لطفاً از کسی کمک نگیرید!
تبهای اولیه
[=tahoma] [=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]به من گفت:چطور به خودت جرات می دهی از مخلوقات غیبی کمک غیبی بگیری؟! می خواستم بگویم: خوب خداوند در عالم غیب هم واسطه هایی قرار داده است. به من گفت: این اعتقادات همه شرک است و مشرک محکوم به قتل. می خواستم این آیه از قرآن را برایش تلاوت کنم، ترسیدم به قرآن هم جسارت کند. [=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّه (الرعد 11)
مگر نمی دانی باید هرچیزی را از" فقط خدا" خواست و لاغیر؟![/]
براى او(انسان)، مأمورانى است که پى در پى، از پیش رو، و از پشت سرش او را از امر خدا [حوادث غیر حتمى] حفظ مىکنند[/]
[/]
[=Times New Roman]با سلام
لطفا تاپیک های زیر را ببینید:
تعریف توسل و تحلیل و تشخیص ابعاد و چگونگی توسل در تشیع
http://www.askdin.com/showthread.php?t=6104
آیا توسل جستن به اولیا شرک است؟(اطلاع اولیا از ما؟)
http://www.askdin.com/showthread.php?t=8241
آیا توسل ، شرک است؟
http://www.askdin.com/showthread.php?t=6650
لطفاً از کسی کمک نگیرید! به من گفت:چطور به خودت جرات می دهی از مخلوقات غیبی کمک غیبی بگیری؟! مگر نمی دانی باید هرچیزی را از" فقط خدا" خواست و لاغیر؟! می خواستم بگویم: خوب خداوند در عالم غیب هم واسطه هایی قرار داده است. به من گفت: این اعتقادات همه شرک است و مشرک محکوم به قتل. می خواستم این آیه از قرآن را برایش تلاوت کنم، ترسیدم به قرآن هم جسارت کند. لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّه (الرعد 11) براى او(انسان)، مأمورانى است که پى در پى، از پیش رو، و از پشت سرش او را از امر خدا [حوادث غیر حتمى] حفظ مىکنند
[=tahoma][=tahoma][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif] [/]سلام
از کجای این ایه شما نتیجه گرفتید باید از غیر خدا کمک بگیرید ؟
[/][/]
به من گفت:چطور به خودت جرات می دهی از مخلوقات غیبی کمک غیبی بگیری؟! مگر نمی دانی باید هرچیزی را از" فقط خدا" خواست و لاغیر؟!
سلام
می خواستی بگویی :
زنده کردن معنوی است یا مادی ؟
می گوید معنوی
بگو غیر خدا قادر است زنده کند یا خیر ؟
می گوید خیر
بگو پس چرا قرآن به مسیح ع می فرماید :
و اذ تحی الموتی باذنی
و زنده کردن مرده را به مسیح نسبت می دهد
قاعدتا باید بپذیرد مسیح ع باذن ا الله زنده می کند
بگو اگر زنده کردن با این همه اهمیتش از دست عباد صالح خدا برآید مادون آن نیز امکانپذیر است
می گوید : باذن الله است
بگو ما هم می گوییم باذن الله است
می گوید اگر منوط به اذن خداست چرا از غیر او بگیریم
بگو غیر نیست اگر غیر بود این امر خطیر را به بنده صالحش مسیح نمی داد
یک امر معنوی دیگر را نیز می توانی مطرح کنی و آن بحث استغفار است که در سوره یوسف ع که یعقوب ع واسطه استغفار برای فرزندانش شد
و بسیاری دیگر
البته باز هم نمی پذیرد
ظرفیت موجود نیست
موفق در پناه حق
به من گفت:چطور به خودت جرات می دهی از مخلوقات غیبی کمک غیبی بگیری؟!
سلام علیکم جمیعا
منظور شما رو متوجه نشدم . مخلوقات غیبی چه هستند ؟
یاحق
یک امر معنوی دیگر را نیز می توانی مطرح کنی و آن بحث استغفار است که در سوره یوسف ع که یعقوب ع واسطه استغفار برای فرزندانش شد
قاعدتا باید بپذیرد مسیح ع باذن ا الله زنده می کند بگو اگر زنده کردن با این همه اهمیتش از دست عباد صالح خدا برآید مادون آن نیز امکانپذیر است
سلام
موردی که شما فرمودید کاملا صحیح است . ولی حضرت مسیح و یعقوب زنده بودند که این کارها را انجام دادند . ایا مردگان
هم می توانند معجزه کنند ؟
ایا موردی در قران سراغ دارید که مرده ای معجزه کرده باشد ؟ بفرمایید ما هم مشتاق شنیدن هستیم .
ست آخرین موضوعات آخرين موضوعات پیش فرض نقل نمایش پست ها نوشته اصلی توسط : حامد یک امر معنوی دیگر را نیز می توانی مطرح کنی و آن بحث استغفار است که در سوره یوسف ع که یعقوب ع واسطه استغفار برای فرزندانش شد نقل نمایش پست ها نوشته اصلی توسط : حامد قاعدتا باید بپذیرد مسیح ع باذن ا الله زنده می کند بگو اگر زنده کردن با این همه اهمیتش از دست عباد صالح خدا برآید مادون آن نیز امکانپذیر است سلام موردی که شما فرمودید کاملا صحیح است . ولی حضرت مسیح و یعقوب زنده بودند که این کارها را انجام دادند . ایا مردگان هم می توانند معجزه کنند ؟ ایا موردی در قران سراغ دارید که مرده ای معجزه کرده باشد ؟ بفرمایید ما هم مشتاق شنیدن هستیم .
