من همسرم را دوست ندارم چه کار کنم؟!

تب‌های اولیه

139 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
من همسرم را دوست ندارم چه کار کنم؟!

هو المحبوب


من جوانی حدود سی ساله هستم که هشت سال پیش ازداوج کردم(3سال تو عقد بودم)

به دونه حاشیه میخوام برم سر اصل مطلب من همسرم و تا موقعی که می خواستیم بریم آزمایش ندیده بودم(البته یک روز قبل عکس شو دیدم که مال چند سال پیشش بود!) و خانواده ام فقط بر اساس ملاک هایی که داشتم(مذهبی بودن حجاب و...)برام انتخاب کرده بودند و انصافا شاید از نظر اعتقاد و مذهب در حال حاضر خیلی خوب باشه(البته قبلا یه سری مشکلات داشت اگه نیاز بود میگم) ولی مشکل من اینه که هیچ علاقه ی قلبی به ایشون ندارم از همون اولم نداشتم! هیچ وقت خودم نبودم ولی خوب گفتم همون طور که گفتند علاقه بعد از ازدواج ایجاد میشه و...(که خودتون فکر کنم بهتر از من بدونید)

عقد کردیم (چون شاید هیچ دلیل منطقی برای رد کردن نداشتم)

اوایل خیلی تلقین می کردم هدیه ، گل، هر کاری که بگید کردم(البته اینو بگم که خودش در حد افراطی دوسم داره!) ولی هیچ فایده ای نداشت به کسی هم نمی گفتم فقط خدا

ولی دوست داشتن من در حد ظاهری بود من از چهره و... خوشم نمیومد!

و تا حالا هم فقط از روی ابرو و اعتقاداتم زندگی میکنم و می تونم ادامه بدم

شاید این درخواست همسرم منو به اینجا کشوند که "بچه دار بشیم"

یه چند سال اول گفتم امادگی ندارم تا این که سه پیچ شد آخرین باری که گفت گفتم یک سال دیگه و الان موعد مقرر فرا رسیده و من همون حسی که به همسرم دارم به بچه هم دارم و خیلی وحشت دارم از این موضوع(باز هم همون صحبت های موقع ازدواج رو می شنوی که بچه بیاد این حس درست میشه بچه زندگی رو شیرین می کند و...)اومدیم و این اتفاق نیفتاد!

اون موقع من چه کار کنم

این اواخر دیگه نتونستم طاقت بیارم(به کسی نگم) پیش روانشناسم رفتم ولی فقط یه جلسه که فعلا نتیجه خاصی نداشت

واقعیت اینه که خیلی ناامیدم و فقط به صبر کردن فکر می کنم(خدا رو شکر این طاقت رو خدا به من داده ولی زندگی عاشقانه چی میشه؟!)

سلام و عرض ادب

اول اینکه به اسک دین خوش آمدید !

من در حدی نیستم نظر بدهم شاید همین مشکل برای من و جون های دیگه اتفاق بی افته که میگن پدر و مادر برند برای بچه شون خواستگاری که توش هیچی نیست !

مثل اینکه پدر و مادر می خواهند با دختر زندگی کنن نه من ....

پشیمانم;95781 نوشت:
واقعیت اینه که خیلی ناامیدم و فقط به صبر کردن فکر می کنم(خدا رو شکر این طاقت رو خدا به من داده ولی زندگی عاشقانه چی میشه؟!)

سلام

دوست من من کارشناس نیستم اما بد نیست یه ما جرایی را بنویسم شاید کمکتان کند

جایی خواندم روزی حضرت عیسی(ع) با افرادی داشتند رد می شدند که دیدند جسدی انجا افتاده است ان افراد شروع به گفتن عیب های آن جسد کردند اما حضرت عیسی(ع) گفت عجب دندان زیبایی دارد

در ابتدا سعی کنید زیبایی های همسرتان را بشمارید و بعد زشتی ها ببینید کدامشان ارزشمند تر است

حال که می گویید ایشان فرد خوبی از لحاظ مذهب هستند

وقتی به نماز می ایستند تماشایش کنید و به این فکر کنید که روح هر ادمی کامل است نه جسم(البته اگر مشکل جسمی

خاصی نداشته باشند)
و سعی کنید دیدتان را به زیبایی عوض کنید شاید خیر پاسخ ندادن خدا به خواستون در همین باشد(البته اگر خدا به نحو غیر منتظره ای خواستتون را برامورده نکرده باشد الله اعلم):Gol:

mkk1369;95797 نوشت:
مذهب هستند

سلام

فکر می کنید همش مذهب میشه !!!؟؟!!!!

سلام

یه روزی یه نفر همین مساله رو به پیامبر گفت. گفت من همسرم رو دوست ندارم.
پیامبر فرمودند :«به او بگو دوستت دارم!»
اون مرد تعجب کرد. گفت من میگم دوستش ندارم ، اون وقت شما میگید بهش بگم دوستت دارم؟!!!
اما باز هم پیامبر فرمودند :« برو به او بگو دوستت دارم!»

شما هم همین کار رو انجام بدین. پیامبر خدا حرف بی حساب نمی زنه.
درسته که شما برای راهنمایی گرفتن این سوال رو مطرح کردین ، اما فکر کردن به اینکه شما خانومتون رو دوست ندارین ، حس شما رو تشدید می کنه.
به همسرتون بگین دوستش دارین ، حتی اگه این طور نباشه. من امتحان نکردم اما این دستور العمل رسول خداست.
تصور کنید که این کار رو خود پیامبر به شما گفته انجام بدین.
و از امام عصر( عج) بخواید تا نسبت به همسرتون حس خوبی پیدا کنید.

madanchi11;95801 نوشت:
سلام

و علیکم السلام

madanchi11;95801 نوشت:
فکر می کنید همش مذهب میشه !!!؟؟!!!!

