چگونه امام زمان را بشناسیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ( بسیار مهم )

تب‌های اولیه

47 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونه امام زمان را بشناسیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ( بسیار مهم )

با سلام خدمت همه کارشناسان محترم ...........

1-میخواستم لطف کنند و ویژگی های امام زمان (عج) را توضیح دهند .............
منظور بنده اینست که اگر روزی فردی به ما مراجعه کرد و ادعای امام زمانی کرد ( که متاسفانه این روزها زیاد از این شیادان شنیده ایم )

چگونه به این امر پی ببریم ...................

همچنین به این موضوع معجزه در حال حاض معتقد نیستم چون جادوگرانی در آمریکا حتی اخیرا بروی آب هم راه میروند و هزاران کار دیگر .........

به شخصه اگر فردی برای من حتی در حال حاضر ماه را نصف کند نیز قبول نمیکنم .............

لطفا فقط ویژگی های عملی و اخلاقی امام را بفرمایید ..........

2 - بنده در کودکی (قبل از 14 سالگی) به دلیل عشقی که به امام زمان داشتم همیشه به قصد یاری ایشان و زنده شدن بعد از مرگ دعای عهد میخواندم ......... ولی در حال حاضر که بزرگ شده ام و آلوده به گناه شرم میکنم اسم ایشان را بیاورم ..... آیا باید در قیامت به خاطر دعای عهدم پاسخگو باشم .......... احساس بیعت شکنی میکنم .......... لطفا راهنمایی کنید
با تشکر


mehdis;91859 نوشت:
ولی در حال حاضر که بزرگ شده ام و آلوده به گناه شرم میکنم اسم ایشان را بیاورم ..... آیا باید در قیامت به خاطر دعای عهدم پاسخگو باشم

مگه اصحاب امام زمان علیه السلام همه از معصومین هستن؟

مراقب اغوای شیطان ملعون باشین که ناامیدی خطرناکترین حربه شیطانه

mehdis;91859 نوشت:
لطفا فقط ویژگی های عملی و اخلاقی امام را بفرمایید


با سلام به مهدیس گرامی
از شما بابت این سوالت ممنونم
یه ویژگی بارز علمی امام این است که ایشان و موروث انبیا هستند یعنی از علومی خبر دارند که آنها نیز خبر داشتند (مثل علوم پنهانی)
و در مورد اخلاق ایشان که اصلا نگو( انگار امام قراره به ظلم و ستم مقابله کند ها در واقع کل حق با کل باطل قراره با هم بجنگند )
در مورد نشانه های مادی(شما نخواستید ولی لازمه بدونید)
1.شمشیر ذوالفقار امام علی(ع)
2.قران جمع آوری شده به دست امام علی (ع)
3. انجیل عیسی(ع)
4.تورات موسی (ع) و...
5.پیراهن یوسف (ع)
6.اگه اشتباه نگم(انگشتر رسول الله(ص))
و...:Gig:
(البته من این نشانه ها را خیلی وقت پیش مطالعه کردم امکان خطا در آن وجود دارد:Sham:)

تا جایی که من میدونم نشانه های ظاهری ایشان

دندونشانون با هم فاصله دارند

بینی کمی بلند

کمی شکم دارند البته چاق نیستند

قد متوسط اینهارو قبلا در روایت دیده بودم البته الان منبع ندارم

با تشکر از بزرگواران ولی تمام موارد گفته شده تا بحال براحتی میتواند تقلب شود ............ مگر ما ذوالفقار را دیده ایم و یا اصل انجیل و تورات را خوانده ایم که بتوانیم بر مبنای آن قضاوت کنیم ..................
چهره را که براحتی میتوان تغییر داد ...................
در مورد اخلاق نیز همینطور مگر رضا شاه قبل از حکومت به دیدن مراجع قم نمیرفت و بعد از آن نبود که حجاب از سر زنان کشید .................

بنظر شما شیعیان دشمن مهدی ( عج ) به چه چیز اقتدا میکنند . آنها نیز مطمئنا تمام این احادیث را شنیده اند .... خواهشا کمک کنید

چگونه تورا بشناسیم
چگونه تورابیابیم
به سوی کدام قبله
به پی ات دوان درآییم

بسم الله الرحمن الرحیم

عزیزان تمام نشانه های ظاهری قابل کپی برداری هستند

به این حدیث دقت کنید

ندای جبرییل قبل از ظهور شنیده خواهد شد که مردم را به یاری مهدی علیه السلام دعوت خواهد کرد
پس هر دلی لرزان خواهد شد مگر دلی که خدا او را به نور ایمان روشن و ثبات بخشیده باشد

گرفتید؟دنبال خال لب و قوس ابرو شناختن نباشید
دنبال ذوالفقار و.... نباشید
همه قابل کپی برداری هستن

امام در زمان ظهور به کعبه تکیه داده می فرمایند

یا اهل العالم انا المهدی ((علیه السلام))....
هرکس می تونه اینو بگه این کار رو بکنه
پس چطور 313 نفر دورش جمع میشن؟

فقط به نور ایمان و ارتباط معنوی

وظیفه رو متوجه شدین؟

mehdis;91859 نوشت:
با سلام خدمت همه کارشناسان محترم ...........

1-میخواستم لطف کنند و ویژگی های امام زمان (عج) را توضیح دهند .............
منظور بنده اینست که اگر روزی فردی به ما مراجعه کرد و ادعای امام زمانی کرد ( که متاسفانه این روزها زیاد از این شیادان شنیده ایم )

چگونه به این امر پی ببریم ...................

لطفا راهنمایی کنید

:Gol:
با تشکر


با سلام و تشکر:Gol:

امام مهدى (عج) مانند ساير فرستادگان الهى و ائمه ى معصوم(عليهم السلام)همه ى ويژگى ها و خصوصيات عالى را دارا است، لكن از لحاظ رفتار اجتماعى، بعضى خصوصيات را دارد كه خداوند متعال به آن حضرت عطا كرده است:

1- امام مهدى (عج) هيچ حكومتى را حتّى از روى تقيّه، به رسميت نشناخته و نمى شناسد. او مأمور به تقيّه از هيچ حاكم و سلطانى نيست و تحت سلطنت هيچ ستمگرى در نيامده و در نخواهد آمد.

2- آن حضرت، در قضاوت، از علم الهى استفاده كرده و نيازى به بيّنه و شاهد ندارد و همانند حضرت داوود و سليمان قضاوت خواهد كرد.

3- امام مهدى حكومتى فراگير تشكيل مى دهد كه تمام كره ى خاكى را در بر مى گيرد.

4- حكومت حضرت مهدى (عج) حكومت عدل و داد است و جهان را پر از عدل و داد خواهد كرد.

5- چون حكومت امام زمان، حكومت عدل است، همه از حكومت آن حضرت راضى خواهند بود.

در مورد خصوصيات ظاهري حضرت مهدي (عج) مي توان به چند روايت استناد كرد:

امام رضا ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: «نشانه و علامت قائم اين است كه سن حضرت زياد است ولي از نظر چهره جوان مي نمايد؛ به گونه اي كه اگر كسي به او نظر كند، مي پندارد او در سن چهل سالگي يا كمتر است. نشانة ديگرش اين كه گذشت روزگار او را پير نمي كند تا زماني كه اجلش فرا رسد».[1]

و پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمودند: او از فرزندان من است، اندامش چونان مردان بني اسرائيل سخت و ستبر است، به هنگامي سختي و گرفتاري امت من قيام مي كند، رنگ چهره اش به عرب ها شباهت دارد، قيافه اش چون مرد چهل ساله مي نمايد و ....[2]

بنابراين امام از نظر سنّي به جواني 30 ـ 40 ساله مي نمايد اگرچه عمر او بسيار طولاني است.

اما در مورد مشخصات بدني آن حضرت به دو روايت اشاره مي شود ابوبصير مي گويد: به امام صادق ـ عليه السلام ـ عرض كردم: از پدر شما شنيده ام كه امام زمان سينه اي گشاده و كتف هايي باز و عريض دارد امام فرمود: اي ابا محمد! پدرم زره پيامبر را پوشيد ولي برايش بلند بود، به طوري كه بر زمين مي رسيد، من نيز آنرا پوشيدم ولي بر قامتم بلند بود، ولي آن زره بر قامت حضرت قائم چنان مناسب و اندازه است كه بر بدن رسول خدا اندازه بود و قسمت پايين آن زره كوتاه است به طوريكه هر بيننده گمان مي كند اطراف آن را گره زده اند.»[3]

در خصوص نحوه برخورد حضرت با كفار گفتنی است: حضرت امام زمان (عج) همانند جدّ بزرگوارش ابتدا با الفت و مهرباني راه تبليغ و دعوت را پيش مي گيرد و با كفار اتمام حجت مي كند و چنانچه نپذيرند و گردنكشي كنند با قاطعيت تمام با آنان برخورد مي نمايد.

امّا در مورد برخورد حضرت مهدي(عج) با اهل كتاب ـ كه آنها نيز كافر هستند ـ روايات متعددي است، اما با توجه به رأي مشهور و با عنايت به روايات متعدد، امام بزرگوار در آغاز راه مسالمت را پيش مي گيرند و اسلام را ارائه مي كنند و چنانچه نپذيرند با آنان برخورد قاطع خواهد شد.

البته فرضيه ديگري هست و آن اينكه اگر اهل كتاب اسلام را نپذيرند بايستي جزيه پرداخت كرده و يا تبعيد شوند كه اين فرضيه هم طرفداراني دارد.

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی_______________________________________________
[1] . غيبت نعماني،‌ص 188، و بحارالانوار، ج 52، ص 287.
[2] . ابن طاووس، الملاحم و الفتن في ظهور الغائب المنتظر، مؤسسه اعلمي بيروت.
[3] . اثبات الهدات، حرّ عاملي، ج 3، ص 440 و 520، چاپ علميه قم، بنقل از پایگاه اندیشه قم، با دخل و تصرف.

با تشکر از استاد بزرگوار صدیق

ولی به نظر بنده باز هم نمیتوان به این موضوع که ابتدا مسالمه و سپس برخورد اکتفا کرد ........... اینکار را هم کوروش انجام داده و هم هیتلر قبل از حمله به لهستان و شروع جنگ جهانی دقیقا همین کار را انجام داد .......... ابتدا به لهستان فرصت داد که حکومت وی را بپذیرد و پس از سر باز زدن لهستان به آنجا حمله کرد و آنجا را به خاک و خون کشید .................

از طرفی همین فرضیه های گوناگون است که باعث ایجاد فرقه های انحرافی در اسلام شده ..........