سلام دوست من اشتباه نکنید بنا به نص صریح قران انبیا و امامان نمرده اند
وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَلَكِنْ لَا تَشْعُرُونَ(البقرة/154)
و به آنها که در راه خدا کشته ميشوند، مرده نگوييد! بلکه آنان زندهاند،ولي شما نميفهميد!
(البته اگر اشتباه می گویم تذکر دهید)
ولی حضرت مسیح و یعقوب زنده بودند که این کارها را انجام دادند . ایا مردگان هم می توانند معجزه کنند ؟ ایا موردی در قران سراغ دارید که مرده ای معجزه کرده باشد ؟ بفرمایید ما هم مشتاق شنیدن هستیم .
سلام
حدس میزدم که این سوال را مطرح کنید . البته دوستمان جواب قرآنی را به شما داده اند و ما جواب عقلی می دهیم
سوال : حضرت مسیح و حضرت یعقوب حیاتشان به چه بوده است ؟
به بعد جسمانی یا بعد روحانی ؟
اگر در حیات بعد جسمانی ملاک است پس چرا از جسم ایشان بعد مرگ کاری برنمی آید ؟
پس همه این امور راجع به بعد روحانی است
و همه مسلمین باور دارند که انسان بعد از مرگ با همان بعد روحانیش که اساس حیات اوست باقی می ماند
پس آنچه که منشا صدور این خوارق عادات بود هنوز موجود است و مانعی برای تصرف ندارد ضمن اینکه :
بنابر عقیده ما مسلمین مسیح ع هنوز زنده است
و دیگر اینکه
شیعه امام زنده دارد و آن امام عصر حجه ابن الحسن العسکری است
پس صدور خوارق عادات اگر از نظر شما منوط به زنده بودن در این دنیاست باز هم چنین افرادی هستند
و آخر اینکه
اساس مطلب چیز دیگر بود و آن اینکه :
طرف مقابل ما اصل صدور این خوارق عادات را می خواست منکر شود که ما بر اساس قرآن صدورش را ثابت کردیم و اتفاقا تقریبا همه این خوارق به درخواست دیگران یعنی کافران بوده است . یعنی شما می گویید خدای متعال در اولین قدم در اثبات حقانیت دین خود کافران و ملحدان را با اجابت درخواست معجزه و جاری ساختن معجزات بدست انبیاء به شرک می خوانده است .
نه آقاجان توحید و شرک را باید خیلی دقیقتر از این یافت .
موفق باشید
سلام دوست من اشتباه نکنید بنا به نص صریح قران انبیا و امامان نمرده اند وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَلَكِنْ لَا تَشْعُرُونَ(البقرة/154) و به آنها که در راه خدا کشته ميشوند، مرده نگوييد! بلکه آنان زندهاند،ولي شما نميفهميد! (البته اگر اشتباه می گویم تذکر دهید)
با سلام
حق با شماست ایه قران می گوید انها زنده اند و شکی درا یات قران نیست
ولی این زنده بودن به یین معنا است که انها به کل عالم احاطه دارند . ایا انها در ان واحد می توانند هزاران جا حضور داشته باشند و صدای همه را بشنوند . و مرتب پیش خدا برای بندگان درخواست کمک کنند .
ایا انها در زندگی این خصیصه را داشته اند که پس ازمرگ نیز شامل ان باشند .
ا ین خصوصیات در همه جا حاضر بودند و صدای همه را شنیدند فقط مخصوص خداست یادیگرن هم در ان شریکند ؟
لطفا با ایات قران جواب بدهید .
سلام حدس میزدم که این سوال را مطرح کنید . البته دوستمان جواب قرآنی را به شما داده اند و ما جواب عقلی می دهیم
سلام بر شما و همه دوستان
جواب این قسمت درپست 10 نوشته شده است
سوال : حضرت مسیح و حضرت یعقوب حیاتشان به چه بوده است ؟ به بعد جسمانی یا بعد روحانی ؟ اگر در حیات بعد جسمانی ملاک است پس چرا از جسم ایشان بعد مرگ کاری برنمی آید ؟ پس همه این امور راجع به بعد روحانی است و همه مسلمین باور دارند که انسان بعد از مرگ با همان بعد روحانیش که اساس حیات اوست باقی می ماند
متوجه منظورتان نشدم .ولی در حیات هم بعد جسمانی مهم هست و هم روحانی . اصولا فردی را که جسمش راازدست بدهد زنده نمی دانیم .
پس آنچه که منشا صدور این خوارق عادات بود هنوز موجود است و مانعی برای تصرف ندارد
منشا صدور خرق عادت اذن و خواست خدا ست و لاغیر
آخر اینکه اساس مطلب چیز دیگر بود و آن اینکه : طرف مقابل ما اصل صدور این خوارق عادات را می خواست منکر شود که ما بر اساس قرآن صدورش را ثابت کردیم و اتفاقا تقریبا همه این خوارق به درخواست دیگران یعنی کافران بوده است . یعنی شما می گویید خدای متعال در اولین قدم در اثبات حقانیت دین خود کافران و ملحدان را با اجابت درخواست معجزه و جاری ساختن معجزات بدست انبیاء به شرک می خوانده است . نه آقاجان توحید و شرک را باید خیلی دقیقتر از این یافت . موفق باشید
خود شما هم در اینجا قبول دارید که انبیادر زندگی به دستو رخدا خرق عادت کرده اند .
