم از امیرالمومنین علیه السلام که خطاب به عمر می فرمود: "تو را می بینم که به خاطر ظلم هایی که به بدترین وجه به عترت پیامبر اکرم صلی الله علیه واله روا داشتی در این دنیا بواسطه ضربتی که از سوی یکی از بندگانی که تو با ظلم و جور با او حکم می رانی کشته خواهی شد و به خدا قسم که او با توفیقی که نصیبش می گردد بر خلاف میل باطنی تو وارد بهشت می گردد."
وعمر در پاسخ گفت: "آیا از کهانت و پیشگوئی ابائی نداری؟"
امیرالمومنین علیه السلام پاسخ دادند: "هر آنچه گفتم بر اساس دانسته ها و معلوماتم بود و نه چیز دیگر." (1)
که روایت فوق از حیث سند روایت - محمد بن سنان را دارد که وی از ثقات بوده و علماء جلیل القدر به روایات و کتابهای او اعتماد می نموده اند و ازحیث دلالت نمیتوان روایتی را در دلالت بر اسلام و ایمان ابولولو رحمه الله صریحتر از این روایت از امیرالمومنین علیه السلام خطاب به عمر پیدا نمود.
1-هدایة الکبری ص۱۶۲ : و لما ظلمت عترة النبی ص بقبیح الفعال. غیر انی اراک فی الدنیا قتیلا بجراحة ابن عبد ام معمر.تحکم علیه جورا فیقتلک توفیقا یدخل والله الجنان علی رغم منک. فقال عمر یا اباالحسن اما تستحی لنفسک من هذا التهکهن؟ فقال له امیرالمومنین علیه السلام: ماقلت لک الا ما سمعت و ما نطقت لا ما علمت.
رضا جان بحث این نیست ابولولو بهشتی است یا نه
حتی بحث بر سر دین او هم نیست
عرض چیز دیگری است
می دونید برای مراسم عمر کشان و به تلافی ان سنی ها چه جنایاتی که در حق شیعه ها نکردند؟
ایت الله تسخیری و علامه تیجانی هر دو از بزرگان علم هستند
هر دو این مقبره رو جعلی خوندن
مقبره هم که تعطیل شد کلا
بحمدلله بعضی ایرانیها که در امامزاده سازی استادن
بعضی چیزها است که اگر بگم دیگه کسی امامزاده نمی ره مگر اینکه صد بار تحقیق کنه
رضا جان بحث این نیست ابولولو بهشتی است یا نه
حتی بحث بر سر دین او هم نیستعرض چیز دیگری است
می دونید برای مراسم عمر کشان و به تلافی ان سنی ها چه جنایاتی که در حق شیعه ها نکردند؟
ایت الله تسخیری و علامه تیجانی هر دو از بزرگان علم هستند
هر دو این مقبره رو جعلی خوندن
مقبره هم که تعطیل شد کلابحمدلله بعضی ایرانیها که در امامزاده سازی استادن
بعضی چیزها است که اگر بگم دیگه کسی امامزاده نمی ره مگر اینکه صد بار تحقیق کنه
[=Verdana]با سلام
عبدلله گرامی بنده جواب hedi گرامی را داده ام که سوال کرده بودند !
اما در مورد جعلی بودن اگر از علمای ذکر شده منبع قرار دهیدکه با استناد به چه منابعی این مقبره را جعلی دانستند ممنون میشوم !!
اما قبلا از ان به این منابع هم نگاه کنید برای صحت مطالب بد نیست !
[=Verdana]گفتني است که نه تنها برخي از منابع متأخر (خواندمير، 1/489؛ شوشتري، 1/87)، از وجود قبري منسوب به ابولؤلؤ در کاشان خبر دادهاند، بلکه صاحب مجملالتواريخ و القصص (تأليف ح 520ق) به نقل از مأخذي قديمتر، ابولؤلؤ را از مردم فين کاشان دانسته است (ص 280).
