سكوت امام علي[ع] = تاييد اصالت جامعه؟

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سكوت امام علي[ع] = تاييد اصالت جامعه؟

جامعه و فرد در اسلام كدام اصالت كدام اعتبار؟

شايد در نگاه اول گفته شود، جامعه را افراد تشكيل مي دهد! و اگر افراد يك جامعه نبودند، آن جامعه صورت نمي گرفت!

همچنين سعادت و خوشبختي فرد فرد يك جامعه مد نظر است!و جامعه به خودي خود ، هيچ اصالتي ندارد.

از طرفي در تعارض منافع شخص با جامعه، رويه معمول تقدم و حفظ منافع جامعه است.

همچنين اگرچه جامعه وجود عيني و خارجي همچون افراد را ندارد، لكن منشاء آن اموري حقيقي و عيني هستند.

مثلا هيچگاه خانمي با حجاب بد وارد مراكز حوزوي نمي شود، چون مي داند فضا و هنجارهايي بر اين مراكز حاكم است كه عكس العمل شديدي خواهد داشت. به عبارتي اگرچه مراكز مذكور را افراد تشكيل مي دهند، ولي آنچه باعث شده اين افراد چنين تشكلي را تشكيل دهند، مشتركاتي است كه آنها را در يك محور جمع كرده است.

پس اين تعريف از جامعه كه جامعه را افراد تشكيل مي دهد، تقريبا با تسامح است. چون در واقع جامعه را نه وجود خود افراد كه ما به الاشتراك هايي كه افراد با هم دارند، تشكيل مي دهد. ما به الاشتراك هايي مثل نژاد، دين و مذهب و سرزمين.

در ضمن شما پيگير اون خانم نشيد!! چون توسط همون هنجارها هدايت شد و با يكي از ... به طور موقت ازدواج كردند و الان به خوبي و خوشي با هم كه نه! ولي خوب! زندگي مي كنند.

خوب شايد بپرسيد اين بحث چه ربطي به هفته بسيج دارد؟

ربطش اين است كه آيا در آموزه هاي اسلامي اصلا از اين اصطلاح يا مشابه آن حرفي زده شده است؟

ايا سكوت_ به معناي عام_ حضرت علي(ع) براي حفظ جامعه اسلامي به ما هو جامعه بود؟ كه در اين صورت حفظ جامعه اسلامي از اولويت هاي هر گونه پلان و طرح و استراتژي مي باشد! و همچنين هميشه جامعه بر منافع شخص مقدم است!

به نظر حقير رابطه فرد و جامعه رابطه اي دو سويه است.

ashkan62;91562 نوشت:
ايا سكوت_ به معناي عام_ حضرت علي(ع) براي حفظ جامعه اسلامي به ما هو جامعه بود؟ كه در اين صورت حفظ جامعه اسلامي از اولويت هاي هر گونه پلان و طرح و استراتژي مي باشد! و همچنين هميشه جامعه بر منافع شخص مقدم است!

سلام
جایی نشنیده ایم که سکوت برای حفظ جامعه بوده بلکه برای حفظ امت و دین بوده است این دو تعبیر با هم فرق دارند . چون محور در تعبیر دوم حفظ اصول ارزشهای دین اسلام است و در تعبیر اول صرفا جهت اجتماعی زندگی بشری
موفق در پناه حق

سلام علیک،

در کدام متن تعبیر "سکوت" را دیده اید و یا برداشت کرده اید؟
یکی از بزرگترین تحلیل های غلط در مورد حوادث بعد از رحلت پیامبر (ص) و حکومت خلفا، سکوت حضرت امیر (ع) است

ashkan62;91562 نوشت:
ايا سكوت_ به معناي عام_ حضرت علي(ع) براي حفظ جامعه اسلامي به ما هو جامعه بود؟ كه در اين صورت حفظ جامعه اسلامي از اولويت هاي هر گونه پلان و طرح و استراتژي مي باشد! و همچنين هميشه جامعه بر منافع شخص مقدم است!

