قيامت ------آثار عقیده به معاد

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قيامت ------آثار عقیده به معاد

قيامت


قیامت کبری پایان کار نظام طبیعت و مختل شدن قوانین حاکم بر آن است.



چون هر حرکتی مقصدی دارد و روزی که همه حرکات به مقصد نهایی خود برسند دیگر حرکت متوقف شده و نظام مادی به غیر خودش تبدیل خواهد شد(1)


اما قیامت صغری عبارت از مرگ و پیوستن به عالم برزخ است، که میانه عالم دنیا و عالم آخرت است.
برزخ در واقع دنباله همین حیات دنیوی است که طرف دیگرش به قیامت کبری منتهی می شود

پي نوشت:

1- سوره ابراهیم، آیه48

ادامه دارد....


برخی از علائم نزدیک شدن روز قیامت چیست؟


علائم نزدیک شدن قیامت فراوان است که پیامبر اکرم(ص) در روایتی (1) بخشی از آنها را می شمارد که از جمله آنان این است:


تضییع نماز،
پیروی از شهوات،
تمایل به هوا پرستی،
گرامی داشتن مال
و فروختن دین به دنیا ،
حکومت کردن زمامداران ظالم،
وزراء فاسق،
کارشناسان ستمگر،
امناء خائن بر مردم،
زشت شدن زیبایی­ها و زیبا شدن زشتی­ها،
تصدیق دروغگو و تکذیب راستگو،
نشستن کودکان بر منابر،
دروغ را ظرافت شمردن
و بیت المال را غنیمت حساب کردن،
بدی به پدر و مادر و نیکی به دوستان،
فراوان شدن فرزندان نامشروع،
قرآن را با غنا خواندن
و ....

پي نوشت:


1- وسائل الشیعه ج15 ص348

ادامه دارد.....

چرا قیامت با علائم بزرگ و بسیار هولناکی شروع می شود؟

علائم هولناک قیامت از آن دسته اموری است که قرآن و روایات به کرات به آن اشاره دارند
لذا آگاهی کامل از علت وقوع چنین حوادثی از قدرت عقل خارج است اما در عین حال شاید بتوان مواردی را به عنوان بخشی از علت به صورت احتمال ذکر کرد و آن این است که:

بخشی از علائم قیامت مربوط به نفخ صور اول و دوم است یعنی صیحه ه­ای که همه را می میراند (نفح اول) و صیحه ای که همه را زنده می­کند(نفخ دوم)

روشن است که انتقال از این دنیا یا عالم برزخ و ورود به صحنه قیامت که صحنه حسابرسی و بازخواست است، فی نفسه موجب ترس و وحشت می­­شود گر چه ترس و وحشت همگان یکسان نیست و به تناسب انس با عالم مادی فرق می کند.

در مورد سایر علائم قیامت مثل خاموش شدن خورشید و ستارگان، به حرکت در آمدن کوهها، برافروخته شدن دریاها و مانند آن، شاید بتوان گفت که نظام این جهان تا زمانی لازم و مورد نیاز است که انسانها بر آن زندگی کنند.

اما لحظه­ای که قرار است همه انسانها به مرحله جدیدی از زندگی خود پا بگذارند. بی تردید این عالم نیز به پایان حیات طبیعی و منظم خود می رسد، از اینرو نظام طبیعی این عالم نیز در آن لحظه به هم خواهد خورد چرا که به پایان سیر طبیعی خود رسیده است.

از طرف دیگر باید توجه داشت که وحشت روز قیامت برای همه یکسان نیست.

چنانکه در بعضی از آیات قرآن به آن تصریح شده، عده­ای از این وحشت در امانند در آیه 89 سوره نمل آمده است که«من جاء بالحسنة فله خیر منها و هم من فزع یومئذ آمنون»

«کسانی که کار نیکی انجام دهند، پاداشی بهتر از آن خواهند داشت و از وحشت آن روز (روز قیامت) در امانند.»

علاوه بر اینها، چه بسا این وحشت همانند سکرات مرگ، برای مومن خیر باشد و او را پاک تر و خالصتر وارد صحنه قیامت کند.

علم و آگاهی ما نسبت به حوادث روز قیامت و پیش از آن محدود به فرموده­های از قرآن و اهل بیت علیهم السلام است که بی تردید باید با کمال خضوع آنها را پذیرفت.

