###دیانت ما عین سیاست ما###

تب‌های اولیه

30 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
###دیانت ما عین سیاست ما###

دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ما.


این جمله یعنی چی؟؟!!!!
برچسب: 

یعنی نباید مثل ماست باشیم که ندونیم کی به کیه. از سیاست چیزی بدونیم. این کار از دین ماست.
و در هر کار حتی سیاست هم باید خدا رو در نظر داشته باشیم. سیاستمون مثل معاویه نباشه که برای رسیدن به هدفمون هر کاری کنیم. سیاستمون باید مثل علی باشه ( کتاب: "راه علی" از صدر این مطلب رو خوب توضیح داده)

abcdefg;85498 نوشت:
دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ما.


با سلام

قوانيني كه براي اعمال سياست در حكومت و هر امري ديگري به كار مي بريم بايد مطابق با قوانين دين ما باشد

دين ما اسلام است و قوانين دين اسلام معين و مشخص

هر كار سياسي كه مي كنيم بايد همسو با موازين و قوانين دين باشد

سياست ما بايد برگفته از قوانين دين ما باشد

البته تنها سياست ما نيست كه بايد عين ديانت ما باشد

بايد اقتصاد ما هم عين دين ما باشد بايد مديريت و ورزش و كار و صحبت و رفتار و اعمال و كردار و تفكر و ...........همه و همه اعمال ما بايد برگرفته از قوانين دين ما باشد

نه در سياست بازي هاي خود موازين دين را به فراموشي بسپاريم و نه در ديانت خود ساده لوح باشيم و امر دين را گرفته و بصيرت نداشته باشم

طاها;85517 نوشت:


با سلام

قوانيني كه براي اعمال سياست در حكومت و هر امري ديگري به كار مي بريم بايد مطابق با قوانين دين ما باشد

دين ما اسلام است و قوانين دين اسلام معين و مشخص

هر كار سياسي كه مي كنيم بايد همسو با موازين و قوانين دين باشد

سياست ما بايد برگفته از قوانين دين ما باشد

البته تنها سياست ما نيست كه بايد عين ديانت ما باشد

بايد اقتصاد ما هم عين دين ما باشد بايد مديريت و ورزش و كار و صحبت و رفتار و اعمال و كردار و تفكر و ...........همه و همه اعمال ما بايد برگرفته از قوانين دين ما باشد

نه در سياست بازي هاي خود موازين دين را به فراموشي بسپاريم و نه در ديانت خود ساده لوح باشيم و امر دين را گرفته و بصيرت نداشته باشم



با سلام و احترام
شما در فرمایشهایتان مرتبا کلمه باید را بکار بردید که کار دستی هم هست.
آیا این 2 جمله برابر هستند؟
1-سیاست ما باید عین دیانت ما باشد.

2-سیاست ما عین دیانت ماست.

مسلماً خیر.
در جمله اول شکی نیست و همانطور که خودتان فرمودید اقتصادما و فرهنگ ما و .... نتنها باید عین دیانت ما باشد . بلکه این موارد همگی در اصل دین وجود دارد . یعنی سیاست - اقتصاد-فرهنگ - صنعت - تربیت - معاشرت - پرورش - و..... همگی عناصر تشکیل دهنده اسلام هستند.
حالا سوال من این است که :
1- آیا بعد از دوره معصومین ع تا به حال در کشوری اسلام واقعی (حکومتی عین دیانت) پیاده شده است؟
2- آیا اصولا غیر معصوم می تواند حکومت عین دیانت (اسلام) برپا کند؟
3- اصلا آیا نیازی به این کار هست؟!! بر هیچکس پوشیده نیست که امروزه دامنه فساد خیلی گسترده تر از قبل شده است و شاید (شاید) اگر امروز انقلابی همچون انقلاب 57 بخواهد رخ دهد (برای زنده کردن اسلام) تعداد نسبی و اخلاص نسبی مردم کمتر شده باشد . در حالیکه جوانان انقلاب و همینطور جوانان دوره جنگ افرادی بودند که نان دوره طاغوت را خورده بودند . در خیابانهائی راه می رفتند که تهداد مشروب فروشیهایش بیش از مساجد و مدارسش بود و مراکز فحشا.....
حالا اگر در ابتدا سیاست ما عین دیانت ما بود (اگر) , پس چرا امروز نیست؟ (اگر هست که هیچی من حرفی ندارم)!
ولی اگر از ابتدا سیاست ما عین دیانت ما نبوده پس ذکر این جمله چه معنائی داردکه : "سیاست ما عین دیانت ماست"
توضیح بفرمائید ممنون می شوم.
موفقث باشید.

[="Tahoma"][="Green"]لا حول و لا قوة الا بالله

عجب
این تاپیک باز شده ؟
تا حالا ده بار این موضوع رو ایجاد کردم که همکار مدیر گفتن ارسال پست سیاسی ممنوع هست
جای بسی تعجب داره
مطمئنم که اینجا قبلاً قفل بود[/]

با سلام و عرض ادب
هدف بنده از ایجاد این تاپیک موضوعی بود که در پست حذف شده مطرح کرده بودم و از مدیر محترم سایت تقاضا کردم که به آن جواب دهد. اما مدیر محترم، آن پست را بی هیچ توضیح اضافه ی پاک نمودند!!
بنابر این از مسئولین محترم سایت تقاضا دارم در صورت صلاحدید مجددا تاپیک را قفل نمایند و نمک بر زخم کهنه ی ما نپاشند!
جواب سوال مطروحه هم به اندازه ی کافی نمایان است و احتیاجی به توضیحات مکفی نمی باشد!
گر زچشمه آمدی ، چونی تو خشک ؟
گر تو ناف آهوئی کو بوی مشک ؟

زآنچه می گوئی و شرحش می کنی
چه نشانه در تو مانده ای سنی ؟

آن یکی پرسید اشترراکه : هی
از کجا می آیی ای فرخنده پی ؟

گفت : ازحمام گرم کوی تو
گفت : خود پیداست در زانوی تو .

