شیعه در بیان رسول خدا ص

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شیعه در بیان رسول خدا ص

شیعه در بیان رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم

شیعه در زمان رسول خدا گروهی از اصحاب آن حضرت بودند که به برتری علی ع برهمه صحابه نظر داشتند وبه فرمایشات پیامبر در مورد علی ع واهل بیت پیامبرص توجه ویزه داشتند ومحبت او را در دل می پروراندند و درهمه حوادث همراه او بودند مثل سلمان ابوذر مقداد عمار و... وپس از پیامبرص به دستور ایشان حضرت علی ع وائمه دواز د ه کانه از اهل بیت رسول خدا ص را پیشوای خود قرار دادند.
گوشه ای بیانات پیامبر اسلام در باره شیعه:

شیعه بهترین مردمان

في قوله تعالى: إن الذين آمنوا وعملوا الصالحات أولئك هم خير البرية( البينه: 7 )قال النبيص ياعلي هم أنتوشيعتك.
پیامبر ص در مورد این آیه که میفرماید همانا کسانی که ایمان آوردند وعمل صالح انجام دادند انها بهترین خلق هستند فرمودند یا علی منظوراز "بهترین خلق "تو وشیعه تو است .

السبط إبن الجوزيالحنفي - تذكرة الخواص- رقم الصفحة : ( 18 ):

شیعه در قیامت رستگار است

: قال النبي (ص) مشيراً إلى علي(ع) : والذي نفسي بيده إن هذا وشيعته لهم الفائزون يومالقيامة.
پیامبرص در حالی که به علی ع اشاره میکردند فرمودند: قسم بخدایی که جانم در دست اوست بدرستی که او وشیعه اش همانا روز قیامت رستگارند.

الكنجي الشافعي- كفاية الطالب- رقم الصفحة : ( 245 ، 313 ، 314 ) طبعة الحيدرية.

خدا در قیامت از شیعه خشنود است

قال رسولالله (ص) : لعلي (ع) :تأتي يوم القيامة أنت وشيعتك راضين مرضيين ويأتي عدوك غضاباًمقمحين.

رسول خدا ص به علی ع فرمودند تو وشیعه تو در روز قیامت می ایید در حالی که شماازخدا خشنودوخدا از شما خشنود است ودشمن تو در حالی می اید که خشمناک و سر به هوا (ناتوان از دیدن جلو پا )هستند.
إبن حجرالهيثمي - الصواعق المحرقة- رقم الصفحة : ( 159 ) طبعة المحمدية مصر

شیعه همراه ودر کنار پیامبر خدا ص

قال رسول الله (ص) لعلي (ع) : أما ترضى أنك معي في الجنة والحسن والحسينوذريتنا خلف ظهورنا وأزواجنا خلف ذريتنا وشيعتنا عن أيماننا وشمائلنا.

پیامبر ص به علی ع فرمودند ایا این (مقام) تو را راضی نمی کند که تو در بهشت درکنار من وحسن ع وحسین ع ونسل ما پشت سرما وهمسران ما پشت سر انها وشیعیان ما در چپ وراست ما باشند؟

الحاكمالحسكاني- شواهد التنزيل - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 185 )

شیعه از اهل بهشت است

قال رسول الله (ص) لعلي (ع) : أنت وشيعتك فيالجنة.

رسول خدا ص به علی ع فرمودند : تو وشیعیان تو در بهشت هستید.

المتقي الهندي - منتخب كنزل العمال بهامش المسند - الجزء : ( 1 / 5 ) - رقم الصفحة : ( 223 / 435 ) طبعة الميمنيةمصر.