در ضمن جناب ایا من صحبت از شرک کرده ام ؟
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ
سوره ممتحنه آیه 13
با سلام حق با شماست ایه قران می گوید انها زنده اند و شکی درا یات قران نیست ولی این زنده بودن به یین معنا است که انها به کل عالم احاطه دارند . ایا انها در ان واحد می توانند هزاران جا حضور داشته باشند و صدای همه را بشنوند . و مرتب پیش خدا برای بندگان درخواست کمک کنند . ایا انها در زندگی این خصیصه را داشته اند که پس ازمرگ نیز شامل ان باشند . ا ین خصوصیات در همه جا حاضر بودند و صدای همه را شنیدند فقط مخصوص خداست یادیگرن هم در ان شریکند ؟ لطفا با ایات قران جواب بدهید .
سلام
اول می شود بگویید آخرت بهتر است یا دنیا؟
یعنی از نظر قران کدام کامل تر و بهتر است؟:Gol:
سلام
اول می شود بگویید آخرت بهتر است یا دنیا؟
یعنی از نظر قران کدام کامل تر و بهتر است؟:Gol:
سلام
سول شما هرچند جوابش بدیهی و روشن است اما فکر نمی کنم ربطی به موضوع تایپیک داشته باشد لطفا بحث را منحرف نکنید اگر واقعا دنبال حقیقت هستید به سوالات من جواب دهید تا مرحله به مرحله پیش برویم .
(اما جواب شما اخرت بهترا ست )
سلام سول شما هرچند جوابش بدیهی و روشن است اما فکر نمی کنم ربطی به موضوع تایپیک داشته باشد لطفا بحث را منحرف نکنید اگر واقعا دنبال حقیقت هستید به سوالات من جواب دهید تا مرحله به مرحله پیش برویم . (اما جواب شما اخرت بهترا ست )
سلام
همچین بی ربطم نیست
ایا میدانید که قدم گذاشتن در عالم با روح است؟
این روح است زندگی (توانایی انجام کاری)را می دهد؟:Gol:
مرسل گرامی سلام
یکی از ساده ترین قوائد مباحثه شناخت نسبی طرفین از هم است
برای همین خوب است که مذهب خودتان را معرفی کنید تا هم دیگر را بشناسیم و نحوه مباحثه مشخص گردد و اینگونه بحث به سرانجام خواهد رسید
ان شاء الله
بسم الله:Gol:
حق با شماست ایه قران می گوید انها زنده اند و شکی درا یات قران نیست ولی این زنده بودن به یین معنا است که انها به کل عالم احاطه دارند . ایا انها در ان واحد می توانند هزاران جا حضور داشته باشند و صدای همه را بشنوند . و مرتب پیش خدا برای بندگان درخواست کمک کنند . ایا انها در زندگی این خصیصه را داشته اند که پس ازمرگ نیز شامل ان باشند . ا ین خصوصیات در همه جا حاضر بودند و صدای همه را شنیدند فقط مخصوص خداست یادیگرن هم در ان شریکند ؟
سلام
آنچه که مسلم است اینستکه آنها شنوا هستند اما اینکه این شنوایی تا چه حد است ما نمی دانیم . شاید معیار در شنوایی سعه وجودی یا همان میزان کمالات روحی باشد . باید توجه داشت که حیات معنوی برزخی با حیات جسمانی بسیار تفاوت دارد . در روایات هست که مثلا فرشته ای مامور رساندن صلواتهای امت به پیامبر ص است لذا می توان تصور که رساندن حاجات نیز برعهده گروهی دیگر از فرشتگان باشد
ولی در حیات هم بعد جسمانی مهم هست و هم روحانی . اصولا فردی را که جسمش راازدست بدهد زنده نمی دانیم .
حیات جسم بر مبنای چیست ؟ آیا بر مبنای چیزی جز روح الهی است ؟ خوب این روح که منشا تمام اون معجزات بوده که الان موجود است ؟ نیست ؟ خوب تمام مسلمین قائل به روح جاودانه ای اند که بعد جسم زنده و باقی است . خوب این روح زنده منشا تمام اون معجزات بود و الان هم موجود است .
منشا صدور خرق عادت اذن و خواست خدا ست و لاغیر
اگر انبیاء و اولیاء در صدور معجزه هیچ نقشی ندارند پس چرا خداوند معجزات حضرت عیسی را به او نسبت می دهد : اذ تخلق من الطین کهیئه الطیر باذنی و اذ تحی الموتی باذنی و
بله اذن از خداست اما صدور از نبی و ولی است
خود شما هم در اینجا قبول دارید که انبیادر زندگی به دستو رخدا خرق عادت کرده اند .
اگر به ظاهر همین کلام ساده هم توجه کنید می ینید که ایشان در خرق عادت نقش داشته اند الا اینکه باذن الله و فرمان او بوده است .
شما بگویید نقش خدای متعال در افعال شما چیست ؟
در ضمن جناب ایا من صحبت از شرک کرده ام ؟
شرک یعنی دو انگاری . کسی که قائل به صدور خوارق عادات از بندگان شود دو انگار نیست . مطلب این است
موفق باشید
سلام
سلام آنچه که مسلم است اینستکه آنها شنوا هستند اما اینکه این شنوایی تا چه حد است ما نمی دانیم . شاید معیار در شنوایی سعه وجودی یا همان میزان کمالات روحی باشد . باید توجه داشت که حیات معنوی برزخی با حیات جسمانی بسیار تفاوت دارد . در روایات هست که مثلا فرشته ای مامور رساندن صلواتهای امت به پیامبر ص است لذا می توان تصور که رساندن حاجات نیز برعهده گروهی دیگر از فرشتگان باشد
لطفا دلیل قرانی بر این سخنان خود بیاورید .و بر اساس حدس و گمان سخن نگوید .
