تا حالا به خودت فکر کردی؟

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تا حالا به خودت فکر کردی؟

بعضی وقتا شده به خودم میگم من چرا اینجوریم؟ چرا این شکلیم؟ چرا الان تو این جهانم؟ و سوالای مشابه این؟
میخواستم از شما دوستای خوبم بپرسم تا حالا شده به این فکر کنین چرا ما احساس قدرت و
بزرگی میکنیم اما در همون لحظه به اسمون یه نگاه بندازی ببینی که چقدر کوچیک هستیم ؟.
تا حالا به بزرگی خدا فکر کردی و بگی خدا چقدر میتونه بزرگ باشه اما مغذت یه دفه هنگ کنه و نتونی به فکر کردن ادامه بدی؟
تا حالا به این فکر کردی که اگه 1 بار واسه ازمایش بری تو برزخ چه چیزی اونجا واست اتفاق میافته؟

از دوستای خوبم میخوام به این سوالها خوب فکر کنین و نظرتونو بدین . این سوالا همه مربوط به شخصیت و اخلاق و رفتار و اعمال هم کس میشه پس خوب فکر کنین و جواب بدین .
یا علی

دنیا و بودن بسیار عجیب و شگفت آور است ولی عجیب تر این است که بیشتر مردم متوجه این شگفتی ها نیستند و هر کس سرش توی نخ خودشه
شاید ما دچار فراموشی شده ایم

ما واقعا چه می خواهیم و دنبال چه هستیم تا آخر به کجا برسیم؟ما برای چی زندگی میکنیم؟
شاید بدبختی ها و روزمرگی ها فرصت فکر کردن را از ما گرفته باشد
به این مطلب دقت کنید
هجوم اطلاعات فرصت تفکر اصیل را از انسان گرفته است


ز کجا آمده امده ام

آمدنم بهـــــر چه بود ؟؟؟


در مورد مطلبی که سرکار بی رنگ اشاره فرمودند خواندن مقاله ی زیر خصوصاً پست پنجم که در مورد بحران های آخرالزمان هست خالی از لطف نیست و اشارات بسیار زیبایی کرده است :

اسلام و مدرنيته (فهم مدرنيته از جدي ترين مباحث امروز )

موفق و سربلند باشید

با سلام

بعضی گفته اند که شاید مراد از انسان همین انس گرفتن سریع و خاموش وبی ثمر با اشیاء اطرافش باشد در حالیکه از هدف اصلی خود غافل است .

اصلا من چه کسی هستم ...قبلا کجا بودم ؟ روز چیه چرا شب میشه ؟ اصلا زمان چیه ؟

آیا ما بیداریم یا خوابیم و با مرگ بیدار میشیم ؟!

ایا من و این زندگی حقیقت داره چرا پیر میشیم ، یا مجازیه با اینهمه رنگ وارنگیش ؟

آیا لذت ودردی عمیقتر و بهتر وبالاتر از اینا هم وجود داره که بعضی وقتا هوس میکنیم بهش نیاز داریم ؟

تو آسمون چه خبره ؟

با سلام
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
من هميشه براي اينکه عظمت جهان را پي ببرم به اين قياس توجه مي کنم.
کره زمين چقدر مساحت و حجم دارد! من چه قدر ان هستم؟
خورشيد چند برابر زمين است؟ منظومه شمسي چه قدر مساحت دادر؟ کهکشان راه شيري ؟ چند تا مثل کهکشان راه شيري داريم؟ تازه اين ميشه اسمون اول!
آسمون اول نسبت به آسمون دوم مثل يک انگشتر در يک بياياتن بزرگ است!
مثل اسمان دوم نسبت به آسمان سوم هم همچنين الي اسمان هفتم.
حالا من کجاي اين جهان هستم!
..........
من هميشه از خودم مي پرسيدم اين همه واسطه واسه چي بود.خوب يک اسمون و عرش بعد هم زمين!
خيلي ذهنمو مشغول کرده بود تا اينکه به اين مثال رسيدم
برق بخواد از ِژنراتور به يک لامپ کم مصف برسد بايد چه مسيري رو طي کند... ميشه لامپ کم مصرف رو مستقيم مثلا 220 رو مستقيما به يک ِژنراتور زد ؟ لامپه پودر ميشه! چرا چون ظرفيت اون فيض رو نداره
ما انسانها هم به نظر حقير ظرفيت ارتباط مستقيم با اسمان هفتم و عظمت نوراني آن را نداريم...
...........
ولي شنيديد که گفته شده چهان درون انسان عظمتش به مراتب بيشتر از اين جهان است!
به نظر من نمونه واقعي ان وجود مبارکي است که تا ذات اقدس ربوبي به لحاظ وجودي و کمال فقط به قاعده دو طرف يک کمان کمتر رسيده بود!
و همه اين عوالم چون گردويي در کف دستش بود.
واي چه خبره توي اين عوالم.

