آرزوي شهادت دارم...

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آرزوي شهادت دارم...

برای كسب مقام شهید راه هائی وجود دارد كه در روایات مطرح گردیده است.

1. طلب شهادت؛ پیامبر اكرم فرمود: «هر كه براستی خواهان شهادت باشد، (ثواب آن) به او داده می شود، هر چند به شهادت نرسد». در روایت دیگر فرمود: «هر كه صادقانه از خداوند شهادت را مسئلت كند، خداوند او را به منزل های شهیدان برساند، هر چند در بستر خود بمیرد». 2. نیت شهادت؛ پیامبر اكرم فرمود: «بسا كسانی كه با جنگ افزار كشته شوند، اما نه شهید باشند و نه ممدوح و بسا كسانی كه در بستر خود به مرگ طبیعی بمیرند، اما نزد خداوند صدیق و شهید به شمار آیند». 3. دفاع از مال و خانواده؛ «چنان چه بخواهند مال كسی را به ناحق بگیرند و او (در راه آن) بجنگد و كشته شود، شهید است». پیامبر اكرم (ص) روایت دیگر: «هر كه در راه دفاع از خانواده خود به ستم كشته شود، شهید است، و هر كه در راه دفاع از مال خود مظلومانه كشته شود، شهید است و هر كه در راه دفاع از همسایه خود به ستم كشته شود شهید است و هر كه در راه خدا كشته شود شهید است. هر كه در راه دفاع از جان خود بجنگد و كشته شود، شهید است. هر كه در راه دفع ستم از خود كشته شود شهید است. هر كه در راه دفاع از مال خود كشته شود شهید است. در راه دفاع از مال و دارائی خود بجنگ تا آن را به دست آوری یا كشته شوی در این صورت از شهیدان آخرت خواهی بود. چه خوب مرگی است، مردن در راه دفاع از حقش». (پیامبر اكرم) 4. پاكدامنی، عفت؛ پیامبر اكرم (ص): «هر كه عاشق شود و عشق خود را بپوشاند و پاكدامنی ورزد و بدان سبب بمیرد، شهید است». امام علی علیه السلام: «مجاهدی كه در راه خدا به شهادت رسیده باشد، پاداشش بیشتر از كسی نیست كه بتواند گناه كند و پاكدامنی ورزد». 5. ایمان، حب آل محمد؛ امام علی علیه السلام: « مومن در هر جائی كه بمیرد و در هر لحظه و ساعتی كه جانش گرفته شود، شهید است». پیامبر اكرم (ص): «هر كه بر دوستی آل محمد بمیرد، شهید است». امام سجاد علیه السلام: «هر كه در زمان غیبت قائم ما برموالات و دوستی ما بمیرد، خداوند پاداش هزار شهید، مانند شهیدان بدر و احد به او عطا كند». منبع: میزان الحكمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، نشر دار الحدیث، ج 6، ص0 288 تا 2884