نه دوست من همه چیز مذهب نیست اما مهمترین است

چون وقتی کسی مذهب خوبی داشته باشد و به ان پایبند باشد زندگی خوب پیش می رود

چون قیافه و ظواهر زود عادی می شود اما اخلاق خیر:Gol:

با سلام و احترام به نظرات تمامی کاربران بزرگوار

تذکر مهم : دوستان لطفاً موضوع تاپیک رو از مسیر اصلی خودش منحرف نکنید .

اگر راهنمایی دارید بفرمایید وگرنه از نوشتن مطالب بی ارتباط به موضوع این تاپیک خودداری بفرمایید .

موفق و سربلند باشید ؛

madanchi11;95790 نوشت:
سلام و عرض ادب

اول اینکه به اسک دین خوش آمدید !

من در حدی نیستم نظر بدهم شاید همین مشکل برای من و جون های دیگه اتفاق بی افته که میگن پدر و مادر برند برای بچه شون خواستگاری که توش هیچی نیست !

مثل اینکه پدر و مادر می خواهند با دختر زندگی کنن نه من ....

آقای معدن چی اشتباه نکن!
پدر و مادر من کاملا اون چیزی که خودم خواستن رو برام انتخاب کردند
اگه تجربیات اونا نبود که معلوم نبود من الان چه وضعیتی داشتم
مشکل من اینه که فکر می کردم چون ادم مقیدی هستم می تونم فقط با اخلاق خوب کنار بیام و هیچ توجه ای به زیبایی نداشتم(اوایلم فکر میکردم این یه هوس است)
ولی بعداین موضوع مهم شد
الانم خیلی وقتا میگم خدایا خودت یا تو این دنیا برام یه کاری بکن یا این که صبر بده تا به اون هوریهایی که گفتی برسم

احساس می کنم این اواخر همسرم هم به این صحبت هایی که می کنم حساس شده!

پشیمانم;95814 نوشت:
مشکل من اینه که فکر می کردم چون ادم مقیدی هستم می تونم فقط با اخلاق خوب کنار بیام و هیچ توجه ای به زیبایی نداشتم(اوایلم فکر میکردم این یه هوس است)

با عرض پوزش از جناب پشیمانی
درست است حدیثی (اگر اشتباه نکنم) از پیامبر در مورد زن خوب است گه فرمودند:

بهترین زنان امت من
پاکدامن ترین ، کم مهر ترین و زیبا ترین آنها است
(از کارشناسان می خواهم حدیث را به عربی و منبعش را بگذارند)
با عرض پوزش از جناب پشیمانی
:Gol:

پشیمانم;95781 نوشت:

ولی دوست داشتن من در حد ظاهری بود من از چهره و... خوشم نمیومد!

پشیمانم;95814 نوشت:

مشکل من اینه که فکر می کردم چون ادم مقیدی هستم می تونم فقط با اخلاق خوب کنار بیام و هیچ توجه ای به زیبایی نداشتم(اوایلم فکر میکردم این یه هوس است)
ولی بعداین موضوع مهم شد


با سلام و احترام خدمت کاربر محترم جناب پشیمانم

خیلی خوش اومدین به اسک دین

قبل از حضور مدیر محترم انجمن مشاوره یک سوال دارم :

همسرتون از نظر اخلاق و آداب همسرداری چگونه اند ؟

از این لحاظ مورد رضایت شما هستند یا نه ؟

موفق و پیروز باشید ؛

....

سلام

پشیمانم;95814 نوشت:
پدر و مادر من کاملا اون چیزی که خودم خواستن رو برام انتخاب کردند

خوب !

پشیمانم;95814 نوشت:
الانم خیلی وقتا میگم خدایا خودت یا تو این دنیا برام یه کاری بکن یا این که صبر بده تا به اون هوریهایی که گفتی برسم

تناقض در حرف ها !!!!


فکر من با شما زمین تا آسمان است ! بهتره ساکت باشم !

بله ، پدر و مادر ایشون اون چیزی رو که می خواستند واسشون انتخاب کردند اما ایشون اون موقع به معیار ظاهر توجه نمی کردند . و الآن معیارشون متفاوت شده .
تناقضی وجود نداره.

ماه بانو ببخشید تاپیک یه کم منحرف شد.

ماه بانو;95810 نوشت:
با سلام و احترام به نظرات تمامی کاربران بزرگوار

تذکر مهم : دوستان لطفاً موضوع تاپیک رو از مسیر اصلی خودش منحرف نکنید .

اگر راهنمایی دارید بفرمایید وگرنه از نوشتن مطالب بی ارتباط به موضوع این تاپیک خودداری بفرمایید .

موفق و سربلند باشید ؛

ممنونم از شما ماه بانو گرامی و دیگر دوستان که از روایات مطالبی رو ارسال کردند
نگرانی شما رو هم درک می کنم
درسته موضوع مهمی است و با اعتقادات طرف سر و کار داره خود من برای همین تاپیک 6 ماه با خودم کلنجار رفتم که خدای نکرده با اعتقادت مردم بازی نکنم و کسی رو دچار وسواس و... نکنم

هنوزم اعتقاد دارم که برای زندگی اخلاق و مذهب 95% ملاک ها است (چون واقعا از نزدیک مشاهده کردم که چقدر زندگی ها بخاطر نبود اعتقادات و مذهب از هم پاشیده)

ولی این 5% اخر هم مهمه
چه کنم که حرفاتون طلاست ولی...!