با سپاس

با سلام خدمت شما دوستان گرامی

در مورد سوال جاری باید دو نکته خدمت شما عرض کنم :

- با توجه به اینکه جناب طاها فعلا در سایت حضور ندارند ، این سوال به بنده ارجاع داده شده است و از این پس در این سوال بنده پاسخگو خواهم بود .

- با توجه به سوال اصلی (معنای این جمله "سیاست ما عین دیانت ماست") باید عرض کنم که بحث ما یک بحث نظری است و از لحاظ تئوریک در پی آن خواهیم بود که این جمله به چه معناست و در هندسه اعتقادی شیعه ، در کجای قرار دارد فلذا بحث هایی که به آسیب شناسی جامعه است ، خارج از موضوع این تاپیک خواهد بود .

موفق باشید

كبوتر حرم;320032 نوشت:
لا حول و لا قوة الا بالله عجب این تاپیک باز شده ؟ تا حالا ده بار این موضوع رو ایجاد کردم که همکار مدیر گفتن ارسال پست سیاسی ممنوع هست جای بسی تعجب داره مطمئنم که اینجا قبلاً قفل بود

سلام علیکم
درسته . این تاپیک قفل بود و از آنجا ئی که اینجانب نمیدانستم و تاپیکی با همین عنوان استارت زدم و کارشناس فرمودند که تاپیک از قبل موجود است و من مراجعه کردم و درخواست بازشدن ان را دادم.
اما نکته پیامتان:
اگر اسک دین بخواهد اینگونه تاپیکها را به بهانه اینکه سیسی است قفل کند در اینصورت نه بطور ضمنی بلکه بطور صریح اعلا میکند که "دین از سیاست جداست و اسک دین جای دین است و نه سیاست."و ملاحظه میفرمائید که تاپیک باز است. خدا آخر عاقبت تاپیک رو به خیر فرماید.:ok:
ABCDEFG;320039 نوشت:
با سلام و عرض ادب هدف بنده از ایجاد این تاپیک موضوعی بود که در پست حذف شده مطرح کرده بودم و از مدیر محترم سایت تقاضا کردم که به آن جواب دهد. اما مدیر محترم، آن پست را بی هیچ توضیح اضافه ی پاک نمودند!! بنابر این از مسئولین محترم سایت تقاضا دارم در صورت صلاحدید مجددا تاپیک را قفل نمایند و نمک بر زخم کهنه ی ما نپاشند!

ABCDEFG جان شما در سال 89 این تاپیک رو استارت کردی و اون موقع تا حالا خیلی تغییرات پیش اومده (قبول نداری بو تو خیابونا):khaneh: حالا خدا رو چه دیدی شاید حالا دین و سیاست یک شده اند و یا دل کارشناسان برامون بسوزهو جواب سوالهامون رو بدن.
رئوف;320173 نوشت:
- با توجه به سوال اصلی (معنای این جمله "سیاست ما عین دیانت ماست") باید عرض کنم که بحث ما یک بحث نظری است و از لحاظ تئوریک در پی آن خواهیم بود که این جمله به چه معناست و در هندسه اعتقادی شیعه ، در کجای قرار دارد فلذا بحث هایی که به آسیب شناسی جامعه است ، خارج از موضوع این تاپیک خواهد بود .

خوب جناب رئوف ما فعلا به همین هم قانعیم .شروع شروع بفرمائید شاید به جاهای خوب برسیم.
فقط در ارتباط با مطالب شما یه سوال برایم مطرح می شود که "آیا آزاد مرد بودن و بی دینی بهتر از دیندار و بزدل بودن است؟" که برای اینکه این تاپیک به حاشیه نرود این سوال را در یک تاپیک دیگه استارت میکنم و امید وارم که قفل نشود.
موفق باشید.

hamid40;320582 نوشت:
سلام علیکم
.
.
.
خوب جناب رئوف ما فعلا به همین هم قانعیم .شروع شروع بفرمائید شاید به جاهای خوب برسیم.
.
.
موفق باشید.

با سلام خدمت شما دوست گرامی

جمله مذکور به معنای آن است که سیاستی که مدنظر ماست ، سیاستی است که با مبانی دینی ما سازگار باشد و در واقع برخواسته از آنها باشد . در این نوع سیاست تنها منافع مادی و دنیوی در نظر گرفته نمی شود بلکه به منافع معنوی و دینی افراد جامعه نیز نظر می شود . در این نوع سیاست ، سیاست مدار نمی تواند از مبانی دینی فراتر رود و با عملکردی مغایر آموزه های دینی ، در پی دست یافتن به خواسته های خود باشد .

این توضیح مختصری از جمله فوق بود ، اگر سوالی در این زمینه دارید مطرح کنید ، تا بیشتر به بحث بپردازیم .

