*****ازت متنفرم*****

تب‌های اولیه

38 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
*****ازت متنفرم*****

سلام علیکم........
از تمام دوستان عزیز خواهشمندم در رابطه با این موضوع اظهار نظر کنند.......
ممنون......

تنفر چیه؟
چرا یکی از یکی دیگه متنفر میشه؟
اگر شخص شنونده این جمله مستحق شنیدن این جمله نباشه چی میشه؟
شخصی که گوینده این جملست آیا اجازه گفتن این کلمه را داره؟
گناه این جمله به خصوص شخص شنونده ای که مستحقش نیست برای گویندش چیه؟
اگر کسی که این جمله را شنیده و مستحقش نیست از ته دل آه بکشه .........
بی خیال......
یا علی....:Gol:

*!*طیب طاهر*!*;88856 نوشت:
سلام علیکم........
از تمام دوستان عزیز خواهشمندم در رابطه با این موضوع اظهار نظر کنند.......
ممنون......
تنفر چیه؟
چرا یکی از یکی دیگه متنفر میشه؟
اگر شخص شنونده این جمله مستحق شنیدن این جمله نباشه چی میشه؟
شخصی که گوینده این جملست آیا اجازه گفتن این کلمه را داره؟
گناه این جمله به خصوص شخص شنونده ای که مستحقش نیست برای گویندش چیه؟
اگر کسی که این جمله را شنیده و مستحقش نیست از ته دل آه بکشه .........
بی خیال......
یا علی....:gol:

تنفر چیه؟ تنفر احساس منفی یک فرد نسبت به فرد دیگر و در جهت دافعه می باشد.


چرا یکی از یکی دیگه متنفر میشه؟ چون با هم سازگار نیستند.

اگر شخص شنونده این جمله مستحق شنیدن این جمله نباشه چی میشه؟ شاید از نظر گوینده مستحق هست.

شخصی که گوینده این جملست آیا اجازه گفتن این کلمه را داره؟ اگر گوینده تحت فشار قرار بگیره ، مجبوره که این جمله را به کار ببره.مثلا کسی می خواد با رفتارهاش نشون بده که دوستت ندارم ولی اگر طرف متوجه نشه ، شاید به وسیله این جمله بخواد منظورش را برساند.

گناه این جمله به خصوص شخص شنونده ای که مستحقش نیست برای گویندش چیه؟نمی دونم

اگر کسی که این جمله را شنیده و مستحقش نیست از ته دل آه بکشه ......... اجرش با خداست (این قسمت شوخی بود)

یه جایی خوندم :

نقل قول:
تنفر نشانه عشقی است که با مانع روبه رو شده باشد

ولی به نظرم در تنفر اصلا عشقی وجود ندارد.

در آخر توصیه می کنم به دنبال کسی نباشیم که از ما متنفر هست.
خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد خواهان کسی باش که خواهان تو باشد

تنفر چیه؟
به نظر من نفرت از بدترین نوع احساسات بشر هست
چرا یکی از یکی دیگه متنفر میشه؟
ممکنه دلایل مختلفی داشته باشه اما چون به نظر میاد قضیه عشقیه (!) به نظر من از اول هیچ عشقی نبوده یعنی تنفر میتونه جایگزین هوس بشه اما عشق نه
اگر شخص شنونده این جمله مستحق شنیدن این جمله نباشه چی میشه؟
اگه مستحق نباشه... بیچاره شنونده...
شخصی که گوینده این جملست آیا اجازه گفتن این کلمه را داره؟
به نظر من پیدا میشه آدم هایی که لیاقت تنفر رو هم ندارن پس حیف از جمله ی "ازت متنفرم" !!!
اما من شخصا به خودم اجازه استفاده از این جمله رو نمیدم
گناه این جمله به خصوص شخص شنونده ای که مستحقش نیست برای گویندش چیه؟
اگه مستحق نباشه دلش میشکنه... اگه دسته من بود میگفتم دل شکستن گناه کبیره ست (حالا که دسته من نیست!!)
اگر کسی که این جمله را شنیده و مستحقش نیست از ته دل آه بکشه .........
اگه آه بکشه....

*!*طیب طاهر*!*;88856 نوشت:
سلام علیکم........ از تمام دوستان عزیز خواهشمندم در رابطه با این موضوع اظهار نظر کنند....... ممنون...... تنفر چیه؟ چرا یکی از یکی دیگه متنفر میشه؟

سلام
در روایت است که : هل الدین الا الحب والبغض . این سوال ، استفهام انکاری است و مفهومش اینستکه دین چیزی جز حب و بغض نیست . حب خدا و بندگان شایسته و اعمال نیکو و صفات پسندیده و دشمنی دشمنان خدا و دشمنان اولیاءش و دشمنی گناه و صفات رذیله .
لذا می بینیم که نصف دین ما انزجار و تنفر است . لذا در این بخش نه تنها اشکالی نیست بلکه وظیفه است اما در بخش اول اصلا حق دشمنی و نفرت نداریم . حتی فرموده اند انسان حق ندارد دشمنی بنده مومنی که پدرش را کشته به دل داشته باشد . بله میخواهی قصاص کنی بکن اما دشمنی قلبی نه .
موفق در پناه حق

