تکلیف انسان های قبل از حضرت آدم چیست؟

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تکلیف انسان های قبل از حضرت آدم چیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم

:Sokhan:
با سلام

با توجه به اکتشافات و مشاهدات دانشمندان مشخص شده است که قبل از حضرت آدم علیه اسلام نیز موجوداتی که انسان بوده اند و دارای عقل و شعور و زندگی اجتماعی و غار نشینی و شکار و پخت و پز و ... بوده اند نیز زندگی میکردند در صورتی که در ر قران آمده است که ما انسان را آفریدیم که منظور حضرت آدم است و نحوه ی خلقت و بوجود آوردن و دمیدن روح و از خاک بودن ... را شرح می دهد. حال پرسش این است که انسان های قبل از این چه میشوند و خلقت آنها چگونه است و سوالات متعددی که در ذهن هر انسانی با دانستن این مسایل بوجود می آید جوابش چیست؟

و من الله توفیق

malakootee;84501 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

:sokhan:
با سلام

با توجه به اکتشافات و مشاهدات دانشمندان مشخص شده است که قبل از حضرت آدم علیه اسلام نیز موجوداتی که انسان بوده اند و دارای عقل و شعور و زندگی اجتماعی و غار نشینی و شکار و پخت و پز و ... بوده اند نیز زندگی میکردند در صورتی که در ر قران آمده است که ما انسان را آفریدیم که منظور حضرت آدم است و نحوه ی خلقت و بوجود آوردن و دمیدن روح و از خاک بودن ... را شرح می دهد. حال پرسش این است که انسان های قبل از این چه میشوند و خلقت آنها چگونه است و سوالات متعددی که در ذهن هر انسانی با دانستن این مسایل بوجود می آید جوابش چیست؟

و من الله توفیق

با سلام
چند سوال از نويسنده مطلب
1 - كدام اكتشافات و توسط كدام دانشمندان؟
2 - مگر حضرت ادم چه زماني زيست ميكردند كه قبل از ايشان انساني بوده باشذ يا نبوده باشد؟
3 - آيا قران در آياتي كه مد نظر شماست بحث علمي و تاريخي دارد؟

به نظر من اصل سوال بر مفروضات غير مرتبط است و پاسخ ندارد

malakootee;84501 نوشت:
با توجه به اکتشافات و مشاهدات دانشمندان مشخص شده است که قبل از حضرت آدم علیه اسلام نیز موجوداتی که انسان بوده اند و دارای عقل و شعور و زندگی اجتماعی و غار نشینی و شکار و پخت و پز و ... بوده اند نیز زندگی میکردند در صورتی که در ر قران آمده است که ما انسان را آفریدیم که منظور حضرت آدم است و نحوه ی خلقت و بوجود آوردن و دمیدن روح و از خاک بودن ... را شرح می دهد. حال پرسش این است که انسان های قبل از این چه میشوند و خلقت آنها چگونه است و سوالات متعددی که در ذهن هر انسانی با دانستن این مسایل بوجود می آید جوابش چیست؟

سلام
اگر دوستان استبعاد نکنند عرض می شود که حیات کنونی بشر بر روی زمین یکی از ادوار حیات او بر این سیاره خاکی است . اورا ادوار متعدد دیگر در گذشته و آینده بر این کره بوده و است .
موفق در پناه حق

سلام و درود :Gol:

جناب Malakootee

دوستان و کارشناسان پاسخ شما را میدهند:ok:

اما با اجازه ی شما من هم سوالی که در ذهنم گرد و غبار زمان به خود گرفته بپرسم...

ببخشیدااا!!!!:Cheshmak:

زمین بوده بعد خدا حضرت آدم را خلق کرده؟؟؟

اگر نه پس دایناسور ها که قبل از حضرت آدم بودند کجا بودن؟؟؟!!!

علی یارتان:Gol:

با سلام
دوستان عزيز گويا موضوع بحث در حضرت ادم متوقف شده است - اينكه ادم اولين انسان بوده يا قبل از وي هم انساني بوده است يا نه
عزيزان گمان من اين است از يك نكته اصلي به سهو يا عمد گذشته اند و ان اين است كه حضرت ادم كه پيدايش سمبوليك آن در كتاب پيدايش آمده است سمبلي است از بقيه انسانها - وقتي كه تفكر معني پيدا كرد و انسان به مفهوم خوب يا بد آشنا شد -
حضرت ادم سمبلي است از نوع بشريت براي بيان تعريفي از خواست ها و تمايلات انساني -
حضرت آدم به عنوان يك شخصيت تاريخي وجود خارجي ندارد - هيچ سند برون ديني هم براي وجود او بدست نيامده است - يعني ادم يك سمبل و اسطوره است كه ميتواند سفيد باشد يا سياه يا زرد يا سرخ - ميتواند در بين النهرين باشد يا اروپاي يا امريكا يا افريقا
هيچ تناسبي با نژاد يا قوم و فرهنگ خاصي ندارد كما آنكه ما همه نوع بشر را ادم صدا ميزنيم و رفتار انساني را ادميت ميناميم
اميدوارم از اين مغالطات و سفسطه ها خارج شده و اگر ديد علمي داريم - با ابزار دانش و علوم جديده به دنبال ريشه نو بشري باشيم و اگر ديد ديني داريم به مفاهيم اخلاقي و الهي ناشي از وجود انسان در خلقت و مبدا و مقصد او باشيم
پيدايش ادم و حوا نظير اين است كه هنگام شروع داستاني بگوئيم
يكي بود يكي نبود - غير از خدا هيچكش نبود - ادمي بود و حوايي داشت و .......