مآخذ:
ابن اعثم کوفي، احمد، الفتوح، بيروت، 1404ق/1986م؛ ابن حبيب، محمد، الاسماء المغتالين، نوادر المخطوطات، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره 1374ق/1954؛ همو، المحبر، به کوشش ايلزه ليشتن ا شتتر، حيدرآباد دکن، 1361ق/194م؛ ابن سعد، محمد، الطبقات الکبري، بيروت، دارصادر، ابن شبه، عمر، تاريخ، المدينه المنوره، به کوشش فهيم محمد شلتوت، جده، 1399ق/1979م؛ ابن عبدربه، احمد، العقد الفريد، به کوشش احمد امين و ديگران، قاهره، 1940م؛ ابن عربي، محمد، العواصم من الفواصم، به کوشش محبالدين خطيب، قاهره، 1371ق؛ ابن عساکر، علي، تاريخ مدينه دمشق، نسخه خطي کتابخانه احمد ثالث استانبول، شم 2887؛ ابن قتيبه، عبدالله، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، 1960من؛ ابوالعرب، محمد، المحن، به کوشش يحيي جبوري، بيروت، درالمغرب الاسلامي، ابوالقاسم کوفي، علي، الاستغاثه، قم، دارالکتب العلميهاحمد بن حنبل، مسند، قاهره، 1313ق؛ بلاذري، احمد، انساب الاشراف، به کوشش گويتين، بيت المقدس، 1963م؛ حسان بن ثابت، ديوان، به کوشش وليد عرفات، لندن، 1971م؛ خواندمير، غياثالدين، حبيب السير، به کوشش محمد دبيرسياقي، تهران، 1330ش؛ زبيري، مصعب، نسب قريش، به کوشش لوي پرووانسال، قاهره، 1953م؛ سيدمرتضي، علي، الشافي، به کوشش عبدالزهرا، حسيني، تهران، 107ق/1987م؛ شوشتري، نورالله، مجالس المؤمنين، تهران، 1365ش؛ طبري، تاريخ، مجمل التواريخ والقصص، به کوشش ملکالشعراي بهار، تهران، 1318ش؛ مسعودي، علي، مروج الذهب، به کوشش محمد محييالدين عبدالحميد، قاهره، 1384ق/1964م؛ يعقوبي، احمد، تاريخ، بيروت، دارصادر
"...اين (وحدت اسلامي) مستلزم اين نيست که شيعه در مسئله تولي و تبري که دو رکن اصيل مذهب وي ميباشد و او دقيقا مرگ و حيات اسلام و قرآن را بسته به وجود و عدم آن دو اصل مسم ميداند.
تسالمي با فرقه مخالف از خود نشان داده و انعطافي بپذيرد ...شديدا بايد مراقب و هوشيار بود که وسوسه هاي اغواگر ابليسي تحت عناويني فريبنده از قبيل: ايجاد وحدت و اتحاد و احترام به اخوت اسلامي و اخذ مشترکات و چشم پوشي از متفردات و امثال اين امور بظاهر زيبا خدشه در گوهر ايمان ما وارد نسازد "
استاد مطهري:
"...کوچکترين چيزي حتي يک مستحب و يا مکروه کوچک را قابل مصالحه نميدانيم.
نه توقع کسي را در اين زمينه مي پذيريم و نه از ديگران انتظار داريم که به نام مصلحت و به خاطر اتحاد اسلامي از يک اصل از اصول خود دست بردارند....طرفداري از تز "اتحاد اسلامي" ايجاب نميکند که در گفتن حقايق کوتاهي شود"
يقيناً مساله اتحاد اسلامي از ضروريات جامعه اسلامي مي باشد و همگي ما بايد براي رسيدن به آن تلاش کنيم. اما همانطور که بيان شد متاسفانه بعضي مسيري را براي رسيدن به اتحاد اسلامي در پيش گرفته اند که نه تنها موجب همبستگي و انسجام مسلمانان نميشود بلکه موجب تخريب و از بين رفتن اسلام ميشود.