ادامه دارد.....

طاها;89080 نوشت:
قیامت کبری پایان کار نظام طبیعت و مختل شدن قوانین حاکم بر آن است. چون هر حرکتی مقصدی دارد و روزی که همه حرکات به مقصد نهایی خود برسند دیگر حرکت متوقف شده و نظام مادی به غیر خودش تبدیل خواهد شد(1) اما قیامت صغری عبارت از مرگ و پیوستن به عالم برزخ است، که میانه عالم دنیا و عالم آخرت است. برزخ در واقع دنباله همین حیات دنیوی است که طرف دیگرش به قیامت کبری منتهی می شود

سلام
قبول نداریم طومار طبیعت بی نهایت برای رسیدگی به اعمال جزئی کوچک از این مجموعه جمع شود . معاد درست تلقی نشده و درست تفهیم نگشته است .
نظر فلاسفه در معاد به حقیقت و عقلانیت نزدیکتر است
موفق در پناه حق:Gol:

طاها;89082 نوشت:
علائم نزدیک شدن قیامت فراوان است که پیامبر اکرم(ص) در روایتی (1) بخشی از آنها را می شمارد که از جمله آنان این است: تضییع نماز، پیروی از شهوات، تمایل به هوا پرستی، گرامی داشتن مال و فروختن دین به دنیا ، حکومت کردن زمامداران ظالم، وزراء فاسق، کارشناسان ستمگر، امناء خائن بر مردم، زشت شدن زیبایی­ها و زیبا شدن زشتی­ها، تصدیق دروغگو و تکذیب راستگو، نشستن کودکان بر منابر، دروغ را ظرافت شمردن و بیت المال را غنیمت حساب کردن، بدی به پدر و مادر و نیکی به دوستان، فراوان شدن فرزندان نامشروع، قرآن را با غنا خواندن و ....

با سلام
مگه قرار نیست امام زمان ظهور کنن؟؟
مگر ستمگران را ریشه کن نمیکنن؟؟ مگر قزاز نیست با آمدن ایشون همه چی خوب بشه...
پس این علایم چطوری و کی ظهور میکنن؟؟؟

hedi;89293 نوشت:
مگه قرار نیست امام زمان ظهور کنن؟؟ مگر ستمگران را ریشه کن نمیکنن؟؟ مگر قزاز نیست با آمدن ایشون همه چی خوب بشه... پس این علایم چطوری و کی ظهور میکنن؟؟؟

با سلام

اين تايپك جواب گوي سوالات خواهد بود

http://www.askdin.com/showthread.php?t=3234


طاها;89080 نوشت:
قیامت کبری پایان کار نظام طبیعت و مختل شدن قوانین حاکم بر آن است. چون هر حرکتی مقصدی دارد و روزی که همه حرکات به مقصد نهایی خود برسند دیگر حرکت متوقف شده و نظام مادی به غیر خودش تبدیل خواهد شد(1) اما قیامت صغری عبارت از مرگ و پیوستن به عالم برزخ است، که میانه عالم دنیا و عالم آخرت است. برزخ در واقع دنباله همین حیات دنیوی است که طرف دیگرش به قیامت کبری منتهی می شود

سلام
اساسا بحث معاد بحث بسیار سنگینی است . آنچه که بطور عامیانه ولو با دقتها و ظرافتهای عالمانه از آیات و روایات برداشت می شود همه و همه بر اساس ذهنیت مادی ماست . ذهنیت ما از معاد نمی تواند بطور معمول غیر این باشد . اما کسی که معادش تحقق یافت و قیامتش برپا شد می فهمد که آن تصور صحیح نبوده است و آن کلمات نورانی اشارتی به حقیقت داشته اند .
و اما دلیل این نحو بیانات شرعی در خصوص معاد چیست ؟
با توجه به قصور فکری عموم عمده هدف خدای متعال و انبیاء و اولیاء اصلاح اخلاقی و رفتاری مردم است در باب عقاید به اجمال اکتفا فرمودند پس در طرح مباحث معاد به جنبه های تاثیرگذار ( در اخلاق و رفتار ) در این دو مقوله اکتفا نمودند و از پرداختن به جنبه هایی که عموم نمی توانند تصوری از آن داشته باشند صرفنظر فرمودند هرچند از اشاره به حقیقت آن نیز غفلت نکردند .