اغلب داستانهاي كتاب پيدايش سمبوليك و تمثيلي هستند و جنبه واقعي ندارند - افسانه هايي هستند كه نويسنده براي بيان ايده و ديدگاه خود آنها را انتخاب كرده است نظير ما كه براي نوشتن و رساندن مطلبي از ضرب المثل ها استفاده ميكنيم - و بايد بسيار مواظب باشيم كه به جاي شبيه سازي و بازسازي واقعه به پيام نويسنده توجه كنيم - تا اين شعر در مورد ما مصداق پيدا نكند
تو به صورت رفته اي گم گشته اي ---------------- زان نمي يابي كه معني هشته اي

به ياد داشته باشيم كه كتب ديني كتب علمي نيستند كه هر معني و سوالي را پاسخگو باشند - اگر چنين فكري داشته باشيم نظير اين است كه از دبير تاريخ يا جغرافيا سوال فيزيك بپرسيم - انتظار جوابي دقيق و قانع كننده بي جا خواهد بود
با سپاس

سلام و درود 

جناب  sina178s

من کاری به حرف [="Red"]دانشمندا[/]ن که هر روز یک نظریه میدن و فرداش [="Red"]تکذیب[/] میکنن ندارم

 تا حالا یک نظریه[="Red"] قطعی[/] دادن؟؟!! 

علی یارتان:Gol:

po0neh;84633 نوشت:
سلام و درود 

جناب  sina178s

من کاری به حرف [="Red"]دانشمندا[/]ن که هر روز یک نظریه میدن و فرداش [="Red"]تکذیب[/] میکنن ندارم ([="Red"] این کار ***** هاست که امروز نظریه میدن فرداش تکذیب میکنن نه دانشمندا [/]):khandeh!:

 تا حالا یک نظریه[="Red"] قطعی[/] دادن؟؟!!  :Gig::Narahat az:

علی یارتان:Gol:

:ok:

[="Arial Black"][="Lime"]تشکر از جناب sina178s[/]

po0neh;84633 نوشت:
سلام و درود

جناب sina178s

من کاری به حرف دانشمندان که هر روز یک نظریه میدن و فرداش تکذیب میکنن ندارم

تا حالا یک نظریه قطعی دادن؟؟!!

علی یارتان:gol:

با سلام
دوست من
اولا اين كه شما به حرف دانشمندان كاري نداريد به خودتان مربوط است و البته من به يقين ميگويم كه سخن شما دروغ است
زندگي ما از بام تا شام در نياز دائم به دستاوردهاي دانشمندان است - چه نجوم و چه مكانيك و چه روانشناسي
علوم تجربي خاصيتشان همين است كه هميشه در حال پيشرفت هستند و هر روز ابهامات و رمز و راز كائنات در حال كشف است و به خدمت در امدن در رفاه انساني
هيج ايرادي هم نيست اگر نظريه اي امروز مورد پذيرش است و فردا عوض شود - چون علوم تجربي بر عكس علوم دين منجمد نيستند و همواره پويايي دارند
حال سوال من از شما اين است كه اديان چه مسيحي و چه يهود و چه اسلام كدام نظريه قطعي و قابل اثبات را به بشريت هديه نموده اند جز ايمان!!!!
در همين وادي هيچ شكي نيست و همانطور كه در پست قبلي نوشتم استناد لغوي به اين داستانها همان ميشود كه در قرون وسطي بر اروپا گذشت - و همين ميشود كه وهابيت در پاكستان و يمن و افغانستان ميكند
دوست من جزمي گرايي راه طالباني است - علم جديده بسياري از رازهاي خلقت را گشوده و دايره خرافات را تنگ كرده است و خواهد كرد - در باره آفرينش شايد نظر قطعي وجود ندارد ولي بيشك علم توانسته است غلط بودن داستان تفسير تحت اللفظي افرينش را در تورات و قران اثبات كند
و براي من جالب است كه شما تكيه فراوان داريد در اين كه با تفسير تحت اللفظي قران يا تورات - امر غلطي را درست نشان دهيد
با سپاس

سلام مجدد :Gol:

sina178s;84673 نوشت:
من به يقين ميگويم كه سخن شما[="Red"] دروغ [/]است

از همین یک جمله میتوان نتیجه گرفت که [="Red"]منطق [/]شما چیست!!!