بنده بیشتر دوست دارم حالا که این تاپیک زده شده افراد بیشتری بازدید کننده داشته باشه تا وقتی پاسخگوها جواب میدن همه دوستان با کم و کیف این قضیه اشنا بشن

لطفا در خواست دارم از مدیریت محترم سایت که این تاپیک را محدود نفرمایند تا دوستان راحت نظرات خود را مطرح کنند

خودمم شاید خیلی مشتاق شنیدن هستم، باعث دلگرمی میشه

با سلام
واقعا عذر می خوام شما مشتاق شنیدن نظرات مختلف بودین لذا بنده هم نظر خودم رو عرض می کنم
صحبت شما واضح نیست ظاهر خانم شما معمول نیست و اصلا واجد شرایط ظاهری نیستن و شما هم به این دلیل دوست ندارین و یا اینکه ظاهرشون معمولیه ولی شما دوست ندارین؟!
در صورت مورد دوم باید بگم شما درد بی دردی دارین باید به مصیبتی گرفتار بیاین تو این دوره اخر زمان تا قدر عافیت بدونین !
در پناه خدا
:Gol:

با سلام و احترام

خواهش می کنم مریم عزیزم ، نظرات بسیار عالی دادین و همچنین نظر آخرتون :Gol:

دوستان در راستای موضوع تاپیک نظر بدن هیچ مشکلی نداره (خصوصا که جناب پشیمانم هم موافق با این موضوع هستند و مشکلی ندارن .)

ولی فقط مواظب باشیم بحث از مسیر اصلی خودش منحرف نشه . :Gol: :ok:

با تشکر
موفق و سربلند باشید

ماه بانو;95816 نوشت:
همسرتون از نظر اخلاق و آداب همسرداری چگونه اند ؟ از این لحاظ مورد رضایت شما هستند یا نه ؟

بله همسرم کاملا به حرفام گوش می کنه
البته مسائلی که یه مقدار به روز بودن است(مثلا روسری که من دوست دارم چون حجابش براش سخته حاضر نیست سر کنه و...)
در مورد مسائل زناشویی هم چیزی نگم بهتره چون دوست ندارم تاپیک بسته بشه
اگه صحبت کردن در موردش مانعی نداره در پستهای بعدی می نویسم

ببخشيد
1 - همسرتان را با ديگران مقايسه نكنيد ..............
.
.
در محل كار .........
دركتابي ؛ مجله اي وغيره
درانترنتي .............
در فاميل
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
.
2 - دنبال هدف مشترك وپويا باشيد كه از او بخواهيد در اين راه كمك تان كند

3 - از او بخواهيد به حرفه اي يا كاري كه شما دوست داريد .............وارد شود تا با شما همكار شود

4 - ..........

*!*طیب طاهر*!*;95817 نوشت:
اینکه نهایت زمانی که از همسرتون تا به این لحظه دور بودید به هر دلیلی مسافرت ،کار یا....چه اندازه ای بوده؟ به نظر شما اگر قبل ازدواج همسرتون را به هر شکلی و نوع آشنایی میشناختید برای ازدواج انتخابشون میکردید؟ قبل ازدواج شخصی را مد نظر داشتید برای ازدواج؟ و آخرین سوالم اینکه شما آدم درون گرایی هستید یا برون گرا؟ میتونید جواب ندید......

-10 روز
-سوال سختیه و جواب دادن بهش سختر! انتخابش نمی کردم
-خیر ، من با ایده ال ترین فکر که؛ دینم کامل میشه و برای این که به گناه نیفتم ازدواج کردم
_نه زیاد برون گرا نه درون گرا ولی اگه قرار باشه انتخاب کنم شاید درون گرا

چيزي هاي كه از او مي خواهيد ...............
ليست كنيد
بعد كاري كنيد كه در ان خواسته هايت ........

نظر دهد .............اگر شما نپسنديد...........

طرح وبرنامه به او دهيد ( بدون اينكه او
متوجه شود) كه كمكش كند تا در راستاي خواسته شما حركت كند.............

بيتاب;95839 نوشت:
چيزي هاي كه از او مي خواهيد ............... ليست كنيد بعد كاري كنيد كه در ان خواسته هايت ........ نظر دهد .............اگر نپسنديد........... طرح وبرنامه به او دهيد ( بدون اينكه او متوجه شود) كه كمكش كند تا در راستاي خواسته شما حركت كند.............

خودم فکر نمی کردم اذیت بشم ولی دارم از نوشته هاتون اذیت میشم!

من و همسرم همسنیم و اون خیلی بی حوصله شده و برای خیلی از پیشنهاد های من میگه خیلی دیره دیگه!
ایشون منو انرژیک می بینه و جون خودشو یه زنی که دیگه برای این کار دیر شده!
و نسبت به بعضی چیرا خواسته من عملی نیست مثل کوتاه بودن قد ایشون

سلام.
شما تلاشی هم واسه ایجاد علاقه انجام دادید؟
آخه همیشه رفتاره خوب،کنار هم بودن با هم صحبت کردن باعث ایجاد محبت میشه اگه همسرتون به شما محبت داشته باید علاقه ایجاد بشه مگه اینکه خودتون مانع باشید یعنی با تلقین اینکه دوسش ندارم فقط عیب ها رو ببینید و به احساستون اجازه ندید که دوس داشتن رو تجربه کنه.

و اینکه زندگی عاشقانه به این معنا نیس که احساس جوری باشه که واسه هم بمیرند و از این حرفا به دنبال اینجور احساس در خودتون نباشید،که اگه پیداش نکردید فک کنید زندگیه مشرکتون بی احساسه.

راستی یه سوال
شما سه سالی که عقد بودید قد کوتاه یا دیگر ویژگی های ظاهری رو نمی دیدید؟!

سلام علیکم جمیعا

قدیمی ها میگفتند بعضی از رازها و اسرار الهی سر مگوست.

بین مرد و زن هم این داستان ظاهرا صادقه.

پشیمانم گرامی شما پیش روانپزشک رفتید خب خوب است ولی باید پیش مشاور خانواده میرفتید.

همین مطالب را که اینجا فرمودید رو توی یک کاغذ بنویسید به مشاورتان بدهید.

مشاورتان با شما و همسرتان ( بالاخص ) جداگانه ملاقات میکند و انشاالله حل میشود.