حامد;89053 نوشت:
در روایت است که : هل الدین الا الحب والبغض . این سوال ، استفهام انکاری است و مفهومش اینستکه دین چیزی جز حب و بغض نیست . حب خدا و بندگان شایسته و اعمال نیکو و صفات پسندیده و دشمنی دشمنان خدا و دشمنان اولیاءش و دشمنی گناه و صفات رذیله . لذا می بینیم که نصف دین ما انزجار و تنفر است . لذا در این بخش نه تنها اشکالی نیست بلکه وظیفه است اما در بخش اول اصلا حق دشمنی و نفرت نداریم . حتی فرموده اند انسان حق ندارد دشمنی بنده مومنی که پدرش را کشته به دل داشته باشد . بله میخواهی قصاص کنی بکن اما دشمنی قلبی نه .

با سلام بر دوستان عزیز
با تشکر از مطلب زیباتون جناب حامد
میخواستم بگم چه دین زیبایی داریم که نمیخواد قلبمون رو مبتلا به بیماریه کینه و تنفر کنیم...
من تا حالا نشنیده بودم و واسم خیلی جالب بود

سلام علیکم....
ممنون از دوستانی که این پست را مشاهده کرده اند....
اما در عجبم از سکوت دوستان عزیز......
موضوعیست که شاید شمایی که این مطلب را میخوانید با آن دست و پنجه نرم کرده باشید...
حالا شنونده بوده اید یا گوینده خدا می داند.....
البته شاید هم بیگانه باشید با این جمله.....
اما ...
وقتی کسی این جمله را به زبان می آورد به نظر بنده فقط در 2 حالت قابل بحث است....
کسی که بی نهایت کسی را دوست دارد....و یا اینکه بی نهایت بدش می آید از کسی ....
به نظر بنده کسی بین این 2 مستحق شنیدن این جمله نیست و دلش میشکند اگر بشنود......
و اینکه گفتم آه بکشه چون کسی که این کلمات را میشنود خودش از کدام حالت بودنش اطلاع دارد........
اگر بی نهایت دوست داشتن باشد و این جمله گفته شود جز عمری حسرت چیزی باقی نمی ماند....
اگر بی نهایت بد آمدن باشد جز کینه چیزی نمی ماند......
پس دوستان:Gol: این هم سر نخ....
یا علی...

*!*طیب طاهر*!*;89171 نوشت:
کسی که بی نهایت کسی را دوست دارد....


سلامم

عجيبه !!!!

مگه ميشه ادم سالم كسي را دوست داشته باشه بعد بهش بگه ازت متنفرم !!!!

سلام به همه دوستان :Gol:

*!*طیب طاهر*!*;88856 نوشت:
تنفر چیه؟

احساس ناراحتي , دلگيري و رنجيده شدن خيلي خيلي زياد كه فكر ميكنم بيشتر وقتا به دليل ادامه داشتن ناراحتي از فرد مقابل ايجاد ميشه هر چند ممكنه اگه مساله خيلي مهمي پيش اومده باشه يه دفعه هم اين احساس ايجاد بشه .

*!*طیب طاهر*!*;88856 نوشت:
چرا یکی از یکی دیگه متنفر میشه؟

عوامل مختلفي وجود داره :

مورد ظلم واقع شدن , مورد آزار و اذيت و يا خشونت قرار گرفتن , مورد بي توجهي و بي مهري قرار گرفتن و درك نشدن از سوي فرد مقابل ,امورد تمسخر فرد مقابل قرار گرفتن و ....اينا برخي از عوامليه كه فردي به حق از فرد مقابلش دلگير و ناراحت ميشه و اگه نتونه گذشت كنه ممكنه دچار حس تنفر بشه ولي

گاهي به ناحق فرد دچار تنفر ميشه و در واقع علت ايجاد تنفر ايراد خودشه نه رفتار فرد مقابل :

مثلا به دليل حسادت , و يا افكاري كه ممكنه به دليل بد بيني به ذهن فرد خطور كنه , توقع زياد و يا نابجا و ....

*!*طیب طاهر*!*;88856 نوشت:
اگر شخص شنونده این جمله مستحق شنیدن این جمله نباشه چی میشه؟

بعضي از ماها وقتي فرد مقابلمونو خيلي ناراحت ميكنيم و باعث رنجش زياد دوستان و يا اعضاي خانوادمون ميشيم بدون اينكه به رفتار خودمون دقيق بشيم خودمونو محق ميدونيم

گاهي فردي ناراحت ميشه و اگه مساله خيلي جدي بوده احساس تنفر ميكنه ولي فردي كه اسباب ناراحتي اونو ايجاد كرده به جاي درك فرد مقابل و درك حساسيت هاي اون ممكنه از اين جملات استفاده كنه :

حالا مگه چي شده ؟
تو چقدر حساسي؟
چرا الكي خودتو بابت يه قضيه كوچيك ناراحت ميكني ؟
و....

