همسران رسول الله ص

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
همسران رسول الله ص

در ان موقع چهار نفر از همکاران نزدیک رسول الله ص به نام علی ع و عمر و ابوبکر و عثمان با وی خویشاوند بودند.
بدین ترتیب که علی ع داماد پیغمبر بود و فاطمه ع دختر رسول الله را در حباله نکاح داشت.
ابوبکر پدرزن حضرت محمد ص محسوب می گردید و عایشه دخترش زوجه حصرت بود.
عمر بن خطاب هم پدر زن پیغمبر اسلامبه شمار می امد و عثمان امتیاز دامادی حضرت ص داشت.
حفصه دختر عمربن خطاب بعد از اینکه زوجه پیغمبر گردید سه چیز را وارد خانه ان حضرت کرد.
اول شعر سرودن و دوم کتاب خواندن و سوم نوشتن با خطی خوش.
عایشه زوجه حضرت ص و دختر ابوبکر و یگانه زنی که در دوره دوشیزگی زوجه حضرت محمد ص گردید و سایر زنهای رسول الله ص بیوه بودند یعنی در دوره بیوگی همسر پیغمبر ص شدند.
عایشه ،حفصه را دوست می داشت و ساعتها کنار حفصه می نشست و به کتاب خواندن وی گوش می داد یا اینکه سعی می کرد بتواند مثل او بنویسد.
روایت می کنند که حفصه با خط خوش یک دوره قران نوشت یعنی قبل از اینکه قران که متفرق بود و در زمان عثمان جمع شود یک دوره کامل از ان ایات را برای خواندن به تحریر در اورد و ان را به اسم قران حفصه خوانده اند.
کسانی که وارد در تاریخ اسلام هستند می دانند که ایات قران که در بیست و سه سال به تدریج نازل گردید در زمان حیات حضرت محمد ص در یک جا جمع نشد یعنی خود پیغمبر اقدامی برای جمع اوری ان در یک کتاب نکرد.ولی در همان موقع چند نفر از اصحاب از جمله علی ع و حفصه قران را برای خودشان نوشتند تا اینکه مجموعه کامل ایات را داشته باشند.

حضرت محمد ص مردی امی یعنی بی سواد بود و وقتی ایات قران از راه وحی بر او نازل می شد انها را بر زبان می اورد ولی نمی توانست بنویسد و کسانی که حضور داشتند اگر با سواد بودند ایات قران را روی کاغذ یا پارچه یا استخوان کتف شتر می نوشتند و ان را حفظ می کردند.
انهایی هم که سواد نداشتند ایه ای را که نازل می شد حفظ می کردندزیرا اعراب بدوی استعداد زیادی برای حفظ کلام داشتند و هر چه می شنیدند حفظ می کردند.

سلام به دوست عزیزم امیر احمدی
نکته ای که درباره حفصه گفتید (نویسنده بودن وی و نوشه شدن تمام قرآن توسط وی) برای من جالب بود
بنده درباره همسران رسول الله در کتب تاریخی شیعه و عامه تحقیق تقریبا گسترده ای کرده ام اما به این مطلب برخورد نکرده ام اگه امکان داره به بنده کمک کرده و منبع مطلبتان را بنویسید تا ما هم استفاده کنیم

دوست عزیز معنای امی بودن بی سواد بودن نیست بلکه به معنای درس ناخوانده بودن است و خیلی ها مکتب ندیده اند اما می نویسند و این نقص بزرگی است که انسان نتواند بنویسد اما خاتم و نگین پیامبران هم باشد
یقینا پیامبر می توانست بنویسد همانطور که برخی ثابت کرده اند که پیامبر می توانست بنویسد اما هیچ گاه در عمر با برکتشان ننوشتند

آشنای قریب;99561 نوشت:
یقینا پیامبر می توانست بنویسد همانطور که برخی ثابت کرده اند که پیامبر می توانست بنویسد اما هیچ گاه در عمر با برکتشان ننوشتند

با سلام

1
لطفا منبع رو هم بفرمایید من تاحالا نشنیده بودم پیامبر خواندن نوشتن بلد بوده باشند

http://www.andisheqom.net/Files/kalam.php?idVeiw=5745&level=4&subid=5745

فکر می‌کنم این مطلب با حرف شما در تضاد باشه

2
آخرش من نفهمیدم قرآن در چه زمانی‌ جمع‌آوری شد؟

با تشکر

سلام بر همه کسانی که عشقشان رسول الله است.
کتابی است که ترجمه ذبیح الله منصوری است.
به نام محمد که نوشته کنستان و با استفاده از منابع اهل سنت نوشته است.

