***آفات آخرالزمان***
تبهای اولیه
با سلام لطفا بفرمایید چگونه می توان خود را از آفات وبلایای آخرالزمان محفوظ نگه داشت؟
آخرالزمان را از زاويههاي مختلف ميتوان به تماشا نشست: مناطق جغرافيايي، اماکن خاص، انسانها و طبقههاي مختلف اجتماعي مردم و... . در اين نوشتار به سيماي مردمان در آخرالزمان خواهيم پرداخت و اميد است که همگي با اطلاع از اين آسيبها بتوانيم به نحوي خطّ مشي زندگي خويش را انتخاب کنیم که به حداقل آفات مبتلا شويم.
برخي از اين آسيبها مربوط به جنسيت، قشر و طبقه خاصي نميشود که از آن با عنوان آسيبهاي عمومي ياد ميکنيم. برخي آسيبها نيز مربوط به جنسيتها و اقشار خاصّی است که به اختصار به آنان نيز خواهيم پرداخت. پيش از طرح و تبيين آسيبها و آفات ذيل لازم است اين نکته را متذکر شويم که آسيبزدگان و آفتپذيراني که در مجموعه اين روايات توصيف شدهاند در چند دسته ميگنجند:
شيعيان، مسلمانان و همه مردم جهان.
به عبارت ديگر، برخي از اين آسيبها تنها مربوط به شيعيان ميشود برخي مربوط به همه مسلمانها و برخي غير شيعيان را در بر ميگيرد؛ علاوه بر آن زمان بررسي و تطبيق نشانهها با شرايط پيراموني در نتيجة برخي عناوين تحليل تأثيرگذار است؛ براي نمونه آسيبهايي که دربارة حاکمان بيان شده دربارة نظام شاهنشاهي ايران، و بسیاری از نظامهایی که در حال حاضر در گوشه و کنارر جهان حکومت میکنند مصداقي کامل پيدا ميکند، اگرچه درباره ايران پس از انقلاب مصداق پيدا نميکند. فقهاي وهابي مصداق واضحي از فقهاي آسيب زدة آخرالزمانند و در مقابل فقهاي متأله و متخلّق شيعه نسبتي با اين تعابير پيدا نميکنند. امّا در ديگر موارد که آسيبهاي عمومي يا مخصوص به جنسيتها و طبقات مختلف اجتماعي بيان شده قابل تطبيق و مقايسه با شرايط و زندگي روزمرة ماست تا با دقت در اين روايات و شناسايي آسيبهاي مطرح شده در آنها به صيانت و نگاهباني از خود، خانواده و اطرافيانمان بپردازيم و در ورطة هلاک فتنههاي آخرالزمان نيفتيم.
- آسيبهاي عمومي مردمان آخرالزمان
غربت اسلام3 و مهجوريت قرآن،4 تظاهر به اسلام در گفتار و تأسي به کفار در رفتار،5 دين فروشي به قيمت دنيا،5 فراموشي آخرت و دنيامداري به نحوي که اگر دنياي افراد فراهم باشد دربارة آخرت خود هيچ نگراني و واهمهاي ندارند،6 پيروي از بدعتها به حدي که بدعتها سنت شده و سنتها بدعت،7 ارتکاب و اظهار جسورانة منکرات،8 فراموشي امر به معروف و نهي از منکر9و جايگزيني آن با امر به منکر و نهي از معروف،10 درازي آرزوها و اوهام همراه با تلاش اندک براي آخرت،11 رواج گستردة ريا و نفاق،12 قساوت قلب و رخت بستن ترحم از دلها،13 بخل و سخت گرفتن در خرج کردن براي خدا و ولخرجي براي گناه14و امور غير ديني،15 پيروي از هواي نفس،16 ذلت مؤمنان17و برتري گناهکاران و فاسقان،18 