خواهشا کمک کنید

mehdis;91922 نوشت:
با تشکر از استاد بزرگوار صدیق ولی به نظر بنده باز هم نمیتوان به این موضوع که ابتدا مسالمه و سپس برخورد اکتفا کرد ........... اینکار را هم کوروش انجام داده و هم هیتلر قبل از حمله به لهستان و شروع جنگ جهانی دقیقا همین کار را انجام داد .......... ابتدا به لهستان فرصت داد که حکومت وی را بپذیرد و پس از سر باز زدن لهستان به آنجا حمله کرد و آنجا را به خاک و خون کشید ................. از طرفی همین فرضیه های گوناگون است که باعث ایجاد فرقه های انحرافی در اسلام شده .......... خواهشا کمک کنید

بسم الله الرحمن الرحیم

عزیزان تمام نشانه های ظاهری قابل کپی برداری هستند

به این حدیث دقت کنید

ندای جبرییل قبل از ظهور شنیده خواهد شد که مردم را به یاری مهدی علیه السلام دعوت خواهد کرد
پس هر دلی لرزان خواهد شد مگر دلی که خدا او را به نور ایمان روشن و ثبات بخشیده باشد

گرفتید؟دنبال خال لب و قوس ابرو شناختن نباشید
دنبال ذوالفقار و.... نباشید
همه قابل کپی برداری هستن

امام در زمان ظهور به کعبه تکیه داده می فرمایند

یا اهل العالم انا المهدی ((علیه السلام))....
هرکس می تونه اینو بگه این کار رو بکنه
پس چطور 313 نفر دورش جمع میشن؟

فقط به نور ایمان و ارتباط معنوی

وظیفه رو متوجه شدین؟

به هیچ عنوان دنبال نشانه های ظاهری نرین این عین گمراهی است

با سلام و عرض ادب و تشکر از دوستان
بنده هم چند نکته در مورد خصوصیات امام زمان عرض کنم،مطابق برخي از روايات سنّي وشيعي، امام زمان (ع) هنگام ظهور داراي صفات وخصوصيات جسمي خاص است از قبيل:

1 - أجلي الجبهه: يعني پيشاني وسيع وعريض.( سنن ابي داوود، ج 2، ص 422.)
2 - اقني الأنف: وسط بيني او برآمده ولي دو سوراخ آن تنگ است. همان.
3 - كأنّ وجهه كوكب درّي: گويا صورت او همانند ستاره‏اي درخشان است.( الفصول المهمة، ص 317. )
4 - اللون لون عربي: با چهره‏اي گندم گون.( البيان، ص 94.)
5 - افرق الثنايا: ما بين دندان‏هاي او باز است.(همان، ص 96.)
6 - اكحل العينين: مژه‏هاي او سياه است.( همان.)
7 - براق الثنايا: با دندان‏هاي سفيد.(همان.)
8 - أزج الحاجبين: با ابرواني كشيده وباريك.( الحاوي للفتاوي، ج 2، ص 147)
9 - مربوع القامة: قامتش متوسط.(الغيبة، نعماني، ص 281 ؛ ارشاد مفيد، ص 342.)
10 - الجسم جسم اسرائيلي: جسم او تنومند است.( البيان، ص 94.)
11 - علي خدّه الايمن خال اسود: بر گونه راست او خالي سياه است.
. الفصول المهمة، ص 317.

سلام
باتشکر از جناب عمار
با این اوصاف میشه یک پرتره از آقا تهیه کرد نه ؟
چطوره یک استاد مسلم نقاشی این کار رو بکنه و اسمش هم بذارن شبیه امام عصر
نظر دوستان چیه ؟:Gig:
اگر نظر ابتدایی هم مثبت باشه بعضی عوام کار رو خراب میکنن و نظر نهایی منفی می شه
که عشق آسان نمود اول ولی .....
همون بهتر که از اول نکشن :Ghamgin:
موفق در پناه حق

البته من روایتی دیدم گفته روایت امامان مانند کشتی نوح هست هر کس سوار شود نجات پیدا میکند .

پس اول به روایت ها باید دقت کرد تمام نشا نه ها علایم نزدیکی و.... گفته شده

البته این روایت را نیز اضافه کنم که با این که سن حضرت بالاست ولی حدودا 35 یا 40 نشان میدهد

دوم اینکه منتظر نظر عالمها میمانیم که 100% آنها بهتر از ما تشخیص میدهند و به سوی او مشتابند ما عالمهای واقعا خوبی داریم که واقع افتخار شیعه هستند

بعد منتظر یاران حضرت باید بود بعضی از یاران حضرت با روایت مشخص هستند که چه نوع علامتهایی دارند از یاران حضرت که به سوی او رفتند میتواند فهمید امامان مهدی هستند

و بعد با دعا و نیایش تا خداوند ما را از شر ندای دوم دور نگاه دارد تا شک نکنیم به وجود مهدی

که در رواتی بود کسی حتی شک کند به ندای دوم اهل دوزخ میشه

و انشا الله حضرت نظر خواصی به شیعیان دارند به محض حضور مهر ایشون در دلهای ما میفته و تشخیص میدیم

هدایت باطنی شرط رسیدن به و شناختن اقا علیه السلام است

mehdis;91859 نوشت:
همچنین به این موضوع معجزه در حال حاض معتقد نیستم چون جادوگرانی در آمریکا حتی اخیرا بروی آب هم راه میروند و هزاران کار دیگر ......... به شخصه اگر فردی برای من حتی در حال حاضر ماه را نصف کند نیز قبول نمیکنم .............

سلام مجدد
بزرگوار معجزه تعریف خاص و خصوصیات خاص خود رو دارد ، این مواردی که شما فرمودید شامل اونها نمی شود لذا معجزه هم نمی گویند.در رابطه با معجزه و خصوصیات آن قبلا مفصل بحث شده در سایت،اگر نگاه کنید به مطالب خوب و مفیدی دست پیدا می کنید. که بنده نمونه هایی رو خدمتون می آورم:

موضوع: فرق بین كرامت ائمه و معجزه چیست؟
http://www.askdin.com/showthread.php?t=578

موضوع:رابطۀ معجزه با قانون علیت
http://www.askdin.com/showthread.php?t=546

موضوع: ایآيا معجزه يك قانون علمي است؟
http://www.askdin.com/showthread.php?t=8798


mehdis;91859 نوشت:
2 - بنده در کودکی (قبل از 14 سالگی) به دلیل عشقی که به امام زمان داشتم همیشه به قصد یاری ایشان و زنده شدن بعد از مرگ دعای عهد میخواندم ......... ولی در حال حاضر که بزرگ شده ام و آلوده به گناه شرم میکنم اسم ایشان را بیاورم ..... آیا باید در قیامت به خاطر دعای عهدم پاسخگو باشم .......... احساس بیعت شکنی میکنم .......... لطفا راهنمایی کنید

اینکه دعای عهد میخوندید بسیار خوب و ارزشمند بوده است ولی نباید ترک میکردید و الان هم سعی کنید دوباره این دعا رو بخونید و همین دعا و عنایت امام زمان(عج) باعث می شود دنبال گناه نروید.
اگر هم تا حال خطایی کردید خود امام زمان(عج) رو واسطه قرار دهید و توبه کنید و خداوند متعال هم حتما خواهد بخشید.

mehdis;91919 نوشت:
انجیل و تورات را خوانده ایم که بتوانیم بر مبنای آن قضاوت کنیم ..................


با سلام ما تورات و انجیل را در اختیار داریم(قرآن) اگر آن کتابی که آورده میشود تعالیمش با قران ساز گاری داشت (اینجا است که کلمه فرقان می تواند بکار آید (تمییز حق و باطل با قران)) اصل هستند
یکی از نشانه ها ی یاران امام و خودشان زهد است
یاران ایشان از مستضعفین اند
دارای مقام و منسب رسمی نبودند
علم امام به غیب می تواند مورد آزمایش قرار گیرد(مثلا رازی را در دل فقط با خدا در میان گذاشت و در زمان ظهور از ایشان سوال کرد)
در زمان ظهور تمامی یاران ایشان در مکه حضور دارند به طوری که قبلا خبر نداشتند
در زمانی که ایشان ظهور می کنند
در طلوع فجر جبرئیل(یا خودشان) بانگ می زنند و خود را معرفی می کنند آن بانگ به حدی بلند و واضح است که نشسته بلند
خوابیده بیدار و ایستاده می شیند
قبل از ظهور فتنه ها به اوج می رسد تا حدی که همه (یا اکثریت مردم ) نیاز یک منجی را احساس می کنند
قبل از ایشان شعیب از خراسان ظهور می کند و بصره و بیت المقدس فتح می شود و در بیت المقدس مسیح فرود می آید
و مسلمانان تحقق پیشگویی رسول الله را در می یابند و عیسی(ع) را به نماز دعوت می کننداما او می گوید امامتان خوب امامی است(البته من متوجه نشد آیا حضرت مسیح امام را معرفی می کنند یا امام قبلا آمدند)
و نشانه های مهم دیگری که تا به وقوع نپیوندد امام ظهور نمی کنند (حالا بسنجید ببینید چه قدر از این نشانه ها آشکار شده است؟)

و در مورد معرفی امام باید بگویم (این و من تو جلسات داخل حرم امام رضا(ع) شنیدم)
که یاران ایشان امام را به بقیه مردم معرفی می کنند

شما می توانید اطلاعات خوبی را در مورد نشانه ها در سایت زیر بیابید:Mohabbat::Gol:
http://www.mouood.org

عرض سلام و ادب
از جمله اعتقادات غير قابل خدشه تشيع براي آينده و زمان ظهور وقوع خرق عادت (معجزه ) توسط حضرت قائم ميباشد. همانند نداي جبرئيل که به گوش همه ميرسد يا خبردادن از غيب و ساير اعمال که در رديف معجزه قرار ميگيرد.

همچنين از جمله اعتقادات غيرقابل خدشه در زمان گذشته و صدر اسلام وقوع معجزات و خرق عادات توسط حضرت رسول (شق​القمر و ...) است.

کسي که در زمان رسول و يا عصر ظهور با شنيدن نداي جبرئيل و ديدن معجزات ... صاحب اندک قوه ادراک و عقل باشد با درنظرگرفتن هر مقدار بي انصافي و مريض​النفسي هم بعيد است که ايمان نياورد!
براي آن زمان ها که حجت تام و تمام موجودبوده و خواهد بود.

اما آنان که اکنون حجت ميخواهند با اين سوال درگيرند که چرا خداوند ما را که در زمان حال هستيم ،از حجت معجزه بي نصيب کرده است؟؟؟؟؟چرا؟؟؟
مگر نه اينکه دليل عدم تکرار معجزات پيامبران و حتي دليل ختم نبوت ، بلوغ عقلي بشر در زمان حال ذکر ميگردد؟ پس چرا وقوع خرق عادت در زمان ظهور ؟

سلام
1- فلسفه ختم نبوت آمدن دین کامل است یعنی دینی آمد که تا همیشه دوران پاسخگوی نیاز انسانها هست
2- معجزات انبیاء الهی پاسخ به درخواست معجزه بوده است . یعنی نیاز به حجت محسوس از سوی مخاطبان موجب آوردن معجزه بوده است اما وقتی با ادله و براهین حجت بر ما تمام می شود چه نیازی به اعجاز است
3- وقوع خرق عادت در عصر حضور نه بر اساس نیاز بلکه یک ظهور و تجلی است یعنی عصر حضور شرایط خوارق را فراهم می کند کانه جهان دگرگونه می شود و یکی از جلوه های دگرگونگی وقوع خوارق عادات است که البته اختصاص به اهل ایمان هم ندارد . البته همه این صحبتها بر اساس تصلب بر ظواهر روایات است لذا اگر روایات تاویلی غیر از تاویل ظاهری داشته باشند که ما هم بدان معتقدیم جریان امور چندان هم غیر عادی نخواهد بود مگر به اندازه خارق العادگی عصر حضور سایر انبیاء و اولیاء
موفق در پناه حق

عرض سلام وادب

حامد;92156 نوشت:
2- معجزات انبیاء الهی پاسخ به درخواست معجزه بوده است . یعنی نیاز به حجت محسوس از سوی

مخاطبان موجب آوردن معجزه بوده است اما وقتی با ادله و براهین حجت بر ما تمام می شود چه نیازی به اعجاز است

بنده که جرات نميکنم و يا به بخود اجازه نميدهم چنين جسارتي به گذشتگان بکنم. و دست کم قبول ندارم از مسلمين صدر اسلام ( و يا حجت​خواهي حضرت ابراهيم) تا چندين سال بعد از ايشان (حتي تا عصر حضور) آنچنان انقلابي در بلوغ تعقل صورت گرفته باشد (يا هر نوع تغيير و تحول مورد استدلال شما) . آنهم طوري که آدميان امروزي همه بي نياز از حجت محسوس شده اند و به استحکام ادله و براهين ، حجت بر تماميشان تمام گشته باشد.
حقير ادله و براهين مورد نظر شما را مقبول و مکفي ندانسته باشم، دست کم در رديف حجت​خواهان امور محسوس قرار نخواهم گرفت؟ لطفا خرق عادتي بفرماييد ، طرفه​العين به تيغ آن حجت محسوس زنجيرهاي جهالتمان را بگسليم!
آيا خيل عظيم انسانهاي خردگراي که گزاره ​هاي دين را منطبق بر ادله و براهين حضرتعالي نميشناسند همگي از سر عناد و دشمني با حقيقت است؟ چگونه قابل تصور است که فرداي رستاخيز يکي از اين ميانه عقلاي معجزه نديده! در برابر جبروت کبريايي و عدالت بي چون و چراي خداوندي فرياد برآورد ! شکايت کند که حجت محسوس از او دريغ شده !

