خدا از کجا اومده؟

تب‌های اولیه

25 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خدا از کجا اومده؟
تصویر ناشناس
ناشناس

اول این رو بگم که من این سوال رو مطرح کردم چون هیچوقت سوالات و افکار خودم رو سرکوب نمیکنم.شاید این سوال به نظر بعضیها مسخره وبیخود بیاد ولی خواهش میکنم دوستانی که واقعا جواب منطقی دارند پاسخ بدن.
میگن دنیا دارای نظم هست و نمیتوان تصور کرد که این دنیا از ابتدا وجود داشته یا خود به خود به وجود آمده. سوال من اینه که خود خدا از کجا اومده؟ آیا اینکه بگیم خدا از ابتدا وجود داشته درسته؟
خب اگه درسته پس چطور نمیتونیم بگیم دنیا از ابتدا وجود داشته؟
دوستان عزیز بنده مسلمان نیستم خواهشا از دیدگاه اسلام پاسخ ندهید.:Gol:

با سلام

خوش امديد به اسك دين بزرگوار

به اين ادرس نگاهي كنيد

http://www.askdin.com/showthread.php?t=4899

http://www.askdin.com/showthread.php?t=6862

سلام.
یک نکته مهم هست تو خداشناسی.
برای خدا شناسی نباید تصوری داشته باشی. مثلا یهود میگه خدا مثل یه آدمه. فقط بزرگه و قدرت زیاد داره. بعد با این تصور میان همه چی رو تحلیل میکنند.

مورد دوم این که این سوال مسخره نیست. بگفته قرآن هیچ کس بجز معصومین (انبیا و ائمه) نتونستن به درکی از خدا برسند که اونو توصیف کنند.

مورد سوم: خدا در فلسفه یعنی واجب الوجود. یعنی کسی که هیچ کس اونو خلق نکرده.
هر وجودی رو پیدا کنیم به یه چیز دیگه ای وابسته است. پس اگه بخواییم این دور رو باطل کنیم می آییم این سوال رو میکنیم: وجود خودش یه حقیقتی هست. از خود وجود مفهومی در ذهن ما هست، پس وجود هم وجود داره.
حالا اگه این مفهوم وجود خالقی داشته باشه یعنی چیزی قبل از حقیقت وجود وجود داشته و این نمیشه. پس مجبوریم بگیم که وجود ازلی هست. یعنی خالق نداره.
یه اصلی در فلسفه هست که خالق از مخلوق کامل تره. یعنی چیزی نیست که در مخلوق باشه و خالق نداشته باشه. پس هر چیزی که لیاقت و احتمال وجود داره در وجود وجود داره. پس این وجود عزلی ما هم ذی شعور ( یعنی هوشمند) و هم قادر و هم عالم و ... هست.

اثبات یگانگی وجود هم بر عهده دانشجویان!!!!

ضمن خوش آمد به سورنا عزیز!

به نظر شما منظور از دنیا و از کلمه ابتدا چیست؟ یعنی انسانها ،حیوانات،نباتات وجمادات !! یعنی نااگهان اینها سر از خاک در آوردن؟؟ مثلا یک ادم از زمین یک هو سر در بیاورد یا یک گوسفند مثلا یک هو ظاهر بشه ؟ خود به خود ؟ اگر منظور این است پس چون یک بار اتفاق افتاده میتونه یک بار دیگه هم اتفاق بیفتد . ولی تا به حال هیچ کسی نگفته و ندیده در طول تاریخ بشر که هم چین اتفاقی یک آن صورت بگیرد. منظورتان را واضح تر بگید.

با سلام خدمت دوست جدید
به نظر من اگه ادم خودش یه کنم به عقلش رجوع کنه واگه سعی نکنه خودشو گول بزنه ،واقعا به این نکته می رسه که :
مگه می شه این دنیا که اینقدر زیباست وعجایب زیادی در ان هست بدون خالق باشه این همه نظم دقیق این همه خلقت های زیبا ایا ممکنه که خود به خودی باشه ؟
شما فقط به همین شب و روزی که هر روز میاد ومی ره کمی فکر کنید
ایا اینها ممکنه همه بدون خالق باشه.............
اینم که هر دینی از خدا یه تعریفی می کنه ،باید بگم که اینم از جهالت انسان هاست که بعضی دین هارو تحریف کرده وبه نفع خودش تعبیر می کنه