 منتظر پاسخ های کارشناسان هستم

 علی یارتان:Gol:

sina178s;84525 نوشت:
با سلام
چند سوال از نويسنده مطلب
1 - كدام اكتشافات و توسط كدام دانشمندان؟
2 - مگر حضرت ادم چه زماني زيست ميكردند كه قبل از ايشان انساني بوده باشذ يا نبوده باشد؟
3 - آيا قران در آياتي كه مد نظر شماست بحث علمي و تاريخي دارد؟

به نظر من اصل سوال بر مفروضات غير مرتبط است و پاسخ ندارد


با سلام و احترام
انسان های نخستین یا نئوآندرتال وجود داشته اند ، می توانید به عنوان
Neanderthal gene found in human DNA of people living out of Africa

در روزنامه تایمز مراجعه کنید
http://www.timesonline.co.uk/tol/news/science/biology_evolution/article7118573.ece
مرحوم علامه طباطبايي(ره) در ذيل آيه 1 سوره نساء يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثِيراً وَ نِساء-اى مردم، بترسيد از پروردگارتان، آن كه شما را از يك تن بيافريد و از آن يك تن همسر او را و از آن دو، مردان و زنان بسيار پديد آورد.
مي‏فرمايد: «از ظاهر سياق برمي‏آيد كه مراد از «نفس واحده»، آدم و مراد از «زوجها» حوا است كه پدر و مادر نسل انسانند و ما نيز از آن نسل هستيم و به طوري كه از ظاهر قرآن كريم برمي‏آيد، همه افراد نوع انسان به اين دو تن منتهي مي‏شوند. از آيه شريفه برمي‏آيد كه نسل موجود از انسان، تنها به آدم و همسرش منتهي مي‏شود و جز اين دو نفر، هيچ كس ديگري در انتشار اين نسل دخالت نداشته است».
در تاريخ يهود آمده است كه عمر نوع بشر از روزي كه در زمين خلق شده تاكنون، بيش از حدود هفت‏هزار سال نيست كه اعتبار عقلي هم با اين تاريخ مساعد است؛ پس اعتبار عقلي هم همان را مي‏گويد كه تاريخ گفته است. ليكن دانشمندان طبقات‏الارض و به اصطلاح«ژئولوژي» معتقدند كه عمر نوع بشر بيش از ميليون‏ها سال است و بر اين گفتار خود، از فسيل آثاري از انسان‏ها و نيز ادله‏اي از اسكلت سنگ شده خود انسان‏هاي قديمي آورده‏اند، كه عمر هر يك از آنها معيارهاي علمي خودشان بيش از پانصد هزار سال است.
اين اعتقاد ايشان است؛ اما ادله‏اي كه آورده‏اند قانع كننده نيست. دليلي نيست كه بتواند اثبات كند اين فسيل‏ها، بدن سنگ شده اجداد همين انسان‏هاي امروزي است و دليلي نيست كه بتواند اين احتمال را رد كند كه اين اسكلت‏هاي سنگ شده مربوط به يكي از ادواري است كه انسان‏هايي در زمين زندگي مي‏كرده‏اند، چون ممكن است چنين بوده باشد و دوره ما انسان‏ها متصل به دوره فسيل‏هاي نامبرده نباشد، بلكه انسان‏هايي قبل از آفرينش آدم ابوالبشر در زمين زندگي مي‏كرده‏اند و سپس منقرض شده باشند و اين پيدايش انسانها و انقراضشان تكرار شده باشد تا پس از چند دوره، نوبت به نسل حاضر رسيده باشد. قرآن كريم به طور آشكار، كيفيت پيدايش انسان در زمين را بيان نكرده كه آيا ظهور اين نوع موجود (انسان) در زمين، منحصر در همين دوره فصلي است كه ما در آن قرار داريم و يا دوره‏هاي متعددي داشته و دوره ما انسان‏هاي فعلي آخرين ادوار آن است؟

