"مورچه" داناتر از ""سلیمان"" ؟؟؟

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
"مورچه" داناتر از ""سلیمان"" ؟؟؟

سلام :Gol:
در روایات نقل است که :
سلیمان با آن مورچه کذایی که از رعایای ممکتش بود لحظاتی سخن گفت . در این میان مورچه رو کرد به سلیمان و عرض کرد : آیا میدانی چرا پدر شما را داود نامیدند . جناب سلیمان فرمود : نه !!! عرض کرد بخاطر اینکه : داوی جرحه بِوُدّ . یعنی چون زخم دل را با مرهم عشق درمان کرد . حال بفرمایید چه چیزهایی از این روایت شریف استنباط میشود . و آیا مورچه از سلیمان داناتر بود ؟ این سوال آخری را با این اصل حل بفرمایید که : اذا شاووا ان علموا علموا . اولیاء الهی هرگاه بخواهند بدانند می دانند .:Sham:
موفق در پناه حق
:hamdel:

حامد;91070 نوشت:
و آیا مورچه از سلیمان داناتر بود ؟

سلام
خوب جواب رو بدیم و بریم .
جواب سوال اینه که : علم اولیاء الهی طبق اصلی که حدیث شریف در اختیار ما قرار می دهد منوط به خواست ایشان است یعنی اگر بخواهند چیزی را بدانند می دانند لذا اگر به امری توجه نکنند قاعدتا از آن بی اطلاع می مانند لذا جواب خیر حضرت سلیمان به مورچه به این معناست که حضرت تا آن زمان به این موضوع ( معنای اسم پدر ) توجه نکرده بوده است . ولی اگر توجه می کرد قاعدتا می توانست باذن الله بداند .
و اما برداشتهای دیگر را به دوستان واگذار می کنیم .
موفق در پناه حق

با سلام و تشكر از مطالبتان

حامد;91070 نوشت:
اذا شاووا ان علموا علموا . اولیاء الهی هرگاه بخواهند بدانند می دانند .

يعني زماني كه مورچه پرسيد حضرت سليمان خودش نمي خواسته كه جوابو بدونه ؟

طبق اين حديث هر گاه بخواهند بدانند مي دانند . حالا كه حضرت سليمان ندانسته اند پس نمي خواستن كه بدانند . درسته ؟

خوب چرا نمي خواستن بدونن ؟

منبع روايت بالا رو هم يادتون رفته بذاريد

با تشكر

بسم الله الرحمن الرحیم


با سلام

حامد;91070 نوشت:
در روایات نقل است که : سلیمان با آن مورچه کذایی که از رعایای ممکتش بود لحظاتی سخن گفت . در این میان مورچه رو کرد به سلیمان و عرض کرد : آیا میدانی چرا پدر شما را داود نامیدند . جناب سلیمان فرمود : نه !!! عرض کرد بخاطر اینکه : داوی جرحه بِوُدّ . یعنی چون زخم دل را با مرهم عشق درمان کرد . حال بفرمایید چه چیزهایی از این روایت شریف استنباط میشود . و آیا مورچه از سلیمان داناتر بود ؟


منبع روایت مذکور: علل الشرائع، ج‏1، ص: 72

اما پاسخ پرسش شما
1- گاهی حکمت اقتضاء می­کند فرد تجاهل نماید. یعنی در عین دانستن مطلبی آن را اظهار ننماید مثل این که پدری بخواهد پاسخ پرسشی را که می داند از زبان کودک خردسالش بشنود.
2- حکمت الهی اقتضاء نماید که با تحقق چنین ماجرایی دست به نمایش قدرت زده بفهماند اگر خدا اراده کند می­تواند مورچه ای را از افضل انسان ها داناتر قرار دهد. و ثمرۀ چنین بحثی آنجا روشن می شود که به استناد چنین قضایایی اعلمیت امامان شیعه در سنین خرد سالی اثبات می شود.

والله العالم


روشنا;91391 نوشت:
عني زماني كه مورچه پرسيد حضرت سليمان خودش نمي خواسته كه جوابو بدونه ؟ طبق اين حديث هر گاه بخواهند بدانند مي دانند . حالا كه حضرت سليمان ندانسته اند پس نمي خواستن كه بدانند . درسته ؟

سلام
بله اراده دانستن نفرموده بوده اند

رسا;91405 نوشت:
حکمت الهی اقتضاء نماید که با تحقق چنین ماجرایی دست به نمایش قدرت زده بفهماند اگر خدا اراده کند می­تواند مورچه ای را از افضل انسان ها داناتر قرار دهد. و ثمرۀ چنین بحثی آنجا روشن می شود که به استناد چنین قضایایی اعلمیت امامان شیعه در سنین خرد سالی اثبات می شود.