سورنا;85151 نوشت:
اول این رو بگم که من این سوال رو مطرح کردم چون هیچوقت سوالات و افکار خودم رو سرکوب نمیکنم.شاید این سوال به نظر بعضیها مسخره وبیخود بیاد ولی خواهش میکنم دوستانی که واقعا جواب منطقی دارند پاسخ بدن.
میگن دنیا دارای نظم هست و نمیتوان تصور کرد که این دنیا از ابتدا وجود داشته یا خود به خود به وجود آمده. سوال من اینه که خود خودا از کجا اومده؟ آیا اینکه بگیم خدا از ابتدا وجود داشته درسته؟
خب اگه درسته پس چطور نمیتونیم بگیم دنیا از ابتدا وجود داشته؟
دوستان عزیز بنده مسلمان نیستم خواهشا از دیدگاه اسلام پاسخ ندهید.:Gol:

سلام..

به این ادرس بروید احتمالا به جواب خود برسید ؛...

http://www.askdin.com/showthread.php?p=47293

مناظره امام صادق علیه السلام و فرد مادی را نیز با دقت بیشتری مطالعه نمایید...

موفق

علیه;85249 نوشت:
با سلام خدمت دوست جدید
به نظر من اگه ادم خودش یه کنم به عقلش رجوع کنه واگه سعی نکنه خودشو گول بزنه ،واقعا به این نکته می رسه که :
مگه می شه این دنیا که اینقدر زیباست وعجایب زیادی در ان هست بدون خالق باشه این همه نظم دقیق این همه خلقت های زیبا ایا ممکنه که خود به خودی باشه ؟
شما فقط به همین شب و روزی که هر روز میاد ومی ره کمی فکر کنید
ایا اینها ممکنه همه بدون خالق باشه.............
اینم که هر دینی از خدا یه تعریفی می کنه ،باید بگم که اینم از جهالت انسان هاست که بعضی دین هارو تحریف کرده وبه نفع خودش تعبیر می کنه

با سلام.
سوال این نیست که خدا هست یا نه.
سوال اینه که همه چیزو خدا ساخته. خدارو کی ساخته.

سورنا;85151 نوشت:
اول این رو بگم که من این سوال رو مطرح کردم چون هیچوقت سوالات و افکار خودم رو سرکوب نمیکنم.شاید این سوال به نظر بعضیها مسخره وبیخود بیاد ولی خواهش میکنم دوستانی که واقعا جواب منطقی دارند پاسخ بدن. میگن دنیا دارای نظم هست و نمیتوان تصور کرد که این دنیا از ابتدا وجود داشته یا خود به خود به وجود آمده. سوال من اینه که خود خودا از کجا اومده؟ آیا اینکه بگیم خدا از ابتدا وجود داشته درسته؟ خب اگه درسته پس چطور نمیتونیم بگیم دنیا از ابتدا وجود داشته؟ دوستان عزیز بنده مسلمان نیستم خواهشا از دیدگاه اسلام پاسخ ندهید.

سلام
اگه گفتی وجود از کجا اومده ؟ جوابت رو گرفتی
موفق باشی

سورنا;85228 نوشت:
جناب زمزم حق با شماست .این امکان نداره منم قبول دارم .شاید من سوالم رو بد مطرح کردم .اول این رو بگم که بنده فقط به دنبال حقیقتم و هدفم از طرح این سوالات استفاده از نظرات شماست نه پا فشاری بر عقاید خودم.

با سلام سورنای گرامی:Gol:

خوب الحمدلله این باعث خشنودی و البته دلگرمی همه ماست/

سورنا;85228 نوشت:
بگذارید سوالم را اینطور مطرح کنم:
نباتات وجانوران و جامدات یکهو سر از خاک بر نیاورده اند قبول.
ولی سوال اینجاست که ما خدا را چطور اثبات میکنیم؟

مقصودتان از "ما" در اینجا کیست؟
عامه مردم چطوری خدا براشون ثابت شده؟ اهل عرفان و شهود چطوری؟ یا فلاسفه؟ منظورتان کدام دسته است؟