حامد;92156 نوشت:
- وقوع خرق عادت در عصر حضور نه بر اساس نیاز بلکه یک ظهور و تجلی است یعنی عصر حضور شرایط خوارق را فراهم می کند کانه جهان دگرگونه می شود و یکی از جلوه های دگرگونگی وقوع خوارق عادات است که البته اختصاص به اهل ایمان هم ندارد . البته همه این صحبتها بر اساس تصلب بر ظواهر روایات است لذا اگر روایات تاویلی غیر از تاویل ظاهری داشته باشند که ما هم بدان معتقدیم جریان امور چندان هم غیر عادی نخواهد بود مگر به اندازه خارق العادگی عصر حضور سایر انبیاء و اولیاء

نوستالوژي من نسبت به بعضي کلمات همچون تاويلي!!در نقل قول فوق و ....و خلاصه حالم را بد ميکند. خاصه آنکه جناب حامد را بيش از بعض ديگران اهل استدلال ميدانم لذا ... از حس بسيار بد ماست​مالي شدگي بالاخص در آنجا که حرف از ادله و براهين باشد ، از حقير بيم شکستن تقيه ميرود (که از اين کلمه تقيه بيش از هر چيز متنفرم و به جبر و تقدير ....دچار آن) و نتيجه​اش صد البته معلوم!

بزرگوار! ظهور و تجلي شرايط خوارق عادت در عصر قديم و کنون و آينده از نداي فرشته جبرائيل را متاسفانه يا خوشبختانه مختص و خاص و اخص اهل دين و ايمان بوده و هست و خواهد بود. جاي نگراني نيست !!
اگر همچنان مصر هستيد همه عرايض حقير در فوق را رهابفرماييد و تنها يکي از آن معجزات عصر ظهور (مثلا علم امام عصر از غيب ) را در باب شرايط ظهور و جلوه آن آنهم طوري که مختص اهل ايمان هم نيست! توضيح و تاويل! بفرماييد تا از جهالت بدرآييم.

قبلا از لحن بد نوشته فوق عذرخواهي ميکنم. چاره​اي نبود!

manmehdiam;92427 نوشت:
اگر همچنان مصر هستيد همه عرايض حقير در فوق را رهابفرماييد و تنها يکي از آن معجزات عصر ظهور (مثلا علم امام عصر از غيب ) را در باب شرايط ظهور و جلوه آن آنهم طوري که مختص اهل ايمان هم نيست! توضيح و تاويل! بفرماييد تا از جهالت بدرآييم.

با سلام

یکی از نشانه ها (ویا شاید معجزه) در زمان امام مهدی(ع) ان شاء الله راه رفتن ایشان و یارانشان در آسمان است

یکی دیگر از معجزات امام (که من داشتم توی سایت ها در مورد شعیب مطالعه می کردم)
امگار سید خراسانی بعد از ظهور آقا با یارانش یه سمت آقا می روند (البته ایشان آقا را می شناسند:Gig:) بعد از بررسی نشانه ها انگار اقا عصایشان را به سنگی می زنند به اذن خدا ان سنگ تبدیل به درخت می شود(:Nishkhand:از صحتش مطمئن نیستم اگر جایی شما هم خواندید بیان کید مطمئن شوم مرسی):Gol:

manmehdiam;92427 نوشت:
حقير ادله و براهين مورد نظر شما را مقبول و مکفي ندانسته باشم، دست کم در رديف حجت​خواهان امور محسوس قرار نخواهم گرفت؟ لطفا خرق عادتي بفرماييد ، طرفه​العين به تيغ آن حجت محسوس زنجيرهاي جهالتمان را بگسليم! آيا خيل عظيم انسانهاي خردگراي که گزاره ​هاي دين را منطبق بر ادله و براهين حضرتعالي نميشناسند همگي از سر عناد و دشمني با حقيقت است؟ چگونه قابل تصور است که فرداي رستاخيز يکي از اين ميانه عقلاي معجزه نديده! در برابر جبروت کبريايي و عدالت بي چون و چراي خداوندي فرياد برآورد ! شکايت کند که حجت محسوس از او دريغ شده !

سلام
شایسته نیست شما که اهل علم و سوادید خود را با کافران و مشرکان لجوجی که جز خرافات در فضای فکری آنها نبود مقایسه بفرمایید .
و اما معجزه برای ایمان کسی بود که خدا را باور نداشت یا بی برهان بر سندان شرک می کوفت اما برای شما چه ؟ آیا شما هم نیازمند شق القمر و ... هستید ؟
آنچه به فضل علم و دانش از اسرار هستی بر آدمیان آشکار شده دهها برابر معجزاتی است که انبیاء عظام آوردند فقط عقل می خواهد که از شگفتی آفریده ها به شگفتی آفریننده برسد .
چه کسی این همه عجایب حیرت آور را در موجودات قرار داده ؟ همین آفریده هایی که با علم اندک خود شناخته ایم ؟ علم امروز به ما می گوید اعجاز نه فقط طوفان بپا کردن یا مرده زنده کردن یا شق القمر نمودن بلکه تمام هستی ، ذره ذره آن اعجاز است . آیا آشکار نشده که انسان عصر های تک از ساختن یک چیزی مثل مگس با همه کارایی های آن عاجز است ؟ این اعجاز چیست ؟ اعجاز علم برتر است یا اعجاز اتفاق و جهل ؟ چرا خدای متعال در قرآن کریم اینقدر ما را به آیات خود در آفاق و انفس فرامی خواند ؟ آیا این آیات ظاهر دائمی برای ایمان قلبهای پاک از هوی و هوس کافی نیست ؟ به قول آن بزرگوار چه جای تعجب از اعجاز آصف بن برخیاست که به طرفه العینی یک تخت را از شام به فلسطین آورد در حالیکه همین زمین کذایی با همه عظمتش در ثانیه بسی بیشتر از فاصله شام و فلسطین در فضا می پیماید ؟ سرعت اعجاز آصف بیشتر است یا سرعت اعجاز عادی خدا ؟
چه می فرمایی عزیزم . از تقلید قول گذشتگان بدرآ تا همه هستی برایت اعجاز الهی باشد . شما فقط یک چیز ، یک چیز بگو که جنبه ای از حیرت آفرینی در آن نباشد . چرا اینهمه اعجاز آشکار آفریننده هستی از سر غفلت بر ما پنهان مانده ؟
و چه جای تعجب است که اکثر مردم از این آیات غافل باشند وقتی که جز شهوت و غضب و شکم نمی شناسند ؟ کمی تامل بفرمایید . لفظ و لفاظی چه سود ؟ جز اینکه حقی آشکار شود ؟
موفق در پناه حق

mkk1369;92481 نوشت:
با سلام

یکی از نشانه ها (ویا شاید معجزه) در زمان امام مهدی(ع) ان شاء الله راه رفتن ایشان و یارانشان در آسمان است

یکی دیگر از معجزات امام (که من داشتم توی سایت ها در مورد شعیب مطالعه می کردم)
امگار سید خراسانی بعد از ظهور آقا با یارانش یه سمت آقا می روند (البته ایشان آقا را می شناسند:gig:) بعد از بررسی نشانه ها انگار اقا عصایشان را به سنگی می زنند به اذن خدا ان سنگ تبدیل به درخت می شود(:nishkhand:از صحتش مطمئن نیستم اگر جایی شما هم خواندید بیان کید مطمئن شوم مرسی)

:gol:

بزرگوار وای بر ما پس با تعریفات شما الان کریسانجل که در آسمان بین دو برج راه رفته امام زمان است .....

وای برما

وای برما

بنده اگر در زمان شق القمر هم بودم از طریق معجزه به پیامبر هیچگاه ایمان نمی آوردم ......... مهم درون فرد است ..... که شناختش نیازمند آزمایش است نه عملکرد فرد زیرا عملکرد درون را نشان نمیدهد بلکه انسان در شرایط خاص خود واقعیش را نشان میدهد ............. آزمایشی زیرکانه ............ ولی چه آزمایشی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

mehdis;92568 نوشت:
بزرگوار وای بر ما پس با تعریفات شما الان کریسانجل که در آسمان بین دو برج راه رفته امام زمان است .....

وای برما

وای برما

بنده اگر در زمان شق القمر هم بودم از طریق معجزه به پیامبر هیچگاه ایمان نمی آوردم ......... مهم درون فرد است ..... که شناختش نیازمند آزمایش است نه عملکرد فرد زیرا عملکرد درون را نشان نمیدهد بلکه انسان در شرایط خاص خود واقعیش را نشان میدهد ............. آزمایشی زیرکانه ............ ولی چه آزمایشی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


با سلام و عرض ادب.

فکر می کنم همانطور که در زمان حضرت موسی ساحرین معجزه بودن عصای آن حضرت را تشخیص دادند, این گونه معجزات/کرامات(در صورت صحت روایت) توسط متخصصین این امر تایید می شود.

التماس دعا.:Gol:
تشکر.

mehdis;92568 نوشت:
مهم درون فرد است ..... که شناختش نیازمند آزمایش است نه عملکرد فرد زیرا عملکرد درون را نشان نمیدهد بلکه انسان در شرایط خاص خود واقعیش را نشان میدهد ............. آزمایشی زیرکانه ............ ولی چه آزمایشی

سلام
سنجش درون ممکن نیست مگر بر اساس رفتار و گفتار بیرونی . بعد هم مشکل این خواهد بود که رفتار و گفتار را با چه معیاری می سنجید ؟
کریس آنجل هم کار بزرگی نکرده ؟ چند متر از زمین بلند شده که بالاترش رو مرتاضان هندی قادرند انجام دهند اما اعجاز انبیاء منحصر بفرد است مثلا شق القمر که مانندی ندارد .
انبیاء با اعجاز خود با کسی سر جنگ ندارند بلکه نشانه صدق دارند . کلام بیدارگر و برهان قاطع ایشان اعجاز برتر آنهاست .
موفق در پناه حق

عرض سلام و ادب

حامد;92537 نوشت:
شایسته نیست شما که اهل علم و سوادید خود را با کافران و مشرکان لجوجی که جز خرافات در فضای فکری آنها نبود مقایسه بفرمایید .

شايسته نيست شما که اهل علم و سواديد خود را با مومنان لجوجي که جز خرافات در فضاي فکري آنها نبود و نيست مقايسه بفرماييد!

حامد;92537 نوشت:
آنچه به فضل علم و دانش از اسرار هستی بر آدمیان آشکار شده دهها برابر معجزاتی است که انبیاء عظام آوردند فقط عقل می خواهد که از شگفتی آفریده ها به شگفتی آفریننده برسد .