نخیر جناب اشکان عزیز !سکوت علی علیه السلام برای حفظ اسلام بود و نه برای حفظ جامعه و منافع آن بما اینکه فقط جامعه است.
زیرا جامعه بما اینکه جامعه است هیچ ارزشی ندارد چرا که جامعه یعنی اجتماع انسانها در کنار یکدیگر . حال زمانی این جامعه ارزش دارد که افرادی که این جامعه را تشکیل میدهند موحد و یکتا پرست و قوانین اسلامی را رعایت کنند . ولی زمانی که یک اجتماع انسانی مانند حیوانات تحت قید هیچ قانون و تشریع الهی قرار نگیرند
چه ارزشی دارند با حیوانات چه تفاوتی دارند. از انجمله در طول تاریخ بشر حوامع ملحد و مشرکی بوده اند که مورد غضب الهی قرار گرفتند و عذاب الهی بر آنها نازل شد.مثل قوم عاد و ثمود.
بنابراین نمیتوان گفت جامعه بما هو جامعه ارزشمند است بلکه جامعه به وصف اسلامیت ارزشمند است و برای حفظ اسلام و چنین جامعه ای و یا برای تشکیل جامعه اسلامی کوشید و حتی جان خود را فدا کرد چون در واقع جان خود را برای اسلام عزیز فدا نموده است.

بنابراین سکوت علی علیه السلام برای حفظ اسلامی بود که احکام ان نجات بخش همه انسانها در همه اعصار است.

البته کسانی که چنین نظری دارند که حفظ جامعه به عنوان جامعه مهم است متآسفانه باید روی ناهنجاری ها چشم فرو بست و اصل امر به معروف و نهی از منکر ارزش و اعتبار خود را از دست خواهد داد که این مسأله خلاف نظر اسلام و متضاد با تکامل بشر و شکوفایی استعداهای اوست

ashkan62;91562 نوشت:
جامعه و فرد در اسلام كدام اصالت كدام اعتبار؟


با سلام

برخورد مولا در جريان خلافت پيامبر فقط حفظ اسلام بود و بس

مهمترين و اصلي ترين هدف مولا در جريان خلافت پيامبر حفاظت از اسلام بود

مولا فرد معصومي بودند و امام بعد از پيامبر

و البته مهمترين وظيفه امام حفظ دين است

وظيفه ايشان هدايت انسانهاست

بهتر است در اين حوزه تاريخ سكوت مولا را تحليل كنيم

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام به دوستان

قیام حضرت موجبات آشوب و تلاطم در پایتخت جامعه اسلامی و تضعیف اسلام و امیدوار گردیدن دشمنان می شد.
اعتراض در شرایط نامناسب , یک پارچگی جامعه را بر هم زده و زمینه برای استیلای دشمن خارجی و داخلی را فراهم می سازد.
از این رو حضرت علی (ع ) می فرمودند: من صبر کردم ولی همانند آن که تیغی در چشمانم و استخوانی در گلویم باشد
سکوت معنادار علی (ع ) پس از غصب خلافت و دست نبردن به شمشیر علل بسیاری دارد که به برخی از آنها اشاره می شود.
الف ) شرایط سیاسی و اجتماعی امت اسلام پس از رحلت پیامبر(ص ): وقتی رهبر یک حرکت عظیم تاریخی که بنیانهای جامعه آن روز را زیرو رو کرده و اندیشه و نظامی نوین برقرار نموده از میان مردم می رود بهترین شرایط برای حرکت ارتجاعی و ضد تکاملی فراهم می آید حال اگر در داخل امت و در بین سران آن نیز درگیری بوجود آید روشن است که امور آن جامعه و امت هیچ گاه به سامان نخواهد رسید و چه بسا نتایج همه حرکتهای قبلی نیز از دست برود.
در صدر اسلام نیز دقیقا همین شرایط پیش آمد; دشمنان خارجی حرکت عظیم اسلام همانند روم و ایران آن زمان از یکسو, منافقان و عناصر ارتجاعی داخلی از سویی دیگر منتظر فراهم آمدن شرایطی بودند تا نهال نورسته اسلام را از بیخ برکنند.
اگر فرضا علی (ع ) برای احقاق حق دست به شمشیر می برد مسلما جنگ دامنه داری درگیر می شد که پایان آن چیزی جز از بین رفتن زحمات پیامبر(ص ) نبود.

