سئوال-يكي كور است ويكي بينا...

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سئوال-يكي كور است ويكي بينا...

[=&quot]سياهى [/][=&quot]و سفيدى ، كورى و بينايى ، زشتى و زيبايى ، عاقلى و ديوانگى ، خلاف[/][=&quot] عدالت وا نمود مى كند؛ زيرا زشت يا كور از اغلب تمنيات دنيا بى بهره و[/][=&quot]ازاعمال خير، كمتر بهره و نصيب دارد، آيا در آخرت جبران اين محروميتها[/][=&quot] خواهد شد و اگركافر بميرد، در آخرت هم معذب خواهد بود[/][=&quot] .[/][=&quot]
[/]
[=&quot]
[/]
[=&quot]اختلاف [/][=&quot]در خلقت بنى آدم از حيث زشتى و زيبايى و تماميت در خلقت و نقص آن و[/][=&quot]سايرعوارضات از قبيل فقر و غنا، صحت و سلامت هر يك را حكمتهاست كه به بعض[/][=&quot]ی از آنها اشاره مى شود[/][=&quot]:
[/]
[=&quot]یک:[/][=&quot] چيزها به ضدشان شناخته مى گردند[/][=&quot]، اگر زشتى نباشد كجا جمال و زيبايى ظاهر مى گردد، اگر نقص نباشد تماميت شناخته نمى شود وغیره[/][=&quot].
[/]
[=&quot]دوم[/][=&quot]: [/][=&quot]براى اظهار عموم قدرت و اينكه حق تعالى شناخته شود به [/][=&quot]،[/][=&quot]اِنَّهُ عَلى كُلِّ[/][=&quot]شَىْءٍقَديرٌ[/][=&quot]، [/][=&quot]و در بعضى از موارد براى اظهار دو صفت لطف و قهر است[/][=&quot] .
[/]
[=&quot]سوم[/][=&quot]: [/][=&quot]بعضى از افراد بشر صلاحشان در زشتى يا كورى يا مثلا فقر و مرض وغيراينهاست[/][=&quot] كه اگر متوجه مى شدند، آنچه خداوند قرارداده اختيار مى نمودند[/][=&quot].
[/]
[=&quot]مروى [/][=&quot]است كه روزى يكى از انبيا در كنار شط آب ، عبور مى فرمود، عده اى بچه [/][=&quot]مشاهده كرد كه در بين آنان بچه كورى بود و او را اذيت مى كردند و گاهى او را[/][=&quot]زير آب مى نمودند، آن پيغمبر متاءثر شد و دعا كرد كه خداوند او را بينا [/][=&quot]بفرمايد، پس دعاى اومستجاب شد و آن بچه چشم دار شد، وقتى خوب شد، بچه ها را[/][=&quot]مى گرفت و زير آب مى كرد و نمى گذاشت بيرون بيايند تا هلاك شوند و چند بچه [/][=&quot]را بدين منوال هلاك نمود، پس پيغمبر عرض كرد خدايا[/][=&quot]! [/][=&quot]تو بهتر مى دانى ، او را[/][=&quot]به حالت اوليه برگردان ، شواهد اين موضوع بسيار است[/][=&quot] .

[/]

[=&quot]چهارم: [=&quot]اختلافات[=&quot] [=&quot]بين بشر، براى امتحان عباد و ظهور سعادت و شقاوت است ؛ زيرامبتلايان به صبر[=&quot] [=&quot]و تسليم امتحان مى شوند و از مقامات صابرين بهره مند مى گردند ومعافها[=&quot] [=&quot]امتحان مى شوند به شكر و اداى تكاليف الهيه نسبت به آنها درباره[=&quot] [=&quot]مبتلايان چنانچه مى فرمايد[=&quot]:
[=&quot]... [=&quot]وَجَعَلْنا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً اَتَصْبِرُونَ[=&quot] [=&quot][=&quot][=&quot]
[=&quot]و اما سؤ ال از تلافى شدن اين محروميتها[=&quot]:[=&quot]
[=&quot]شكى نيست كه تماما به احسن وجه تلافى خواهد شد و يكى از اسماى الهى جبار است ؛يعنى[=&quot] ،[=&quot]جبران كننده[=&quot] ، [=&quot]و در علم كلام ثابت گرديده كه بر خداوند تبارك و تعالى است كه در مقابل[=&quot] [=&quot]آلام و شدايد و مصايب و محروميتها، عوض ‍ مرحمت فرمايد به مقدارى كه[=&quot] [=&quot]بنده راضى شود، ولى البته نسبت به امورى كه فقط از طرف حق تعالى باشد و[=&quot] [=&quot]اختيار عبد مدخليت نداشته باشد[=&quot].
[=&quot]در كافى باب[=&quot] ،[=&quot]شدة ابتلاء المؤ منين[=&quot] ، [=&quot]روايت كرده است كه[=&quot] -[=&quot]ابن ابى يعفور[=&quot]- [=&quot]مى گويد[=&quot]: [=&quot]شكايت كردم به امام صادق [=&quot] [=&quot]عليه السّلام [=&quot]، [=&quot]از دردها كه مى كشيدم[=&quot] ،[=&quot]و او مرد پُردردى بود [=&quot][=&quot]، امام[=&quot] [=&quot]عليه السّلام [=&quot]، [=&quot]در پاسخ فرمود[=&quot]: [=&quot]اى عبداللّه [=&quot]! [=&quot]اگر مؤ من مى دانست درمصيبت چه اجرى دارد، آرزو مى كرد كه با مقراض ، قطعه قطعه شود[=&quot] [=&quot]
[=&quot]و در جلد يازدهم بحار مروى است كه جناب[=&quot] [=&quot]ابوبصير[=&quot] [=&quot]كه از چشم محروم بود، برحضرت باقر [=&quot] [=&quot]عليه السّلام [=&quot]، [=&quot]وارد شد و عرض كرد شما[=&quot] [=&quot]مى توانيد مرده را زنده كنيد وابرص را شفا دهيد؟ حضرت فرمود[=&quot]: [=&quot]بلى باذن اللّه[=&quot] ، [=&quot]و غرضش اين بود كه آن حضرت چشم او را بينا گرداند[=&quot].
[=&quot]حضرت فرمود[=&quot]: [=&quot]نزديك بيا پس دست مبارك را بر چشم او كشيد و بينا شد و عرض كرد همه چيز را مى بينم [=&quot]. [=&quot]حضرت فرمود[=&quot]:
[=&quot][=&quot]اتحب ان تكون هكذا و لك ما للناس و عليك ما عليهم يوم القيمة او تعود كما كنت ولك الجنة خالصا[=&quot] .[=&quot]
[=&quot]آيا[=&quot] [=&quot]دوست مى دارى با چشم باشى و براى تو باشد آنچه براى خلق از منافع است وبر[=&quot] [=&quot]تو باشد آنچه بر خلق از مضار و شدايد در قيامت يا اين كه برگردى به[=&quot] [=&quot]حالت كورى كه قبلا داشتى تا بهشت بدون حساب نصيب تو شود؟[=&quot] .
[=&quot]عرض كرد[=&quot]: [=&quot]همان كورى را اختيار نمودم پس او را به حالت اوليه برگردانيد[=&quot].
[=&quot]از اين حديث مستفاد مى شود كه در عوض زحمت كورى در دنيا، از مشقت موقف حساب در روز جزادر امان خواهد بود[=&quot].

[=&quot]در[/][=&quot] [/][=&quot]روايات كثيره وارد گرديده كه در روز قيامت خداوند منان از آنهايى كه در[/][=&quot] [/][=&quot]دنيا مبتلا بودند و بعضى حوايج و دعاهاى آنها به واسطه مصلحت برآورده[/][=&quot] [/][=&quot]نگرديده ، عذرخواهى فرموده و مى فرمايد امروز هر چه بخواهيد به شما مى دهم و[/][=&quot] [/][=&quot]چنان تلافى مى فرمايد كه هر كس آرزو مى كند كه اى كاش هيچ حاجت من در دنيا[/][=&quot] [/][=&quot]برآورده نشده بود[/][=&quot].
[/]
[=&quot]و اما سؤ ال[/][=&quot] : [/][=&quot]
[/]
[=&quot]از آنهايى كه در دنيا به واسطه مصلحت عامه نظام عالم يا مصلحت خاصه مبتلا بودند وبى ايمان هم از دنيا رفتند مصداق حقيقى[/][=&quot] ،[/][=&quot]ليس له الدنيا و الاخرة[/][=&quot] ، [/][=&quot]هستند؟[/][=&quot]
[/]
[=&quot]در[/][=&quot] [/][=&quot]جواب گوييم چون محروميت از جبران الهى در سراى آخرت نسبت به اين طايفه در[/][=&quot] [/][=&quot]اثرسوء اختيار و كفر خود ايشان است ؛ زيرا كافر را در آخرت نصيبى نيست پس[/][=&quot] [/][=&quot]جاى سؤال نيست[/][=&quot] .
[/]
[=&quot][/][=&quot]اِنَّ اللّهَ لا يَظْلِمُ النّاسَ شَيْئا وَ لكِنَّ النّاسَ اَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ[/]

[=&quot]دو[/][=&quot]نفر صالح يكى سى سال و ديگرى شصت سال عمر مى كنند چنانچه نفر اول به درگاه[/][=&quot] خداوند اعتراض كند كه چرامثل برادر خود عمر نكردم تا عبادتم زيادتر واجر و[/][=&quot]درجه ام فزونتر گردد، چه جوابى دارد؟[/][=&quot]

[/]

[=&quot]جواب [=&quot]اوّل[=&quot] : [=&quot]زيادى و كمى عمل يا از جهت كميت [=&quot] [=&quot] [=&quot]است مثل اينكه يك سال شبها را[=&quot] [=&quot]به نماز و ذكر بيدار باشد و روزها را روزه دار بوده و از تمام دارايى به[=&quot] [=&quot]مقدار ضرورت مصرف نموده و تتمه را در راه خدا انفاق نمايد و يا از جهت[=&quot] [=&quot]كيفيت[=&quot] [=&quot][=&quot]است كه از حيث شرايط صحت و قبول جامع تر يا ناقص تر باشد مثل[=&quot] [=&quot]اينكه شخصى نماز مغرب و عشاى واجب را بخواند در حالى كه با حضور قلب و[=&quot] [=&quot]خشوع و حالت هيبت و حيا و تعظيم باشد، بعد تا صبح بخوابد البته افضل است از[=&quot] [=&quot]كسى كه نمازش داراى اين حالات نباشد و ازاول شب تا صبح مشغول خواندن نماز[=&quot] [=&quot]باشد؛ چنانچه از حضرت رسول [=&quot] [=&quot]صلّى اللّه عليه و آله [=&quot]، [=&quot]در بحارالا نوارنقل[=&quot] [=&quot]نموده[=&quot] :
[=&quot][=&quot]صلوة ركعتين خفيفتين فى تمكن خير من قيام ليلة[=&quot] [=&quot][=&quot][=&quot]
[=&quot]و نيز عمل كننده اى كه ورع و تقواى او بيشتر باشد،عمل او به حسب كيفيت مقبول تر و اجر او عظيم تر و شواهد مطلب بسيار است[=&quot] .
[=&quot]پس[=&quot] [=&quot]از دانستن اين مقدمه ، مى گوييم ممكن است كسى كه سى سال عمرش ‍ در عبادت[=&quot] [=&quot]بوده و از دنيا برود، خداوند متعال او را در اين مدت كم ، توفيقاتى مرحمت[=&quot] [=&quot]فرموده باشد كه اعمال سى ساله او به حسب كيفيت مطابق يا زيادتر باشد ازاعمال[=&quot] [=&quot]كسى كه شصت سال در عبادت عمر نموده است ، بنابراين ، جاى سؤ الى باقى[=&quot] [=&quot]نيست[=&quot].

[=&quot]جواب دوم[/][=&quot] : [/][=&quot]
[/]
[=&quot]ممكن است آن كسى كه[/][=&quot] [/][=&quot]سى سال در عبادت عمر نموده و خداوند او را قبض روح فرموده ،حال او طورى[/][=&quot] [/][=&quot]بوده كه اگر بيشتر در دنيا مى ماند در اثر ابتلاآت و امتحانات و[/][=&quot] [/][=&quot]تغييراتاوضاع معيشت ، موفق به عمل بيشترى نمى شد بلكه ممكن بود آن مقدار از[/][=&quot] [/][=&quot]سعادتى كه كسب نموده از دست بدهد و در قيامت مى فهمد كه مرگ او در آن سن ،[/][=&quot] [/][=&quot]لطفى خاص بوده است وجايى براى سؤ ال مذكور نمى ماند كه بگويد چرا بيشتر مرا[/][=&quot] [/][=&quot]عمر ندادى[/][=&quot] .

[/]

[=&quot]جواب سوم[/][=&quot] : [/][=&quot]
[/]
[=&quot]ممكن است آن[/][=&quot] [/][=&quot]كسى كه سى سال بيشتر عمر ننموده ، در اثر سوء اختيار خودش و ارتكاب بعضى[/][=&quot] [/][=&quot]محرمات الهيه از قبيل قطع رحم يا قسم دروغ ، مرگ خود را نزديك نموده[/][=&quot] [/][=&quot]باشد؛چنانچه كسى كه شصت سال عمر نموده ، در اثر حسن عمل و بجا آوردن اعمال[/][=&quot] [/][=&quot]صالحه كه موجب طول عمر مى گردد باشد؛ چنانچه از حضرت صادق [/][=&quot] [/][=&quot]عليه السّلام[/][=&quot] ، [/][=&quot]مروى است[/][=&quot] : [/][=&quot]كسانى كه به سبب گناهان مى ميرند، از[/][=&quot] [/][=&quot]كسانى كه به سبب اجل و تمام شدن مدت عمرشان مى ميرند، بيشترند و كسانى كه به[/][=&quot] [/][=&quot]سبب نيكى كردن زندگى كرده در دنيا مى مانند بيشترند از كسانى كه به سبب عمر[/][=&quot] [/][=&quot]داشتن ، زنده اند[/][=&quot] [/][=&quot].
[/]
[=&quot]در قيامت كه حقايق مكشوف مى شود جايى براى سؤال مزبور باقى نماند[/][=&quot].

[/]

بابا ای ولا، خودت سوال می کنی خودت جواب میدی؟ پس ما کشکیم دیگه:Gig::Gig::Gig::Gig::Gig::offlow:
ولی به هر حال عالی بود:Nishkhand:
دوست دارم:hamdel:
یا حق

امیر احمدی;97813 نوشت:
سياهى و سفيدى ، كورى و بينايى ، زشتى و زيبايى ، عاقلى و ديوانگى ، خلاف عدالت وا نمود مى كند؛ زيرا زشت يا كور از اغلب تمنيات دنيا بى بهره وازاعمال خير، كمتر بهره و نصيب دارد، آيا در آخرت جبران اين محروميتها خواهد شد و اگركافر بميرد، در آخرت هم معذب خواهد بود .

سلام.
جهت اطلاع دوستان؛ این بحث به علم کلام مربوط می شود. جهت دانستن نظر علمای اسلام در این زمینه همراه با استدلالهای مربوطه و بحث تفصیلی، ، می توانید به کتب مربوط به علم کلام (دانشمندانی چون خواجه نصیر الدین طوسی و ... ) مراجعه نمایید.
موضوع قفل شده است