هرچند برتری ائمه معصومین ع بر دیگران جای شک ندارد اما مطلب ما در توجیه برتری یک مورچه در علم از سلیمان ع که حجت الله زمان خویش است مناسبتر به نظر می رسد
موفق در پناه حق

حامد;91382 نوشت:
سلام
خوب جواب رو بدیم و بریم .
جواب سوال اینه که : علم اولیاء الهی طبق اصلی که حدیث شریف در اختیار ما قرار می دهد منوط به خواست ایشان است یعنی اگر بخواهند چیزی را بدانند می دانند لذا اگر به امری توجه نکنند قاعدتا از آن بی اطلاع می مانند لذا جواب خیر حضرت سلیمان به مورچه به این معناست که حضرت تا آن زمان به این موضوع ( معنای اسم پدر ) توجه نکرده بوده است . ولی اگر توجه می کرد قاعدتا می توانست باذن الله بداند .
و اما برداشتهای دیگر را به دوستان واگذار می کنیم .
موفق در پناه حق

با سلام و تشکر:Gol:

به نظر می رسد فرض جناب حامد قابل مناقشه است زیرا در بیان آمده است که اولیاء الهی اگر به موضوعی توجه پیدا کنند و خواست شان بر دانستن باشد باذن الله خواهند دانست.

در حکایت پرسش مورچه و سلیمان، گفتنی است تا قبل از سؤال مورچه هیچ توجهی برای سلیمان نبی حاصل نشده اما به محض تحقق سؤال، بدون شک، در سلیمان نبی (ع) توجه ایجاد شده، نمی توانیم بگوییم سؤالی پرسیده شده لکن توجهی محقق نشده است.

اگر فرض بگیریم با طرح سؤال توجهی حاصل نشده باید بپذیریم اینکه سلیمان (ع) سؤال مورچه را نفهمیده در حالیکه فرض بر این است که سؤال مورچه را فهمیده است و در صورتی که فهمیده قطعاً توجه برایش حاصل شده و این توجه می تواند مبنای خواستن و دانستن باشد.

به عبارتی می توان گفت: در اولیاء الهی و انبیاء و معصومان (علیهم السلام) مبنای توجه یافتن و خواستن و اتصال به منبع علم الهی، با طرح موضوع و سؤال از طرف مخاطبان محقق می شود.

اما در این حکایت،(مورچه و سلیمان) بنظر می توان نظر جناب رسا را به صواب نزدیکتر دانست.

موفق باشید ...:Gol:

صدیق;91484 نوشت:
در حکایت پرسش مورچه و سلیمان، گفتنی است تا قبل از سؤال مورچه هیچ توجهی برای سلیمان نبی حاصل نشده اما به محض تحقق سؤال، بدون شک، در سلیمان نبی (ع) توجه ایجاد شده، نمی توانیم بگوییم سؤالی پرسیده شده لکن توجهی محقق نشده است. اگر فرض بگیریم با طرح سؤال توجهی حاصل نشده باید بپذیریم اینکه سلیمان (ع) سؤال مورچه را نفهمیده در حالیکه فرض بر این است که سؤال مورچه را فهمیده است و در صورتی که فهمیده قطعاً توجه برایش حاصل شده و این توجه می تواند مبنای خواستن و دانستن باشد. به عبارتی می توان گفت: در اولیاء الهی و انبیاء و معصومان (علیهم السلام) مبنای توجه یافتن و خواستن و اتصال به منبع علم الهی، با طرح موضوع و سؤال از طرف مخاطبان محقق می شود.

سلام
توجه به سوال بما هو سوال با توجه به جواب آن متفاوت است و این واضح است خودتان هم فرمودید :
و این توجه می تواند مبنای خواستن و دانستن باشد .
بله می توانسته اما اراده نفرمودند جواب را .
موفق در پناه حق

حامد;91070 نوشت:
در این میان مورچه رو کرد به سلیمان و عرض کرد : آیا میدانی چرا پدر شما را داود نامیدند . جناب سلیمان فرمود : نه !!! عرض کرد بخاطر اینکه : داوی جرحه بِوُدّ . یعنی چون زخم دل را با مرهم عشق درمان کرد .

با سلام

سوال ديگه اي كه پيش مياد اينه كه مگر مورچه ها علم ادبيات مي دونن كه مي فهميده معني اسم پدر حضرت سليمان چي بوده ؟!؟!!!:Sham:

عقل و فهم جانوران در چه حد و اندازه اي هست ؟




با تشكر

روشنا;91637 نوشت:
سوال ديگه اي كه پيش مياد اينه كه مگر مورچه ها علم ادبيات مي دونن كه مي فهميده معني اسم پدر حضرت داوود چي بوده ؟ عقل و فهم جانوران در چه حد و اندازه اي هست ؟

سلام
سوال خیلی خوبی است . اما فی الجمله عاقل و مدرک بودن تمام موجودات در قرآن کریم ثابت شده است چون قرآن همه موجودات را مسبح خدای متعال می داند و تسبیح بدون ادراک ممکن نیست . اما اینکه میزان علم و ادراک هر موجودی تا چه حد است از اسراری است که گوشه هایی از آن در لابلای کلمات نورانی اهل ولایت آمده و می آید .
موفق در پناه حق

چطور میشه که علم مورچه بیشتر از علم حضرت سلیمان بوده مگه خدا نگفته : و علم آدم اسماء کلها

moovafeg;96146 نوشت:
چطور میشه که علم مورچه بیشتر از علم حضرت سلیمان بوده مگه خدا نگفته : و علم آدم اسماء کلها

سلام
ظاهرا تمام پستها را نخوندید . دوباره و با دقت بخونید
موفق در پناه حق
موضوع قفل شده است