ممكن است از بعضي آيات شريف قرآن استشمام كرد كه قبل از آفرينش حضرت آدم، ابوالبشر و نسل او، انسان‏هايي ديگر در زمين زندگي مي‏كرده‏اند؛ مانند آيه شريفه
وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قالَ إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ.
و زماني كه پروردگارت به فرشتگان فرمود: مي‏خواهم در زمين جانشيني بگذارم، گفتند [باز] در زمين كساني مي‏گذاري كه در آن فساد كنند و خون‏ها بريزند و حال آنكه ما به ستايش تو تسبيح مى‏گوييم و تو را تقديس مى كنيم؟ گفت: من آن دانم كه شما نمى‏دانيد(بقره، 30).
كه از آن برمي‏آيد، قبل از آفرينش بني نوع آدم، دوره ديگري بر انسانيت گذشته است. در بعضي از روايات وارده از ائمه(ع) مطالبي آمده كه سابقه ادوار بسياري از بشر را قبل از دوره حاضر اثبات مي‏كند.
در كتاب توحيد، ج 1، ص 277 از امام صادق(ع) روايتي آورده كه در ضمن آن به راوي فرموده: شايد شما گمان مي‏كنيد كه خداي عز وجل غير از شما هيچ بشر ديگري را نيافريده است. نه، چنين نيست؛ بلكه هزار هزار آدم آفريده كه شما از نسل آخرين آنهاهستيد.
مرحوم صدوق در كتاب خصال، ج 2، ص 652، ح 54 از امام باقر(ع) روايت كرده كه فرمود: خداي عز وجل از روزي كه زمين را آفريده، هفت عالم را در آن خلق (و سپس منقرض كرده است) كه هيچ يك از آن عوالم از نسل آدم ابوالبشر نبوده‏اند و خداي تعالي همه آنها را ازپوسته روي زمين آفريد و نسلي را بعد از نسل ديگر ايجاد كرد و براي هر يك، عالمي بعد از عالم ديگر پديد آورد تا در آخر، آدم ابوالبشر را بيافريد و ذريه‏اش را از او منشعب ساخت...، (ترجمه تفسيرالميزان، ج 4، ص 221 -231).

با سلام و عرض احترام
درمورد این بحث باید عرض کنم که از برخي روايات استفاده مي‏شود انسان هايي قبل از خلقت حضرت آدم (ع) زندگي مي‏كرده‏اند، مثلاً در روايتي امام صادق (ع) فرمود: "شما گمان مي‏كنيد كه خداي عزّو جلّ غير از شما هيچ بشر ديگري را نيافريده است؟ نه، چنين نيست، بلكه هزار هزار آدم آفريد كه شما از نسل آخرين آن هستيد."

امام باقر(ع) فرمود: "خداي عزّ و جلّ از روزي كه زمين را آفريد، هفت عالم را در آن خلق و سپس منقرض كرد كه هيچ يك از آن عوالم از نسل آدم ابوالبشر نبوده‏اند. خداوند همه آن‏ها را از پوسته روي زمين آفريد و نسلي را بعد از نسل ديگر ايجاد كرد و براي هر يك عالمي بعد از عالم ديگر پديد آورد تا در آخر حضرت آدم را بيافريد و ذريه‏اش را از او جدا ساخت."

به طور دقيق تاريخ گذشتگان قبل از حضرت آدم (ع) مشخص نيست، ولي مي‏توان گفت: چون طبق برخي روايات، انسان‏هاي ديگري قبل از حضرت آدم و نسل فعلي بوده‏اند، اگر ايشان مانند نسل فعلي داراي عقل، شعور و اختيار بوده‏اند، نياز به هدايتِ رهبران آسماني داشته‏اند و برايشان پيامبراني ارسال شده است و داراي شريعت‏هاي مخصوص خود بوده‏اند.
برخي از انديشمندان بر اين باورند كه ايشان انسان هايي شبيه بشر فعلي بوده‏اند، نه اين كه واقعاً انسان بوده و داراي شعور و ادراك باشند، بنابر اين نيازي به شرايع نداشته و شريعت مربوط به نسل آدم فعلي است.

و آن چه که از آيات و روايات بدست مي آيد اينست كه انسان ها از نسل آدم (ع) و حوا هستند. اما درباره آيه 30سوره بقره و اعتراض فرشتگان دو نظريه هست؛ نخست آن كه در پاسخ خداوند كه فرمود: مي خواهم در «زمين» خليفه اي قرار دهم. فرشتگان به خاطر سابقه ذهني كه از «موجودات زميني» داشتند مسئله خونريزي و فساد و نابودي را مطرح كردند. زيرا اقتضاي زندگي در زمين همراه با كمبود و تزاحم است .

اما برخي از صاحب نظران از اين آيه دليلي بر وجود آدم هايي قبل از حضرت آدم(ع) استفاده كرده اند البته با اين ويژگي كه استعداد مقام خلافت الهي را نداشته اند به همين جهت جنبه فساد و خونريزي آنان بيشتر نمايان بود. و فرشتگان بخاطر همان سابقه ذهني اعتراض كردند اما خداوند با اشاره به مقام خلافت الهي آدم ابوالبشر و انسان هاي كامل از اين نسل، فرشتگان را متوجه اشتباه آنان كرد. كه اين نوع از آدم ها تفاوت اساسي با موجودات زميني گذشته دارند. از اين رو اگر چه احتمال انقراض آدم هايي بدون استعداد مقام خلافت الهي وجود دارد اما نظريه اول كه اعتراض فرشتگان با توجه به ويژگي موجودات زميني بوده قابل توجه است. به ويژه در آيه شريفه نخست سخن از آدم به ميان نيامده تنها سخن از آفرينش موجودي در روي زمين مطرح شده كه فرشتگان تنها به اين جنبه آن توجه داشتند و به مقام خلافت او ناآگاه بودند.