حیات جسم بر مبنای چیست ؟ آیا بر مبنای چیزی جز روح الهی است ؟ خوب این روح که منشا تمام اون معجزات بوده که الان موجود است ؟ نیست ؟ خوب تمام مسلمین قائل به روح جاودانه ای اند که بعد جسم زنده و باقی است . خوب این روح زنده منشا تمام اون معجزات بود و الان هم موجود است .
لطفا دلیل قرانی بر این ادعای خود بیاورید که روح افراد مرده توانایی انجام معجزه دارد . وگرنه این قبیل حرفهای بر اساس حدس و گمان هیچ چیزی راثابت نمی کند .
اگر به ظاهر همین کلام ساده هم توجه کنید می ینید که ایشان در خرق عادت نقش داشته اند الا اینکه باذن الله و فرمان او بوده است . شما بگویید نقش خدای متعال در افعال شما چیست ؟
بله نقش داشته اند ولی همانطورکه قبلاگفتم همه این پیامبران در زندگی و زنده بودن به اذن پروردگار یکتا و برای ثابت کردن
حقانیت وجودیشان معجزه می کرده اند .
و من هم نگفتم این شرک است . لطفا دقت بفر مایید
شرک یعنی دو انگاری . کسی که قائل به صدور خوارق عادات از بندگان شود دو انگار نیست . مطلب این است موفق باشید
وارد شدن به مبحث شرک بسیار ظریف و دقیق و طولانی میباشد و اینجا بحث ان نیست
ولی انچه مسلم ست قایل شدن صفات خدایی را برای انسانها از
مصادیق شرک میباشد مثلا اگر ما انسانی ر ا شنوا برکل عالم بدانیم شرک است زیرا این صفت مخصوص خدای یکتا می باشد
مرسل گرامی سلام یکی از ساده ترین قوائد مباحثه شناخت نسبی طرفین از هم است برای همین خوب است که مذهب خودتان را معرفی کنید تا هم دیگر را بشناسیم و نحوه مباحثه مشخص گردد و اینگونه بحث به سرانجام خواهد رسید ان شاء الله بسم الله
سلام بر شما دوست گرامی
والا انقدر قران در بین شیعه مهجور وبیگانه شده است که اگر شیعه ای از کلام خدا قران سخن بگوید همه فکر می کنند
او سنی یا کافر است . دوست گرامی بنده شیعه هستم منتهی کلام خدا قران را با احادیثی که بیشتر انان دروغ میباشد
و مخالف قران و عقل سلیم می باشد عوض نمی کنم . الان وقت ندارم . ایات مربوطه را بزودی می نویسم .
سلام بر شما دوست گرامی والا انقدر قران در بین شیعه مهجور وبیگانه شده است که اگر شیعه ای از کلام خدا قران سخن بگوید همه فکر می کنند او سنی یا کافر است . دوست گرامی بنده شیعه هستم منتهی کلام خدا قران را با احادیثی که بیشتر انان دروغ میباشد و مخالف قران و عقل سلیم می باشد عوض نمی کنم . الان وقت ندارم . ایات مربوطه را بزودی می نویسم .
سلام
قصد توهین نداشتم
می دونید که افراد مختلفی با مذهب ودین مختلف اینجا میاند که ادم ممکنه گیج بشه
اینجوری که شما حداقل شیعه هستید راحت می شود صحبت کرد باز ببخشید
:khejalati: :dokhtar::nishkand:
دوست گرامی بنده شیعه هستم منتهی کلام خدا قران را با احادیثی که بیشتر انان دروغ میباشد و مخالف قران و عقل سلیم می باشد عوض نمی کنم .
سلام
با احتیاط سخن بگویید ممکن است به ناقلان مورد اعتماد تهمت بزنید و یا ...
سلام
در اینجا ایه هایی از قران ر ا ببینید و نظر قران را درباره حدیث بینید .(البته همه احادیث جعلی نیستند فقط احادیث مخالف قران و عقل سلیم )
آيا در ملكوت آسمانها و زمين و هر چيزى كه خدا آفريده است ننگريسته اند و اينكه شايد هنگام مرگشان نزديك شده باشد پس به كدام حديث بعد از قرآن ايمان مىآورند. اعراف/185
و برخى از مردم كسانىاند كه حديث بيهوده را خريدارند تا ديگران را بىهيچ دانشى از راه خدا گمراه كنند و راه خدا را مسخره مي كنند، براى آنان عذابى خواركننده خواهد بود. لقمان/6
خدا زيباترين حديث را به صورت كتابى غير متناقض وهمگون، متضمن وعد و وعيد نازل كرده است آنان كه از پروردگارشان مىهراسند پوست بدنشان از آن به لرزه مى افتد سپس پوستشان و دلشان به ياد خدا نرم مىگردد، اين است هدايتخدا هر كه را بخواهد به آن راه نمايد و هر كه را خدا گمراه كند او را راهبرى نيست زمر/23
اينها آيه هاي خداست كه به راستى آن را بر تو مى خوانيم؛ پس بعد از خدا و آيه هاى او به كدام حديث خواهند گرويد. جاثيه/6
پس اگر راست مىگويند يك حديث مثل اين قرآن بياورند طور/34
پس مرا با كسى كه اين حديث-قرآن- را تكذيب مىكند واگذار به تدريج آنان را به گونهاى كه در نيابند [گريبان] خواهيم گرفت. قلم/44
بعد از اين قرآن به كدام حديث ايمان مي آورند. مرسلات/50
می دونید که افراد مختلفی با مذهب ودین مختلف اینجا میاند که ادم ممکنه گیج بشه اینجوری که شما حداقل شیعه هستید راحت می شود صحبت کرد باز ببخشید
سلام بر شما
از نظر این بنده حقیر اگر همه ما قران را سرلوحه امور خود قرار دهیم بهترین الگو و کاملترین و نابترین احادیث در ان وجود دارد
همانطور که خدای یکتا در قران می فرماید به ریسمان الهی چنگ بزنید ومتفرق نشود.
