آهستان :مویه بر گنجینه های غارت شده .اول

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آهستان :مویه بر گنجینه های غارت شده .اول

آهستان :مویه بر گنجینه های غارت شده .

آهستان اول
از بین رفتن امنیت در حرم امن الهی

و چون ابراهيم گفت پروردگارا اين [سرزمين] را شهرى امن گردان ... .بقره(۱۲۶)

سال 1322 خورشیدی، ایرانیان که در دوره پهلوی اول اجازه زیارت خانه خدا و حرم امامان معصوم را در عراق نداشتند، فرصتی پیدا کردند که به حج بروند.
ابوطالب یزدی میبدی 22 ساله هم همراه همسرش راهی حج شد، پیاده و مرکب سوار. اعمال حج را انجام داد و پس از وقوف در عرفات و مشعر و منا و رمی و قربانی به مکه رفت تا طواف و نماز طواف و سعی را به جا آورد.
12 ذی‌حجه، در حال طواف حال تهوع ابوطالب را گرفت. او تدبیر کرد که برای حرمت حرم حوله احرام را بر دهان گیرد و آنچه از دهان بیرون ریخت، در حوله پوشاند. تلاش کرد طواف را به دور هفتم برساند و بعد وضعیت پیش‌آمده را رفع کند.
چند حاجی مصری متظاهر به تدین، او را دوره کردند و گفتند که حاجی ایرانی نجاست در حوله ریخته و می‌خواهد آن را به کعبه بمالد. این تهمتی کهنه بود که در حد شایعه به حاجی‌های شیعه می‌بستند.
آنها جوان یزدی را به دادگاه اسلامی حکومت سعودی کشاندند. بسیاری از حاجی‌های ایرانی و عراقی و دیگران شهادت دادند که حاجی جوان یزدی به خاطر گرمای هوا متهوع شده، اما با شهادت همان حاجی‌های مصری، قاضی محکمه اسلامی حکم به زدن گردن زایر ایرانی داد.

[indent]
ابوطالب یزدی روز چهاردهم ذی‌حجه سال 1322 -بنا بر برخی منابع، با حضور حاکم عربستان سعودی- در ملأ عام و در برابر چشم‌های زایران و در حضور همسرش گردن زده شد. چون شمشیر اول سر او را جدا نکرد، جلاد شمشیر دیگری زد.

[/indent]
جنازه حاجی شهید را که برای دفن به یک روحانی ایرانی تحویل دادند، ایرانی‌ها دیدند که به حکم علمای سعودی، سر شهید را بر عکس به تن دوخته‌اند، تا در قبر و در روز رستاخیز، با این وضع در محضر خداوند حاضر شود!
پس از رسیدن خبر قتل ابوطالب یزدی، موجی از خشم و اعتراض، شیعیان جهان را فراگرفت. آیت‌الله آسیدابوالحسن اصفهانی(ره) که در کربلا مقیم بود واکنش شدیدی به حادثه نشان داد. اهالی نجف و کربلا اعتراض‌های گسترده‌ای کردند.
در ایران عزای عمومی اعلام شد و در اکثر شهرها مجلس ختم حاجی شهید ایرانی برگزار شد. دو خواهر شهید ابوطالب یزدی مدتی بعد، در غم این حادثه جان دادند.
روابط ایران و دولت تازه‌تاسیس عربستان سعودی خراب‌تر شد. رابطه دیپلماتیک ایران و عربستان سعودی قطع شد و ایران 4 سال جلو سفر حجاج به مکه را گرفت.