شیعه آمرزیده است

قال رسول الله (ص) : ياعلي : إن الله : قد غفرلك ولذريتك وولدك ولأهلك ولشيعتك ولمحبي شيعتك.
رسول خدا ص به علی ع فرمودند : یا علی همانا خدا تو و نسل وفرزندان وخاندان وشیعیان و دوستان شیعیان تورا آمرزی

إبن حجر- الصواعقالمحرقة- رقم الصفحة : ( 96 و 139 و 140 ) طبعة الميمنية بمصر

شیعه برگ درخت رسالت وامامت

وعن الإمام علي (ع) قال : قال رسول الله (ص) : مثلي ومثلعلي مثل شجرة أنا أصلها وعلي فرعها والحسن والحسين ثمرها والشيعة ورقها ، فهل يخرجمن الطيب إلاّ الطيب ؟ وأنا مدينة العلم وعلي بابها فمن أرادها فليأتالباب.
رسول خدا ص فرمودند : مثل من وعلی مثل درختی است که من شاخه اصلی وعلی شاخه فرعی وحسن وحسین میوه های آن و شیعیان برگهای ان هستند وآیا از درخت پاک چیز نا پاک می روید؟

إبن عساكر- تاريخدمشق - ترجمة الإمام علي - الجزء : ( 2 ) - رقم الصفحة : ( 478 ) طبعةبيروت.

حدیث هشتم

علی وشیعیانش از دیگران به بهشت سبقت میگیرند.

ابن عباس میگوید از رسول خدا در مورد این ایه «و(سومین دسته) پیشگامان پیشگامانند وانهامقربانند. (10واقغه)
سوال کردم حضرت فرمودند جبرائیل در مورد تفسیر این آیه با من صحبت کرد وگفت این در مورد علی ع وشیعیانش است که از دیگران نسبت به بهشت پیش گامترند.

چند نکته : از این حدیث ونمونه های فراوان دیگر که وجود دارد نشان دهنده این است که:

شیعه در زمان رسول خداص یک گروه شناخته شده بوده است چرا که وقتی رسول خدا ص کلمه شیعه را بکار می بردند کسی سوال نمی کرد شیعه یعنی چه.

نکته: این گروه مورد تایید پیامبر خدا ص بوده است.

شیعه گروهی است که اهل نجات هستند وهمیشه در طول تاریخ وجود خواهد داشت.

اخبرناه: أبو عبد الرحمن أحمد بن عبد الله بن إبراهيم الصوفي ، أخبرنا : أبو عبد اللهالحسين بن الحسن الحليمي البخاري ، حدثنا : محمد بن علي الحسني ، حدثنا : عبد اللهبن عبيد السكري ، حدثنا : محمد بن علي الثقفي ، حدثنا : أبو نعيم ، عن مقاتل بنسليمان ، عن الضحاك : ، عن إبن عباس قال : سألت رسول الله (ص) عن قول الله : السابقون السابقون أولئك المقربون،قال : ، حدثني : جبرئيل بتفسيرها قال : ذاك عليوشيعته إلى الجنة.

الحاكم الحسكاني- شواهد التنزيل- الجزء : ( 2 ) - رقم الصفحة : ( 295 )

پیامبر فرمودند همانا در امت من73 فرقه به وجود می اید که تنها یکی از انها حق است و بزرگان از سایر روایات نقل کرده اند که ان یک راه شیعه است

hadi66;237245 نوشت:
پیامبر فرمودند همانا در امت من73 فرقه به وجود می اید که تنها یکی از انها حق است و بزرگان از سایر روایات نقل کرده اند که ان یک راه شیعه است

یقینا همین طور است،اما اینکه چه کسی شیعه است بحث دیگریست.در حال حاضر امت اسلام 4 فرقه شده.سنی و شیعه.وهابیان سنی و شیعیان رافضی
اکثرت جهان اسلام را دو فرقه وهابی سنی و شیعه رافضی تشکیل میدهند

[="blue"]

درست هست که اصل دوام بر شیعه بودن هست و حفظ کردن مقام پیرو بودن اما شیعه خودش خیلی مذهب های دیگه از اون به وجود امده مثل زندیه یا اسماعیلیه یا علی اللهی
[/]

[="Tahoma"]

مردخدا;237340 نوشت:
یقینا همین طور است،اما اینکه چه کسی شیعه است بحث دیگریست.در حال حاضر امت اسلام 4 فرقه شده.سنی و شیعه.وهابیان سنی و شیعیان رافضی
اکثرت جهان اسلام را دو فرقه وهابی سنی و شیعه رافضی تشکیل میدهند

با سلام

جناب مرد خدا،اگر امکانش هست مبنا و مدرک خود را در مورد معرفی فرقه های اسلامی به چهار فرقه نامبرده بیان می فرمایید؟!