موفق باشید

بله ،درسته ،دين شما عين سياست شماست وسياست شما عين دين شماست
ولي برام يه سوال پيش اومد ؟
شما که نه به دينتون عمل مي کنيد نه به سياستتون (قانون اساسي که از دين گرفته شده )چرا اين بحث ها را پيش ميکشيد

شهامت;321266 نوشت:
بله ،درسته ،دين شما عين سياست شماست وسياست شما عين دين شماست
ولي برام يه سوال پيش اومد ؟
شما که نه به دينتون عمل مي کنيد نه به سياستتون (قانون اساسي که از دين گرفته شده )چرا اين بحث ها را پيش ميکشيد

با سلام خدمت شما دوست گرامی

- اولا اینگونه نیست که شما می گویید .

- ثانیا ، قبلا هم عرض کردم که بحث ما در این تاپیک صرفا یک بحث تئوریک است و به آسیب شناسی وضعیت فعلی در این تاپیک نمی پردازیم . به عبارت دیگر در این تاپیک در پی آن هستیم که از لحاظ نظری این جمله را معنا کنیم و در پی بحث آن چه در حال رخ دادن هست، در این تاپیک نیستیم .

موفق باشید

رئوف;321273 نوشت:
با سلام خدمت شما دوست گرامی

- اولا اینگونه نیست که شما می گویید .

چرا همين جوريه شما حتي تو اين سايتم با اونکه يکي از قوانينش اين بود که قانون اساسي بايد محترم شمورده بشه خودتون خلافش عمل کرديد در همون ادامه قانوناي سايت.

- ثانیا ، قبلا هم عرض کردم که بحث ما در این تاپیک صرفا یک بحث تئوریک است و به آسیب شناسی وضعیت فعلی در این تاپیک نمی پردازیم . به عبارت دیگر در این تاپیک در پی آن هستیم که از لحاظ نظری این جمله را معنا کنیم و در پی بحث آن چه در حال رخ دادن هست، در این تاپیک نیستیم .

موفق باشید

شگفتا!!!
پس با اين وضع دليل راه اندازي اين سايت چيه
يعني فقط کارتون معني کردن يعني از عمل هيچ خبري نيست
عالم بي عمل به چه ماند ؟

به نام خدا
سلام

یک تاپیک مرتبط دیده بودم , جهت مطالعه مفید می باشد :
[="RoyalBlue"]کلیک کنید
[/]

یا حق

[="Tahoma"][="Green"]لا حول و لا قوة الا بالله

رئوف;321273 نوشت:
- ثانیا ، قبلا هم عرض کردم که بحث ما در این تاپیک صرفا یک بحث تئوریک است و به آسیب شناسی وضعیت فعلی در این تاپیک نمی پردازیم . به عبارت دیگر در این تاپیک در پی آن هستیم که از لحاظ نظری این جمله را معنا کنیم و در پی بحث آن چه در حال رخ دادن هست، در این تاپیک نیستیم .

جناب رئوف اینکه دیگه اثبات نداره
چون کشور ما یک کشور اسلامی هست و دین اسلام برای تمام ابعاد زندگی انسان برنامه داره پس قوانین اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و ... هم باید بر طبق قوانین اسلامی باشه
خب این الآن اثبات شد
بحث سر اثباتش نیست ، چندین پست من در این باره زدم و واقعاً خسته شدم از بس که این سوال رو پرسیدم دریغ از یک جواب

جمله معروفی هست که سیاست پدر و مادر نمیشناسه کاملاً هم درست هست
سیاست اگر اقتضا کند دروغ گفته میشود ، سیاست اگر اقتضا کند حق مظلوم خورده میشود ، سیاست اگر اقتضا کند جان انسانها گرفته میشود و ...
ما اگر فعالیت های هسته ای نظامی و غیر صلح آمیز هم داشته باشیم قرار نیست به دشمن بگیم داریم ما باید به دشمن دروغ بگیم چون سیاست اقتضا میکنه
سیاست اقتضا میکنه که یکشنبه سیاه مجلس بوجود بیاد و دل حضرت آقا خون بشه
این سیاست هست
حالا ما میگیم سیاست ما عین دیانت ماست یعنی دین ما هم این اتفاقات رو تائید میکنه ، ما نماز عبادی سیاسی جمعه میخونیم نه صرفاً عبادی
یا سیاست ما مثل دین ما خوب هست یا دین ما مثل سیاست ما کثیف[/]

كبوتر حرم;321532 نوشت:
[="tahoma"][="green"]لا حول و لا قوة الا بالله[/b
ما اگر فعالیت های هسته ای نظامی و غیر صلح آمیز هم داشته باشیم قرار نیست به دشمن بگیم داریم ما باید به دشمن دروغ بگیم چون سیاست اقتضا میکنه
[/][/]

نه نبايد به دشمن دروغ گفت چون دين اقتضا نميکنه
مگه دين شما اسلام نيست ؟
بمب اتم يک سلاح کشتار جمعي هست
تا حالا فکر کردي با زدن اين بمب چقدر افراد بيگناه کشته ميشن
اگه هم قرار نيست زده بشه چرا ساخته ميشه
ايا اگه امام علي (ع)هم بود اين بمب را ميساخت ؟
اگه با دروغ قراره اين بمب ساخته بشه پس چه فرقي با دجال داريد ؟

[="Tahoma"][="Green"]لا حول و لا قوة الا بالله

شهامت;321544 نوشت:
نه نبايد به دشمن دروغ گفت چون دين اقتضا نميکنه
مگه دين شما اسلام نيست ؟
بمب اتم يک سلاح کشتار جمعي هست
تا حالا فکر کردي با زدن اين بمب چقدر افراد بيگناه کشته ميشن
اگه هم قرار نيست زده بشه چرا ساخته ميشه
ايا اگه امام علي (ع)هم بود اين بمب را ميساخت ؟
اگه با دروغ قراره اين بمب ساخته بشه پس چه فرقي با دجال داريد ؟