در ضمن عقیده خود من بر اینکه پیامبر امی است که خداوند خود می گوید .این بزرگترین معجزه خداوند است که در زمانی که عرب از نظر کلام در حد بالایی بود یک نفر که هیچ درس نخوانده کتابی بیاورد که همانند نداشته باشد برای اینکه از تهمت اینکه این کتاب خودش نوشته مبرا باشد.

farzadd123;99620 نوشت:
خرش من نفهمیدم قرآن در چه زمانی‌ جمع‌آوری شد؟

سلام تا جایی که من می دونم کاتب و جمع اوری کننده قران امام علی(ع) بودند(درسته؟)

و پیامبر در اخر عمرشان خواستند بنویسند اما عده ای کاری کردند تا پیامبر منصرف شدند(حدیث قلم باید باشد اگر اشتباه نکنم)

«اميّ» به فردي گفته مي شود كه نزد هيچ يك از افراد بشر، درس نخوانده باشد؛ از اين رو اميّ به معني مطلقِ بي سواد نيست؛ بلكه كسي است كه در مدرسه يا نزد معلم صاحب سواد نشده است و چون در عرف معمولاً بين مدرسه نرفتن و نزد افراد بشر درس نخواندن با بي سوادي، ملازمه احساس مي كنند اميّ را به بي سواد معنا مي كنند. سواد، انطباق كلمات بر معاني است و به حتم، فردي كه در سلسله سبب آفرينش كلمات، معاني، آسمان ها و زمين باشد و خود نخستين آفريده باشد، انطباق كلمات بر معاني را درك مي كند.
از طرفي عدم توانائي رسول اكرم (ص) در خواندن و نوشتن، نقص به شمار مي آيد و از وجود او كه كامل ترين بشر، بلكه والاترين انبياست، به دور است. از اين رو اميّ بودن پيامبر اكرم(ص) بدين معناست كه او از افراد بشر، خواندن و نوشتن را فرا نگرفته و تنها به فضل پروردگار توسط معلم الهي، به خواندن و نوشتن توانا شده است.
دلایل با سواد بودن پیامبر:
1. در بعضي از كتب تاريخ و حديث آمده كه در صلح حديبيه پيامبر خودش صلح نامه را نوشت، پس چگونه ممكن است نام خود را نشناسد و از علي(ع) كمك بگيرد؟! در مسند احمد آمده است:
« پيامبر شخصاً قلم به دست گرفت و صلحنامه را نوشت.» [مسند احمد/ج4/ص298]
2. چه مانعي دارد كه پيامبر به تعليم الهي، خواندن و نوشتن را بداند، بي آنكه نزد انساني فرا گرفته باشد، زيرا پیامبر باید خواندن و نوشتن را بداند چون خواندن و نوشتن از كمالات انساني و مكمل مقام نبوت است، و در رواياتي از ائمه معصومين(ع) نقل شده است كه :

«پيامبر (ص) هم توانائي خواندن و هم توانائي نوشتن را داشت.»
می توانید به [علل الشرايع/ ج1/ ص 428، تفسير برهان/ج4/ ص332] رجوع نمایید
همچنین برای بدست آوردن دلایل دیگر می توانید به کتاب تاریخ صحیح اسلام نوشته محمد نیک نام عربشاهی مراجعه کنید
همچنین برای دریافت جواب خود می توانید به

http://www.askdin.com/archive/index.php/t-985.html
مراجعه کنید

آشنای قریب;99653 نوشت:
http://www.askdin.com/archive/index.php/t-985.html
مراجعه کنید

سالم مجدد

آشنای عزیز یک صفحش رو خوندم ولی‌ بازم حرف شما رو تائید نکرد:

آيا آن حضرت پس از بعثت مى خواند و مى نوشت، يا نه؟ در اين مورد يك نظر قطعى صد در صد نيست، مشهور اين است كه آن حضرت بعد از بعثت نيز عملا نمى خواند و نمى نوشت و تمام نامه هاى پيامبر را ديگران مى نوشتند و خود او انشا مى كرد و روايات اسلامى اين نظر را تأييد مى كند.
آرى، [="Red"]برخى از علما [/]اعتقاد دارند كه نخواندن و ننوشتن او گواه بر عدم قدرت او بر نوشتن و خواندن نيست; زيرا خواندن و نوشتن يك كمال بزرگى است كه نمى توان گفت پيامبر اسلام فاقد اين كمال بوده است - اگر چه او از اين كمال استفاده اى نمى كرد.
مرحوم مجلسى در بحار، فصل «حديبيّه» مى فرمايد: توانايى آن حضرت نسبت به خواندن و نوشتن مورد ترديد نيست; شخصيّتى كه صاحب اين همه معجزات و كرامات و اين همه معارف و علوم است، چطور مى شود به يك سلسله حروف و نقوش آشنايى نداشته باشد.(1)
http://www.askdin.com/showpost.php?p=2602&postcount=5
آرى، برخى از علما اعتقاد دارند......

خوشحالم که شما جز اون برخی‌ علما هستید

فکر کنم این بحث تو همون تایپیک شده و این بحث ربطی‌ به اینجا نداره

آشنای قریب;99653 نوشت:
1. در بعضي از كتب تاريخ و حديث آمده كه در صلح حديبيه پيامبر خودش صلح نامه را نوشت، پس چگونه ممكن است نام خود را نشناسد و از علي(ع) كمك بگيرد؟! در مسند احمد آمده است:

سلام

فکر نکنم نقص باشد چون این خود دلیل محکمی است برای انکه قران از جانب خدا است
و خود قران نیز (اگر دست بگم) به این موضوع اشاره کرده(قسمت دوم بحثم)

اگر درسته بگویید :Gol:

امیر احمدی;99538 نوشت:

حفصه دختر عمربن خطاب بعد از اینکه زوجه پیغمبر گردید سه چیز را وارد خانه ان حضرت کرد.
اول شعر سرودن و دوم کتاب خواندن و سوم نوشتن با خطی خوش.
عایشه زوجه حضرت ص و دختر ابوبکر و یگانه زنی که در دوره دوشیزگی زوجه حضرت محمد ص گردید و سایر زنهای رسول الله ص بیوه بودند یعنی در دوره بیوگی همسر پیغمبر ص شدند.
عایشه ،حفصه را دوست می داشت؟ و ساعتها کنار حفصه می نشست و به کتاب خواندن وی گوش می داد یا اینکه سعی می کرد بتواند مثل او بنویسد.
روایت می کنند که حفصه با خط خوش یک دوره قران نوشت؟ یعنی قبل از اینکه قران که متفرق بود و در زمان عثمان جمع شود یک دوره کامل از ان ایات را برای خواندن به تحریر در اورد و ان را به اسم قران حفصه؟؟ خوانده اند.
کسانی که وارد در تاریخ اسلام هستند می دانند که ایات قران که در بیست و سه سال به تدریج نازل گردید در زمان حیات حضرت محمد ص در یک جا جمع نشد یعنی خود پیغمبر اقدامی برای جمع اوری ان در یک کتاب نکرد.ولی در همان موقع چند نفر از اصحاب از جمله علی ع و حفصه قران را برای خودشان نوشتند تا اینکه مجموعه کامل ایات را داشته باشند.

با سلام
جناب امیر احمدی لطفا منبع سخن خودتان را ارائه دهید

سلام .اقا رضا جان عزیز اگر به صفحه یک مراجعه کنید خواهی دید که منبع را ذکر کرده ام.

امیر احمدی;101320 نوشت:
سلام .اقا رضا جان عزیز اگر به صفحه یک مراجعه کنید خواهی دید که منبع را ذکر کرده ام.

