صوت های زیبا با محتوای دینی-ادبی ♪♪♪ تقدیم به ساحت حضرت ام البنین (س)

تب‌های اولیه

22 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
صوت های زیبا با محتوای دینی-ادبی ♪♪♪ تقدیم به ساحت حضرت ام البنین (س)


قرار بود نامه ام رنگ ((درد)) نگیرد که گرفت…
قرار بود نامه ام رنگ ((گلایه)) نگیرد که گرفت…
کسی نیست بگوید به جای نوشتن نامه:
عاشق باش…
عزیز دلم:
عزیز دلم:
منتظر آن دمم که نگاهم کنی
منتظر آن دمم که نگاهم کنی
و
ثانیه ها به احترام نگاهت بایستند لااقل
و سال دل تحویل شود و مردمان بخندند و کودکان معصوم فقر
لباس عافیت بپوشند و (ناجوانمرد از شرم بمیرد)…
عزیز دلم:
کودکان معصوم فقر …
بگذار بنویسم به یک بار نوشتنش که می ارزد.
من هیچ وقت به وعده هایم وفادار نبوده ام می دانم.
یا یاریم کن که برای تو باشم …
یا برای همیشه نامم را از دفتر مدعیان عشقت خط بزن.
((((((همین))))))
((ببخش ))
دوباره تند رفتم…
دوباره تند رفتم…
تند رفتم…
عزیز دلم :
از نو می نویسم…
سلام


[="DarkGreen"]شعر زیبای " ورقها بالا " با صدای فرزاد جمشیدی [/]

[="blue"]یکی بود یکی نبود
غیر از خدا هیچکس نبود

[="darkgreen"]یه پسری پدرش رو اذیت کرد[/]
بعد پشیمون شد...[/]

[="blue"][="darkgreen"]امام رضا علیه السلام[/]

ارتباط با مشهد مقدس قبل از تحویل سال 1390
و روایت این مجری از امام رضا علیه السلام[/]

[="blue"][="darkgreen"]امام زمان علیه السلام [/][/]

[="purple"]گفتگوی با امام عصر علیه السلام بعد از تحویل سال 1390[/]

[="blue"]این هم سری دوم از صدای زیبای
وحید جلیلوند

امشب دوباره برای آمدنت نذر می کنم
ای مسافر غریب
بی قرار مهربان
در فراق یار
نگاه مهربان[/]

[="darkgreen"]عجیب امشب ، دلم هوای تو کرده
همیشه نور ...
بگو در پس این همه ابر چه می کنی ؟
تو را که لحظه به لحظه نو می شوی
خورشید من[/]

[="purple"]مهربان سلام
همیشه که به تو می رسم
امید دوباره آسمانی شدنم
با من حرف بزن عزیز دلم
دنیای من از عطر تو آکنده است[/]

[="blue"]نشانم بده
نشانم بده 2
نشانم بده 3
به ثارالله ات
آقا مهدی ( عج )زیبای زهرا ( س ) روبرومون نشسته[/]

[="darkgreen"]آقا مهدی ( عج )زیبای زهرا ( س ) روبرومون نشسته
چه کنم که مقبول تو باشم ؟
به زمزمه با من حرف بزن
چقدر دوستت دارم ؟!
بر من چه گذشت و چه شد
علی ( ع ) حقیقتی بر گونه ی اساطیر[/]

[="blue"]من از فراق تو یا ...
عادت کردیم بگوییم که میآیی
وحده لا اله الا هو
ای ولی نعمت من
بندگان خدا...[/]

[="purple"]خدا مرا به خاطر این شبها که گمت کردم ببخشد[/]

[="purple"]فقط 1 عدده ...
مست غديرم ... تويي اميرم ...
حال همه ما خوبست ... اما تو باور مکن ...
يک دامن نياز و دست بر دامان تو
کجايي ؟؟؟؟[/]

[="darkgreen"]تو از يادم نمي روي ...
شرم از رخ علي ( ع ) کن
خطبه 149 نهج البلاغه
تمام عمر منهاي علي ( ع ) هيچ
زن را به پيش ديده ي شوهر نمي زنند[/]

[="darkgreen"]خداحافظ اي بي وفا دوستان
تن خسته رو چه جوري مي شورن ؟
يه کسي عزيزتر از همه
براي آمدنت هزار سال آه نذر کرده ام ...
مهربان من ... دوست دارم تو را ببينم .[/]

[="blue"]مي داني ، بعدِ ياران همه چيز تازه است ؟
پس کي مي شود ، شبي دوباره بازآيي ؟
حيدر بابا ... علي بابا ...
امير لبخند و عشق
يا علي ! نامت ثبوت قل هو الله احد
[/]

[="darkslateblue"]زيبا سلام ...
مرگمان باد اگر ...
مرگمان باد اگر 2 ...
والعصر اي روشن ابدي ...
زيبا کنار حوصله ام بنشين[/]

[="sienna"]دلم خجالت کشيده
ساعت صفر عاشقي
بيا تا درد امانم نبرد
و تو نيامدي ...
ثانيه هاي بي قراري
حضرت عشق[/]

[="mediumturquoise"]بازآ ... بازآ
منم که گام مي زنم ، هميشه در مسير تو
زيباي مجنون سلام
بدم ، اما عاشقم
بنده ي بنده ي توام[/]

[="blue"]روزي که در جام شفق
به خدا شمردن روزهاي نبودنت بي قرارم کرده
امشب ، شب عبور است ...
يک اگر با يک برابر بود ...[/]

:Gol: کسی چه می داند؟ :Gol:
........................................................
علیرضا قوامی (مجری تلویزیون)

رسیده ام به چه جایی، کسی چه می داند
رفیق گریه کجایی، کسی چه می داند

میان مایی و با ما غریبه ای، افسوس
چه غفلتی، چه بلایی، کسی چه می داند

تمام روز و شبت را همیشه تنهایی
اسیر ثانیه هایی، کسی چه می داند

برای مردم شهری که با تو بد کردند
چگونه گرم دعایی، کسی چه می داند

تو خود برای ظهورت مصممی اما
نمی شود که بیایی، کسی چه می داند

کسی اگرچه نداند، خدا که می داند
فقط معطل مایی، کسی چه می داند

اگر صحابه نباشد فرج که زوری نیست
تو جمعه جمعه می آیی، کسی چه می داند

:Gol: ام البنین :Gol:
.........................................
افشین علاء

غزلی است که شاعر, در ضیافت شعر رمضان 1431 در حضور رهبری قرائت کردند.

╗════════════════════════════════
ღღღ تولید اختصاصی انجمن گفتگوی دینی ღღღ
════════════════════════════════

زن رشک حور بود و تمنای خود نداشت
چون آسمان نظر به بلندای خود نداشت

اسمی عظیم بود که چون راز سر به مهر
در خانه ی علی سر افشای خود نداشت

ام البنین کنایه ای از شرم عاشقی است
کز حجب تاب نام دل آرای خود نداشت

در پیش روی چار جگرگوشه ی بتول
آئینه بود و چشم تماشای خود نداشت

زن نه, همای عرش نشینی که آشیان
جز کربلا به وسعت پرهای خود نداشت

در عشق پاره های جگر داده بود و لیک
بعد از حسین, میل تسلای خود نداشت

عمری به شرم زیست که عباس وقت مرگ
دستی برای یاری مولای خود نداشت