اين جملات و عدم درك فرد مقابل ممكنه باعث بشه ناراحتي فرد مقابل تشديد شده و كم كم به مرور به حس نفرت تبديل بشه .

ممكنه امري از ديد ما بي اهميت باشه و لي از ديد فرد مقابل مساله اي مهم .

ولي اگه در جايي واقعا تنفر فرد به حق نيست و اين جمله ازت متنفرمو به فرد مقابلش گفته طبيعيه كه آدم ناراحت بشه ولي خيلي اوقات با گذشت و بخشش ميشه باعث شد كه فرد مقابل از حرفي كه زده پشيمون بشه چون خيلي اوقات افراد هنگام عصبانيت حرفايي ميزنن كه وقتي از شدت عصبانيتشون كاسته ميشه از حرفشون پشيمون ميشن .

*!*طیب طاهر*!*;88856 نوشت:
گناه این جمله به خصوص شخص شنونده ای که مستحقش نیست برای گویندش چیه؟

گناهش اينه كه در حق يه بنده خدا بي انصافي كرده و دل فرد مقابلشو شيكونده (در جايي كه به حق ناراحت نشده باشه )

ازت متنفرم جمله اي كه براي نشان دادن اوج عصبانيت به كار ميره.

خيلي خوبه هميشه تلاش كنيم تا صبرو و گذشتمونو بيشتر كنيم

تا موقع عصبانيت و اوج ناراحتي خودمون از اين الفاظ استفاده نكنيم و زمانيكه اين جملرو به ناحق شنيديم برامون خيلي سخت نباشه و سعي كنيم با بزرگواري گذشت كنيم .

*!*طیب طاهر*!*;89171 نوشت:
اگر بی نهایت دوست داشتن باشد و این جمله گفته شود جز عمری حسرت چیزی باقی نمی ماند....

سلام
نه...
بستگی به لحن گفتن داره!
تو فیلم ها و کتاب ها و گاه هم واقعیت شخصی (معمولا دختر!!!) بر خلاف خواسته ی قلبش عمل میکنه و میگه ازت متنفرم اما خیلی اوقات طرف دو هزاریش میافته و تا آخر عمر به خوبی و خوشی زندگی میکنن!!!:shadi:

اینا همش بستگی به این داره که چقدر گوینده ی این سخن رو بشناسیم و به قلبش نزدیک باشیم
اما این رو هم قبول دارم که گاهی اوقات همه چیز انقدر زود اتفاق میافته که فرصت به دوهزاری نمیده...
شاید بستگی به شانس داشته باشه...:hey:

سلام به همگی

هر چند از این موضوع زیاد خوشم نمیاد

در مورد حرفتون که گفتین در حدی به طرف مقابلش میگه متنفرم که خیلی دوسش داره

به این ادما ما میگیم عاشق هربلایی هم سرشون بیاد عاشقن دست خودشون نیست

برای عشقشون هم هرکاری میکنن و هر چیزی که به نفع عشقشون باشه میگن

بعضی جاها با این که دوسش داره میگه ازت متنفرم

پس زیاد ازش نترسین

ایشالا خدا بهمون نگه ازت متنفرم

ستايش;89173 نوشت:

سلامم

عجيبه !!!!

مگه ميشه ادم سالم كسي را دوست داشته باشه بعد بهش بگه ازت متنفرم !!!!


سلام علیکم....
من تا حالا اینو به شخصه ندیدم و نشنیدم!!!!!!! اما به نظرم این چیز هست!!!!!!!!!!!!!
اگر کسی از دوستان شنیده لطف کنید بگید..
اما این سوالو پرسیدم تا در مورد این موضوع اطلاعاتی از دوستان گرفته باشم.....
وگرنه........
ما خانه به دوشان غم سیل آب نداریم........

یا علی....

خوش به حالت که تا حالا نه دیدی نه شنیدی...کاش هیچوقت هیچ آدمی محکوم به تحمل این درد نشه.

*!*طیب طاهر*!*;89217 نوشت:
سلام علیکم....
من تا حالا اینو به شخصه ندیدم و نشنیدم!!!!!!!

سلاممم

منم نديدم

البته چيز بعيدي ست ...

سلام بر بقیةالله الااعظم ومنتظرانش

تنفر از نظر لغوی میتواند در نقطه ی مقابل عشق قرار گیرد درست مثل اینکه بگوییم عشق یک احساس مثبت است وتنفر یک احساس منفی .

عشق نور قلب است وتنفر ظلمت قلب .

عشق سبب نشاط و زنده شدن قلب میشود (حتی در اوج رنج بردن عاشق ) اما تنفر در اوج قدرت و تسلط صاحبش سبب غم واندوه است.