آفرين! با شما موافقم. بارها در عرايضم در مباحث گفته ​ام که آن کتابي که وحي و معجزه است همانا کتاب آفرينش آفريدگار است . اين کتاب ، که به زبان دقيق و فصيح رياضيات نوشته و به همه آدميان اعصار و قرون بي هيچ واسطه موهومي وحي شده و
پيامبران راستين همانان که ورقي از آن خوانده و آيه​اي نگاشته​اند....پيامبران الوالعزمش! همچون نيوتن تنها سه آيه از اين کتاب و انيشتين دو آيه ! و ...برکات حاصل از يک آيه که از اين کتاب به نيروي خرد تبيين گشته ....

حامد;92537 نوشت:
چه کسی این همه عجایب حیرت آور را در موجودات قرار داده ؟ همین آفریده هایی که با علم اندک خود شناخته ایم ؟ علم امروز به ما می گوید اعجاز نه فقط طوفان بپا کردن یا مرده زنده کردن یا شق القمر نمودن بلکه تمام هستی ، ذره ذره آن اعجاز است . آیا آشکار نشده که انسان عصر های تک از ساختن یک چیزی مثل مگس با همه کارایی های آن عاجز است ؟ این اعجاز چیست ؟ اعجاز علم برتر است یا اعجاز اتفاق و جهل ؟


با اتکاي به همين اعجاز علمي است که مسلک و مکتب خردگرايي و نفي جهل و خرافه به هر نام و ظاهري ،نيازمند حجت ديگري نيست!
کدام لفاظي بزرگوار! اينها که فرموده​ايد اعجاز علم است و نه وحي . شما نيز اندکي تفکر بفرماييد. آخر قربانت گردم، صدور عباراتي چون: اعجاز علم بهتر است يا اعجاز اتفاق و جهل!!!! از شما نيز بعيد است.


حامد;92537 نوشت:
آنچه به فضل علم و دانش از اسرار هستی بر آدمیان آشکار شده دهها برابر معجزاتی است که انبیاء عظام آوردند فقط عقل می خواهد که از شگفتی آفریده ها به شگفتی آفریننده برسد .


با اين فرمايش صريح و صحيح جاي شگفت براي حقير است که، براي شما حتي بيان سوال درست هم سخت است! معادل آن جمله اين است :اعجاز علم برتر است يا اعجاز دين. اعجاز عقل برتر است يا وحي ....

اجازه​ بدهيد حقير به کفر بمانم! من به خداوندي که به اعجاز جهل در جايگاه آفريدگار بي همتا نشانده ميشود کافرم! من به خدايي که خود بزرگترين توهين به آفريدگار است ، کافرم.

با سلام و عرض ادب :Gol:

نقل قول:
بزرگوار وای بر ما پس با تعریفات شما الان کریسانجل که در آسمان بین دو برج راه رفته امام زمان است .....


تا آنجاییکه اطلاع دارم کریس آنجل ادعای کرامت ندارد، بلکه منکر آن هم هست. آنچه انجام می دهد کلک های بصری است. یعنی کار را طوری انجام می دهد که شما دچار خطای دید شوید.

مثلاً بلند شدن چند سانتیمتری اش از زمین را خودش توضیح داده است. پشت شلوارش پاره است و کفشش هم به شلوارش وصل است. پایش را (به صورت بدون کفش) از پشت شلوار خارج می کند و روی سکویی قرار می دهد. شما کماکان شلوار کفشدار را می بینید، بی خبر از اینکه دیگر در آن شلوار و کفش پایی نیست... با استفاده از آن سکو به اتکای پای بدون کفشش چند سانتیمتری از زمین بلند می شود.

البته پرواز او بین دو برج به صورت رازی باقی مانده است. معلوم نیست با چه ابزاری او را در هوا نگاه داشته اند که ما آن را نمی بینیم. قرار نیست هر شعبده بازی تمامی اسرار کارش را فاش کند. ولی به هر حال خود طرف ادعای کرامت ندارد، آن وقت ما او را تا حد یک ساحر توانا بالا ببریم؟

نقل قول:
آفرين! با شما موافقم. بارها در عرايضم در مباحث گفته ​ام که آن کتابي که وحي و معجزه است همانا کتاب آفرينش آفريدگار است . اين کتاب ، که به زبان دقيق و فصيح رياضيات نوشته و به همه آدميان اعصار و قرون بي هيچ واسطه موهومي وحي شده و پيامبران راستين همانان که ورقي از آن خوانده و آيه​اي نگاشته​اند....پيامبران الوالعزمش! همچون نيوتن تنها سه آيه از اين کتاب و انيشتين دو آيه ! و ...برکات حاصل از يک آيه که از اين کتاب به نيروي خرد تبيين گشته ....


شما که باز حدسیات ما درباره a را با خود A اشتباه گرفتید بزرگوار...

با تشکر فراوان
یا حق

manmehdiam;92621 نوشت:
خود را با مومنان لجوجي که جز خرافات در فضاي فکري آنها نبود و نيست مقايسه بفرماييد!

سلام
دقیقا بگویید کدام عقیده مومنان خرافه است

manmehdiam;92621 نوشت:
بارها در عرايضم در مباحث گفته ​ام که آن کتابي که وحي و معجزه است همانا کتاب آفرينش آفريدگار است . اين کتاب ، که به زبان دقيق و فصيح رياضيات نوشته و به همه آدميان اعصار و قرون بي هيچ واسطه موهومي وحي شده و پيامبران راستين همانان که ورقي از آن خوانده و آيه​اي نگاشته​اند....پيامبران الوالعزمش! همچون نيوتن تنها سه آيه از اين کتاب و انيشتين دو آيه ! و ...برکات حاصل از يک آيه که از اين کتاب به نيروي خرد تبيين گشته ....

چه کسی به شما گفته خدایی این آیات شگفت آفاقی و انفسی را آفریده ؟ در کدام کتاب علمی پس از بحث از عجایب عالم نتیجه گرفته شده که خدایی آنرا آفریده است ؟
مشتی از اینجا(دین ) و مشتی از آنجا(علم ) گرفته اید و خود شده اید معیار همه چیز . چند کتاب شیمی و فیزیک و ... سراغ دارید که در ضمن یا آخر مباحثشان از خدایی سخن گفته باشند که این قوانین را وضع کرده است ؟ تا جایی که ما می دانیم هرچه انسان به اصطلاح داناتر شد بیشتر به کفر و الحاد گرایید . خوب معلوم است که شما از منبع وحی و اهل دین از خدا خبر دار شده اید نه از لای کتاب فیریک و ریاضی .
شما نظریه نسبیت انشتین را می توانید ثابت کنید . یعنی خودتان می توانید؟ همان انشتین و نیوتن معترف به دین و خدا بودند یا خیر ؟
چرا باید تمام هستی حتی مگس ناچیز آیت اعجاب آور خدا باشد اما انسان با همه عظمتش نشانی برتر از آفرینش بدیع خدا به نام وحی نداشته باشد؟ از نظر شما انسان از مگس کمتر است ؟
حال که به خدای دلپسند خود ایمان آورده اید آنرا آنگونه شناخته اید که برای هدایت شما از میان همین مخلوق شریف یعنی انسان کسی را بفرستد که دست شما را گرفته و به حقایقی بدیع از عالم برساند ؟
آیا ناتوان بوده و است ؟ اگر ناتوان است این خلقت عجیب و حیرت آور چگونه است ؟

بینام;92629 نوشت:
با اتکاي به همين اعجاز علمي است

مطلب را دست نگرفته اید من از اعجاز علمی سخن نگفتم گفتم این اعجاز یعنی اعجازی که در تمام موجودات عالم هست اعجاز علم است یا اعجاز جهل و اتفاق . با این بیان اشاره کردم به اعتقاد مادیون که همه چیز را اتفاقی می دانند و پشت پرده هستی قائل به خالقی دانا و علیم نیستند .
علم مصطلح هنرش این بوده که گوشه ای کوچک از حقایق عالم را به ما نشان داده است . اعجاز مال او نیست اعجاز آن حقیقت شگفت آوری است که در متن خلقت وجود دارد و همین اعجاز است که انسان خردمند را بسوی خالقی دانا و حکیم رهنمون می سازد . همان دعوتی که کتاب مقدس قرآن بارها و بارها به ما گوشزد می کند . ما را به تفکر در آنها فرامی خواند ؟

manmehdiam;92621 نوشت:
با اين فرمايش صريح و صحيح جاي شگفت براي حقير است که، براي شما حتي بيان سوال درست هم سخت است! معادل آن جمله اين است :اعجاز علم برتر است يا اعجاز دين. اعجاز عقل برتر است يا وحي ....

این هم که ادامه آن سوء تفاهم است و اما عجب از شما که به ادعای خودتان به اعجاز علم به خدای دانا و حکیم باور دارید اما خبرآوری انسان از سوی او را انکار می کنید . مگر نه اینستکه این آیات با شگفتی بی مانند خود خبری از سوی خدای متعال دارند چه جای عجب که انسانی دهان باز کند و همین اخبار را از مشاهده درون به دیگران برساند ؟
به نظر شما معادلات ریاضی برای آوردن حجت از سوی خدا بر حقانیت او از انسانی که ریاضی ساز است برتر است ؟
شما اندیشه کنید . در انسان اندیشه کنید . برای خودتان چه مرتبه ای قائلید ؟ کمتر از دیگرانید در کشف حقایق و ابراز آنها به عالمیان ؟ نیوتن و انشتین قانونهایی آوردند با تفسیری ریاضی ، ارسطو و افلاطون قواعدی آورند با تفسیری فلسفی عقلانی پس چه جای عجب که کسی از عالم جان هم خبری بیاورد که علم و عقل را بشوراند ؟
موفق در اندیشه

mehdis;92568 نوشت:
بنده اگر در زمان شق القمر هم بودم از طریق معجزه به پیامبر هیچگاه ایمان نمی آوردم ......... مهم درون فرد است ..... که شناختش نیازمند آزمایش است نه عملکرد فرد زیرا عملکرد درون را نشان نمیدهد بلکه انسان در شرایط خاص خود واقعیش را نشان میدهد ............. آزمایشی زیرکانه ............ ولی چه آزمایشی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

با سلام دوست و برادر من
در جواب شما حدیثی از امام صادق (ع) در بحار الانوار ج 67 ص 58 (البته من این حدیث را تو ایستگاه اتوبوس خواندم شاید آدرس اشتباه باشد)

دل هرگز به باطل بودن حقی و حق بودن باطلی یقین پیدا نمی کند

با سلام وتشکر از همه دوستان گرامی که به نکات خوبی اشاره کردند . امام مهمترین نکته در معرفت اولیاء الهی شناخت باطنی ایشان است . قبلا هم گفتیم که بنص قرآن کریم عده ای از اصحاب که شب وروز در حضور رسول الله (ص) بسر بردند اما نسبت به پیامبر معرفت و بصیرت نداشتند : [=DecoType Naskh Special]وَتَرَاهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ وَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ (198اعراف) به تو نگاه میکنند اما نمیبینند !

[=DecoType Naskh Special]در مقابل هم بزرگانی مانند جناب اویس قرنی رضی الله عنه که حتی یکبار هم موفق بدیدن پیامبر نگردید اما بالاترین معرفت را داشت.

[=DecoType Naskh Special]بنص قرآن کریم و احادیث وارده از معصومین علیهم السلام تنها شرط معرفت امام ورسیدن به ولایت ایشان ، داشتن تقوا است.