و حقيقتاً بستن مقبره حضرت ابولولو نيز از همين قبيل اعمال مي باشد و اين عمل ناپسند ثمري جز تخريب مذهب حقه تشيع نخواهد داشت.
به اميد ظهور منتقم حضرت زهرا سلام الله عليها
يا علي يا علي يا علي
رضا جان اجازه بدهید یک بررسی تحقیقی کنیم بدون توجه به منابع
ابولولو عمر را می کشد
مصلحت نیست فاش شود چرا ابولولو عمر را کشت
برای فاش نشدن این مسئله چه باید کرد؟
باید ابولولو را بزرگ کرد
افسانه سازی کرد
های و هوی راه انداخت
تا اصل مطلب فراموش شود
خب چه شد بذارید بررسی کنیم
ابولولو به عمر حمله کرد
شکم ان ملعون را پاره کرد
سپس 13 !!! نفر را زخمی کرد و گریخت
بعد رفت سراغ حضرت علی علیه السلام
بعد حضرت علیه السلام او را سوار بر اسبشان نمودند و ابولولو به کاشان طی الارض کرد !!!!
مردم کاشان که سنی بودند قاتل خلیفه شان را نه تنها پذیرفتند بلکه همه شیعه شدند !!!!
بعد روز قتل عمر را جشن می گرفتند !!!
در ان جشن فحش می دهند خر زین می کنند رقاصی می کنند !!!!!
رضا جان بیایید از شخصیتها بت نسازیم من کاری به منابع ندارم
کمی دقت کنید این قضیه به افسانه شبیه است تا واقعیت
طی الارض --زخمی کردن 13 نفر --- توریه حضرت علی علیه السلام --یک سند بیارید که مولا یکبار در عمرش توریه کرده باشد.
و....
عمر کم به اهل بیت مخصوصا حضرت زهرا ستم نکرد:
hedi عزیز
در پلیدی و پستی و نجاست عمر شکی نیست احتمالا پست من هم حذف شه ولی بذار قبل از حذف پست منم بگم لعنت خدا بر عمر
رضا جان اجازه بدهید یک بررسی تحقیقی کنیم بدون توجه به منابعابولولو عمر را می کشد
مصلحت نیست فاش شود چرا ابولولو عمر را کشت
برای فاش نشدن این مسئله چه باید کرد؟
باید ابولولو را بزرگ کرد
افسانه سازی کرد
های و هوی راه انداخت
تا اصل مطلب فراموش شود
خب چه شد بذارید بررسی کنیم
ابولولو به عمر حمله کرد
شکم ان ملعون را پاره کرد
سپس 13 !!! نفر را زخمی کرد و گریخت
بعد رفت سراغ حضرت علی علیه السلام
بعد حضرت علیه السلام او را سوار بر اسبشان نمودند و ابولولو به کاشان طی الارض کرد !!!!
مردم کاشان که سنی بودند قاتل خلیفه شان را نه تنها پذیرفتند بلکه همه شیعه شدند !!!!
بعد روز قتل عمر را جشن می گرفتند !!!
در ان جشن فحش می دهند خر زین می کنند رقاصی می کنند !!!!!
رضا جان بیایید از شخصیتها بت نسازیم من کاری به منابع ندارم
کمی دقت کنید این قضیه به افسانه شبیه است تا واقعیت
طی الارض --زخمی کردن 13 نفر --- توریه حضرت علی علیه السلام --یک سند بیارید که مولا یکبار در عمرش توریه کرده باشد.
و....
با سلام
عبدلله گرامی در مورد برسی تاریخی نیاز به منابع داریم چون نمیتوانیم خارج از این دایره مطالب را برسی کنیم
حتی برای تحقیق نیاز به منبع درست داریم !
اما در مورد مردم کاشان اگر ما میگویم که شیعیان از بدو تولد اسلام وجود داشتند، که بعد از این همه مدت وجود آنها در کاشان چیز غیر ممکنی نیست!!