عشق حیات وزندگی میدهد حتی بعد از فنای عاشق اما تنفر میمیراند حتی در حیات ظاهری ( متنفر )

اینها قوانینی عرفی نیستند وباورهای فردی به حساب نمیآیند .
اینها قوانین تکوینی هستند(اراده ی خداوندهستندکه بر هستی جاری شده) والی الخصوص انسان را در این قوانین با دادن آگاهی
غرق کرده .

اما تفاوت است میان آنچه از تفیلی عشق که ما در درون خود حس میکنیم تا اصالت عشق !!!
عشق در اصل بسیار از تنفر قوی تر است وهرگز تنفر قادر نیست که عشق را بیرون کند وخود جایگزین آن شود .

تنفر حتی از جایی که سایه ی عشق باشد جرأت عبور ندارد.

اگر بخواهیم میان عاشق و مدعی مرزی را بیابیم باید ببینیم که چه موقع این دو را میتوانیم جایگزین کنیم وآنگاه میزان احساسی را که در درون فرد وجود دارد را بسنجیم که از یک نیاز با نام عشق آغاز میشود وتا ..... رضا ی معشوق وتا فنای در عشق معشوق و.... امتدادپیدا میکند

ادامه دارد............

.................................................................................. حق یارتان :roz:.................................................................................

••ostad••;89377 نوشت:

عشق نور قلب است وتنفر ظلمت قلب .

عشق سبب نشاط و زنده شدن قلب میشود (حتی در اوج رنج بردن عاشق ) اما تنفر در اوج قدرت و تسلط صاحبش سبب غم واندوه است.

عشق حیات وزندگی میدهد حتی بعد از فنای عاشق اما تنفر میمیراند حتی در حیات ظاهری ( متنفر )

اما تفاوت است میان آنچه از تفیلی عشق که ما در درون خود حس میکنیم تا اصالت عشق !!!
عشق در اصل بسیار از تنفر قوی تر است وهرگز تنفر قادر نیست که عشق را بیرون کند وخود جایگزین آن شود .

تنفر حتی از جایی که سایه ی عشق باشد جرأت عبور ندارد.

ادامه دارد............


با سلام.....
قسمتی از سخنان استاد گرامی را جدا کردم......
این سخنان کاملا به جا و درست است....
اما باید این را هم اضافه کنم شخصی که اسم عاشق را روی خودش میگذارد (عشق نه...... علاقه شدید)
باید با خود رو راست باشد و یک دل شود.....
نه چیزی را درون خود پنهان کند نه از حقیقت فرار....
چون اینگونه یک عمر در اسارت دل باقی خواهد ماند.....
من به علاقه شدید اعتقاد دارم اما عشق در بین انسان با انسان نه....
به جز موارد خاص که آن شخص معشوق به خداوند متصل باشد....وباعث این شود که عشق از شخص به خداوند برسد....
اما خیلی افسوس که وقتی دل دو نفر با هم باشه و خودشون از هم دور......
به نظر من اگر آن علاقه روی پایه هوس بنا نشده باشه و نیت پاکی درونش منشاء باشه و آن دو نفر بتونند در مسیر رضای خدا با هم حرکت کنند هر کدومشون جلوی این چیز را بگیره به هر 2 نفر ظلم کرده....و چی بسرش میاد خدا میدونه.....

*!*طیب طاهر*!*;89447 نوشت:

به نظر من اگر آن علاقه روی پایه هوس بنا نشده باشه و نیت پاکی درونش منشاء باشه و آن دو نفر بتونند در مسیر رضای خدا با هم حرکت کنند هر کدومشون جلوی این چیز را بگیره به هر 2 نفر ظلم کرده....و چی بسرش میاد خدا میدونه.....



سلامممم

منظور از اين حرفتون چيه ؟؟؟

مگه ميشه دختر و پسر با هم رابطه داشتنه باشند و خدا از انها راضي باشه؟؟؟

نيت پاك و مسير خدا همش بهانست براي نافرماني خدا .

يا حق :Gol:

ستايش;89470 نوشت:

سلامممم

منظور از اين حرفتون چيه ؟؟؟

مگه ميشه دختر و پسر با هم رابطه داشتنه باشند و خدا از انها راضي باشه؟؟؟

نيت پاك و مسير خدا همش بهانست براي نافرماني خدا .

يا حق :gol:


کاملا حرفتان درست و متین......
بنده نیز ارتباط را درست نمیدانم....
من قبول به بودن شرعی منظورم بود...نه بودن غیر شرعی خواهرم!!!!
یا علی....

*!*طیب طاهر*!*;89471 نوشت:
من قبول به بودن شرعی منظورم بود...نه بودن غیر شرعی خواهرم!!!!

! ! ! ! ! !

يعني يا خواهر و برادر يا دختر با دختر ،پسر با پسر.

اين ها همه حرف زديد براي .....

عجباااا

ستايش;89473 نوشت:
! ! ! ! ! !