[=DecoType Naskh Special]ودر زیارت امام حسن عسکری (ع) میخوانیم :

[=DecoType Naskh Special][=Simplified Arabic]السَّلامُ عَلَيْكَ ياحُجَّةَ الحُجَجِ السَّلامُ عَلَيْكَ ياهادِيَ الاُمَمِ السَّلامُ عَلَيْكَ ياوَلِيَّ النِّعَمِ السَّلامُ عَلَيْكَ ياعَيْبَةَ العِلْمِ السَّلامُ عَلَيْكَ ياسَفِينَةَ الحِلْمِ السَّلامُ عَلَيْكَ ياأَبا الإمام المُنْتَظَرِ الظَّاهِرِ لِلعاقِلِ حُجَّتُهُ وَالثَّابِتَةِ فِي اليَّقِينِ مَعْرِفَتُهُ المُحْتَجَبِ عَنْ أَعْيُنِ الظَّالِمِينَ وَالمُغَيَّبِ عَنْ دَوْلَةِ الفاسِقِينَ وَالمُعِيدِ رَبُّنا بِهِ الإسلام جَدِيداً بَعْدَ الانْطِماسِ وَالقُرْآنِ غَضّا بَعْدَ الانْدِراسِ.

یعنی تو از چشم ظالمین محجوبی !

[=Simplified Arabic]يَوْمَ لايَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً،

[=Simplified Arabic]السَّلامُ عَلَيْكَ سَلامَ مَنْ عَرَفَكَ بِما عَرَّفَكَ بِهِ الله وَنَعَتَكَ بِبَعْضِ نُعُوتِكَ الَّتِي أَنْتَ أَهْلُها وَفَوْقَها. از زيارت سرداب

[=Simplified Arabic]وَمُتَقَرَّبٌ بِكُمْ إِلَيْهِ وَمُقَدمُكُمْ أمامَ طَلِبَتِي وَحَوائِجِي وَإِرادَتِي فِي كُلِّ أحْوالِي وَأُمُورِي، مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَعَلانِيَتِكُمْ وَشاهِدِكُمْ وَغائِبِكُمْ وَأَوَّلِكُمْ وَآخِرِكُمْ .از زيارت جامعه.

[=DecoType Naskh Special]بزبان ساده تر اگر انسان تهذیب نفس کند ، بتدریخ مشمول عنایات حق تعالی قرار گرفته و ولایت ومعرفت الله ورسول واولیائش شامل حال او خواهد شد.

[=DecoType Naskh Special][=DecoType Naskh Special][=Traditional Arabic]أنه لا [=Traditional Arabic]تنال ولايتنا[=Traditional Arabic] إلا بالورع وإلا بالعمل ..[=Simplified Arabic] فو الله لا [=Simplified Arabic]تنال ولايتنا[=Simplified Arabic] إلا بالورع والاجتهاد في الدنيا ومواساة الاخوان في الله .فمن كان منكم مطيعاً لله تنفعه ولايتنا ....وسائل‏الشيعة ج : 12 ص : 8 ح15501وتحف العقول و...

[=DecoType Naskh Special][=DecoType Naskh Special][=DecoType Naskh Special][=DecoType Naskh Special]يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا وَيُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ (29انفال)

[=DecoType Naskh Special][=DecoType Naskh Special][=DecoType Naskh Special][=DecoType Naskh Special]https://sites.google.com/site/hojjah/ser.maktum.zip

با تشکر از همه ی بزرگوارانی که در این بحث شرکت کردند . بنده به این مورد بسیار فکر کردم دلیل مهم بودن این بحث اینست که امام زمان های دروغی زیاد شده اند باور نمیکردم وقتی در ویژه نامه همشهری سال قبل خواندم در تهران 400 نفر به شخصی به اسم سعید به عنوان خدا ایمان آوردند و عکس این افراد در حالی که در جشن تولد سعید سجده کرده بودند نیز چاپ شده بود و چندین نفر دیگر که از امام 13 گرفته تا همسری امام زمان ادعا کرده بودند و چقدر مردم برای آنها مسجد و مناره و.... ساختند ........ آخرین فرد هم زمانی شنیدم که این تاپیک را نوشتم ........... باورم نمیشد در شهر کوچک ما در حاشیه تهران یک شیاد ادعای امام زمانی کرده که توسط اطلاعات هم دستگیر شده و خیلی ها نیز به او معتقد بوده اند ......... پس این بحث مهمترین بحث دینی حاضر است ............. براستی که شناخت امام حاضر در هر زمان مرز بین جهنم و بهشت را نشان میدهد ...................

بنظر بنده و با استفاده از گفته های بزرگواران شناخت امام زمان نیازمند موارد زیر به ترتیب اولویت است

1- تقوا ( شکمی که با لقمه حرام پرشود و انسانهابی که از خدا یاد نکنند صفات مشترک سپاهیان یزید است )
2- عقل ( به هیچ معجزه نباید اطمینان کرد ........... معجزه در حال حاضر هیچ معنی ای ندارد ......... یکبار دیوید کاپرفیلد اعلام کرد که میخواهد ماه را خاموش کند ...................... پس عین گمراهی اعتقاد به معجزه و نشانه های ظاهری حضرت است ......... بین مریدان امام زمان های دروغی افرادی که به معجزه و نشانه های ظاهری امام زمان معتقدند زیادند ...)

پس اگر خداوند به ما عقل داد که او را بشناسیم ............ میتوانیم خلیفه اش را نیز بشناسیم ............. زیرا از نظر عقل در حال حاضر معجزه باطل و نشانه های ظاهری نیز باطل است .................
از طرفی عقل به ما میگوید که ظاهر فرد با درونش یکسان نیست باید کاری کنیم و فرد را در شرایطی قرار دهیم تا درون واقعیش را نشان دهد ................

3- نشانه های اولیه ظهور حتما باید محقق شود مثل تکیه زدن بر کعبه در ابتدای ظهور ( این حداقل چیز است وگرنه در فلان دهات فلان فرد ادعای امام زمانی نمیکند و مرید هم پیدا نمیکند . )

والسلام


mehdis;92772 نوشت:
3- نشانه های اولیه ظهور حتما باید محقق شود مثل تکیه زدن بر کعبه در ابتدای ظهور ( این حداقل چیز است وگرنه در فلان دهات فلان فرد ادعای امام زمانی نمیکند و مرید هم پیدا نمیکند . )

با سلام

البته خیلی ها هم از این نشانه سوء استفاده کردند

قابل ذکر است که جایی خوندم یکی از نشانه ها (البته از کسی هم شنیدم)
که مردم دوباره به دوران جاهلیت بر میگردند (پس زیاد تعجب نکن و ایمانت را بچسب که خیلی ها تو را به خاطر ایمانت به سخره خواهند گرفت):Gol:

عرض سلام و ادب

حامد;92640 نوشت:
حال که به خدای دلپسند خود ایمان آورده اید آنرا آنگونه شناخته اید که برای هدایت شما از میان همین مخلوق شریف یعنی انسان کسی را بفرستد که دست شما را گرفته و به حقایقی بدیع از عالم برساند ؟ آیا ناتوان بوده و است ؟ اگر ناتوان است این خلقت عجیب و حیرت آور چگونه است ؟

خداي دلپسند را نميدانم ولي آفريدگار حکيم براي هدايت من چرا بايد انساني ديگر را واسطه قرار دهد؟ چرا آفرينشش ناقص باشد و ضعف در آفرينش نياز به دستگيري توسط شخصي غير از خودش را داشته باشد؟ چرا ابزار هدايت من را در خارج از من بيافريند؟ آيا ناتوان بوده ؟

حامد;92640 نوشت:
علم مصطلح هنرش این بوده که گوشه ای کوچک از حقایق عالم را به ما نشان داده است .

مايلم اندکي نيز از هنر دين بفرماييد. در ساختمان بشريت در ساختن جامعه انساني امروز کداميک از مومنين سهمي را به خود اختصاص داده است؟

manmehdiam;94055 نوشت:
خداي دلپسند را نميدانم ولي آفريدگار حکيم براي هدايت من چرا بايد انساني ديگر را واسطه قرار دهد؟ چرا آفرينشش ناقص باشد و ضعف در آفرينش نياز به دستگيري توسط شخصي غير از خودش را داشته باشد؟ چرا ابزار هدايت من را در خارج از من بيافريند؟ آيا ناتوان بوده ؟

سلام
شما بدیهی ترین امور را دارید انکار می کنید . آیا خدا عاجز بود از اینکه شما را بصورت کامل خلق کند ؟ اما بصورت فرزندی ناتوان خلق فرمود تا کم کم و با یاری و کمک دهها نفر بزرگ شوید و به کمال جسمانی برسید اما در همین کمال جسمانی نیز بی نیاز از دیگران نیستید . در امر معنویات قضیه از این کمتر نیست

manmehdiam;94055 نوشت:
مايلم اندکي نيز از هنر دين بفرماييد. در ساختمان بشريت در ساختن جامعه انساني امروز کداميک از مومنين سهمي را به خود اختصاص داده است؟

دانشمندان تاریخ بشریت بیش از اینکه بی دین باشند متدین بوده اند . اگر دین نبود همین اندازه از انسانیت و معنویت هم از میان آدمها پر می کشید و مثل گرگهایی همدیگر را پاره پاره می کردند و دیگر چیزی از آنها نمانده بود
موفق در تامل

با سلام

حامد;94060 نوشت:
دانشمندان تاریخ بشریت بیش از اینکه بی دین باشند متدین بوده اند .

مطابق فرمايش شما پس جناب انيشتين و کپلر و مولر و نيوتون و اديسون و گوس و بل و داروين و کوري ، مندليف و .... خلاصه همگي اهل ذکر و نماز اول وقت و بالاخص جهاد! بوده اند؟!

حامد;94060 نوشت:
اگر دین نبود همین اندازه از انسانیت و معنویت هم از میان آدمها پر می کشید و مثل گرگهایی همدیگر را پاره پاره می کردند و دیگر چیزی از آنها نمانده بود

يعني هم​اکنون اهالي سوئد و سويس و دانمارک دائم در حال دريدن هم هستند و اگر ميخواهيم انسانيت و لطف و صفا بيابيم : همين نزديکي خودمان مسلمين افغانستان و ايران و عراق و ...يا يهوديهاي اسرائيلي و ...

manmehdiam;94080 نوشت:
مطابق فرمايش شما پس جناب انيشتين و کپلر و مولر و نيوتون و اديسون و گوس و بل و داروين و کوري ، مندليف و .... خلاصه همگي اهل ذکر و نماز اول وقت و بالاخص جهاد! بوده اند؟!

سلام
میبینید حرف حساب که می شنوید میرید به حاشیه اما اونجا هم حرف منصفانه ای نمی زنید
کی گفته دین منحصر در این اموری است که شما گفتید ؟ و کی گفته تنها دین دین اسلامه ؟ و کی گفته این آقایونی که شما شمردین تنها دانشمندان تاریخند ؟ و آخر اینکه کی گفته این آقایون بی دین بوده اند ؟

manmehdiam;94080 نوشت:
يعني هم​اکنون اهالي سوئد و سويس و دانمارک دائم در حال دريدن هم هستند و اگر ميخواهيم انسانيت و لطف و صفا بيابيم : همين نزديکي خودمان مسلمين افغانستان و ايران و عراق و ...يا يهوديهاي اسرائيلي و ...

