آیین زرتشت جزو ادیان الهی یا غیرالهی-1

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیین زرتشت جزو ادیان الهی یا غیرالهی-1

از دیر زمان تا کنون بین دین شناسان اختلاف وجود داشته که آیا دین زرتشت آیین توحیدی است، مبتنی بر ثنویت و دوگانگی است؟ اکنون هم نظریه مسلمی در این باره وجود ندارد؛ زیرا در «أوستا» شواهدی بر هر کدام یافت می شود.و اگر مقصود از مجوس که در قرآن (حج آیه 17) و روایات اسلامی ذکر شده زرتشتیان باشد آنها دارای کتاب آسمانی بوده که در اثر سلطه اسکندر به ایران از بین رفته است. طبق نظر مشهور مفسران و نویسندگان ملل نحل مقصود از «مجوس» در قرآن همان زرتشتیان است.

زرتشت مصلح بزرگ ایرانی که بیش از هزار سال قبل از میلاد ادعای نبوت کرد و با مبارزه علیه خرافات آیین مغان و اعتقادات شرک آمیز چند خدایی، ایرانیان را به سوی خدای هستی (اهورا مزدا) دعوت کرد. زرتشت پس از یک دوره ریاضت و انزوا سه اصل بزرگ را به عنوان شعار خویش به جامعه اش ارائه کرد: پندار نیک، کردار نیک و گفتار نیک. وی پیش از داریوش هخامنشی ظهور کرد و آیینش را گسترش داد. دین زرتشت حدود هزار سال بر ایران حاکمیت داشت. و با ظهور اسلام ایرانیان از آیین زرتشت دست بر داشتند و به سوی دین اسلام روی آوردند.

برخی از عقاید زرتشت
برخی از عقاید زرتشت عبارت است از:
1- همه خوبی ها بلکه همه هستی، آفریده اهورا مزدا است.
2- همه پلیدی ها و نیستی ها آفریده اهریمن است.
3- نبرد میان خیر و شر همیشه وجود داشته است.
4- انسان در این میان آزاد و مختار آفریده شده است.
5- آتش سمبل روشنی و پاکی است.
6- زندگی انسان معادی دارد.
7- زرتشت پیامبر مبعوث شده از طرف خداست.

آغاز سؤال از الهى یا غیر الهى بودن یک آیین در دین اسلام
مراجعه به تاریخ صدر اسلام نشان مى دهد که سؤال از الهى یا غیر الهى بودن یک آیین در بین مسلمانان از زمانى آغاز شد که پیامبر اکرم (ص) بعد از تثبیت پایه هاى حکومت اسلامى در مدینه و آغاز گسترش مرزهاى این حکومت نوپا، به فرمان الهى، غیر مسلمانان را به دو گروه تقسیم کرد و دو راهکار متفاوت را در ارتباط با آنان در پیش گرفت:

گروه اول مشرکین بودند. اینان به خداوند متعال شرک ورزیده و بت پرستى را پیشه ى خود ساخته بودند. پیامبر(ص)ابتدا این گروه را به دین اسلام دعوت مى کردند، اگر آنان دعوت پیامبر (ص) را نمى پذیرفتند، پیامبر (ص) طبق فرمان الهى با آنان وارد جنگ مى شدند (توبه: 5).

گروه دوم کسانى بودند که در اصطلاح قرآن از آنان به «اهل کتاب» تعبیر مى شود و طبق اعتراف خود آنان، از سوى خداوند براى آنان کتابى نازل شده بود و قرآن کریم نیز نازل شدن کتاب بر آنان را قبول مى کند. بر همین اساس نبى اکرم (ص) با این افراد به گونه ى دیگر برخورد مى کردند؛ یعنى بعد از دعوت این گروه به دین اسلام اگر آنان این دین را نمى پذیرفتند و در ضمن با مسلمانان وارد کارزار نمى شدند، بر اساس فرمان الهى به گرفتن «جزیه» از این گروه اکتفا مى کردند (توبه: 29).