يعني يا خواهر و برادر يا دختر با دختر ،پسر با پسر.

اين ها همه حرف زديد براي .....

عجباااا


سلام علیکم....
منظورتون را متوجه نشدم....
منظور بنده ازدواج بود....
خواهر و برادر و....چه معنی میده؟
منظور من ازدواج 2 نفریست که همدیگرو دوست دارند و علاقه دارند و............ فرار نکردن از این احساس بود.....
گفتم نیت پاک باشه یعنی باهم بودن آنها فقط در چارچوب حدودالهی و ازدواج باشه.....نه هیچگونه ارتباط دیگری....که خدایی نکرده به گناه بیفتند....
گفتم منشاء پاکی باشه چون سنت پیامبر پاکه....
اگر جایی از صحبتهای من مبهم است دوستان بفرمایند واضحتر بگویم.....
دوستان عزیز دختر و پسر جز با سنت پیامبر به هم محرم نمیشوند حالا لیلی و مجنون باشند یا دشمن همدیگه....
میخواهد این نفر جونشون به هم وابسته باشه میخواد سایه همدیگرو با تیر بزنند....فقط و فقط ارتباط با رضای الهی که خداوند خوشنود شود ازدواج است و ازدواج
پس صحبتهای بنده در این مسیر بود که اگر کسانی به هم میل دارند....به قول خودشان عاشق یکدیگر هستند از چارچوب دیدن خارج نشوند و این حرفها را کنار بگذارند ......
اگر اسلام را قبول کرده اید باید به آن عمل شود.......
پس دوست داشتن درست.......اما در چارچوب آن......
همین......
من واضح گفتم.....دوستان بفرمایند بنده استفاده میکنم...

اهان الان شد

پس منظور شما از اين حرف ازدواج بود.

*!*طیب طاهر*!*;89447 نوشت:
به نظر من اگر آن علاقه روی پایه هوس بنا نشده باشه و نیت پاکی درونش منشاء باشه و آن دو نفر بتونند در مسیر رضای خدا با هم حرکت کنند هر کدومشون جلوی این چیز را بگیره به هر 2 نفر ظلم کرده....و چی بسرش میاد خدا میدونه.....

ولي من كاملا مخالفم

به نظرم ملاك براي ازدواج فقط عشق و دوست داشتن نيست .

هركسي براي زندگيش ميتونه تصميم بگيره ،شايد يه پسري به يه دختر علاقه داشته باشه ولي به

دليل اختلافات خانوادگي،اجتماعي ،اخلاقي و خيلي چيزهاي ديگه كه بعد از ازدواج ممكنه ايجاد مشكل

كنه از همين الان قيد ازدواج را ميزنه.

و
......

يا حق:Gol:

ستايش;89486 نوشت:
اهان الان شد

پس منظور شما از اين حرف ازدواج بود.

ولي من كاملا مخالفم

به نظرم ملاك براي ازدواج فقط عشق و دوست داشتن نيست .

هركسي براي زندگيش ميتونه تصميم بگيره ،شايد يه پسري به يه دختر علاقه داشته باشه ولي به

دليل اختلافات خانوادگي،اجتماعي ،اخلاقي و خيلي چيزهاي ديگه كه بعد از ازدواج ممكنه ايجاد مشكل

كنه از همين الان قيد ازدواج را ميزنه.

و
......

يا حق:gol:


با سلام....
اینگونه نوشتن شما نشان از فهم و منطق بالای شماست خواهر گرامی....
من هم گفته های شما را کاملا درست و منطقی میدانم....
اما یک سوال برای من به وجود آمد....
ما در ابتدا از دو نفر صحبت کردیم والان به خانواده رسیدیم.....
مطمینا فرهنگ و اخلاق و اینگونه مسایل موضوعات بسیار بسیار مهمی است...
پس در انتخاب شخص برای ازدواج بسیار موثر و نقش موثری را ایفا میکند....
اما باید این نکته را فراموش نکرد باید منطق بین آن دو نفر که همدیگر را دوست دارند حکم فرما باشد و تنها دل تصمیم نگیرد....
و این منطق حتی بر روی تصمیم دل ارجحیت داشته باشد....
و در تصمیم بیشترین نقش را ایفا کند.....
در کل باید بگویم نمیشود یک طرفه به قضاوت نشست و حکم داد.....
به نظر بنده باید این امر طبق سنت و عرف با مراسم خواستگاری و کارهای اولیه شروع شود و در این حین 2 نفر جدی تر از گذشته و در موقعیتی حساس تر تبادل نظر کنند و در این وسط خانواده ها نیز بهتر همدیگر را میشناسند و با روحیات سلیقه ها و فرهنگ هم آشنا میشوند....
با طی کردن این مسیر است که هیچ سوالی بی جواب نخواهد ماند و نتیجه مطلوب بدست خواهد آمد.....
نتیجه مطلوب منظور جواب بله نیست به هیچ عنوان.....
نتیجه مطلوب این است که هر 2 نفر در عمل به آگاهی میرسند و هیچ چیزی را در رویا و در خیال خود مرور نمیکنند و در واقعیت به نتیجه میرسند حالا جواب چیست بستگی به تمام عوامل موجود در این موضوع دارد....
از دوستان دیگر نیز خواهشمندم در این موضوع شرکت کنند.....
منتظر نظرات بعدی هستم...
یا علی....