ز نظر این بنده حقیر اگر همه ما قران را سرلوحه امور خود قرار دهیم بهترین الگو و کاملترین و نابترین احادیث در ان وجود دارد
سلام
دوست من آیا نخوانده ای که خدا در قران گفته است
[=Arial Narrow]
اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِي تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يهْدِي بِهِ مَنْ يشَاءُ وَمَنْ يضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ(الزمر/23)
خداوند بهترين سخن را نازل کرده، کتابي که آياتش (در لطف و زيبايي و عمق و محتوا) همانند يکديگر است؛ آياتي مکرر دارد (با تکراري شوقانگيز) که از شنيدن آياتش لرزه بر اندام کساني که از پروردگارشان ميترسند ميافتد؛ سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذکر خدا ميشود؛ اين هدايت الهي است که هر کس را بخواهد با آن راهنمايي ميکند؛ و هر کس را خداوند گمراه سازد، راهنمايي براي او نخواهد بود!
قسمت بلود شده را مورد توجه قرار دهید
ایا ایاتی از این دست را مطالعه کرده اید؟:ok:
من نمی گم حدیث جعلی نداریم اما می شه با تطبیق با قران تشخیص داد که صحیح است یا خیر
اگر حدیث را قبول نداشته باشیم پس هیچگونه اعمال عبادی را نمی توانیم انجام دهیم:Gol:
لطفا دلیل قرانی بر این سخنان خود بیاورید .و بر اساس حدس و گمان سخن نگوید .
سلام
در قرآن کریم فی الجمله از برزخ سخن به میان آمده است : و برای آنان برزخی است تا زمانی که بر انگیخته شوند . یا به مکالمه ای بین مردگان کفار و فرشتگان اشاره شده است : می گوید پروردگارامرا بازگردان تا عمل صالحی در آنچه ترک کرده ام انجام دهم که تکلم و شنوایی را برای ارواح ثابت می کند . اما تفصیل ویژگیهای حیات برزخی را در روایات مربوط می توان دید که از جمله این روایات روایاتی است که از اطلاع ارواح مومنین از وقایع دنیا و خانوده شان خبر می دهد
لطفا دلیل قرانی بر این ادعای خود بیاورید که روح افراد مرده توانایی انجام معجزه دارد . وگرنه این قبیل حرفهای بر اساس حدس و گمان هیچ چیزی راثابت نمی کند .
ظاهرا همه چیز برای شما حدس و گمان است . به سوالات دقت نکردید . روح انسان اساس حیات او و منشا تمام آثار وجودیش است و وقتی این روح باقی باشد باذن الله می تواند همه آنچه که از او قابل صدور است انجام دهد و از جمله خوارق عادات . از شواهد این خوارق عادت موارد بسیار متعدد شفا یافتن بیماران لاعلاج در حرم ائمه شیعه علیهم السلام است که با سند و مدرک در مراکز مربوطه حرم آن بزرگوران قابل مشاهده است .
بله نقش داشته اند ولی همانطورکه قبلاگفتم همه این پیامبران در زندگی و زنده بودن به اذن پروردگار یکتا و برای ثابت کردن حقانیت وجودیشان معجزه می کرده اند .
پس آن جانی که معجزه از او صادر میشده هنوز هم هست و می تواند باذن الله خرق عادت کند
ولی انچه مسلم ست قایل شدن صفات خدایی را برای انسانها از مصادیق شرک میباشد مثلا اگر ما انسانی ر ا شنوا برکل عالم بدانیم شرک است زیرا این صفت مخصوص خدای یکتا می باشد
انسان بعنوان اشرف مخلوقات می توانددارای تمام اسماء و صفات الهی شود و اساسا ماموریت انسان در این عالم چیزی جز مظهر تامه صفات الهی شدن نیست و اما قرآن می فرماید : "و علم آدم الاسماء کلها" پس انسان کامل عالم به تمام اسماء الله است و کسی که به تمام اسماء الله ( مخلوقات خدا ) عالم باشد شنوای آنها هم می تواند باشد . اساسا ما ذات باریتعالی را نمی شناسیم مگر به اندازه ای که در وجود اعظم آیاتش یعنی انسان تجلی فرموده است پس تمام صفات الهی در انسان متجلی میشود ولی به جهت عدم غیریت خدای تعالی و شوونش همه این صفات بالاصاله منسوب به اوست . دقت کنید
لازم است که انسان تعالی خواه از معیار قرار دادن خود برای حقایق و کمالات انسانی پرهیز کند چه اینکه انسان خلیفه الله است و تا این خلافت در او بالفعل نشده نمی تواند بگوید انسان به کجا می رسد یا نمی رسد اما فی الجمله برای ادراک مقامات انسانی توجه و دقت در آیاتی که در خصوص انبیاء و اولیاء الهی آمده است بسیار مفید است .
