***نگرشی جامع بر گریه برای امام حسین علیه السلام***

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
***نگرشی جامع بر گریه برای امام حسین علیه السلام***

بسم الله الرحمن الرحیم

کهیعص




به حول و قوه الهی این تاپیک را با همکاری دوستان بزرگوار پربار خواهیم کرد برای شروع قسمتی از سخنان حاج اسماعیل دولابی رحمت الله علیه را نقل می نمایم

گریه؛ اسلحه ی مؤمن است، کربلا، اسلحه ی مؤمن است. امام حسین(علیه السلام) برای گریه خلق شده و «قتیل العبرات» یعنی: کشته ی اشک هاست.
گریه بر هر درد بی درمان دواست

چشم گریان، چشمه ی فیض خداست


در دهه ی اول محرم، تجلی امام حسین(علیه السلام) عالم را عوض می کند. در شب تاسوعا و عاشورا اگر کسی چشم باطنش بینا باشد می بیند که در عالم هر مؤمن و کافری محزون است. وقتی صاحب خلقت[امام زمان علیه السلام] محزون می شود، مخلوقات غمناک نشوند؟!
آیا ممکن است همه ی شیعیان مضطر باشند و دیگران محزون نشوند؟
اهل دنیا هم در این ایام در امر دنیایشان به زحمت می افتند و در اثر آن محزون می شوند.
کسی که در عزای امام حسین علیه السلام بگرید یا بگریاند یا محزون شود، دیگر آتش دنیا و آخرت او را داغ نخواهد کرد. دوستان اهل بیت در مجلس ذکر امام حسین علیه السلام، مثل حضرت ابراهیم علیه السلام هستند که خداوند آتش را بر او سرد کرد. وقتی دل بشکند مورد رحمت خداوند قرار می گیرد. دلی که بشکند شیطان با او کاری ندارد. این دل های زود شکن شما از برکت امام حسین(علیه السلام) است.
در جوانی گاهی اوقات می شد که چند شبانه روز پیاپی برای امام حسین علیه السلام اشک می ریختم. یکی از همین روزها، از داخل اتاق منزلمان ـ که روضه بود و رفقا جمع بودند ـ بعد از گریه ی بسیار به ایوان جلوی اتاق آمدم و دراز کشیدم که یکباره مشاهده کردم ملائکه فوج فوج از آسمان می آیند و داخل سینه ی من طواف می کنند و به آسمان برمی گردند و دسته ی دیگر می آیند.
عزیزان من! خداوند از برکت امام حسین علیه السلام مملکت ما را روی زمین عزیز شمرده است. ذکر امام حسین علیه السلام برای بنی آدم استراحتگاه است. هر کدام خسته می شوند می گویند:«به روضه برویم.» زنها عجیب ترند. هر جا بیرقی می بینند وارد می شوند. کمی برای بچه های پیامبر گریه می کنند، حالشان جا می آید. گریه غصه و چرک را آب می کند و از سینه ها می برد. کربلا و عاشورا شرابی دارد که همه ی گناهان را آب می کند.

بسم الله الرحمن الرحیم

کهیعص

از ارزنده‏ترين آثار و بركات مجالس عزادارى و گريه بر ابى عبدالله حسين (عليه السلام) حفظ رمز نهضت حسينى است .
پایگاه خبری مذهبی تحلیلی رهوا،

1- حفظ رمز نهضت حسينى.

به راستى ؛ چرا در دوران منحوص سلاطين و پادشاهان جور از برپايى مجالس عزاى اهل بيت (عليه السلام) به خصوص سالار شهيدان جلوگيرى مى شد؟ آيا نه اين است كه عزاى حسينى و امامان شيعه، سبب مى شود كه سخنوران و دانشمندان متعهد و انقلابى، مردم را از ظلم‏هاى حكومتها آگاهى دهند و انگيزه قيام آن حضرت كه امر به معروف و نهى از منكر است به اطلاع مردم برسد؟

آرى، اينگونه مجالس، آموزشگاهها و دانشگاههايى است كه به بهترين روش و زيباترين اسلوب مردم را به سوى دين خوانده و عواطف را آماده مى‏كند و جاهلان و بى‏خبران را از خواب سنگين غفلت بيدار مى‏سازد و نيز در اين مجالس است كه مردم ، ديانت را همراه با سياست، از مكتب حسين بن على (عليه السلام) مى‏آموزند.

گريه بر سيد الشهدا (عليه السلام) و تشكيل مجالس عزاى حسينى نه تنها اساس مكتب را حفظ مى‏كند، بلكه باعث مى‏گردد شيعيان با حضور در اين مجالس از والاترين تربيت اسلامى برخوردار شده و در جهت حسينى شدن رشد و پرورش يابند.

كدام اجتماعى است كه در عالم چنين اثرى را از خود بروز داده باشد؟ كدام حادثه‏اى است مانند حادثه جانسوز كربلا كه از دوره وقوع تاكنون و بعدها بدينسان اثر خود را در جامعه بشريت گذارده ، و روز به روز دامنه آن وسيعتر و پيروى و تبعيت از آن بيشتر گردد؟ از اين رو بايد گفت كه در حقيقت مراسم عزادارى حافظ و زنده نگهدارنده نهضت مقدس امام حسين (عليه السلام) و در نتيجه حافظ اسلام و ضامن بقاى آن است .

تشكيل مجالس عزادارى حسين، نه تنها اساس مكتب را حفظ كرده و مى‏كند بلكه به علاوه سبب آن گرديد كه شيعيان با حضور در اين مجالس از والاترين تربيت اسلامى برخوردار شده و در جهت حسينى شدن رشد و پرورش يابند.


«موريس دوكبرى» مى‏نويسد: «اگر مورخين ما، حقيقت اين روز را مى‏دانستند و درك مى‏كردند كه عاشورا چه روزى است ، اين عزادارى را مجنونانه نمى پنداشتند . زيرا پيروان حسين به واسطه عزادارى حسين مى‏دانند كه پستى و زير دستى و استعمار را نبايد قبول كنند . زيرا شعار پيشرو و آقاى آنان تن به زير بار ظلم و ستم ندادن است.

قدرى تعمق و بررسى در مجالس عزادارى حسين نشان مى‏دهد كه چه نكات دقيق و حيات بخشى مطرح مى شود ،در مجالس عزادارى حسين گفته مى شود كه حسين (عليه السلام) براى حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگى مقام و مرتبه اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زير بار استعمار و ماجراجويى يزيد نرفت؛ پس بياييد ،ما هم شيوه او را سرمشق قرار داده از زير دستى استعمار گرايان خلاصى يابيم و مرگ با عزت را بر زندگى با ذلت ترجيح دهيم...» . 1
نقل است كه مرجع بزرگ شيعه مرحوم آية الله العظمى بروجردى در سن نود سالگى داراى چشمانى سالم بودند كه بدون عينك خطوط ريز را هم مى‏خواندند و مى‏فرمودند: اين نعمت را مرهون وجود مبارك حضرت ابى عبدالله الحسين (عليه السلام) هستم

- ازدياد محبت به امام، و تنفر از دشمنان آن حضرت

سوزى كه از دل سوخته عاشقان سيدالشهدا (عليه السلام) به چشم سرايت كرده و از مجارى دو چشم آنها به صفحه رخسار وارد مى شود، مراتب علاقه و اخلاص و دلبستگى به خاندان وحى و رسالت را مى‏رساند و اين عمل اثرى مخصوص در ابقاى مودت و ازدياد محبت دارد.

گريه بر حضرت سيدالشهدا (عليه السلام) از مواردى است كه هيچ انسانى از فرط دلسوزى و انقلاب، طاقت بردبارى و تحمل در برابر استماع مصائب او را ندارد، و اين گريه و بيقرارى ، علاوه بر ازدياد محبت و مهر و مودت، موجب كثرت تنفر و بى‏زارى از دشمنان و قاتلان آن حضرت شده و موجب برائت دوستداران اين خانواده از دشمنان ايشان مى‏گردد.

بارى، گريه با آگاهى و معرفت بر امام حسين (عليه السلام) ، در واقع، اعلام انزجار از قاتلان اوست و اين تبرى از آثار برجسته گريه بر امام حسين (عليه السلام) است زيرا مردم به ويژه افرادى كه داراى شخصيت هستند از گريه كردن در برابر حوادث تا سر حد امكان امتناع مى‏ورزند ، و تا شعله درونى آنان به مرتبه انفجار نرسد حاضر به گريه كردن مخصوصاً در برابر چشم ديگران نيستند، اين گريه و عزادارى ابراز كمال تنفر در برابر تعدى و تجاوز و ستمگرى و پايمال نمودن حقوق جامعه و به ناحق تكيه زدن بر مسند حكومت آنان مى‏باشد.

fagheer;88574 نوشت:
عزیزان من! خداوند از برکت امام حسین علیه السلام مملکت ما را روی زمین عزیز شمرده است. ذکر امام حسین علیه السلام برای بنی آدم استراحتگاه است. هر کدام خسته می شوند می گویند:«به روضه برویم.» زنها عجیب ترند. هر جا بیرقی می بینند وارد می شوند. کمی برای بچه های پیامبر گریه می کنند، حالشان جا می آید. گریه غصه و چرک را آب می کند و از سینه ها می برد. کربلا و عاشورا شرابی دارد که همه ی گناهان را آب می کند.

سلام
ما هنوز حیران این گریه ایم هرچه براش دلیل و حکمت میاریم باز می بینیم کمه .قضیه بالاتر از اینه خدا می دونه قضیه چیه ؟
شاید گریه بر حسین ع تنها نشانه رغبت به وعده گاه حزن انگیز اهل ایمان با خدا باشه . تنها خریدار این دیدار محزون شیعیانند . همه رفتند تا خدا را در شادی بیابند و ما رفتیم تا خدا را در چیزی بیابیم که دیگران از آن فرار کردند .
غم عشقت بیابان پرورم کرد به مو گفتی صبوری کن صبوری
صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد
موفق در پناه حق


3- آشنايى با حقيقت دين و نشر آن

يكى ديگر از آثار و بركات مجالس عزادارى سيدالشهدا (عليه السلام) اين است كه مردم در سايه مراسم عزادارى به حقيقت اسلام آشنا شده و بر اثر تبليغات وسيع و گسترده‏اى كه همراه با اين مراسم انجام مى‏گيرد، آگاهى توده مردم بيشتر شده و ارتباطشان با دين حنيف محكمتر و قويتر مى‏گردد . چه اينكه قرآن و عترت دو وزنه نفيسى هستند كه هرگز از يكديگر جدا نمى‏شوند و اين آگاهى در اقامه ماتم و مراسم سوگوارى عترت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) به خصوص امام حسين (عليه السلام) به آحاد مردم داده خواهد شد.

بسم الله الرحمن الرحیم

کهیعص

برادر حامد این گریه سری عجیب است این حدیث خیلی من رو به فکر برده و به تحقیق واداشته

امام رضا (ع) مي فرمايد:«... پسر شبيب! اگر ميخواهي براي چيزي گريه كني، پس براي امام حسين(علیه السلام) گريه كن كه او را ذبح كردند؛ چنان كه گوسفند را ذبح مي كنند... پسر شبيب! اگر براي حسين چنان گريه كني كه اشك هايت بر گونه هايت جاري شود، خداوند همه گناهان كوچك و بزرگ تو را مي آمرزد، اندك باشد يا بسيار...»

اون قسمت که قرمز کردم رو دقت می فرمایید؟می خواد بگه هر گریه ای به هر دلیلی که باشه اگر اسم حسین علیه السلام واردش بشه کلا متحول می کنه این خیلی جای تامل داره


بسم الله الرحمن الرحیم


کهیعص

چرا حسين (عليه السلام) فراموش نمى‏شود؟

مى‏گويند: شما در عصر فضا و اتم زندگى مى‏كنيد آنگاه بر كسى اشك مى‏ريزد كه صدها سال پيش در گذشته است وبر مزارهايى سفر مى‏نماييد كه چيزى جز صخره و سنگ نمى‏باشد؟!
در پاسخ مى‏گوئيم:«چنانكه گفته‏اند: «بعد زمان» را در «ابديت» اثرى نيست ابديت را در ماوراى زمان ـ در عرصه‏اى برتر از زمان ـ حكومت است ابديت هميشگى است. جاودانان رهبران بزرگ بشريت به ابديت تعلق دارند، از اينرو قرنها نيز در طول حيات معنوى آنان، مفهوم متداول خود را از دست مى‏دهند(32)
حسين بن على (عليه السلام) از زمره جاودانان از رهبران بزرگ بشريت است سخن از وى سخن از تاريخ نيست سخن روز است. سخن از ابديت است سخن از هميشگى خروشان و شكوفا و پر فروز است.
اين زنده جاويد نزديك چهارده قرن ـ به حساب تاريخ ـ پس از مرگ جسمانيش همچنان امروز نيز بر دلها حكومت مى‏كند و هنوز پرتو وجودش نه تنها در حيات ما بلكه در حيات جهان معاصر ودر عصر فضا و اتم «حوادث بى نظير» ايجاد مى‏كند وبه صورت يكى از «شور انگيزترين حماسه‏هاى تاريخ بشريت» در آمده و همه ساله نيرومندترين امواج احساسات ميليونها انسان را در اطراف خود بر مى‏انگيزد و مراسمى پرشورتر و هيجان انگيزتر ازهر مراسم ديگر به وجود مى‏آورد .
راستى چرا به اين حادثه تاريخى ـ كه شايد در تاريخ مشابه فراوان دارد ـ اهيمت داده مى‏شود؟ ! چرا مراسم بزرگداشت اين خاطره هر سال پرشكوهتر و پرهيجان‏تر از سال پيش برگزار مى‏گردد؟ اين همه تعظيم و تكريم و سپاس اين همه سوز و گداز پس از چهارده قرن، آخر براى چيست؟ آن را چه معنائى است؟!

حقيقت اين است كه اين زنده جاويد پس از قرنها، همچنان بر قلبهاى انسانهاى آزاده قدرتمندانه حكومت مى‏كند ودر جامعه «موج معنوى» ايجاد مى‏نمايد. حتى هنوز هم به طور عميق يك قدرت محرك معنوى ويك نيروى كنترل اجتماعى بزرگ به شمار مى‏رود.
اما از زيارت زيارتگاههاى مقدس هرگز سنگها و صخره‏ها هدف و غايت نمى‏باشند چه اگر غرض خود آنها مى‏بود همين كوهها سر به فلك كشيده‏انسان را از مشقت سفر و طى راههاى طولانى بى نياز مى‏ساخت پس مقصود بالذات صاحب مزار است وبزرگ داشتن سنگها به جهت شرف انتساب به صاحبان آن مزارها است مانند محترم داشتن جلد قرآن كريم وسنگها و آجرهائى كه خانه كعبه ومسجد رسول خدا (صلى الله عليه و آله) وساير اماكن مقدس از آنها ساخته شده است .
الان مى‏بينيم كه دولتها و ملتها در حفظ مقبره‏هاى شخصيتهاى بزرگ خويش مى‏كوشند وبه دور آنها هاله تقديس مى‏كشند.
در تاريخ نوشته‏اند هنگامى كه سر مبارك حسين (عليه السلام) را به نزد يزيد آوردند وى در مجلس شراب حضور داشت اتفاقا قاصدى از طرف پادشاه روم به مجلس يزيد بار يافت وسر مبارك حسين (عليه السلام) را درمقابل يزيد مشاهده كرد و چون دانست كه آن سر مبارك به حسين (عليه السلام) تعلق دارد عمل يزيد را به شدت نكوهش نمود و گفت اى يزيد داستان «كليساى حافر» را شنيده‏اى؟ گفت چگونه است؟ رومى گفت: در پيش ما مكانى است كه گويند خر عيسى از آنجا گذر كرده است در آنجا كليسائى بنا نهاده‏اند كه نام آن به سم خر عيسى منسوب بوده و به كنيسه حافر «سم» شهرت دارد ما هر سال به زيارت آنجا مى‏رويم و نذورات خود را به آنجا اهدا مى‏كنيم. روى اين حساب اى يزيد من گواهى مى‏دهم كه تو خطا كارى و از راه راست به دورى! يزيد خشمگين شد و به كشتن قاصد فرمان داد رومى به سوى سر نازنين حسين (عليه السلام) رفت و آن را بوسيد و شهادتين برزبان جارى كرد و سپس او را گرفتند و بر در قصر به دار كشيدند.(33)

زيارت، ارتباط روحى زائر با صاحب قبر است زائر قبر ابا عبد الله الحسين (عليه السلام) با آن حضرت تجديد بيعت مى‏نمايد و لذا ائمه اطهار عليهم السلام با توصيه و ترغيب به زيارت سالار شهيدان اين نهضت مقدس را براى هميشه زنده و جاويد نگه‏داشته‏اند البته زيارت همه امامان مورد تأكيد است ولى رواياتى كه در ترغيب وتشويق زيارت امام حسين (عليه السلام) رسيده فوق العاده زياد است امامان بااين توصيه‏ها در صدد آن بودند كه شيعيان پيوستگى عملى با اهداف آن بزرگوار داشته باشند. امام سجاد (عليه السلام) كه خود چندين بار مخفيانه به زيارت سالار شهيدان رفته در گفتار خويش نيز سفارش زيادى به زيارت امام حسين (عليه السلام) داشته است.
«ابو حمزه ثمالى» گويد: از امام سجاد (عليه السلام) در مورد زيارت امام حسين (عليه السلام) پرسيدم، حضرت فرمود:
«زُره كل يوم فان لم تقدر فكل جمعة فان لم تقدر فكل شهر فمن لم يزره فقد استخف بحق رسول الله (صلى الله عليه و آله)(34) «هر روز آن حضرت را زيارت كن، اگر نمى‏توانى هفته‏اى يك بار، اگر نمى‏توانى ماهى يكبار، پس كسى كه اصلا آن حضرت را زيارت نكند، درحقيقت حريم رسول الله را خفيف شمرده است».
ولى مهمتر از سوگوارى و زيارت آشنايى به مكتب امام حسين و شهداى كربلا و پيوستگى عملى به اهداف بلند آن بزرگوار است. مهم پاك بودن و پاك زيستن و درست انديشيدن و تأسى عملى به او است.

.32 ديباچه‏اى بر رهبرى: ص .330
.33 به نقل: علامه مغنيه شيعه وعاشورا: ترجمه، ص 59 ـ .58
.34 كامل الزيارات: ابن قولويه.

بسم الله الرحمن الرحیم


کهیعص

یک روایت بسیار مهم درباره گریه بر حسین علیه السلام


يكى از رواياتـى كه در زمـينه ثـواب گـريه بر حسين عـليه السلام نقـل شده روايت ريان بن شبيب از حضرت ثامن الائمه امام رضا عليه السلام است و چون سند روايت بسيار جالب است زيرا بيست و نه نفر روات حديث همگى از محدثين بزرگ و دانشمـندان عـالى مـقـامـند لذا سند و مـتـن آنرا بتـمـامـه نقل مى كنيم :
ثـقـة المـحدثـين مـرحوم حاج شيخ عباس قمى از استادش ، علامه نورى ، از استادش شيخ مـرتـضى انصارى ، از مـلا احمـد نراقى ، از علامه بحر العلوم ، از وحيد بهبهانى ، از استـادش مـولى محمد اكمل ، از علامه محمد باقر مجلسى ، از پدرش محمد تقى مجلسى ، از شيخ بهائى ، از پدرش شيخ حسين بن عبدالصمد عاملى حارثى ، از شيخ زين الدين شهيد ثـانى ، از استـادش عـلامه ميسى ، از علامه محمد بن داود عاملى ، از على بن محمد مكى ، از پـدرش شهيد اول ، از فخرالمحققين محمد بن علامه حلى ، از پدرش جمال دين حسن بن مطهر عـلامـه حلى ، از مـحقـق صاحب شرايع ، از فقيه نسابه فخار بن معد موسوى حائرى ، از مـحدث جليل شادان بن جبرائيل ، از شيخ المحدثين عمادالدين ابو جعفر طبرى آملى ، از ابوعلى حسن ملقب به مفيد ثانى فرزند شيخ طوسى ، از پدر بزرگوارش محمد بن حسن طوسى ، از شيخ مفيد محمد بن نعمان ، از شيخ صدوق محمد بن على بن بابويه قمى ، از عـلى بن ابراهيم قـمـى ، از پـدرش ابراهيم بن هاشم ، از ريان بن شبيب ، روايت مى كنند

« روز اول مـحرم خـدمـت امـام رضا عليه السلام رسيدم فـرمـود: يا ابن شبيب ا صائم انت پـسر شبيب ، ( روزه دارى ؟ ) عرض كردم نه پس فرمود: «بدرستيكه اين روز روزى است كه زكريا پروردگارش را خواند و گفت : «پروردگارا فرزند پاكيزه اى به من عطا كن كه تو شنونده دعايى».1
« پـس خدا دعايش را اجابت فرمود و به امر پروردگار فرشته ها زكريا را كه در محراب عبادت ايستاده بود مخاطب قرار داده و گفتند كه خدا ترا مژده مى دهد به يحيى .
پس كسى كه روزه بدارد در اين روز او سپس دعا كند خدا دعايش را مستجاب مى فرمايد چنانكه دعاى زكريا عليه السلام را مستجاب فرمود. »
« سپـس فـرمود: پسر شبيب ، بدرستيكه محرم ماهى است كه اعراب جاهليت بخاطر احترامش ظلم و ستم و كشت و كشتار را در آن ماه حرام كرده بودند و اين امت با اينكه به حرمت اين ماه آشنائى و شناخت داشت مع هذا احترام پيامبر خود را رعايت نكردند و در اين ماه فرزندان پيامبر خود را كشتند و زنانشان را اسير نمودند و اموالشان را غارت كردند پس خدا هرگز آنها را نيامرزد. »

پـسر شبيب ، اگر مى خواهى ثواب شهداى كربلا نصيبت شود هنگامى كه ياد شهداى كربلا را مى كنى بگو: كاش من هم با آنها بودم و از فوز و سعادت بزرگ بهره مند مى گشتم

« پـسر شبيب ، اگـر مـى خـواهى براى چيزى گريه كنى پس براى حسين بن على بن ابيطالب عليه السلام گريه كن كه او را ذبح كردند همانطور كه گوسفند را ذبح مى كنند و از اهلبيت او هم هيجده نفـر را با او به شهادت رساندند كه در روى زمـين مثل و مانند نداشتند، و به تحقيق هفت آسمان و زمين براى شهادت آن حضرت گريه كردند، و چـهار هزار فرشته براى يارى او از آسمان فرود آمدند، اما وقتى رسيدند كه حسين كشته شده بود لذا اين فرشتگان پريشان مو و گرد آلود اطراف قبر حسين معتكفند تا قائم ما قـيام كند آنگـاه او را يارى خـواهند كرد و شعـار آنها يا لثارات الحسين است اى انتقام گيرندگان خون حسين .»
«پسر شبيب ، پدرم برايم حديث فرمود از پدرش ، از جدش كه وقتى جدم حسين به شهادت رسيد از آسمان خون و خاك سرخ باريد. »

« پسر شبيب : اگر براى حسين چنان گريه كنى كه اشكهايت بر گونه هايت جارى شود خداوند همه گناهان كوچك و بزرگ ترا مى آمرزد اندك باشد يا بسيار. »
« پـسر شبيب ، اگـر تـرا خـوشحال مى كند كه بهنگام ملاقات با خدا گناهى نداشته باشى پـس حسين عليه السلام را زيارت كن ، پسر شبيب ، اگر مى خواهى در غرفه هاى بهشتى با پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم باشى بر قاتلان حسين لعنت فرست .»
« پـسر شبيب ، اگر مى خواهى ثواب شهداى كربلا نصيبت شود هنگامى كه ياد شهداى كربلا را مى كنى بگو: كاش من هم با آنها بودم و از فوز و سعادت بزرگ بهره مند مى گشتم .»
« پـسر شبيب ، اگر مى خواهى كه در بهشت با ما باشى در بالاترين درجه ها و مرتبه ها پـس به حزن و اندوه مـا مـحزون و اندوهناك باش و به خوشحالى و شادى ما شاد و خـوشحال ، و ولايت و دوستى ما را بپذير، كه اگر مردى سنگى را دوست خود گيرد و به او تولى جويد خدا در روز قيامت او را با سنگ محشور فرمايد.»2

تهيه و تنظيم: گروه دين و انديشه تبيان

پي نوشت ها:
1. آيه 38، سوره آل عمران .
2. بحارج 44 / ص 285 نفس المهموم ص 26.
منبع: آنچه در كربلا گذشت، آيت الله محمد على عالمى

بسم الله الرحمن الرحیم


کهیعص

انواع گریه

1 - گریه عاطفی و محبت

یکی از عواطف اصیل انسان محبت است که با گریه انس دیرینه دارد . به طور مثال محبت حقیقی به حضرت باریتعالی حسن آفرین است و برای قرب بیشتر به او اشک محبت لازم است .
2 - گریه معرفت و خشیت

انجام عبادات خالصانه و تدبر و تفکر در عظمت هستی و کبریایی حضرت دوست و همچنین اهمیت تکالیف و مسئولیتهای خطیر انسانی سبب می گردد که نوع خاصی از خوف، در درون انسان بوجود آید و این خوف، خوفی است که از روی تهذیب نفس و معرفت عمیق به حضرت دوست به دست می آید که "خشیت" نام دارد .
3 - گریه طفولیت

زندگانی انسان با گریه آغاز می شود که همان گریه، علامت تندرستی و صحت نوزاد است، و در حقیقت گریه در آن هنگام، زبان طفل است .
4 - گریه ندامت

از عوامل افسرده زدایی که منجر به گریه می گردد، حسابرسی فردی و محاسبه نفس است، که سبب می گردد که انسان در گذشته خود تفکر نماید و با حسابرسی، جبران قصورها و لغزش ها را بکند و اشک ندامت و حسرت از دیده گانش جاری شود . سرانجام این گریه توبه و رستگاری به خداوند باریتعالی است .
5 - گریه شکست و ذلت

این نوع گریه خاص افرادی است که، روحیه ای شکننده و ناتوانی در راه رسیدن به اهداف خویش دارند و جسارت و شهامتی در خود برای پیشرفت و تعالی نمی بینند .
6 - گریه شوق

گریه ای است که از روی هیجان و بعضا به جهت سرور و شادی انسان از چیزی خاص بروز می کند . به مانند مادری که پس از سالها فرزند گمشده خویش را در آغوش می گیرد و اشک شوق می ریزد .
7 - گریه پیوند با هدف

گاهی قطره ای اشک انسان، پیام آور هدفهاست، گریه برای شهیدان از این نوع گریه است . حال و هوای حماسه و استقامت با گریه بر شهید احیاء می شود . گریه بر سرور و سالار شهیدان خوی حماسه و ایثار را در انسان زنده نگه داشته و خوی حسینی چنین است که نه ظلم می کند و نه ظلم می پذیرد، فردی که باشنیدن حادثه عظیم کربلا اشکی از درون دل بیرون می فرستد، همبستگی خود را با اهداف والای سیدالشهداء، صادقانه و خالصانه بیان می کند .

گریه بر حسین (ع)

هر کس با اندک توجهی در خواهد یافت که گریه بر سیدالشهداء، گریه از نوع محبت است، محبتی که عاشقانش در دلهایشان به ثبت می رسانند . گریه بر او، گریه شوق است، چرا که اکثر حماسه های کربلا شورانگیز و شوق آفرین است و سیلاب اشکهای شوق عشاق پیوسته به جهت آن همه ایثار، جوانمردی، رشادت، شجاعت و خطابه های روشنگرانه آتشین مردان و زنان در ظاهر اسیر، از چشمان عشاق سرازیر می گردد . همچنین هدف متعالی و انسان ساز او و اصحابش سبب گریه معرفت و پیوند است، که به دیدگاه حضرت امام خمینی قدس سره گریه سیاسی است که فرمودند:
«ما ملت گریه سیاسی هستیم، ما ملتی هستیم که با همین اشکها سیل جریان می دهیم و سدهایی را که در مقابل اسلام ایستاده است خرد می کنیم .»
هیهات که گریه بر اباعبدالله الحسین (ع) ، گریه ذلت و شکست باشد، بلکه گریه همبستگی و پیوند با سرچشمه عزت و افتخار است، گریه صامت نیست، که گویاتر از هر ناطقی است، گریه سرد کننده نیست، که گرمابخش است، گریه بزدلان نیست، که گریه رشیدانه است، گریه حسرت و ندامت نیست، که گریه امیدوارانه است . و بالاخره گریه معرفت است که در سوگ حسین و یارانش از هر گونه تحریف و انحراف در قیام جاودانه حضرتش جلوگیری می کند . و شاید به همین دلیل است که در فضیلت گریه بر حسین (ع) روایات متعددی آمده است . از آن جمله، حدیثی است که حضرت امام صادق (ع) می فرماید:
«کل الجزع والبکاء مکروه سوی الجزع والبکاء علی الحسین . (ع) هر نالیدن و گریه ای مکروه است، مگر ناله و گریه بر حسین . (ع) »

بسم الله الرحمن الرحیم

کهیعص

برخى از تأثيرات حماسه عاشورا از اين قرار است:

1ـ قطع نفوذ دينى بنى اميه بر افكار مردم‏

2ـ احساس گناه و شرمسارى در جامعه،بخاطر يارى نكردن حق و كوتاهى در اداى تكليف‏

3ـ فرو ريختن ترسها و رعبها از اقدام و قيام بر ضد ستم‏

4ـ رسوايى يزيديان و حزب حاكم اموى‏

5ـ بيدارى روح مبارزه در مردم‏

6ـ تقويت و رشد انگيزه‏هاى مبارزاتى انقلابيون‏

7ـ پديد آمدن مكتب جديد اخلاقى و انسانى(ارزشهاى نوين عاشورايى و حسينى)

8ـ پديد آمدن انقلابهاى متعدد با الهام از حماسه كربلا

9ـ الهام بخشى عاشورا به همه نهضتهاى رهايى بخش و حركتهاى انقلابى تاريخ‏

10ـ تبديل شدن«كربلا»به دانشگاه عشق و ايمان و جهاد و شهادت،براى نسلهاى انقلابى شيعه‏

11ـبه وجود آمدن پايگاه نيرومند و عميق و گسترده تبليغى و سازندگى در طول تاريخ،بر محور شخصيت و شهادت سيد الشهدا«ع»

موضوع قفل شده است