ب ) اقدام برای یک حرکت اجتماعی آن هم به صورت نظامی نیازمند شرایط مختلف و آمادگیهای مختلف است و به دلایل مختلفی این زمینه پس از ارتحال پیامبر(ص ) وجود نداشت.
علی (ع ) (بنابر نقل تاریخ ) بارها بزرگان اصحاب را برای ایجاد حرکتی بر علیه وقایع پیش آمده فراخواند ولی جز معدودی انگشت شمار به دعوت آن حضرت پاسخ ندادند. از سوی دیگر شرایط محیط و افکار عمومی نیز آمادگی قبول نبردی داخلی در بین اصحاب پیامبر(ص ) را نداشت زیرا همگان انتظار داشتند که اصحاب بزرگ پیامبر(ص ) پس از آن حضرت همانند او عمل نمایند و محور وحدت جامعه باشند نه اینکه به نزاع و درگیری در بین خود اقدام نمایند.
خلاصه سخن آنکه علی (ع ) برای حفظ اساس اسلام و حراست از نهال نورسته آن از احقاق حق خلافت خویش خودداری نمود تا ریشه های اسلام در پرتو تعالیم پیامبر و قرآن و اهل بیت استحکام یابد.

حامد;91573 نوشت:
جایی نشنیده ایم که سکوت برای حفظ جامعه بوده بلکه برای حفظ امت و دین بوده است

.........
سلام اللهم صل علي محمد و ال محمد
دوست عزيز امت اصطلاح متشرعه از جامعه مي باشد.يعني مسلمين به جاي لفظ جامعه اسلامي از امت اسلامي استفاده مي كردند. بله لفظ جامعه عام تر از امت مي باشد؛ چون امت مختص مسلمانان است ولي وقتي قيد اسلامي به جامعه اضافه مي شود همان معنا را مي رساند.

زمزم;91619 نوشت:
نابراین سکوت علی علیه السلام برای حفظ اسلامی بود که احکام ان نجات بخش همه انسانها در همه اعصار است.

...
دوست عزيز حفظ اسلام يا جامعه اسلامي؟
مگر نشنيديد كه از اسلام نماند مگر نام آن!
اگر نگاهي به تاريخ سياسي اسلام داشته باشيم. متوجه سكوت به معناي عام امام علي(ع) قبول معاهده توسط امام حسن(ع) باز سكوت امام سجاد (ع) پرداختن امام صادق (ع) به نشر اسلام ناب به تمام بلاد مسلمين و... تا امام زمان و غيبت ايشان همه و همه براي حفظ جامعه اسلامي بود. چون در فضاي همين جامعه بود كه هشام ها و آيات و مراجعي چون بروجردي ها و امام ها رشد كردند.
مهم حفظ بستري بود كه در ان اسلام بتواند شكوفا شود.
البته به نظر حقير دچار قصدنا واحد عباراتنا شتي شديم. چون جامعه اسلامي را همان ويژگي ها و ارزش هاي اسلامي كه هر فرد مسلمان به ان معتقد است را تشكيل مي دهد.