معاد برچیده شدن عالم طبع نیست . معاد بازگشت به بعد معنوی خود است . اینکه معاد سخت و سنگین است علتش تجربه نشدگی امر غیر مادی است . یعنی چون ما متوغل در ماده و مادیات هستیم تجربه ای از عالم معنا به نحو ملموس و قوی نداشته ایم . اما وقتی طومار حیات جسمانی و مادی ما به هم پیچید خود را در مرتبه ای قوی تر شدیدتر و بالاتر از عالم وجود یا همان برزخ می یابیم . عالمی که به هیچ وجه آنرا تجربه نکرده بودیم . هرچند در متن وجودی ما بود . همه حوادث هولناک و خوف آور از ناحیه ورود به چنین عالمی است که بیشتر احکامش با احکام و آثار عالم ماده تفاوت دارد .
قابل ادامه
موفق در پناه حق

حامد;89401 نوشت:
اساسا بحث معاد بحث بسیار سنگینی است . آنچه که بطور عامیانه ولو با دقتها و ظرافتهای عالمانه از آیات و روایات برداشت می شود همه و همه بر اساس ذهنیت مادی ماست . ذهنیت ما از معاد نمی تواند بطور معمول غیر این باشد . اما کسی که معادش تحقق یافت و قیامتش برپا شد می فهمد که آن تصور صحیح نبوده است و آن کلمات نورانی اشارتی به حقیقت داشته اند . و اما دلیل این نحو بیانات شرعی در خصوص معاد چیست ؟ با توجه به قصور فکری عموم عمده هدف خدای متعال و انبیاء و اولیاء اصلاح اخلاقی و رفتاری مردم است در باب عقاید به اجمال اکتفا فرمودند پس در طرح مباحث معاد به جنبه های تاثیرگذار ( در اخلاق و رفتار ) در این دو مقوله اکتفا نمودند و از پرداختن به جنبه هایی که عموم نمی توانند تصوری از آن داشته باشند صرفنظر فرمودند هرچند از اشاره به حقیقت آن نیز غفلت نکردند . معاد برچیده شدن عالم طبع نیست . معاد بازگشت به بعد معنوی خود است . اینکه معاد سخت و سنگین است علتش تجربه نشدگی امر غیر مادی است . یعنی چون ما متوغل در ماده و مادیات هستیم تجربه ای از عالم معنا به نحو ملموس و قوی نداشته ایم . اما وقتی طومار حیات جسمانی و مادی ما به هم پیچید خود را در مرتبه ای قوی تر شدیدتر و بالاتر از عالم وجود یا همان برزخ می یابیم . عالمی که به هیچ وجه آنرا تجربه نکرده بودیم . هرچند در متن وجودی ما بود . همه حوادث هولناک و خوف آور از ناحیه ورود به چنین عالمی است که بیشتر احکامش با احکام و آثار عالم ماده تفاوت دارد .


با سلام

ببينيد بزرگوار

در بحث معاد دست عقل از اظهار نظر و بيان عقيده كوتاه است و نمي تواند اظهار نظر كند
در مورد اين مطالب خود هم اگر دليل و سند روايي و نقلي معتبر داريد بسم الله

در ضمن برخي مطالب شما قايل تبيين و توضيح بيشتر است مانند

حامد;89401 نوشت:
اما کسی که معادش تحقق یافت و قیامتش برپا شد می فهمد که آن تصور صحیح نبوده است و آن کلمات نورانی اشارتی به حقیقت داشته اند .

و اما دلیل این نحو بیانات شرعی در خصوص معاد چیست ؟ با توجه به قصور فکری عموم عمده هدف خدای متعال و انبیاء و اولیاء اصلاح اخلاقی و رفتاری مردم است در باب عقاید به اجمال اکتفا فرمودند پس در طرح مباحث معاد به جنبه های تاثیرگذار ( در اخلاق و رفتار ) در این دو مقوله اکتفا نمودند و از پرداختن به جنبه هایی که عموم نمی توانند تصوری از آن داشته باشند صرفنظر فرمودند هرچند از اشاره به حقیقت آن نیز غفلت نکردند .