اگر پیش مشاور اول نتیجه ای نگرفیتد مشاور دوم و سوم را هم امتحان کنید و این را بدانید که واقعا ارزشش را دارد .

یاحق

سلام

حالا که همسر به این سر به راهی دارید سعی کنید عاشقش شوید
(ببخشید را های عاشق شدن فراوان است بگم ممکنه موضوع بسته بشه:Gol:)

سلام خدمت دوستان
بقسمت اول>> به نظرم پیشنهاد مراجعه به روان شناس و مشاوره خانواده کاملا درست و شاید تو این وضعیت بهترین راه باشه...

قسمت دوم>> البته با تجربه ای که بنده دارم بهتره پیش مشاوری برید که از نظر دینی و اعتقادی زیاد پایبند نباشن!! ینی مثل دکترای معمولی!! ینی آدم درستی باشه... ولی خیلی مقید به دین نباشه!
چرا؟ چون متأسفانه برخی دکترهای روان شناس عزیز، به خاطر محدودیت هایی که دین ایجاد میکنه، اگر بخوان برخی مسائل زناشویی رو بشکافن و روش مطالعه کنن، گاها لازمه مقالات، تصاویر یا فیلم هایی رو ببینن که خوب از دید اسلام مشکل داره!

مثال هم عرض می کنم برای اثبات عرضم>> مسائلی مثل مازوخیسم و سادیسم چون به گونه های متفاوتی در روابط زناشویی پیاده میشه، دکتر روان شناس به همین سادگی نمیتونن آشنایی پیدا کنن با این جنبه ها! مگر با مطالعه ی بحث هایی که عمدتا به فارسی هم ترجمه نشده و در کل هم ناقص هستف و نیاز به دیدن مواردی است که از دید اسلام حرام است.
توی اخبار هم مواردی که بر اثر همین مازوخیسم زن بوده و قاضی بدون اطلاع از این موضوع قضاوت کرده رو دیدم!

(به هیچ وجه قصد توهین ندارم لطفاً دوستان کشش ندن این مورد رو! نظر خودم رو بیان کردم طبق تجربه! خواهشا قسمت دوم حرف بنده رو نقد نکنید که از موضوع تاپیک دور نشیم! در صورت تمایل به بحث در این مورد، تاپیک جدید بزنید)

قسمت سوم>>
بدون شک شما کار اشتباهی کردین که ایشون رو از نظری ظاهر نادیده گرفتید.... ولی جای نگرانی نداره Smile شما به نظرم اگر کمی وارد اخبار حوادث و زندگی دیگران بشید و مشکل خانم های دیگه رو ببینید که چه اخلاق ها و رفتار های ناپسندی دارن، بدون شک علاقتون به ایشون خیلی خیلی افزایش پیدا میکنه!
به نظر من حتما ایشون رو با بقیه ی خانوم ها مقایسه کنید! وقتی شما میفرمایید اخلاق ایشان خوب و مورد پسند شماست، شاید به چشمتون نیاد!! ولی اگر با دیگران قیاس کنید و مضرات اون رفتارهای ناپسند(که همسر شما ندارند) رو در زندگی بسنجید، بدون شک علاقه تان به ایشان افزایش خواهد یافت!

مرد ها (حداقل توی ایران!) اصولا خیلی منطقی تر از همسرانشان هستند و شما میتوانید از این امتیاز برای بهبود شرایط خانواده تان بهره بگیرید Smile مطمئن باشید نتیجه میده... با تجربه (البته غیر مستقیم :دی) میگم!

اگر صحبت های بنده مورد پسند واقع شده و به نظرتون پاسخگو هست، پی ام بدید بیش تر صحبت کنیم Smile
hydrghl2 آیدی یاهوی بنده هست.

سالها دل طلب جام جم از ما می کرد
وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد
گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگان لب دریا می کرد

سلام دوستان

فکر نکنم بیان مسائل جنسی از لحاظ اسلام مشکلی داشته باشه؟

چرا که احادیث زیادی در مورد این وجود دارد اشتباه می گویم؟:Gig::Gol:

سلام.
نه اشتباه نمی گویید:khandeh!:

mkk1369;95910 نوشت:
سلام دوستان

فکر نکنم بیان مسائل جنسی از لحاظ اسلام مشکلی داشته باشه؟

چرا که احادیث زیادی در مورد این وجود دارد اشتباه می گویم؟:Gig::Gol:

با سلام و احترام

در مورد مطرح کردن این مسائل به توصیه های استاد حامی در دو تاپیک زیر دقت فرمایید :

مرز حیای ممدوح و مذموم در مسایل جنسی

خجالت كيلويي چند؟(با مشاور راحت باشيد)

موفق باشید ؛

ماه بانو;95918 نوشت:
مسایل جنسی

آمار نشون داده بیشتر زوج ها رابطه جنسی خوبی ندارند ! و این مشکل تو زندگی مشترک شون به مشکل میخوره !

سلام و درود:Gol:

ایام به کامتان:Gol:

مخصوصا استارتر تاپیک!:Gol:

ببخشید بنده هم فقط نظرمو میگم!:ok:

بی دل;95829 نوشت:
شما درد بی دردی دارین باید به مصیبتی گرفتار بیاین تو این دوره اخر زمان تا قدر عافیت بدونین !

کاملاااا موافقم:Kaf:

بعضی وقتا ما آدمی مشکل خاصی نداریم

خودمون دنبالش میگردیم

این بی دردی از هر دردی بدتر است!!!

به نظر بنده برای این که قدر همدیگر را بدانید

یه چند روزی از هم دور باشید

مثلا شما به مسافرت برید:hamdel:

ایشون هم با خانوادشون باشند:hamdel:

در ضمن انقدر هم نگویید دوستش ندارم ,دوسش ندارم!