برادر درکارهاي تاريخي وادرسهاي آن منظور از منبع ،منبع دست اول استکه متصل به زمان خبر يا لااقل نزديک باشد کتابي که قرن 14نوشته شده که منبع تاريخي نيست ،نظور دوستان اين است که منبع مطلب از کتابهاي مادر آورده شود تا طبق نوسنده ،مذهبش ،صحت وسقم مطلب بحث شود کتاب ترجمه شده اقاي ذبيح الله منصوري از نظر تاريخي منبع محسوب نمي شود مگر اين که مطالبش با ادرس از کتابهاي منبع آمده باشد
اينطور باشد منهم کتابي مي نويسم وهر چه خواستم به نام تاريخ غالب خواننده مي کنم
منظورم اهانت به نويسنده ومترجم محترم کتاب ذکر شده نيست ولي از نظر تاريخي ،نمي توان ملاک قرار گيرد مگر با آدرس

با سلام
ذکر یک نکته
ذبیح الله منصوری از نویسندگان بی سند تاریخ اسلام به شمار می رود. تا جایی که اضافاتی که او خود به تاریخ نسبت می دهد به قدری است که سبب شده هیچ یک از مورخین و کسانی که سر رشته ای در تاریخ دارند با کتابهای او دمساز نگردند. علت این کار عدم درک دقیق علمی و نقل سندهای دقیق از سوی ذبیح الله منصوری است. حتی او کتاب هانری کربن که به ملاقات آقای علامه طباطبایی می آمد را آنچنان با اضافات نوشت که خود آقای کربن هم از این کار تعجب کرد. و در خواست کرد تا منصوری را ببیند که این چه کسی است که کتاب بنده را با این همه اضافات بی ربط چاپ کرده است. به هر حال وجود کتابهای افرادی مانند ایشان، و نویسندگان غربی مانند کورت فیشلر در بازار امری است که باید برای آن تاسف خورد. سوگمندانه باید گفت این کتب که با نام کتابهای تاریخی ارائه می شوند اصلا سند دقیق علمی ندارند.

اگر اینطور هست که شما می فرمایید پس چرا در مذهبی ترین کتابخانه ها در اختیار همه قرار دارد.چرا این کتابها از طرف کارشناسان دین توبیخ نمی شود.
این چند کلام دفاع از کتاب یا شخص نیست بلکه اگر حرف شما واقعا سند دار است چرا اقدامی نمی شود تا بی سوادی همچون من به این کتاب استناد کند.
قربان شما امیر احمدی

فکر می کنم جناب کاوه راست می گه چون تا حالا نشنیدم کسی اسمی از کتابهای ایشون بیاره:Gol:

امیر احمدی;101602 نوشت:
اگر اینطور هست که شما می فرمایید پس چرا در مذهبی ترین کتابخانه ها در اختیار همه قرار دارد.چرا این کتابها از طرف کارشناسان دین توبیخ نمی شود.

سلام مابحث علمي مي كنيم ومستند بحث علمي بايد كلام يقين آور باشد اينكه يك نفر پس از 1400بدون استناد به جايي منابع ما قبل حرفي رابزند از نظر علمي پذيرفته نيست واين از اوليات علم تاريخ و..است اينكه در مذهبي ترين كتابخانه ها وجود دارد دليل بر اعتبار كتاب نيست ،ممكن است كتابخانهاي كتاب آيات شيطاني رانيز در متاب خانه اش قرار دهد كه اولا اثبات كند كتابخانه من قوي است وانواع كتابها رادارد وثانيا كتاب در دسترس افراد محقق قرار گيرد كه بتوانند بر آن رديه بزنند وثالثا در دسترس افرادي كه كمي اهل نظر هستند قرار گيرد كه ببينند دشمنان حقيقت حرفي براي گفتن ندارند وحرفايشان بي سند وبريده وگاهي ساختهگي است،پس بودن كتاب در كتابخانه اي معتبر دليل بر تاييد كتاب نيست ،در تمام كتابخانه هاي اروپايي كتاب قران باترجمه انگليسي موجود است اين دليل بر تاييد قران از جانب آنان است ،هر كتابي در ايران وجهان چاپ شود كتابخانه اي در آمريكا يك نسخه از آن را تهيه مي كند اين دليل بر تاييد همه كتابها از جانب آنان است
برادر بحث علمي حرف علمي مي خواهد

موضوع قفل شده است