معاد برچیده شدن عالم طبع نیست . معاد بازگشت به بعد معنوی خود است . اینکه معاد سخت و سنگین است علتش تجربه نشدگی امر غیر مادی است . یعنی چون ما متوغل در ماده و مادیات هستیم تجربه ای از عالم معنا به نحو ملموس و قوی نداشته ایم . اما وقتی طومار حیات جسمانی و مادی ما به هم پیچید خود را در مرتبه ای قوی تر شدیدتر و بالاتر از عالم وجود یا همان برزخ می یابیم . عالمی که به هیچ وجه آنرا تجربه نکرده بودیم . هرچند در متن وجودی ما بود . همه حوادث هولناک و خوف آور از ناحیه ورود به چنین عالمی است که بیشتر احکامش با احکام و آثار عالم ماده تفاوت دارد .


آثار عقیده به معاد

تعدیل و رهبری غرائز

مسئله تعدیل غرائز، مهمترین مسئله در فصول زندگی انسانها، بالاخص طبقه جوان میباشد.مثلا تمایلات جنسی در دختر و پسر در فصل بلوغ، تجلی می کند و در آغاز جوانی، به اوج قدرت میرسد .

درست است که بقاء انسان در گرو اعمال این غریزه است، ولی موضوع قابل توجه این است که غریزه جنسی در برخی از فصول زندگی انسانها، برای خود حد و مرزی نمی شناسد.

در این موقع، اعتقاد به معاد و کیفرهای الهی این غریزه را مهار کرده و دارنده آنرا به صورت انسان وظیفه شناس تحویل اجتماع میدهد،

و انسانی را پرورش می دهد که در اطاق خلوت، در برابر زن جوان و بسیار زیبا که به او فرمان آماده باش میدهد و میگوید: «هیت لک» آماده باش سرسختانه مقاومت میکند و زن متجاوز را، پند واندرز میدهد و می گوید «معاذالله» بخدا پناه می برم...!

در تاریخ زندگی انسانهای با ایمان، سرگذشتهای آموزنده ای وجود دارد، که ما را به اهمیت اعتقاد به معاد رهنمون می باشد.
حس غضب و خشم، از نظر قدرت، کمتر از غریزه جنسی نیست، گاهی حس انتقام به اوج خود می رسد و میخواهد هر نوع مانع و رادع را، از پیش پای خود بردارد.

در این مواقع جز ترس از انتقام الهی، و خوف از دوزخ، چیزی نمیتواند آتش خشم انسانها را خاموش سازد، و همچنین است دیگر غرائز اصیل انسانی.

ادامه دارد.....

پرورش فضائل اخلاقی

در نهاد ما یک سلسله فضائل اخلاقی وجود دارد که تحت شرایطی پرورش یافته و بارور می گردند .

ارشاد و راهنمائی علماء اخلاق، هر چند در پرورش فضائل اخلاقی مؤثر است ولی راهنمائی آنان، از دایره سخن گفتن و مذاکره دوستانه، گام فراتر نمی گذارد.

ولی مذهب و اعتقاد به پاداش ها و کیفرها، فضیلتهای اخلاقی را مانند انسان دوستی، ضعیف نوازی، مهربانی به یتیمان، دستگیری از درماندگان و...در انسان زنده می سازد و از این جهت دانشمندان، مذهب را پشتوانه اخلاق می دانند.
قرآن مجید با روش خاصی به این نکته اشاره می کند و انکار مبدأ و معاد را مایه کشته شدن عواطف انسانی می داند،
تا آنجا که دل او سخت و پرقساوت می گردد و مهربانی و ترحمی نسبت به یتیم و مستمند و بی نوا ندارد، چنانکه میفرماید:
ارأیت الذی یکذب بالدین، فذلک الذی یدع الیتیم و لا یحض علی طعام المسکین (سوره ماعون آیه 1 3)


«آیا دیدی کسی را که روز جزا را انکار می کند، او همان کسی است که (با کمال بی رحمی)، یتیم را طرد می نماید، و افراد را به اطعام مستمندان دعوت و ترغیب نمی نماید.»


ادامه دارد....

موضوع قفل شده است