سلام
اللهم صل علي محمد و ال محمد
از دوست عزيزمان زمان و مكان بابت تشريح فضاي سياسي صدر اسلام و علل عدم قيام و حركت امام براي باز پس گيري حقشان ؛ تشكر مي كنم.
..........
در کدام متن تعبیر "سکوت" را دیده اید و یا برداشت کرده اید؟
یکی از بزرگترین تحلیل های غلط در مورد حوادث بعد از رحلت پیامبر (ص) و حکومت خلفا، سکوت حضرت امیر (ع) است.
دوست عزيز بنده قيد عام را به سكوت اضافه كردم تا جلوي همچين اشكالاتي رو بگيرم. تامل كنيد.
........
به نظر حقير قيام امام حسين (ع) و قيام حضرت امام زماني انجام شد كه در زمان امام حسين معاويه علنا منكر اسلام شد و با جانشيني يزيد خواهان حكومت سلطتنتي شد. اينجا معاويه جامعه را هدف گرفت و از همين جا بود كه گفت تا اسم پيامبر كه نماد جامعه اسلامي بود را از مناره ها بر ندارم آرام نميگيرم.
در زمان امام هم وقتي امام ديد شاه دارد فرهنگ و نظام سكولار غرب را در فرهنگ و نظام ايران ترزيق مي كند.. علماء را جمع كرد و گفت اگر الان نجنبيم اسلام از روي كره زمين محو خواهد شد.
چرا در اوائل قاجاريه يا ساير حكومت ها چنين ترسي خورده نشد.

با سلام و عرض ادب

در مورد این بحث ما دقیقا باید مشخص کنیم که سکوت به چه معناست و سکوت امام علی به چه نحوه ای بوده است. خود امام علی(ع)در نهج البلاغه از موضع خود در این دوره بیست و پنج ساله به عنوان صبر، تسلیم و...یاد می کند.
در خطبه شقشقیه امام علی(ع) بعد از آن که حوادث تلخ بعد از پیامبر را بازگومی کند می فرماید:

«... وطفقت ارتئی بین ان اصول بید جذاء او اصبر علی طخیه عمیاء... فراءیت ان الصبر علی هاتا احجی...; و ژرف بیندیشیدم که آیا با دست تنها بستیزم یا براین تاریکی کور صبر نمایم... سرانجام صبر و شکیبایی را خردمندانه تر دیدم ».

در این جا و نیز موارد مشابه (که در همین مقاله خواهید خواند) مولی از سکوت خویش تعبیر به صبر می کند. و آن را در مقابل جنگ و ستیز قرار می دهد. بر این اساس استنباط روشن از این جملات آن است که مولی موضع خویش را در حقیقت «آتش بس » درآن شرائط می داند. و هرگز در این واژه سخنی از انزوا، گوشه نشینی نیست.

در مورد دیگر مولی از این موضع تعبیر به «تسلیم » کرده است:
«لقد علمتم انی احق الناس بهامن غیری و والله لاسلمن ما سلمت امور المسلمین ولم یکن فیها جور الا علی خاصه التماسا لاجر ذلک و فضله و زهدا فیما تنافستموه من زخرفه و زبرجه; همانا می دانید که سزاوارتر از دیگران به خلافت منم به خدا سوگندتسلیم خواهم بود (بدانچه کردید گردن می نهم) تا هنگامی که اوضاع مسلمین به سامان بوده باشد و کسی را جز من ستمی نرسد و این کار را به خاطر آن انجام می دهم که ازاجر و پاداش اخروی بهره مند گردم و تا بی میلی خویش را در آنچه برای رسیدن به آن مسابقه گذارده اید یعنی دست یابی به زر و زیور دنیا، به اثبات رسانم ».

در این سخن مولی ابتدا از لیاقت خویش برای خلافت می گوید تا از سکوت حضرت سوءاستفاده نشده و آن را دلیل بر اعتراف برناتوانی حضرت نگیرند!! آن گاه حضرت سخن از آرمانگرایی خویش دارد و می فرماید برای من مهم آن است که در جامعه اسلامی امنیت و آرامش حاکم بوده و نظام اسلامی سامان داشته باشد و در این راستاایثارگرانه همه محرومیت ها را به جان خریده و به همه آنچه دیگران برای آن سر وکله می شکنند بی اعتنا خواهم بود.