ما جدولی از بحر وجودیم همه ما دفتری از غیب و شهودیم همه
ما مظهر واجب الوجودیم همه افسوس که در جهل غنودیم همه
علامه ذالفنون حسن زاده آملی
موفق
سلام بر شما
سلام در قرآن کریم فی الجمله از برزخ سخن به میان آمده است : و برای آنان برزخی است تا زمانی که بر انگیخته شوند . یا به مکالمه ای بین مردگان کفار و فرشتگان اشاره شده است : می گوید پروردگارامرا بازگردان تا عمل صالحی در آنچه ترک کرده ام انجام دهم که تکلم و شنوایی را برای ارواح ثابت می کند . اما تفصیل ویژگیهای حیات برزخی را در روایات مربوط می توان دید که از جمله این روایات روایاتی است که از اطلاع ارواح مومنین از وقایع دنیا و خانوده شان خبر می دهد
جناب حامد صحیح نیست ایات قران را بدون دقت و نادرست ترجمه کنید
ایه مورد نظر شما در سوره مومنون وایه 99می فرماید
تا زمانی که مرگ یکی ازانان فرارسد می گوید
پروردگارا من راباز گردان شاید درا نچه ترک کردم عمل صالحی انجام دهم چنین نیست این سخنا نی است که انان به زبان میگویند وپشت سر انان برزخی است تا روزی که برا نگیخته شوند
قسمت اول ایه زمانی است که هنوز فرد نمرده است و این گفتگو در همن دنیا انجام می شود
و قسمت دوم ایه که کلمه برزخ بکار ر رفته است به معنی حجاب و پرده است نه معنای جهان برزخ نمیدانم این ترجمه را ازکجا اورده اید دقت کنید بزرگوار
در ضمن می گوید پشت سر انان برزخی است نه انکه برای انان برزخی است
ظاهرا همه چیز برای شما حدس و گمان است . به سوالات دقت نکردید . روح انسان اساس حیات او و منشا تمام آثار وجودیش است و وقتی این روح باقی باشد باذن الله می تواند همه آنچه که از او قابل صدور است انجام دهد و از جمله خوارق عادات .
اگر سخنان شما بر اساس حدث وگمان نیست خوب دلیل بیاورید .
1)لطفایک ایه ز قران بیاورید که طبق گفته شما روح پس از مرگ باقی است ؟
2)توانایی انجام کار برای این روح را باایات قران نشان دهید ؟
3)اصلا خود وجود روح برای انسان را با ایات قران نشان دهید ؟(نه بر اساس فیلمها )
اگر برای این سوالات دلیل قرانی اوردید بحث تمام است. نه اینکه از خودتان دلیل بیاورید بدودن هیچ سندی و مدرکی (الته فرمایشات شما جهان بینی خاص شما است و قابل احترام )
موفق باشید
با سلام
3)اصلا خود وجود روح برای انسان را با ایات قران نشان دهید ؟(نه بر اساس فیلمها )
[=Arial Narrow] اللَّهُ يتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيهَا الْمَوْتَ وَيرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يتَفَكَّرُونَ(الزمر/42)
خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض ميکند، و ارواحي را که نمردهاند نيز به هنگام خواب ميگيرد؛ سپس ارواح کساني که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه ميدارد و ارواح ديگري را (که بايد زنده بمانند) بازميگرداند تا سرآمدي معين؛در اين امر نشانههاي روشني است براي کساني که انديشه ميکنند!
فکر کنم جواب چند تا از سوالات شما توی این ایه پیدا بشه البته من مفسر نیستم تفسیر با خودتان:ok::Gol:
اللَّهُ يتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيهَا الْمَوْتَ وَيرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يتَفَكَّرُونَ(الزمر/42) خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض ميکند، و ارواحي را که نمردهاند نيز به هنگام خواب ميگيرد؛ سپس ارواح کساني که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه ميدارد و ارواح ديگري را (که بايد زنده بمانند) بازميگرداند تا سرآمدي معين؛در اين امر نشانههاي روشني است براي کساني که انديشه ميکنند!
سلام بر شما
جناب mkk1369
اشتباه شما و اغلب مردم این است که کلمه نفس را روح معنا می کنند .درقران این دوکلمه یعنی نفس و روح باهم کاملا
جدا هستند و دارای یک معنی نمی باشند .
اشتباه شما و اغلب مردم این است که کلمه نفس را روح معنا می کنند .درقران این دوکلمه یعنی نفس و روح باهم کاملا جدا هستند و دارای یک معنی نمی باشند .
سلام
خوب روح یعنی چه و نفس یعنی چه؟
آیا قبول دارید که خدا از روح خود در حضرن عیسی(ع) دمید؟(در مریم (ع) دمیده شد که از او حضرت عیسی(ع) به وجود امد و بعد حضرت عیسی (ع) روح الله نام گرفتند؟):Gol:
سلام خدمت شما
اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِي تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يهْدِي بِهِ مَنْ يشَاءُ وَمَنْ يضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ(الزمر/23) خداوند بهترين سخن را نازل کرده، کتابي که آياتش (در لطف و زيبايي و عمق و محتوا) همانند يکديگر است؛ آياتي مکرر دارد (با تکراري شوقانگيز) که از شنيدن آياتش لرزه بر اندام کساني که از پروردگارشان ميترسند ميافتد؛ سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذکر خدا ميشود؛ اين هدايت الهي است که هر کس را بخواهد با آن راهنمايي ميکند؛ و هر کس را خداوند گمراه سازد، راهنمايي براي او نخواهد بود!
