شيعه در قرآن كريم

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شيعه در قرآن كريم

با سلام

خداى سبحان مى فرمايد (ان الذين آمنوا وعملوا الصالحات اولئك هم خيرالبرية )1
آنان كه ايمان آوردند وكارهاى شايسته انجام دادند, همانا آنان بهترين مردم هستند.

جـلال الـديـن سـيوطى (دانشمند بزرگ اهل سنت ) در تفسيرمعروفش به نام ((الدر المنثور في التفسير بالماثور)), در تفسير اين آيه ,چنين مى نويسد ابو هريره گويد: آيا از مقام ومنزلت فرشتگان نزد خداوندتعجب مى كنيد؟
به آن كسى كه جانم در دسـت اواسـت سـوگـنـد, بـه تـحقيق مقام بنده مؤمن نزد خداوند در روز قيامت , بالاتر از مقام فرشته است اگر مى خواهيد بخوانيد (ان الذين آمنوا وعملوا الصالحات اولئك هم خير البرية ).
عـائشـه گـويـد: بـه رسـول خدا(ص ) عرض كردم : گرامى ترين بندگان نزد خداوند چه كسانى هستند؟
فرمود اى عائشه ! آيا نمى خوانى اين آيه را (ان الذين آمنوا وعملوا الصالحات اولئك هم خير البرية ).
جابر بن عبداللّه گويد: نزد رسول خدا(ص ) بوديم , على وارد شدسپس رسول خدا(ص ) فرمود بـه همان كسى كه جانم در دست اواست سوگند, اين وشيعه اش , به تحقيق , رستگاران اند در روز قيامت واين آيه نازل شد (ان الذين آمنوا وعملوا الصالحات اولئك هم خير البرية ).

پـس از آن هـرگـاه اصـحـاب پـيـامبر(ص ) على را مى ديدند كه مى آيد,مى گفتند: ((خير البريه آمد))2 .
ابو سعيد گويد: على , خير البريه وبهترين مردم است3 .
ابن عباس گويد: وقتى اين آيه نازل شد, رسول خدا(ص ) به على فرمود ((هان ! تو وشيعيانت در روز قيامت از خداوند راضى وخداوند از شما خشنوداست ))4
.
على گويد: رسول خدا به من فرمود آيا نشنيدى سخن خداى را كه مى فرمايد (ان الذين آمنوا وعملوا الصالحات , اولئك هم خير البرية ), تووشيعيانت هستيد, قرار ما كنار حوض كـوثـر, آنـجـا كـه هـمـه امـت هـا براى حساب وكتاب مى آيند, تو وشيعيانت زيبا چهره وگرامى واردمى شويد5 .
علماى اهل سنت كه اين تفسيررا ذكر كرده اند بسيارند, براى نمونه , علاوه بر جلال الدين سيوطى , طبرى در تفسيرش , حاكم حسكانى در شواهد التنزيلش , شوكانى در فتح القديرش , آلوسى درروح المعانيش ومناوى در كنوز الحقائقش را يادآورمى شويم .
وهـمـچنين خوارزمى در مناقب , ابن صباغ مالكى در فصول المهمه , ابن عساكر در تاريخ دمشق , شـبـلـنـجـي در نـور الابـصـار, ابن الجوزى در تذكرة الخواص , قندوزى حنفى در ينابيع الموده , هـيـثمى در مجمع الزوايد, متقى هندى در كنز العمال وابن حجر در الصواعق المحرقة نيز همين تفسيررا ذكر كرده اند.

با اين دليل محكم ومتين , جايى نمى ماند كه پژوهشگران قانع شوند به سخنان برخى تاريخنگاران كه معتقدند پيدايش شيعيان پس ازشهادت امام حسين (ع ) بوده است .

1- سوره بينه : 7.
2- مناقب خوارزمى : 62.
3- الدر المنثور ج8 : ص 589 , تذكرة الخواص : 18.
4- الدر المنثور ج8 : ص 589 , تذكرة الخواص : 18.
5- الدر المنثور ج8 : ص 589 , تذكرة الخواص : 18.