در این سخن نیز مولی از موضع خویش تحلیل ایثارگرانه داشته و هرگز سخن ازانزوا نیست بلکه سخن از درگیر نشدن با دستگاه خلافت است بنابراین باید سکوت مولی را به معنای گزینش موضع مسالمت آمیز با دستگاه خلافت و پرهیز از درگیری و مبارزه مسلحانه تفسیر کرد. بنابراین تعبیر «خانه نشینی » اگر معنای کنائی از آن مقصودنباشد چندان واژه رسا و گویا در این زمینه نیست، آن چنان که واژه «سکوت » اگربه معنای فریاد و خروش بر نیاوردن در برابر دستگاه لافت باشد، واژه ای متناسب باهمین موضعی است که از این دو گفتار امام علی(ع) عرضه شد. آن چنان که برداشت مولی نیز از واژه سکوت همین است:

«...فان اقل یقولوا حرص علی الملک و ان اسکت یقولوا جزع من الموت...; اگرسخن بگویم و حقم را مطالبه کنم گویند خلافت را آزمندانه خواهان است و اگر دم فروبندم و ساکت نشینم خواهند گفت از مرگ ترسید».

در این سخن مولی سکوت را در برابر «فریاد و خروش » قرار می دهد و سیره عملی مولی علی(ع) در این دوره بهترین مفسر موضع مولی است. این چنین نبود که مولی درخانه نشسته باشد و خود را از همه مسئولیت های سیاسی، اجتماعی کنار بکشد و درانزوای مطلق باشد.
حضرت در این دوره هر جا که حضورش را برای دفاع از مبانی و کیان اسلام ضروری دید، ایثارگرانه وارد شد و علیرغم جفاها و ناجوانمردی هایی که نسبت به حضرت صورت گرفت هر جا که دستگاه خلافت در موضوعی ناتوان می شد و مولی می دید ناتوانی آنها راپای اسلام می گذارند نه آنها، مردانه وارد می شد و این سرباز گمنام و مظلوم اسلام به وظیفه سربازی خویش در رابطه با اسلام عمل می کرد.

و این نکته را ما در سیره دیگر امامان نیز داریم. برای همه آنان حفظ کیان اسلام در هر شرایط از اصول پذیرفته شده و اجتناب ناپذیر بوده است.

ashkan62;92694 نوشت:
در کدام متن تعبیر "سکوت" را دیده اید و یا برداشت کرده اید؟

البته معنای سکوت و سکون متفاوت است . بلی حضرت برای حفظ اساس اسلام ساکت شدند و از حق خود گذشتند ولی ساکن نبودند یعنی برای شناساندن حقیقت به مردم و بالابردن سطح شناخت انها، در هر جای مناسب در قالب خطبه ها،کلمات قصارو... که در کتاب شریف نهج البلاغه گرداوری شده است، به این مهم مبادرت میورزیدندو در کتب تاریخی نیز به وفور دیده میشود.به طوری که حقانیت تشیع و فلسفه امامت سینه به سینه تا به امروز به دست ما رسیده است.

ashkan62;91562 نوشت:
يا سكوت_ به معناي عام_ حضرت علي(ع) براي حفظ جامعه اسلامي به ما هو جامعه بود؟ كه در اين صورت حفظ جامعه اسلامي از اولويت هاي هر گونه پلان و طرح و استراتژي مي باشد! و همچنين هميشه جامعه بر منافع شخص مقدم است! به نظر حقير رابطه فرد و جامعه رابطه اي دو سويه است.

........
سلام
اللهم صل علی محمد و ال محمد
از تمامی دوستانی که در خصوص تبیین معنای سکوت حضرت علی (ع) اظهار نظر کردند متشکرم.
حال که روشن شد که حفظ نظام و جامعه اسلامی اصلی است حاکم بر تمام اصول, می توان این برداشت را هم کرد که هر عمل و رفتاری که به گونه ایی بخواهد جامعه اسلامی را دچار اختلال و بی نظمی کند علاوه بر اینکه حرام بوده_ دوستان این ایراد را نگیرند که شما که در مقام فتوی نیستید!؟ شاید در مصادیق اختلاف باشد ولی در این اصل هیچ اختلافی نیست؛ اگر دوستان اهل علم در این خصوص قاعده ای فقهی مستند سراغ دارند ممنون می شویم ما رو هم روشن کنند._
باید جلوی ان را گرفت.