شما یه جلسه پیش متخصص رفتی

دوست داشتن که قرص و آمپول نداره که با یه جلسه نتیجه بگیرید!

hydrghl;95862 نوشت:
مرد ها (حداقل توی ایران!) اصولا خیلی منطقی تر از همسرانشان هستند و شما میتوانید از این امتیاز برای بهبود شرایط خانواده تان بهره بگیرید Smile مطمئن باشید نتیجه میده... با تجربه (البته غیر مستقیم :دی) میگم!

منبع لطفا!!!

علی یارتان:Gol:

با سلام و عرض ادب.:Gol:

قصد دخالت در بحث را ندارم, در جایگاهش هم نیستم, ولی چون احساس می کنم این گزینه گفته نخواهد شد پست می دهم.

در کنار راه حل های بزرگواران, ازدواج موقت را هم در نظر بگیرید.....

رحیمی;95933 نوشت:
یک بار همین پست را دادم, ولی ناپدید شد.

:Gig:

رحیمی;95933 نوشت:
در کنار راه حل های بزرگواران, ازدواج موقت را هم در نظر بگیرید.....

البته فکر کنم خوب باشه ولی یه مشکلی که هست اینه که ممکن است زنشان را به طور کامل فراموش کنند و عدالت لازم را رعایت نکنند(قسط توهین ندارم ببخشید احتمال دادم):Gol:

باسلام
و تبریک مجدد به مناسب لبخند طبیعت که با شکوه ترین جلوه رحمانی حق است.
دوستان برای این که در طرح سئوالات هرج و مرج نشود. حتما با همکاری اجرای انجمن هماهنگ شوید. در غیر این صورت قیچی اصلاحات سال نود را تازه تند کرده ایم.:Cheshmak:
ضمنا از این که در بحث شرکت فعال دارید کمال تشکر را می کنم.
هر گونه پیشنهاد و انتقاد شما را با آغوش باز می پذیرم. از ابزار پیام خصوصی تان استفاده کنید تا خمس نگیرد. :Nishkhand:
ایام به کام
حق یارتان

حامی;96078 نوشت:
در غیر این صورت قیچی اصلاحات سال نود را تازه تند کرده ایم.:cheshmak:

سلام با عرض معذرت اصلا کار خوبی‌ نکردین اینجوری اصلا حال نمیده

حامی;96078 نوشت:
هر گونه پیشنهاد و انتقاد شما را با آغوش باز می پذیرم. از ابزار پیام خصوصی تان استفاده کنید تا خمس نگیرد. :nishkhand:

ما خصوصی حال نمی‌کنیم همینجا میگیم خواستین حذف کنین شاید نظر یکیه نظر ۱۰ نفر دیگه هم باشه اینجا میگیم که دیگه بقیه تو زحمت نیوفتن ممنون

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

زندگی مشترک یک بازی است که جایگاه ویژه ی خود را در زندگی هر کس ایفا میکند .
نقش ها ؛ مقررات وقوانین خاص خود را دارد . وپیامدها و پاداشها ومجازاتهای متناسب با عملکرد ومهارتهای فردی هر یک از بازیگران آن تعیین میشود .
استارتر بزرگوار موضوع را در قالب نتیجه ی قطعی طوری بیان کرده اند که جای چاره اندیشی نمیگذارند (من همسرم را دوست ندارم) !
اما اینکه در پستهای بعدی مطالبی را عنوان کرده اند که از اعتراف اولی هم سختی بیشتری دارد وجای کلی تامل ،( یدر ومادرم طبق خواسته ی من برایم همسر انتخاب کرده اند) ویا (ما سه سال عقد کرده بودیم ) ویا بعد از ده سال تازه می گویند ( قد همسرم کوتاه است ) !!!

اول نقشها : شما به عنوان یک انسان مختار ده سال قبل ایشان را طبق گفته ی خود مطابق ملاکهایتان به همسری پذیرفته اید ، سه سال برای بررسی جوانب این ازدواج از هر نظر( با توجه به این که رسما" وشرعا" محرم بوده اید وموضوعی از شما نمیتوانسته مخفی بماند ) فرصت داشته اید . وبعد از آن قاعدتا" 7 سال هم هست که با ایشان زیر جتری از دروغ احساسی زندگی کرده اید .
این مسئله ای است که حدودا" 60 درصد از ازدواجها را شامل میشود اما رفتارهای فردی وعکس العملها در این میان متفاوت است . وشیوه ها ومهارتهای بازیگری هر شخص در این میدان آینده ی این رابطه را رقم میزند .
شما حداقل با اقرار به این تضادی که در درونتان ایجاد شده به فکر راه چاره ای هستید که صدمه ی کمتری ایجادشود .
اما هیچ مدیریت کرده اید که این صدمه وآسیب کمتر را برای چه کسی در نظر گرفته اید ؟ خودتان ؟ ایشان؟ یا هردونفرتان؟ خانواده هایتان؟ یا جامعه ؟
آیا مرز و حد وحدود این صدمه را از جوانب مختلف بررسی کرده اید ؟
مقصر این صدمه را چطور ؟ از قرار معلوم خود را به عنوان مقصر اصلی پذیرفته اید ! اما گاهی پذیرفتن تنها چاره ی کار نیست . اقرار مقدمه و اعلام آمادگی برای پذیرفتن و دریافت عواقب است . عواقب این آسیب را چگونه میبینید ؟ « قانون » طبیعت ؛ معنویت ؛ شریعت و...
در عالم هستی قانون این است که عمل = با عکس العمل ! سهل انگاری احساسی وادراکی شما را چه کسی باید تاوانش را بپردازد وچگونه ؟
اینجا بحث اصلا" بر سراینکه چرا ؟ نیست جون پاسخش مشخص است .انسان یک ممکن الوجود است که از لوازم این خصوصیت متغییر الاحوال بودنش است واینکه هر لحظه حالش دگر گون میشود .اما!!! این دگر گونی حال است که کنترل ومدیریتش آینده ی این دنیا و ان دنیای او را میسازد .
این جا بحث بر سر این است که شما صدماتی را که با این تغییر حال و قبول این تغییر حال به دیگران وارد می کنید ویا حتی به خودتان ! چطور باید با آنها روبرو شد که کمترین صدمه را وارد کنید !