حتی اگر اندک بوده باشند!
اما در مورد جشن عمر کشان این جشن سالیان زیادیست که در ایران انجام نمیشود.
شاید اشاره به فیلمی دارید که این چند ساله اخیر در نت پخش شده که باید به اطلاع دوستان برسانم که بعد از صداگزاری که عده ای از بی خردان انجام داده بودند بر روی این فیلم و مراسمیکه توسط عربهای ساکن انگلستان صورت گرفته بود در نت پخش شده!
اما عبدلله عزیز تکفیر کردن شیعه که هر روز از طرف مفتی ها صورت میگیرد اهل سنت چه اقدامی برای اینها انجام دادند !!؟
اگر یک سری به سایتهای اهل سنت بزنید توهینها را میبینید بنده خود شاهدم !چرا ما باید همیشه کوتاه بیایم؟
به شیعیان در کشورهای حاشیه خلیج خیلی بی احترامی میکنند !!چی اقدامی اهل سنت صورت دادند ؟
که حالا ما به خاطر ال سعودی مقبره را تعطیل کنیم !؟
اما جالب اینهم دوستان بدانند یکی از کسانی که خیلی این ماجرا را دنبال کرده رغبت به تعطیل شدن این مقبره داشت
شخصی است به نام محمد سليم ال اوا دبير کل اتحادیه بين المللی محققين مسلمان (که شهرتش از آن جایی
است که گفته خداوند زن ها را برای بارورشدن و بچه آوردن به دنيا آورده است.)
نمونهای از توریه در سیره پیامبر اکرم
مواردی از تجویز توریه، در سیره پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده است، از جمله گفتهاند که آن حضرت هنگامی که قصد سفر یا جهاد داشت، با توریه قصد خود را پنهان میکردند تا دشمنان از آن آگاه نشوند.(1)
یا آن حضرت سوگند سُوَیْد بن حنظله را مبنی بر آن که وائل بن حجر برادر اوست، با حمل کردن سخن او بر توریه تأیید فرمود.(2) برای نمونههای دیگر توریه در سیره آن حضرت به منابع دیگر رجوع کنید.(3)
توریه در سیره ائمه
در سیره ائمه اطهار(علیهمالسلام) و پیروان آنها نیز، توریه کردن به عنوان یکی از راههای تقیه در موارد اضطرار، مورد قبول بوده است.(4) روایتی نقل شده که بر اساس آن امام صادق(علیهالسلام) توریه یکی از یاران خود را در برابر فردی از مخالفان که در حضور ایشان بود، تأیید فرمود.(5)
با عنایت در فرمایشات ائمه اطهار(علیهم السلام)، تقیه و توریه، باعث رحمت الهی بر شیعیان و موجب حفظ جان و آبروی مؤمنان از شرّ کافران و بدخواهان بوده است.(6) که البته در فرمایشات ایشان درمی یابیم که توریه و تقیه هر دو با شناسایی ضرورت و در موقع لزوم باید انجام شود.
همانطور که ملاحظه کردید پیامبر اکرم و ائمه اطهار(علیهمالسلام) از «توریه» در امور مهم استفاده میکردند و آن را کنار تقیه، جهت حفظ جان و آبرو قرار دادهاند، و در موارد بی اهمیت استفادهای نداشته است .
1- ابن اثیر، ج 4، ص 160 .
2- ابو داوود، ج 3، ص 224 .
3- مجلسی،بحارالانوار، ج20، ص 239 .
4- مجلسی، بحارالانوار، ج 31، ص 503 ـ 505، ج 97، ص 131؛ احمدبن علی طبرسی، مجمع البیان، ج 2، ص 370.
5- التفسیر المنسوب الی الامام ابی محمد الحسن بن علی العسکری، ص 355 ـ 356 .
6- احمدبن علی طبرسی، مجمع البیان، ج 2، ص 440؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 17، ص 328، ج 65، ص 33 .