[="Tahoma"]

hadi66;237245 نوشت:
پیامبر فرمودند همانا در امت من73 فرقه به وجود می اید که تنها یکی از انها حق است و بزرگان از سایر روایات نقل کرده اند که ان یک راه شیعه است

با سلام

روایت 73 فرقه و تنها فرقه ناجیه

در کتب حديث از طريق شيعه و اهل سنت از قول پیامبر(ص) روايت ‏شده است که امت موسي پس از او به هفتاد و يک فرقه و امت عيسي پس از وي به هفتاد و دو فرقه تقسيم شدند، و پس از من امتم به هفتاد و سه فرقه تقسيم خواهد شد که تنها يک فرقه اهل نجات خواهد بود، چنانکه از فرقه ‏هاي هر يک از دو امت موسي و عيسي نيز تنها يک فرقه اهل نجات بود. (1)

1- سند حديث
عده ‏اي از محققان اسلامي حديث مزبور را از نظر سند قابل اعتماد ندانسته و آن را نپذيرفته ‏اند، که ابن حزم از آن جمله است. عده‏ اي از آنان نيز آن را مسکوت گذاشته و نفيا و اثباتا درباره آن سخني نگفته ‏اند که ابو الحسن اشعري و فخر الدين رازي از اين دسته ‏اند. و گروه سوم کساني ‏اند که آن را پذيرفته و در صدد شمارش فرقه ‏هاي هفتاد و سه‏ گانه و تعيين فرقه ناجيه برآمده ‏اند. (2)

با اين حال شايد بتوان کثرت نقل و استفاضه حديث در کتب شيعه و اهل سنت را دليل بر درستي حديث از نظر سند دانست. (3) بدين جهت‏ بايد به بررسي مفاد و مدلول آن پرداخت که با دو بحث‏ بعدي روشن خواهد شد.

2- کدام فرقه‏ ها و در چه وقت؟
نخستين سؤالي که در مورد مدلول حديث مزبور مطرح مي‏شود اين است که مقصود از فرق هفتاد و سه ‏گانه کدام يک از فرقه ‏هاي اسلامي است؟اگر مقصود فرق اصلي و محوري است، تعداد آن‏ها کمتر از هفتاد و سه فرقه است، و اگر مقصود انشعابات و شاخه ‏هايي است که از هر يک از فرق محوري پديد آمده است، تعداد آنها بيش از هفتاد و سه فرقه است.

به اين سؤال، پاسخهاي گوناگوني داده شده است که دو نمونه را يادآور مي‏شويم:

الف- مقصود از رقم هفتاد و سه تعداد حقيقي فرق اسلامي نيست، بلکه اين رقم کنايه از فزوني فرقه ‏هايي است که پس از پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در جهان اسلام پديد آمده است. همان گونه که مقصود از رقم هفتاد در آيه 80 سوره توبه (4) اين است که منافقين هرگز مورد مغفرت الهي قرار نخواهند گرفت، و معني حقيقي آن مقصود نيست.

ولي سياق روايت که نخست تعداد فرقه ‏هاي يهود و نصاري را با رقمهاي 71 و 72 نام مي‏برد، آنگاه رقم 73 را درباره فرقه‏ هاي امت اسلامي يادآور مي‏شود، با چنين توجيهي سازگار نيست. (5)