سورنا;85228 نوشت:
آیا واقعا بشر به درک درست وکاملی ازخدای خود رسیده یا به دلیل اینکه نمیتواند دلیل خلقت جهان را پیدا کند بحث خدا رو مطرح کرده؟

این مطلب، علیرغم شبهات زیادی که ماده گرایان و شک کرایان مطرح کرده اند از طرق مختلف، فطری، عقلانی و فلسفی و شهودی برای اهلش و برای عامه مردم ثابت شده؟ حتی بسیاری از دانشمندان علوم طبیعی هم پس از بررسی دلایل خلقت جهان، وجود خدا را بدیهی و غیر قابل انکار دانسته اند. که برای آگاهی از این نقطه نظرات می توانید به کتاب عقاید استدلالی ج 1 علی ربانی گلپایگانی صفحه 38 الی 40 رجوع کنید.

در صورتیکه قانع نشدید، و مایل بودید انشاءالله در پستی جداگانه مصادیقی از انها را ذکر خواهم نمود.

سورنا;85228 نوشت:
گفته میشود که ادیان مکمل یکدیگرند ولی تعاریف خدا در دینهای مختلف نه تنها شباهتی به هم ندارند بلکه کاملا ضد یکدیگرند وهر کدام خدا را بر خلاف دیگر ادیان تعریف کرده.:hamdel:

این مطلب هم که روشن است دلیل اختلاف ادیان همان چیزی است که اسلام به آن اذعان می کند، ادیان پیش از اسلام متأسفانه بعد از انبیاء شان به دلایل مختلفی توسط افرادی از پیروان و یا برخی مغرضان با اهداف و اغراض خاصی تحریف شده اند، و این علاوه بر آنست که نسخه های موجود کتب سایر ادیان (تورات و انجیل) دست نوشته های پیروان انهاست، و تورات و انجیل حقیقی که بعنوان کتاب الهی است موجود نمی باشد. و این مسأله در خصوص اسلام به دلایل مختلف که در جای خود بسیار بحث شده (وعده حفظ الهی، تلاشهای پیامبر، تلاش حافظان متعدد در حضور پیامبر (ص)، تأیید اهل بیت (ع) و بسیاری از بزرگان صحابه و حافظان از صحابه و ...) ثابت نیست.

موفق باشید ...:Gol:

سورنا;85151 نوشت:
میگن دنیا دارای نظم هست و نمیتوان تصور کرد که این دنیا از ابتدا وجود داشته یا خود به خود به وجود آمده. سوال من اینه که خود خدا از کجا اومده؟ آیا اینکه بگیم خدا از ابتدا وجود داشته درسته؟

با سلام به همه دوستان و تشکر از جواب های خوبشان
جناب سورنا خدا از جایی نیامده و به وجود نيآمده است ; يعني كسي يا چيزي خدا را به وجود نيآورده است و اصلاً اين سؤال اشتباه و مانند اين است كه كسي بپرسد: وجود و هستي را چه كسي وجود داده است ; زيرا وجود مساوي با هستي است وهستي جهان وجود مي باشد, يا مثل اين است كه كسي بپرسد: روغن را چه كسي چرب كرده است .

وجود, وجود است و نيازي ندار كسي وجود را وجود كند يا روغن , چربي است و معنا ندارد روغن را كسي چرب كند. همان ور كه چربي براي روغن و نور براي خورشيد و وجود براي وجود, ذاتي است , وجود براي خدا ذاتي است و چيزي كه ذاتي است , علّت نمي خواهد; يعني درست نيست كسي بگويد چرا روغن چرب است ؟ چه كسي روغن را چرب كرده است ؟ چربي عين روغن است , به طوري كه اگر چربي روغن را از آن بگيريم , ديگر چيزي درظرف باقي نمي ماند. وقتي چربيهاي روغن را از آن جدا كنيم , ديگر روغن تمام مي شود و وجود ندارد, چون چربي باروغن يكي است . نه مي شود روغن را چرب كرد و نه مي شود چربي را از روغن گرفت , همان طور كه نمي شودخورشيد را روشن كرد و نمي شود روشنايي را از خورشيد گرفت , به طوري كه خورشيد به صورت جسمي بماند, ولي نور نداشته باشد.