عرض من اینه که اینا می خوان پای جضرت علی علیه السلام رو بیارن وسط
توریه حضرت منظورمه کاری که نکردن هیچوقت
یا طی الارض و....
به هر حال مهم اینه چرا عمر کشته شد؟دلیلش رو بگین می دونین که منظورم چیه حتما
چیزی که اهل سنت نمی خوان بگن ...
ضمن اینکه تخریب یا بسته شدن مقبره ابولولو (فارغ از اصالت یا عدم اصالت این مقبره) به عنوان موضوعی که به مذاق اهل سنت خوش نمی آید، می بایست دوطرفه بررسی شود، به این معنا که مناسب بود در قبال این حرکت از سوی حاکمیت ایران، لااقل فتاوای ضدشیعی برخی از محافل وهابی-سلفی نیز متوقف می شد. نکته دیگر این است که در چنین موارد حساس و خاصی، حاکمیت به تنهایی وارد چنین میدان چالش برانگیزی نشود، بلکه با رایزنی و مشورت و جلب نظر مراجع و علماء این حرکت را انجام می داد.
سلام
برای تحقق وحدت و رسیدن به اهداف بزرگ به بزرگواری و سعه صدر بیشتری نیاز داریم .
موفق باشید
سلام
در مورد این موضوع مقالات کاملی هست که پیشنهاد میکنم حتمآ بخونی تا بیشتر متوجه بشید که چرا قبر ابولولو بسته شده و بنظر بنده باید تخریب بشه!
برای خواندن مقالات حتمآ به اینجا مراجعه کنید:
http://www.delnevis-2010.blogsky.com/1390/02/31/post-237
مقالات دیگری هم موجود است ولی در این مورد مقاله دوم و سوم بهتر هستند و مرتبط.
حتمآ مطالعه بفرمایید
باتشکر
.......خدا نگهدار.......
با توجه به فتح کاشان در سال 21 و کشته شدن عمر در سال 23، به نظر می رسد در آن سال که عمر کشته شد یعنی سال 23 دو سال بیشتر از تصرف کاشان نمی گذرد. البته دقت داشته باشید که هنوز شهر فتح شده نه اینکه مردم هم مسلمان شده باشند. بلکه تنها شهر بدون خونریزی تصرف شد همانگونه که فتوح البلدان بلاذری در ص 304 اشاره می کند و نیز البدایه و النهایه ابن کثیر در ج 7 ص 112 آورده است. پس در این سال یعنی سال 21 تازه شهر فتح شده است و اینکه مردم فارس زبان آن هم با فارسی آن موقع و یعنی آن آن فارسی که کاملا با عربی تفاوت داشت و شباهتی با عربی را نمی شد در آن دید، چگونه می توانستند با عربها ارتباط زبانی برقرار کنند،و بتوانند به سرعت در طی کمتر از دوسال مسلمان شوند و از آن گذشته شیعه شوند!!. فراموش نکنید که وقتی این شهر فتح شد عربها از این شهر رفتند و این شهر در دست مردمان اصلی اش ماند تا خراج بپردازند. فراموش نباید کرد که مردم ایران سالیان سال طول کشید تا مسلمان شدند. چون زبان عربها را متوجه نمی شدند تا حرف آنها و مقصود ایشان را متوجه شوند چه برسد که بیایند مسلمان شوند و تازه شیعه هم شوند. پس اینکه باور کنیم کاشان سال 23 قمری مسلمان بوده اند اشتباه است و یقینا اسلام مردم کاشان خیلی بعد از این تاریخ است و تازه شیعه در کاشان، که سابقه اش احتمالا به اواسط قرن دوم می رسد. یعنی تقریبا زمانی که خاندانهای اشعری به قم آمدند. و امامزادگان در نواحی اطراف قم به مانند کاشان پراکنده شدند. البته کم کم در قرن سوم دیگر ردپای شیعیان را در کاشان می توان دید، شیعیان پر حرارتی که به خوبی مشخص بود که هیچ علاقه ای به خلفا ندارند. ناگفته نماند کشته شدن پسر امام باقر در کاشان نشان می دهد این شهر از حیث قدرت شیعی در آن زمان یعنی قرن سوم در اقلیت و ضعف بوده است و الا نمی بایست علی بن محمد باقر علیهما السلام در این شهر کشته شود و حتی دفن هم نشود و کسی هم جرات نکند که ایشان را دفن کند. البته با آغاز قرن چهارم دیگر کاشان تقریبا از شهرهایی است که شیعه در آن به اکثریت و قدرت رسیده است تا جایی که در یتیمه الدهر ثعالبی آمده است مردم اینجا به مخالفت با بنی عباس و خلیفه عباسی لباس سفید می پوشیدند. شاید از همینجاست که امروزه در بحش هایی از این شهر مردم و بویژه زنان همچنان سفید پوشی می کنند(مانند زنانی که چادر سفید به سر می کنند).