ب- آنچه مؤلفان ملل و نحل را در تطبيق اين حديث‏ بر فرق اسلامي دچار اشکال کرده اين است که از آنان خواسته ‏اند حديث را بر فرقه‏ هايي که قبل از آنان، يعني حدود سه قرن اول اسلامي، پديد آمده است منطبق سازند، در حالي که حديث از پيدايش افتراق در امت اسلامي سخن مي‏گويد، و زمان آن را تعيين نکرده است. بنابر اين ممکن است رقم ياد شده در حديث در طول حيات امت اسلامي تحقق يابد، بدين صورت که در هر قرن يا عصري فرقه ‏اي ظاهر گردد، آنگاه در همان فرقه دسته‏ بندي‏ها و انشعاباتي پديد آيد، و در نتيجه 73 فرقه اصلي و محوري پديدار گردد، و هر يک داراي شاخه ‏هايي باشد، زيرا هر گاه حديث از نظر سند پذيرفته شود و از پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله صادر شده باشد، قطعا واقع خواهد شد و فرضيه مزبور مي‏تواند توجيه معقولي براي آن به شمار آيد، هر چند تعيين مصداق و بازشناسي فرقه ‏هاي اصلي از متفرعات و شاخه ‏هاي آنها به صورت قطعي امکان‏پذير نباشد. (6)

3- فرقه ناجيه کدام است؟
در اکثر نقلهاي حديث هفتاد و سه فرقه، يک فرقه اهل نجات و بقيه اهل دوزخ شناخته شده است. اين مطلب سبب طرح بحث ديگري درباره مفاد حديث ‏شده و آن اينکه فرقه ناجيه کدام است؟

در پاره ‏اي احاديث ‏براي فرقه ناجيه دو نشانه زير بيان شده است:

الف: الجماعة: مقصود از کلمه جماعت، يا جميع مسلمانان است (7) در مقابل يهود و نصاري و مذاهب غير اسلامي، و يا اکثريت مسلمانان است در مقابل اقليت. ولي هيچ يک از آن دو پذيرفتني نيست، زيرا لازمه فرض نخست اين است که همه مسلمانان اهل نجاتند، و اين مطلب با متن حديث تعارض دارد. و فرض دوم نيز صحيح نيست، زيرا اکثريت ‏به خودي خود دليل بر حقانيت نخواهد بود، بلکه در طول تاريخ پيوسته جريان برعکس بوده است. يعني مخالفان پيامبران اکثريت را تشکيل مي‏داده‏ اند. چنانکه قرآن کريم نيز اکثريت افراد را گرفتار انحراف مي‏داند و خطاب به پيامبر اکرم مي‏فرمايد:
«و ما اکثر الناس و لو حرصت ‏بمؤمنين‏» . (8)

و باز مي‏فرمايد:
«و ما يؤمن اکثرهم بالله الا و هم مشرکون‏» . (9)

و عبارتهاي «و لکن اکثر الناس لا يعلمون‏» (10)

و «قليل من عبادي الشکور» (11)
و نظاير آن نيز گوياي اين مدعاست.

گذشته از اين مقياس اکثريت، در عمل نيز با مشکل مواجه خواهد بود، زيرا در طول تاريخ مذاهب و فرق، اکثريت و اقليت داراي نوسان بوده است.

ب: ما انا عليه و اصحابي (روش من و يارانم) : اين تعبير بر چيزي جز آيين و شريعت اسلامي دلالت نمي‏کند، در اين صورت نمي‏تواند مقياس شناخت فرقه ناجيه باشد، زيرا هر فرقه ‏اي روش خود را مطابق شريعت اسلام و سنت پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم مي‏داند. چنانکه صاحب المنار مي‏گويد:
«تاکنون فرقه ناجيه، يعني فرقه ‏اي که بر روش پيامبر و اصحاب او عمل کند، روشن نشده است، زيرا هر يک از فرقه‏ هاي اسلامي روش خود را مطابق روش پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و اصحاب مي‏داند» . (12)

[="Tahoma"]فرقه ناجيه در پرتو احاديث
همان گونه كه آيات قرآن يك ديگر را تفسير مي كنند, احاديث نيز مي توانند مفسّر هم باشند. با اين بيان كه مثلاً روايتي و لو از حيث مصداق مجمل است, ولي روايات ديگر مصداق آن را روشن كند. اكنون به برخي از رواياتي كه بيانگر مصداق حديث سابق است اشاره مي كنيم:

1. حديث ثقلين:
پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: « اي مردم! همانا در ميان شما دو شيء گران بها قرار مي دهم كه اگر به آن تمسك كنيد هرگز گمراه نخواهيد شد: كتاب خدا و عترتم, كه همان اهل بيت من مي باشند.»
در اين حديث شريف كه با سند هاي صحيح در مصادر فريقين وارد شده, پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ تنها فرقه نجات يافته از گمراهي را گروهي مي داند كه متمسّك به قرآن و عترت پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ شده اند تا از اين راه به سعادت دائمي نائل آيند.