همین عملکرد متفاوت با مشرکین و اهل کتاب، این سؤال را مطرح مى ساخت که «اهل کتاب» چه کسانى هستند؟ با مراجعه به آیه 14 سوره حج، که در آن مردم به سه گروه مؤمنین، اهل کتاب و مشرکین تقسیم شده اند، تا اندازه اى پاسخ این سؤال روشن مى شود. خداوند مى فرماید: کسانى که ایمان آوردند و آنان که یهودى شدند و صابئى ها و نصارى و مجوس و کسانى که شرک ورزند، خدا در روز رستاخیز میانشان امتیاز مى نهد و از هم جدایشان مى کند... (حج: 17).

طبق مضمون این آیه، یهودى ها، مسیحى ها، صابئین و مجوس ها نه جزو مؤمنین هستند و نه جزو مشرکان، بلکه اهل کتاب محسوب مى شوند و سنت پیامبر(ص) نیز نشان مى دهد که پیامبر (ص) با این چهار گروه، طبق احکام اهل کتاب برخورد مى نمودند و اگر اسلام را نمى پذیرفتند، آنان را به پرداخت «جزیه» محکوم مى کردند. با وجود کتاب هاى تورات و انجیل، همگان اهل کتاب بودن قوم یهود و مسیحیان را به راحتى مى پذیرفتند؛

اما پذیرش این واقعیت در مورد صابئین و به خصوص مجوس، که در امپراطورى ایران ساسانى دین رسمى بود، مشکل مى نمود؛ زیرا ساکنین شبه جزیره ى عربستان، کتاب جاافتاده و معمول در دست مجوسیان عصر خود ندیده بودند و از سوى دیگر آنان را بیش تر به دوگانه پرستى مى شناختند و شاهد چندانى براى اهل کتاب و توحیدى بودن آیین آنان پیدا نمى کردند؛ به همین دلیل این سؤال در میان برخى از مسلمانان و سایر گروه هاى ساکن در شبه جزیره مطرح بود که آیا مجوس دینى آسمانى و الهى است و مجوسیان نیز داراى کتاب آسمانى اند؟

همین امر موجب شد تا عده اى از مشرکین بکوشند تا همانند مجوس، که از دیدگاه آنان دوگانه پرست و مشرک بودند، از امتیاز «جزیه» استفاده کنند؛ پس به حضرت محمد(ص) نامه نوشتند و از آن حضرت خواستند که از آنان نیز جزیه بگیرد و در بت پرستى آزادشان بگذارد. پیامبر اسلام (ص) جواب فرستادند که من از غیر اهل کتاب جزیه قبول نمى کنم. مشرکین در جواب نامه ى آن حضرت نوشتند: تو مى گویى از غیر اهل کتاب جزیه نمى گیرى، در حالى که از مجوس هجر جزیه مى گیرى. پیامبر (ص) پاسخ دادند: مجوس پیامبرى داشتند که او را کشتند و کتابى داشتند که پیامبرشان در پوست دوازده هزار گاو نوشته و آورده بود که آن را سوزاندند.

بعد از وفات پیامبر(ص) برخى از اطرافیان خلفا نمى توانستند باور کنند که مجوسیان جزو اهل کتاب اند؛ لذا سعى مى کردند آنان را از زمره ى اهل کتاب خارج کنند؛ لکن در نهایت، خلفا نیز با مجوس همان رفتار پیامبر (ص) را ادامه دادند و به اخذ جزیه از مجوسیانى که اسلام را نمى پذیرفتند، اکتفا کردند.

آیین مجوس چه آیینى است؟

بعد از تثبیت این امر که مجوس نیز داراى کتاب آسمانى است، این سؤال مطرح مى شود که آیین مجوس چه آیینى است و پیامبرش کیست و کتابش چه نام دارد؟ اکثر مورخین «زرتشت» را پیغمبر آیین مجوس معرفى کرده و به تبع آن نتیجه گرفته اند که کتاب او نیز «اوستا» نام دارد. چنان که مسعودى مى نویسد: زردشت در بلخ ظهور کرد... او از اهل آذربایجان بود... او پیامبر مجوس است که براى آنها کتاب آورد. نام آن کتاب در نزد عوام الناس «زمزمه» است، ولى در نزد مجوس «بستاه» (اوستا) نامیده مى شود.دینورى نیز نقل مى کند: گویند زرادشت، پیامبر مجوس، نزد گشتاسب شاه آمد و گفت: «من پیامبر خدا به سوى تو هستم» و کتابى را که در دست مجوس است، براى او آورد و گشتاسب آیین مجوس را پذیرفت و به او ایمان آورد و مردم کشور خود را بر آن دین واداشت و ایشان با رغبت و زور و خواه و ناخواه پذیرفتند.