دوست گرامی توصیه میکنم از روی کینه و عناد پست نگذارید
کاملاً مشخصه که به دنبال مچ گیری هستید
این طوری بحث کردن باعث میشه اگر هم جواب منطقی بگیرید باز هم قبول نکنید
جای این پست اصلاً اینجا نیست من فقط یک مثال زدم و گفتم اگر این کار صورت بگیره نه اینکه داره صورت میگیره
حرف شما زمانی درست هست که دنیا هم دنیای عادلی باشه و برای از ما بهتران نباشه
کشوری که خودش سابقه استفاده از بمب اتم رو داره ادعا میکنه که داشتن انرژی هسته ای برای ایران تهدید برای کل دنیا هست
ما همینجوری هم بخاطر خیالات واهی اونها در تحریم هستیم چه برسه به اینکه بخوایم بهشون بگیم بمب اتم هم داریم
وقتی همه دارن با شما پشت بازی میکنند که هرطور هست زمینتون بزنند شما چطور میخوایید رو بازی کنید ؟[/]

كبوتر حرم;321552 نوشت:
[="tahoma"][="green"]لا حول و لا قوة الا بالله

دوست گرامی توصیه میکنم از روی کینه و عناد پست نگذارید
کاملاً مشخصه که به دنبال مچ گیری هستید
این طوری بحث کردن باعث میشه اگر هم جواب منطقی بگیرید باز هم قبول نکنید
جای این پست اصلاً اینجا نیست من فقط یک مثال زدم و گفتم اگر این کار صورت بگیره نه اینکه داره صورت میگیره
حرف شما زمانی درست هست که دنیا هم دنیای عادلی باشه و برای از ما بهتران نباشه
کشوری که خودش سابقه استفاده از بمب اتم رو داره ادعا میکنه که داشتن انرژی هسته ای برای ایران تهدید برای کل دنیا هست
ما همینجوری هم بخاطر خیالات واهی اونها در تحریم هستیم چه برسه به اینکه بخوایم بهشون بگیم بمب اتم هم داریم
وقتی همه دارن با شما پشت بازی میکنند که هرطور هست زمینتون بزنند شما چطور میخوایید رو بازی کنید ؟

[/][/]

با اين جوابت منو به حيرت اوردي, کينه و عناد!!!!!
متاصفم از اين که اينجوري فکر ميکني
من نگفتم داره صورت ميگيره گفتم اگه هم بگيره جاي تاصفه
من مخالف نيرو گاه هسته ي نيستم مخالف بمبم
يعني چون امريکا استفاده کرد و خون مردم بي گناه را ريخت ما هم بايد...
خوب حضرت محمد (ص)هم در تهريم بودن ولي دروغ نگفتن
مگه اسلام نميگه دورو نباشيد مگه شما مسلما نميگيد خدا با ماست پس چرا دروغ ؟
مگه خدا نميگه من کساىي را که بيشتر دوست دارم را سختي بيشتر ميدم
اگه ايران بمب بسازه که صداقتش ميره زير سوال

كبوتر حرم;321532 نوشت:
جناب رئوف اینکه دیگه اثبات نداره چون کشور ما یک کشور اسلامی هست و دین اسلام برای تمام ابعاد زندگی انسان برنامه داره پس قوانین اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و ... هم باید بر طبق قوانین اسلامی باشه خب این الآن اثبات شد بحث سر اثباتش نیست ، چندین پست من در این باره زدم و واقعاً خسته شدم از بس که این سوال رو پرسیدم دریغ از یک جواب جمله معروفی هست که سیاست پدر و مادر نمیشناسه کاملاً هم درست هست سیاست اگر اقتضا کند دروغ گفته میشود ، سیاست اگر اقتضا کند حق مظلوم خورده میشود ، سیاست اگر اقتضا کند جان انسانها گرفته میشود و ... ما اگر فعالیت های هسته ای نظامی و غیر صلح آمیز هم داشته باشیم قرار نیست به دشمن بگیم داریم ما باید به دشمن دروغ بگیم چون سیاست اقتضا میکنه سیاست اقتضا میکنه که یکشنبه سیاه مجلس بوجود بیاد و دل حضرت آقا خون بشه این سیاست هست حالا ما میگیم سیاست ما عین دیانت ماست یعنی دین ما هم این اتفاقات رو تائید میکنه ، ما نماز عبادی سیاسی جمعه میخونیم نه صرفاً عبادی یا سیاست ما مثل دین ما خوب هست یا دین ما مثل سیاست ما کثیف
كبوتر حرم;321552 نوشت:
دوست گرامی توصیه میکنم از روی کینه و عناد پست نگذارید کاملاً مشخصه که به دنبال مچ گیری هستید این طوری بحث کردن باعث میشه اگر هم جواب منطقی بگیرید باز هم قبول نکنید جای این پست اصلاً اینجا نیست من فقط یک مثال زدم و گفتم اگر این کار صورت بگیره نه اینکه داره صورت میگیره

موفق باشید

شهامت;321287 نوشت:
شگفتا!!! پس با اين وضع دليل راه اندازي اين سايت چيه يعني فقط کارتون معني کردن يعني از عمل هيچ خبري نيست عالم بي عمل به چه ماند ؟