پس اصلا این شهر در دوره امام علی شیعه نبود که حضرت ابولولو را به این شهر بیاورد. به نظر می رسد این کار از جمله ساخته های شیعیان است همانگونه که مقبره بی بی شهربانو در ورامین از این دست است. فراموش نشود که در هر دوره ای با تحریک قصه سرایان و فضایل خوانها، تاریخی به تواریخ گذشته اضافه می شد مانند همان سخنی که امروزه برخی می گویند حضرت علی خوا هر عمر را صیغه کرده است. که اگر با این سخن مخالفت نمی شد بعید نبود از روی همین سخن کتابی نوشته شود در آینده بگویند که حضرت علی داماد عمر هم بوده است.
در نهایت اینکه حضرت علی کشته شدن عمر را بدست یاران خود رد می کند و در جواب عمر که می گوید ابولولو از شماست می گوید نه او از ما نیست و ابولولو هم در مدینه کشته می شود و هرمزان و دختر ابولولو را نیز پسر بزرگ عمر یعنی عیبدالله می کشد که حضرت علی به این خاطر به عثمان می گوید که پسر عمر را قصاص کن که فرد بیگناهی را کشته، که عثمان زیر بار نمی رود و بعدا همین پسر عمر در صفین کشته می شود. بهشتی بودن قاتل عمر نیز در کتاب حسین بن حمدان، الهداية الكبرى، ص: 162آمده است که البته بنده فرصت نکردم مقاله دکتر نعمت الله صفری فروشانی را در باب نقد این کتاب را کامل بخوانم و نتیجه قطعی درباره این سند را اعلام کنم. البته ناگفته نماند در ادامه همین روایت در همین کتاب عبارتی است که عمر به حضرت علی می گوید ای امبر المومنین این اتفاق کی خواهد افتاد:
قَالَ: فَمَتَى هَذَا يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ؟ قَالَ: إِذَا أُخْرِجَتْ جِيفَتَاكُمَا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) مِنْ قَبْرَيْكُمَا اللَّذَيْنِ لَمْ تُدْفَنَا فِيهَا إِلَّا لِئَلَّا يَشُكَّ أَحَدٌ فِيكُمَا إِذَا نُبِشْتُمَا، وَ لَوْ دُفِنْتُمَا بَيْنَ الْمُسْلِمِينَ لَشَكَّ شَاكٌّ، وَ ارْتَابَ مُرْتَابٌ. که خیلی بعید است که عمر حضرت علی را با عبارت امیرالمومنین خطاب کرده باشد و به نظر می آید این روایت قابل پذیرش هم نباشد چرا که می توان یقین کرد بخشی از آن ساخته دیگران است.
البته جا دارد دوستان گروه حدیث سند این سخن را بررسی کنند تا واضح شود. اگر چه ابولولو بهشتی هم که باشد ربطی به بودن قبر ایشان در کاشان ندارد.