.............................................................................. حق یارتان :roz:...........................................................................................

guest;96089 نوشت:
سلام با عرض معذرت اصلا کار خوبی‌ نکردین اینجوری اصلا حال نمیده

ما خصوصی حال نمی‌کنیم همینجا میگیم خواستین حذف کنین شاید نظر یکیه نظر ۱۰ نفر دیگه هم باشه اینجا میگیم که دیگه بقیه تو زحمت نیوفتن ممنون


سلام علیکم
guestگرامی جناب حامی از تجربه یک ساله اشون در سایت بهتون میگن که قیچی خواهد شد
شما اگر از خیلی قبل در بحث ها حضور داشتید و عملکرد عده ای که به هیچ وجه قوانین بحث کردن در یک محیط مشترک رو بلد نیستند رو میدید متوجه میشدید که وقتی بعد از تذکرات پیاپی مشکل حل نمیشه راه اصلی ویرایشه
خصوصی هم من باب مسایلی بود که نباید در محیط مشترک مطرح بشه
در صورتی که تمام بزرگوران رعایت این محیط و احترام برای جنس مخالف رو در مباحثشون داشته باشندمشکلی وجود نخواهد داشت

سلام علیکم جمیعا

این مطلب رو برای دوستانی مینویسم که مشکل ایشان را از روی خوشی زیاد میبینند و کلا مشکل ایشان را مشکل نمیبینند.:khaneh:

حقیقت مطلب این است که ( یه خورده ) حق با پشیمانم گرامی است.

بگذارید این مساله را با مثالی مطرح کنم چون دوستانی هستند که قصد ازدواج دارند اینها را باید بدانند.


ببینید بین بچه ها و بزرگترها خوردن عسل بیشتر رواج داره یا کاکائوی شیرین مایل به تلخ.

خودتان کدومش رو بیشتر دوست دارید ( عسل یا کاکائوی تلخ و شیرین ) البته منظور بنده مقایسه خاصیت بین ایندو نیست مقایسه تمایل هاست.

حال ببینید مردم طعم ترش و شیرین ( ملس ) رو بیشتر دوست دارند یا طعم شیرین

خودتان چطور ؟

یک همسر ترش و شیرین کمی تا اندازه ای زیاد با یک همسر شیرین دلنشین تر است.

:ok:

پس پرتقالی باشید.

یاحق

سلام

اوکی حرف شما درست پس اجازه بدین ما نویومده حرفمون قیچی نشه چون یه ماه نیست امدیم اینجا

در مورد این پست من می‌خواستم جواب این آقارو ندم چون اصلا ارزششو نداره جواب ایشونو بدم
چون ایشون خیلی‌ کوتاه بین
چرا فکمیکن همسر خودش ممکن این احساسو نداشته باشه
شاید همسرش قبل این که با ایشون ازدواج کنه یکی‌ دیگرو دوست داشته
و پا رو احساستش گذشته و همسر این آقای،،،

پشیمانم;95781 نوشت:

ولی زندگی عاشقانه چی میشه؟!



شما می‌خوای این زنو طلاقش بدی بری یه زندگی‌ همراه با عشقو شروع کنی‌؟
بزار خیالتو راحت کنم عشق وجود نداره همش دروغ اگه می‌خوای مزه عشق واقعیو بچشی باید تو همین زندگی‌ فعلیت عشقو بوجود بیاری خودت خوب بلدی نگو بلد نیستم اگه بخوای میتونی‌

سلام
منم مشکل مشابه دارم یعنی مشکل که نه احساس می کنم تازه جوون شدم نیاز به عشق دارم تو زندگیم . یه عشق تازه مطابق روز بهر حال تا اونجایی که به ما گفتن ما اجازه داریم ازدواج مجدد کنیم تا چهار همسر. پیامبر و امامان هم چند همسر داشتن حالا چرا ما از این نعمت خودمون رو محروم کنیم
هر گلی یه بویی داره حلال خداست دیگه...

اگه همسر شما با شما همراه نباشه چیکار می کنید
همسری بی تحرک هر جا می ریم فقط می خواد یه جا بشینه
و مواد غذایی بخوره
نه ورزشی نه قدمی
فقط از نفرات پذیرایی می کنه
شما جای من باشید چیکار می کنید

امیرحسین مهدی;96154 نوشت:
سلام
منم مشکل مشابه دارم یعنی مشکل که نه احساس می کنم تازه جوون شدم نیاز به عشق دارم تو زندگیم . یه عشق تازه مطابق روز بهر حال تا اونجایی که به ما گفتن ما اجازه داریم ازدواج مجدد کنیم تا چهار همسر. پیامبر و امامان هم چند همسر داشتن حالا چرا ما از این نعمت خودمون رو محروم کنیم
هر گلی یه بویی داره حلال خداست دیگه...

سلام به همه ي خوبان:Gol:
به به چشم خانوما روشن؛
به اين ميگن نون به نرخ روز خوردن. بفرمائين ازدواج مجدد كنين؛ مي گم مگه تا الان كسي جلوتونو گرفته بود؟ دوستمون نياز به عشق داره. اونم مطابق روز. ظاهراً تا حالا بدون عشق زندگي كردن.

من نمي دونم چرا بعضي از آقايون فك مي كنن اين يه نقطه ضعف برا خانوماست. اين كه آقايون اجازه دارن توي اسلام چهار تا زن بگيرن. اتفاقاً اين نقطه ضعف آقايون و مي رسونه ( البته به نظر من) چرا؟
چراشو همه مي دونن.