جوان یزدی را خدا با اولیا ئش محشور کند .اودرمکه به شهادت رسید واز ایمن شدگان روز محشر است وچنانچه رسول خدا فرموده اند کسی که من را زیارت کند من شفیع او خواهم بود واگر در یکی ار حرمین بمیرد خدا او را در روز قیامت از ایمن شدگان مبعوث خواهد کرد(1) آنچه که باعث اندوه وتاسف است این است که وهابیت حرم امن الهی را که خانه امن هر مسلمانی است وزائر ومجاور در آن یکسان هستند به پایگاه شیطنتی تبدیل کرده که هیچ اثری از حج ابراهیمی وحرم امن بودن در آن نیست . قرآن، مكه و حوالى آن را حرم «امن» الهى معرفى مى كند و مى فرمايد:«وَمَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً»ـ آل عمران: 97«هر كس به آنجا وارد گردد، از نظر تشريع الهى، از هر تعرّضى در امان است.»پدر مسلمانان (ابراهيم خليل ـ ع ـ ) از خدا خواست مكه را منطقه امن قرار دهد آنجا كه گفت:«رَبِّ اجْعَلْ هذَا البَلَدَ آمِناً.»(2)«خداوندا! اين منطقه را «امن» قرار ده.»

این سوالات را از وهابیت بپرسیم:

ایا این نتیجه فراموش کردن اهل بیت توسط مسلمانان نیست ؟

آيا متوليان كنونى حرمين، پاسداران اين تشريع الهى هستند؟

آیا این ظلمی نیست که پایه آن در روز پنج شنبه سیاه ریخته شده است؟

کیست که بوسه ای بر دیوار کعبه بزند واو را تهدید و متهم به شرک نکنند؟آیا برداشت آنان از معنی شرک وتوحید صحیح است؟
کیست که از روی علاقه ومحبت بوسه ای بر ضریح پیامبر بزند وکتک نخورد؟آیا این رسم خدمت به مهمان های پروردگار است؟
آیا کم هستند کسانی که در این زمان در حرمین شریفین از دست جاهلان وهابی (یهودی) آزار می بینند؟ویا زندانی می شوند؟
آيا واقعاً سران طوايف اسلامى ايمنى دارند كه در آن نقطه، مسائل سياسى را مطرح كنند و نمايندگان واقعى ملل اسلامى را كه در آنجا گرد آمده اند، از اوضاع دردناك جهان اسلام آگاه سازند و خط بدهند؟

آیا از ميان طوايف اسلامى، تنها حنبلى ها حق سخن دارند و از ميان معارف بلند اسلام فقط انديشه هاى جامد و خشك «ابن تيميه» و «ابن قيم» و اخيراً «محمّد بن عبدالوهاب» بايد مطرح شود؟
آیا از ميان صدها بحث اجتماعى و سياسى و فرهنگى تنها بايد مسائل مربوط به زيارت اموات و بزرگداشت آثار رسالت و تكريم اولياى الهى بازگو گردد و مخالف بى دفاع، با چماق تكفير كوبيده شود و هر نوع ضرب و شتم و لعن و تكفير نثار او گردد؟
آيا اين است معناى «حرماً آمناً»؟
.1) البيهقي - شعبالإيمان - فضل الحجوالعمرة

3995 - أخبرنا : أبو بكر بن فورك ، أخبرنا : عبد الله بن جعفر، حدثنا : يونس بن حبيب ، حدثنا : أبو داود ، حدثنا : سوار بن ميمون أبو الجراحالعبدي ، حدثني رجل من آل عمر ، عن عمر ، قال : سمعت رسول الله (ص) يقول : من زارقبري أو قال : من زارني كنت له شفيعاً أو شهيداً، ومنمات في أحد الحرمين بعثه الله من الآمنين يوم القيامة
2) آل عمران 97.

آهستان دوم غارت حرم وآثار پیامبرص
گذری برموزه توپکای ترکیه ویادگاری هایی از رسول خدا ص
200سال است که وهابیت با تیشه ای که یهود بدست او داده است در از بین بردن حرمین شریفین وقطع ریشه های اسلام کوشش می کند.
وهّابيون پس از اشغال مكه به مدينه روى آوردند وپس از یك‏سال و نیم محاصره:
لشگریان سعود تمام اشیای گرانبهای حرم پیامبر(ص) را غارت نموده و تنها از بیم عموم مسلمین از تعرّض به قبر مقدّس پیغمبر(ص) خوددارى كردند.