خیلی جالبه که یک ملت را از کل تاریخ و تاثیر و تاثراتی که پذیرفته جدا می کنید و می گید اینطورند
دیگر اینکه فکر نکنم اتهام بی دینی رو خود سوئدیها و سویسیها هم بپذیرند
شما چه بخواهید چه نخواهید نیمی از اندیشه تان بلکه بیشتر وامدار دین است این واقعیت جهان امروز است . افراد بی دین در این دنیای بزرگ جمعیت زیادی نیستند . آنها هم در معنویت جویی خود راهی جز کپی از این اندیشه دینی و آن فکر دینی کاری نتوانسته اند بکنند .
ادعای شما را بزرگترین دانشمندان جهان هم نداشته اند . یعنی نیوتن و انشتین هم علم را رقیب دین نمی دانسته اند اگر هم دانسته باشند منظورشان ادیان تحریف شده بوده است
موفق باشید

عرض سلام و ادب
جناب حامد عزيز حرف حسابي که فرموديد

حامد;94060 نوشت:
شما بدیهی ترین امور را دارید انکار می کنید . آیا خدا عاجز بود از اینکه شما را بصورت کامل خلق کند ؟ اما بصورت فرزندی ناتوان خلق فرمود تا کم کم و با یاری و کمک دهها نفر بزرگ شوید و به کمال جسمانی برسید اما در همین کمال جسمانی نیز بی نیاز از دیگران نیستید . در امر معنویات قضیه از این کمتر نیست

تصور من اين است که پدر مادر و اطرافيان يک انسان و نحوه ياري و کمکشان تفاوت​هايي با آنان که مدنظر شمايند داشته باشند.
به نظر شما آيا قابل تصور است که انساني مثلا کمک و ياري مادرش را براي کمال جسماني نپذيرد و آن را بيهوده بداند؟! لطفا از يک ديدگاه فراديني به کل مجموعه انسانها بنگريدو تامل بفرماييد که انسانها به تک تک اجزا دين چگونه مينگرند
دوست عزيزم، به نظر شما قابل تصور است که کسي دستورات اخلاقي دين را رد نمايد؟!! آيا شکي در ارزشمند بودن نيکي کردن، گذشت، عيادت بيمار، صداقت، مذمت دزدي و دروغگويي و ... وجود دارد؟ آيا هيچ انسان عاقلي ترديدي در ارزش ذاتي امور اخلاقي يا همان انسانيت که شما فرموديد، دارد؟
دوست عزيزم ، آيا تاکنون کتابي ، يا شرحي يا چند صفحه اي يا نظرات افرادي به غير از روحانيون و علماي ديني را مطالعه فرموده ايد؟ آيا به نظر شما چنين افرادي همه معاند و حيوان و احمق و مريض النفس و عليل القلب و ضعيف النفس و ... هستند؟ آيا به نظر شما همگي اينها مثلا در عقايدشان گفته اند در اسلام به علم آموزي و اخلاق نيکو و انسانيت چون بسيار سفارش شده لذا اين دين بسيار بيخود و بيهوده و غلط و بي ارزش است؟ آيا حقيقتا چنين فضاي فکري در شماها هست؟
آيا تصور ميکنيد حقير با ديدن عباراتي مثل(الجار ثم الدار به عنوان يک دستور اخلاقي ساده) برميآشوبم که وه چه دستور غلطي است پس اين دين به درد نميخورد؟
حرف حساب؟؟
آنها که به نام دين ميدرند و ميبرند و تحميق ميکنند و ... شايد حرف حسابشان حسابي تر است؟ البته خوب من نادان هستم و حواسم نيست که اينها که مومنين واقعي نيستند ! و ......خلاصه ....به ذات خود ندارد عيبي ...هر عيب که هست مربوط به دينداران هست! همه که مومن راستين نيستند ، ... دوست عزيزم اينجا که سخن از جفاي اهل دين است در همين اسلام خودمان ، چنان حلقه دينداران حقيقي تنگتر و تنگتر ميشود که نزديکترين ياران پيامبر از داماد و شوهر دخترانش گرفته تا همسر محبوب خودش از اين حلقه بيرونند .و جز شيعيان (آنهم گروه کوچکي از آنان) بقيه به جهنم حواله ميشوند ....ولي هر خوبي و زيبايي که هست اگر شده مربوط به انيشتين يهودي و نيوتون مسيحي و دکارت بي دين و...باشد، با دست و دلبازي ايشان برادران ديني شما محسوب ميشوند؟؟؟

براي لحظاتي کافران و بي دينان به دين خودتان را همگيشان را ظالم و جاهل و مال پرست و شهوت دوست و در رديف حيوانات بي ارزش تصور نفرماييد. اغلب انسانها به سبب تعقل و خرد آرزومند اخلاق و انسانيتند.
چرا بايد حقير از حرف حساب گريزان باشم قربانت گردم! آيا به اين انديشيده ايد؟ مطمئن باشيد که جامعه اخلاقي و انساني آرزوي من است ، و دست کم فرض کنيد اگر آرزوي امثال من چنين باشد ، به چه دليل بايد با ديني که حقيقتا هدفش ساختن جامعه اخلاقي و انساني و به دور از ظلم و ستم باشد ، بدبين باشد؟ پس حرف حسابي هم شايد امثال حقير داشته باشيم که نشنيده مانده باشد...بزرگوار

manmehdiam;94127 نوشت:
تصور من اين است که پدر مادر و اطرافيان يک انسان و نحوه ياري و کمکشان تفاوت​هايي با آنان که مدنظر شمايند داشته باشند. به نظر شما آيا قابل تصور است که انساني مثلا کمک و ياري مادرش را براي کمال جسماني نپذيرد و آن را بيهوده بداند؟! لطفا از يک ديدگاه فراديني به کل مجموعه انسانها بنگريدو تامل بفرماييد که انسانها به تک تک اجزا دين چگونه مينگرند

سلام و تشکر از عنایت به اصول مباحث
عرض میشود که :
بحث ما با شما بر سر این بود

manmehdiam;94055 نوشت:
آفريدگار حکيم براي هدايت من چرا بايد انساني ديگر را واسطه قرار دهد؟ چرا آفرينشش ناقص باشد و ضعف در آفرينش نياز به دستگيري توسط شخصي غير از خودش را داشته باشد؟ چرا ابزار هدايت من را در خارج از من بيافريند؟ آيا ناتوان بوده ؟

ما هم عرض کردیم که نیاز ما به واسطه به معنای نقص آفرینش یا آفریدگار نیست مگر انسان از لحاظ جسمانی یکباره خلق می شود که از لحاظ روحانی چنین باشد ؟
اولیاء و انبیاء والدین معنوی ما هستند و روح و جان مارا پرورش می دهند
آیا می دانید معنای و بالوالدین احسانا که بارها بعد دعوت به توحید آمده چیست ؟
بالاصاله منظور والدین معنوی اند
همان که پیامبر ص فرمود : انا و علی ابوا هذه الامه
پس امر معنویت کمتر از امر مادیت نیست و نیاز انسان به مربی معنوی بر اساس قانون اسباب کاملا منطقی است

manmehdiam;94127 نوشت:
دوست عزيزم ، آيا تاکنون کتابي ، يا شرحي يا چند صفحه اي يا نظرات افرادي به غير از روحانيون و علماي ديني را مطالعه فرموده ايد؟

انسان موجود متفکر است و چه بسیارند افراد بی دینی که در این ویژگی قویند اما قوت تفکر وصول به مقصد را ضمانت نمی کند و به اصطلاح بیش از این باید هنر داشت تا به مقصد و مقصود نائل آیند
و اما امر دین بسیار خطیرتر از آنست که بتوان به گفته هایی حق معدود از این و آن بسنده کرد .
انسان موجودی بسیار پیچیده است و امر هدایت و کمال اورا جز خالق دانایش نمی تواند عهده دار شود .
دانشمندان بزرگ بی دین هرچند بزرگ باشند دانسته هایشان در مقابل نادانسته هایشان در خصوص همین دنیای مادی مثل قطره در برابر دریاست . اینان چگونه می توانند این اشرف مخلوقات را به کمال و سعادتی رهنمون گردند که خود آنرا نشناخته و بدان واصل نشده اند ؟؟؟

manmehdiam;94127 نوشت:
در همين اسلام خودمان ، چنان حلقه دينداران حقيقي تنگتر و تنگتر ميشود که نزديکترين ياران پيامبر از داماد و شوهر دخترانش گرفته تا همسر محبوب خودش از اين حلقه بيرونند .و جز شيعيان (آنهم گروه کوچکي از آنان) بقيه به جهنم حواله ميشوند ....ولي هر خوبي و زيبايي که هست اگر شده مربوط به انيشتين يهودي و نيوتون مسيحي و دکارت بي دين و...باشد، با دست و دلبازي ايشان برادران ديني شما محسوب ميشوند؟؟؟

در نگاه ایده آل گرای تشیع به امر انسان کامل این هدف وجود دارد که
اولا : ولی الهی که رسما از سوی خداوند متعال متولی راهنمایی و سعادت بخشی بشر است شناخته و معرفی شود
ثانیا : الگویی به بشریت عرضه شود که هر انسانی با هر درجه از کمال بتواند از او فیض ببرد به عبارتی قله ای نشان بدهیم که هر صاحب همتی بتواند چیزی از آن دریافت کند نه اینکه آنقدر قله کوتاه باشد که خود نیازمند به بهره گیری از دیگران باشد مانند والیان ظلمی که بجای ائمه معصوم ع معرفی می شوند
پس این نگاه خود نعمتی برای بشریت است و ضامن شناخت و معرفت رفیع ترین قله انسانیت می باشد

manmehdiam;94127 نوشت:
براي لحظاتي کافران و بي دينان به دين خودتان را همگيشان را ظالم و جاهل و مال پرست و شهوت دوست و در رديف حيوانات بي ارزش تصور نفرماييد.

بنده از مصادیقی که برای این عناوین در نظر می گیرید اطلاع ندارم اما انسان کافر بخصوص کافر ملحدی که با وجود اسباب هدایت با حق و حقیقت می جنگد در این مقام یعنی مقام اندیشه از حیوان هم پست تر است چه اینکه حیوان به حسب روایات ما از رازق خود با خبر است و به او باور دارد اما این انسان ندارد ولی ممکن است این کافر فرد سخاوتنمدی باشد . ما دلیلی نداریم بگوییم سخاوتمندی او بی ارزش است و قرآن هم فرمود ما اجر نیکوکاران را ضایع نمی کنیم ولو اینکه به پاسخی شایسته در این دنیا باشد
manmehdiam;94127 نوشت:
پس حرف حسابي هم شايد امثال حقير داشته باشيم که نشنيده مانده باشد...بزرگوار

ما منتظر شنیدن این حرفهای حساب هستیم آقاجان
موفق باشید

حامد;94248 نوشت:
انسان موجودی بسیار پیچیده است و امر هدایت و کمال اورا جز خالق دانایش نمی تواند عهده دار شود

کاش چنين بود!
سهواً! يک کلمه را جا انداخته​ايد:

حامد;94248 نوشت:
انسان موجودی بسیار پیچیده است و امر هدایت و کمال اورا جز خالق دانایش (و نمايندگان خدا!) نمی تواند عهده دار شود

منتظر حرف حساب نمانيد بزرگوار ! اگر توانستيد! و به خود فرصت تامل داديد و با عباراتي چون انسان خيلي پيچيده است (مگر الکي هست هرکسي جز نمايندگان! از اين چيزها سردربياورند) و يا دانشمندان بي دين هر چقدر بيشتر بفهمند قطره​اي از اقيانوس نفهميده​اند (بي عرضه هاي گستاخ! اين تکنولوژي و رفاهي هم که آورده اند بخورد تو فرق سرشان!)
گفتن نميخواهد . شما هيچ حدثي ، گماني ، فرضيه اي چيزي نداريد راجع به کافر بي دين ملحد که از حيوان پست تر است ولي سخاوتمند (و آرزومند اخلاق و انسانيت) حرف حسابش چيست؟

manmehdiam;94296 نوشت:
سهواً! يک کلمه را جا انداخته​ايد:

سلام
خیر سهوا نبوده عمدا بوده چه اینکه برنامه تکامل انسانی که همان دین است منحصر به بیان و تعلیم رب العالمین است اولیاء الهی آنها نیز به همان تعلیم دانای به مراتبی از راه می شوند این مطلب بر این اساس است که فرمود : ان الحکم الا لله و حکم تشریعی را منحصر به خود نمود و هیچ استثنای متصل و منفصلی هم ندارد

manmehdiam;94296 نوشت:
شما هيچ حدثي ، گماني ، فرضيه اي چيزي نداريد راجع به کافر بي دين ملحد که از حيوان پست تر است ولي سخاوتمند (و آرزومند اخلاق و انسانيت) حرف حسابش چيست؟

ما شوون را از هم جدا کردیم یعنی در مقام اندیشه کفر آمیز اورا از حیوان پست تر خواندیم و در مقام عمل سخاوتمندانه شایسته پاداش
موفق باشید

عرض سلام و ادب

[=&quot نوشت:
حامد;94341] خیر سهوا نبوده عمدا بوده چه اینکه برنامه تکامل انسانی که همان دین است منحصر به بیان و تعلیم رب العالمین است اولیاء الهی آنها نیز به همان تعلیم دانای به مراتبی از راه می شوند این مطلب بر این اساس است که فرمود : ان الحکم الا لله و حکم تشریعی را منحصر به خود نمود و هیچ استثنای متصل و منفصلی هم ندارد[/]

[=&quot]برنامه تکامل انسان[/] , [=&quot]بيان و تعليم از سوي هر مرجعي که باشد و چه ظاهراً و چه واقعا منحصر در خداي دين باشد يا متکثر در اوليا دين يا همه متدينين يا مدعيان دين ... هر چه باشد نهايتش ، وجه نظري و تئوريک دين است. دين يا هر برنامه زندگي فربه[/][=&quot][/][=&quot]بودنش در وجه عملي آن راست[/][=&quot][/][=&quot]آزمايي ميشود. وجه نظري هر دين و مکتب [/][=&quot]و روش و پيشنهاد و ... في[/][=&quot][/][=&quot]ذاته فاقد ارزش است . و ارزش هر مکتب به توانايي[/][=&quot]ش در ساختن بعد فردي و اجتماعي انسان در زندگي عملي است. هر چند رابطه وجه نظري و عملي مشخص است[/].

[=&quot نوشت:
حامد;94341]ما شوون را از هم جدا کردیم یعنی در مقام اندیشه کفر آمیز اورا از حیوان پست تر خواندیم و در مقام عمل سخاوتمندانه شایسته پاداش[/]

[=&quot]حقير با اصالتي که به وجه عملي زندگي انسان قائلم نظري کاملا مشابه و کاملا برعکس دارم. منظورم راحع به انسانهايي که در مقام انديشه و فکر و باور مومن بوده اند و در مقام عمل حيواناتي که به نام دين [/]...

[=&quot]شما به آن وجه(نظري) ميانديشيد و معتقديد (يا انتظار آن را داريد) که لزوماً باعث زايش اين وجه [/]([=&quot]عملي ) خواهد شد. [/]شما وجوه عملي که خوشايندتان نبوده را بي ارتباط با وجه نظري دين ميدانيد و به اعمال دينداران نسبت ميدهيد تا بتوانيد وجه عملي فاضله​اي تعريف کنيد.
[=&quot]حقير به اين وجه(عملي) التفات دارم ،[/][=&quot][/][=&quot] و مطمئنم زاييد[/][=&quot]ه آن وجه (نظري حقيقي) است[/]!

manmehdiam;94695 نوشت:
دين يا هر برنامه زندگي فربه​بودنش در وجه عملي آن راست​آزمايي ميشود. وجه نظري هر دين و مکتب و روش و پيشنهاد و ... في​ذاته فاقد ارزش است . و ارزش هر مکتب به تواناييش در ساختن بعد فردي و اجتماعي انسان در زندگي عملي است. هر چند رابطه وجه نظري و عملي مشخص است.

سلام
هرچند ارزش دین بعنوان برنامه فکری و عملی به تطابقش با حقایق عالم وجود و نمودن راهی قابل سلوک برای انسانهاست اما به حسب تعهد عملی پیروان هم که باشد اسلام از این ویژگی بیشتر از هر دینی بهره مند است

manmehdiam;94695 نوشت:
حقير با اصالتي که به وجه عملي زندگي انسان قائلم نظري کاملا مشابه و کاملا برعکس دارم. منظورم راحع به انسانهايي که در مقام انديشه و فکر و باور مومن بوده اند و در مقام عمل حيواناتي که به نام دين ... شما به آن وجه(نظري) ميانديشيد و معتقديد (يا انتظار آن را داريد) که لزوماً باعث زايش اين وجه (عملي ) خواهد شد. شما وجوه عملي که خوشايندتان نبوده را بي ارتباط با وجه نظري دين ميدانيد و به اعمال دينداران نسبت ميدهيد تا بتوانيد وجه عملي فاضله​اي تعريف کنيد. حقير به اين وجه(عملي) التفات دارم ،​ و مطمئنم زاييده آن وجه (نظري حقيقي) است!

بنده کاره ای نیستم که بعدی را بر بعدی دیگر بدون دلیل دینی ترجیح دهم . انچه که واضح است در اسلام به هر دو بعد به اندازه کافی پرداخته شده است هم جنبه نظری و اعتقادی و درونی هم جنبه عملی لذا آنچه که در ترازوی سنجش انسانیت نهاده می شود نیز هر دو جنبه است . البته پر واضح است که مقام علم از عمل برتر و بالاتر است چه اینکه فرمودند : العلم امام العمل و همیشه امام از ماموم برتر است هرچند با ایجاد ارتباط امام و مامومی بستگی آندو را به یکدیگر نیز نشان دادند .
و اما عمل را عوامل مختلفی است از قبیل وراثت ، تقلید ، اعتقاد دینی صرف یا علم ومعرفت و آگاهی و از آنجا که این عوامل روح عمل مربوطه را تشکیل می دهند خود معیار ارزش آن محسوب می گردند .
پس عمل دینی که از علم و معرفت و آگاهی ناشی شود برتر از عملی که نتیجه ویژگی ارثی است چه اینکه روح این دو با هم برابر نیستند . دقت بفرمایید
موفق باشید

عرض سلام و ادب

حامد;94721 نوشت:
انچه که واضح است در اسلام به هر دو بعد به اندازه کافی پرداخته شده است هم جنبه نظری و اعتقادی و درونی هم جنبه عملی لذا آنچه که در ترازوی سنجش انسانیت نهاده می شود نیز هر دو جنبه است .

عرض حقير اين است که ، شايسته است شما درباره ديدگاه اسلام سخن بگوييد و نه از ديدگاه اسلام! از درون اسلامي که خود بدان معتقديد و مفروض ميدانيد که قضيه اي مطرح نيست که تلاشي براي صحت سنجي آن صورت گيرد.
هرچند بزرگوار! آنچه که واضح نيست کدام اسلام؟ ارزشمند جنبه نظري و اعتقادي و دروني و هم جنبه عملي طالبان؟ معاويه؟ طلحه و زبير؟ علي؟ يزيد؟ حسين؟ ملک عبدالله پادشاه عربستان! ؟ ؟

اشکال کار شما نگريستن و قضاوت به امور از دايره اعتقاداتي که داريد ، با مفروضات قبلا نتيجه​گيري شده است.(صحت و سقم اعتقاد شما منظور حقير نيست، بلکه نحوه استدلال شما و مفروض بودن اعتقادات شما در مقام بحث و گفتگو است . واضح است اينگونه نگرسيتن و قضاوت که نه جاي بحث دارد نه جاي پرسشي براي خودتان و حقير و هر شخص ديگري

حامد;94721 نوشت:
آنچه که در ترازوی سنجش انسانیت نهاده می شود نیز هر دو جنبه است . البته پر واضح است که مقام علم از عمل برتر و بالاتر است چه اینکه فرمودند : العلم امام العمل و همیشه امام از ماموم برتر است هرچند با ایجاد ارتباط امام و مامومی بستگی آندو را به یکدیگر نیز نشان دادند .
!

در مقام نظري ، آن گروه از گزاره​هاي وجه نظري که در انسان رفتار متناسب را ايجاد نکرده باشد ، جز اعتقادات نيست. به نظر شما در سرنوشت يک انسان چه تاثيري يا چه ارزشي دارد که به شکل نظري و تئوريک قبول کند که مثلا در کربلا حق با امام حسين (ع) بود يا حق بايزيد بود؟ شخصي حق را به امام و شخص ديگر حق را به يزيد بدهد (جنبه نظري) ولي هر دو در زندگي عملي مشابه هم رفتار نمايند ، آيا آن وجه نظري ارزشي دارد؟
حقير معتقدم وجوه نظري به آن ميزان ارزش دارد ،​يا به آن ميزان به قول شما العلم امام العمل خواهد بود که ايجاد رفتار متناسب نموده باشد و مابقي وجوه نظري در هيچ ترازوي حسابرسي فاقد وزن است. دست کم حقير اطمينان دارم ،هرچه در آموزه​هاي دين در مقام حسابرسي (معاد) قرار ميگيرد فقط عمل صالح است و نه عقيده صالح! تکرار ميکنم واضح است که عمل صالح نتيجه عقيد صحيح است. و صد البته مرجع اعتبارسنجي عقيده واقعي (وج نظري حقيقي) انسانها اعمالشان است .
بگذريم...
در هر صورت از شرکت در بحث متشکرم. اما به نظر ميرسد از موضوع بدور افتاديم.
بحث شناخت امام زمان بود!
و سوال حقير که چرا معجزه(حجت حسي) مختص شده به گذشته هاي دور (در صدر اسلام يا ماقبل) و يا آينده ظهور ولي از اين حجت حسي در زمان حال خبري نيست. به نظر ميرسد ، شما قائل به عدم اصالت معناي ظاهري روايات عصر ظهور ميشويد ، به دين ترتيب امکان وقوع معجزه ظاهري و حجت حسي را به مفهومي که معجزه در ذهن متبادر مينمايد براي عصر حضور قائل نيستيد (معجزه مفهومي جز حجت حسي ندارد و به محض خروج شما از اين تعريف و تصور رخدادي خارج از حس ظاهري، عملاً وقوع معجزه را مردود دانسته ايد)و ....که البته حقير نظرم را در ارتباط با آن عارض شدم. بهتر است اگر فرمايش جديدي در اين باب هست بفرماييد

manmehdiam;94894 نوشت:
و سوال حقير که چرا معجزه(حجت حسي) مختص شده به گذشته هاي دور (در صدر اسلام يا ماقبل) و يا آينده ظهور ولي از اين حجت حسي در زمان حال خبري نيست. به نظر ميرسد ، شما قائل به عدم اصالت معناي ظاهري روايات عصر ظهور ميشويد ، به دين ترتيب امکان وقوع معجزه ظاهري و حجت حسي را به مفهومي که معجزه در ذهن متبادر مينمايد براي عصر حضور قائل نيستيد (معجزه مفهومي جز حجت حسي ندارد و به محض خروج شما از اين تعريف و تصور رخدادي خارج از حس ظاهري، عملاً وقوع معجزه را مردود دانسته ايد)و ....که البته حقير نظرم را در ارتباط با آن عارض شدم. بهتر است اگر فرمايش جديدي در اين باب هست بفرماييد