بعدها برخى از مستشرقین نیز این نظریه را که آیین مجوس همان آیین زرتشت و پیامبرش شخصى به نام «زرتشت» است که کتاب «اوستا» را آورده، پذیرفتند. آنان چنین پنداشتند که زرتشت اولین پیامبرى بود که آیین یکتاپرستى را در بین ایرانیان رواج داد. چنان که مؤلف تاریخ باستان مى نویسد: عامه مردم ایران هم چنان خدایان متعددى را مى پرستیدند...

اما در قرن ششم قبل از میلاد رهبر مذهبى بزرگى به نام زرتشت در ماد ظهور کرد که دینى مبارز، اخلاقى و مبنى بر توحید آورد.هم چنین جان بى ناس درباره ى آیین ایرانیان قبل از زرتشت مى نویسد: ... دین عامه مردم ایران در آن دوره ى باستانى، عملا همان آیینى بوده است که در وداها ملاحظه مى شود؛ یعنى اکثر خلایق قواى طبیعت را مى پرستیده اند و آنها را «دیو» مى گفته اند...و در مورد ظهور زرتشت مى گوید: دینى که این پیغمبر ایرانى تعلیم فرمود، یک آیین اخلاقى و طریقه ى یگانه پرستى است. وى مانند موسى نبى موحد عبرانى، خود موجد و شارع دینى نوین گردید؛ هر چند مبادى و معتقدات بازمانده از پیشینیان را پایه و مبناى تعالیم خود قرار داد...

علت نامگذاری آیین زرتشت به مجوس

پاسخى که برخى از مورخین اسلامى به سؤال از چیستى آیین مجوس داده اند و بعدها اکثر مستشرقین پذیرفته اند، با برخى از شواهد تاریخى سازگار نیست و جاى این سؤال هنوز باقى است که اگر آیین مجوس همان آیین زردشتى است، چرا آن را آیین مجوس مى نامند؟ واقعیت این است که هیچ دلیل قاطعى بر انطباق نام مجوس بر آیین زردشتى وجود ندارد و مترادف دانستن آیین مجوس با آیین زرتشت از سوى بعضى از تاریخ نگاران اسلامى و عده اى از مستشرقین، نتیجه ى برخى گزارش هاى غلط تاریخى و نبودن منابع دست اول از این دو آیین است.

تفاوت بین دو آیین زرتشت و مجوس در روایات

اما با مراجعه به منابع حدیثى شیعه و روایات ائمه معصومین (ع) در مى یابیم که آنان بین این دو آیین فرق گذاشته و مردم را از یکى دانستن این دو برحذر داشته اند؛ به عنوان مثال، در روایتى طولانى که فردى زندیق از امام صادق (ع) در مورد مطالب گوناگون سؤال مى کند، وقتى از پیامبر آیین مجوس مى پرسد، امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «ما من امه الا خلافیها نذیر» ترجمه: هیچ امتى نیست مگر این که از سوى خداوند منذرى براى آنهامبعوث شده است.

براى مجوس نیز از سوى خداوند پیامبرى با کتاب آسمانى فرستاده شد، لکن آنها او را تکذیب کرده و کتابش را انکار نمودند. زندیق مى پرسد: آن پیغمبر خالد بن سنان است؟ حضرت مى فرماید: «خالد یک نفر عرب بدوى بوده و پیغمبر نبوده است...» زندیق مى پرسد: آیا زردشت پیامبر مجوس است؟ امام مى فرماید: زردشت در میان مجوس با زمزمه آمد و ادعاى نبوت کرد و عده اى از آنان به او ایمان آورده و عده اى او را انکار کرده و بیرونش کردند تا این که در بیابان طعمه ى درندگان شد.در این حدیث امام صادق(علیه السلام) بین مجوس و آیین زرتشت فرق گذاشته و مى فرماید که مجوس پیامبر داشته اند؛ ولى ادامه ى حدیث نشان مى دهد که پیامبر آنان خالد بن سنان یا زردشت نیست، بلکه شخص دیگرى است. در حدیث دیگرى امام (علیه السلام) مى فرماید: مجوس پیامبرى داشت که او را کشتند و کتابش را سوزاندند.