توقّع اجرت براي انجام وظايف ديني،19 بخل20 و خسارت شمردن پرداخت خمس و زکات،21 مهجوري و استخفاف قرآن به وسیلة مسلمان و ديگران،22 رواج فسق و محبوبيت فاسق نزد مردم،23 تکريم و احترام اشرار،24 شيوع و پسنديده شمردن شراب،25 قمار،26 زنا،27 همجنس بازي،28 غنا،29 رقص،30 طرب،31 بيحيايي،32 پيروي از شهوات ارتکاب معاصي،33 محرمات،34 دروغ در گفتار،35 شهادتها،36 طلاق،37 نيز ظلم و جور در تمام بلاد،38 قتل و خونريزي،39 تفرقه،40 جنگ،41پيروي از فتنهها،42 خيانت،43 جنايت،44 لجاجت،45 غيبت،46بهتان،47 کينه،48 دشمني،49 بيوفايي،50 نقض عهد،51 نمامي(سخن چيني)،52 بيانصافي،53 کبر،54 حرص،55 خلاصه تمام رذايل اخلاقي قابل تصور و حتي غير قابل تصور،56؛ افراد قدم خير را بدون توصيه برندارند،57 به جاي رضاي خدا رضايت افراد را در نظر بگيرند58؛ همت مردم شکم و شهوتشان شود بيتوجه به اينکه چه را از کجا بخورند و چگونه دفع شهوت کنند،59 به لباس و جاه با هم تفاخر کنند،60 به والدين بياحترامي شود،61 فرزند آرزوي مرگ آنان را بنمايد،62 قطع رحم کنند،63 در حق همسايه يا جفا کنند64 يا از سر ترس او را اکرام کنند،65 گفتار مردم فحش و ناسزا،66 کردارشان خبيث باشد،67 جايگاه امين و خائن در نظر مردم عوض شود،68 اخوت و برادري در راه خدا کم شود،69 آشنايان در وقت حاجت با يکديگر ناشناسي کنند،70 ظاهر افراد بسان آدميان و قلبهايشان قلب شيطان باشد،72 و ...
- آسيبهاي مردان آخرالزمان
به هم صحبتي با زنان خود را مشغول سازند،73 شکمشان را خدايشان و همسرانشان را قبله خويش سازند،74 از همسران خود اطاعت و خدا را نافرماني کنند،75 همسرشان را از فعل قبيحي که از او ديده نهي نکند،76 از درآمد فسق و فجور همسرشان ارتزاق کند،77 فسق و فجور همسر و فرزندانشان با رضايت او به نيت کسب درآمد بيشتر است،78 از اين رفتار فرزندان و همسر خويش شادمان شوند،79 خود را بسان زنان سازند،80 از لباسهاي زنانه،81 طلا استفاده،82 به مانند آنان خود را آرايش کنند،83 به سبب فحشاي همجنسگرايانه براي همجنس خود همانند مردي که بر همسر خويش غيرت ميورزد به ديگران غيرت نمايي و حمله کنند،84 و ... .
- آسيبهاي زنان آخرالزمان
حيا از زنان رخت بر میبندد،85 زنان فاسد میشوند،86 زنان هرچند به ظاهر لباس پوشیدهاند امّا بدنهايشان (به سبب نوع پارچه، نحوه دوخت و اندازه لباسها) نمايان است،87 سبک و بیوقار میشوند،88 بر زين سوار میشوند،87 به مانند مردان براي خود محفل و اتحاديه و انجمن به پا میکنند،89 خود را براي اهل کفر زينت میکنند،90 تمام همّتشان معطوف به زينتشان میشود،91 در همه چيز گستاخانه دريده و پيشرو هستند،92 خود را بسان مردان میسازند،93 خود را براي همجنس خويش فربه و زينت میکنند و به جاي همسر به سراغ همجنسان خويش میروند94 و... .