با سلام
ببینید دوستان اگر در ایران دیانت ما مثل سیاست ما نیست نباید اسک دین را محکوم کرد!
همه شما بزرگواران می دانید که سیاست ما (بلکه اقتصاد ما، فرهنگ ما , آموزش و پرورش ما , آموزش عالی ما و همه و همه چیز ما ) باید (البته شاید باید) عین دیانت ما (اسلام) باشه . ولی اگر الآن نیست این تقصیر اسک دین نیست.
البته جوانان و کلا مردم این سرزمین حق دارند که گله و گزاریهاشون را به گوش مسئولین برسونن و شاید سایتهای اینچنینی (حد اقل از نوع فروم یا انجمنهای گفتگوئی سیاسی اجتماعی ) وجود داشته باشه که میشه به اونها رجوع کرد.
و همینجا جا داره که از مدیر اسک دین بخواهیم که گروهی را هم در اسک دین برای این منظور بگذارن...
ولی در کل اگر بخواهیم با این روش بحث کنیم دوباره تاپیک قفل میشه (از 89 تا هفته پیش قفل بود.اونهم با 3 پیام)
من به نظرم بهتره حول این مسئله بحث کنیم که آیا اصلا این عبارت میتونه صحیح باشه "سیاست ما باید عین دیانت ما باشد".
اگر موافقید یه صلوات برای مدیر سایت بفرستید و شروع کنید:Gol:
البته من الآن وقت ندارم ولی به زودی نظر خواهم داد.

[="Tahoma"][="Green"]لا حول و لا قوة الا بالله

hamid40;321604 نوشت:

من به نظرم بهتره حول این مسئله بحث کنیم که آیا اصلا این عبارت میتونه صحیح باشه "سیاست ما باید عین دیانت ما باشد".


100% میتونه صحیح باشه چرا نمیتونه
وقتی دین اسلام دین کامل هست پس قطعاً برای موضوع سیاست هم برنامه داره
مشکل من اینجاست که همه ادعا میکنند همین الآن هم سیاست ما مثل دیانت ماست در حالیکه نیست بگذریم که اصلاً دیانت ما هم دیانت درستی نیست
همون سیاسیون تمام کارهایی رو که میکنند زیر چتر دین انجام میدند
ما بعضی وقتها از اون ور بوم میفتیم
میگن اقای مثلاً د . ر دزدی کرده ، میگیم چرا اسم کاملش رو نمینویسید میگن چون دین نمیگذاره آبروی مومن بره
خب اون اگه مومن بود که دزدی نمیکرد ، شاید یکی همین الآن داره زندگیش رو در اختیار آقای د.ر قرار میده
در سیاست هم مثل خیلی جاهای دیگه با اسم دین از دین سوء استفاده میشه[/]

با سلام خدمت دوستان گرامی

چند مطلب :

- همان طور که قبلا بیان شد (و این مسئله در تقسیم بندی سایت نیز لحاظ شده است "بخش کلام و عقاید / دین شناسی") بحث ما ، جنبه تئوریک و نظری دارد . در این بخش (چنانچه در سوال اصلی هم آمده است) در پی آسیب شناسی نیستیم . البته این به معنای آن نیست که منکر مشکلاتی که وجود دارند هستیم بلکه به معنای آن است که این مسئله خارج از موضوع ماست . من هم مانند شما معتقدم که مشکلاتی در جامعه دینی ما وجود دارد و باید با آسیب شناسی دقیق در صدد رفع آنها باشیم اما پرداختن به نمونه های جزئی ما را از بحث نظری و کلی مان باز می دارد از این رو لطفا مطالب خود را در چارچوب کلی بحث بیان کنید .

- بر اساس جمله ای که بحث بر سر آن است "سیاست ما عین دیانت ماست " ، رفتار ها و رویه های سیاسی ما باید برخواسته از آموزه های دینی باشد . در این فضا تنظیم روابط دولت با مردم ، مردم با دولت و دولت با دیگر دولت ها ، براساس اصول دینی باید باشد و یا لااقل با اصول دینی نباید در تنافی باشد .

- مسئله ی دیگری که قبلا هم اشاره شد ، هدف گذاری برای جامعه است . در حکومت دینی علاوه بر جنبه دنیوی و توسعه و رشد اقتصادی و ... بر جنبه معنوی و اخروی شهروندان نیز تاکید می شود و افراد جامعه تنها موجوداتی تک بعدی و دنیوی صرف در نظر گرفته نمی شوند .

- (با توجه به کامنت های متعددی که در این زمینه وجود داشت ، باید این مسئله را بیان کنم که ممکن است فردی با نام دین ، بر خلاف آموزه های دینی عمل کند، در اینجاست که ما باید هشیار و آگاه باشیم که کدام رفتار بر اساس آموزه های دینی است و کدام رفتار نیست. به طور خلاصه این چنین نیست که هر رفتاری که به نام دین صورت می گیرد ، لزوما دینی باشد . در طول تاریخ هم افراد زیادی از نام دین سوء استفاده کرده اند. در این زمینه باید با آشنای بیشتر با معارف دینی و نیز هشیاری از تحولاتی که در حال رخ دادن است ، تفاوت مدعیان را از دینداران حقیقی تشخیص دهیم . )

- برای مطالعه در این زمینه این منابع مفید هستند :
1 دین و سیاست، ولایت فقیه ، جمهوری اسلامی (از مجموعه پرسش های دانشجویی) ، حمیدرضا شاکرین ، علیرضا محمد ، نشر معارف
2 حکومت اسلامی ، احمد واعظی ، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم

موفق باشید

سلام علیکم
این حقیر هم سوالی دارم
الان نزدیک انتخابات ریاست جمهوری هستیم و با وجود فشارهای اقتصادی و ... مردم زیاد درباره سیاست صحبت میکنند که گاه ممکنه سیاستمداران رو بشوردند یا راحت به کسی توهین کنند ...
سوال بنده این هست که آیا ما باید هر وقت از این بحث ها پا گرفت میان مردم ، از آنجا دوری کنیم ؟
اگر مسئله نقد و توهین به رهبری بود ( اینا هم که منطق سرشون نمیشه اکثرا ؛ به خاطر مسائل اقتصادی هم هست ) آیا باید بایستیم و دفاع کنیم ؟ ما هم زیاد از ولایت فقیه بلد نیستیم یعنی درس آن را نگذراندیم بلکه مطالبی را جسته و گریخته شنیده ایم
وظیفه ی ما چیست ؟

الـــعبد;341324 نوشت:
سلام علیکم
این حقیر هم سوالی دارم
الان نزدیک انتخابات ریاست جمهوری هستیم و با وجود فشارهای اقتصادی و ... مردم زیاد درباره سیاست صحبت میکنند که گاه ممکنه سیاستمداران رو بشوردند یا راحت به کسی توهین کنند ...
سوال بنده این هست که آیا ما باید هر وقت از این بحث ها پا گرفت میان مردم ، از آنجا دوری کنیم ؟
اگر مسئله نقد و توهین به رهبری بود ( اینا هم که منطق سرشون نمیشه اکثرا ؛ به خاطر مسائل اقتصادی هم هست ) آیا باید بایستیم و دفاع کنیم ؟ ما هم زیاد از ولایت فقیه بلد نیستیم یعنی درس آن را نگذراندیم بلکه مطالبی را جسته و گریخته شنیده ایم
وظیفه ی ما چیست ؟


با سلام خدمت شما دوست گرامی

اگرچه سوال شما به طور مستقیم با سوال اصلی مرتبط نیست ولی به صورت اجمالی عرض می شود که در این زمینه چند مسئله باید مورد توجه قرار گیرد:

- در گفتگوهایی در این مورد، باید رعایت اخلاق و احترام متقابل صورت بگیرد، ما همه مسلمانیم و باید با یکدیگر با اخلاق اسلامی تعامل داشته باشیم.

- باید در مورد مسائل دینی به صورت کلی و نیز مسائل خاص مانند ولایت فقیه، مطالعه داشته باشیم و اگر هم سوالی داشتیم از اهل علم جویا شویم.

- از مسائل روز با خبر باشیم و از اتفاقات و حوادث مهمی که رخ می دهد، مطلع باشیم تا بتوانیم با داشتن تحلیل های صحیح، نسبت به زمانه خود آگاه باشیم.

- از خداوند بخواهیم که ما را در مسیر خود نگه دارد و در مشکلات و گمراهی ها راه صحیح را به ما بنمایاند.

موفق باشید

ممنونم
اما فکر میکنم جواب من این نبود
داشتن مطالعات و جویا شدن از اهل علم و ... اینها برای آگاهی خودمان خوب است
اما سوال بنده اینه آیا باید از این مسائل سیاسی روز که در بین مردم ( با این شکل مذکور که عرض شد ) پرهیز کرد یا اتفاقا باید وارد اینجور مباحث شد ؟ آیا اگر صحبت درباره اشتباهات و نفی رهبری بود باید چه کنیم ؟ آیا برای دفاع و دخالت در مباحث سیاسی باید احتمال تأثیر در طرف های مقابل را بدهیم ؟
در کل سوال بنده در مورد آگاهی سیاسی نیست بلکه در مورد حضور در مباحث سیاسی ( به شکل رایج بین مردم ) است

این پرسش و پاسخ رو ببینید :

باسلام حضور استاد محترم-سلامتی جنابعالی را از خداوند منان خواستارم-مسئله ای که مدتهاست مرا به خود درگیر کرده و همواره در ذهنم میباشد.نمی دانم باید بپرسم یا نه ولی کسی را امین تر از شما نیافتم-دائما اتفاق می افتد در جمع های مختلف( هم کلاسی ها-فامیل-همکاران و...) وقتی در مورد مسائل روز صحبت میکنیم صحبت به جایی کشیده میشود که حرف هایی در مورد مقامات کشور زده میشود که در خور و شایسته انها نیست و من از این الفاظ زشت که در مورد ایشان بکار میرود بسیار ناراحت می شوم.وقتی هم که جواب انها را میدهم مثلا میگویند ((این چه مملکتی است مگر نمیبینی فلان شخص در فلان مقام دارد سوء استفاده میکند )).اگر بخواهم با این گونه افراد ترک رابطه کنم که نمیشود اگر هم که جواب انان را بدهم بدتر میشود .این روزها هم که هر جا میروی همه سیاستمدار شده اند و در مورد کشور نظر میدهند .به نظر شما راه حل منطقی برای این جور مسائل سکوت است ؟؟لطفا مرا راهنمایی کنید. با تشکر
حجت الاسلام و المسلمین جاودان فرمودند:سلام علیکم و رحمة الله، تا می توانید دائره معاشرت را کمتر کنید و آدم می تواند با کسانی دوست باشد که در رفتار و گفتار حساب شده عمل می کنند. البته آدم به زحمت خواهد افتاد و محرومیت هائی را باید تحمل کند اما اگر دین آدم سالم باشد ولو کمی هم محرومیت باشد ارزش دارد. پس تنها راه محدودیت در معاشرت و دوستی است و در مجامع دیگر هم سعی کنید صحبتها در حیطۀ شخصی دور بزند و به مسائل اجتماعی نپردازد مردم اگر تربیت شده نباشند همه چیز می گویند و گرفتاری گناهان بزرگ برای شخص پیش می آورند.