ashkan62;93148 نوشت:

........
سلام
اللهم صل علی محمد و ال محمد
از تمامی دوستانی که در خصوص تبیین معنای سکوت حضرت علی (ع) اظهار نظر کردند متشکرم.
حال که روشن شد که حفظ نظام و جامعه اسلامی اصلی است حاکم بر تمام اصول, می توان این برداشت را هم کرد که هر عمل و رفتاری که به گونه ایی بخواهد جامعه اسلامی را دچار اختلال و بی نظمی کند علاوه بر اینکه حرام بوده_ دوستان این ایراد را نگیرند که شما که در مقام فتوی نیستید!؟ شاید در مصادیق اختلاف باشد ولی در این اصل هیچ اختلافی نیست؛ اگر دوستان اهل علم در این خصوص قاعده ای فقهی مستند سراغ دارند ممنون می شویم ما رو هم روشن کنند._
باید جلوی ان را گرفت.


با سلام و تشکر از همه دوستان:Gol:

این مطلب که به فرض وجود جامعه اسلامی هر عمل و رفتاری که موجب اختلال و بی نظمی شود حرام است، در همۀ جوامع اسلامی اطلاق ندارد.

گاهاً در برخی جوامع اسلامی، علیرغم تعلق خاطر مردم به اسلام و ارزشهای الهی، حاکمان وابسته به شیوه هایی خاص، با مقاصدی شوم عمل کرده و می کنند که در جامعه تنها اسمی از اسلامیت باقی مانده و به مرور رنگ و بوی ارزشها را از فضای جامعه می آلایند، بی شک در این جوامع بر خواص جامعه و مردم دین باور و ارزشمدار در صورتیکه متوجه این فتنه ها شده اند واجب است تا به عموم مردم روشنگری داده و موج بیداری مسلمین علیه حاکمان فسق و فجور ایجاد نموده و جامعه را از لوث وجود چنین حاکمان فاسدی پاک کنند.

در نقطه مقابل، وقتی در جامعه اسلامی حاکمانی متعهد و خداشناس تمام هم خود را صرف تربیت و رشد جامعه اسلامی و استقلال آن از بلاد کفر می کنند، باید به تمام جهت مورد حمایت مسلمانان قرار گیرد در این مورد اعتراضاتی که در گوشه کنار توسط گروه های سکولاری و مخالف اسلامیت نظام شکل می گیرد بمثابۀ اختلال و بی نظمی در نظام اسلامی محسوب شده و باید پیشگیری و برخورد قانونی صورت گیرد.

موفق باشید ...:Gol:

ashkan62;92682 نوشت:
سلام اللهم صل علي محمد و ال محمد دوست عزيز امت اصطلاح متشرعه از جامعه مي باشد.يعني مسلمين به جاي لفظ جامعه اسلامي از امت اسلامي استفاده مي كردند. بله لفظ جامعه عام تر از امت مي باشد؛ چون امت مختص مسلمانان است ولي وقتي قيد اسلامي به جامعه اضافه مي شود همان معنا را مي رساند.

سلام
در لفظ امت معنای ارزشهای دینی محوریت دارد یعنی جمعی که داری این ارزشها هستند لذا حفظ امت به معنای حفظ جمع صرف نیست بلکه به معنای جمعی است که قطعا در آن ارزشها وجود دارد وگرنه دلیلی برای حفظ جمع بدون ارزشها وجود ندارد .
لب مطلب اینستکه حفظ ارزشها محور و مناط است .
موفق در پناه حق

صدیق;93174 نوشت:
این مطلب که به فرض وجود جامعه اسلامی هر عمل و رفتاری که موجب اختلال و بی نظمی شود حرام است، در همۀ جوامع اسلامی اطلاق ندارد.