توي بقيه كارامون كه اسلام و دين و ائمه و دستورات ‌و .... مستقيماً مي ذاريم كنار....ولي همين كه به ازدواج مي رسيم ياد حكم الهي و اجراش مي افتيم كه نه حلال خداست چرا ما حرام كنيم.

به نظر من يه مرد محترم و شريف ؛ هيچ وقت اين حرف و نمي زنه . هيچ وقت ....
چرا كه از اول زندگي آگاهانه و از روي علاقه و بر اساس اصولي كه مد نظرش هست انتخاب همسر مي كنه ؛
خودم يه جايي صحبت بود؛ يه نفر مي گفتش : البته چندين بار شنيدم كه به بقيه مي گفت : ازدواج اول خوبه ولي ازدواج دوم زندگيو گلستون مي كنه؟ واقعاً متاسف شدم؛
همين آقا مي گفت:
من خانومم چند روزي رفت خونه ي پدرش ؛ منم تو خونه تنها بودم كلي به خودم حال دادم ؛ ريخت و پاش كردم ؛ خلاصه خونه كلاً به هم ريخت.
در واقع هيچي سر جاش نبود؛ خانومم كه برگشت ؛ كلي ناراحت شد؛ گفتش اين چه وضعي كه درست كردي؟ نيم ساعته ميرم بيرون ميام ؛ خونه بشه مثه اولش. آقا مي گه بهش گفتم : خانوم من كه مي گم يه خانوم كوچيك ميارم مي شه كنيزت؛ مي شه كلفتت، همه ي كارت و انجام ميده. هم به نفعه تو هم به سود من. همين آقا مي گفت : ما نفهميديم يه غلطي كرديم ازدواجي كرديم : حالا اين خانوم تا ابد تو پاچه مون.
بعضي آقايون اين جورين. بدون فكر؛ بدون برنامه ؛ خيلي زود؛ ( قبل از اينكه از هر نظر آمادگي پيدا كنن) ازدواج مي كنن بعد سرشونو كه بالا مي كنن مي بينن كه نه آقا ما اشتباه كرديم؛ حالا راهش چيه از نظر خودشون ( ازدواج مجدد)


خوبه كه آقايون محترم موقع ازدواج وانتخاب همسر: كلاً اگاهانه و درست و به موقع تصميم بگيرن ، اين نكته خيلي مهمه ازدواج به موقع ( نه از سر هوا و هوس ؛ بعضيا هم جديداً مي گن برا اينكه به گناه نيفتيم) و با اين اشتاباهات كه مي شه اتفاق نيفته؛ زندگي خودشون و طرف ماقبل رو از بين نبرن.
شايد توي اين مسير آقايون زياد ضربه نبينن ولي به نظر من خانوما شديداً آسيب مي بينن. و فرصت هاي ديگه ي زندگيشونو از دست مي دن.

اينايي كه گفتم فقط نظر شخصي بود؛ لطفاً بعضيا سريعاً جبهه گيري نكنن.
البته بعضي از دوستان هم كه آدمو از اين كه توي يه بحث شركت مي كنه ؛ پشيمون مي كنن؛ ولي خوب خوندن نظراي بقيه دوستان كه يك كدومش خودمم هم خالي از لطف نيست.

تا بعد
يا علي:Gol:

پانته آ;96161 نوشت:
سلام به همه ي خوبان:Gol:

به نظر من يه مرد محترم و شريف ؛ هيچ وقت اين حرف و نمي زنه . هيچ وقت ....

پناه بر خدا
طبق گفته شما نه پیامبر و نه بقیه امامها نه محترم هستند و نه شریف

hoomanb;96207 نوشت:
پناه بر خدا طبق گفته شما نه پیامبر و نه بقیه امامها نه محترم هستند و نه شریف


سلام

قابل ذکر است که پیامبر وامامان با ما فرق دارند
و اینم باید بگویم که انها تا زن اولشان زنده بودند (یا شایدم دائمی) ازدواج نکردند

درست می گم یا خطا کردم؟

:Gig::Gol:

پانته آ;96161 نوشت:
سلام به همه ي خوبان:gol:

به نظر من يه مرد محترم و شريف ؛ هيچ وقت اين حرف و نمي زنه . هيچ وقت ....

تا بعد
يا علي:gol:

با سلام.

دوست عزیز احکام اسلام بر پایه حکم الهی است و سخن مستقیم خداست و البته خود خدا بهتر می دانسته که چنین حکمی برای مردان قرار داده است؛همانطور که موارد دیگری از قبیل متعه را برای مردان حلال نموده است؛اینها احکامی هستند که نظر شخصی افراد را بر نمی تابد و نظر دیگران هر چند محترم است ولی در این گونه موارد، فقط در حد شنیدن نه فراتر از ان....

خلاصه شرافت مرد به چیزهایی است که خلاف احکام الهی نباشد و این مورد ارتباطی به این شرافت ندارد،...

الگو بودن رفتار معصوم برای ما حجت شرعی است ؛حتما غرض از چند همسری برای معصوم و چگونگی رفتار بین انها نیز از ضروریاتی بوده است که برای موارد مربوطه اش الگو باشد،حالا کسی نگفت که شخص بدون شرایط برود چهار زن بگیرد و یا متعه نماید...

--------------------------

یاحق

با سلام.

ما که نوشتیم پاک شد.:Gol: نتیجتا حرف نمی زنیم تا پاک نکنند.:ok:

امیدوارم مشکلتان هرچه زودتر رفع گردد به فضل خداوند.

پانته آ;96161 نوشت:
چراشو همه مي دونن.

ممنون.:Gol:
مثل اینکه همه نمی دونن.
اگر میشه بفرمایید چرا.

سلام:Gol:

چه جالب !

دختری با هزار آرزو!