او کتابى که در پوست دوازده هزار گاو نوشته شده بود را به میان آنان آورد و به او جاماسب گفته مى شود.طبق مضمون دو حدیث فوق و احادیث دیگرى که در کتب روایى شیعه ذکر شده، زرتشت بنیان گذار آیین مجوس نبوده و این آیین توسط پیامبر دیگرى تبلیغ شده است. به تعبیر دیگر، آیین مجوس، پیامبرى غیر از زردشت و کتابى غیر از اوستا داشته است و دو آیین مجوس و زرتشت مترادف هم نیستند؛ بنابراین نمى توانیم به این دلیل که پیامبر (ص) و ائمه ى معصومین (علیهم السلام) مجوسیان را از اهل کتاب شمرده اند، زردشت را پیامبر و اوستا را کتاب آسمانى بدانیم.

آیا زرتشتیان هم خدا را عبادت می کردند؟

در روایات ذکر شده که آنها پیرو یکی از انبیاء بر حق بوده اند که بعدا از اصل توحید منحرف گشته و به افکار و عقاید شرک آلود روی آورده اند.

خداشناسی زرتشتیان در روایات

در روایتی آمده است که امام علی ـ علیه السلام ـ بر بالای منبر فرمود: «از من سؤال کنید پیش از آنکه مرا نیابید.» اشعث بن قیس بر خواست و گفت: ای امیر مؤمنان چگونه از مجوس جزیه گرفته می شود، در حالیکه کتاب آسمانی بر آنان نازل نشده و پیامبری نداشته اند؟ امام علی ـ علیه السلام ـ در جواب می فرماید: «خداوند کتابی بر آنان نازل کرده و پیامبری نیز بر آنان مبعوث نموده است». و نیز شواهدی هم وجود دارد که زرتشتیان ابتدا خدا پرست بوده اند، و حتی قبل از زرتشت هم موحد بوده و آیین آنها جزو ادیان توحیدی محسوب می شده است. این اعتقاد به توحید بعد از ظهور زرتشت ادامه یافت، و وی نیز به عنوان منادی توحید به تبلیغ آیین خود پرداخت.

جان بی ناس می نویسد: بر خلاف عقاید بعضی از متأخرین جماعت زرتشتیان، آن پیامبر باستانی می گفت که بر حسب مشیت و اراده متعال «اهورا مزدا» تمام موجودات آفریده شده اند و چنانچه در آیه آخرین از گاتها صراحت دارد، اهورا مزدا، موجب و موجد هم نور و هم ظلمات، هردو است. در عین حال مجوسیان معتقد هستند که برای تدبیر عالم دو مبدأ است، یکی مبدأ خیر و دیگری مبدأ شر. اولی نامش یزدان و دیگری اهریمن است و یا اولی نور و دومی ظلمت است.

و نیز مسلم است که ایشان ملائکه را مقدس دانسته، و بدون اینکه مانند بت پرستان برای آنها بتی درست کنند، به آنها توسل و تقرب می جویند، و نیز مسلم است که عناصر بسیط و مخصوصا آتش را مقدس می دانند و در قدیم الأیام مجوسیان در ایران و چین و هند و غیره آتشکده هایی داشتند که وجود همه عالم را مستند به «اهورا مزدا» و او را ایجاد کننده همه موجودات می دانستند.

(ادامه دارد...)

منابع:

1- استاد مطهرى، مجموعه آثار، «خدمات متقابل اسلام و ایران»، ج 14، ص 157
2- جان بى ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حکمت، ص 450- 458
3- علامه طباطبائی، ترجمه المیزان، ج14/358 و ص 509، ج 4، ص 358
4- مجله تخصصی کلام، سال 8، شماره 31، مقاله «زردشت‏» و «اوستا»، نوشته داود الهامى
5- عبدالله مبلغی، تاریخ ادیان و مذاهب در جهان، ص 365 به بعد
6- مجله صباح، شماره 7و8، مقاله زرتشت، نوشته رسول رضوى
7- سایت اندیشه قم، قسمت پرسش و پاسخ، قسمت دین زرتشت

سلام

ادامه دارد پس چیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی شد
من یکی منتظرم

موضوع قفل شده است