sina178s;84525 نوشت:
با سلام
چند سوال از نويسنده مطلب
1 - كدام اكتشافات و توسط كدام دانشمندان؟
2 - مگر حضرت ادم چه زماني زيست ميكردند كه قبل از ايشان انساني بوده باشذ يا نبوده باشد؟
3 - آيا قران در آياتي كه مد نظر شماست بحث علمي و تاريخي دارد؟

به نظر من اصل سوال بر مفروضات غير مرتبط است و پاسخ ندارد


نظرتون برای خودتون محترم:Gol: شما نمی دانید دلیل نمیشود همه چیز را محکوم کنید دوست عزیز

دانشمندان ژئولوژى معتقدند که عمر نوع بشر بیش از میلیونها سال میباشد و برای اثبات این گفته های خود، از فسیل آثارى از انسانها و نیز ادلّه اى از اسکلت سنگ شده خود انسانهاى قدیمى آورده اند و اثبات کرده اند که عمر هر یک از آنها طبق معیارهاى علمى بیشتر از 500هزار سال است در صورتیکه حدوداً 8500 سال پیش، هبوط حضرت آدم وحوّا علیهما السلام از بهشت بر روی زمین، 5500 سال پیش حضرت نوح علیه السلام، 4000 سال پیش حضرت ابراهیم علیه السلام، 3700 سال پیش حضرت یوسف علیه السلام، 3000 سال پیش حضرت موسی علیه السلام، 2000 سال پیش حضرت عیسی بن مریم علیه السلام، 1400 سال پیش حضرت محمد صلی الله علیه و آله و 1177سال پیش امام مهدی عجل الله فرجه می گذرد.

sina178s;84629 نوشت:
با سلام
دوستان عزيز گويا موضوع بحث در حضرت ادم متوقف شده است - اينكه ادم اولين انسان بوده يا قبل از وي هم انساني بوده است يا نه
عزيزان گمان من اين است از يك نكته اصلي به سهو يا عمد گذشته اند و ان اين است كه حضرت ادم كه پيدايش سمبوليك آن در كتاب پيدايش آمده است سمبلي است از بقيه انسانها - وقتي كه تفكر معني پيدا كرد و انسان به مفهوم خوب يا بد آشنا شد -
حضرت ادم سمبلي است از نوع بشريت براي بيان تعريفي از خواست ها و تمايلات انساني -
حضرت آدم به عنوان يك شخصيت تاريخي وجود خارجي ندارد - هيچ سند برون ديني هم براي وجود او بدست نيامده است - يعني ادم يك سمبل و اسطوره است كه ميتواند سفيد باشد يا سياه يا زرد يا سرخ - ميتواند در بين النهرين باشد يا اروپاي يا امريكا يا افريقا
هيچ تناسبي با نژاد يا قوم و فرهنگ خاصي ندارد كما آنكه ما همه نوع بشر را ادم صدا ميزنيم و رفتار انساني را ادميت ميناميم
اميدوارم از اين مغالطات و سفسطه ها خارج شده و اگر ديد علمي داريم - با ابزار دانش و علوم جديده به دنبال ريشه نو بشري باشيم و اگر ديد ديني داريم به مفاهيم اخلاقي و الهي ناشي از وجود انسان در خلقت و مبدا و مقصد او باشيم
پيدايش ادم و حوا نظير اين است كه هنگام شروع داستاني بگوئيم
يكي بود يكي نبود - غير از خدا هيچكش نبود - ادمي بود و حوايي داشت و .......
اغلب داستانهاي كتاب پيدايش سمبوليك و تمثيلي هستند و جنبه واقعي ندارند - افسانه هايي هستند كه نويسنده براي بيان ايده و ديدگاه خود آنها را انتخاب كرده است نظير ما كه براي نوشتن و رساندن مطلبي از ضرب المثل ها استفاده ميكنيم - و بايد بسيار مواظب باشيم كه به جاي شبيه سازي و بازسازي واقعه به پيام نويسنده توجه كنيم - تا اين شعر در مورد ما مصداق پيدا نكند
تو به صورت رفته اي گم گشته اي ---------------- زان نمي يابي كه معني هشته اي

به ياد داشته باشيم كه كتب ديني كتب علمي نيستند كه هر معني و سوالي را پاسخگو باشند - اگر چنين فكري داشته باشيم نظير اين است كه از دبير تاريخ يا جغرافيا سوال فيزيك بپرسيم - انتظار جوابي دقيق و قانع كننده بي جا خواهد بود
با سپاس

قرآن جز حقیقت نگفته است و سمبولیک و تمثیلی که جنبه ی واقعی نداشته باشد در آن جای ندارد
شما با این صحبت هاتون کل اصل قرآن را بردید زیر سوال (متاسفم اما خواسته یا ناخواسته به قرآن کریم توهین کردید) پناه بر خدا قرآن کتاب داستان یا شعر یا ... نیست که بخواهد توهمات نویسنده آن باشد!
قرآن هم کتاب علمی است و هم جوابگوی هر سوالی. تاریخ، ادبیات، فیزیک، جغرافیا و ... همه را پاسخگوست.
:Moteajeb!:مقام خدا، قرآن و رسول الله را با دبیر تاریخ یا جغرافیای خود نسنجید!

po0neh;84633 نوشت:
سلام و درود

جناب sina178s

من کاری به حرف دانشمندان که هر روز یک نظریه میدن و فرداش تکذیب میکنن ندارم

تا حالا یک نظریه قطعی دادن؟؟!!