شهید در اصطلاح فقه به کسی گفته می شود که در خط مقدم جبهه به شهادت برسد که غسل و کفن بر او واجب نیست اما در روایات موراد دیگری را هم شهید نامیده اند که به معنی آن است که اجر شهید دارد. بلی، همه گناهان شهید را خداوند می آمرزد مگر حق الناس را؛ به نکات ذیل در مورد شهید و شهادت عنایت فرمایید. «شهید» كسی است كه یك روح بزرگ دارد؛ روحی كه هدف مقدس دارد. كسی است كه در راه عقیده كشته شده است. كسی است كه برای خودش كار نكرده است. كسی است كه در راه حق و حقیقت و فضیلت قدم برداشته است. شهید به خون خودش ارزش می دهد. یك نفر به ثروت خودش ارزش می دهد و به جای آن كه ثروتش در بانكها ذخیره شود، آن را در راه خیر مصرف می كند كه هر یك ریالش به مقیاس معنا، بیش از صدها هزار ریال ارزش داشته باشد؛ ثروت خود را به صورت یك موسسه عالم المنفعه مفید فرهنگی، مذهبی و اخلاقی در می آورد و با این عمل، به آن ارزش می دهد. دیگری به فكر خودش ارزش میدهد، به خودش زحمت می دهد و یك كتاب مفید و اثر علمی به وجود می آورد. دیگری به ذوق فنی خودش ارزش می دهد و صنعتی را در اختیار بشر قرار می دهد، و دیگری به خون خودش ارزش می دهد و در راه بشریت خون خودش را فدا می كند. كدام یك بیشتر خدمت كرده اند؟ شاید خیال كنید علما، مخترعین، مكتشفین و ثروتمندان بیشتر به بشر خدمت كرده اند؛ خیر، هیچ كس به اندازه شهدا به بشریت خدمت نكرده است؛ چون آنها هستند كه راه را برای دیگران باز می كنند و برای بشر آزادی را به هدیه می آورند. آنها هستند كه برای بشر محیط عدالت به وجود می آورند كه دانشمند به كار دانش خود مشغول باشد. مخترع با خیال راحت به كار اختراع خودش مشغول باشد. تاجر تجارت كند. محصل درس بخواند و هر كسی كار خودش را انجام دهد. اوست كه محیط مناسب را برای دیگران به وجود می آورد. مثل شهید، مثل شمع است كه خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و پرتو افكندن است. تا دیگران در این پرتو كه به بهای نیستی او تمام شده، بنشینند و آسایش بیابند و كار خویش را انجام دهند. آری، شهدا شمع محفل بشریتند. سوختند و محفل بشریت را روشن كردند. شهادت، قداست خود را از این جا كسب می كند كه فدا كردن آگاهانه تمام هستی خود است در راه هدف مقدس. اگر شور یك عارف عاشق پروردگار را با منطق یك نفر مصلح با همدیگر تركیب كنید، از آنها منطق شهید در می آید. منطق شهید، منطق سوختن و روشن كردن است. منطق حل شدن و جذب شدن در جامعه برای احیای جامعه است. منطق دمیدن روح به اندام مرده ارزشهای انسانی است. منطق حماسه آفرینی است، منطق دورنگری، بلكه بسیار دورنگری است. این كه هاله ای از قدس دور كلمه «شهید» را گرفته است و این كلمه در میان همه كلمات عظیم، فخیم و مقدس، وضع دیگری دارد برای همین جهت است. اگر بگوییم قهرمان، مافوق قهرمان است؛ بگوییم مصلح، مافوق مصلح است؛ هر چه بخواهیم بگوییم، مافوق اینهاست. شهادت دو ركن دارد: یكى این كه در راه خدا و فى ‏سبیل ‏الله و هدف، مقدس باشد و انسان بخواهد جان خود را فداى هدف نماید. دیگر این كه آگاهانه صورت گرفته باشد. شهادت به حكم این كه عملى آگاهانه و اختیارى است و در راه هدفى مقدّس است و از هر گونه انگیزه‏ى خودگرایانه منزّه و مبراست، تحسین‏انگیز و افتخارآمیز است و عملى قهرمانانه تلقّى مى‏شود. در میان انواع مرگ و میرها این نوع از مرگ است كه ارزش آن از حیات و زندگى برتر و مقدّس‏تر است(قیام و انقلاب مهدى، به ضمیمه شهید از استاد مطهرى). انسانى كه با چنین شرایطى به استقبال مرگ مى‏شتابد شهید است و اجر شهید را نیز مى‏برد. در احكام شهید مى‏خوانیم كسى كه به امر معصوم(ع) یا نایب او به جبهه برود و در میدان نبرد كشته شود شهید است و غسل و حنوط و كفن از او ساقط است، بلكه با لباس خودش دفن شود»(امام خمینى، تحریرالوسیله، ج 1، ص 66).

با این حال روایت‏ها و اخبارى هست مبنى بر این كه اگر كسى بمیرد، در حالى كه داراى محبّت اهل بیت باشد، شهید از دنیا رفته است، و نیز آمرزیده مى‏شود و نیز با ایمان كامل از دنیا مى‏رود(تفسیر كشّاف، ج 3، ص 403. این حدیث طولانى است كه از حضرت رسول اكرم(ص) نقل شده است). در روایتی آمده است: «المؤمن علی ای حال مات و فی ای ساعه قبض، فهو شهید»؛ «مؤمن در هر حال و زمانی كه بمیرد، شهید است. V}(میزان الحكمه، ج 5، ح 9803). {v یا در روایتى دیگر از رسول خدا(ص) نقل شده است كه حضرت فرمود: مَن عاشَ مداریاً مات شهیداً هر كس طورى زندگى كند كه مردم از او آزارى نبینند و در حال مداراى با مردم از دنیا برود، شهید از دنیا رفته است(كنزالعمّال، حدیث 7173 و 7171). این گونه روایت‏ها به این موضوع اشاره مى‏كند: كسى كه با چنین شرایطى از دنیا برود، اجر شهید را مى‏برد. ولى حكم شهید را ندارد. یعنى غسل، حنوط، و كفن از او ساقط نمى‏شود، بلكه باید او را غسل داد یعنى احكام اموات را باید درباره او اجرا كرد. شاید مراد این روایات این باشد که چنین افرادی در مسیر شهداء هستند و در راه همان هدف عالی و ارزشمندی که شهدا جان پاک خود را فدای آن کرده اند گام بر می دارند. هدف شهدا اعتلای دین و دفاع از دین و عمل به احکام و دستورات دین می باشد و انسان مؤمن و دوستدار اهل بیت (ع) و محصل علوم دینی و الهی نیز در همین مسیر نورانی و سعادت بخش قدم بر می دارد. رسول گرامی اسلام(ص) در روایتی می فرماید: «فوق كل بر بر حتی یقتل الرجل فی سبیل الله، فاذا قتل فی سبیل الله عزوجل فلیس فوقه بر»؛ «بالاتر از هر نیكی، نیكی دیگری است تا اینكه انسان در راه خدا كشته گردد، هنگامی كه كسی در راه خداوند متعال شهید گردد، هیچ نیكی و خیری بالاتر از آن نیست. (میزان الحكمه، ج 5، ح 9748). و در روایت دیگری می فرماید: «اشرف الموت قتل الشهاده»؛ «شرافتمندانه ترین مرگ، كشته شدن به صورت شهادت است». (همان، ح 9750).برای آگاهی بیشتر ر.ك: كتاب شهید، تألیف استاد مرتضی مطهری. اما آیه شریفه «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللّهِ أَمْواتًا بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ؛ هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‏اند مرده مپندار بلكه زنده‏اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى‏شوند.(آل عمران/169) و آیات بعد از این آیه جایگاه شهید را در دیدگاه اسلام بیان می كند. گفته شده كه بعد از حادثه احد جمعی از افراد سست ایمان می نشینند و بر دوستان و بستگان خود كه در احد شهید شده بودند،‌ تأسف می خوردند كه: چرا آنها مردند و نابود شدند؟ مخصوصا هنگامی كه به نعمتی می رسیدند و جای آنها را خالی می دیدند بیشتر ناراحت می شدند، با خود می گفتند: ما این چنین در ناز و نعمتیم اما برادران و فرزندان ما در قبرها خوابیده اند و دستشان از همه جا كوتاه است! این گونه افكار و این گونه سخنان،‌ علاوه بر این كه نادرست بود و با واقعیت تطبیق نمی كرد، در تضعیف روحیه بازماندگان بی اثر نبود. این آیات خط بطلان بر این گونه افكار كشیده، مقام شامخ و بلند شهیدان را یاد كرده و می گوید: ای پیامبر! هرگز گمان مبر آنها كه در راه خدا كشته شدند، مرده اند بلكه آنها زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.» منظور از حیات و زندگی همان حیات و زندگی برزخی است كه ارواح در عالم پس از مرگ دارند ولی از آنجا كه حیات شهیدان یك حیات فوق العاده عالی و آمیخته با انواع نعمت های معنوی است تنها از آنها نامبرده شده است،‌ آنها به قدری غرق مواهب حیات معنوی هستند كه گویا زندگی سایر برزخیان در مقابل آنها چیزی نیست. و در آیات بعد به گوشه ای از مزایا و بركات فراوان زندگی برزخی شهیدان اشاره كرده و می فرماید: آنها به خاطر نعمت های فراوانی كه خداوند از فضل خود به آنها بخشیده است، خوشحالند. T}پاداش شهیدان{t درباره اهمیت مقام شهیدان،‌ سخن بسیار گفته شده و هر قوم و ملتی برای شهدای خود احترام خاصی قائل است ولی بدون اغراق،‌ آن احترامی كه اسلام برای شهدای راه خدا قائل شده است بی نظیر است،‌ روایت نیز، نمونه روشنی از احترامی است كه اسلام برای شهداء قائل شده و در پرتو همین تعلیمات بود كه یك جمعیت محدود عقب افتاده،‌ آن چنان قدرت و نیرو گرفتند كه بزرگ ترین امپراطوری های جهان را به زانو درآوردند.

امام علی بن موسی الرضا(ع) از امیرمؤمنان علی(ع) چنین نقل می كند: هنگامی كه حضرت، مشغول خطبه بود و مردم را تشویق به جهاد می كرد، جوانی برخاست و عرض كرد: « ای امیرمؤمنان! فضیلت جنگجویان در راه خدا را برای من تشریح كن!». امام(ع) در پاسخ فرمود: من بر مركب پیغمبر(ع) و پشت سر آن حضرت سوار بودم و از غزوه «ذات السلاسل» برمی گشتیم همین سؤالی را كه تو از من نمودی،‌ من از پیامبر(ص) كردم. پیامبر(ص) فرمود: «هنگامی كه جنگویان،‌ تصمیم بر شركت در میدان جهاد می گیرند خداوند آزادی از آتش دوزخ را برای آنها مقرر دارد. هنگامی كه سلاح بر می دارند و آماده میدان می شوند فرشتگان به وجود آنها افتخار كنند. هنگامی كه همسر و فرزند و بستگان آنها با آنها خداحافظی می كنند، از گناهان خود خارج می شوند ... . از این موقع آنها هیچ كاری نمی كنند مگر این كه پاداش آن، مضاعف می گردد و در برابر هر روز،‌ پاداش عبادت هزار عابد برای آنها نوشته می شود ... . هنگامی كه با دشمنان روبه رو می شوند، مردم جهان،‌ نمی توانند میزان ثواب آنها را درك كنند. هنگامی كه گام به میدان برای نبرد بگذارند و نیزه ها و تیرها رد و بدل شود، و جنگ تن به تن شروع گردد، فرشتگان بر پا و بال خود اطراف آنها را می گیرند و از خدا تقاضا می كنند در میدان،‌ ثابت قدم باشند،‌ در این هنگام منادی صدا می زند: الجنه تحت ظلال السیوف: بهشت در سایه شمشیرها است». در این هنگام ضربات دشمن بر پیكر شهید،‌ ساده تر و گواراتر از نوشیدن آب خنك در روز گرم تابستان است. هنگامی كه شهید از مركب فرو می غلطد،‌ هنوز به زمین نرسیده،‌ حوریان بهشتی به استقبال او می شتابند و از نعمت های بزرگ معنوی و مادی كه خدا برای او فراهم ساخته است، به او شرح می دهند. و هنگامی كه شهید به روی زمین قرار می گیرد،‌ زمین می گوید: آفرین بر روح پاكیزه ای كه از بدن پاكیزه پرواز می كند،‌ بشارت باد بر تو، ان لك ما لا عین رأت و لا أذن سمعت و لا خطر علی قلب بشر: «نعمت هایی در انتظار تو است كه هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر قلب هیچ انسانی خطور نكرده است». و خداوند می فرماید: « من سرپرست بازماندگان اویم، هر كس آنها را خشنود كند مرا خشنود كرده و هر كس آنها را به خشم آورد مرا به خشم آورده است ... ».

(آنچه در بالا ذكر شده، خلاصه روایتی است كه مفسر بزرگ اسلام مرحوم «طبرسی» در «مجمع البیان» ذیل آیه فوق نقل كرده است.(جلد2، ص444، مؤسسه اعلمی مطبوعات،‌ بیروت،‌ طبع اول، 1415 ه.ق) «مستدرك الوسائل»، ج11، ص10، چاپ ال بیت- «صحیفه الرضا»، ص91، كنگره جهانی امام رضا(ع)، 1406 ه.ق «بحار الانوار، ج97، ص12){v جهت آگاهی بیشتر ر.ك:تفسیر نمونه،‌ ج3، ص218-224
منبع:تبيان

موضوع قفل شده است