آیا این بدین معنی نیست که باید از حضور در چنین مباحثی پرهیز کرد ؟

با سلام خدمت شما دوست گرامی

به نظر می رسد باید باب گفتگو بین تفکرات مختلف باز باشد و اساسا از همین راه است که اطلاعات صحیح منتقل می شود. البته چنین گفتگویی مقدماتی دارد، اموری مانند احترام متقابل، رعایت ادب و نیز فضای منطقی از جمله این شروط است. اگر چنین مقدماتی حاصل نیست و طرف مقابل نیز در پی فهم نیست بلکه در پی تخریب و بی ادبی، نیازی به گفتگو با چنین فردی نیست.

موفق باشید

نقل قول:
همان طور که قبلا بیان شد (و این مسئله در تقسیم بندی سایت نیز لحاظ شده است "بخش کلام و عقاید / دین شناسی") بحث ما ، جنبه تئوریک و نظری دارد . در این بخش (چنانچه در سوال اصلی هم آمده است) در پی آسیب شناسی نیستیم . البته این به معنای آن نیست که منکر مشکلاتی که وجود دارند هستیم بلکه به معنای آن است که این مسئله خارج از موضوع ماست . من هم مانند شما معتقدم که مشکلاتی در جامعه دینی ما وجود دارد و باید با آسیب شناسی دقیق در صدد رفع آنها باشیم اما پرداختن به نمونه های جزئی ما را از بحث نظری و کلی مان باز می دارد از این رو لطفا مطالب خود را در چارچوب کلی بحث بیان کنید .

سلام خدمت استاد رئوف امیدوارم خوب و سلامت باشید ...
نظر شخصیم این هستش که بحث تئوری اگر هیچ درآمدی بر واقعیت نداشته باشد هیچ ارزشی ندارد ... به راحتی میتوان نتیجه گرفت تئوری ارائه شده تئوری غلط و اشتباهی است ...

به عنوان مثال سالیان سال فکر میکردند نظام کمونیستی نظام خوب و مناسبی برای رسیدن جوامع به کمال باشد ... پس از سالیان سال که از گذشت اینگونه نظامها گذشت سردمداران اینگونه نظامها گفتند تئوری نظام کمونیستی خوب است ولی بدرد انسان نمیخورد ... و فقط بدرد مورچگان میخورد ...

در ریاضیات نیز ما دارای مفاهیمی مانند اعداد مختلط هستیم ... که واقعیت وجودی ندارند ... و اعدادی تخیلی هستند ... ولی اینگونه اعداد ارزشمند میشوند از آنجهت که میتوانند روابط امواج الکترومغناطیس را عنوان کنند ....

تئوری که بیانگر واقعیت نیست ... نمیتوان پیاده سازیش کرد ... تخیلی بدرد نخور بیش نیست .

ftmh_mohammadi;341426 نوشت:
سلام خدمت استاد رئوف امیدوارم خوب و سلامت باشید ...
نظر شخصیم این هستش که بحث تئوری اگر هیچ درآمدی بر واقعیت نداشته باشد هیچ ارزشی ندارد ... به راحتی میتوان نتیجه گرفت تئوری ارائه شده تئوری غلط و اشتباهی است ...

به عنوان مثال سالیان سال فکر میکردند نظام کمونیستی نظام خوب و مناسبی برای رسیدن جوامع به کمال باشد ... پس از سالیان سال که از گذشت اینگونه نظامها گذشت سردمداران اینگونه نظامها گفتند تئوری نظام کمونیستی خوب است ولی بدرد انسان نمیخورد ... و فقط بدرد مورچگان میخورد ...

در ریاضیات نیز ما دارای مفاهیمی مانند اعداد مختلط هستیم ... که واقعیت وجودی ندارند ... و اعدادی تخیلی هستند ... ولی اینگونه اعداد ارزشمند میشوند از آنجهت که میتوانند روابط امواج الکترومغناطیس را عنوان کنند ....

تئوری که بیانگر واقعیت نیست ... نمیتوان پیاده سازیش کرد ... تخیلی بدرد نخور بیش نیست .

با سلام خدمت شما دوست گرامی

بنده هم با شما هم عقیده ام که تئوری علاوه بر سازگاری درونی باید در مقام عمل نیز کارا باشد و بتواند مشکلات را عملا مرتفع کند اما مطلبی که باید به آن توجه کرد این است که بنده عرض نکردم که "دیانت ما عین سیاست ماست" از لحاظ عملی کارا نیست، اتفاقا به نظر من این نگاه کاملا کاراست و در عمل می تواند بسیاری از مشکلات را حل کند. مسئله که بنده عرض کردم این است که باید دو مقام را از هم تفکیک کرد:

1 مقام نظری و تئوریک
2 بررسی آنچه در عمل رخ داده و آسیب شناسی آن

تمام عرض بنده در آن پاسخ این بود که ما در بحث خود، به بخش نخست می پردازیم و بخش دوم خارج از موضوع ماست. این مسئله به هیچ وجه به معنای عدم کارایی نگاه فوق نیست بلکه مسئله این است که کارآمدی در مقام عمل، فعلا موضوع ما نیست و بحث خارج از موضوع محسوب می شود. به نظر ما این نگاه نه تنها در فضای تئوریک بلکه در عمل نیز می تواند راهگشا باشد ولی بخش دوم فعلا موضوع بحث ما نیست و باید در مجال خود مورد بررسی قرار گیرد.