علی یارتان:Gol:

دوست عزیز شما خودتان دارید می گویید نظریه، نظریه چیست؟! نظری است که قطعی نیست و جای بحث دارد و میتواند تکذیب یا اثبات شود.

موفق باشید


هیچکس;84643 نوشت:
:ok:

هیچکس;84646 نوشت:
[=Arial Black]تشکر از جناب sina178s

با عرض معذرت: جناب هیچکس شما پست هاتون خیلی جالب هست!! بیشتر شبیه به اسپم هست تا پست.:Narahat az:
موفق باشید:Gol:

دوستان لطف کنید بحث های متفرقه انجام ندهید و به موضوع اصلی و مختصر و مفید بپردازید تا بحث به فرجام برسد. صحبت های طولانی تنها باعث می شود بحث بی نتیجه به انحراف کشیده شود و همچنین حوصله ی خوانندگان سر برود.

sina178s;84629 نوشت:
حضرت آدم به عنوان يك شخصيت تاريخي وجود خارجي ندارد - هيچ سند برون ديني هم براي وجود او بدست نيامده است - يعني ادم يك سمبل و اسطوره است كه ميتواند سفيد باشد يا سياه يا زرد يا سرخ - ميتواند در بين النهرين باشد يا اروپاي يا امريكا يا افريقا

سلام
برای وجود خارجی چیزی که تمام ادیان ثابتش کرده اند نیازی به دلیل برون دینی نداریم .
علوم تجربی چند سوال انسانها را پاسخ داده تا بتواند مرجع تمام سوالات انسان باشد ؟تا جایی که علوم تجربی آمده جز افزودن بر حیرت انسان در مورد سوالات اساسیش کاری نکرده است .
اساسا کتب آسمانی گوشه هایی از زندگی خوبان و بدان را برای تعلیم و تنبه ما بیان می فرمایند که می تواند بیان آن سمبولیک باشد اما بیان سمبولیک دلیل بر عدم آن اشخاص نیست .
موفق باشید

با سلام
1 - دوست عزيز اولا تاريخ براي زمان حيات ادم و حوا و خلقت نه از نظر علمي صحيح است و نه از نظر كتابمقدسي - اين تاريخ ها بر اساس مفروضاتي كه از شجره نامه انبياددر عهد عتيق است كه به شكل ساده لوحانه اي استخراج شده است و معتبر نيست در عهد عتيق وقتي گفته ميشود در نوشتن شجره نامه ها اسامي افرادي كه سرشناس بودهاند ثبت ميشده است يعني وقتي گفته ميشود آقاي ميم فرزند آقاي الف است ممكن است ميم پس الف باشد - نوه الف باشد يا نتيجه او و يا ده نسل بعد از وي - پس اينگونه تعيين زمان حيات افراد و فاصله بين آنا غلط است مضاف بر اينكه گاه شماري در ايام باستان قطعا با آنچه كه اكنون انجام ميشود متفاوت است يعني اينكه نوح 900 سال زيست كرده است امري دور از عقل است
2 - كتب ديني در كليات علوم نظر داده اند و نه در جزئيات آن لذا تمام مطالب آن در باره علوم تاويل و تفسير بردار هستند و در تفسير اين آيات نظرات بي شماري موجود است حتي در ميان علماي شيعه لذا خلاف قران دانستن يك تفسير يك نظر فردي است و نه عام
3 - تئوري داروين يك نظريه حدسي نيست و معتبر است ولي از آنجا كه به صورت عام تجربه پذير نيست و محدوده تاثير موتاسيون بر گونه هايي چون انسان در بازه عمر كوتاه ما قابل آزمايش نيست به شكل تئوري باقي مانده است گرچه تجربه آن در گونه هاي ديگر خصوصا در حشرات اثبات شده است - لذا كاملا معتبر است و هيچ فرضيه جايگزين معتبر تر نيز ارائه نشده و تا كنون خلاف ان هم اثبات نشده است - لذا با صرف احتمال نميتوان يك نظريه بي اين بزرگي را رد كرد - و تا زمان نقض علمي آن هم معتبر است چه شما بپذيريد و چه نپذيريد
4 - علوم تجربي به غير از گشودن گره از معما ها كاري كه عبت باشد نكرده است و اگر كسي در حيرت است يا از كم سوادي اوست يا از كاسته شدن دايره خرافات -اعتقادات ديني و ايمان در بازه ايمان معتبر است و نه در محدوده علوم تجربي - شما ميتوانيد به هر چيزي ايمان داشته باشيد - ولي در بحث علمي امور ايماني محلي از اعراب ندارند