ارباب عشق(ع);84995 نوشت:
تا حالا به این فکر کردی که اگه 1 بار واسه ازمایش بری تو برزخ چه چیزی اونجا واست اتفاق میافته؟

سلام :Gol:
ما هرشب یک سری به برزخ متصل خودمون می زنیم . هرچی برامون اونجا اتفاق می افته معاد اعمال روزانه ما یا نمایی از گذشته یا آینده است . اساسا حیات ما مدام در برزخه ( قوه خیال ) اما در این برزخ به ماده و مادیات توجه داریم همین که سببی مثل خواب پیش میاد به خود برزخ توجه می کنیم .
موفق در پناه حق

حامد;88961 نوشت:
سلام :Gol:
ما هرشب یک سری به برزخ متصل خودمون می زنیم . هرچی برامون اونجا اتفاق می افته معاد اعمال روزانه ما یا نمایی از گذشته یا آینده است . اساسا حیات ما مدام در برزخه ( قوه خیال ) اما در این برزخ به ماده و مادیات توجه داریم همین که سببی مثل خواب پیش میاد به خود برزخ توجه می کنیم .
موفق در پناه حق

!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ارباب عشق(ع);84995 نوشت:
بعضی وقتا شده به خودم میگم من چرا اینجوریم؟ چرا این شکلیم؟ چرا الان تو این جهانم؟ و سوالای مشابه این؟
میخواستم از شما دوستای خوبم بپرسم تا حالا شده به این فکر کنین چرا ما احساس قدرت و
بزرگی میکنیم اما در همون لحظه به اسمون یه نگاه بندازی ببینی که چقدر کوچیک هستیم ؟.
تا حالا به بزرگی خدا فکر کردی و بگی خدا چقدر میتونه بزرگ باشه اما مغذت یه دفه هنگ کنه و نتونی به فکر کردن ادامه بدی؟
تا حالا به این فکر کردی که اگه 1 بار واسه ازمایش بری تو برزخ چه چیزی اونجا واست اتفاق میافته؟

از دوستای خوبم میخوام به این سوالها خوب فکر کنین و نظرتونو بدین . این سوالا همه مربوط به شخصیت و اخلاق و رفتار و اعمال هم کس میشه پس خوب فکر کنین و جواب بدین .
یا علی


با سلام و تشکر:Gol:

برای اینکه بتوانیم به یک نظام فکری منسجم دست پیدا کنیم و واقعاً اونطوری که شایسته برخورداری از عقل، این موهبت الهی است باشیم باید چند کار اساسی را سرلوحه قرار بدهیم.

1. اگر بدون مبنا و ملاک و شناخت از مفاهیم و موضوعات ذهنی بخواهیم در موردی تفکر کنیم حاصلی جز یکسری خیال پردازی و توهمات بی سر و ته نخواهیم داشت. برای این منظور باید ابتدا پیرامون موضوعی که ذهن ما را درگیر کرده کمی اطلاعات کسب کنیم، بهترین منبعی که می تواند ملاکات و معیارهای صحیحی برای تفکر منطقی به ما بدهد کتاب است.

2. تفکر با خلوت و آرامش نسبت و رابطه ای عمیق دارد، و خلوت و آرامش با سکوت شب (نیمه شب غوغا می کند)، دلیل هنگ کردن ذهن ما در زمانی که خیال می کنیم داریم تفکر می کنیم، آنهم در مسائل اساسی و بزرگ هستی از این جهت است که اولاً اقتضای خیال و توهم چون عاری از فایده است چیزی جز هنگ کردن ندارد و دیگر اینکه تفکر باید در شرایط خاصی و خالی از مشغله ها، ذهنیت ها و درگیری های روزمره باشد نه اینکه گمان کنیم هر کجا اقتضای تفکر را دارد.

3. برای رسیدن به رشد و کمال و تربیت و تعالی نفس، بیش از هر چیزی نظم می تواند مؤثر باشد و این مهم رابطه وثیق و تنگاتنی با حقیقت زمان دارد، از آثار زمان و تأثیر آن بر رشد و تعالی نفس غافل نشویم کما اینکه مکان خیلی مؤثر است. اگر می خواهید به یک تفکر مبنائی و جهت دار و البته پر تأثیر دست پیدا کنید، زمانی را در طول شبانه روز برای تفکرتان تعیین کنید و همانطور که برای دیگر کارها و شئون زندگی تان برنامه ریزی کرده اید برای تفکر هم چنین کنید.

نکات دیگری هم در این مقوله اهمیت دارد که بدلیل برخورد با ساعت نماز فعلاً می گذاریم و می گذریم ...

دوستان می توانند ادامه دهند ...

بدرود و صد درود ...:Gol:

صدیق;90361 نوشت:
بهترین منبعی که می تواند ملاکات و معیارهای صحیحی برای تفکر منطقی به ما بدهد کتاب است.

سلام
مثلا چه کتابهایی؟

ارباب عشق(ع);90337 نوشت:
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سلام
انسان موجود غریبی است .
حقیقت انسان در همه شوون او سریان و جریان داره مثل جریان نور در تمام یک آکواریوم . همه چیز یک آکواریوم به نورش روشنه حتی ماهیهاش . تو اون نور حتی داخل بدن ماهی هم تا اندازه ای قابل مشاهده است .
خوب وقتی همین نور ساری و جاری در تمام شوون وجودی به بعد مادی خودش توجه می کنه از ابعاد دیگه غافل می شه . وقتی از بعد مادی خسته شده ( یعنی جسم خسته شد ) اونو استند بای ( نیمه خاموش ) می کنه و به وجود خیالی ( برزخی ) خودش توجه می کنه یا به اصطلاح می خوابه . اگه هم فرمان انصراف کلی از بدن بهش برسه که ممحض در خیال می شه و به اصطلاح می میره ( جسمش می میره ) اما یکی از ادراکاتی که نفس دائما با خودش داره ادراک خیالی است . اگر این نوع ادراک نباشه ما هیچی از دنیا و موجوداتش نمی توانیم بدانیم لذا انسان در متن زندگی مادی زندگی برزخی داره . ...
موفق در پناه حق

زیتون;90373 نوشت:
سلام
مثلا چه کتابهایی؟

با سلام و تشکر:Gol:

البته مقصودم کتاب خاصی نبود، بلکه ارائه کلید برای باز کردن هر قفلی بود، تا هر موضوعی اعم از مسائل اعتقادی، اجتماعی، سیاسی و ... که برایتان پیش آمد قبل از به گمانتان فکر کردن پیرامون ان، ابتدا با مطالعه حول آن موضوع، ملاکاتی دست تان بیاید سپس با توجه به آن معیارها و ملاکات، تفکر را آغاز کنید، بی شک با تعیین چارچوب برای تفکر، گرفتار خیال و توهم نمی شوید.

می توانید برای استارت تفکر از کتابهای استاد شهید مرتضی مطهری، کتابهای استاد محمد تقی جعفری، استاد جوادی آملی و استاد مصباح یزدی که به موضوعاتی در خصوص جهان و انسان و فلسفۀ آفرینش توجه کرده اند بپردازید. البته برای شروع کتابهائی نظیر فلسفه افرینش، عبدالله نصری و انسان شناسی محمود رجبی و کتابهایی روان و عمیق از این دست می تواند در تسهیل این جهت گیری بسیار مؤثر باشد.

موفق باشید در پناه حق ...:Gol:

صدیق;90580 نوشت:
با سلام و تشکر

البته مقصودم کتاب خاصی نبود، بلکه ارائه کلید برای باز کردن هر قفلی بود، تا هر موضوعی اعم از مسائل اعتقادی، اجتماعی، سیاسی و ... که برایتان پیش آمد قبل از به گمانتان فکر کردن پیرامون ان، ابتدا با مطالعه حول آن موضوع، ملاکاتی دست تان بیاید سپس با توجه به آن معیارها و ملاکات، تفکر را آغاز کنید، بی شک با تعیین چارچوب برای تفکر، گرفتار خیال و توهم نمی شوید.

می توانید برای استارت تفکر از کتابهای استاد شهید مرتضی مطهری، کتابهای استاد محمد تقی جعفری، استاد جوادی آملی و استاد مصباح یزدی که به موضوعاتی در خصوص جهان و انسان و فلسفۀ آفرینش توجه کرده اند بپردازید. البته برای شروع کتابهائی نظیر فلسفه افرینش، عبدالله نصری و انسان شناسی محمود رجبی و کتابهایی روان و عمیق از این دست می تواند در تسهیل این جهت گیری بسیار مؤثر باشد.

موفق باشید در پناه حق ...

ممنون
ایشالله نمایشگاه کتاب تهیه کنم.
این تاپیک باعث شد برم کتابهای خونمونو یه نگاه بندازم. ببینم یه چنین کتابی نداریم.
یه کتاب خوب پیدا کردم که تو خونمون بود ولی تا حالا نخونده بودمش.
اسمش هدف حیات زمینی آدم از آقای اصغر طاهرزاده است.
کتاب جالب و خوبیه.

کتاب خوب است ولی حقیقت را نمی توان در غالب کلمات بیان کرد کلمات اشاره گرهائی به حقیقت هستند ولی خود حقیقت نیستند برای همین هر چه بیشتر در مورد چیزی صحبت کنیم بیشتر از حقیقت آن دورتر می شویم در این صورت در خود کلمات و اصطلاحات گم می شویم و این مانعی برای دیدن حقیقت می شود
حدیث عنوان بصری از اما م جعفر صادق(ع)
حضرب امام جعفر صادق فرمود:که ای ابا عبدالله (شخص سوال کننده (شیخ احمد فراهانی )) ،علم به آموختن نیست همانا علم نوری است که در دل کسی که خداوند تبارک وتعالی اراده ی هدایت او را کرده قرار می گیرد. پس اگر خواهان علمی هستی ابتدا در جانت حقیقت عبودیت را طلب کن وعلم را با عمل کردن به دانشت بخواه واز خداوند طلب فهم کن تا خدا به تو بفهماند ...
این متن مطالعه کنیم خوب است
http://www.askdin.com/showthread.php?t=8137
خدا خود آموزگار کسانی می شود که بر اثر نیکوکاری قلب پاکی پیدا میکنند.

اول وقتی کتابی را مطالعه می کردم یا یک فیلم آموزشی می دیدم یا وقتی که از استاد چیزی می شنیدم پیش خود فکر میکردم که این کتاب یا فیلم آموزشی یا استاد است که به من چیزی می آموزد بعد از مدتی نظرم عوض شد چون به نظرم آمد که صدای استاد و کتاب و .. اینها همگی یک حقیقتی است که به اشکال مختلف در آمده پس خودم هستم که یاد میگیرم ولی دوباره بعد از مدتی با توجه به این که فاقد یک چیز نمی تواند دهنده آن باشد پیش خود فکر کردم که این چطور است که من که دارنده چیزی نبودم چطور خودم به خودم چیزی اعطاء کردم؟من مثل ظرفی هستم که فقط استعداد یادگرفتن را داراست اما اگر فاقد چیزی هستم نمی توانم دهنده آن هم باشم اینجا فهمیدم معلم اصلی و ازلی همان خداست و آن سخن امام صادق ع که فرمود از خدا طلب فهم کن تا خدا به تو بفهماند برایم روشن تر شد
اقرأ باسم ربک الذی خلق. خلق الانسان من علق. اقرأ و ربک الاکرم. الذی علم بالقلم. علم الانسان مالم یعلم.

بی رنگ;92145 نوشت:
خدا خود آموزگار کسانی می شود که بر اثر نیکوکاری قلب پاکی پیدا میکنند.

سلام
طی این مرحله بی همرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی
در طی طریق کمال ، هدایت استاد واصل ضروری است وگرنه هیچ ضمانتی برای گمراه نشدن وجود ندارد
موفق در پناه حق

سلام دوست عزیز.یه حدیث از امیرالمومنین است که میفرمایند:خدابیامرزد کسی راکه بداند ازکجا امده و در کجا قرار دارد و به کجامیرود.
انسان وقتی چیزی رو ندونه باعث میشه سوال کنه.این سوالاتو منم از خودم میپرسیدم.تااینکه دوسال رفتم دنبالش.بدان ما بهشتی بودیم بر اثر گمراهی شیطان مابه زمین پاگذاشتیم.حال باید تلاش کنیم به بهشت بازگردانده بشویم.بنابراین بادین شیعه شروع کن.وقت میبره.اما وقتی بهش دست پیدا کنی نزدیکانتو میتونی متوجه سازی.
باشد که مسلمانها باهم اتحادشوند و در این راه به امام زمانمان کمک کنیم
موضوع قفل شده است