میاد با آقایی ازدواج میکنه که در آن زمان باب میل آقاست!

بعد آقا میبینه خیر!

خانم دختر ایده آلش نیست!

بعد میاد تاپیک میزنه که دوسش ندارم

آقایون سایت همه حق بهش میدن!

و ازدواج مجدد را حقش میدانند!!!

hoomanb;96207 نوشت:
طبق گفته شما نه پیامبر و نه بقیه امامها نه محترم هستند و نه شریف

تا آنجایی که بنده میدانم هیچ معصومس به بهانه این که زنش را از نظر ظاهری دوست ندارد ازدواج مجدد نکرد!!!

ظلم از این بارز تر؟؟؟؟!!!

مظلومی از این آشکارتر؟؟؟!!

آقایونی که خودتان را با امامان خود مقایسه میکنید

کدام امام به خاطر هوس دلش تجدید فراش کرد؟؟؟!!!

.....

علی یارتان!!!!

هر چند شما که احتیاج ندارید !

خود را برابر حضرت علی (ع) میدانید!

امیرحسین مهدی;96160 نوشت:
اگه همسر شما با شما همراه نباشه چیکار می کنید
همسری بی تحرک هر جا می ریم فقط می خواد یه جا بشینه
و مواد غذایی بخوره
نه ورزشی نه قدمی
فقط از نفرات پذیرایی می کنه
شما جای من باشید چیکار می کنید

سلام علیکم
این تاپیک نباید تبدیل بشه به بحث پیرامون غلط و درست بودن ازدواج موقت.چون هدف از این تاپیک رفع مشکل کاربر محترم جناب پشیمان هست.پس دوستان تا جایی که راه داره از بحث پیرامون مشکل شخصی این مورد بپرهیزید هرچند واقعا قابل درکه اشتباه بودن یک سره سراغ این راهکار رفتن
آدم یاد بچه های دوره ابتدایی می افته که وقتی میبینن نمیتونن مسله ریاضی رو حل کنن به جای اینکه برن سراغ روشهای دیگه حل یه راست میرن سراغ خوندن کتاب فارسیشون که راحتره

کسی راهکار دیگه ای سراغ داره بگه در غیر این صورت مشاوران و کارشناسان محترم تشریف می آرند برای اظهارنظر نهایی

به نام خدا
جناب پشیمان بنده هم با دوستانی که یه جورایی گفتن(نگم خوشی زده زیر دلت) مشکل و سختی نکشیدی بخاطر همینه که فکرت به اینجا رسیده!
به چه کاری مشغول هستید؟
رابطه شما با خانواده همسرتون چه طوره؟
در حال حاظر بزرگ ترین مشکلی که با همسرتون دارید چیه؟
ایا مسئله ای است که برای شما لذت بخش باشه ؟
خیلی ببخشید این سوال رو می پرسم منظوری ندارم برای روشن شدن مسئله سوال می کنم ایا تا به حال مشکل روحی و روانی هم داشتید؟
یا علی

po0neh;96232 نوشت:
سلام:Gol:

چه جالب !

دختری با هزار آرزو!

میاد با آقایی ازدواج میکنه که در آن زمان باب میل آقاست!

بعد آقا میبینه خیر!

خانم دختر ایده آلش نیست!

بعد میاد تاپیک میزنه که دوسش ندارم

آقایون سایت همه حق بهش میدن!

و ازدواج مجدد را حقش میدانند!!!

ظلم از این بارز تر؟؟؟؟!!!

مظلومی از این آشکارتر؟؟؟!!!!!

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

پونه بزرگوار اگر به پستی که بنده در صفحه قبل نوشتم توجه میکردید متوجه میشدید که عرض کردم زندگی صحنه ی بازیهای ما است . .ازدواج وزندگی مشترک یکی از سرنوشت ساز ترین سناریو های این صحنه ی بزرگ است . وهمچنین اینکه انسان نوعا" متغیرالاحوال است .. ودر این موارد گریزی نیست .
وهمچنین عرض کردم که در صورت تحول منفی احساسی ؛ احوال یکی از طرفین این زندگی به اشتراک گذارده شده کمترین آسیب را باید برای مشترکان این زندگی تصور واجرا کرد .
شما فکر نمی کنید که ادامه ی چنین زندگی آسیبها وصدمات جدی را برای طرفین و اطرافیان ایجاد کند؟
صدمات وآسیبهایی که با گذشت زمان عمیق تر شده و دامنه ی آن گسترده تر شده و به اجتماع هم سرایت کند ؟

حداقل نیمی از سرنوشت و عمر و تعامل اجتماعی ودنیایی انسان تابع احساسات و عواطفش است .

وگاها" برخی از انسانها درجات تابعیتشان از احساسات بیشتر از تعقلشان هم میباشد .
واین مرحله ای است که اطرافیان باید با دخالت عقلانی خارج از محدوده شخصی فرد ؛,یعنی آنجایی که دامنه ی این احساسات جامعه را شامل میشود به کنترل و راهنمایی وهدایت فرد (بخصوص اگر خودش کمک فکری خواسته باشد ) بشتابد .

بزرگواران عنایت بفرمایند که اگر ماهم بخواهیم در این قضیه احساسی بر خورد کنیم مطلب واقعا" سخت تر خواهد شد
زندگی واقعیتهایی دارد که باید آنها را باور کرد وپذیرفت .

فقط باید بتوانیم که این واقعیتها را کنترل و مدیریت کنیم و اگر قرار است که به دیگران در این موارد کمکی دهیم باید مراقب باشیم که عقلانی و خارج از حوزه ی احساسات که فردی هستند برخورد کنیم .
چرا که همانطور که استارتر تاپیک هم گفتند همسرشان کم کم متوجه موضوع شده اند و این شروع آسیب به این خانم هم میتواند باشد .و....

.......................................................................... حق یارتان :roz:......................................................................................

موضوع قفل شده است