شيعه در سنت پيامبر

رسـول خـدا(ص ) مـكـرر دربـاره ((شـيعه )) سخن گفته وهر بار ثابت كرده است كه پيروان على رسـتـگـاران اند زيرا پيروى از حق كرده وياريش نمودند واز باطل دورى جسته وخوارش ساختند وهمچنين ثابت كرده است كه شيعيان على , شيعيان پيامبرند ما در اينجا بسنده مى كنيم به حديثى كه ابن حجر در ((الصواعق المحرقه )) وديگر علماى اهل سنت در كتابهايشان نقل كرده اند.
رسول خدا(ص ) به على فرمود ((آيـا خـشـنـود نـيستى كه تو وحسن وحسين همراه من دربهشت هستيد وذريه ما پشت سرمان وزنهايمان پشت سر ذريه ها وشيعيانمان به طرف راست وچپ ما قراردارند))1
وچندين بار رسول خدا از على وشيعيانش ياد برد وفرمود ((به خدايى كه جانم در دست اواست سوگند, اين وشيعيانش روز قيامت رستگاران اند))2.
واين طبيعى است كه رسول خدا(ص ) پيروان حق را ياد آور شودونشانه اى براى آنان معرفى كند كه در تمام دوران ها شناخته شوند تامسلمانان بتوانند از حقيقت پنهانى , پرده بردارند واز نزديكترين راه هابه آن راه يابند.
بـه خـاطـر همين تذكرهاى مكرر رسول خدا(ص ) بود كه گروهى از بزرگان اصحاب , مشهور به تشيع وپيروى از على بن ابى طالب , پس از وفات رسول خدا شدند, از جمله : سلمان فارسى , ابوذر غفارى ,عماربن ياسر, حذيفه بن يمان ومقداد بن اسود, تا آنجا كه واژه شيعه ,لقب اينان شد, چنانكه دكـتـر مـصـطفى شيبى در كتابش ((الصلة بين التصوف والتشيع )) وهمچنين ابو حاتم در كتاب ((الزينه )) ياد آور شده اندابو حاتم مى گويد ((كـمترين اسمى كه براى يك مذهب در اسلام پيدا شد,شيعه است واين لقب گروهى از اصحاب بود مانند ابوذر غفارى ,عماربن ياسر, سلمان فارسى ومقداد بن اسود)).

وبـدينسان ثابت مى شود اشتباه مستشرقين وبرخى پژوهشگران مسلمان كه از آنان تبعيت كردند, در ايـنـكه پديده تشيع , يك پديده سياسى بوده كه اوضاع سياسى , پس از شهادت امام حسين (ع ), آن راايجاد كرده است .
وهـمـچـنـين ثابت مى شود نادانى دشمنانى كه پديده تشيع را به ايرانيان وابسته مى دانند, چرا كه اينان از جهل وتعصب خود, پرده برداشتند.
چـگـونه پژوهشگران تفسير مى كنند, تشيع اصحاب به امام على در زندگانيش واينكه كوفه مركز شيعيان در جنگ جمل وجنگ صفين در آغاز اسلام بوده است ؟.
وچگونه اين دشمنان مغرض تفسير مى كنند پيدايش دولتهاى شيعه در كشورهاى عربى در شمال آفـريـقـا مـانـنـد مـغـرب (مـراكـش )وتـونـس ودر مـشرق مانند مصر وحلب قبل از آنكه ايران , تشيع رابشناسد زيرا دولت ادريسى ها در مغرب در قرن دوم هجرى ودولت فاطمى ها در تونس در پـايان قرن سوم هجرى وحكومت فاطمى ها درمصر در اواسط قرن سوم هجرى ودولت حمدانيان شـيـعه در حلب (سوريا) در عراق در قرن چهارم هجرى بوده است در حالى كه دولت صفوى ها در ايـران در قرن دهم هجرى بوده است پس اشتباه بزرگى است كه برخى مى خواهند آغاز تشيع را از ايرانيان بدانند.
وچنانكه در كتاب ((آنگاه هدايت شدم )) يادآور شده ام بيشتر علماوامامان اهل سنت , ايرانى بوده اند ونـه تـنـهـا شـيعه نبوده بلكه تعصب شديدى ضد شيعه وشيعيان ابراز داشته اند كافى است بدانيم بـزرگترين مفسر آنها كه زمخشرى است ايرانى مى باشد وبزرگترين محدثين آنهابخارى ومسلم , فـارسـى مى باشند وابو حنيفه ـ كه اهل سنت اورا امام اعظم مى نامند ـ فارسى است وامام نحوى ها (سـيـبـويـه ) فارسى وامام متكلمين واصل بن عطا ايرانى , وامام لغت , فيروزآبادى (صاحب قاموس الـمـحـيـط) فـارسـى وغزالى ورازى وابن سينا وابن رشد همه فارسى هستند واينان همه از علما وپيشوايان اهل سنت اند.
اى كاش مسلمانان در آن روز, شيعه شده بودند.

1- الصواعق المحرقه ابن حجر ـ ص 161.
2- مناقب خوارزمى حنفى ـ ص 62.

موضوع قفل شده است