*!*طیب طاهر*!*;89217 نوشت:
سلام علیکم.... من تا حالا اینو به شخصه ندیدم و نشنیدم!!!!!!! اما به نظرم این چیز هست!!!!!!!!!!!!! اگر کسی از دوستان شنیده لطف کنید بگید..

سلام بر دوستان گرامی
میخواستم تجربه شخصیم را بگویم!!
خودم شخصا در فیلم DHOOM 2 این واقعیت را به چشم دیدم!
در یکی از قشنگ ترین سکانس های این فیلم در عین علاقه شدید آیشواریا رای به هرتیک روشن, بهش میگه ازت متنفرم!!!
اما به نظر من با گفتن این جمله نهایت عشقش را بیان کرد...!!!
(قابل ذکر است آخر این فیلم با هم ازدواج کردن!):Nishkhand:

با سلاممم

حرفهاي شما درست و متين

ولي من در صورتي گفتم كه اطلاعات كامل از هم داشته باشند ولي اگر اطلاعاتي وجود نداره

و فقط عشق بي منطق هست خوب بايد اون مراحل(خواستگاري و...) صورت بگيره.

ياحق :Gol:

hedi;89518 نوشت:

میخواستم تجربه شخصیم را بگویم!!
خودم شخصا در فیلم dhoom 2 این واقعیت را به چشم دیدم!
در یکی از قشنگ ترین سکانس های این فیلم در عین علاقه شدید آیشواریا رای به هرتیک روشن, بهش میگه ازت متنفرم!!!
اما به نظر من با گفتن این جمله نهایت عشقش را بیان کرد...!!!
(قابل ذکر است آخر این فیلم با هم ازدواج کردن!):nishkhand:


با سلام....
این تجربه شخصی بود؟

ستايش;89544 نوشت:

ولي من در صورتي گفتم كه اطلاعات كامل از هم داشته باشند


با سلام.....
این کاملا درسته....
ولی باید پذیرفت شاید دانسته های ما با واقعیت زمین تا آسمان متفاوت باشد...
و نباید سریع نتیجه گیری کرد......
یا علی...

*!*طیب طاهر*!*;89547 نوشت:
با سلام.... این تجربه شخصی بود؟

با سلام بر شما
بله
چون خودم شخصا این فیلم را دیدم!!!

ستايش;89544 نوشت:
ولي اگر اطلاعاتي وجود نداره و فقط عشق بي منطق هست خوب بايد اون مراحل(خواستگاري و...) صورت بگيره.

من قبول ندارم...
خیلی از عاشقا هستن که به دلایلی نمیتونن حرف دلشون رو بزنن...
همیشه به این راحتی ها نیست...

تنفر کلمه بسیار نامانوسی هست جایکزین ان جه کلمه ای باشد بهتر است

من نمیدونم در مورد تنفر داریم با هم صحبت می‌کنیم یا عشق یا در مورد رابطهٔ عشق و تنفر اولا یه چیزی که هست اینه که اکثرا تنفرو بین دختر پسرا شندیم ۹۰% دختر به پسر میگه ازت متنفرم چون احساسیترن همه چیزو جدی میگیرن
اینم تو پرانتز بگم منظورم زن و شوهر هم می‌شه

حالا مثلا یه پدر نمیاد به پسرش بگه فرزندم عزت متنفرم خیلی‌ مضحک می‌شه پس خواهش در مورد تنفر حرف بزنین نه رابطهٔ عشقو عاشقیو نمیدونم آخر عشقای که توش کلمهٔ تنفر هست به کار میره رو بگین

بنظر من وقتی‌ تنفر ایجاد می‌شه که دوطرف از هم شناختی‌ ندران چرا چون به هر دلیلی‌ رابطه عاطفی که باهم داشتن اشتبا بود حالا چه از دیده دوست داشتن باشه چه
از دیده دشمنی

وقتیه یه رابطه از حدو حدود خودش خارج میشه در آخر به عبارتی به ته خط میرسه میگیم ازت متنفرم

حالا من خیلی‌ سوال برام پیش اومده تو پست بعدی می‌پرسم

نقل قول:
وقتیه یه رابطه از حدو حدود خودش خارج میشه در آخر به عبارتی به ته خط میرسه میگیم ازت متنفرم

با سلام
این یک دلیل از هزاران دلایل تنفر میتونه باشه...

سلام

شما لطف دارین
اگه ۱۰۰۰تا دلیل داره شما ۵۰۰تاشو بگین:Gig:

:khandeh!:حالا ۵۰۰ تا هم نه ۵ تا شو بگین
گفتم بنظر من اینجوریه
یعنی‌ من از خودم میگم, نه از جای خوندم نه شنیدم نه رشتهٔ تحصیلیم اینه

یکم که خوب فکنی یکی‌ از دلیل اصلی همین شناختو آگهئ من دلیل دومی‌ هم گفتم, گفتم که رابطه‌ها از حدشون خارج میشن این خودش کلی‌ بحث داره

یا کم رنگ میشن یا خیلی‌ پورنگ میشن
مثلا هی‌ کم کم عشقو علاقه از بین میره

یا هی‌ عشقو علاقه بهم زیاد می‌شه

در حدو قانونی خودش نیست
نمیدونم تونستم منظورمو برسونم یا نه اما فکنکنم ۱۰۰۰ تا دلیل داشته باشه،:khaneh: همینا اصلیشه




نقل قول:
:khandeh!:حالا ۵۰۰ تا هم نه ۵ تا شو بگین

دلایله تنفر:
1- سوء تفاهمی که رفع نشده
2-خیانت
3-تحت تاثیر قرار گرفتن از بدگویی های اطرافیان نسبت به طرف مقابل
4- شناخت شخصیت واقعی (و فهمیدن اینکه این شخصیت با شخصیتی که در ذهن داشت زمین تا آسمان فرق میکند)
5-پی بردن به ناسازگاری!!!!
...
اگر هم بیشتر دلیل خواستید در خدمتم!!!!!:khandeh!:

نقل قول:
یا کم رنگ میشن یا خیلی‌ پورنگ میشن
مثلا هی‌ کم کم عشقو علاقه از بین میره
به نظر شما کسی که عاشق هست میتونه بعدا نفرت به معشوقش را در دلش جای دهد؟؟!!!!
یا عشق معشوق در قلبش نوسانی است؟؟!!!!!!

اگر منظورتون انسان های هوس باز هست (نه عاشق) من هم با این عقیده مو
افقم!


سلام
نه همین دلیلاتونو جواب میدم:khandeh!:

اولیش گفتین که سؤ تفاهمی که رفع نشده این یعنی‌ چی‌ یعنی‌ از اون اولش شناخت نبوده همون حرفی‌ که من زدم دومی‌ خیانت فکنم منظورتون این بود که وقتی‌ شخص میبینه طرفش بهش خیانت کرده ازش متنفر می‌شه بازم این بر میگرد به شناخته اولی‌ که نتونسته به اون شناختش برسه و،،،، پی‌ بردن به ناسازگاری بازم چراااا چون از اون اولش اینا بر طبقه یه اصل یا عقل جلو نرفتن یا اگر هم رفتن جلوبعدن نظرشون عوض شده هرچی‌ دلیل بیارین بیشترش بر میگرد به شناخت اولی‌ و آگاهی‌ و نداشتن قاعده و قانون زندگی‌ در ابراز عشق و محبت و پی‌ بردن به این مساله که این چیزی نبوده که من دنبالش بودم

guest;89902 نوشت:
ولیش گفتین که سؤ تفاهمی که رفع نشده این یعنی‌ چی‌ یعنی‌ از اون اولش شناخت نبوده همون حرفی‌ که من زدم

تا حالا نشده بین شما و کسی که میشناسید سوء تفاهمی پیش بیاید؟؟!!!
اگر برای شما پیش نیامده برای من بسیار پیش آمده!

مثلا بین من و خواهرم در مسائلی سوء تفاهم پیش آمده , آیا این به علت عدم شناخت ما نسبت به هم است؟!
خیر...
سوء تفاهم به شناخت ربطی نداره!
سوء تفاهم مشکلی است که خیلی اوقات پیش میآید اما اگر رفع نشود خانمان سوز است...

guest;89902 نوشت:
دومی‌ خیانت فکنم منظورتون این بود که وقتی‌ شخص میبینه طرفش بهش خیانت کرده ازش متنفر می‌شه بازم این بر میگرد به شناخته اولی‌ که نتونسته به اون شناختش برسه

چرا راه دور برویم...
زن و شوهری سال با هم زندگی میکنن بعد از 30 سال خانم میفهمه شوهرش بهش خیانت کرده...
اگر این مسئله به عدم شناخت زن نسبت به شوهرش بر میگرده و پس از 30 سال شوهرش را نشناخته پس میشه بفرمایید چگونه میتوان از طرف مقابل شناخت پیدا کرد که پس از 30 سال از اینطور مشکلات پیش نیاید؟؟!!!!

guest;89902 نوشت:
بازم این بر میگرد به شناخته اولی‌ که نتونسته به اون شناختش برسه و،،،، پی‌ بردن به ناسازگاری بازم چراااا چون از اون اولش اینا بر طبقه یه اصل یا عقل جلو نرفتن یا اگر هم رفتن جلوبعدن نظرشون عوض شده

جناب guest باز هم اجازه دهید برایتان مثال مانوس در جامعه را بزنم!!!
به نظر شما کسانی که عقلانی جلو نرفتن بعد از یه مدت پی به ناسازگاری بردن؟
اگر آره, بروید و آماره طلاق را مشاهده کنید!
درسته خیلی ها به قول شما شناخت نداشتن اما عده ی کمی هم نیستن که شناخت داشتن...
مادر پسرش را بعد از 20, 30 سال نشناخته پس میشه بگید چگونه این شناخت آرمانی را نسبت به طرف مقابل پیدا کنیم که بعدا دچار مشکل نشویم؟؟!!!!

[QUOTE=hedi;90057]

جناب guest باز هم اجازه دهید برایتان مثال مانوس در جامعه را بزنم!!!
به نظر شما کسانی که عقلانی جلو نرفتن بعد از یه مدت پی به ناسازگاری بردن؟
اگر آره, بروید و آماره طلاق را مشاهده کنید!
درسته خیلی ها به قول شما شناخت نداشتن اما عده ی کمی هم نیستن که شناخت داشتن...
مادر پسرش را بعد از 20, 30 سال نشناخته پس میشه بگید چگونه این شناخت آرمانی را نسبت به طرف مقابل پیدا کنیم که بعدا دچار مشکل نشویم؟؟!!!!

ببینید من گفتم شناخت و حدو هددو قانون زندگی‌ قانون عشق

اولا که من دلیل طلاق دنبالش نیستم دلیل تنفرو که بعضی‌ اوقات منجر به تعلق می‌شه

خیلی‌ از تنفرا منجر به تعلق نمی‌شه

محض اطلاع خیلی‌ از طلاقها هم توش تنفر وجود نداره

من دلیلیه همشونو شناخت عرض نکردم گفتم اگرم شناخت خوب داشتن بدن نظرشون عوض شده چرا شما گیر دادین به این یه کلمی‌ که من گفتم چه بسا که شناخت همراه با اصولو قاعده قانون خودش که هیچکی دنبالش نمیره

همین جم شدن کینه کدورت سوتفاهم همگی‌ دال بر علت تنفر که باید ریشایبی بشن

شما میدونید توی این 30 سال بین دوطرف چی گذشته؟؟؟؟؟؟؟

انقد راحت میگین چرا به شناخت ارمانی نرسیدن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بنده خانم guestam
توصیه میکنم حرفامو دوباره بخونین شما همش دارین مخالفت می کنین

با سلام خدمت سرکار خانم guest :Gol:
حق با شماست
اما شما دلیل اصلی تنفر را عدم شناخت درست میدونید
و من هم میگم مادر بعد از 20 سال فرزندش را نمیشناسه چه برسه به بقیه
و اینکه ما نمیتونیم از کسی شناخت آرمانی بدست بیاریم که بعدا دچاره تنفر نشیم...
چه بسا افراد زیادی هستن شناخت کمی دارن اما هیچگاه دچار این مشکل (تنفر) نمیشن...

تنفر!!!!!!!!!! خیلی دوست دارم البته واسه شیطان . به خدا خیلی دلم میخواد ببینمش یه کشیده ابدار بزنم تو صورتش:Box:

سلام خدمت hedi عزیز:hamdel::khandeh!:

شما منظورتون اینه که

اگه دونفربخوا ن باهم ازدواج کنن یا دوست بشن و این دوستی‌ منجر

به تنفر نشه هرچقد هم زمان داشته باشن ممکن به اون شناخت نرسن

باید بگم زمان زیاد ملاک نیست برای این که طرفو بشناسن
علم که مهمه/ سن که مهمه/ تکامل عقلی که مهمه/

این یکی‌ دوم این که اگه بین کسی‌ بده ۲۰ سال تنفر ایجاد می‌شه

اولشم همدیگرو کامل شناختن به آگهئ لازم رسیدن

اینا چرا از هم متنفر میشن .عشقشون چی‌ می‌شه

اینا کم کم یا خاستهاشون از همدیگه تغییر پیدا کرده
عشقشون به هم زیاد نشده که هیچ مجبتشون بهم زیاد نشده

کم کم از عشقشون هم کم کردن

یابینشون سوتفاهم به قول شما پیش اومده حل نشده

کینه کدورت

این فقط یه طرف مساله‌ست
تنفر ریشه‌های دیگه هم داره

دیگه من چون نه مطالعه داشتم نه تجربه زیاد
همین قد تونستم کمک کنم به بزرگیتون ببخشید
البته اگه تونسته باشم و درست گفته باشم:Gig:

guest;90222 نوشت:
دیگه من چون نه مطالعه داشتم نه تجربه زیاد همین قد تونستم کمک کنم به بزرگیتون ببخشید البته اگه تونسته باشم و درست گفته باشم

سلام بر guest عزیزم :hamdel:
این چه حرفیه
ممنونم خیلی استفاده کردیم از سخنان ارزشمند شما:Gol:

موضوع قفل شده است