........
سلام
اللهم صل علی محمد و ال محمد
استعمال لفظ جوامع اسلامی شاید با تسامح مورد قبول واقع شود!
چه که یا جامعه ایی اسلامی است یا نیست؟
ووقتی که که لفظ جامعه اسلامی بر جامعه ایی اطلاق شد؛ قاعده مذکور اجرایی است.
شاهد بنده بر تسامح حرف ودتان است که فرمودید:
صدیق;93174 نوشت:
رخی جوامع اسلامی، علیرغم تعلق خاطر مردم به اسلام و ارزشهای الهی، حاکمان وابسته به شیوه هایی خاص، با مقاصدی شوم عمل کرده و می کنند که در جامعه تنها اسمی از اسلامیت باقی مانده

.......
البته لازم به ذکر است که در تعریف جامعه اسلامی(دار الاسلام) اختلاف نظر است
عده ایی حاکمیت اسلامی را مد نظر قرار داند
عده ایی امت اسلامی را مد نظر قرار دادند و لو اینکه حاکمیت ان بر اساس مبانی و آموزه هاس اسلامی نباشد._ کشورهای مسلمانی که این اصل ثابت در قانون اساسی آنها قید شده حاکمیت ان اسلامی است: اصل حاکمیت احکام اسلامی بر تمام قوانین و فرامین حکومتی_
عده ایی اجرا و عدم اجرا شدن احکام اسلامی مثل انواع حدود و بعضا تعذیرات را ملاک جامعه اسلامی دانستند.
رابطه این تعاریف با هم عام و خاص هست.

سراسیمه سلام هنگام انتظار سلام هنگام رسیدن سلام
وضعیت یه جامعه بشری رو انسانهایی که در اون زندگی میکنن مشخص و با ثبات میکنند
اگر جامعه اسلامی اون روز تازه مسلمان نشده بود اگر اون قدر نو پا نبود
شاید طوره دیگه ای امام علی برخورد میکرد به هر حال یه جامعه بشری رو افراد با عقاید شون میسازند
شاید امام با سکوتش حرفهای زیادی داشت
اما به هر حال نه برای افراد خاص که برای اون جامعه تازه مسلمان شده سکوت کرد
تا از گسیختگی جامعه و در نهایت چند دسته شدن افراد جلو گیری بکنه

حالا که این بحث پیش اومد

من یه موردی رو مطرح کنم

من از بچگی همیشه فکر می کردم چرا امام حسین مظلوم کشته شد!! چرا

رفت چرا می تونست همه لشکر رو تار و مار کنه اما این کار نکرد؟ چرا اگه 1000

نفر هم یار داشت قطعا همه کشته می شدند؟

تا چندی پیش خوابی دیدم که در محشر کربلا هستم!! قبلا یک بار چنین خواب

دیده بودم!! من یک نیزه به دست داشتم و پرت کردم و شمر را هلاک کردم

و به خدمت امام حسین شادمان شرف یاب شدم!! ایشان رو از من بر گرداند

گفتم آقا چه شده!! فرمودند من الان نگران کشته شدن شمر نیستم نگران

منتغمی هستم که از جانب آن ها بر می خیزد و شیعه را محو می کند!!

در خواب تحلیل کردم که امام در کربلا کارش تمام نشد کار بعد آن تمام شد بهتر

بگم ادامه دارد

همانطور که امام کشته شد و مختار انتقام جوینده آن بود

اگه سپاه عمر سعد در هم می شکست و با توجه به این که قدرت دست آن ها

بود معلوم نبود چه بر سر شیعه می آمد

پس از گفت گویم با امام دیدم به میدان رفتم و شمر دستور داد بزنیدش

و صدا تیر به بدنم اصابت کرد و شادمان شهید شدم

به امید آن روز

پیش از این خواب دیده بودم در سن 10 سالگی که بدن بی جانم بر خاک صحرا

کربلا افتاده و فقط با کور سوی که دارم نگاه می کنم