- آسيبهاي مربوط به اقشار مختلف اهل آخرالزمان
1. حاکمان و فرمانروايان
حکام و فرمانروايان، در طول تاريخ نقشي مهم و کليدي در جهت گيريهاي کلي جوامع داشتهاند به نحوي که با تغيير اساسي يک نظام سياسي ميتوان تغييرات را در طبقات مختلف اجتماعي به طور ملموس و محسوس مشاهده کرد. در دورة آخرالزمان که سير عمومي جهان و بشريت به سمت انحطاط و تباهي است حکومتمداران نقشي بسزا در اين امر ايفا ميکنند. در روایات اهل بیت(ع) چنین آمده است: واي بر اين امت از پادشاهان ستمگر که چگونه ميکشند و ميترسانند آنان را که از خداوند اطاعت ميکنند،95 تنها افرادي از دست ايشان ايمن خواهند بود که از آنان اطاعت کنند،96 به همين جهت مؤمن پرهيزکار به مسالمت با آنان صحبت کند امّا قلباً از ايشان فراري است،97 افرادي حاکم مردم شوند که اگر مردم حرف بزنند آنان را میکشند و اگر هم سکوت اختيار کنند اموال ايشان را مباح میشمارند98... حرمتشان را لگدکوب نموده، خونشان را ریخته و دلهايشان را پر از خوف و رعب میکنند،99 احمقها متصدي امور ميشوند،100 حاکمان ظالم اهل باطل را بر اهل حق مسلط میکنند،101 بيشترين ثمره رفتارها و سياستهاي حاکمان خرابي و ويراني است نه اصلاح،102 آنان مردم را به فرهنگ و سنن و ... غرب و شرق ميآلايند،103 تصميم گيريها بر مبناي جور و ستم ميشود،104 کودکان،105 زنان،106 اشرار،107 افراد ناشايست108 و ضعيف الايمان به حکومت ميرسند109 و آنان نيز سفيهان 110و انسانهاي بيمبالات را براي ادارة امور با خود همراه ميسازند،111 آنان پسران مردم را کشته و زنانشان را به بيعفتي سوق ميدهند.112
البته نبايد اين را فراموش کرد که مردم خود در اين فجايع مقصرند؛ زيرا از سويي اين آسيبها، اثر وضعي رفتار و کردارشان است و از سوي ديگر هرجا که در مقام انتخاب و انتصاب قرار میگيرند افرادي را به کار میگمارند که صلاحيت تصدي آن مناصب را ندارند:
«مردم افرادي را پيشواي خويش میسازند که در ميان آنان به مکر، منکر، رشوه و قتل عمل میکنند؛ گويا آنان پيشواي قرآنند نه قرآن، امام ايشان».114
2. دانشمندان و عالمان جهان اسلام و تعامل مردم با آنان
دانشمندان بر خلاف حکام که با ابزار زر و زور و تزوير به جهت دادن مناسبات اجتماعي مشغولند، با بهره مندي از ابزار و روشهاي آگاهانه به دست آمده از علم بر انديشهها و قلوب مردم سلطه مييابند و از اين طريق به آنان جهت دهي ميکنند. جهتي که ساکن دوران آخرالزمان از عالمان و فقيهان معاصر خود ميگيرد از اين قرار است:
فقيهان هدايت اندک 115و فقيهان گمراه کننده بسيار شود116(براي فهم بهتر ميتوانيد آمار فقهاي شيعه و وهابي را مقايسه نماييد)،117 افراد به نيت رياست طلبي به دنبال تحصيل فقه میروند،118 بر در خانة ستمگران میروند و روزي خود را از آنان میجويند،121 در اظهار محبت و دوستي به دشمنان اهل بيت(ع) مبالغه ميورزند125و تمام تلاش خود را براي گمراه کردن شيعيان به کار ميبرند،127 و... هرکس از شما آنان را درک کند بايد از ايشان حذر کرده و دين و ايمان خود را از شر آنان نگاه دارد133(تمام اين مصاديق را در نهايت وضوح در فقهاي وهابي شبه جزيره ميتوان مشاهده کرد).134
در نتيجه چنان علما و فقهايي مردم آخرالزمان نيز چنين سرنوشتي پيدا ميکنند:
جهالت عمومي نسبت به مسائل ديني و احکام و تکاليف شرعي،135 منزلت يافتن دنيا و ثروت بر علم،136 وفات بسيار علما 137و کمبود آنان به تبع اين واقعه،138 تحقير 139و بيتوجهي مردم به علما،140 آموختن فقه و دين براي نياتي غير از عمل کردن و فهم شرع 141مانند ثروت اندوزي 142و شناسايي آنچه کلاه شرعي خوانده ميشود،143 برتري علما بر اساس لباس144و ...، کشته شدن علما به دست حاکمان جور 145و دست نشاندههاي آنان146( به طور مشخص ميتوان به علمايي که به دست و دستور صدام لعين شربت شهادت نوشيدند اشاره نمود)،147 مردم همانند گوسفندي که از گرگ فرار میکند، از عالمان میگريزند 148و خداوند آنان را به سه بلا مبتلا ميکند: برکت را از اموال ايشان برمیدارد؛ سلطان جائر را بر ايشان مسلط کند و بيايمان از دنيا میروند.149
3. قاريان قرآن و عوام متدين عبادت پيشه
قاريان قرآن در طول تاریخ اسلامی، به نمادهاي تبليغ و ترويج اسلام بدل شدهاند و حاملان قرآن به اقصي نقاط جهان میباشند. این افراد و افرادي که از آثار و برکات عبادات ديني بهرهمند شدهاند نيز مانند ديگر طبقات اجتماعي مبتلا به آسیبهای آخرالزمان ميشوند. بعضي از آنان به بدترين آسيبها دچار ميگردند که از آن جمله است:فسق قاريان،150 انجام رياکارانة عبادت151 براي به دست آوردن مقام و منزلت نزد ديگران،152 خواندن قرآن با آلات و دستگاههاي موسيقي،153 محدود شدن عبادتها به ماه مبارک رمضان،154 ملامت کردن یکديگر،155 برتری يافتن منزلت قاريان بر فقها،156 ...
4. قاضيان
قاضيان، متصدي منصبي هستند که نقش راست کردن کجيهاي اجتماع را بر عهده دارد امّا امان از دورة آخرالزمان که در آن نمک هم ميگندد:
قاضيان بر خلاف امر خدا157 و گاه بدون اطلاع از حکم صحيح قضاوت میکنند،158 يا خود شهادت دروغ و باطل میدهند159 يا اگر نزد آنان چنين شهادتهايي داده میشود قبول ميکنند 160و در عين حال شهادت حق و عدل را رد ميکنند.161 هواهاي نفساني را بر خود مسلط میسازند 162و براساس آن، حدود را تعطيل میکنند.163
5. مديران و کارمندان نهادهاي اجتماعي
در رده بعد از حمکرانان، مديراني قرار ميگيرند که تا کارمندان جزء با رعايت سلسله مراتب ساختار نظامها را تشکيل ميدهند. اين قشر که بخش عظيمي از بدنه اجتماع را در تشکیل میدهد، علاوه بر آسيبهايي که تاکنون برشمرديم اين چنين به آفات آخرالزمان مبتلا ميشوند:
افراد با انگيزه به دست آوردن متاع دنيا،164 ستم کردن 165و تفاخر به یکديگر،166 براي تصاحب مناصب با هم رقابت و داد و ستد رشوه ميکنند،167 خائنان با توجه به رشوهاي که به مقام بالاتر خود ميدهند و نه صلاحيت و لياقت خويش به راحتي بر مناصب تکيه ميزنند،168 مکاران و اهل کفر و دشمنان اهل بيت(ع) نزد واليان جايگاهي بسزا مییابند169 و...
6. سرمايه داران و ثروتمندان
با استناد به برخي روايات، خداوند مجراي به دست آوردن روزي برخي از اقشار جامعه را در دست برخي ديگر قرار داده که يکي را ثروتنمد و ديگري نيازمند ميخوانند. در دورة آخرالزمان مسير رسيدن روزي نيازمندان دچار آفات ذيل ميشود:
ميزان ثروت مبناي تکريم و احترام ميشود،170 مردم از ثروتمندان و نه متخصصان و عالمان تبعيت میکنند،171 سرمايه داران نه تنها ثروت خود را از نيازمندان دريغ میکنند،172 بلکه هرچقدر میتوانند اموال آنان را نيز به سرقت ميبرند،173 فقرا به سبب ذلت 174و حقارتي که علاوه بر نيازمندي خود در جامعه ميبينند،175 آخرت خود را به متاع قليلي از دنيا ميفروشند 176و مبتلا به محرمات و معاصي ميشوند،177 براي تمسخر178و تحقير صدقه میدهند،179 گاه فقيري حتي روز جمعه ميان دو نماز دستش را به گدايي دراز ميکند امّا احدي چيزي به او نميدهد180 و... .