منظورتان را ازا وردن این ایه متوجه نشدم .
اگر حدیث را قبول نداشته باشیم پس هیچگونه اعمال عبادی را نمی توانیم انجام دهیم[/؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام منظورم از اوردن این ایه ان قسمت بلود شده را دقت کنید ببینید هدایت الهی در دست خدا است اول می تونم ببینم شما ایاتی از این دست را سراغ دارید؟منظورتان را ازا وردن این ایه متوجه نشدم .
اگر حدیث را قبول ندا
اين هدايت الهي است که هر کس را بخواهد با آن راهنمايي ميکند؛ و هر کس را خداوند گمراه سازد، راهنمايي براي او نخواهد بود!
این هدایت چیست ؟
آیا قران است؟
که من فکر می کنم با توجه به اول ایه باید منظور همین قران باشد
اگر منظور همین باشد پس همین کتاب خیلی ها را می تواند گمرا ه کند
که خدا می گویید خیلی ها به وسیله همین قران گمراه می شوند؟(مثلا با در نظر گرفتن متشابهات)
سلام خوب روح یعنی چه و نفس یعنی چه؟
سلام بر شما
به نام خدا
برای اینکه با مفهوم نفس و روح آشنا شویم باید به منابعی مانند قرآن مراجعه کنیم. اما ابتدا این توضیح لازم است که بعضی از واژه ها پس از ورود به فرهنگ فارسی معانی جدیدی پیدا می کند.
روح از جمله این واژه هاست که در فرهنگ قرآن نام فرشته ای مقرب و بالاترین ملائک از نظر مقام است و احیاناً همان حضرت جبرئیل است.
"تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر" (قدر/4).
(فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان از هر امری فرود می آیند).
و در جای دیگر می فرماید: " يُنَزِّلُ الْمَلآئِكَةَ بِالْرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنذِرُواْ أَنَّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ أَنَاْ فَاتَّقُونِ" (نحل/2).
(فرشتگان را با روح به امرش بر هر که از بندگانش بخواهد فرو می فرستد تا آنان دیگران را بیم دهند که هیچ معبودی جز من نیست پس از من پرواکنید).
و در پاسخ این مسأله می فرماید: "وَ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ مَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً" (اسراء/85).
(از تو در باره روح می پرسند. بگو روح از امر پروردگارم است و شما از علم جز اندکی بهره نبرده اید).
پس با توجه به این آیات و آیات دیگری که از روح سخن گفته است، این روح غیر از روحی است که ما به عنوان جان انسان از آن یاد می کنیم.
و اما نفس در فرهنگ قرآن به شخص انسان اطلاق می شود که منظور از آن هر موجود با شعور و زنده است که روزی خواهد مرد. برای همین می فرماید: "کل نفس ذائقة الموت" (آل عمران 185).
(هر شخصی مرگ را خواهد چشید).
موفق باشید
وح از جمله این واژه هاست که در فرهنگ قرآن نام فرشته ای مقرب و بالاترین ملائک از نظر مقام است و احیاناً همان حضرت جبرئیل است. "تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر" (قدر/4).
سلام
ایه اونو یادم نمیاد اگر پیدا کردید بگذاریم ممنون می شوم
ایه ای که میگه و از روح خودم در او دمیدم و...
تفاوت روح ونفس در زندگی باید باشد:Gig::Gol:
با سلام به دوستان عزیز
روح از نظر لغت در اصل به معنى«نفس» و«دويدن»است، بعضى تصريح كردهاند كه روح و ريح (باد) هر دو از يك معنى مشتق شده است، و اگر روح انسان كه گوهر مستقل مجردى است به اين نام ناميده شده به خاطر آنست كه از نظر تحرك و حيات آفرينى و ناپيدا بودن همچون نفس و باد است.
موارد استعمال روح در قرآن کریم:
1- گاهى به معنى روح مقدسى است كه پيامبران را در انجام رسالتشان تقويت مىكرده، مانند آيه 253 بقره:«وَ آتَيْنا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ» ما دلائل روشن در اختيار عيسى بن مريم قرار داديم و او را با روح القدس تقويت نموديم.
2- گاه به نيروى معنوى الهى كه مؤمنان را تقويت مىكند اطلاق شده، مانند آيه 22 مجادله:«أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ»آنها كسانى هستند كه خدا ايمان را در قلبشان نوشته و به روح الهى تاييدشان كرده است.
3- زمانى به معنى" فرشته مخصوص وحى آمده و با عنوان" امين" توصيف شده، مانند آيه 193 سوره شعراء :«نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ» اين قرآن را روح الامين بر قلب تو نازل كرد تا از انذار كنندگان باشى.
4- و گاه به معنى فرشته بزرگى از فرشتگان خاص خدا يا مخلوقى برتر از فرشتگان آمده، مانند:«تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ»در شب قدر فرشتگان، و روح، به فرمان پروردگارشان براى تقدير امور نازل مىشوند(آيه 4 سوره قدر) و در (آيه 38 سوره نبا) نيز مىخوانيم :«يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِكَةُ صَفًّا»در روز رستاخيز روح فرشتگان در يك صف قيام مىكنند.