آنها چهار صندوق مملوّ از جواهرات مرصّع به الماس و یاقوت گرانبها را به غارت بردند. از جمله چهار شمعدان زمرّدین كه به جاى شمع در آنها یك قطعه الماس شب‏نما و درخشنده بود و حدود یكصد قبضه شمشیر با غلافهایی از طلاى خالص و مرصّع به الماس و یاقوت با دسته‏هایى از زمرّد و یَشْم كه به هیچ‏وجه نمى‏شد آن‏ها را قیمت گذارى كرد شرح این گنج غارت شده در منابع تاریخ وهابیت آمده است.

البته مسلما ما برای طلا وجواهر ات غارت شده متاسف نیستیم وکاری به در خشنده بودن یا نبودن سنگ آنها نداریم چرا که شاید همه انها ارزش چند بشکه نفت را داشته باشد و هرقدر هم زیاد قابل جبران است ولی چه بسیار آثار نبوی در این حملات جاهلانه غارت شد واز بین رفت.

اگربخواهید به عمق فاجعه این غارت پی ببرید به کاخ توپکای ترکیه بروید بخشی به نام موزه اسلامی وجود دارد. در آن موزه بخشی به نام موزه اسلامی وجود دارد در یکی از این قسمت ها حالتی به شما دست می دهد که گویی وجود رسول خدا را احساس میکنیدبخشی که وقتی وارد آن میشوید آنچنان شما را جذب میکند که گویی در آغوش رسول خداص هستید در خود فرو میروید وهرگز نمی خواهید از این حالت معنوی بیرون بیایید یک اطاق کوچک با گنجی که قیمت برای آن نمیتوان گذاشت..

در این اطاق کوچک زیر میزها و تابلوهای شیشه ای شما اشیا باقیمانده از رسول خدا وپیامبران دیگر را میبینید که در طی سالها حکومت عثمانی بر سرزمینهای مصر و عربستان و بیت المقدس به دست آمده اند. تصاویری از وسایل بجا مانده از حضرت محمد ص را می توانید روی سایت مختلف شبکه ببینید. همین جاگزارشی از این آثار باقیمانده وتصاویرآن برایتان می آورم.

گزارشی خلاصه ازموزه توپکا در ترکیه

منظور از آوردن این گزارش این است که ببینیم مسلمانان چگونه در طول تاریخ از آثار رسول خدا محافظت کردند وچگونه

عده ای که دشمن خدا ورسولش بودند آن آثار معنوی وگرانبها را درمدینه ومرکز آثار حضرتش به باد غارت دادند.

عصا و شمشیرهای حضرت محمد(ص)..

مهر مخصوص نبی اکرم که به جای امضای آن حضرت پای نامه های او زده میشد..

بر روی این مهر نام خدا و رسولش حک شده است.

تکه چرمی که زیر قابی شیشه ای نگهداری شده است یکی از نامه های رسول خدا است که در زیر آن هم مهر ایشان زده شده است.این نامه از یکی از کشورهای خاور میانه به اینجا آورده شده.

کفش پای حضرت محمد(ص).

صندوقی که هدیه یکی از پادشاهان به حضرت رسول است.در این صندوق قرآن مکتوب و بخشی از قبای آن حضرت نگهداشته می شده .

زمانی حضرت رسول ص روی تخته سنگی ایستاده بوده و سخنرانی می کرده جای پای ایشان روی آن قطعه سنگ نرم میفتد.آن سنگ را دوستداران رسول حفظ میکنند و بعدها داخل آن رابا طلای ذوب شده می پوشانند تا از گزند باد و آب محفوظ بماند ونشانگر جای پای حضرت محمد(ص) است

جعبه ای ظریف و زیبا تکه هایی از موی ریش رسول اکرم نگهداری میشود..

دو تا از دندان های حضرت محمد(ص) که برای دید بهتر بازدید کنندگان در زیر ذره بین قرارگرفته است..

در این موزه شمشیرهای افرادی من جمله:جعفر طیار-ابوبکر- عمر – عثمان- حمزه و …… نگهداری می شود. این شمشیرهایی که در عکس می بینید بالایی متعلق به عثمان و پایینی که بزرگتر هست متعلق به امام علی(علیه السلام) میباشد..

در این موزه علاوه بر اشیا اسلامی بخشهایی از ادیان و پیامبران دیگر هم نگهداری میشود.به طور مثال این بخشی از زره حضرت یحیی است که استخوان دست آن حضرت را در خود جای داده است و در طی نبش قبر آن پیامبر بدست آمده است.

علاوه بر این اشیا که عکس آنها را دیدید :عمامه حضرت یوسف- عصای حضرت موسی- لنگه قدیمی در کعبه – کلید قدیمی در کعبه – قرآن بسیار قدیمی روی چرم و بسیاری اشیا دیگر هم در این موزه نگداری می شود….

همچنین یکی از لباسهای حضرت زهراسلام الله علیها و

لباس خونین امام حسین علیه السلام

هم در این جاست که تنها سالی یک بار در آن صندوق گشوده شده و در معرض دید بازدید کنندگان قرار می گیرد.

راستش این گنجینه آن قدر بی قیمت است که در ابتدا در صحت و سقم آن شک میکنیم.

اما وقتی که تحقیق کنیم معلوم می شود تمام کشورها صحت آن را قبول دارند

و تاکنون هیچ کشوری مدعی نشده که این گنجینه قلابی است.

به طور مثال خود یهودیان هم قبول دارند که این عصا متعلق به حضرت موسی است.

آهستان سوم مویه برگلزار بقیع
یکی از جهانگردان غربی به نام مستر ریتر...

توضیحی در باره لزوم نگه داری آثار پیامبر خدا صلی الله علیه واله

اگر کسی سوال کند که این اثار چه نقشی در زندگی ما دارد ما معنای ایه 248سوه بقره را

از او می پرسیم:

و پيامبرشان بديشان گفت در حقيقت نشانه پادشاهى او اين است كه آن صندوق [عهد] كه

در آن آرامش خاطرى از جانب پروردگارتان و بازمانده‏اى از آنچه خاندان موسى و

خاندان هارون [در آن] بر جاى نهاده‏اند در حالى كه فرشتگان آن را حمل مى‏كنند به سوى

شما خواهد آمد مسلما اگر مؤمن باشيد براى شما در اين [رويداد] نشانه‏اى است (۲۴۸)


تفسیر نمونه:

گویا بنى اسرائیل هنوز به مأموریت «طالوت» از سوى خداوند حتى با

تصریح پیامبرشان «اشموئیل»، اطمینان پیدا نکرده بودند و از او خواهان

نشانه و دلیل شدند، «پیامبرشان به آنان گفت: نشانه حکومت او ا

ین است که صندوق عهد به سوى شما خواهد آمد، که در آن

آرامشى از سوى پروردگارتان براى شما است، همان صندوقى که

یادگارهاى خاندان موسى و هارون در آن است، در حالى که

فرشتگان آن را حمل مى کنند، در این موضوع، نشانه روشنى براى

شما است، اگر ایمان داشته باشید» (وَ قالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ آیَةَ مُلْکِهِ

أَنْ یَأْتِیَکُمُ التّابُوتُ فیهِ سَکینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ بَقِیَّةٌ مِمّا تَرَکَ آلُ مُوسى وَ

آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِکَةُ إِنَّ فی ذلِکَ لآَیَةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ).

«تابوت» در لغت به معنى صندوقى است که از چوب مى سازند و این

که مى بینیم به صندوق نقل و انتقال جنازه ها تابوت مى گویند: به

همین مناسبت است، اما باید توجه داشت که معنى اصلى تابوت ا

اختصاصى به مردگان ندارد بلکه هر گونه صندوق چوبى را شامل مى شود.

درباره این که تابوت بنى اسرائیل و به عبارت دیگر «صندوق عهد» چه

بوده؟ و به دست چه کسى ساخته شد؟ و محتویات آن را چه چیز

تشکیل مى داد؟

در روایات و تفاسیر ما و همچنین در کتب «عهد قدیم» (تورات) سخن

بسیار است و از همه روشن تر چیزى است که در احادیث اهل بیت

(علیهم السلام) و گفته هاى بعضى از مفسران مانند: «ابن عباس» آمده

است و آن این که:

«تابوت» همان صندوقى بود که مادر موسى او را در آن گذاشت و به

دریا افکند و هنگامى که به وسیله عُمّال فرعون از دریا گرفته شد و

موسى را از آن بیرون آوردند همچنان در دستگاه فرعون نگهدارى

مى شد و سپس به دست بنى اسرائیل افتاد، بنى اسرائیل این

صندوق خاطره انگیز را محترم مى شمردند، و به آن تبرک مى جستند.

موسى(علیه السلام) در واپسین روزهاى عمر خود، الواح مقدس را که

احکام خدا بر آن نوشته شده بود به ضمیمه زره خود و یادگارهاى

دیگرى در آن نهاد، و به وصى خویش «یوشع بن نون» سپرد.(1)

و به این ترتیب، اهمیت این صندوق در نظر بنى اسرائیل بیشتر

شده و لذا در جنگ هائى که میان آنان و دشمنان واقع مى شد آن را

با خود مى بردند، و اثر روانى و معنوى خاصى در آنها مى گذارد.

لذا گفته اند: تا هنگامى که این صندوق خاطره انگیز با آن محتویات

مقدس در میانشان بود، با سربلندى زندگى مى کردند.

ولى تدریجاً مبانى دینى آنها ضعیف شد و دشمنان بر آنها چیره

شدند و آن صندوق را از آنها گرفتند، اما «اشموئیل» طبق آیات مورد

بحث، به آنها وعده داد که به زودى صندوق عهد، به عنوان یک

نشانه بر صدق گفتار او به آنها باز خواهد گشت.

از جمله «فیهِ سَکینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ بَقِیَّةٌ مِمّا تَرَکَ آلُ مُوسى وَ آلُ هارُونَ» بر مى آید که:

اولاً ـ صندوق عهد، همان طور که گفتیم، محتویاتى داشت که

جمعیت بنى اسرائیل را آرامش مى بخشید و در حوادث گوناگون

نفوذ معنوى و اثر روانى در آنها داشت (فیهِ سَکینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ).

ثانیاً ـ قسمتى از یادگارهاى خاندان موسى(علیه السلام) و خاندان

هارون(علیه السلام) نیز بعدها به محتویات آن افزوده شده بود.

باید توجه داشت «سَکِینَةٌ» از ماده «سُکُون» به معنى آرامش است و
منظور از آن در اینجا آرامش دل و جان مى باشد.

«اشموئیل» به بنى اسرائیل خاطر نشان ساخت، صندوق عهد، بار دیگر

به میان شما باز مى گردد و آرامش از دست رفته خود را خواهید یافت.
و در حقیقت، صندوقى که علاوه بر جنبه معنوى و تاریخى چیزى

بالاتر از پرچم و شعار براى بنى اسرائیل بود، و وجود آن را نشانه ا

استقلال و موجودیت خود مى دانستند و با مشاهده آن، به یاد

تجدید دوران عظمت پیشین مى افتادند، به آنها باز مى گشت،

طبیعى است این بشارت بزرگى براى بنى اسرائیل محسوب مى شد.2
چند نکته
وجود آثار گذشتگان در دست فرمانده باعث ایمان آنها به او شد .

این آثار چنانچه صریح آیه است باعث آرامش روانی مردم میشد .

این آثار توسط پیامبران الهی نسل بعد از نسل نگه داری می شد

همان صندوقى که یادگارهاى خاندان موسى و هارون در آن است.

مردم با مشاهده آنها، به یاد تجدید دوران عظمت پیشین می افتادند.

حال وهابیت با توجه به این آیه چه توضیحی در مورد تخریب همه آثار رسول خدا ص دارد؟

آهستان سوم تخریب گلزار فرزندان زهرا س

یکی از جهانگردان غربی به نام مستر ریتر riter که به فاصله چند ماه از هشتم شوال سال 1344ه ق روز ویرانی حرم ائمه ع در بقیع و سایر مقابر و حرم ها، بقیع را دیده، ویرانی آنجا را چنین ترسیم نموده است:

چون وارد بقیع شدم، آنجا را همانند شهری دیدم که زلزله شدیدی به وقوع پیوسته و به ویرانه ای مبدّلش ساخته است; زیرا در جای جای بقیع بجز قطعات سنگ و کلوخ در هم ریخته و خاک ها و زباله های روی هم انباشته و تیرهای چوب کهنه و شیشه های درهم شکسته و آجرها و سیمان های تکه تکه شده، چیز دیگری نمی توان دید، فقط در بعضی از رهگذرهای تنگ این قبرستان از میان این زباله ها راه باریکی برای عابرین باز نموده اند. و اما آنچه در کنار دیوار غربی بقیع دیدم، تلی بود از تیرهای قدیمی و تخته های کهنه و سنگ ها و قطعات آهن روی هم انباشته که اینها بخشی از زباله ها و بقایای مصالح ساختمان های ویران شده بود ولی این



ویرانی ها و خرابی ها نه در اثر وقوع زلزله و یا حادثه طبیعی، بلکه براثر جهل ولجاجت انسان ها به وجود آمده است و همه آن گنبد و بارگاه های زیبا و سفید رنگ که نشانگر قبور فرزندان ویاران پیامبر اسلام بود، با خاک یکسان گردیده است.

او اضافه می کند: چون برای مشاهده بیشترِ این آثار، که نشانگر قبور مسلمانان صدر اسلام و تاریخ سازان روزگار است، در میان سنگ و کلوخ حرکت می کردم. از زبان راهنمایم شنیدم که از شدت ناراحتی این جمله ها را آهسته! تکرار می نمود: «استغفراللّه»، «استغفراللّه». «لا حول ولا قوّة اِلا باللّه».




اگر ما در آن سال ها نبودیم ولی همه ما سامراء را دیدیم که با فتوای ابن جبیرین که چند روز پیش راهی جهنم گردید ودر کنار تخریب کننگان بقیع وآتش زندگان به خانه حضرت زهرا وقتل عام کنندگان واقعه حره و حمله به مکه جای گرفت چرا که به فتوای همین بن جبیرین چه بسیار افرادی در افغانستان وپاکستان عراق وایران بدست القاعده تکه تکه شدند ودر آتش جهل وهابیت سوختند همان آتشی که از در خانه حضرت زهرا شروع شد


این دومین تخریب بقیع بود

ونخستین تخریب حرم ائمه بقیع در مدینه


نیروهای وهابی به سرکردگی عبدالعزیز بن سعود در سال 1221 ه.ق بعد از محاصرهی طولانی مدینه، ساکنان شهر را در تنگنا قرار دادند و مردم بی‌گناه بی‌شماری را کشتند.
سپس خادمان آستان پیامبر را یکجا جمع کردند و برای آن که محل جمعآوری و نگهداری هدایا را نشان دهند، آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند. بعد از غارت کردن حرم نبوی، هنگام بازگشت به نجد که محل استقرار وهابیون بود، از بقیع گذشتند و عبدالعزیز دستور تخریب تمامی بارگاهها را صادر کرد.
گفتیم آن‌ها در این حمله چهار صندوق مملو از جواهرات مرصع به الماس و یاقوت گرانبها و حدود یکصد قبضه شمشیر با غلاف‌های مطلا به طلای خالص و تزیین شده به الماس و یاقوت و... به یغما بردند.
در این زمان، خلافت عثمانی به والی خود محمد علی پاشا دستور داد که حجاز را از سلطهی وهابی‌ها رهایی دهد و کنترل حجاز را به دست گیرد.
پس از جنگی خونین به سال 1227 ه.ق وهابی‌ها شکست سختی خوردند و مردم به بازسازی اماکن متبرکه همت گماشتند.


ادامه...


جریان تخریب دوباره حرم ائمه بقیع
هشتم شوال سال 1344 ه. ق پس از سلطهی دوبارهی ابن سعود، و تسلط بر شهر مدینه در ماه رمضان همان سال شیخ عبدالله، قاضیالقضات خود را از مکه به مدینه اعزام داشتند تا موضوع تخریب مقابر موجود در مدینه را با علما و سران این شهر مطرح و موافقت آنها را ولو به صورت ظاهری جلب کند و بدین منظور جلسه‌ای تشکیل گردید.

شیخ عبدالله از حاضرین پرسید: «دربارهی تخریب این گنبد و بارگاه‌ها چه می‌گویید»؟ بسیاری از آنها از ترس جانشان جواب ندادند، بعضی دیگر هم اظهار موافقت کردند. سپس مردم را با زور اسلحه جمع کرده و به سوی بقیع حرکت دادند و آنچه گنبد و ضریح در شهر مدینه و بیرون از شهر بود، ویران کردند.
از جملهی آن ویرانیها:

- گنبد و بارگاه ائمهی بقیع
- گنبدهای متعلق به عبدالله و آمنه، والدین پیامبر اسلام ص
- قبر ام البنین مادر حضرت ابوالفضل العباس ع
- قبر اسماعیل پسرامام جعفر صادق ع
- حرم دختران و همسران پیامبر اسلام
- حرم ابراهیم فرزند پیامبر اسلام ص
- گنبد مالک ابن انس و عثمان خلیفه سوم

واین گنجینه ای از تاریخ اسلام بود که در آتش جهالت وهابیت یهودی سوخت

گفته شده ضریح فولادی ائمه بقیع در اصفهان ساخته شده بود و گفته اند ضریح فولادی بر قبور امام حسن بن علی،امام سجاد، امام محمد باقر وامام جعفر صادق نیز قرار داشت، که از جای درآورده و بردند. اما از تخریب حرم نبوی (پیغمبر) خودداری کردند. این روز بعدها به نام یوم الهدم در حافظه تاریخ ثبت شد. اگر روزی به زیارت شهدای احد وحضرت حمزه رفتید انها را از پشت قسمتی از این ضریح که بر دیوار مقبره شهدای احد نصب کرده اند زیارت میکنید.ان شاء الله

نکاتی چند برای اهل تحقیق :

از مسائلى كه وهابيان درباره آن حساسيت خاصى دارند، مسأله تعمير قبور و ساختن بنا، بر روى قبور پيامبران و اولياى الهى و صالحان است.
براى نخستين بار اين مسأله را ابن تيميه و شاگرد معروف او ابن قيم عنوان كرده و بر تحريمِ ساختن بنا و لزوم ويرانى آن، فتوا داده اند.

ابن قيم در كتاب «زاد المعاد فى هدى خير العباد» مى گويد:

«ويران كردن بنايى كه روى قبور ساخته شده واجب است و پس از قدرت بر هدم و ويران كردن آن، ابقاء آنها به همان صورت حتى يك روز هم جايز نيست!»(آیین وهابیت 36)

· بدون اینکه فتوای او را از لحاظ حدیثی مورد بررسی قرار دهم به موضوعاتی اشاره میکنم که جای بحث ندارد.

چند سوال از وهابیون:

اگر ساختن بنا بر روی قبر وساختن مسجد کنار آن جایز نیست....

·


چند سوال از وهابیون:

اگر ساختن بنا بر روی قبر وساختن مسجد کنار آن جایز نیست....

1)- چراقرآن در قصه اصحاب کهف بدون اینکه انتقادکندنقل می کند « بعضی مومنان گفتند بر روی غاربنایی بسازیم وبعضی گفتند مسجدی بنا کنیم»؟

آیا طبق این آیه ساختن بنا ویا مسجدکنار فبور امری پذیرفته نیست؟(1)

2)- آیا وقتی برای چند مومن وبزرگ داشت آنها بنایی بر پا میشود شایسته نیست برروی قبراهل بیت ع بنایی ساخته شود؟

وآیا از باب مودتی که قرآن برای ما واجب کرده این کار بر ما لازم نیست؟(2)

3)-آ یا حرم اهل بیت ع از خانه هایی نیست که « خدا اجازه داده برافراشته شود ودر آنها ذکر خدا شود»؟(3)

4)-آیا پیامبر ص نفرمود خانه اهل بیت ع از مصادیق بارز این آیات است؟

5)-اگرشما مساجد کنار قبور را برای این خراب می کنیدکه خواندن نماز در کنار قبور جایز نیست چرا صحابه ومسلمان در طول تاریخ کنار قبر رسول الله ص نماز بجای آورده و می آورند؟

6)-چرا پیامبر دستور دادند حضرت فاطمه بنت اسد مادر امیر المومنین رادر محلی که اکنون به نام مسجد فاطمه است دفن کنند؟حال یا اینجا از اول مسجد بوده ویا اصحاب وتابعین آن را بعدا ساخته اند. (5)

7)-چرامسلمانان درقرن دوم بر روی قبر حمزه مسجدی ایجاد کردند؟(6)

اگر نگه داری قبور گذشتگان جایز نیست:

8)-چرا مسلمانان صدر اسلام اثار قبور حاجر واسماعیل در بیت الحرام قبردانیال در شوش قبر پیامبران :هود صالح یونس وذوالکفل در عراق واردن را منهدم نکردند؟

9)-چرا خلیفه دوم در زمان حضورش در فلسطین قبور ابراهیم خلیل واسحاق ویعقوب ویوسف راتخریب نکرد چنانچه ابن تیمیه این امر را قبول دارد ؟(7)

10)چرا قبر حضرت حواء در جده را تخریب نکردند؟


اگر قبر باید بدون بنا باشد:

11)-چرا قبر پیامبرخدا ص را در زیر سقف در خانه خودش دفن کردند در حالی که همه اصحاب حاضر بودند؟

12)-شاید بگویند در حدیث آمده که پیامبر ص را بایددر همان جایی که قبض روح شده دفن نمایندمی پرسیم چراقبر خلیفه اول ودوم را در آنجا قرار دادند؟

13)- چرا با حضور اصحاب پیامبرص وتابعین امام حسن ع وامام زین العابدین ع وامام باقر ع وامام صادق ع را در زیر سقف در خانه منسوب به عقیل دفن کردند آیا آنها چیزی از ممنوعیت مسئله نشنیده بودند ؟


ای کاش با گروهی از دوستان دست به دست هم میدادیم وبا شناسایی سایت های مخالفین این سوالات وهزاران سوال دیگر که در کتابها وذهن های همه ما است از آنان می پرسیدیم وآنان را به چالش می کشیدیم.



1)- کهف21
2)-شوری 23
3)- نور 36و 37
4)- درالمنثور50-54
5)- سمهودی وفاء الوفاء 897/3
6)- سمهودی وفاء الوفاء 922-936/3
7)- کشف الارتیاب 384
8)- سمهودی: وفاء الوفاء84/2
ادامه....
موضوع قفل شده است