خداوند نيز عين وجود است . وجود عين خدا است . او هستي مطلق است و چيزي نيست كه يك زمان نبوده (وجود نداشته است ) و بعد او را وجود داده باشند. تعبير علمي , وجود او ازلي و ابدي است ; يعني از اوّل بوده و تا آخرخواهد بود. نه كسي مي تواند به خدا وجود (هستي ) ببخشد و نه مي شود هستي را از او جدا كرد. وجود ذاتي خدا است و چيزي كه ذاتي است , علّت بردار و جدا شدني نيست . به بعضي چيزها مي شود چيز ديگري داد يا از آن گرفت , مثلاًآب را مي شود گرم كرد و مي شود گرما را از آب گرفت , چون گرما غير از آب است و آب غير از گرما. اما هستي ووجود غير از خدا نيست , تا كسي هستي را به خدا بدهد يا از او بگيرد. خدا به وجود آمدني نيست و از ازل بوده وبودنش عين ذاتش است .

شهيد مرتضي مطهري (ره ) مي گويد: كساني كه مي گويند اگر بر طبق قانون علّيّت و معلوليّت , براي جهان , خدا رااثبات كنيم , براي خدا نيز علّت را بايد اثبات كنيم , در بحث خلط مي كنند. مضمون قانون نامبرده اين نيست كه هرموجودي علّت مي خواهد, بلكه اين است كه هر حادثه اي علّتي دارد; يعني چيزي كه براي پيدايش وي علتي ضروري است ,(1) ولي خدا حادث نيست كه احتياج به علّت داشته باشد.

پـاورقي
1.مرتضي مطهري , مجموعه آثار, ج 6 ص 926 با تلخيص .

سورنا;85151 نوشت:
خب اگه درسته پس چطور نمیتونیم بگیم دنیا از ابتدا وجود داشته؟

با سلام مجدد
دوست عزیز خداوند قدیم ذاتی است، به این معنا که «هستی عین ذات اوست و در وجود خود به هیچ چیز نیاز ندارد». و جهان بر اساس دیدگاه فلاسفه قدیم زمانی است؛ یعنی، مسبوق به عدم زمانی نیست، ولی حدوث ذاتی دارد، به این معنا که چون در ذات خود ممکن الوجود است، نیازمند آفریننده و هستی بخش می‏باشد و خداوند آن را از ازل آفریده است.بنابراین مانعی ندارد که خدا و جهان هر دو ازلی باشند؛ لیکن خداوند ازلی ذاتی و ناوابسته به دیگری است، اما جهان ازلی زمانی و وابسته و متعلق به وجود خداست.

جواب جناب استاد عمار خیلی خوب بود. اگر سورنای گرامی روی این جواب دقت کند و همه جایش را بفهمد جوابش را گرفته

با تشکر از استاد عمار

سورنا;85228 نوشت:
جناب زمزم حق با شماست .این امکان نداره منم قبول دارم .شاید من سوالم رو بد مطرح کردم .اول این رو بگم که بنده فقط به دنبال حقیقتم و هدفم از طرح این سوالات استفاده از نظرات شماست نه پا فشاری بر عقاید خودم.
بگذارید سوالم را اینطور مطرح کنم:
نباتات وجانوران و جامدات یکهو سر از خاک بر نیاورده اند قبول.
ولی سوال اینجاست که ما خدا را چطور اثبات میکنیم ؟ آیا واقعا بشر به درک درست وکاملی ازخدای خود رسیده یا به دلیل اینکه نمیتواند دلیل خلقت جهان را پیدا کند بحث خدا رو مطرح کرده؟ گفته میشود که ادیان مکمل یکدیگرند ولی تعاریف خدا در دینهای مختلف نه تنها شباهتی به هم ندارند بلکه کاملا ضد یکدیگرند وهر کدام خدا را بر خلاف دیگر ادیان تعریف کرده.:hamdel:

ابتدا سورنا عزیز مبنا خود را در بحث کاملا مشخص کنید. معیار شما در بحث چیست؟ روش عقلی؟ نقلی ؟ تجربی ؟ یا شهودی؟

سورنا;85151 نوشت:
اول این رو بگم که من این سوال رو مطرح کردم چون هیچوقت سوالات و افکار خودم رو سرکوب نمیکنم.شاید این سوال به نظر بعضیها مسخره وبیخود بیاد ولی خواهش میکنم دوستانی که واقعا جواب منطقی دارند پاسخ بدن.
میگن دنیا دارای نظم هست و نمیتوان تصور کرد که این دنیا از ابتدا وجود داشته یا خود به خود به وجود آمده. سوال من اینه که خود خدا از کجا اومده؟ آیا اینکه بگیم خدا از ابتدا وجود داشته درسته؟
خب اگه درسته پس چطور نمیتونیم بگیم دنیا از ابتدا وجود داشته؟
دوستان عزیز بنده مسلمان نیستم خواهشا از دیدگاه اسلام پاسخ ندهید.:gol:

با سلام خدمت همه عزیزان و تشکر از مطالب اساتید بزرگوار بنده نیز به نوبه خودم می خواستم به این سوال پاسخ بدم : در پاسخ به این سوال به دو نکته باید توجه ؛ کرد نکته اول اینکه : این سوال راجع به ذات خداوند تبارک و تعالی است و کسی نمی تواند به آن پاسخ دهد و حتی معصومین (علیهم السلام ) هم نمی توانند آن را درک کنند ؛ لذا تا جایی که عقل می فهمد ر ا ما بیان می کنیم و نسبت به بعد از آن سکوت می کنیم .
نکته دوم اینکه : جواب این سوال فلسفی و کلامی است و نیاز به مقدمات خود دارد ، ولی سعی می کنم با بیان ساده آن را بیان کنم .
با توجه به بطلان تسلسل و اینکه امکان ندارد تمام عالم را اشیاء ممکن الوجود تشکیل دهند ، عقل حکم می کند که باید در عالم هستی یک واجب الوجودی باشد تا عالم توجیه شود ، یعنی اگر تمام اشیاء وجود خود ر ا از دیگری گرفته باشند و این سلسله به جایی ختم نشود ، عقل حکم می کند که هیچ موجودی بوجود نیاید ، چرا که "فاقد الشی" هرگز نمی تواند "معطی الشی" باشد ، و ممکن الوجود در ذات خود وجود را ندارد و نیاز دارد که شخص دیگری به او وجود بدهد.
پس عقل حکم می کند باید در عالم هستی یک واجب الوجود باشد ، و واجب الوجود یعنی موجودی که قائم به نفس است و وجود و هستی از آن خود اوست و بی نیاز از دیگران ، و چون وجود از آن خود اوست هرگز از آن جدا نمی شود پس ازلی و ابدی است و نمی توان زمانی را فرض کرد که واجب نباشد و این سوال که خداوند متعال از کجا آمده است یعنی یک زمان او نبوده و بعد از آن بوجود آمده است . لذا میگوییم عقل آدمی درک می کند که باید در عالم یک واجب الوجودی باشد ولی او خود چگونه است و چگونه واجب شده است از درک بشر خارج است و کسی نمی تواند به آن پاسخ دهد.

منهنوز تمام صفحات بحث رو نخوندم اما يه سوال دارم، سالها پيش من هم همين سوال توي ذهنم مي چرخيد يعني با نتيجه گيريهاي كه مي كردم مي رسيدم به اين سوال كه خدا از كجا اومده ولي يه دوستي بهم گفت اين فكرها رو از سرت بيرون كنه يه جورايي كفر اميزه واقعا اين فكرها تاثير بدي داره؟

بسم الله الرحمن الرحیم
بعضا من به این سوال وقتی فکر میکنم آخرشو پیدا نمیکنم
واقعا موضوعی است بس قابل تامل
از ایجاد کنند ه اش تشکر میکنم

سید زاهد;176022 نوشت:
بعضا من به این سوال وقتی فکر میکنم آخرشو پیدا نمیکنم واقعا موضوعی است بس قابل تامل از ایجاد کنند ه اش تشکر میکنم

دوستان عزیزم سلام

اگه میخوای و حالشو داری یه سری به کتاب {باب 11 علامه حلی}بزن اگه نه پس گوش کن!

هرچه به عقب برگردیم میبینیم شی{مثلا یه جسمیو فرض کن} در یک زمان وتوسط یکی درست شده!

تا میرسیم به اول خلقت جهان که خدا اونو از هیچ آفرید!

اما کی بود که خدا همه چیزو از هیچ آفرید؟ خدا برای خلق جهان {یعنی کجا}اول (زمان) را خلق کرد یعنی قبل از آن زمانی نداریم که دیگه بخوایم بگیم قبلش پس چی؟بعد جهانو {کجا}خلق کرد!
حالا باید بپرسیم که چرا خلق کرد؟آیا به چیزی نیاز داشت که خلق کرد؟خیر
خداوند اسماء و صفاتی داره که آنها را با خلق جهان به عرصه ظهور در آورد{حدیث قدسی گنج پنهان}.مثلا؟صفت رحمان بودن یعنی بخشندگی بر هر شی(مثلا هر فرد) جهانو خلق کرد تا به آن بخشش و بخشندگی(یعنی دادن یه چیز خوب) کنه!!!
حالا پس جهنم وبهشتش چی بود؟اونم از سر لطف و مهربانی ایجاد کرد تا حالشو ببریم{اول اگه کثافتی داریم و روحمون نجس شده با جهنم غسلش میده(بسته به میزان کسب گناه)ممکنه برا بعضیا خیلی طول بکشه ولی آخرش لذتشو میبریم!}

سعی کردم خیلی ساده بگم برات از ممکن الوجود و واجب الوجوب و این چیزا نگفتم ولی همش همینه!

اگه اشتباهی هست کارشناسان تصحیح بفرمایند(درس پس دادیم نمرم چنده؟ناپلئونی که قبولم؟):Gol:

عمار;86255 نوشت:
بنابراین مانعی ندارد که خدا و جهان هر دو ازلی باشند؛

زمان شی است گرچه ما تعریف دقیقی از آن نداریم ولی با قوانین نسبیت آلبرت انیشتن و عدم وجود زمان در سیاه چاله ها و با احادیث ما{مثلا حضور اسدالله الغالب علی بن علی طالب ع در یک زمان و در 40مکان متفاوت ومسئله طیرالارض و...} بر ما این ثابت شده است که زمان شی است پس ازلی نیست و به تبع آن مکان(جهان )به هیچ عنوان ازلی نیست و این از بدیهیات و ابتدایی ترین مسائل است!اگر مشکلی با این قضیه نداری پس تایپ خود را لطفا تصحیح کنید وگر نه اقامه دلیل بفرمایید!
با سپاس فراوان!!!:Gol:

fotros;176007 نوشت:
منهنوز تمام صفحات بحث رو نخوندم اما يه سوال دارم، سالها پيش من هم همين سوال توي ذهنم مي چرخيد يعني با نتيجه گيريهاي كه مي كردم مي رسيدم به اين سوال كه خدا از كجا اومده ولي يه دوستي بهم گفت اين فكرها رو از سرت بيرون كنه يه جورايي كفر اميزه واقعا اين فكرها تاثير بدي داره؟

سلام:
به اين ادرس نگاهي كنيد، مطالب جالبی داره!

http://www.askdin.com/showthread.php?t=4899

http://www.askdin.com/showthread.php?t=6862

سلام

ایا این ایه ربطی به سوالات از خدا داره؟؟؟ ( از جمله کیه یا از کجا امده؟؟ )

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَسْأَلُواْ عَنْ أَشْيَاء إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَإِن تَسْأَلُواْ عَنْهَا حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللّهُ عَنْهَا وَاللّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ 101

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از چيزهايى كه اگر براى شما آشكار گردد شما را اندوهناك مى‏كند مپرسيد و اگر هنگامى كه قرآن نازل مى‏شود در باره آنها سؤال كنيد براى شما روشن مى‏شود خدا از آن [پرسشهاى بيجا] گذشت و خداوند آمرزنده بردبار است (101)

=======

قَدْ سَأَلَهَا قَوْمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُواْ بِهَا كَافِرِينَ 102

گروهى پيش از شما [نيز] از اين [گونه] پرسشها كردند آنگاه به سبب آن كافر شدند (102)

ایه 101 و 102 سوره مائده

راز گل سرخ;176436 نوشت:
سلام

ایا این ایه ربطی به سوالات از خدا داره؟؟؟ ( از جمله کیه یا از کجا امده؟؟ )

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَسْأَلُواْ عَنْ أَشْيَاء إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَإِن تَسْأَلُواْ عَنْهَا حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللّهُ عَنْهَا وَاللّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ 101

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از چيزهايى كه اگر براى شما آشكار گردد شما را اندوهناك مى‏كند مپرسيد و اگر هنگامى كه قرآن نازل مى‏شود در باره آنها سؤال كنيد براى شما روشن مى‏شود خدا از آن [پرسشهاى بيجا] گذشت و خداوند آمرزنده بردبار است (101)

=======

قَدْ سَأَلَهَا قَوْمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُواْ بِهَا كَافِرِينَ 102

گروهى پيش از شما [نيز] از اين [گونه] پرسشها كردند آنگاه به سبب آن كافر شدند (102)

ایه 101 و 102 سوره مائده

جواب: [=&quot]نظریه مرحوم علامه طباطبایی[/]

آیه فوق مؤمنان را نهی می‌کند از این که از مطالبی سؤال کنند که اگر برایشان آشکار شود، ناراحت می‌شوند، از جمله «وإن تسئلوا عنها» در آیه 101 و آیه بعد که می‌فرماید: «قد سألها قومٌ من قبلکم ثمّ أصبحوا بها کافرین» استفاده می‌شود که مقصود سؤال از رسول الله است، نیز آیه خطاب به مؤمنان عصر رسول خداست. نهی از سؤالات معیّنی است. اما علتی که از آیه برای نهی استفاده می‌شود، عام است و شامل مردم همه زمان‌ها می‌شود. هر چیزی که خدا دریچه آگاهی آن را با اسباب عادی به روی بشر بسته است، پرسش از آن در همه اعصار ممنوع شده است، زیرا پرسش از این گونه امور اوّلاً بی‌فایده و بی‌ثمر است؛ در ثانی پرخطر و گاه موجب هلاکت می‌شود، مانند سؤال از خرده‌ریزهای احکام دین، مثلاً چرا خدا نماز صبح را دو رکعت قرار داده و چراهای دیگر که تحقیق و سؤال از آنها جز دشوار کردن دین و سنگین کردن بار تکلیف و در نهایت گمراهی و بیرون رفتن از دین نتیجه‌ای ندارد، نیز سؤال از قیامت یا بُروز و زَوال عزت و مُلک، همان طور که در آیه بعد به آن اشاره شده است که بنی‌اسرائیل چون مأمور به ذبح گاوی برای تحقیق درباره جنایتی شدند، آن قدر حضرت موسى(ع) را سؤال پیچ کردند که به دست آوردن چنان گاوی آن قدر مشکل و پرهزینه شد که نزدیک بود از آن صرف نظر کنند و یا مسیحیان از حضرت مسیح(ع) درخواست مائده آسمانی کردند که بعد از تحقق یافتن آن به مخالفت برخاستند. نیز قوم حضرت صالح و دیگر اقوام.(1) به هر حال منظور از آیه، این گونه سؤالات بی‌فایده و بی‌ثمر است که نه فایده دنیایی دارد و نه آخرتی که قرآن از آن ممنوع کرده است. پی‌نوشت‌ : 1. علامه طباطبایی،تفسیر المیزان،ترجمه موسوی همدانی، ناشردفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم، سال 1374 ش، نوبت پنجم،ج 6،ص 222 ـ 225. ؛ مکارم شیرازی ،تفسیر نمونه، ناشر دار الكتب الإسلامية، تهران، سال 1374 ش، نوبت اول،ج 5، ص 98 ـ 101.

سورنا;85151 نوشت:

سلام دوست عزیز دنیا کلا می توانند 4 حالت داشته باشه :1-دنیا توهمی و خیال باشد 2-دنیا اتفاقی به وجود آمده است3-دنیا ازلی است4- جهان آفریدگاری دارد حالا اگر خواستی میتونیم بیشتر در موردش با هم صحبت کنیم.

از جایی اومدن مال انسان هاست.
از جایی اومدن یعنی اینکه یه زمانی از یه جایی اومده و زمان مختص انسان هست . برای خدا ، وجود داشتن و وجود نداشتن تعریف میشه. خدا هر چیزیه که وجود داره

موضوع قفل شده است