موفق باشید

[=&quot]1 : شاید یکی از مشکلات و موانع موجود اینه که هنوز نظامی سیاسی و ... اسلام به درستی تبیین نشده. همین شرایط را برای سوء استفاده گران فراهم میکنه.[/]
[=&quot]مثلاً بعد از گذشت بیش از 30 سال از انقلاب اسلامی چرا هنوز کارشناسان مذهبی اقدام به ارائه ی مدل اقتصادی اسلام نکرده اند و در برابر مشکلات و ... تنها موعظه و سخنرانی می کنند؟ تا زمانی که نظام اقتصادی مورد نظر اسلام را لااقل در حد درک و توانمان تببین نکنیم هر کسی میتواند اقدامات اشتباه خود را به حساب اسلام بگذارد.[/]
[=&quot]( البته کم نیستن کسانی که در راه تبیین نظام سیاسی تلاش میکنن، نمونه ی بارز این مسئله شخص رهبری هستند. )[/]

[=&quot]2 : آب دریا را اگر نتوان کشید، هم به قدر تشنگی باید چشید[/]
[=&quot]نمیشود گفت چون ما نمیتوانیم دین را در تمام ابعاد آن و در اعلا درجه ی امکان در جامعه پیاده کنیم پس سیاست و ... باید از دین جدا شوند.[/]
[=&quot]از این گذشته آیا پیاده سازی جامعه ی مورد نظر اسلام یک شبه ممکن است؟[/]

[=&quot]اصلا مگر خود پیامبر امت اسلام را یک شبه به آن جایگاه رساند؟ آن چه مسلم است بدون قدم گذاشتن در راه اجرایی کردن اسلام و تحمل سختی ها نمیتوان به مدینه ی فاضله ی مورد نظر اسلام دست یافت.[/]

[=&quot]3 : برخی برای حفظ منافعشان دیانت را سپر بلای خود می کنند. آن ها میدانند دین در بین مردم امری مقدس و محترم است بنابراین آن را وسیله ای برای تامین اهداف خود میکنند و در این راه نه تنها دین بلکه هر چیزی که مورد اجماع و حمایت اکثریت باشد را بازیچه قرار میدهند. [/]
[=&quot]برخی هم با رندی و شیطنت با گرو کشیدن مصلحت و ... منافعشان را بر منافع اکثریت تحمیل میکنند.[/]
[=&quot]در این موارد در یک جمله باید گفت که این سیاست نیست بلکه خباثت است و باید حساب این افراد را نه تنها از دین بلکه از ملت جدا کرد.[/]
[=&quot]بهترین روش برای بستن راه سوء استفاده گران تبیین اصول و معرفی شاخص هایی مثل پیامبر و اهل بین و یا افرادی مثل مدرس وامام خمینی (ره) است و صد البته اصلاح ساختارها و برخورد با متخلفان.[/]



به نام خدا


سلام علیکم

سوال:
دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ما. این جمله یعنی چی؟؟!!!!

پاسخ :

جمله مذکور به معنای آن است که سیاستی که مدنظر ماست ، سیاستی است که با مبانی دینی ما سازگار باشد و در واقع برخواسته از آنها باشد . در این نوع سیاست تنها منافع مادی و دنیوی در نظر گرفته نمی شود بلکه به منافع معنوی و دینی افراد جامعه نیز نظر می شود . در این نوع سیاست ، سیاست مدار نمی تواند از مبانی دینی فراتر رود و با عملکردی مغایر آموزه های دینی ، در پی دست یافتن به خواسته های خود باشد .

- بر اساس جمله ای که بحث بر سر آن است "سیاست ما عین دیانت ماست " ، رفتار ها و رویه های سیاسی ما باید برخواسته از آموزه های دینی باشد . در این فضا تنظیم روابط دولت با مردم ، مردم با دولت و دولت با دیگر دولت ها ، براساس اصول دینی باید باشد و یا لااقل با اصول دینی نباید در تنافی باشد .

- مسئله ی دیگری که قبلا هم اشاره شد ، هدف گذاری برای جامعه است . در حکومت دینی علاوه بر جنبه دنیوی و توسعه و رشد اقتصادی و ... بر جنبه معنوی و اخروی شهروندان نیز تاکید می شود و افراد جامعه تنها موجوداتی تک بعدی و دنیوی صرف در نظر گرفته نمی شوند .

- (با توجه به کامنت های متعددی که در این زمینه وجود داشت ، باید این مسئله را بیان کنم که ممکن است فردی با نام دین ، بر خلاف آموزه های دینی عمل کند، در اینجاست که ما باید هشیار و آگاه باشیم که کدام رفتار بر اساس آموزه های دینی است و کدام رفتار نیست. به طور خلاصه این چنین نیست که هر رفتاری که به نام دین صورت می گیرد ، لزوما دینی باشد . در طول تاریخ هم افراد زیادی از نام دین سوء استفاده کرده اند. در این زمینه باید با آشنای بیشتر با معارف دینی و نیز هشیاری از تحولاتی که در حال رخ دادن است ، تفاوت مدعیان را از دینداران حقیقی تشخیص دهیم . )

- برای مطالعه در این زمینه این منابع مفید هستند :
1 دین و سیاست، ولایت فقیه ، جمهوری اسلامی (از مجموعه پرسش های دانشجویی) ، حمیدرضا شاکرین ، علیرضا محمد ، نشر معارف
2 حکومت اسلامی ، احمد واعظی ، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم

موضوع قفل شده است