سلام
من فکر کنم به خاطر این معجزه در این زمان اختصاص نیافته است چونکه ادمی در فاصله ی زمانی بین شروع غیبت کبری تا نزدیک های زمان ظهور از نظر عقلی و اعتقادی به شکوفایی می رسد و لزومی برای معزه وجود ندارد ولی البته گه گداری معجزاتی مثل شفا یافتن بیماران ، زنده شدن و... اتفاق می افتد اما با وجود این ادمی مجدد به دوران جاهلیت خویش باز می گردد(جاهلیت دوم که یکی از نشانه های پسش از ظهور است)
همین طور که اگر دقت کنید کسانی خود را خدا معر کردند و مریدانی نیز پیدا کرده اند(تو ایران خودمون:Moteajeb!:)
یا انقدر فحشا زیاد می شود که افراد با ایمان کم و یا مورد تمسخر قرار می گیرند و...:ok::Gol:

عرض سلام و ادب

mkk1369;94897 نوشت:
من فکر کنم به خاطر این معجزه در این زمان اختصاص نیافته است چونکه ادمی در فاصله ی زمانی بین شروع غیبت کبری تا نزدیک های زمان ظهور از نظر عقلی و اعتقادی به شکوفایی می رسد و لزومی برای معزه وجود ندارد ولی البته گه گداری معجزاتی مثل شفا یافتن بیماران ، زنده شدن و... اتفاق می افتد اما با وجود این ادمی مجدد به دوران جاهلیت خویش باز می گردد(جاهلیت دوم که یکی از نشانه های پسش از ظهور است)


دوست خوبم
به ياد داشته باشيم که در مورد کل جامعه بشري در حال اظهار نظر هستيم . پس سرسري و بدون توجه به بارمعنايي هر حرف و سخن نه آن را باور کنيم و نه اظهار کنيم.
به همين بخش از فرمايشتان دقت کنيد: (چونکه آدمي در فاصله زماني بين شروع غيبت تا نزديکي هاي ظهور)
آدمي: منظورتان کدام آدمي است ؟ در مورد کدام انسان صحبت ميکنيد؟ در مورد انسانهاي کدام خانه، کدام کوچه ،​کدام قوم ، کدام محله ، کدام شهر ، کدام روستا، کدام استان و بخش و ايالت و کشور و قاره سخن ميگوييد؟ کلمه آدمي در سخن شما شامل مجموعه هاي انساني از ساکنين قبيله​اي دورافتاده در آفريقا در اوايل غيبت کبري (که سالش را نميدانم 265 هجري اشتباه نکنم) تا ساکنان شهر کابل و پکن و مسکو و اردستان و بلغارستان و تمام دههاي تمام پنج قاره و نيويورک و کولالامپور و .......آن هم نه انسانهايي که اکنون زندگي ميکنند بلکه تمام انسانهايي که از زمان غيب کبري تا.....دست کم تا کنون و تا زمان نامعلوم ظهور زندگي کرده و ميکنند اعم از جوان و بزرگسال و شرايط محيطي و ...........اوه. شما حقيقتاً به همين سادگي تمامي اين مجموعه به اين بي سر و ته را از نظر عقلي و اعتقادي شکوفا شده ميپنداريد؟؟؟؟
شگفت تر آنکه چند سال قبل از غيب کبري تمامي همين مجموعه​هاي انساني را فاقد شکوفايي عقلي؟!!!! حقيقتا به اين گفته باور داريد؟؟؟!!!
شگفت ترين آنکه باز به ناگاه معلوم نيست به چه دليلي رو چه حسابي! يکهو يي تمامي اين مجموعه هاي گسترده انساني تا به زمان نزديک ظهور ميرسند ! گرفتار در جهالت و ناداني ميشوند؟؟!!!
چه عرض کنم؟!

mkk1369;94897 نوشت:
همین طور که اگر دقت کنید کسانی خود را خدا معر کردند و مریدانی نیز پیدا کرده اند(تو ایران خودمون


شما بلحاظ آماري حقيقتا معتقديد اخيراً تعداد کساني که خود را خدا را معرفي کرده​اند رشدي بسيار معني دار داشته است؟؟؟ يعني مطالعه شده که تعداد چنين اتفاقاتي در قبل بسيار کمتر بوده و اخيرا ً با سرعت در حال افزايش است؟ به نظر شما چنين افراد مدعي خدايي يا مشابه شان در برابر جامعه انساني اصلا قابل ديدن خواهند بود. نسبت چنين اتفاقاتي واقعا قابل مقايسه هست؟؟؟؟ يا قابل تصور هست که در آينده​اي نزديک چنين اتفاقاتي چنان رشدي فزاينده بخود بگيرد که کل جامعه جهاني دچار آن شود؟؟؟؟؟؟
قربانت گردم من نميفهمم يا فرمايشات شما چيزي جز اين معاني را نداشته ...

سلام بر شما دوست عزیز manmehdiam

برای بحث پیرامون اخرالزمان و ظهور امام باید در ابتدا نشانه های پیشاز ظهور را در نظر بگیریم این که امام در چه زمانی ظهور می

کنند

جهل و جهالت در جاهای مختلف معانی مختلفی دارد
مثلا در یک جا جهل در مورد یک مطلب
و در جای دیگر انجام کاری با توجه به دانستن موضوعی درست و انجام خلاف این نیز نوعی جهل است
و...
در دوران عصر تکنولوژی و علم و فناوری که ادمی با کمک علم خود به فضا و... می رود(که در گذشته به این شکل نبود) بعضی از افراد هستند که در جهل به سر می روند و حتی این علم باعث شده عده ایی این علم خود را کافی بدانند برای اینکه حلال را حلال و حرام را حلال کنند(اگر به دور و اطراف نگاه کنید نشانه ها را می یابید) و خود را از عالمان دینی بی نیاز احساس می کنند در صورتی که می دانند هر علمی یک متخصص دارد که باید به ان مراجعه کرد که راه درست را یافت اما آیا این طوری است؟
وقتی سخن از اخرالزمان می اید امام میاید تا در دنیا حکومت برپا کند پس می شود از این جا در نظر گرفت که نشانه ها فراگیر باشد حالا این فراگیری می تواند یکجا و یا تدریجی باشد. اشتباه می گویم؟ :Gol:

امام صادق علیه ‏السلام راز صلاح و اصلاح زمین و اهل آن را در ارتباط و وابسته به وجود امام معصوم دانسته و نخستین و مهم ترین نیاز هر مسلمانی را معرفت و شناخت امام و رهبر دینی بیان فرموده است:«انَّ الأرضَ لا تُصلِحَ الاّ بِإمامٍ وَ مَن مَاتَ لا یَعرِفُ إمَامَهُ مَاتَ مَیتَةً جَاهِلیَةً وَ أحوَجَ مَا یَکُونَ أحَدُکُم إلَی مَعرفتُه أذَا بَلَغَت نَفسُه هَذِه و أهوَی بِیَده إلَی صَدره، یَقُول: لَقَد کُنتُ عَلَی أمر حسن؛زمین آباد و اصلاح نمی‏شود، مگر به وجود امام و هر کس بمیرد و امام خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است و هنگامی که هر یک از شما را نفس به سینه رسد، بیشتر از هر چیز به شناسایی امام نیازمندتر است، تا در این حال بگوید: به کار خوبی پرداخته‏ام».از کار شناسان عزیز استدعا دارم در مورد این جمله که هرکس بمیرد وامام خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است توضیح بفرمایند:Sham:

manmehdiam;94894 نوشت:
اشکال کار شما نگريستن و قضاوت به امور از دايره اعتقاداتي که داريد ، با مفروضات قبلا نتيجه​گيري شده است.(صحت و سقم اعتقاد شما منظور حقير نيست، بلکه نحوه استدلال شما و مفروض بودن اعتقادات شما در مقام بحث و گفتگو است . واضح است اينگونه نگرسيتن و قضاوت که نه جاي بحث دارد نه جاي پرسشي براي خودتان و حقير و هر شخص ديگري

سلام
فکر می کنم بعد از این مدت روشن باشد که ما بر کدام مذهبیم . ما بر مذهب حق محمد و آل محمدیم و مناط و معیار ما کلام و نظر ایشان و علمای ربانی از تابعان ایشان است . البته هرچند فی الجمله در جزییاتی اختلافاتی هست اما بی شک موارد اشتراک بسیار بیشتر است .

manmehdiam;94894 نوشت:
حقير معتقدم وجوه نظري به آن ميزان ارزش دارد ،​يا به آن ميزان به قول شما العلم امام العمل خواهد بود که ايجاد رفتار متناسب نموده باشد و مابقي وجوه نظري در هيچ ترازوي حسابرسي فاقد وزن است. دست کم حقير اطمينان دارم ،هرچه در آموزه​هاي دين در مقام حسابرسي (معاد) قرار ميگيرد فقط عمل صالح است و نه عقيده صالح! تکرار ميکنم واضح است که عمل صالح نتيجه عقيد صحيح است. و صد البته مرجع اعتبارسنجي عقيده واقعي (وج نظري حقيقي) انسانها اعمالشان است .

از نظر تمامی علمای اسلام معیار سعادت ایمان و عمل صالح است نه عمل صالح به تنهایی . نظریه شما بر مبنای اصاله العمل است اما باید دانسته شود که علم بر دو گونه است :
1- علمی که موضوعش عمل است مثل اینکه نماز صبح دو رکعت است . ارزش این علم به آنست که دو رکعت نماز صبح گزارده شود
2- علمی که موضوعش عمل نیست مثل اعتقاد به یگانگی خدا . این عقیده هرچند آثار عملی می تواند داشته باشد اما بالاصاله موضوع عملی ندارد چنین علمی وقتی به باور منتهی شود خود ارزشمند است
دیگر اینکه انسان دارای شوون مختلفی است و در تمام این شوون باید مطابق حق باشد . عقیده به مقام قلب مربوط است و عمل به مقام اعضاء و جوارح لذا تطابق هریک با حقیقت دارای ارزش است
با این همه با توجه به اهداف دین هیچگاه این دو بعد از هم جدا انگاشته نشده و بر هردو تاکید لازم صورت گرفته است تا جایی که از امام صادق ع نقل است که فرمود : کل ایمان عمل است . البته ایمان به جهت درونی آن فعل قلبی است و در مقام ظاهر فعل جوارحی

manmehdiam;94894 نوشت:
سوال حقير که چرا معجزه(حجت حسي) مختص شده به گذشته هاي دور (در صدر اسلام يا ماقبل) و يا آينده ظهور ولي از اين حجت حسي در زمان حال خبري نيست. به نظر ميرسد ، شما قائل به عدم اصالت معناي ظاهري روايات عصر ظهور ميشويد ، به دين ترتيب امکان وقوع معجزه ظاهري و حجت حسي را به مفهومي که معجزه در ذهن متبادر مينمايد براي عصر حضور قائل نيستيد (معجزه مفهومي جز حجت حسي ندارد و به محض خروج شما از اين تعريف و تصور رخدادي خارج از حس ظاهري، عملاً وقوع معجزه را مردود دانسته ايد)و ....که البته حقير نظرم را در ارتباط با آن عارض شدم. بهتر است اگر فرمايش جديدي در اين باب هست بفرماييد

آنچه در روایات از خوارق عادات در ایام ظهور حضرت حجت اتفاق می افتد معجزه اصطلاحی نیست هرچند از لحاظ عامل و آثار شبیه آن باشد . اعجاز انبیاء علیهم السلام و ازجمله معجزه پیامبر ص دلیل صدق نبوت ایشان بوده است در حالیکه بنابر روایات خوارق عادات عصر ظهور از لوازم توفیق انقلاب جهانی است . چه اینکه این خوارق عادات بیش از اینکه به خود حضرت نسبت داده شود به یاران حضرت نسبت داده شده است پس این امور معجزه نیستند و کارکردشان اثبات صدق نیست .
و اما اگر باز مصر به اعجاز یا همان خارق عادت حسی باشید در این عصر و زمان هم موارد متعددی از علمای ربانی صادر شده و می شود .
موفق در پناه حق
موضوع قفل شده است