2. حديث سفينه:
پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: « آگاه باشيد! همانا مثل اهل بيتم در ميان شما, همانند كشتي نوح است در قومش , هر كس كه بر آن سوار شود نجات يابد و هر كس كه از آن تخلف جست غرق شده و هلاك خواهد گشت.»

اين حديث كه با سند صحيح به حدّ تواتر در كتاب هاي شيعه و سني وارد شده, دلالت دارد بر اين كه تنها فرقه اي اهل نجاتند كه به اهل بيت پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ بعد از او پناه برده, و آنان را امام و مقتداي خود قرار دهند.

3. حديث امان:
پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: « ستارگان نگه دارنده اهل زمين از غرق شدن هستند. و اهل بيت من امان امت من از اختلافند, پس هرگاه گروهي از عرب با اهل بيتم مخالفت كنند بين آنها اختلاف افتاده و در نتيجه در زمره حزب ابليس قرار مي گيرند.

در اين حديث شريف و صحيح السند, پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ مردم را به منظور پرهيز از اختلاف و تفرقه و ضلالت , به پيروي از اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ دعوت كرده است, و پيروان اهل بيت را فرقه و گروه ناحي بر مي شمارد.

4. احاديث دوازده خليفه:
جابر بن سمره مي گويد: از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ شنيدم كه فرمود: دوازده امير در ميان شما خواهند بود. سپس كلمه اي را گفت كه من تفهميدم, آن گاه از پدرم پرسيدم؛ پدرم گفت: پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: همة آنها از قريش هستند.
اين حديث دلالت دارد بر اين كه تنها فرقه و گروهي اهل نجاتند كه تا روز قيامت دوازده امامي بوده و براي خود دوازده رهبر را برگزيده اند, و به طور حتم اينان غير از شيعة دوازده امامي نيستند.

5. احاديث بشارت بر شيعيان امام علي ـ عليه السّلام ـ:
از اهل سنت ابن حجر هيتمي و ديگران نقل مي كنند كه بعد از نزول آيه : «اِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحات اولالئِكَ هُم خَيرُ البَريّة» پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ خطاب به علي ـ عليه السّلام ـ كرده و فرمود! «مقصود از آيه, تو و شيعيان تو هستند.»
در اين حديث و احاديث ديگر كه به اين مضمون از حضرت وارد شده, پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرقه شيعه را تنها فرقه اي معرفي كرده كه مصداق « خير البريّه» هستند.

پي نوشت ها:
1- جهت آگاهي از مصادر حديث ‏به کتاب بحوث في الملل و النحل، ج 1، ص 21- 24 و 38- 39 رجوع شود.
2- الفرق بين الفرق، ص 6، مقدمه محمد محي الدين محقق کتاب.
3- بحوث في الملل و النحل، ج 1، ص 23.
4- «ان تستغفر لهم سبعين مرة فلن يغفر الله لهم. »
5- بحوث في الملل و النحل، ج 1، ص 35.
6- مقدمه الفرق بين الفرق، ص 7.
7- چنانکه شهرستاني جماعت را به « اتفاق مردم بر شريعت و سنت» تفسير کرده است. (ملل و نحل، ج 1، ص 38- 39) .
8- يوسف / 103.
9- همان، 106.
10- همان، 21.
11- سبا / 13.
12- المنار، ج 8، ص 221- 222.
13 . صحيح ترمذي ج5, ص 621.
14 . مستدر حاكم, ج3, ص 151.
15 . همان, ص 149.
16 . صحيح بخاري, ج4, ص 347, كتاب الاحكام, ج 7223و ... .
17 . الصواعق المحرقه, ص 96؛ الدر المنثور, ج6, ص 589 و جامع البيان, ج30, ص 264.

موضوع قفل شده است