5- و گاه به معنى قرآن يا وحى آسمانى آمده است مانند «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا» اين گونه وحى به سوى تو فرستاديم، روحى كه از فرمان ما است" (شورى- 52).
6- و بالآخره زمانى هم به معنى روح انسانى آمده است، چنان كه در آيات آفرينش آدم مىخوانيم:«ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ» سپس آدم را نظام بخشيد و از روح خود در آن دميد (آيه 9 سوره سجده).
همچنين می فرماید:«فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِين»هنگامى كه آفرينش آدم را نظام بخشيدم و از روحم در او دميدم براى او سجده كنيد. (آيه 29 سوره حجر).که این روح همان حقیقت انسانی است که در آیۀ 14 سورۀ مؤمنون «ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ» بدان اشاره شده است.
حقیقت نفس
در بارۀ حقیقت نفس مرحوم علامۀ طباطبایی در ذیل آیۀ شریفۀ«كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً وَ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ» می فرمایند[1]:
كلمه«نفس» آن طور كه دقت در موارد استعمالش افاده مىكند، در اصل به معناى همان چيزى است كه به آن اضافه مىشود پس«نفس الانسان» به معناى خود انسان و«نفس الشيء» به معناى خود شىء است و«نفس الحجر»به معناى همان حجر (سنگ) است.
بنا بر اين اگر اين كلمه به چيزى اضافه نشود هيچ معنايى ندارد و نيز با اين بيان هر جا استعمال بشود منظور از آن تاكيد لفظى خواهد بود مثل اينكه مىگوييم:« جاءنى زيد نفسه- زيد خودش نزد من آمد» و يا منظور از آن تاكيد معنا است مثل اينكه مىگوييم:«جاءنى نفس زيد- خود زيد نزد من آمد» و در همه موارد استعمالش حتى در مورد خداى تعالى به همين منظور استعمال مىشود هم چنان كه فرمود:«كَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ»[2] و نيز فرموده:«يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ»[3] و نيز فرمود:«عْلَمُ ما فِي نَفْسِي وَ لا أَعْلَمُ ما فِي نَفْسِكَ»[4]
ليكن بعد از معناى اصلى استعمالش در شخص انسانى كه موجودى مركب از روح و بدن است شايع گشته و معناى جداگانهاى شده كه بدون اضافه هم استعمال مىشود مانند اين آيه شريفه كه مىفرمايد:«وَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها»[5].
يعنى از يك شخص انسانى و نيز مانند آيه«من قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً»[6] يعنى كسى كه انسانى را بكشد و يا انسانى را زنده كند.
اين دو معنا«معنای مضاف الیه ، شخص انسان» كه گفته شد هر دو در آيه«يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجادِلُ عَنْ نَفْسِها وَ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ »[7]استعمال شده چون نفس اولى به معناى دومى (انسان) و دومى به معناى اولى (معناى مضاف اليه) است و معنايش اين است كه هر كسى از خودش دفاع مىكند.
همچنین كلمه نفس در روح انسانى نیز استعمال شده است؛ چون آنچه مايه تشخص شخصى انسانى است علم و حيات و قدرت است كه آن هم قائم به روح آدمى است و اين معنا در آيه شريفه«أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ»[8]وآیاتی نظیر«اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها وَ الَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الْأُخْرى إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»[9]آمده است.چه اینکه هنگام مرگ حقیقت انسان بدون کم وکاست گرفته می شود و آن چیزی جز روح انسان نخواهد بود.
[1] . ترجمه الميزان، ج14، ص: 403
[2] . رحمت را بر خود واجب كرده است. سوره انعام، آيه 12.
[3] . خدا شما را از خودش بيم مىدهد. سوره آل عمران، آيه 28.
[4] . آنچه در من است تو مىدانى ولى آنچه در تو است من نمىدانم. سوره مائده، آيه 116.
[5] . خدا آن كسى است كه شما را از يك نفس (يك شخص) خلق كرده و همسر او را هم از او قرار داد. سوره اعراف، آيه 189.
[6]. كسى كه نفسى را بدون نفس و يا بدون فساد در زمين بكشد مثل اين است كه همه مردم را كشته باشد و كسى كه آن را زنده كند مثل اين است كه همه مردم را زنده كرده باشد. سوره مائده، آيه 32.
[7]. به ياد آوريد روزى را كه هر كس (در فكر خويشتن است و) به دفاع از خود برمىخيزد و نتيجه اعمال هر كسى بىكم و كاست به او داده مىشود و به آنها ظلم نخواهد شد.سورۀ نحل آیۀ 111.
[8]. جانهايتان را از بدن بيرون كنيد تا به عذاب خوارى كيفر شويد. سوره انعام، آيه 93
[9]. خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مىكند، و ارواحى را كه نمردهاند نيز به هنگام خواب مىگيرد سپس ارواح كسانى كه فرمان مرگشان را صادر كرده نگه مىدارد و ارواح ديگرى را (كه بايد زنده بمانند) بازمىگرداند تا سرآمدى معيّن در اين امر نشانههاى روشنى است براى كسانى كه انديشه مىكنند.زمر،آیۀ44.
اگر حدیث را قبول نداشته باشیم پس هیچگونه اعمال عبادی را نمی توانیم انجام دهیم
سلام دوست من
دلیلش این است که نحوه نماز خواندن ، تعداد رکعت ها و... به وسیله حدیث به ما رسیده است
(البته فکر نکنم همه اعمال نباشد ):Gol: