2000 سال مبارزه با عقل در مسیحیت برای چه ؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
2000 سال مبارزه با عقل در مسیحیت برای چه ؟

سلام
اصلیترین ویژگی انسان برخورداری از نعمت عقل است . در مکتب اسلام عقل حجت الهی درونی انسان معرفی شده است چه اینکه به نور این حقیقت است که انسان حق را از باطل تشخیص می دهد . همه انسانها در محوریت و ارزش عقل متفقند .
در بسیاری از مکاتب با عقل آن هم در اموری که اعتبار آن کاملا پذیرفته است مقابله می شود . علت اساسی این مبارزه چیزی جز پوشاندن ضعف و غیر عقلانی بودن عقیده نبوده و نیست .
البته کسی شک ندارد که عقول جزئی از درک بعضی حقایق ناتوان است اما گستره ادراک عقلی آنقدر وسیع است که می تواند بسیاری از اصول را درک و اثبات نماید .
یکی از ادیانی که از ابتدا پیروان آن با عقل مشکل داشتند مسیحیت بود .
دلیل اساسی این مخالفت چه بود ؟
مسیح ع با عده ای اندک در میان بنی اسراییل شریعت الهی خود را تبلیغ می کرد . وقتی علمای یهود از ماجرا خبر دار شدند و موقعیت خود را در خطر دیدند برایش توطئه چیدند و مسیح از میان مردم رفت ( یا به آسمان عروج کرد بنابر عقیده ما و یا به صلیب کشیده شد بنابر عقیده مسیحیان ) و جز تعدادی اندک پیرو برایش باقی نماند . اما ایمان و عزم راسخ این عده قلیل برای تبلیغ شریعت نو باعث شد که کم کم مردم با آن آشنا شده و با رویگردانی از مذهب فاسد علمای یهود بدان معتقد شوند .
چون پیروان اولیه مسیح دائم در حال نشر و ترویج دین مسیح بودند فرصتی برای حفظ و نگهداری آثار مسیح ع را نداشتند و آن مقدار هم که حفظ شد به نقل مشهور به توطئه یهود (جالب است بدانید پولس مقدس که تاریخ نگاران اورا مسبب تحریفات اولیه انجیل می دانند خود از علمای یهود بود که ابتدا سخت با مسیحیت مخالفت می کرد اما به دلایل نامعلوم یکباره به خدمت مسیحیت درآمد و پس از چندی جزء بزرگان آن گشت و امروز اورا پولس مقدس می شمارند ) از دخل و تصرف مصون نماند تا جایی که اناجیل متعدد باقی مانده از دوران اولیه بیشتر به روایت شرح حال و اقوال مسیح شبیه است تا کتابی آسمانی .
وقتی جمعیت مسیحیان افزون شد و علمای متعددی در میانشان ظهور کرد همواره با اصولی از کتاب مقدس خود دچار مشکل بودند . یکی از این اصول همان تثلیث مشهور مسیحیت است .
تاریخ نقل می کند که چندین بار مجمعی بزرگ از علمای طراز اول مسیحیت برای حل این معضل جمع شدند و در نهایت باز تثلیث مورد تایید قرار گرفت .
این انحراف بزرگ جز نتیجه بی توجهی به آنچه که بر اناجیل گذشته بود و کم عنایتی به عقل نبود . لذا بنیان مسیحیت در رد اعتبار عقل گذاشته شد تا هرجا اصول دینی با عقلانیت دچار مشکل شود با شعار ایمانی بودن قضیه از کنار مساله بگذرند .
وقتی نور اسلام ظهور کرد و شعار توحید را با قدرت و قوت مطرح ساخت اولین برخورد مسیحیت با اسلام شیطانی خواندن آن بود . اسلام در حالی ظهور کرد و به زودی به دروازه غرب بی فرهنگ رسید که علم و خرد و اندیشه مسلمین در سایه وحی قرآنی به اوج شکوفایی رسیده بود .
فلسفه یونانی که در غرب عقل گریز جایی نداشت در دنیای اسلام مورد استقبال قرار گرفت و اصول آن که هیچ تنافی با اصول اسلامی نداشت خیلی زود پذیرفته شد .
وقتی اسلام دوباره علم و فلسفه را به دنیای غرب مسیحی ارائه کرد تنشهای زیادی در آن بوقوع پیوست . فلاسفه و دانشمندان غربی هر چه در علم و دانش بیشتر پیش می رفتند یافته های فکری و تجربی خود را با آموزه های مسیحیت بیشتر در تضاد یافتند تا اینکه برای آنها راهی نماند جز اینکه اعلامیه جدایی علم و دین را به دیوارها بچسبانند و کلیسای عقل گریز را از عرصه جامعه بیرون رانده و علم و عقل را جانشین آن ساختند .
بزرگترین تراژدی اعصار در دوران مبارزه دانشمندان با کلیسای عقل گریز رقم خورد زمانی که پاپها ، دانشمندان را حتی بخاطر عقاید جزئی به دادگاههای تفتیش عقاید می کشاندند و حکم سوختن در آتش را برای آنها صادر می کردند .
امروز نیز شما با هر حربه عقلی به مبارزه با عقاید دور از اندیشه مسیحیت بروید فایده ای نخواهد داشت چون در اعصار گذشته بزرگان این قوم حکم به محکومیت عقل داده اند و ارزشمندترین مایه هدایت را نفی کرده اند .
امروز مسیحیت یک مذهب نیست . یک شعار اخلاقی است . شعاری که برای پذیرش آن هیچ مشکلی وجود ندارد . در این مکتب اخلاقی همه خوبند حتی جنایتکاران و باید برای آنها هم شبانه روز به دعا نشست و هیچ اقدامی جز دعا نکرد .
اما مردم به ستوه آمده از ظلم ظالمان و حقیقت جویان اندیشمند و خدا باوران عدالت جو و دلیر مردان استکبار ستیز نمی توانند آرمانهای خود را در یک شعار اخلاقی که از کنار همه چیز با دستانی بلند کرده به دعا می گذرد بیابند . پس بدنبال مکتبی پویا می گردند که همه ابعاد فطری شان و همه آرمانهای انسانی و الهی شان را پاسخ شایسته و از جسم تا جان و از عمل تا اندیشه آنها را سامان
دهد .
و بر همگان ثابت است که چنین جامعیتی را نه در شعارهای اخلاقی ناقص بلکه در دین الهی کامل اسلام می توان یافت که برای همه شوون انسان برنامه داشته و سعادت دنیوی و اخروی او تضمین می کند .
دوستان در باب علم ستیزی و عقل گریزی مسیحیت اینجا مطلب بنویسند . نفرمایید تکراری می شود . اشکال ندارد . تذکر و یاد آوری نافع است .
موفق در پناه حق

با سلام
1 - به نظر نويسنده معتقد است كه همه كساني كه اسلام را پذيرفته اند عاقل و همه مسيحيان نادان هستند - ميشود چند خدمت اين عاقلان را به بشريت بفرمائيد - ميشود بغير از اينترنت و كتاب كه ماه عسل ناداني مسيحيان است روش ديگري را بر عقلاني بودن اسلام انتخاب كنيد - شما سر تا پا مديون دستاورد هاي مسيحيان و يهويدان هستيد - از جمله همين وب سايت
2 - ميشه چند خط در باره شريعت مسيح بنويسيد - توضيح المسائل پيش كش
3 - ميشه سلاح هاي عقلاني مسلمين در يورش به دروازه هاي مسيحيان را بيان كنيد - البته به جز شمشير و منجنيق ....
4 - علم گرايي و غقل گرايي اسلام را همين بس كه كتاب ها سوزاندن و به زور شمشير و جزيه عقلانيت را پيش بردند
5 - فلسفه يوناني به همت هارون الرشيد در بين مسلمانان گسترش يافت خدايش بيامرزد
6 - كسي بايد در باره عقل ستيزي سخن گويد كه خود اندكي عقل گراباشد - شمشير از رو بسته گان را چه به عقلانيت ؟
مغلطه و سفسطه و شعار هاي در پيتي ديگر اثر ندارد

sina178s;86190 نوشت:
به نظر نويسنده معتقد است كه همه كساني كه اسلام را پذيرفته اند عاقل و همه مسيحيان نادان هستند - ميشود چند خدمت اين عاقلان را به بشريت بفرمائيد - ميشود بغير از اينترنت و كتاب كه ماه عسل ناداني مسيحيان است روش ديگري را بر عقلاني بودن اسلام انتخاب كنيد - شما سر تا پا مديون دستاورد هاي مسيحيان و يهويدان هستيد - از جمله همين وب سايت

سلام بر اهل حق
هیچکس تکنولوژی امروز را نتیجه دین مسیحیت نمی داند بلکه همه معتقدین به مدرنیسم پیشرفتهای غرب را نتیجه کنار گذاشتن دین مسیحیت از عرصه علم و اجتماع می دانند
.
sina178s;86190 نوشت:
ميشه چند خط در باره شريعت مسيح بنويسيد - توضيح المسائل پيش كش

خودتان ادعا می کنید شریعت مسیح ملغی شده . چیز ملغی شده به چه درد می خورد که کسی بداند یا نداند
sina178s;86190 نوشت:
ميشه سلاح هاي عقلاني مسلمين در يورش به دروازه هاي مسيحيان را بيان كنيد - البته به جز شمشير و منجنيق ....

تمام مورخین پیشرفت غرب مسیحی را نتیجه آشنایی با تمدن اسلام می دانند . وقتی که در دنیای اسلام کتابخانه های چند میلیون جلدی مورد استفاده بود در بزرگترین کلیساهای غرب ده جلد کتاب هم نبود .
sina178s;86190 نوشت:
علم گرايي و غقل گرايي اسلام را همين بس كه كتاب ها سوزاندن و به زور شمشير و جزيه عقلانيت را پيش بردند

غرب مسیحی کتابی نداشت که سوزانده شود . حتما انجیلهایی سوزانده شده که مملو از شرک است
sina178s;86190 نوشت:
فلسفه يوناني به همت هارون الرشيد در بين مسلمانان گسترش يافت خدايش بيامرزد

هارون نه بلکه مامون و مامون یکی از حکمرانان امپراطوری اسلامی بوده است
sina178s;86190 نوشت:
كسي بايد در باره عقل ستيزي سخن گويد كه خود اندكي عقل گراباشد - شمشير از رو بسته گان را چه به عقلانيت ؟

تعالیم دین ما مملو از دعوت به عقل و عقل گرایی است و سر تا پای تعالیم مذهب شما مخالف عقل و علم . دادگاه تفتیش عقایدتان که فراموش نشده . شاید شما نمی دانید . و چون عقل داریم می دانیم که نمی شود با موعظه و کتاب بر جنایتکاران غالب شد لذا مظهر انتقام الهی شدیم و لباس جهاد پوشیدیم تا به جنایت پیشگان و حامیان بی خرد آنها تیزی انتقام الهی را بچشانیم
sina178s;86190 نوشت:
مغلطه و سفسطه و شعار هاي در پيتي ديگر اثر ندارد

برای انسان خرد گریز همه چیز مغلطه است حتی خودش
موفق آن اهل حق

sina178s;86190 نوشت:
با سلام
1 - به نظر نويسنده معتقد است كه همه كساني كه اسلام را پذيرفته اند عاقل و همه مسيحيان نادان هستند - ميشود چند خدمت اين عاقلان را به بشريت بفرمائيد - ميشود بغير از اينترنت و كتاب كه ماه عسل ناداني مسيحيان است روش ديگري را بر عقلاني بودن اسلام انتخاب كنيد - شما سر تا پا مديون دستاورد هاي مسيحيان و يهويدان هستيد - از جمله همين وب سايت
2 - ميشه چند خط در باره شريعت مسيح بنويسيد - توضيح المسائل پيش كش
3 - ميشه سلاح هاي عقلاني مسلمين در يورش به دروازه هاي مسيحيان را بيان كنيد - البته به جز شمشير و منجنيق ....
4 - علم گرايي و غقل گرايي اسلام را همين بس كه كتاب ها سوزاندن و به زور شمشير و جزيه عقلانيت را پيش بردند
5 - فلسفه يوناني به همت هارون الرشيد در بين مسلمانان گسترش يافت خدايش بيامرزد
6 - كسي بايد در باره عقل ستيزي سخن گويد كه خود اندكي عقل گراباشد - شمشير از رو بسته گان را چه به عقلانيت ؟
مغلطه و سفسطه و شعار هاي در پيتي ديگر اثر ندارد

سینای عزیز سلام
براي داوري در مورد حقانيت يك دين و عدم حقانيت اديان ديگر، بايد ابتدا با اصول عقايد و آموزه‏هاي اديان آشنا شد و آنگاه آن را به وسيله عقل كه حجت دروني انسان است، محك زد نه با منجنیق و شمشیر حاکمان زورگو، ما نیز در داوری نسبت به مسائل مرتبط با مسیحیت به حمله شهسواران معبد و شوالیه های انگلستان و فرانسه به اورشلیم و آن قتل عام عظیم و یا کشتار مردم در حال حاضر در سراسر دنیا به نام جنگ صلیبی نگاه نمی کنیم، چه این کار بی انصافی بوده و اینان که با نام مسیح نان می خورند فرسنگ ها با آموزه هایی که ما از کلمه و روح خدا یافتیم فاصله دارند. ما در چنين مراجعه‏اي، اصول عقايد و معارف دين اسلام را مبتني بر ادله و براهين متقن و يقيني عقلي مي‏يابيم يعني يكايك اين اصول به وسيله براهين متعدد يقيني اثبات مي‏گردد. با وجود براهيني كه درباره‏ي اصل توحيد اقامه مي‏شود، در همين زمينه، آنچه كه از ادله يقيني عقلي بر نفي جسميت يا رؤيت خداوند اقامه مي‏شود مكاتب و مذاهبي را كه مبتني بر چنين عقايدي هستند، رد مي‏كند. در خصوص دو دين بزرگ يهوديت و مسيحيت، نيز با همين حجت دروني يعني احكام و براهين يقيني عقل اگر به بررسي آموزه‏هاي اين دو دين بنشينيم به نتيجه‏ي مشابه ساير مكاتب خواهيم رسيد.
در خصوص دستور العمل‏هاي مربوط به چگونگي تأمين سعادت دنيوي و اخروي انسان، كه در اصطلاح از آن به «شريعت» ياد مي‏شود، با توجه به اختلاف زمان و مكان و مخاطب اين دستورالعمل‏ها مراحل مختلي را گذرانده و متناسب با آن رو به تكامل بوده است.
در حقيقت، دين توحيدي واحد است و شرايع متعدد است «با ظهور هر پيامبري شريعت قبلي پالايش يافته و در شكل كامل‏تري عرضه شده است. از اين رو پيامبران همه مبلغ دين واحد بودند، و به همين جهت، يكي پس از ديگري مژده آمدن پيامبر جديد را مي‏دادند و به اين مطلب در كتاب مقدس يهوديت و مسيحيت تصريح شده است، (تورات، كتاب هوشيع نبي 9:5ـ10).
انّ الدين عند الله الاسلام؛ به درستي كه دين در نزد خدا اسلام (تسليم در برابر حق) است»، (آل عمران (3)، آيه 19.

حامد;86250 نوشت:
سلام بر اهل حق
1 - هیچکس تکنولوژی امروز را نتیجه دین مسیحیت نمی داند بلکه همه معتقدین به مدرنیسم پیشرفتهای غرب را نتیجه کنار گذاشتن دین مسیحیت از عرصه علم و اجتماع می دانند .

2 - خودتان ادعا می کنید شریعت مسیح ملغی شده . چیز ملغی شده به چه درد می خورد که کسی بداند یا نداند

3 - تمام مورخین پیشرفت غرب مسیحی را نتیجه آشنایی با تمدن اسلام می دانند . وقتی که در دنیای اسلام کتابخانه های چند میلیون جلدی مورد استفاده بود در بزرگترین کلیساهای غرب ده جلد کتاب هم نبود .

4 - غرب مسیحی کتابی نداشت که سوزانده شود . حتما انجیلهایی سوزانده شده که مملو از شرک است

5 - هارون نه بلکه مامون و مامون یکی از حکمرانان امپراطوری اسلامی بوده است

6 - تعالیم دین ما مملو از دعوت به عقل و عقل گرایی است و سر تا پای تعالیم مذهب شما مخالف عقل و علم . دادگاه تفتیش عقایدتان که فراموش نشده . شاید شما نمی دانید

7 - برای انسان خرد گریز همه چیز مغلطه است حتی خودش
موفق آن اهل حق

با سلام
1 - هيچكس تكنولوژي امروز را مديون مسيحيان نيمداند مديون مسلمانان هستند - چون مردم اروپا و امريكا اصلا همه مسلمان هستند
2 - عيساي مسيح شريعتي نداشت به غير از عشق و محبت خدا - شما كه مدعي هستيد و گويا متن تاپيكتان هم فراموشتان شده است شريعت مسيح را بيان كنيد
3 - ميشه اندسته از اختراعاتي كه مسيحيان از مسلمانان آموخته اند را بيان كنيد؟؟ تمام گوگا و ياهور را سرچ كنيد شايد يك دو تا گير بياد
4 - فلسفه يونان و مسيحيت همه روي آب نوشته ميشدند !!!!! و هيچ كتابي گويا از اروپا در بلاد اسلامي ترجمه نشدهه بود - همه پيشكش - آتش زدن كتابخانه جندي شابور چي؟؟؟
((نتيجه بحث با بي سوادان و متعصبان همين خراب شدن ادبيات ادم است ))
5 - پس خدا هم هاروم و هم مامون اين افراد عاقل جهان اسلام را بيامرزاد
6 - شمشير و عقل ؟؟؟؟ در اروپا اقلا دادگاهي بود كه متهمان دفاع كنند - ميشه بفرمائيد سرنوشت خيام و رازي و ابن سينا چه بود؟؟؟
7 - گر مرد سخن نگفته باشد .......... عيب و هنرش نهفته باشد
قضاوت با اهل مطالعه

sina178s;86190 نوشت:

كسي بايد در باره عقل ستيزي سخن گويد كه خود اندكي عقل گراباشد - شمشير از رو بسته گان را چه به عقلانيت ؟
مغلطه و سفسطه و شعار هاي در پيتي ديگر اثر ندارد

بنابراين پيروي صحيح از آئين يهود، با آمدن حضرت عيسي، در تبعيت از ايشان خواهد بود و پيروي صحيح از آئين مسيح با ظهور پيامبر اسلام، در تبعيت از حضرت نبي اكرم خواهد بود.
با قطع نظر از مسأله تحريف در شرايع گذشته، عقل حكم به لزوم پيروي از جامع‏ترين و كاملترين پيام و دستورالعمل الهي كه در آخرين شريعت يعني اسلام متجلي شده است مي‏نمايد.
همچنين عقل، در بررسي آموزه‏هايي كه توسط يهوديت و مسيحيت امروزي تبيين مي‏شود، آنها را مخالف با براهين يقيني خود مي‏يابد.
اعتقاد به تثليث، (رساله اول به قرنتيان 8:6 و انجيل يوحنا: 5/20)، تجسم و رؤيت، (همان و سفر پيدايش، 32:24 ـ 30)... اموري است كه براهين عقلي آن را از هيچ مكتب و مذهبي نمي‏پذيرد بلكه آن را نشانه‏ي عدم حقانيت و در واقع تحريف آنها مي‏داند. به پاره‏اي ديگر از تحريفات صورت گرفته در اين دو دين بزرگ اشاره‏اي گذرا مي‏كنيم تا بر اساس حكم عقل، خود داوري كنيد:
الف) اتهامات ناروا به پيامبران: علاوه بر رسوخ تحريفات بنيادي و اعتقادي در كتاب مقدس، پاره‏اي اتهامات ناروا و غيراخلاقي به بعضي از پيامبران نسبت داده شده است كه قلم از بيان آن شرم دارد، ( انجيل يوحنا، 2:1ـ11، سفر تكوين، 19:30 ـ 38 ) در حالي كه براهين عقلي لزوم عصمت پيامبران را اثبات مي‏كند.
ب) وجود افسانه‏ها؛ وجود افسانه‏هاي بي‏پايه در كتاب مقدس، يكي ديگر از جنبه‏هاي تحريف آن است. از جمله مي‏توان به كشتي گرفتن حضرت يعقوب با خدا و غلبه‏اي او بر خدا، اشاره كرد، (سفر پيدايش، 32:34ـ30).
ج) گناه فطري ؛ اعتقاد به اینکه آدم در بهشت به گناه آلوده شد و اين گناه به همه فرزندان او نيز منتقل مي‏شود؛ يعني انسان بالفطره گناهكار است و هرگونه تلاش و عمل انسان در رهايي از اين خطا سودي نخواهد بخشيد و تصليب و به دار كشيده شدن حضرت عيسي، كفاره‏ي گناه فطري انسان است.
د) تقويت ظلم: يكي ديگر از آموزه‏هاي نامعقول كتاب مقدس، توجيه ظلم و ستم و دعوت به سكوت در برابر حاكمان ظالم، به بهانه‏ي اينكه آنان حاكم و سايه‏ي خدا در زمين‏اند، مي‏باشد، (انجيل متي، 5:38 و اكثر نامه‏هاي پولس به روميان).

موضوع قفل شده است