7. کسبه، فروشندگان و خريداران
کسي از مردم نيست که در طول شبانه روز داد و ستد و خريد و فروش نکند. شرع مقدس در اين عرصه نيز مانند ديگر عرصهها قواعد و قوانين جامع و اثر گذاري وضع کرده تا انسانها بتوانند زندگي مناسبي را تجربه کنند. در دوره آخرالزمان با اعوجاجات زير اين مناسبات نيز از حد اعتدال خارج شده، به ورطة افراط و تفريط ميافتد:
مردم نه تنها از مال حرام اجتناب نميکنند181 که به دست آوردن آن را نوعي سود و زرنگي ميشمارند،182 در مقابل کسي را که به دنبال کسب حلال باشد ملامت و تمسخر ميکنند،183 رشوه 184و ربا حلال و سهل شمرده ميشود 185و آن را به نامهاي ديگر ميخوانند186 و مبناي تجارت تجار قرار میدهند.187 براي داد و ستد رشوه،188 ربا،189 قمار،190 کمفروشي191 و... با هم مسابقه ميدهند،192 بخشي از درآمدها و نيازهاي فروشندگان با کمفروشي تامين ميشود،193عيب اجناس را پنهان میکنند194 و در تجارت به وفور دروغ میگويند 195که البته در نتيجه آن دچار ضيق معيشت ميشوند،196 تعداد تجار بسيار است و سود به دست آمده اندک،197 زنان با شوهران خويش 198و ديگر مردان در کسب و تجارت به رقابت میپردازند.199
اميد که با طلب حقیقی از خداوند متعال و توسل واقعی به پيشگاه با عظمت اهل بيت(ع) پس از آگاهی از حداقل آسيبها را از اين انحرافات ببينيم. انشاءالله
سلام
آفت هایی که در آخر الزمان گریبان گیر جوانان می شوند را ذکر کنید ؟؟؟
جوانان چگونه می توانند از این آفت ها در امان بمانند؟؟؟
آفت هایی که در آخر الزمان گریبان گیر جوانان می شوند را ذکر کنید ؟؟؟ جوانان چگونه می توانند از این آفت ها در امان بمانند؟؟؟
با سلام
اخر الزمان زمان تمام نسل هاي بشري است و گرفتاري هايش گرفتاري هاي تمام مردمان و انسانهاست .
هيچ فرقه و دسته اي از اسيب هاي ان در امان نيستند مگر اين كه در دين خدا باشند و قدم در راه قوانين خدا و رسول خدا(ص) بگذارند.
مشكلات اخرالزمان كوچك و بزرگ و جوان و پير نمي شناسد زيرا در ان زمان بحث سر عقيده است و انديشه و دين
و تفكر و نوع فكر و كوچك و بزرك نمي شناسد
هركسي در اخر الزمان عقيده اش محكمتر و تقوايش در هر زمينه اي بيشتر باشد به همان اندازه از آفات اخر الزمان در امان است
كسي كه مشكل عقيدتي داشته باشد در جريانات سردر گم خواهد بود و راهي براي خود براي نجات نخواهد يافت ولي كساني كه در اعتقادات خود استوار باشند در راه هدايت اند و سعادت مند.
البته اعتقاد هم فاكتورهاي مخصوص به خود را دارد و كساني در اين اعتقادات خود قوي تر اند كه مباني معرفتي و ديني خود را محكمتر بكنند و مباني معرفتي كساني قوتي تر مي شود كه به دنبال دين خود باشد و دين انچنان برايش ارزشمند باشد كه به خاطر ان وقت صرف كند و به استدلال بپردازد
مطالعه كند و بحث كند برهان بياورد و مناظره كند و......