هادي;84871 نوشت:
sina178s;84840 نوشت:
با سلام
3 - تئوري داروين يك نظريه حدسي نيست و معتبر است ولي از آنجا كه به صورت عام تجربه پذير نيست و محدوده تاثير موتاسيون بر گونه هايي چون انسان در بازه عمر كوتاه ما قابل آزمايش نيست به شكل تئوري باقي مانده است گرچه تجربه آن در گونه هاي ديگر خصوصا در حشرات اثبات شده است - لذا كاملا معتبر است و هيچ فرضيه جايگزين معتبر تر نيز ارائه نشده و تا كنون خلاف ان هم اثبات نشده است - لذا با صرف احتمال نميتوان يك نظريه بي اين بزرگي را رد كرد - و تا زمان نقض علمي آن هم معتبر است چه شما بپذيريد و چه نپذيريد
quote]

با سلام و احترام
در مورد فرضيه داروين‌; يعني "تكامل انواع‌" يا "ترانسفورميسم‌" و يا "داروينيسم‌"، كه در مقابل آن فرضيه "ثبوت انواع‌" و يا "فيكسيسم‌" قرار دارد، هر يك از اين دو فرضيه طرفداراني از دانشمندان داشته‌، نظريه اول از اقبال بيشتري برخوردار بوده است‌(1)
بنابراين‌، چنين نيست كه همه دانشمندان پيرو نظريه تكامل انواع باشند. يادآور مي‌شويم كه تكامل مورد بحث‌، تغيير نوع به نوع در اثر تكامل است و نه جهش‌هاي سطحي و "موتاسيون‌" در حيوانات و گياهان و حتي انسان‌. تكامل سطحي موتاسيون‌، نوعي از تكامل است كه طي‌ّ آن‌، تغييرات سطحي با گذشت زمان به صورت جهش (موتاسيون‌) در حيوانات و گياهان رخ مي‌دهد; مثلاً از نسل گوسفندان معمولي‌، ناگهان گوسفندي متولد مي‌شود كه پشم آن با پشم گوسفندان معمولي متفاوت و لطيف‌تر و نرم‌تر مي‌باشد و همان‌، منشأ پيدايش نسل جديدي به نام گوسفند "مرينوس‌" شده است‌، ولي هيچ يك از اين تغييرات‌، اساسي و نوع به نوع نيست‌، بلكه در حد تغيير رنگ‌، پوست‌، ناخن‌، بلندي و كوتاهي و مانند آن‌هاست‌.
قرآن دربارة تكامل حيوانات به معناي "ترانسفورميسم‌" سخن به ميان نياورده‌، و ممکن است نظریه جهش داروین درباره حیوانات صدق کند ولي تاريخچه‌اي كه از خلقت حضرت آدم ابوالبشر و فرزندانش مطرح ساخته با نظريه تكامل انواع (ترانسفورميسم‌) سازگاري ندارد و نظريه "ثبوت انواع‌" (فيكسيسم‌) را در انسان تأييد مي‌كند. (برخي از آيات قرآن تصريح مي‌كنند كه نسل انسانها از دو نفر به نام آدم و حوّاست‌: "اي فرزندان آدم‌! شيطان شما را نفريبد، آن گونه كه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون‌، و لباسشان را از تنشان بيرون كرد تا عورتشان را به آنها نشان دهد". (اعراف‌، 27) اين آيه تصريح دارد كه انسان‌ها فرزندان آدم و حوا هستند(نسأ، 1); از سوي ديگر تصريح مي‌كند كه آفرينش انسان را از گِل آغاز كرد; سپس نسل او را از عصاره‌اي از آب ناچيز و بي‌قدر آفريد. (سجده‌،8)
1.ر.ك‌: تفسير نمونه‌، ج 11، ص 81 .

با تصريح اين آيات‌، روشن مي‌شود كه نسل بشر امروزي‌، به دو نفر انسان به نام‌هاي آدم و حوا مي‌رسد; با اين تفاوت كه خدا آن دو را مستقيماً از گِل‌، و بقيه انسان‌ها را از آن دو آفريد; پس از نظر آيات قرآن‌، انسان از نسل ميمون نيست‌.(1) از طرف ديگر، فرضية تحوّل و تكامل انواع داروين‌، يك قانون مسلم علمي نيست‌، بلكه فقط يك فرضيه است‌; فرضيه‌اي كه صرفاً جهت توجيه خواص و آثاري كه قبلاً در نوع انساني نبوده و بعداً پيدا شده‌، به وجود آمده است‌. ريشة اين فرضيه در ميليون‌ها سال قبل نهفته و مسلماً قابل تجربه و مشاهدة حسي نيست‌; بنابراين‌، نمي‌تواند در رديف قوانين ثابت علمي درآيد; چنان‌كه دليل يا دلايل عقلي قطعي هم براي ثبوت آن وجود ندارد(2); پس اين نظريه لااقل درباره پیدایش انسان قابل اثبات نیست.
مرحوم علامه طباطبايي‌; نيز در ذيل آيه يك سورة نسأ مي‌فرمايد: "از ظاهر سياق بر مي‌آيد كه مراد از "نفس واحده‌"، آدم و مراد از "زوجها" حواست كه پدر و مادرِ نسل انسانند و ما نيز از آن نسل هستيم و به طوري كه از ظاهر قرآن كريم بر مي‌آيد، همه افراد نوع انسان به اين دو تن منتهي مي‌شوند. از آيه شريفه روشن مي‌شود كه نسل موجود از انسان‌، تنها به آدم و همسرش منتهي مي‌شود و جز اين دو نفر، هيچ‌كس‌ِ ديگري در انتشار اين نسل دخالت نداشته است‌.
1.الميزان‌، علامه طباطبايي‌;، ج 4، ص 141 ـ 144.
2ر.ك‌: تفسير نمونه‌، آيت‌الله مكارم شيرازي و ديگران‌، ج 17، ص 130 ـ 131.

sina178s;84840 نوشت:
با سلام
1 - دوست عزيز اولا تاريخ براي زمان حيات ادم و حوا و خلقت نه از نظر علمي صحيح است و نه از نظر كتابمقدسي - اين تاريخ ها بر اساس مفروضاتي كه از شجره نامه انبياددر عهد عتيق است كه به شكل ساده لوحانه اي استخراج شده است و معتبر نيست در عهد عتيق وقتي گفته ميشود در نوشتن شجره نامه ها اسامي افرادي كه سرشناس بودهاند ثبت ميشده است يعني وقتي گفته ميشود آقاي ميم فرزند آقاي الف است ممكن است ميم پس الف باشد - نوه الف باشد يا نتيجه او و يا ده نسل بعد از وي - پس اينگونه تعيين زمان حيات افراد و فاصله بين آنا غلط است مضاف بر اينكه گاه شماري در ايام باستان قطعا با آنچه كه اكنون انجام ميشود متفاوت است يعني اينكه نوح 900 سال زيست كرده است امري دور از عقل است
2 - كتب ديني در كليات علوم نظر داده اند و نه در جزئيات آن لذا تمام مطالب آن در باره علوم تاويل و تفسير بردار هستند و در تفسير اين آيات نظرات بي شماري موجود است حتي در ميان علماي شيعه لذا خلاف قران دانستن يك تفسير يك نظر فردي است و نه عام
3 - تئوري داروين يك نظريه حدسي نيست و معتبر است ولي از آنجا كه به صورت عام تجربه پذير نيست و محدوده تاثير موتاسيون بر گونه هايي چون انسان در بازه عمر كوتاه ما قابل آزمايش نيست به شكل تئوري باقي مانده است گرچه تجربه آن در گونه هاي ديگر خصوصا در حشرات اثبات شده است - لذا كاملا معتبر است و هيچ فرضيه جايگزين معتبر تر نيز ارائه نشده و تا كنون خلاف ان هم اثبات نشده است - لذا با صرف احتمال نميتوان يك نظريه بي اين بزرگي را رد كرد - و تا زمان نقض علمي آن هم معتبر است چه شما بپذيريد و چه نپذيريد
4 - علوم تجربي به غير از گشودن گره از معما ها كاري كه عبت باشد نكرده است و اگر كسي در حيرت است يا از كم سوادي اوست يا از كاسته شدن دايره خرافات -اعتقادات ديني و ايمان در بازه ايمان معتبر است و نه در محدوده علوم تجربي - شما ميتوانيد به هر چيزي ايمان داشته باشيد - ولي در بحث علمي امور ايماني محلي از اعراب ندارند

سلام
1- در عین عدم امکان تاریخ دقیق نمی تواند از مقدار معینی مثلا 50000 سال بیشتر باشد
2- تا جایی که من می دانم شما مسلمان نیستید لذا عدم اطلاعتان از عقاید مسلمانان هم بعید نیست پس بدانید که اتفاق علمای اسلام ، حضرت آدم ع را بعنوان فردی حقیقی خارجی فرد اول از بشر کنونی می دانند . لطف کنید عقاید خود را به نام اسلام و قرآن مطرح نفرمایید
3- اعتبار امر تجربی غیر قابل تجربه خود جای تردید است برای عقلا
4- ظاهرا دقت کافی در حرفها ندارید . ما گفتیم علم تجربی در مورد سوالات اساسی انسان از قبیل مبدا و معاد کاری برای بشریت نکرده است . چون حوزه آن امور جزئی است .
ما مسلمانان که عقل و علم را باور داریم به رد خرافات از دیگران که چنین نیستند اولی تریم .
ایمان شما بله در امور علمی محلی از اعراب ندارد اما ایمانی که ما می شناسیم خیر بلکه عین علم و یقین است . لطفا قیاس به نفس نفرمایید
موفق در دقت
موضوع قفل شده است